eitaa logo
شعر مذهبی رضیع الحسین
6.9هزار دنبال‌کننده
516 عکس
4 ویدیو
2 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
از دوری راه یا اباعبدالله اینگونه مخواه یا اباعبدالله گفتند که آه از غمت تسبیح است از داغ تو، آه یا اباعبدالله @raziolhossein
روضه ها را دوست دارم روضه های ساده ات را روضه خوان های گلو آزرده ی آزاده ات را کودکان خیمه های نذری کنج خیابان  پیرهای مو سپید از نفس افتاده ات را دوست دارم خادمان مخلصت را شاه عطشان عاشقانی چون حبیب و عابس دلداده ات را اشک تسبیح است و تکیه مسجد ما روسیاهان پهن کن بر چشم ما بار دگر سجاده ات را ای حسین ای مهربان آقای بی ه‍متای  عالم وقف ما بیچاره گان کن لطف آقا زاده ات را قسمت  ما کن نجف تا کربلا پای پیاده اربعین های شلوغ و ازدحام جاده ات را کوله ام را بسته ام عزم سفر دارم دوباره زائر نور حرم کن  نوکر آماده ات را @raziolhossein
شاهی که از او بقا کمک میگیرد از او قَدَر و قضا کمک میگیرد پیش نظر حرامیان در گودال از نیزه شکسته ها کمک میگیرد @raziolhossein
شب زیارتی است و حرم صفا دارد دلم هوای سحرهای کربلا دارد فدای معرفتت، در بهشت روضه ی تو هنوز لات محله برو بیا دارد به حشر، روزی حبت به پاست در قلبش هر آن که خیمه ی این روضه را به پا دارد حسین... زندگی من، حسین... یار دلم کجا بدون تو این زندگی بها دارد؟! بگو به مادرت این سینه زن، زمین خورده بگو حساب مرا از همه سوا دارد به گونه ام نم اشکی چکید و این گریه هر آن چه سِر نهان است، برملا دارد هزار بار بمیرم به شوق دیدارت دوباره زنده شوم از نو، باز جا دارد اگرچه میل دل نوکران زیارت توست دلت تمایلِ دیدار مجتبی دارد به جز حرارت جاوید ماتمت، هر غم زوال دارد و تاریخ انقضا دارد بهای گریه برایت ز بس گرانقدر است حبیب، آرزوی گریه بر تو را دارد عجیب نیست، شب جمعه، دل پریشانم کنار قتلگهت، مادرت نوا دارد هزار و نهصد و پنجاه ضربه یعنی چه؟! نظاره بر بدنت بِنت مرتضی دارد تن به روی زمین مانده، دیدنش سخت است سر به نیزه، خودش روضه ای جدا دارد کفن نشد بدنت، فاطمه دلش خون شد فقط برای تو این کوفه بوریا دارد @raziolhossein
اینجا کفن از بوریا بهتر نداری که گیرم به تشییع آمدم ، پیکر نداری که باید یکی باشد تو را از خاک بردارد دیگر کنارت قاسم و اکبر ، نداری که «گفتم تو را از خاتم انگشت بشناسند» اما به روی دست،  انگشتر نداری که رسم است سمت قبله باشد سر میان قبر صد پاره پیکر داری اما ،سر نداری که ... یک بوسه قبل از دفن دلگرمی مادرهاست از دور من می بوسمت ،مادر نداری که گیرم که مردم پیکرت را دفن هم کردند چه فایده ،گریه کنِ دختر نداری که @raziolhossein
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🏴اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یا اَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّة🏴 ۲۱ تا ۲۳ محرم ایام شهادت سیده شریفه دختر امام حسن مجتبی علیماسلام است بانوی جلیل القدری که همراه اسرای کربلا بعد از واقعه عاشورا از کربلا به کوفه آورده شد و در مسیر کوفه به شام، در نزدیکی شهر حلّه در فاصله 30 کیلومتری از کربلا، از شدّت مصائب و سختی هایی که دیدند، از ادامه سفر با اسرا بازماند و به شهادت رسید و بدن مطهرشان در همانجا دفن شد در عراق به سبب کثرت معجزاتی که از سیده شریفه سلام الله علیها صادر شده است ایشان را طبیبه اهلبیت میخوانند در ادامه اشعاری به جهت عرض ارادت به محضر نورانی حضرت سیده شریفه سلام الله علیها  تقدیم میگردد @raziolhossein @raziolhossein1
