eitaa logo
رستاخیز | محمدرضا سعادتی
254 دنبال‌کننده
292 عکس
202 ویدیو
28 فایل
محمدرضا سعادتی #طلبه_عصر_انقلاب_اسلامی گردآورنده کتابهای: ●آزادی یعنی آزادی ●پای درس خمینی مشهد ■علاقه مندی هایم: مطالعات مکتب امام (ره) اندیشه انقلاب فلسفه عرفان ادمین: @Mr_saadati14
مشاهده در ایتا
دانلود
(۳۴) 📌 آغاز بخش پنجم: 🌀 حلم به معنای بردباری و فروبردن خشم و غیظ نیست بلکه ... 🔻 : 🔹 حلم را به یک معنا بردباری دانسته اند و این ترجمه تا حدودی درست است؛ منتها کامل نیست. چیزی که از بردباری به ذهن ما متبادر می شود کمتر از چیزی است که حلم با خودش دارد. 🔸همچنین حلم فقط به معنای فروبردن خشم و غیظ نیست بلکه معنای وسیع و گسترده تری دارد. 🔹حلم یعنی اینکه انسان دارای باشد. ما مشهدی ها می گوییم بعد دیدم دیگران هم می گویند جنبه داشتن... حلم یعنی انسان، ظرفیت وجودی اش زیاد بشود؛ از چیزهایی که مایه خرسندی است خود را نبازد، از چیزهایی هم که مایۀ ناراحتی است، خود را نبازد، این حلم است .. 🔸حلم یعنی انسان آن قدر دارای ظرفیت باشد که نه شادی، نه غم و نه هیچ چیزِ شگفت آور دیگر، نتواند ظرفیت او را پر کند؛ این معنای حلم است. بعضی فقر را خوب تحمل می کنند؛ اما به مجردی که ذره ای غنی شدند دیگر کنترل از دستشان در می رود، در مقابل، عده ای می توانند در دوران غنا و سعه خودشان را نگه دارند اما با دیدن فقر، خود را می بازند یا ذلت به سراغشان می آید، یا خشم و بی تابی؛... عده ای در مقابل غم و بعضی دیگر در مواجهه با خبرهای خوش، تاب و توان خود را از دست می دهند، گروهی هم هستند که وقتی قدرت پیدا می کنند دیگر خدا را بنده نیستند، حلم نقطه مقابل این بی تابی هاست؛ یعنی به انسان، ظرفیت و گنجایش می دهد. 📕 کتاب شرح حدیث مکارم الأخلاق (نشر صهبا)؛ بخش پنجم: حلم؛ ص ۱۷۶ و ۱۷۷ ┄┄┄┅•••==✧؛❁؛✧==•••┅┄┄┄ 🌱 "رستاخیــــــــ🌏ــــــــــــز" 🌱 ┄┄┄┅•••==✧؛❁؛✧==•••┅┄┄┄ .
(۳۵) 🌀 در اجتماع، حلم چه کاره است؟ 🔻 : 🔹گفتیم گام اول است در پیشرفت تکاملی انسان به سوی هدف آفرینش، گام لازم و ضروری نخستین است؛ و موتوری است برای حرکت انسان؛ و رفع مانعی است در این راه، که تفسیر اینها را بیان کردیم. چه کاره است؟ این صفت حلم، صفت بردباری، صفت خویشتن داری، در این حرکت عمومی انسان، حرکت انسان به سوی نقطه تعالی و تکاملی که اسلام برایش معین کرده چه کاره است؟ 🔸حلم وسیله ای برای پیشرفت در هدفهای متعالی هدفهای عالی و بزرگ در محوطهٔ اجتماع است. وقتی انسان با مردم روبه روست وقتی قرار است انسان در یک جامعه زندگی بکند...زندگی انسان زندگی جمعی است نه زندگی فردی... وقتی که این طور است، من مجبورم با شما زندگی کنم، شما مجبورید با من زندگی کنید، همه مجبوریم با هم زندگی کنیم... با هم زندگی کردن انسان یعنی نیازهای متقابل را تأمین کردن؛ یعنی مجموعاً خشت ها و سنگ ها و مصالحی در بنای کاخ اجتماعِ انسانی شدن؛ که گفته ایم در جامعه اسلامی و انسانی، افراد مثل آجرهایی که در بنا یکدیگر را نگه داشتند، نگه می دارند؛ «مَثَلُ المُؤمِنِينَ كَمَثَلِ البُنيانِ، يَشُدُّ بَعضُه بعضاً» همدیگر را نگه می دارند، همدیگر را محکم می دارند. 