eitaa logo
از تبار رئیسعلی
604 دنبال‌کننده
433 عکس
107 ویدیو
2 فایل
🌴 از تبار رئیسعلی، از نسل شهید رئیسعلی دلواری☀️ ما از نسل سردارِ استعمار ستیزے هستیم‌ که دو قرن پیش پوزه استعمار پیر انگلیس را در بوشھر به خاک مالید✊🇮🇷 📲راه ارتباطی با ما: @Rezagh86 ⚘️التماس‌دعای‌شهادت
مشاهده در ایتا
دانلود
ای خواهرم با حجابت از سنگر اسلام دفاع كن و مشت محكمی به دهان ياوه گويان بزن، ما هم در سنگر خون مى‌دهيم تا اسلام پايدار باشد. مورخه ۱ فروردین ۶۱ 🔻فرازی از وصیت‌نامه شهید 🌴کانال از تبار رئیسعلی @Raisali_ir
📸 کارنامه کلاس چهارم دبیرستان شهید محمدباقر ارجمند 🌴کانال از تبار رئیسعلی @Raisali_ir
روزی شخصى درب منزل ما آمد و گفت: يكى از معلمان نادر را سیلى زده. خيلى ناراحت شدم و فوراً به مدرسه رفتم. وقتی به آنجا رسيدم و موضوع را مطرح كردم معلمان به كار نادر خيلى اعتراض داشتند و مى‌گفتند: نادر به محض خوردن زنگ تفريح به حياط مدرسه مى‌آيد و بچه‌ها را دور و بر خود جمع مى‌كند و حرف از تظاهرات و امام و... می‌زند و خود نيز شعارهاىی عليه شاه مى‌دهد. 🔻راوی: مادر شهید 🌴کانال از تبار رئیسعلی @Raisali_ir
بعد از فتح خرمشهر، در روز چهارم، روی اسکله در سنگر مشغول ‏نگهبانی بودم. در نیمه های شب؛ صدایی مثل این که چیزی در آب تکان بخورد، به گوشم رسید. کنجکاو شدم و دقت کردم. دیدم یکی از مزدوران بعثی در کمال خواری خود را زیر سکوی اسکله مخفی نموده است. در صدد نجاتش برآمدم و با زبان عربی با او صحبت کردم.  ‏به او اطمینان دادم که جانش در امان است و با کمال رأفت و مهربانی او را در ‏پشت جبهه، به مسئولان، تحویل دادم. 🌴کانال از تبار رئیسعلی @Raisali_ir
در خط ولایت باشید و از امام عزیزم، امام خامنه‌ای مدظله‌العالی حمایت کامل و جامع نمایید. مباد از خط ولایت فقیه خارج شوید که من شهادت می‌دهم که شما از خط اهل‌بیت علیهم‌السلام خارج شده‌اید. 🔻فرازی از وصیت‌نامه شهید 🌴کانال از تبار رئیسعلی @Raisali_ir
بعد از شهادتش، مادرش شب‌های جمعه تا دیروقت سر مزار او می‌ماند. بعد از مدتی او را دیدم که هنوز آفتاب غروب نکرده، از سر مزار به خانه برمی‌گردد. از او پرسیدم امروز زود برمی‌گردی؟ گفت: خواب پسرم را دیدم. به من گفت: اشکالی ندارد که تا دیر وقت سر قبر بمانی؛ ولی من از کاروان کربلا عقب می‌افتم. شب‌های جمعه که شهدا برای دیدار آقا اباعبدالله به کربلا می‌روند، من مجبورم برای احترام به شما بمانم و برای همین هم از کاروان جا می‌مانم. 🔻راوی: حاج حسن موثق 🌴کانال از تبار رئیسعلی @Raisali_ir
شهید برای مراسمات مذهبی و غیره بیشتر به روستا مراجعه می کرد. از خصوصیات اخلاقی ایشان این بود که بچه های یتیم روستا را خیلی دوست می داشتند و احترام خاصی برای افراد یتیم قائل بودند و حتی به پدر و مادرم سفارش می کردند که همیشه یتیم ها را در نظر داشته باشند. افراد یتیم را مثل فرزند خود بدانند. وقتی برای آخرین بار از پدر و مادرم خداحافظی کردند گفتند که من شهید می شوم و دیگر برنمی‌گردم و شما صبر و حوصله داشته باشید. و به مادرم که خیلی ناراحت بود گفت که ناراحتی نکن و بعد از شهادت من گریه و زاری نکن که پیش حضرت فاطمه سلام‌الله‌علیها و حضرت زینب سلام‌الله‌علیها رو سفید خواهید بود و افتخار کن که شهیدی در راه انقلاب اسلامی و راه امام داده‌ای و همینطور هم شد و ایشان همانطور که گفته بود برنمی‌گردم در در حدود یکماه بعد از رفتنش به شهادت رسید. 🔻راوی: برادر شهید 🌴کانال از تبار رئیسعلی @Raisali_ir