چشم من و احسان تو بی بی شریفه درد من ودرمان تو بی بی شریفه باباکریم عالم و توهم کریمه جانم شود قربان تو بی بی شریفه هر عاشقی که میشود کرببلایی بایدشودمهمان تو بی بی شریفه ای بانویی که توطبیبان را طبیبی این بهترین عنوان تو بی بی شریفه دست توسل تابه درگاه توبردم  دیدم یم احسان تو بی بی شریفه مادردمندوتوطبیب اهلبیتی این لطفی ازیزدان تو بی بی شریفه تودرمسیرزائران اربعینی این جلوه ی ایمان تو بی بی شریفه مابی سروسامان  شاه سرجدائیم ای کربلا سامان تو بی بی شریفه ........... بهر تو میگریم که ضرب تازیانه گردیده آب و نان تو بی بی شریفه بهر تو میگریم که در راه اسارت بر لب رسیده جان تو بی بی شریفه بهر تو میگریم که از کین خنده کردند بر اشک دیدگان تو بی بی شریفه بهر تو میگریم که همچون عمه بستند با ریسمان دستان تو بی بی شریفه @raziolhossein
باز دل در سینه پرپر می زند دست حاجت گشته بردر می زند سوی حله می رود با پای دل پر نموده شهر را زآوای دل دُر ز دُرج دیده ریزد دمبدم بسته احرام توسل تا حرم ما ز سنگ غصه بشکسته پریم یا شریفه الدخیل بنت الکریم روسیه هستم اگر چه رو زدم رو بخاک درگه بانو زدم ای طبیبه از تو می خواهم شفا گشته ام بیمار هجر کربلا درد بی درمان فراق کربلاست درد مندم چاره دردست شماست ناسپاسی علت هجران ماست ما علیل و این حرم دارالشفاست ای کریمه دست من را رد مکن بد نمودم قهر با این بد مکن دیدهٔ دریائیم سوی شماست ای کریمه دست تو مشکل گشاست ای ز داغ کربلا افروخته ای میان خیمه مویت سوخته ای گل نیلوفر باغ حسن ای کتاب خاطرات پر محن ای لبت از تشنه کامی گشته چاک بارها غش کرده افتادی بخاک با عمو بودی شریک غصه ها از برادر دیده ای دست جدا پیکر پاشیده دیدی آه آه او کنار علقمه تو قتلگاه تا تن قاسم شد از کین توتیا با زبیده بسته ای از خون حنا دفتر غمهای تو بی خاتمه است خاطرات تو شبیه فاطمه است چهره نیلی ز سیلی وای من ارغوانی یاس گلزار حسن دستهایت بسته با زنجیر شد مادرت از غصه هایت پیر شد کوفه؛ زندان؛ مجلس ابن زیاد یاس زرد و این همه بیداد؛ داد با سکینه هم‌طراز ماتمی با رقیه نیز غمخوار غمی ای نشان اقتدار مرتضی ای مدال افتخار مجتبی ماجرای حله بی تابت نمود شمع آل مجتبی آبت نمود تشنه کامی؛ زخم پیکر؛ تیغ غم لبوه ای را کرد از آن بیشه کم آه زینب بیقرار غم شده یک گل دیگر ز باغش کم شده لالهٔ پرپر که خفتی زیر گل حله شد میعادگاه اهل دل باب فیض خویش برمن سد مکن این گدا را دست خالی رد مکن من صله می خواهم ازدست شما «کربلا یا کربلا یا کربلا» @raziolhossein
کیست او کیست؟ دختر حسن است یک کریمه که ارث او محن است نام او فاطمه ست این یعنی کوچه در کوچه گرم سوختن است آه تابوت مجتبی ست مگر؟! غصه ی چادرش کمرشکن است عمه را کشت در تمام مسیر زخم هایی که روی آن بدن است شک ندارم سه ساله ای میگفت حال بی بی شریفه مثل من است دفن کردند بین راه او را من بمیرم که دور از وطن است تن او را به خاک تا که سپرد ای غریب مدینه! زینب مرد @raziolhossein