🔹خب وقتی قرار است که ما باهم زندگی کنیم وقتی که قرار است افراد انسان این راه تکامل را که راه به سوی خداست، بگویید راه به سوی بهشت است، بگویید راه به سوی تعالی و نقطه اوج انسانیت است... این راه را وقتی بناست انسانها با هم طی کنند، در محوطهٔ اجتماع طی کنند... وقتی که اینها روشن و مسلّم است، پس در محوطه اجتماع یعنی در آن محوطه ای که ناچاریم در آن محوطه زندگی بکنیم یک وسیله جالب برای پیشبرد ما چیست؟ «حلم». 📕 کتاب شرح حدیث مکارم الأخلاق (نشر صهبا)؛ بخش پنجم: حلم؛ ص ۱۸۰ و ۱۸۱ ┄┄┄┅•••==✧؛❁؛✧==•••┅┄┄┄ 🌱 "رستاخیــــــــ🌏ــــــــــــز" 🌱 ┄┄┄┅•••==✧؛❁؛✧==•••┅┄┄┄ .
(۳۶) 🌀 هر کدام از ایمان، علم، حلم و رفق؛ وزیری دارند... 🔻 : 🔹«عَن أَميرِ المُؤمِنينَ عَلَيْهِ السَّلامُ عَن رَسولِ اللهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ أَنَّهُ قالَ: نِعمَ وَزير الايمانِ العِلمُ». یک رئیس داریم، یک وزیر، وزیر یعنی معاون، کمک کار، کسی که خلأهای کار رئیس را جبران می کند و بخشی از سنگینی های کار او را بر دوش می گیرد...رئیس، است؛ در شخصیت انسان مؤمن و هویت انسان مؤمن، ایمان رئیس است. دستور و راهنمایی و نشان دادن خط زندگی به عهده اوست، لکن وزیر او است. بدون این وزیر، این رئیس کارش لنگ خواهد ماند! ایمان بدون علم نمی تواند آن کاری را که باید انجام بدهد انجام بدهد. 🔸«وَنِعمَ وَزيرُ العِلمِ الحِلمُ» پس خود علم هم یک ریاستی در زندگی انسان دارد، و در تعیین مسیر انسان دخالت دارد. اگر این علم به تنهایی باشد، هرچند با ایمان، ممکن است کند! گاهی انسان به خاطر علم خود، دانش خود، احاطه خود بر مسائل گوناگون، میشود؛ از بسیاری از شیوه های اخلاقی و معنوی غافل می شود! او هم وزیری دارد که آن وزیر، است. 🔹حلم یعنی ظرفیت؛ .. همین که انسان گاهی علم پیدا می کند به یک نکته طبیعی، چون ظرفیت ندارد، نمی تواند درست بسنجد که این علم به کجای زندگی انسان می تواند سود برساند یا ضرر برساند، گاهی اوقات همین علم را می بینید که در راه های غلط مصرف می شود. 🔸 علم یک قدرت معنوی است. انسان صاحب علم، هر علمی، احساس قدرتی در دل خود می کند. اهل علم در دل خودشان احساس عزت میکنند احساس برتری می کنند. این طبیعتِ علم است؛ «اَلعِلمُ سُلطان» علم امر با فضیلتی است، این عزتِ ناشی از علم هم امر مطلوبی است، خیلی خوب است. اهل علم خودش را ذلیل و کوچک نمی کند، لكن آفت دارد، آفتش این است که بورزد، یا به او دست بدهد، یا کسانی را که دارای علم نیستند، تحقیر کند. برای اینکه این آفات وجود نداشته باشد، لازم است. 🔹..«وَ نِعمَ وَزيرُ الحِلمِ الرّفْقُ» یعنی مدارا کردن و کمک کردن. این ظرفیت را پیدا کردیم و فهمیدیم که علم نباید ما را از جا بکند، نباید ما را از خود بی خود کند، نباید ما را مغرور بکند، این را فهمیدیم حالا چه کار کنیم؟ در مصرف این علم رفق لازم است رفق یعنی مدارا کردن با مردم، کمک کردن به مردم، سازش کردن با مردم‌. 🔸...حالا میخواهی سازش کنی با مردم، لکن نمی توانی! گاهی انسان سازش می کند، و نمی تواند و این سازش را بر خودش تحمیل می کند، لذا می فرماید: «و نعم وَزیرُ الرّفقِ اللّینُ» نرمیِ طبیعی انسان، که البته قابل تربیت کردن است. انسان خودش را با تربیت می تواند لیّن و نرم خو کند. 📕 کتاب شرح حدیث مکارم الأخلاق (نشر صهبا)؛ بخش پنجم: حلم؛ ص ۱۸۳ تا ۱۸۵ ┄┄┄┅•••==✧؛❁؛✧==•••┅┄┄┄ 🌱 "رستاخیــــــــ🌏ــــــــــــز" 🌱 ┄┄┄┅•••==✧؛❁؛✧==•••┅┄┄┄ .
