💠 اقسام روات در نقل به لفظ و نقل به معنی
👤 #استاد_حسینی_نسب
🔻دسته اول: رواتی که دأبشان نقل #شفاهی بوده و عرب #فصیح هم نبوده و بر عربی فصیح هم تسلط ندارد مانند عمار #ساباطی، در این روات اصل بر نقل به معنی است و دقت های ادبی نباید کرد لذا ما هیچ وقت در روایات عمار ساباطی، دقت لفظی نمی کنیم.
دسته دوم: رواتی که دأبشان شفاهی بوده اما خودشان #ادیب یا عرب فصیح بوده اند و تا قبل از نگارش، این وضعیت حفظ شده مانند #زرارة، در مورد این روات، برخورد نقل به لفظ می کنیم. مثلا زرارة، خیلی کتاب #فقهی نداشته و کتاب معروف او در #جبر و اختیار و علم #کلام است. روایات #فقهی زرارة، عمدتا توسط #حریز بن عبدالله سجستانی و برادر زاده زرارة یعنی عبدالله بن #بکیر أعین نقل می شود و از اینجا به مرحله نگارش می رسد. اما زرارة ادیب است و دو راوی از او هم ادیب هستند. لذا وقتی حریز از زرارة نقل می کند مانند روایات #استصحاب، باید مو را از ماست کشید.
دسته سوم: دأب کسی که از امام نقل می کند، نوشتن باشد مانند حسن بن #محبوب و محمد بن #مسلم. اینجا هم دأب بر نقل به لفظ است.
📚 درس خارج اصول، ۳۰ شهریور ۱۴۰۳
✅ ادامه مطلب و مباحثه👇🏼
🌐http://mobahathah.ir/showthread.php?tid=3599
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
📲 ثواب انتشار این پیام با شما📿
کانال درس رجال استاد سید محمد جواد سید شبیری
https://eitaa.com/joinchat/3382378498C19ca80d707
https://t.me/rejal_shobeiri
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢 نکاتی پیرامون تاریخ حدیث
سه شنبه - ۱۷ مهر ۱۴۰۳
آیت الله سید احمد مددی
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
📲 ثواب انتشار این پیام با شما📿
کانال درس رجال استاد سید محمد جواد سید شبیری
https://eitaa.com/joinchat/3382378498C19ca80d707
https://t.me/rejal_shobeiri
💠 اعتماد به یک راوی مجهول در سند روایتی خاصّ
روایتی با این سند وجود دارد: «وَ عَنْهُ عَنْ عَلِيِّ بْنِ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ الْحَجَّاجِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِدٍ ...»
🔸سند این روایت تا عبد الرحمن بن الحجّاج صحیح است، و تنها مشکل در «محمّد بن خالد» است. مراد از محمّد بن خالد در سند این روایت، «محمّد بن خالد القسری» است، که امیر مدینه بوده است. (۱)
🔹به نظر میرسد در امور مهمّه مثل این مسئله، (۲) نقل عبد الرحمن بن الحجّاج از محمّد بن خالد القسری به جهت اعتماد به او در این مسئله است. محمّد بن خالد دارای مذهب صحیح نیست، و نقل این امور از او توسط عبد الرحمن بن الحجّاج نیز دالّ بر تایید مذهب او نیست، بلکه این مسئله از امور خاصّی است که میتوان اعتماد به محمّد بن خالد در این مسئله را کشف نمود.
✳️ اعتماد راوی به مرویٌ عنه، گاهی از کثرت روایتش به دست میآید، که یک امر کمّی است، و گاهی به جهت خصوصیّت مسئله است٬ که یک امر کیفی است. گاهی نقل یک روایت خاصّ که ویژگی خاصّی دارد، از یک راوی - که به طور طبیعی قابل اعتماد نیست -، نشانه اعتماد به این راوی در آن مسئله خاصّ است.
——————————————————————
1️⃣ رجال الطوسی: ص۲۸۱، رقم۴۰۷۰: «محمّد بن خالد بن عبد اللّه البجلی القسری الکوفی، ولی المدینة».
2️⃣ این روایت پیرامون آداب جمع آوری زکات و صدقات است، و در خلال درس اهمّیّت آن فهمیده میشود.