ای یادگار گُلشن زیبای مجتبی * محبوبِ جان حضرت زهرا و مرتضی ای گوهر جلالت و ای دُرّ احتشام * از ما درود بر حسن و بر شما سلام شکر خدا ز لطف علی‌گونه حسن * آمد به دست وقت خوش و فرصت حسن از ساحت مبارک و فرخنده حسن * گیرم اجازه تا که شوم بر سر سُخن ای آستان رفعت تو رشک بوستان * بی بی شریفه آمده‌ام خاکبوستان بانوی نور خسته‌ام از درد بی‌شمار * از قصّه مکرّر غم‌بار روزگار خاتون مجد و عزّت و ایمان و مکرمت * دریای لطف و مهر نظر کن ز مرحمت ای صاحب حریم شریف و شرف‌سرا * اینک که سائلم حرم اشرف تو را بهر خدای سائل خود را مران ز در * بر حال زار و دیده بارانی‌ام نگر آتش گرفته‌ی غم دل چون گدازه‌ام * در حسرت عنایت تو لحظه لحظه‌ام آورده‌ام پناه به دار الشّفایتان * در انتظار موهبت جان‌فزایتان محتاج یک نگاه طبیبانه توام * بیمارم و دخیل شفاخانه توام بر لطف توست محسن صافی امیدوار * دست شفا به پیکر رنجیده‌اش گذار @raziolhossein
منزل به منزل هم رکاب زینبینی گرچـه اسیــری پادشـاه عالمیـنی با دسـت خالی برنمیگردد گدایت «أیَّتُهَا الشَّهِیدَةُ الرَّکْبِ الْحُسَیْنِی» @raziolhossein
وضوی اشک گرفتم تمام دوران را مگر طواف کنم خانه کریمان را حسن حسن به لبم آمده به این امید.. که بر دلم بگذارند نور ایمان را سلام من به شریفه عقیق سرخ حسن کریمه ای که از‌او دیده ایم احسان را کرامتش نبوی نور عصمتش علوی دخیل چادر او کرده اند عرفان را بگو به هرچه گرفتار وقت وقت عطاست شریفه پر بکند کیسه گدایان را خدا گواه که هر حاجتی روا بشود به او قسم بدهی گر خدای سبحان را نوشته اند که با عمه اش اسیری رفت گذشت پای برهنه همه بیابان را نوشته اند که خیلی زدند بانو را به حکم بغض حسن میزدند ایشان را عذاب زخم زبان بیشتر ز شلاق است چه حرفها که نگفتند این اسیران را صبا برو به مدینه بگو به بابایش که دخترت چه کند ناقه های عریان را @raziolhossein
کیست او کیست؟ دختر حسن است یک کریمه که ارث او محن است نام او فاطمه ست این یعنی کوچه در کوچه گرم سوختن است آه تابوت مجتبی ست مگر؟! غصه ی چادرش کمرشکن است عمه را کشت در تمام مسیر زخم هایی که روی آن بدن است شک ندارم سه ساله ای میگفت حال بی بی شریفه مثل من است دفن کردند بین راه او را من بمیرم که دور از وطن است تن او را به خاک تا که سپرد ای غریب مدینه! زینب مرد @raziolhossein
بسکه غمگین آمد اینجا زائر و دل شاد شد دور تا دور ضریحش پنجره فولاد شد حله شد کربوبلا،گرد و غبار تربتش نسخه ی درمان برای دردهای حاد شد دختر آقای درد کوچه و راز مگو در علاج دردهای لاعلاج استاد شد از بنرهای تشکر میتوان فهمید که با تو هر خانه خرابی خانه اش آباد شد پس شریفه خواست تا در حصن این دارالشفا با توسل هر که آمد صاحب اولاد شد با وجود تو ندارد غصه ی درمان،اگر هر کسی در حله حتی کور مادر زاد شد پیش چشمان شریفه بعد عمری شد شریف هر کسی در این حرم از بند خود آزاد شد ظاهرا گلدسته و صحن و سرا،اما در اصل در جهان دارالشفای تازه ای ایجاد شد.... @raziolhossein
