📌 #رئیسجمهور_مردم
روایت بیرجند
بخش چهلودوم
اول صبح بود و هنوز از پیکرها خبری نبود. مراسم همان ۷ و نیم شروع شد اما خیابانها چیز دیگری میگفت. انگار که مداح، دیر رسیده بود. همه منتظر، توی خیابانها نشسته بودند. مداح با دیدن جمعیت، شستش خبردار شد که امروز گریاندن، کار سختی نیست. دلها بیشتر از همیشه آماده است.
نوحهخوانی شروع شد. گاهی صدای گریهها به قدری بلند بود که صدایی جز حق حق مردم، نمیشنیدم.
در میان سیل جمعیت، یک عده بیتفاوت به اطراف، نشسته بودند و زجه میزدند.
چند بار افسوس خوردم که ای کاش میتوانستم گوشهای را برای زجه زدن انتخاب کنم. اما وقت گریه نبود. مسئولیت ثبت این لحظات بر گردنم بود. گرچه در و دیوار شهر، تمام گریهها، حرفها، راز و نیازها را ثبت میکرد.
با هر بار بغض کردن، یاد شهید خدمت افتادم که چه بغضها فرو برد. چه گریههایی که نکرد.
به جای گریه، گره از کار مردم باز کرد.
اما این بار، مردم به تلافی، گریهها کردن تا دل سبک کنند.
ادامه دارد...
مهناز کوشکی | از #سبزوار
پنجشنبه | ۳ خرداد ۱۴۰۳ | ساعت ۰۷:۳۰ | #خراسان_جنوبی #بیرجند خیابان پاسداران
ــــــــــــــــــــــــــــــ
🇮🇷 #راوینا | روایت مردم ایران
@ravina_ir
✉️ با ما همراه باشید و به دیگران معرفی کنید:
📎 بلـه | ایتــا
📌 #رئیسجمهور_مردم
خداحافظ رئیسجمهور مقاومت
بسم الله الرحمن الرحیم
پس از قریب ۵۰ روز، باورش سخت است که دوباره اینگونه ایام تلخ تکرار شد...
غم و داغی بر روی غم دیگر...
داغی که مجدد دلمان را آتش کشید...
دیدن عمامه مشکی ات روی تابوت، داغ دلمان را صد چندان کرد...
اللهم تقبل منا هذا القربان
خدایا این قربانی ها را از ما بپذیر
الهی رضاً برضائک و تسلیماً لامرک
خدایا به رضای تو راضی هستیم و تسلیم امر توییم
رئیسی عزیز هم در راه تو فدا شد...
خدایا شهادت میدهم امروز کسی را به خاک میسپاریم که رنگ و بوی زندگیش الهی بود...
کسی که در راه خدمت به خلق تو فداکارانه و ایثارگونه
شب و روز نداشت،
تعطیلی نداشت،
خستگی نداشت،
خواب و خوراک درستی نداشت،
راه دور و نزدیک نمیشناخت،
سیل و زلزله مانع اراده اش نبود،
زخم زبان و تهمت ها اراده اش را نشکست...
به پدرم گفته بود، خستگی را خسته خواهد کرد... و این هم شد...
میگفت برای خدمت به مردم آمده... و این را هم با ایثار جانش نشان داد...
ای امام رضا(ع)، ای امام رئوف، ای پاره تن پیامبر، ای غریب طوس، ای قلب ایران...
خادم شهیدت، ابراهیم سوخته در آتش، نواده صالحت، حالا به تو پناه آورده...
آمده ای شاه پناهش بده...
چشم زمین و آسمان گریان شده...
خداحافظ ای مخاطب سخنان ناصواب،
خداحافظ ای شنونده و صبر کننده بر تهمت ها،
خداحافظ آقا سید خوش اخلاق و مهربون،
خداحافظ مرد خستگی ناپذیر،
خداحافظ ای ایستاده در صف اول جهاد،
خداحافظ رئیس جمهور مقاومت،
خداحافظ رفیق حاج قاسم،
خداحافظ ای سید محرومان،
خداحافظ یار رهبرم
قبول باشه آقا سید، رستگار شدی، اجر مجاهدت هات را با مدال شهادت گرفتی...
