eitaa logo
درس رجال سید محمد جواد سید شبیری
1.8هزار دنبال‌کننده
294 عکس
22 ویدیو
80 فایل
درس رجال استاد سیدشبیری از اساتید حوزه علمیه #مشهد برای ارسال #اشکالات علمی، #انتقادات، #پیشنهادات، #مطالب مفید و ارسال #جزوات درسی با ما در ارتباط باشید👇 @rejal_admin تبلیغ و تبادل👇 @Admin_rejal مدیریت کانال👇 @rejal_hoze ارتباط با استاد👇 @smjssh
مشاهده در ایتا
دانلود
✳️ دروس خارج فقه سال 91-1390 شمسی آیت الله سید أحمد 🔸 در تحقیق یک کتاب ، مجرد این که نسخه قدیمی داشته باشد مهم نیست . آن چه که مهم هست ارزش های نسخه هست . مخصوصا در کتبی که خیلی وضع تاریخی آن ها روشن نیست، مثل همین تفسیر . 🔹 باید خود ناسخ و کاتب از نسخه ای که گرفته است اوصاف و خصوصیاتش را ضبط بکند . 🔸 به جای فتوکپی می نوشتند صورة خط النسخة التی نقلنا منها.این منشأ ارزش کتاب بود . 🔹 اگر نسخه نویسان فاضل بودند خوف این بود که تصحیحِ قیاسی بکنند و اگر اهل فن نبودند، خوف این بود که نفهمند . مثلا را مینوشتند ابی عباس ! ارزیابی این نسخه ها کار آسانی نیست. @rejal_shobeiri
✳️ آیت الله سید احمد حفظه الله : 🔸 در روات زیاد بودند ؛ مثلاً حسن بن علی بن وشاء می‌ گوید : فإني أدركت في هذا المسجد تسعمائة شيخ كل يقول حدثني جعفر بن محمد : من در مسجد کوفه به 900 شیخ را دیدم که همه می‌گفتند : حدثنی جعفر بن محمد. 🔹 وقتی در کوفه این عدد سنگین هست ، خواه ناخواه احادیث با هم مقارنه می‌شود ، مباحثه می‌شود که چه کسی این را نقل کرده است ، معارضاتش بررسی می‌شود و نقادی می‌شود . 🔸 ازاین‌ رو حدیث کوفه یک خوبی دارد و یک بدی ؛ بدی‌اش این است که بیشترین در حدیث کوفه است ؛ چون کوفی‌ها زیاد بودند ، تعارض هم زیاد بود اما حدیث بصره تعارض کم دارد. و خوبی‌ حدیث کوفه این است که نقی‌ تر است؛ چون کاملا نقادی و تصحیح و تنقیح شده است، اما حدیث چون کم بودند چنین نیست . @rejal_shobeiri
✍ توصیه‌های رهبر معظم انقلاب حفظه الله درباره شب‌های قدر @rejalkh
🔸 تعبیر «محمّد بن زیاد» از «ابن ابی عمیر» توسط واقفیون 💠 محمّد بن زیاد همان ابن ابی عمیر معروف است که واقفی‌ها از او به محمّد بن زیاد یاد می‌کنند. علي بن الحسن الطاطري‏ و حسن بن محمّد بن سماعه، بیش از همه تعبیر محمّد بن زیاد را به کار برده‌اند. شاید در فضای واقفی نوعی تدلیس از ابن ابی عمیر وجود داشته که ناشناس بماند. 🔺درس خارج فقه استاد آیت الله ، تاریخ: 25 شهریور 1398 @rejal_shobeiri
الشيعة قديما: مدح ابن طاوس لرواة الشيعة ولزوم الأخذ عنهم في كتاب الطرائف: «و لقد عرفتُ من ورع جماعة من شيعة أهل البيت ع و رواتهم و من أماناتهم و عباداتهم ما لم أعرفه من سائر الرواة و قرأت في كتاب لا يتهم مصنفه أن صفوان بن يحيى من رجال علي بن موسى الرضا (ع) و محمد بن علي الجواد (ع) روى عنهما و عن أربعين رجلا من أصحاب الصادق‏(ع) وكان قد تعاهد هو و عبد الله بن جندب و علي بن نعمان في بيت الله الحرام إن مات منهم يعمل من يبقى ما كان يعمله من مات مدة حياته فمات صاحباه و بقي صفوان فكان كلما حج أو أدى زكاة أو عبادة أو شيئا من الخير مدة حياته يعمل عمل صاحبيه و يعمل عنهما مثل الذي يعمل لنفسه إلى أن مات و هذا أبلغ ما عرفت من أمانات أهل الروايات. و قرأت أيضا أن من جملة شيعة علي بن أبي طالب (ع) سبعين رجلا كانت بطون أكفهم قد صارت كثفنات البعير من كثرة صلواتهم و كانوا يعرفون بالمثفنين، و قرأت أن علي بن مهزيار كانت جبهته مثل ركبة البعير. و أمثال هؤلاء شي‏ء كثير فكيف كان يحل ترك الرواية عن هؤلاء و ترك العمل بما نقلوه و بأي عذر يعتذرون إلى الله تعالى و رسوله (ص) إذا لقوه إذا لم يرووا حديثهم و يقبلوه؟!». الطرائف 1/ 194 https://t.me/joinchat/AAAAAEMiQ7jv_Mv4p4KIpw @rejal_shobeiri
☑️ آیت الله حفظه الله : 🔹 دروغگو به معنای مصطلح نیست، بلکه دروغگو به معنای است. باید بین دروغ خبری و مخبری تمییز قائل شد. بله ایشان از خط است و خط غلو دقت‌های کافی حدیثی را به کار نمی‌برده‌اند. میراث خط غلو مردود نیست، بلکه می‌خواهد. احمد اشعری و شیخ به شدت مخالف خط غلو هستند ولی با این حال روایت محمد بن سنان را نقل کرده‌اند. @rejal_shobeiri