سالها به غیر احتشام ندیدی محترمی غیر احترام ندیدی بیم کجا داشتی ز جنگ و حوادث صلح پدر را به جز قیام ندیدی ای که سلامت رسیده از تو به عالم بعد کربلا دگر سلام ندیدی ای که طبیبی به درد غربت مردم زخم گرفتی و التیام ندیدی نان خور اجداد تو فقیر و اسیرند وقت اسارت ولی طعام ندیدی شب شده روزت اگر چه از غم کوفه شکر خدا کن که روز شام ندیدی حرف شنیدی ز شمر و حرمله اما فحش شنیدن ز روی بام ندیدی نای عمو دیده‌ای اگر چه سر نی چوب به روی لب امام ندیدی شکر خدا کن نرفته‌ای به خرابه شکر خدا مجلس حرام ندیدی @raziolhossein
در کربلا چها که کشیدم ز دست ظلم دیدم هزار داغ ولی باورم نبود یکعمر بوسه زد به سر و صورتم عمو بعد از عمو حسین کسی یاورم نبود عمه به جای من کتک از دست شمر خورد جز او کسی به فکر دل مضطرم نبود **** دیدم رباب را که کمان تر شد از کمان می‌دید روی نیزه سر شیرخواره بود در قتلگاه جسم عموجانِ من حسین در زیر پای مرکب و چندین سواره بود چیزی نمانده بود از آن جسم چاک چاک دیدم به چشم خویش تنش پاره پاره بود **** نازک تر از تن عموی من تنِ من است پای شتر کجا و تن دخترِ حسن با کعب نی زدند مرا بس‌که کوفیان جسمم کبود گشته چنان مادرِ حسن @raziolhossein
ای دختر کریم، کرامت گدای توست درمان درد هر دوجهان از دوای توست حاذق‌ترین طبیب دوعالم فقط تویی دنیا شفاگرفته‌ی دارالشفای توست تنها نه شیعیان جهان ریزه‌خوار تو عالم دخیل بسته‌ی جود و سخای توست تو یادگار کوفه و شام و مدینه‌ای حلّه نماد کوچکی از کربلای توست این حرف‌ها که بر در و دیوار حک شده تنها نشان اندکی از ماجرای توست چون مرقد تو قبله‌ی حاجات عالم است پس کعبه‌ی دلم حرم باصفای توست هرچند زائر تو نبودم، ولی دلم از راه دور شاهد حال و هوای توست با دست‌های خود گره‌های بزرگ را وا کرده‌ای و زخم اسارت به پای توست حالا ببین که شهر به شهر جهان ما پیراهن سیاه به تن در عزای توست باشد که با رضای خدا مستجاب باد "تعجیل در ظهور" که تنها دعای توست @raziolhossein
من شریفه یتیمه‌ی حسنم مثل بابای خود کریم منم باب حاجاتِ عالمِین شدم بین ره کشته‌ی حسین شدم گر چه بستند کوفیان دستم چون عمویم گره گشا هستم کربلا را به چشم خود دیدم غصه ها را به چشم خود دیدم تشنگی برده بود هوشِ مرا پاره کردند هر دو گوشِ مرا چه بگویم چه صحنه ها دیدم که به یک نصفِ روز پاشیدم کوفیان ظلم بی عدد کردند چادر عمّه را لگد کردند همه‌ی هست ما به نیزه زدند سر ششماهه را به نیزه زدند ناکسان خون به قلبها کردند خنده بر اشک چشمِ ما کردند تا عمو رفت من اسیر شدم نرسیده به کوفه پیر شدم بارها زیر دست و پا مُردم چون رقیه منم کتک خوردم تا که از روی ناقه افتادم کسی آنجا نیامد امدادم آسمان از غمم پر از مِه شد زیر پای شتر تنم لِه شد @raziolhossein
در این مطب مراجعه‌ی خلق بی حد ست از غیر دست های شریفه شفا بد ست با یک سلام نسخه‌ی بیمار را نوشت هرکس جواب دیده بنر در حرم زده ست باید که جان بگیرم از او یا که جان دهم از شدت مصیبت او دل مردد ست در راه شام بوده پرستار کودکان از این جهت طبیبه‌ی آل محمد ست او مادری ترینِ بنات الحسن بُوَد وقتی که در مسیر اسارت کمان قد ست شکر خدا که دختر آقای بی حرم اطراف حله صاحب ایوان و گنبد ست گفتم به او مرا بفدای حسین کن بی‌بی مرا مریض عزای حسین کن @raziolhossein