قرار بود در افتتاحیه مجلس خبرگان از نزدیک خدمتتان برسم ولی تقدیر الهی این بود که شما جاودانه بمانید و ما به دنبال تاریخ برویم و در آن گم شویم...
سلام ما را به جدت رسول الله برسان،
سلام ما را به امیر مومنان (ع) برسان،
سلام ما را به سیدالشهداء (ع) برسان،
سلام ما را به همه انبیاء و اولیاء برسان،
سلام ما را به شهدا برسان.
محمد مهدی زاهدی | پسر شهید زاهدی
پنجشنبه | ۳ خرداد ۱۴۰۳ | #اصفهان
کانال رسمی شهید محمد رضا زاهدی
eitaa.com/shahid_mohammadrezazahedi
ــــــــــــــــــــــــــــــ
🇮🇷 #راوینا | روایت مردم ایران
@ravina_ir
✉️ با ما همراه باشید و به دیگران معرفی کنید:
📎 بلـه | ایتــا
📌 #رئیسجمهور_مردم
روایت مراغه
بخش اول
روی پل صوفیچایِ مراغه منتظر همراهان تبریزیمان هستیم که برویم به مراسم تشییع و تدفین استاندارِ شهید رحمت مالکی برسیم.
هنوز دقایقی تا شروع مراسم باقی مانده است. جمعیت فوجفوج و با گامهای بلند راهی محل برگزاری مراسم هستند؛ میدان عبدالقادر.
ادامه دارد...
زینب علیاشرفی | از #تبریز
جمعه | ۴ خرداد ۱۴۰۳ | ساعت ۰۹:۲۸ | #آذربایجان_شرقی #مراغه مراسم تشییع و تدفین شهید مالک رحمتی
ــــــــــــــــــــــــــــــ
🇮🇷 #راوینا | روایت مردم ایران
@ravina_ir
✉️ با ما همراه باشید و به دیگران معرفی کنید:
📎 بلـه | ایتــا
📌 #رئیسجمهور_مردم
روایت مراغه
بخش دوم
توی جاده که میآمدیم پلاکهای شهرهای مختلف به چشم میخورد. ترافیک جادهی مراغه برای این ساعت صبح تازگی داشت.
از میدان عبدالقادر آمدهایم سمت کمربندی شمالی. پیادهروها و هر دو طرف خیابان پر از جمعیت است. مشخص است که برخیها مدت زیادیست اینجا منتظر شروع مراسم هستند. برخیها خسته نشستهاند روی جدولهای وسط کمربندی؛ زیر آفتابی که تیز و پرقوت میتابد. دست هر کس که میبینی عکس شهید رحمتیست؛ انگار که مالک رحمتی به تعداد تمام این آدمها تکثیر شده است.
ادامه دارد...
زینب علیاشرفی | از #تبریز
جمعه | ۴ خرداد ۱۴۰۳ | ساعت ۱۰:۵۵ | #آذربایجان_شرقی #مراغه
ــــــــــــــــــــــــــــــ
🇮🇷 #راوینا | روایت مردم ایران
@ravina_ir
✉️ با ما همراه باشید و به دیگران معرفی کنید:
📎 بلـه | ایتــا
📌 #رئیسجمهور_مردم
روایت مراغه
بخش سوم
هئیتیهای مراغه برای بدرقهی هم هیئتی خودشان آمدهاند .
دیگر مالک نیست که برایشان روضه و دعای توسل بخواند. دیگر مالک نیست که همپای او در اربعین، کربلا بروند، اما «یاتماز حسینین پرچمی»
ادامه دارد...