✳️ آیت الله سید احمد حفظه الله : 🔸 در قم ، از مذاهب فاسده نظیر و و نداشتیم. فقط از داشتیم. لذا اگر آثاری از واقفیه به قم آمده توسط است و بعدها هم در آثار مکتب بغداد آمده است . 🔹 در کتاب واقفی‌ها زیاد اسم را با عنوان می‌برند سرش روشن نیست . 12/8/89 @rejal_shobeiri
✅ دو یا یک مسعدة؟ 📝 عباس مفید یکی از مباحث قابل اعتنا در جهت تعامل با احادیث توجه به مسئله در دانش است. ابن زیاد، محمد ازدی، ابواحمد الازدی، محمدبن زیاد، همه عناوین واحد برای یک راوی سرشناس یعنی محمدبن ابی عمیر است که در اسناد روایات با این عناوین مختلف از او یاد شده است؛ ابن بنت الیاس، الوشاء، الحسن الخزاز نیز همه نام الحسن بن علی الوشاء است. مشکل پراکندگی عناوین یک راوی تا حد فراوانی با مراجعه به نرم افزار درایة النور و نرم افزارهای مشابه قابل رفع است. اما در برخی موارد حتی در این نرم افزار نیز توحید مختلفات صورت نگرفته است. مثلا عبدالله بن القاسم الحضرمی در چند سند از اسناد فقیه به عنوان عبدالله بن ابی القاسم ثبت شده است (ج1 ص127، ج1 ص214، ج1 ص368، ج ص336، ج3 ص36 ج3 ص177) این عنوان تصحیف نام عبدالله بن القاسم الحضرمی که در نرافزار اسناد صدوق این عنوان ناآشنا خوانده شده است. نمونه دیگر دو عنوان با نام های مسعدة بن صدقه العبدی و مسعدة بن زیاد الربعی است. نجاشی این دو را در شماره 1108 و 1109 فهرست کرده است. اما با تکیه بر شباهت های فراوان این دو راوی به احتمال قریب به یقین، نجاشی درباره مختلف دانستن این دو راوی سهو کرده است. در همین خصوص مقاله ارزشمندی از استاد سیدمحمدجواد شبیری با عنوان «احسن الفوائد فی احوال المساعد» تدوین یافته است. ایشان در این مقاله با بررسی قرائن متعدد به متحد بودن این دو راوی باور دارند. دوستان را به مطالعه این مقاله و الگوگیری از دقت های رجالی ایشان دعوت می کنم. 🔺 @rejal_shobeiri
✅ مفهوم شناسی 〽️ «له روایات» در فهرست شیخ طوسی ✍🏻 محمد باعزم 🔆 با مطالعه فهرست شیخ طوسی ذیل مداخل مختلف عبارت «له روایات» مشاهده می‌شود. 🔺تلقی نخست که از این عبارت برداشت می‌گردد آن است که منظور شیخ طوسی از این ترکیب برای برخی افراد بدین معناست که این افراد مجموعه روایت‌های پراکنده دارند. 🔻تتبع و بررسی‌ها نشان می‌دهد که در فهرست شیخ طوسی هرگاه از عبارت «له روایات» یاد می‌شود مراد آن است که راوی دارای کتاب «نوادر» است. 🔹ماهیت کتاب نوادر: روایاتی که نمی‌توان آنها را ذیل یک سرفصل خاص گردآوری کرد و به عبارتی روایاتی که هر کدام می‌تواند یک سر فصل باشد، تحت عنوان عامی به نام «نوادر» گردآوری می‌شوند. 🔺«نوادر محمد بن ابی‌ عمیر» و «نوادر احمد بن محمد بن عیسی اشعری» از معروف‌‌‌ترین این نوع از کتاب‌‌ها هستند. ❗️گفتنی است که جناب شبیری زنجانی در مقاله‌ای که در مجله آینه پژوهش تحت عنوان «نوادر احمد بن محمد بن عیسی یا حسین بن سعید» نگاشته‌اند، از تحلیل و دسته‌بندی اسناد، این کتاب را برای حسین بن سعید اهوازی می‌دانند (شبیری زنجانی، سیدمحمد جواد، مجله آینه پژوهش، شماره46، صص23-26) #️⃣ 🆔 @rejal_shobeiri
2_5362014640375071828.pdf
1.9M
📒 مقاله 📌 سیرتطور آرای رجالی آیت الله خوئی 🎤 در گفتگو با آیت الله شیخ مصطفی اشرفی شاهرودی 📚 نشریه رهنامه پژوهش، شماره ۲۳ (پیاپی ۳۲، بهار و تابستان ۱۳۹۵) #️⃣ 🆔 @rejal_shobeiri
📚 منشآت آیت‌الله شبیری زنجانی: 🔸ابن حجر در لسان المیزان درباره علّامه حلّی می‌گوید: «و کان آیة فی الذکآء». کیفیت ورود و خروج علّامه حلّی در مناظره با علمای مذاهب در مجلس شاه خدابنده به قدری جالب و زیبا بود که توجّه سلطان خدابنده را به خود جلب کرد و سبب شد که مذهب شیعه در ایران رواج پیدا کند. علّامه با این جایگاه علمی و معنوی، شاگرد بلاواسطهٔ ابن طاوس بوده است و او را صاحب کرامت معرّفی می‌کند. 🔹برخی بر سید ابن طاوس اشکال کرده‌اند که در کتب خود ادعیه و زیاراتی برای اماکن مقدّسه ذکر کرده و معلوم نکرده است که از خودش است یا از مصادر نقل کرده است. پس از چاپ حاجی معلوم شد که این زیارات در مصادر نقل شده است و در مزار همان زیارات را مسنداً نقل کرده است. ▪️جرعه‌ای از دریا، ج۳، ص۳۳۷ @rejal_shobeiri