🔺درس خارج فقه استاد حاج سیّد محمّد جواد شبیری زنجانی (کتاب الزکاة)، تاریخ: ۲۴ شهریور ۱۴۰۳.
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
📲 ثواب انتشار این پیام با شما📿
کانال درس رجال استاد سید محمد جواد سید شبیری
https://eitaa.com/joinchat/3382378498C19ca80d707
https://t.me/rejal_shobeiri
💠 اماره بودن "تضعیف راوی توسط اهل سنت" بر تشیع راوی
👤#استاد_مروی
مرحوم #نوری در #مستدرک فرمودهاند اینکه #علماء و #رجالیان اهل #سنت #سکونی را #تضعیف کردهاند علامت تشیع سکونی است.
ما هم در گذشته تضعیف رجالیان اهل سنت نسبت به بعضی از راویان را #قرینه گرفتهایم بر #تشیع آن راوی.
به نظر ما این قرینه نسبت به سکونی کارساز نیست. #تضعیف رجالیان اهل سنت نسبت به یک راوی بر دو قسم است....
📚درس خارج فقه، ۱۷ مهر ۱۴۰۳
ادامه مطلب و مباحثه👇👇
http://mobahathah.ir/showthread.php?tid=3614
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
📲 ثواب انتشار این پیام با شما📿
کانال درس رجال استاد سید محمد جواد سید شبیری
https://eitaa.com/joinchat/3382378498C19ca80d707
https://t.me/rejal_shobeiri
💠 قاعده "تبدیل نامانوس به مانوس"
👤 #استاد_سیدمحمدجواد_شبیری
🔻در مواردی که دو #نسخه از یک متن وجود دارد، یکی از #قرائن تشخیص نسخه صحیح، #قاعده «#تبدیل #نامانوس به مانوس» است. بهطور طبیعی تعابیر ویژه و خاص در روایات، هنگام کتابت، به عبارات #مانوس تبدیل میشود. مثلا «#برید بن معاویة» و «یزیدبن معاویة» دو راوی هستند که «برید» بسیار معروف است. برید به یزید تبدیل نمیشود، ولی یزید، طبیعی است که به برید تبدیل شود.
📚درس خارج فقه، ۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۳
✅ ادامه این مطلب و مباحثه👇👇
🌐http://mobahathah.ir/showthread.php?tid=3577
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
📲 ثواب انتشار این پیام با شما📿
کانال درس رجال استاد سید محمد جواد سید شبیری
https://eitaa.com/joinchat/3382378498C19ca80d707
https://t.me/rejal_shobeiri
22.72M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💢 نکات حدیث شناسی 2️⃣
کتاب نوادرالحکمه
سه شنبه - ۱۷ مهر ۱۴۰۳
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
📲 ثواب انتشار این پیام با شما📿
کانال درس رجال استاد سید محمد جواد سید شبیری
https://eitaa.com/joinchat/3382378498C19ca80d707
https://t.me/rejal_shobeiri
25.77M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💢 نکات حدیث شناسی 3️⃣
کتاب نوادرالحکمه- استثناء ابن الولید- فطحیه- عمارساباطی و...
سه شنبه - ۱۷ مهر ۱۴۰۳
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
📲 ثواب انتشار این پیام با شما📿
کانال درس رجال استاد سید محمد جواد سید شبیری
https://eitaa.com/joinchat/3382378498C19ca80d707
https://t.me/rejal_shobeiri
💠 بررسی اتحاد غیاث بن ابراهیم تمیمی و نخعی
👤 #آیت_الله_شبیری_زنجانی مد ظله العالی
عَنْهُ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ يَحْيَى عَنْ غِيَاثِ بْنِ إِبْرَاهِيمَ عَنْ جَعْفَرٍ عَنْ أَبِيهِ عَنْ عَلِيٍّ ع...
در #سند این روایت «غیاث بن ابراهیم» قابل بحث است. یکی از بحث ها بررسی اتحاد غیاث بن ابراهیم تمیمی و نخعی است.
در #معجم الرجال مرحوم آقای #خویی و برخی کتب دیگر، گمان شده غیاث بن ابراهیم #تمیمی و #نخعی متحد هستند.