عطا حکمآبادی | از #تبریز
جمعه | ۴ خرداد ۱۴۰۳ | ساعت ۱۰:۰۵ | #آذربایجان_شرقی #مراغه
ــــــــــــــــــــــــــــــ
🇮🇷 #راوینا | روایت مردم ایران
@ravina_ir
✉️ با ما همراه باشید و به دیگران معرفی کنید:
📎 بلـه | ایتــا
📌 #رئیسجمهور_مردم
روایت مراغه
بخش چهارم
صدای سنج و دمام بلند میشود. دلم هری میریزد. شبیه غروب عاشورا غم عالم میریزد در دلم. صدای دمام مردم را جاکَن میکند و مردم به خروش میآیند. موجی از مردم از انتهای خیابان سرریز میشود. بانویی که کنار خیابان ایستاده است و اشکهایش صورتش را پوشانده است. عکس شهید رحمتی را بالا میگیرد و همراه جمعیت میشود. انگار که عاشورا دو ماه زودتر به این شهر رسیده.
ادامه دارد...
سنا عباسعلیزاده | از #تبریز
جمعه | ۴ خرداد ۱۴۰۳ | ساعت ۱۰:۱۵ | #آذربایجان_شرقی #مراغه کمربند شمالی
ــــــــــــــــــــــــــــــ
🇮🇷 #راوینا | روایت مردم ایران
@ravina_ir
✉️ با ما همراه باشید و به دیگران معرفی کنید:
📎 بلـه | ایتــا
📌 #رئیسجمهور_مردم
روایت مراغه
بخش پنجم
امروز اربعین دیگری در مراغه برپاست.
در هر ۲۰ متر یک موکب پذیرایی دیده میشود. هرکسی در حد توان خود موکب و ایستگاه صلواتی زده است برای پذیرایی از عزاداران استاندار شهید، مالک رحمتی.
ادامه دارد...
عطا حکمآبادی | از #تبریز
جمعه | ۴ خرداد ۱۴۰۳ | ساعت ۰۹:۵۰ | #آذربایجان_شرقی #مراغه میدان عبدالقادر به سمت کمربندی شمالی
ــــــــــــــــــــــــــــــ
🇮🇷 #راوینا | روایت مردم ایران
@ravina_ir
✉️ با ما همراه باشید و به دیگران معرفی کنید:
📎 بلـه | ایتــا
راوینا | روایت مردم ایران 🇮🇷
📌 #رئیسجمهور_مردم
روایت تبریز
بخش شصتوششم
همه دورتادور میدان ساعت نشستهاند؛ شبیه کسانی که قرار است مسافرشان از حج بیاید و بروند به استقبالش. مسافرشان دارد نرمنرمک از میدان شهدا میآید.
وسطهای این انتظار عکاس سالخوردهای توجهم را جلب میکند. ریشهای بلند سفیدش میگوید که سن و سالش حتماً به سالهای اول انقلاب میرسد. سالهایی که رجایی بود، بهشتی، مدنی و قاضی هم. دور میایستم و تماشایش میکنم. دارد حادثهی شهادت را تحلیل میکند. آخرش هم امضای کار را میزند: «تحلیلای من هیچ وقت غلط از آب در نمیان.»
جلوتر رفتم و پرسیدم: «عکس جالب، چی گرفتین؟» انتظار داشتم چند فریم عکس خوب به من نشان بدهد و حتی چندتایش را برایم ارسال کند، اما بدون کمترین ذوق نگاهی به دوربینش کرد. آه کشید: «نه جالیب عحسی؟ همه ماتم دارن. دیگه چیز جالبی وجود نداره.» انگار که غم فقدان پدر ذوقش را کور کرده باشد! شاید هم خاطرات تلخی برایش زنده شده باشد! ازش در مورد شهید مدنی و شهید قاضی پرسیدم. ماشین زمان ذهنش رفت تا آن روزها. گفت: «شهيد مدنی هم مثل حاج آقا (آلهاشم) خاکی بود. این روزها بیشترین چیزی که از این شهید بزرگوار میشنویم همینهاست که حاج آقا خاکی بود، بین مردم بود، همیشه تبسم داشت. میگن پیغمبر هم همیشه لبخند داشتن. شاید همین شبیهِ پیغمبر بودنه که ایشونو محبوب قلبها کرده! شایدم عمل به حدیث «دین چیزی غیر از خدمت به مردم نیست»، شایدم از اینکه مثل شهید مدنی شهیدوار زندگی میکرد!»