دانلود رایگان مقاله 📕 عنوان مقاله: بازپژوهی حیات شخصی ابو‌العباس نجاشی 👥نویسندگان: دکتر سعید طاووسی مسرور ؛ دکتر رسول جعفریان 💾فرمت فایل: PDF چکیده کتاب فهرست اسماء مصنفی الشیعة اثر ابو‌العباس احمد‌بن‌علی نجاشی مشهور به رجال نجاشی مهم‌ترین اثر فهرستی و رجالی امامیه است. با وجود اهمیت و شهرت کتاب نجاشی، از مؤلف آن که جزء اکابر علمای امامیه در نیمۀ اول قرن پنجم هجری بوده در مقایسه با دیگر بزرگان امامیه در آن دوران مانند سید مرتضی و شیخ طوسی اطلاعات اندکی در دست است تا جایی که حتی مسائلی چون کنیه، محل سکونت و تاریخ وفات وی نیز محل اختلاف است. در این مقاله موارد محل اختلاف و دیگر مسائل حیات شخصی نجاشی مانند نسب، اجداد و بستگان بر اساس اطلاعات منابع موجود ارائه شده و در مسائل محل اختلاف با نظر به جدیدترین بحث‌ها دربارۀ نجاشی، یکی از اقوال با ارائۀ شواهد و قراین برگزیده شده و به نظرات مخالف پاسخ داده شده است. این مقاله بر وفات نجاشی در سال 450 ﮬ.ق تأکید کرده و نظر برخی محققان دربارۀ زنده بودن وی تا سال 463 ﮬ.ق را نمی‌پذیرد. هم‌چنین به این ادعا که کتاب فهرست، تدوین پسر وی علی‌بن‌احمد بوده نه خود او، پاسخ می‌دهد. لینک دانلود: http://vsh.journals.hozehkh.com/article_72.html 🌐 وب سایت: مطالعات اعتبار سنجی حدیث http://vsh.journals.hozehkh.com/ 🎁کانال رجال: سطح مقاله: علمی پژوهشی دوره 1، شماره 1، بهار و تابستان 1398 🔻 اطلاع رسانی فعالیت های گروه رجال وحدیث حوزه علمیه خراسان🔻 @rejalkh
دانلود رایگان مقاله 📕 عنوان مقاله: بازشناسی مبانی حجیّت قول دانشیان رجال (با تأکید بر کتاب منتقی الجُمّان) 👥نویسندگان: دکتر سید مرتضی فریزنی ؛ دکتر سید علی دلبری 💾فرمت فایل: PDF چکیده یکی از مسائل مهم در کتب استدلالی رجالی متداول که در دوره‌های اخیر تدوین می‌شود، توجه به دلیل و مبنای قبول جرح و تعدیل‌های رجال‌شناسان دربارۀ راویان است. از دیرباز، کیفیت مقبولیت و ارزش‌گذاری گفته‌های رجالیان متقدم در اعتبار اسانید روایات در میان فقها و رجالیان حائز اهمیت بوده و براین اساس مبانی متعددی در قبال حجیّت گفته‌های بزرگانی نظیر و شیخ و در مورد احوال راویان وجود دارد. مشهورترین مبانی میان فقهای معاصر، مسلک حجیّت و مسلک است که برای هریک استدلال‌های متعدد اقامه شده و نقدهای گوناگون نیز بر آن‌ها وارد شده است. در برخی ادوار افرادی همچون و شیخ حسن صاحب منتقی‌الجمان به سود مسلک و مبنای استدلال کرده‌اند. در این نوشتار که تقدیم می گردد، به روش توصیفی، تحلیلی و به صورت کتابخانه ای به بررسی و تحلیل هشت مبنای پذیرش قول رجالی پرداخته شده است. سطح مقاله: علمی پژوهشی دوره 1، شماره 1، بهار و تابستان 1398 لینک دانلود: http://vsh.journals.hozehkh.com/article_76.html 🌐 وب سایت: مطالعات اعتبار سنجی حدیث http://vsh.journals.hozehkh.com/ 🎁کانال🔻 اطلاع رسانی فعالیت های گروه رجال وحدیث حوزه علمیه خراسان🔻 @rejalkh
✅ خلط دو با بیش از 300 سال فاصله 📝عباس مفید آقای رسول طلائیان در کتاب «مأخذشناسی رجال شیعه» کتابهای رجالی تألیف شده از قرن اول تا قرن چهاردهم و نیز مقالات رجالی نگاشته شده را تا زمان تدوین کتاب خود (چاپ اول 1381ش) جمع آوری کرده است - که تلاشی بس ستودنی است-. ایشان در کتب رجالی قرن سوم از کتابی به تالیف علی بن الحکم - روای مشهور شیعی و شاگرد ابن ابی عمیر (رجال الکشی، ص570) - در علم رجال یاد می کند (ص20). اما درفهرست نجاشی و شیخ طوسی و نیز دیگر منابع متقدم چنین کتابی برای علی بن الحکم ذکر نشده و تنها با تعبیر «له کتاب» از تک اثر او سخن گفته اند. 🔸آقای طلائیان مستند خود در این خصوص را کتاب لسان المیزان ابن حجر عسقلانی و نیز الذریعة آغابزرگ ذکر نموده است. اما با مراجعه به برخی از نقل های لسان المیزان از علی بن الحکم باید گفت بدون تردید دو مؤلف کتاب الرجال علی بن حکم قرن سوم نیست؛ چه اینکه ابن حجر به نقل از علی بن الحکم ابن قولویه (369ق) را از مشایخ شیعه معرفی می کند؛ (لسان المیزان، ج2 ص152) و نیز درباره حسین بن ابراهیم بن احمد المودب که از مشایخ صدوق است همین تعبیر را نقل می کند. (همان، ص271) علی بن الحکم انباری بدون تردید – و در خوش بینانه ترین حالت- پیش از سال 250ق وفات کرده است پس چگونه ممکن است پیرامون ابن قولویه و محمدبن یحیی العطار(همان، ج2 ص121) سخن گفته باشد؟ 