اما با توجه به قرائن زیر می توان قائل به تغایر نخعی و تمیمی شد:
۱- بی ارتباطی فامیلی قبیله نخع و تمیم
۲- تغایر کنیۀ نخعی و تمیمی
۳- تغایر زادگاهی نخعی و تمیمی
۴- تغایر مذهب نخعی و تمیمی
پس غیاث بن ابراهیم تمیمی و نخعی دو نفر هستند. مورد بحث ما غیاث بن ابراهیم تمیمی صاحب کتاب است؛ پس آنچه عامه در شرح حال غیاث بن ابراهیم نخعی به عنوان نقطه ضعف (جعل حدیث لا سبق إلّا في خفّ أو حافر أو جناح برای خوشایند مهدی عباسی) مطرح کرده اند ربطی به غیاث بن ابراهیم تمیمی ندارد.
📚 درس خارج فقه، کتاب نکاح، ج ۱، ص ۲۱۸
✅ ادامه مطلب و مباحثه 👇👇
http://mobahathah.ir/showthread.php?tid=3623
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
📲 ثواب انتشار این پیام با شما📿
کانال درس رجال استاد سید محمد جواد سید شبیری
https://eitaa.com/joinchat/3382378498C19ca80d707
https://t.me/rejal_shobeiri
💰 مختصری از تاریخچه ضرب سکّه اسلامی
❖ استاد حاج سیدمحمدجواد شبیری زنجانی:
● در زمان امویان، سکههای جامعه مسلمانان، همه در روم ضرب میشده، و در کشورهای اسلامی سکّه وجود نداشته است؛ بلکه تنها در ایران و روم سکّه وجود داشته است.
● در زمان امام باقر علیهالسلام اختلافی بین قیصر روم و خلیفه اموی ایجاد شد . ازین رو قیصر روم تصمیم گرفت بر روی سکّههایی که برای بلاد اسلام ضرب میکند، نام پیامبر صلیاللهعلیهوآله را ثبت کند و از حضرت به بدی یاد کند، تا آنکه این سکّهها رواج یابد و در همه جا از پیامبر صلیاللهعلیهوآله به بدی یاد شود. خلیفه اموی که در این مساله عاجز شده بود، با مشورت اطرافیانش، تصمیم گرفت از امام باقر علیهالسلام درخواست کند تا حضرت ، این مشکل را حل نماید، و حضرت، روش ضرب سکّه را به ایشان یاد داد.
● بنا بر این روایت، ضرب سکّه اسلامی به دستور امام باقر علیهالسلام صورت گرفته است. از آن زمان، از آن جهت که سکّهها، نماد اسلام و جامعه مسلمانان باشد، به دستور امام باقر علیهالسلام، نام خدای متعال و پیامبر صلیاللهعلیهوآله بر روی سکهها ثبت میشده است. یعنی شروع ضرب سکّه اسلامی، مقارن با حکّ نام خدا و رسول بر روی سکهها بوده است. و این سیره در دورههای بعد نیز ادامه پیدا کرده است.
💠 مس اسم جلاله روی پول
● در برخی روایات [۱] یک استثنایی وجود دارد که از آن استفاده میشود که مس اسم جلاله بر روی درهم اشکال ندارد.
● من این استثناء را در کلام شهید ثانی دیدم، شهید ثانی میگویند که لا یجوز مس اسم الجلالة الا الدرهم، درهم را استثناء کردند. شاید در کتاب «مستثنیات الأحکام» مرحوم جدّ ما نیز این مساله آمده باشد.
● ما این حکم و روایات آن را به جناب آیت الله والد عرضه کردیم. ایشان فرمودند که در این ادلّه، درهم خصوصیّت ندارد؛ بلکه از آن جهت که درهم، پول است، این حکم در مورد آن بیان شده است. از آن جهت که علّت حکم آن است که بر روی پول باید اسم جلاله نقش شود، و از طرفی وجوب طهارت برای مسّ آن، مستلزم عسر و حرج است، روشن میشود که درهم خصوصیّت ندارد.
● در روایات این مساله، درهم از آن جهت که نقد رایج است، موضوع حکم قرار داده شده است. یعنی از آن رو که مناسب است بر روی پول، اسم خداوند متعال حکّ شود؛ چرا که حکّ کردن اسم جلاله، نماد مسلمان بودن است، و باعث یاد خداوند در حین اشتغال به امور مادی است، و از طرف دیگر، ایجاب طهارت برای مسّ آن، مستلزم عسر و حرج است، روشن میشود که درهم خصوصیّت ندارد. بلکه درهم از آن جهت که پول است، متعلّق حکم قرار گرفته است.