سه روز قبل از عملیات کربلای ۴ در جزیره‌مینو مستقر شده بودیم یک روز بعد از ظهر دو نفر از بچه ها وارد چادر ما شدند. یک پلاستیک مشکی در دست داشتند. پلاستیک را گذاشتند جلو ما و گفتند: بخورید گفتم: چیست؟ گفتند: پنیر نخل. شهید گلستانی به محض شنیدن این چند کلام ناراحت شد و از چادر بیرون رفت. شهید گلستانی از ما بزرگتر بود و همه به او احترام می‌گذاشتند، ناگهان به طرفش دویدم و گفتم: ببخشید حاجی چه شده؟ ما که کار بدی نکردیم. حاجی آرام گفت: این نخل‌ها را که می‌بینی مال مردم است. هر چیزی را که بدون اجازه صاحبش برداری حرام است ما داریم خودمان را برای عملیات آماده می‌کنیم و هر لحظه از خداوند طلب بخشش می‌کنیم پس این کار چیه که انجام می‌دهیم. 🔻راوی: خدابخش عباسی (همرزم شهید) 🌴کانال از تبار رئیسعلی @Raisali_ir
مردم مسلمان باید سعی کنند از تفرقه و شایعه پراکنی پرهیز کنند، که عامل شکست مسلمین تفرقه و جدایی آنهاست. از هوای نفس بپرهیزید که محور تمام فسادها هوای نفس است. 🔻فرازی از وصیت نامه شهید 🌴کانال از تبار رئیسعلی @Raisali_ir
47.24M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥مستندی از دلاوری‌های شهید نادر مهدوی و همرزمانشان در خلیج فارس 🌴کانال از تبار رئیسعلی @Raisali_ir
خاطرات من از شهید احمد برمی‌گردد به زمانی که وی فرماندهی پایگاه مقاومت امام سجاد علیه‌السلام را به عهده داشت در مدتی که فرماندهی پایگاه مقاومت به عهده ایشان بود، سعی می‌کرد علاوه بر این که به مأموریت‌های مربوط به بسیج بپردازد به مشکلات بچه ها هم توجه داشته باشد. یادم می آید دفتری داشت و شب سعی می کرد مشکلات بچه ها را یادداشت کند و صبح به دنبال کار بچه ها برود، و شب بعد جواب آن را بیاورد. خودم در طرح کاد (کارآموزی) مدرسه کار پیدا نکرده بودم ولی شهید احمد جولاییان با پیگیری دو روزه توانست کاری در مخابرات برای من پیدا کند و من طرح کادم را در مخابرات گذراندم. 🔻راوی: مرتضی پوربهی 🌴کانال از تبار رئیسعلی @Raisali_ir
من و برادرم شهید خسرو نجدی دور از خانواده در گناوه زندگی می کردیم. پشت مسجد جامع، در منزلی به صورت استیجاری اقامت کردیم. ما هر دو مجرد بودیم و معمولاً برای صرف ناهار یا شام به منزل پدر بزرگمان میرفتیم روزی از روزها که برای صرف ناهار به آنجا رفته بودیم به خسرو گفتم: امروز شریکت آمده بود با تو کار داشت نگاهم کرد و گفت: حتماً به او گفته ای که من میخواهم به جبهه بروم. گفتم: نه من چیزی نگفتم و در ادامه گفتم اگر او اجازه ندهد تو به جبهه بروی چه می‌شود؟ نگاهی کرد و گفت: الان دنیا برای من تنگ شده انگار در قفس هستم نمیتوانم، باید بروم. 🔻راوی: برادر شهید 🌴کانال از تبار رئیسعلی @Raisali_ir