🔹اما تنها شخصیتی که احتمال می رود مؤلف این کتاب رجال باشد، ابوالحسن علی بن الحکم از عالمان شیعی در قرن ششم است. ابن العدیم (660ق) در «بغیة الطالب فی تاریخ حلب» از علی بن الحکم یاد می کند (ج7، ص3098). گرچه برای علی بن الحکم حلبی کتابی با این نام ذکر نشده، اما از آنجا که ابن حجر میراث برخی از دانشمندان شیعی شهر حلب همچون ابن ابی طیّ را در اختیار داشته، این احتمال می رود که این کتاب نیز از همین علی بن الحکم باشد. ابن العدیم وی را یکی از راویان احمدبن المنیر (548ق) می داند(همان، ج3 ص1154) مطالب تند ابن العدیم درباره طرابلسی حاکی از تشیع وی است. بنابراین به نظر می رسد محقق بزرگ آغابزرگ طهرانی نیز در این خصوص سهوی مرتکب شده اند. @hadisvchaleshha 🔻 @rejal_shobeiri
📚 📝اهمیت «خاتمة » آیت‌الله شبیری زنجانی: 🔸مرحوم حاج میرزا حسین صاحب مستدرک بسیار محقق و عظیم الشأن بود. «» ایشان در علم رجال بسیار پر فایده است. نزد اهل تحقیق، این کتاب بسیار ارزشمند است. 🔹ممکن است منشأ قضاوت مخالفان، کتاب «» ایشان باشد که آن نیز درست فهم نشده است. استناد فصل الخطاب به حاجی نوری قطعی است. ▪️جرعه‌ای از دریا، ج۳، ص۳۳۵ @rejal_shobeiri
📚 📝اعتبار « » آیت‌الله شبیری زنجانی: 🔸حاجی در مستدرک درباره علیه السلام نوشته است: «لنا إلیه طریق آخر لایکون حجّة لغیرنا». مرحوم حاج آقا رضا زنجانی می‌گفت: من زیرش نوشتم: «و لا لنا»! 🔹من از حاج آقا رضا شنیدم و او هم از مرحوم حاج شیخ عبدالکریم نقل می‌کرد که حاجی نوری از شخص جفّاری درباره فقه الرضا علیه السلام سؤال کرده بود و او گفته بود که املاء حضرت و به خطّ است. (🔆 پاورقی: آیة الله شیخ محمد علی رحمه الله در یادداشت‌های خود از مرحوم حاج شیخ این قضیه را چنین نقل کرده است: نقل فرمود استاد استناد (دام عمره) که مرحوم خواست از شخص جفّاری که در خصوص این کتاب از جفر استفساری نماید تا جواب چه آید. چون رجوع کرد، جواب آمد: املاء از آن جناب و تألیف از است». (یادنامه آیة الله اراکی، ص۵۰۲) حضرت آیة الله پس از ملاحظه این نقل فرمودند: من از حاج آقا رضا شنیدم و او از حافظه‌اش این قضیه را نقل کرد، ولی آقای اراکی مستقیماً از حاج شیخ می‌شنید و یادداشت می‌کرد، لذا باید نقل آقای اراکی صحیح باشد.) ▪️جرعه‌ای از دریا، ج۳، ص ۳۳۶ @rejal_shobeiri
📚 ✅بخش اول 🔹صاحب قاموس الرجال در اثر احاطه‌ای که در داشته‌اند، گاهی مطلب دور از ذهنی را از یک مطلب شعری یا یک مطلب تاریخی برای موضوع رجالی کشف کرده‌اند و برای مطالب رجالی به کار برده‌اند. این کار ابتکاری است که کمتر کسی دارد. با بعضی از دوستان صحبت این بود که ممکن است شخص از استعداد و نبوغ بی‌نظیری برخوردار باشد، ولی اگر سنین متمادی کار نکرده باشد، نمی‌تواند بعضی از مشکلات و جهات مخفی را به دست بیاورد؛ مثلا فرض کنید اگر کسی در باب حدود و دیات به روایتی برخورد کند که آن روایت متضمّن یک نکته‌ای باشد که آن نکته مناسب باب طهارت باشد، این مورد را فقط شخص فقیهی که به فقه احاطه دارد، می‌تواند بگوید که از این روایت برای فلان مطلب می‌توان سود جست؛ چون نقاط تاریک مسائل فقهی را می‌داند و می‌تواند بگوید که این روایت در غیر بابش ذکر شده و آن نقطه و نکته تاریک را می‌تواند روشن کند. 🔸ایشان چون در رجال سیر کرده و جهات تاریک و مبهم رجال را می‌داند، یک وقت در شعری مطلبی می‌یابد که متنبّه می‌شود که این شعر آن نقطه تاریک را روشن می‌کند. اگر کسی احاطه به رجال نداشته باشد، هر مقدار هم استعداد داشته باشد، از کجا می‌داند که فلان شعر، مناسب فلان مسأله رجالی است؟ و باید از اول تمام رجال را در نظر داشته باشد. ایشان علاوه بر بسیار، فوق العالده‌ای نیز دارند و از این احاطه و فهم هم استفاده‌های بسیار زیادی کرده‌اند. 🔹یکی از خصوصیاتی که ایشان دارند، توجه به نسخه‌هاست. به این معنا که در فلان نسخه این کلمه تصحیف شده و علّت تصحیف چیست و چگونه این لفظ بدین گونه درآمده است؟ برای مثال در جایی به نظر می‌رسد که مناسبت ندارد این کلمه اینجا اضافه شده باشد، ایشان علل اضافه نبودن آن را ذکر می‌کند و نشان می‌دهد که این مطلب عادی و طبیعی است؛ حال آنکه قبل از بیان مناسبت هیچ به نظر طبیعی نمی‌رسیده است و در این زمینه قدرت و ذوق فوق العاده‌ای از خود نشان داده‌اند. ▪️جرعه‌ای از دریا، ج۱، ص75 👉@rejal_shobeiri