در شهر حله دختری از آل مصطفی زد خیمه ای به وسعت تاریخ کربلا از خاندان صبر و کرامت ، نشانه ای موسی یدی ، به دوش وی آیات انبیا هم از بلا به شوق ولا پر کشیده است هم از ولا خریده به جان کوهی از بلا دختی عفیف از شجر پاک فاطمه طفلی شریف ، میوه ای از باغ مرتضی بوی مدینه می‌رسد از حله بر مشام گویا که آرمیده در این خاک مجتبی ایمان اوست محو امامت ، چه رتبه ای پیمان او اصیل و حسینی است ، مرحبا نامش شریفه ، مرتبتش برتر از شرف صحنش بهشت خاک درش بهتر از طلا شهرت ،  طبیبه معنی ٫٫من اسمه دوا٫٫ خصلت کریمه جلوه ای ٫٫از ذکره شفا٫٫ والا عموی اوست حسین و پدر حسن جدش علی و جده ی او سرور نسا عجز طبیب را به حضورش بیاورید زیرا که اوست داروی هر درد بی‌دوا قلبش رئوف و دست عنایات او بسیط روحش لطیف و آینه ی  بخشش و سخا چون پا به طوف مرقد پاکش گذاشتی یک ٫٫ربنا٫٫ بگو  و ببین شرح ٫٫آتنا٫٫ زائر قدم که بر در این آستانه زد انگار کرد آمده در عرش کبریا  این طفل ، سفره دار کریم مدینه است هیهات دست خالی از این جا رود گدا عیسی دمی که جای عجب نیست مردگان بیرون روند از حرم او به روی پا گویید با کلیم بیاید در این حرم اعجاز او ببیند بی تکیه بر  عصا گویا هنوز می‌رسد از بارگاه او «فریاد العطش ٫٫به٫٫ بیابان کربلا» راس برادران به روی نیزه دید و گفت خواهر فدای همت مردانه ی شما شد کشته از جفای گروهی سیاه دل در آن اسارتی که زد آتش به ما سوا @raziolhossein
.            بسم‌الله الرحمن الرحیم                 هذا_یوم_الجمعه       و هو یومک المتوقع فیه ظهورک   دعای سلامتی حضرت فراموش نشود    اَللّـهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّك الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَن ِ    صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَعَلى آبائِه في هذِهِ   السَّاعَة وَفي كُلِّ ساعَة وَلِيّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَليلاً وَعَيْنا حَتّى تُسْكِنَهُ      اَرْضَكَ طَوْعاً ًوَتُمَتِّعَهُ فیها طویلا .       جهت سلامتی و تعجیل در فرج ۵صلوات به حضرت زهرا و حضرت خدیجه هدیه بفرمایید 🏴اللهم‌صل‌علی‌محمد‌و‌آل‌محمد‌و‌عجل‌فرجهم 🏴          .          اللهم‌عجل‌لولیک‌الفرج
یک روز به هیئت سحر می‌آید با سوز دل و دیدهٔ تر می‌آید یک‌روز به انتقام هفتاد و دو شمس با سیصد و سیزده قمر می‌آید @raziolhossein
زمان لطف، صحبت از حقارتم نمی کنی کریمی و نظاره بر لیاقتم نمی کنی تو را ز یاد می برم زمان معصیت ولی مرا مؤاخذه برای غفلتم نمی کنی دلم شکسته و کسی به داد من نمی رسد میان راه مانده ام، حمایتم نمی کنی؟! چه نذرها نکرده ام که زیر و رو شود دلم به هر دری که می زنم اجابتم نمی کنی اسیر ظلمت دلم شدم عزیز فاطمه به یک دعا مرا غریق رحمتم نمی کنی؟! ..... فدای عمه ای که با دل شکسته ناله زد برادرم چرا نظر به غربتم نمی کنی؟! بزرگ این قبیله ام... مرا نزن عقیله ام کمی حیا و شرم از شرافتم نمی کنی؟! @raziolhossein