(۳۷) 🌀 آیا فقیه یعنی کسی که فقه و اصول بلد باشد؟ علامات فقیه چیست؟/ داستان زیبا از حلم باطنی امام راحل/ صَمت به معنای سکوت نیست... 🔻 : 🔹عَن أَبي الحَسَنِ الرّضا عَلَيْهِ السَّلامُ مِن عَلاماتِ الفِقهِ الحِلمَ وَ العِلمَ وَ الصَّمتُ . 🔸می دانید از چیزهایی است که در افق مسائل اسلامی و فرهنگ اسلامی خیلی قیمت دارد. «اَلكَمالُ كُلُّ الكَمالِ التَّفَقُهُ فِي الدِّينِ وَ الصَّبْرُ عَلَى النّائِبَةِ وَ تَقديرُ المَعيشَةِ» . 🔹 فقه یعنی چه؟ فقه یعنی همین که انسان فقه و اصول بلد باشد؟ نه این نیست، فقه یعنی شناسا بودن نسبت به دین؛ ، دین را شناختن، دین شناختن به چیست؟ به شناختن افکار کلی دین، معارف عالیه اسلامی، اصول متعالی انقلاب اسلامی و محمدی صَلَّى الله علیه وآله وسلم و همچنین فروع دین همچنین اخلاقیات دین؛ اینها را کسی که دانست دین شناس است این را میگویند فقیه و این بالاترین کمالات است. ...البته یک رشته و یک شعبه اش دانستن این حقوق اسلامی است که از هزار سال پیش به این طرف اصطلاحاً به این می گویند فقه، لکن فقه آن نیست. فقه در روایت و در قرآن و اینها معنای وسیع تری دارد. 🔸امام میفرماید اگر خواستید بشناسید فقیه را ببینید این صفت در او هست یا نه. اگر این سه صفت در کسی بود او ممکن است فقیه باشد. اگر این سه صفت در کسی نبود او فقیه نیست. درست توجه کنید نه اینکه هرکس این سه صفت در او هست، او فقیه است نه ممکن است این سه صفت در کسی هم باشد اما او فقیه نباشد؛ اما اگر کسی فقیه بود حتماً این سه صفت در او موجود است. 1⃣ «من عَلاماتِ الفِقه، اَلحِلم» اولش حلم را میگوید. اول نشانه اش این است که انسانی ، انسانی دارای ، دارای باشد. دارای بردباری و تحمل باشد یعنی چه؟ یعنی اگر مثل کوه های بزرگ و مثل جبال شامخه به طرف او آمد این آدم را نلرزاند. 🔻 در قضیه ای ما اوایل انقلاب خدمت امام رفتیم، یک ابتلایی برای یکی از بزرگان انقلاب پیش آمده بود، برای فرزندش یک مشکل سیاسی ای پیش آمده بود و خیلی درهم ریخته بود... امام در خلال صحبتی که راجع به همین قضیه می کردیم فرمودند: «اگر احمد را که اعزّ اشخاص برای من است، بگیرند؛ من در باطن قلبم هم ناراحت نمیشوم». گاهی انسان ظاهراً دل خودش را آرام میکند اما باطن قلبش ناراحت است ایشان فرمودند من در باطن قلبم هم ناراحت نمی شوم. 2⃣ علامت دوم، «وَ العِلمَ» باید دانشمند باشد آدم. جاهل هرگز دین شناس نمی شود. 3⃣ سومی هم «وَ الصَّمْتُ» صمت را به معنای سکوت معنا میکنند و این غلط است... صمت