✅ فرقه از فِرَق منشعب مذهب است. ظهور این فرقه، نتیجه اختلاف در امامت اسماعیل با برادرش حضرت امام موسی بن جعفر الکاظم (علیه‌السلام) بوده است. 🌸 از موعود باوران غیر معتقد به حضرت مهدی (عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف) «اسماعیلیه» هستند که به امامت شش امام اول شیعیان اثناعشری معتقد بودند؛ اما پس از امام صادق (علیه‌السّلام) بزرگ‌ترین فرزند او اسماعیل، یا فرزند او محمد را به امامت پذیرفتند و از پذیرش امامت امام موسی کاظم (علیه‌السّلام) خودداری کردند. ⬛️ اسماعیل در زمان حیات پدر گرام‌شان از دنیا رفت؛ با این حال پس از (علیه‌السّلام) گروهی به امامت وی معتقد شدند. 🌸 در روایات آمده است که حضرت صادق (علیه‌السّلام) در تشییع جنازه‌ اسماعیل چندین بار دستور داد جنازه را بر زمین بگذارند و کفن از روی اسماعیل پس می‌زند و به صورتش نگاه می‌کرد تا مردم در وفات وی شک نکنند. 🌸 از این فرقه با نام‌های «سبعیه»، « »، « » و «شش امامی» نیز تعبیر شده است. 🌸 اسماعیلیان در آغاز به دو گروه انشعاب یافتند: خالصه و مبارکیه، چون آنها در مورد سرنوشت امامت پس از اسماعیل اتفاق نظر ندارند. 🔹اسماعیلیه خالصه: این گروه را «واقفه» نیز گویند. اینان چون اسماعیل بن جعفر (علیه السلام) از دنیا رفت، گفتند او نمرده است؛ بلکه از انظار غایب شده است و او همان مهدی موعود (علیه‌السلام) است و روزی بازخواهد گشت. 🔹اسماعیلیه مبارکیه: این گروه، خود به گروه‌هایی دیگر انشعاب یافته است. اینان مرگ اسماعیل بن جعفر (علیه‌السلام) را پذیرفتند و - نوه امام صادق (علیه‌السلام)- را جانشین پدر پنداشتند؛ امّا پس از مرگ محمّد بن اسماعیل، در امامت توقّف نکردند؛ بلکه- بر خلاف باورهای شیعه اثنی عشریه- سلسله امامان را تا امروز تداوم بخشیدند. 🌸 گزیده‌هایی از عقائد اسماعیلیه: 🔺اسماعیلیه قائلند عیسی پسر یوسف نجار بود و سخن قرآن که می‌گوید عیسی پدر نداشت بدین‌معناست که او معلم نداشت. 🔺معنای قیامت، قیام قائم عصر است و آن عبارت از خروج هفتمین امام است. 🔺معاد برگشت هر چیز به اصل خودش از طبایع چهارگانه است. انسان مرکب از جسم و روح است. پس جسم تحلیل رفته و به اصل و طبیعت خود بر می‌گردد، اما روح انسان که همان نفس مدرکه باشد اگر با انجام عبادات صفا پیدا کرده ... به عالم روحانی که از آنجا جدا شده بر می‌گردد ... اما نفس‌هایی که در اثر عدم پیروی از امامان معصوم، از رشد بازمانده‌اند برای همیشه در شکل تناسخ باقی می‌مانند و از جسدها جدا نمی‌شوند. 🔺معنای غسل و باطن آن، تجدید پیمان با امام است، جماع، گفتگو کردن با کسی که آشنایی با ندارد و زنا، آموختن دانش به اوست. 🌸 با بررسی عقائد و عملکرد اسماعیلیه به این نتیجه می‌رسیم که آنان نه تنها از اهل بیت پیامبر (علیهم‌السّلام) فاصله گرفتند بلکه از اسلام خارج شدند و از روی مسامحه از شمرده می‌شوند. 🌸 دلایل زیادی بر فساد عقیده‌ وجود دارد که به بعضی اشاره می‌شود: 🔺همه فرقه‌های اسلام چه شیعه و چه سنی ختم نبوت را، از مسائل ضروری و قطعی اسلام می‌دانند در حالی‌که بعضی از اسماعیلیه قائلند محمد بن اسماعیل از پیامبران اولوالعزم است و شریعت اسلام را نسخ خواهد کرد!! این عقاید نزد شیعه و سنی کفر صریح و آشکار است. 🔺شیعه و سنی روایات زیادی از پیامبر محمد (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) نقل کرده‌اند مبنی بر این‌که او دوازده جانشین دارد. اعتقاد اسماعیلیه به هفت امام با تمام این روایات تنافی دارد. 🔺نام جانشینان دوازده‌گانه‌ پیامبر محمد (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) در روایات اهل بیت (علیهم‌السّلام) مشخص و معین است. عقیده‌ اسماعیلیه به امامت اسماعیل یا فرزندش محمد بن اسماعیل، با تمام این روایات مخالفت دارد و ... 🍁متن کامل مقاله👇 http://wikifeqh.ir/اسماعیلیه @rejal_shobeiri