دوباره نگاهی به دوربینش میاندازد. میگوید «از همون روزا عکاسی میکنم. اما دوربین ندارم. دوربین رو امانت میگیرم». خواستم اسمش را بگوید که توی روایتش بیاورم. مکث کرد: «من کی باشم که خودمو معرفی کنم؟ من سرباز انقلابم.»
ادامه دارد...
مائده مهدوی
پنجشنبه | ۳ خرداد ۱۴۰۳ | ساعت ۰۸:۲۶ | #آذربایجان_شرقی #تبریز میدان ساعت
ــــــــــــــــــــــــــــــ
🇮🇷 #راوینا | روایت مردم ایران
@ravina_ir
✉️ با ما همراه باشید و به دیگران معرفی کنید:
📎 بلـه | ایتــا
📌 #رئیسجمهور_مردم
روایت مراغه
بخش ششم
وسطهای کمربندی شمالی مراغه بین جمعیت ایستادهام و دور خودم میچرخم؛ میخوام مردمی که از چهار جهت جغرافیایی به اینجا میآیند را ببینم. بین جمعیت چند نفر از عکاسان خبری تبریز را میبینم. سلام و وقتبخیری رد و بدل میکنیم. آنها که رد شدند چشمم افتاد به این پسربچه. مداحی «سفر بخیر، جوونی شد عاقبت بخیر»ِ رسولی میپیچد بین تار و پود پرچم و توی هوا تاب میخورد؛ وه به میانداری جوانانِ انقلاب!
ادامه دارد...
زینب علیاشرفی | از #تبریز
جمعه | ۴ خرداد ۱۴۰۳ | ۱۰:۲۰ | #آذربایجان_شرقی #مراغه کمربند شمالی
ــــــــــــــــــــــــــــــ
🇮🇷 #راوینا | روایت مردم ایران
@ravina_ir
✉️ با ما همراه باشید و به دیگران معرفی کنید:
📎 بلـه | ایتــا
📌 #رئیسجمهور_مردم
روایت مراغه
بخش هفتم
پیکر شهید مالک رحمتی وارد محل برگزاری مراسم شد؛
شعار مردم: «مالک اشتر آذربایجان»
ادامه دارد...
عطا حکمآبادی | از #تبریز
جمعه | ۴ خرداد ۱۴۰۳ | ساعت ۱۰:۳۸ | #آذربایجان_شرقی #مراغه
ــــــــــــــــــــــــــــــ
🇮🇷 #راوینا | روایت مردم ایران
@ravina_ir
✉️ با ما همراه باشید و به دیگران معرفی کنید:
📎 بلـه | ایتــا
📌 #رئیسجمهور_مردم
روایت مراغه
بخش هشتم
فرزند مراغه به آغوش مردمش بازگشت.
در مورد شور و اشتیاق مردم به حضور در این مراسم همین بس که فقط هقهق گریه میشنوم. مردم گریههایشان را گره میزنند به «یا حسین»های بلند و دسته جمعی.
ادامه دارد...
محمد حیدری | از #تبریز
جمعه | ۴ خرداد ۱۴۰۳ | ۱۰:۴۵ | #آذربایجان_شرقی #مراغه
ــــــــــــــــــــــــــــــ
🇮🇷 #راوینا | روایت مردم ایران
@ravina_ir
✉️ با ما همراه باشید و به دیگران معرفی کنید:
📎 بلـه | ایتــا