یعنی ، سکوت به جا، سکوت در آن وقتی که کلام در آنجا بد است حرف زدن در آنجا زشت و عیب است... پرهیز از پُرحرفی های بیجا، یاوه گویی های زیاد، گفتن حرفهایی که نگفتنش بهتر است یا گفتنش لازم نیست... انسان باید همیشه سکوت را بر کلام ترجیح بدهد؛ گاهی کلام ترجیح دارد، گاهی کلام واجب است، زیرا سکوت موجب گمراهی کسی یا ظلم به کسی است، اینجا سکوت جایز نیست. 📕 کتاب شرح حدیث مکارم الأخلاق (نشر صهبا)؛ بخش پنجم: حلم؛ ص ۱۸۶ تا ۱۸۸ ┄┄┄┅•••==✧؛❁؛✧==•••┅┄┄┄ 🌱 "رستاخیــــــــ🌏ــــــــــــز" 🌱 ┄┄┄┅•••==✧؛❁؛✧==•••┅┄┄┄ .
(۳۸) 🌀 حلم به معنای بی رگی و بی غیرتی و بی تفاوتی نیست... 🔻 : 🔹اما نکته خیلی مهم معنای انحرافی حلم است. امروز حلم را به معنای بی رگی و بی غیرتی و بی تفاوتی معنا می کنند. آقا فلان کس حلم عجیبی داشت چطور مگر؟ نمی دانید یک نفر آمد فحش و فلان به او داد، اگر بگویید آبش از آب تکان خورد، هیچ. بارک الله واقعاً! این را می گویند حلم. در حالی که این حلم نیست این بیرگی است این بی غیرتی است. روایتی بنده دیدم که کسی که باکی ندارد که چه به مردم بگوید و مردم چه به او بگویند، این آدم مسلمان نیست، یا مؤمن نیست، یک چنین تعبیری. 🔸اینکه درباره حلم امام حسن مجتبی صلوات الله علیه نقل می کنند که آن مرد شامی آمد، مهار اسب حضرت را گرفت، بنا کرد به آن بزرگوار و به پدرش مدام گفتن و گفتن و گفتن و بدگفتن و فحش دادن، بعد آقا حلم به خرج دادند گفتند که ای مرد! گویا غریبی. گفت بله غریبم. گفتند اگر چنانچه خانه نداری خانۀ ما، اگر مرکبت ناراحت است مرکب تازه، اگر پول نداری این پول، بیا، اینجا خانه خودت است، بریم منزل. بعد این مرد برگشت و جزو پیروان و یاوران امام حسن شد؛ این حلم غیر از بی رگی است. نه اینکه آقا بدشان نیامد، نه اینکه امام حسن مجتبی از اینکه قطب عالم انسانیت و فضیلت یعنی امیرالمؤمنین را در حضورش فحش بدهند، بدش نمی آید، خیلی بدش می آید، خیلی روشن است او که عارف کامل به مقام امیرالمؤمنین است و پسر اوست و جانشین اوست، البته که بدش می آید، می جوشد اما خودش را ضبط می کند. چرا؟ برای خاطر اینکه یک انسان را یک غریق را یک بیچاره را یک غافل مانده را، یک تحمیق شده را، نجات بدهد یک بیمار را علاج کند؛ مسئله این است نه اینکه آدم بدش نیاید هرچه به آدم گفتند. 📕 کتاب شرح حدیث مکارم الأخلاق (نشر صهبا)؛ بخش پنجم: حلم؛ ص ۱۹۵ و ۱۹۶ 📌 پایان بخش پنجم: ┄┄┄┅•••==✧؛❁؛✧==•••┅┄┄┄ 🌱 "رستاخیــــــــ🌏ــــــــــــز" 🌱 ┄┄┄┅•••==✧؛❁؛✧==•••┅┄┄┄ .