⚡️ عرضه حدیث بر (علیه‌السلام) 🌸 پدیده و ورود اخبار ساختگی، از همان آغاز و در زمان پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) نشان دهنده نفوذ سود جویان فرصت طلب در صفوف مسلمان است. 🌸 با شناخت این زمینه و مسائلی دیگر چون وجود و ، امامان خود بر تاکید ورزیدند و اصحابشان را به این نکته متوجه کردند که پیش از دریافت حدیث، مجرای آن را بررسی کنند. 🌸 (علیه‌السّلام) می‌فرماید: "هرکس به دین الهی درآید بدون اینکه آن را از شخص صادقی بشنود، خداوند او را تا قیامت دچار حیرت وگمراهی کند". این هشدار را در کنار احادیثی قرار دهید که شیعیان را به سوی اهل بیت (علیه‌السّلام) فرا می‌خواند و آنان را مصداق‌های بارز هدایت و اهل ذکر و درهای علم و راسخان در آن می‌داند. 🌸 عرضه مجموعه‌های متعدد روایی و احادیث متفاوت فراوان بر امام صادق (علیه‌السّلام) نشانگر تشدید این جریان در عصر امام جعفر صادق (علیه‌السّلام) است. 🌸 این عرضه موجب گشت، ساده‌اندیشی از دایره حدیث شیعه رخت بربندد و دست جاعلان از دامان حدیث کوتاه گردد. 🌸 از مهمترین جریانات نادرست این دوره، خط است. مورد بیشترین هجوم از سوی (علیه‌السّلام) و یاران راست‌اندیش ایشان قرار گرفتند؛ به گونه‌ای که نمونه‌های متعددی از آن را در کتاب‌های اصلی رجال و بخصوص رجال کشی در احوال غالیانی چون « » و « » می‌یابیم. که (علیه‌السّلام) از اصحاب خود، اندیشه‌های سرکردگان خط غلو را جویا می‌شود و به رد و انکار آنان می‌پردازد. برای نمونه، امام از « » می‌خواهد که شنیده‌هایش از « » را بازگوید و آنگاه که او گفته‌ها را به پایان می‌برد، امام با قسم جلاله به رد آنها می‌پردازد. در نمونه‌ای دیگر، « » حدیثی مرفوعه را نقل می‌کند که حکایت از عرضه‌ای دیگر دارد؛ راوی، گفته‌های غالیان را که به امام منتسب ساخته‌اند، باور نکرده و آنها را به امام عرضه می‌کند. 🌸 همچنین و افراط غالیان در ، زمینه را برای تردید در احادیث مربوط به این موضوع، فراهم آورد و آنان را ناگزیر از عرضه این احادیث به امام نمود. 🌸 (علیه‌السّلام) برای عالمان بیرون از حوزه شیعی نیز به صورت پیشوایی بزرگ جهت تایید و رد حدیث، جلوه نموده بود و دگراندیشان بر اثر مراوده و گفتگوی علمی با اصحاب ایشان و دیگر شیعیان، شنیده هایشان را برای امام عرضه می‌کردند و پاسخ می‌گرفتند. با توجه به جایز دانستن در نزد شیعه، مجموعه‌های روایی، تدوین و از طریق استنساخ و قرائت، تکثیر و رایج شد. 1⃣ از جمله، اصحاب حضرت علی (علیه‌السّلام) فتواها و قضاوتهای متعدد ایشان را جمع آوری کردند و حضرت آن را به مثابه دستورالعمل حکومتی و اجرایی برای امیران و فرمانداران خود فرستاد. این کتاب را « بن حیان بن ابجر» مشهور به « » به حضور امام صادق (علیه‌السّلام) عرضه می‌کند و امام آن را تایید می‌کند. این کتاب به جهت اشتمال بر قضاوتهایی که بیشتر به احکام دیات مربوط بوده به معروف است و چون در طریق نقل آن شخصی به نام « » وجود دارد که به کتاب ظریف هم نامبردار است.  گرچه بنا به گفته به همان اسم عرضه کننده یعنی عبدالله بن ابجر مشهورتر است. 2⃣کتاب دیگری که بر (علیه‌السّلام) عرضه شده، کتاب بن ابی شعبة مشهور به « » است. عبیدالله از و از اصحاب و خواص امام صادق (علیه‌السّلام) است. او روایتهایی را گرد آورده، سپس بر امام صادق (علیه‌السّلام) عرضه می‌کند. امام آنها را صحیح می‌داند و به هنگام قرائت آن می‌فرماید: اتری لهولاء مثل هذا؛ آیا برای اینان، مانند این هست؟! استحسان امام نسبت به این مجموعه را شیخ نیز نقل کرده است. 🍁مطالعه کامل مقاله👇 http://wikifeqh.ir/عرضه_حدیث_بر_امام_صادق @rejal_shobeiri
emam sadegh.pdf
744.1K
⚫️ شهادت حضرت (علیه السلام) را خدمت حضرت (عجل الله فرجه) و شیعیان تسلیت می گوئیم. 📚بیاد آن که مذهب حق یادگار اوست! 🔹بیانات آیت الله خراسانی (مد ظله العالی) @rejal_shobeiri
📚 ✅بخش دوم 🔸(صاحب قاموس الرجال) راجع به اشتباهات مؤلفین غیر از تصحیفاتی که واقع می‌شود- مثلا فرض کنید، شیخ در فهرست در عنوان تصریح کرده به ساباطی و فطحی بودن او؛ شیخ اشتباه کرده، زیرا اسحاق نه ساباطی بوده است و نه فطحی- ایشان در توجه به اشتباه و بیان علت اشتباه، و اینکه این اشتباه از کجا واقع شده است، ید طولایی دارد و در این جهت بسیار استاد است. 🔹در همین مسأله اسحاق بن عمار ساباطی، ایشان بر خلاف همه رجالیین دیگر، مطلبی دارد که از ابتکارات خودشان است و این را با مقایسه با دیگران می‌توان به دست آورد. 🔸عبدالله بن محمد اسدی یکی از آن اشخاص است که به نام معرفی شده است، هم در رجال هست و هم در فهرست شیخ و همچنین در کتب دیگر. ایشان باب بیاناتی اثبات می‌کند که اساسا این شخص وجود خارجی ندارد و اشتباه نسخه اوّلیه، سبب شده که شخصی به نام عبدالله بن محمد اسدی وجود پیدا کرده است. در این زمینه هم ایشان مهار کامل دارند. 🔹البته این فوق العادگی و مؤسس بودن ایشان لازمه‌اش این نیست که تمام مطالبی که ایشان نوشته‌اند، جملگی درست باشند و اشتباه نداشته باشند؛ بلکه گاهی می‌توان به مطلب ایشان حاشیه زد و شاید اگر کسی بخواهد حاشیه بزند، بیش از همین کتاب قاموس الرجال که ایشان نوشته‌اند می‌توان حاشیه زد، ولی این از ارزش و اهمیت خود کتاب نمی‌کاهد. ▪️جرعه‌ای از دریا، ج۱، ص ۷۶ @rejal_shobeiri
❇️توثیق روایات علی بن حمزه بطائنی آیت‌الله شبیری زنجانی: 🔹 با اینکه جزء ائمه‌ی ضلال است و اصلا را او تأسیس کرده است، ولی ظن متاخم بالعلم است که تا قبل از اینکه مسائل مالی برایش پیش بیاید جزء موثقین و مورد قبول اشخاص بوده و حضرت و مورد اعتماد عموم بوده است و بعدا مسائل مالی سبب انحرافش شد. ولی قبل از وقف مورد قبول بوده و روایات را یا از خود او در موقع استقامتش و یا از کتابش که مسلّم الانتساب بوده و در حال استقامت نوشته بوده است، اخذ کرده است. 🔸لذا به نظر من روایاتی که علی بن ابی حمزه در آنها واقع شده، به ظنّ قوی در ایام استقامت از او اخذ شده است و باید اینها را تعبیر کرد و اینکه روایات علی بن ابی حمزه و امثال این اشخاص را موثّقه تعبیر می‌کنند، صحیح نیست. چون اعتبار روایت را باید بر اساس ایام اخذ حساب کرد که آیا آن وقت منحرف بوده‌اند یا نه و اگر ثابت شد که بعد از انحرافش اخذ شده است، اگر قائل به وثاقتش شدیم، روایت می‌شود. 🔹حاجی می‌گوید ممکن است بعد از انحراف، از او اخذ کرده باشند و حداقل نسبت به نقل برخی از رواة از او مدعی چنین مطلبی است. ولی برای ما این مطلب ثابت نیست و به احتمال بسیار قوی همه اینها قبل از انحراف از او اخذ کرده‌اند؛ چون فاصله‌ی بین و به قدری شدید بوده است که امکان نداشته است که امامیه پیش چنین افرادی بروند و شاگردی کنند. 🔸نتیجه اینکه اظهر این است که این روایت را صحیحه بدانیم و لذا اگر کسی را جزء شرائط اخذ حدیث بداند، همانطور که بعضی‌ها معتبر دانسته‌اند، می‌تواند به این احادیث اخذ کند؛ همچنین اگر کسی در مقام ، مابین روایت امامی و غیرامامی قول امامی را مقدم بداند، همانطور که شیخ گفته است، روایت علی بن ابی حمزه جزء روایت‌های امامی محسوب می‌شود، چون زمان اخذ حدیث از او را باید حساب کرد. 🔹دلیل علی بن حمزه نیز وکالت مالی از جانب حضرت نیست. آن وکالت مربوط به امین بودن از جهت مالی است و وثاقت در احادیث و امثال آن برای وکیل لازم نیست؛ بلکه کافی است که راجع به مسائل مالی مورد اطمینان باشد. 🔻 دلیل او این است که شیعه او را قبول کرده بوده و خیلی مورد اعتبار بوده است. اینکه عده کثیری او راقبول کردند نشانه وثاقت اوست. او با مسئله وقف خطر عظیمی ایجاد کرد و چنین خطر عظیمی را یک آدم معمولی متعارف دروغگو که مردم به وثاقت نمی‌شناسند احداث نمی‌کند؛ و امثال او، همگی جزء واقفیة شدند و حضرت بعدا آنها را قانع کرد و عده‌ای که واقفیه شده بودند برگشتند. ▪️ آیت‌الله شبیری زنجانی، کتاب الحج، ص۳۳۶ @rejal_shobeiri
📌نقل روایت از اجلاء آیت‌الله شبیری زنجانی: ✳️عقیده آقای خوئی این است که روایت اجلاء را برای اعتبار کافی نمی‌داند ولی ما عقیدمان این است که کفایت می‌کند. بخاطر اینکه خود نقل از ضعاف برای اشخاص نقطه ضعف حدیثی است. 🔰مکرر عرض کردیم اینکه درباره عده معدودی می‌گویند: «ثقه فی نفسه الا انه یروی عن الضعفاء» یک استثناء است. یعنی بر خلاف متعارفات ثقه است؛ خودش یک آدم حسابی است منتهی یروی عن الضعفا. 👈این تعبیر را بخاطر این می‌کردند که آنگونه که از کلام شیخ هم استفاده می‌شود در قدیم روایت با فتوی یکی بوده است. یعنی چیزهایی را نقل حدیث می‌کردند که روی آن فتوی بدهند و خیلی سلیقه آنها نبوده که مطالب غیر معتبر را نشر بدهند. 🔹سید مرتضی عقیده‌اش این است که روات احادیث کثیری که قمی بودند اعتقاد به جبر داشتند. شیخ طوسی در عده راجع در پاسخ می‌فرمایند سید مرتضی روی این حساب که نقل را مساوق با عمل می‌دانسته و اینها راوی روایات جبر بودند برای عقیده آنها به جبر تمسک می‌کند. شیخ می‌فرمایند که عده‌ای از محدثین از «اصحاب الجمع» هستند که گاهی روایات را نقل می‌کنند و صرفاً منظور آنها جمع حدیث است. این که از این دسته به «اصحاب الجمع» تعبیر می‌کند پیداست که این افراد استثنا هستند و لذا سید مرتضی توجه به این مطلب نداشته است. والا معمول محدثین روایاتی را نقل نمی‌کنند که خودشان قبول نداشته باشند و خلاف متعارف است. 👈لذا به نظر می‌رسد که اگر اجلاء از کسی نقل حدیث کردند این نقل حدیث علامت اعتبار است. ✅البته در بعضی از موارد صرف نقل حدیث دلیل بر اعتبار نیست و این باید روشن بشود. 📚کتاب اجاره، جلسه ۷ @rejal_shobeiri
📌 توجيهی برای نقل احاديث جعلی ✅ در مصادر نقل شده که جماعتی از زهاد، برای ترغيب مردم به انجام کارهای نيک ومستحبّات به جعل احاديث می پرداختند، و بر اين باور بودند که حديث متواتر: «من کذب عليّ متعمّداً فليتبوء مقعده من النار» شامل حال آنان نمی شود، چرا که در اين حديث، از جاعلانی سخن گفته شده که احاديث جعلی شان به ضرر پيامبر اکرم (صلی الله عليه وآله) است، در حالی که احاديث جعلی اين دسته از زاهدان به نفع پيامبر(صلی الله عليه وآله) است. در نگاه اول، به نظر می رسد اين کلام بيشتر به شوخی شباهت دارد، بلکه نگارنده اين سطور مدّت ها بر اين باور بود که اين سخن، اتّهامی بيش نيست، اتّهامی بر مبنای بهتان زدن به اهل بدعت. تا اين که با عباراتی از در شرح اش روبه رو شدم که نشان می دهد اين کلام مزاح گونه، تا قرن هشتم هم طرفداران جدی ای داشته است. توضيح آن که در ديباچه فصوص الحکم ادّعاء می کند کتاب فصوص الحکم را اکرم (صلی الله عليه وآله) به او داده اند. سيد حيدر درباره اين ادّعاء می نويسد: «إن کان واقعاً صحيحاً مطابقاً فالکتاب يکون من رسول الله (صلی الله عليه وآله)... وإن لم يکن واقعاً ولا مطابقاً ويکون افتراءً علی النبي ونفسه.... ويکون الغرض من نسبته إلی الرسول ترغيب الخلق إليه وتحريضهم لديه. وهذا ليس بمذموم عقلاً ولا شرعاً ، بل هو محمود عقلاً وشرعاً، لأنّه من المرغّبات المرغّبة إلی الله تعالی وإلی طريق عباده». (نص النصوص في شرح الفصوص، ج1، ص145. ونیز نک: ج2، ص974) با اين سخنان او، ديگر جای هيچ گونه تعجّب نيست اگر با انبوهی از در تفسير او ( ) مواجه شويم. 📝 یاداشت از محقق گرامی اقای محمد باقر ملکیان @rejal_shobeiri
✅بیست و سومین نشست از سلسله نشست های 🔹استاد:حجت الاسلام والمسلمین دکتر مهدی 🔸موضوع: نقش جریان های کلامی عصر امام رضا(ع)در حدیث شیعه 💢برگزار کننده: گروه رجال پژوهی معاونت پژوهش حوزه علمیه خراسان 🔻نحوه برگزاری: به صورت کنفرانس و در بستر سامانه LMS حوزه علمیه خراسان ⏰زمان بارگزاری : پنجشنبه12 تیر 1399 👥شرکت کنندگان: عموم طلاب، پژوهشگران و دانشجویان در علوم حدیث و رجال 💽همچنین صوت این نشست در بخش LMS سایت حوزه علمیه خراسان و وبسایت گروه رجال پژوهی www.rejalkh.ir قابل دسترسی می باشد. 💎با توجه به استقبال پژوهشگران محترم ، امکان برگزاری عمومی نشست ها به صورت مجازی فراهم شده و شرکت در نشست های حدیث پژوهی برای پژوهشگران علاقمند در علوم حدیث رایگان و بلامانع می باشد. علاقه مندان جهت اطلاع بیشتر می توانند با شماره ۰۹۳۳۹۰۳۹۲۲۰ تماس بگیرند. 📚قابل ذکر است این گروه از مقالات علمی پژوهشی، جهت چاپ در دوفصلنامه مطالعات اعتبار سنجی حدیث حمایت می کند و پژوهشگران می توانند آثار خود را در سامانه این مجله به آدرس vsh.journals.hozehkh.com ارسال فرمایند. 💢از بهترین ای که با توجه به موضوع نشست تدوین شود، تقدیر خواهد شد. 💐دوستان‌تان را دعوت کنید؛❣️ 🌐معاونت پژوهش حوزه علمیه خراسان: 🆔 https://www.hozehkh.com/OneEntry?entryID=38057 🌐📀 دریافت فایل جلسه نشست 23 : 🆔 rejalkh.ir/1399/04/12/نقش-جريان-هاي-كلامي-عصر-امام-رضاع-در-حد/ 🌐شناسه ی ما در تلگرام و ایتا : 🆔https://eitaa.com/rejalkh