......................................
۱. وسائل الشيعة؛ ج۲؛ ص۲۱۵؛ قَالَ الْمُحَقِّقُ وَ فِي كِتَابِ الْحَسَنِ بْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ خَالِدٍ عَنْ أَبِي الرَّبِيعِ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیهالسلام فِي الْجُنُبِ يَمَسُ الدَّرَاهِمَ وَ فِيهَا اسْمُ اللَّهِ وَ اسْمُ رَسُولِهِ؟ قَالَ: لَا بَأْسَ بِهِ رُبَّمَا فَعَلْتُ ذَلِكَ.
🔺درس خارج فقه ؛ ۲۸ آبان ۱۴۰۲
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
📲 ثواب انتشار این پیام با شما📿
کانال درس رجال استاد سید محمد جواد سید شبیری
https://eitaa.com/joinchat/3382378498C19ca80d707
https://t.me/rejal_shobeiri
تاثیر دادههای رجالی ابن ولید بر الرجال نجاشی و الفهرست شیخ طوسی.pdf
1.11M
📕مقاله
〽️ «تاثیر دادههای رجالی ابن ولید بر الرجال نجاشی و الفهرست شیخ طوسی»
👤 اعظم فرجامی
🖇 علوم حدیث، دوره 29، شماره پیاپی 112
📝 چکیده:
🔸یکی از راههای شناخت نزدیک تاریخ و سرگذشت حدیث، توجه و بررسی دقیق محدثان و شخصیتهای کلیدی در نشر حدیث است. سده چهارم و پنجم قمری به سبب دستهبندی و شکلگیری جوامع حدیث شیعه و نیز تثبیت موقعیت و ساختار اعتقادات امامیه، دوران برجستهای است. ابن ولید قمی یکی از این محدثان سده چهارم است که با واسطه و بی واسطه تاثیر زیادی بر رجالیان و محدثان بغداد داشته است. نجاشی و شیخ طوسی صدها کتاب از اصول اصحاب ائمه را با طریق و الگوی ثابت ابنابیجید از ابن ولید از صفار دریافت کردند. شیخ طوسی تعداد کتب بیشتری از طرق ابن ولید استفاده میکند و در این بین گاه از شیخ صدوق یا پسر ابنولید اسناد را بازگو میکند. ارزیابیهای رجالی ابنولید که بیشتر تضعیفات او نسبت به برخی راویان مانند محمد بن موسی همدانی یا کتابهای آنها صورت گرفته، نیز نقل شده است. شیخ طوسی معمولا این تضعیفات را بدون جرح و تعدیل پذیرفته یا گزارش کرده است؛ اما نجاشی آنها گاه ردّ میکند و گاه با دید شک مینگرد. از مقایسه سخنان نجاشی و ابنغضائری برمیآید نجاشی در انتقاد از ابنولید تحت تاثیر آراء استاد مستقیم خود ابنغضائری بوده است.
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
📲 ثواب انتشار این پیام با شما📿
کانال درس رجال استاد سید محمد جواد سید شبیری
https://eitaa.com/joinchat/3382378498C19ca80d707
https://t.me/rejal_shobeiri
سیر مطالعۀ حدیث شیعه (به صورت فهرستی و نموداری).pdf
351.3K
مقاله: سیر مطالعۀ حدیث شیعه (به صورت فهرستی و نموداری)
✍️ سید محمدکاظم طباطبایی، رضا عطایی
📃 کسانی که علاقه مند به مطالعه حدیث به صورت هدفمند هستند این مقاله را مطالعه کنند.
این برنامهای با عنوان «هفت وادی، چهل منزل» برای طلّاب و دانشجویان رشتۀ علوم حدیث ارائه شده است. بر مبنای این روش، علاقهمندان به حدیثخوانی در هفت مرحله یا هفت وادی، به متنخوانی برخی از کتابهای حدیثی میپردازند. برای گذار از این هفت وادی، چهل منزل، وجود دارد که میانگین مطالعه هر کتاب حدیثی در هر منزل 25 ساعت است.
آشنایی با متون حدیثی شیعه، روشمندی مطالعه، زمانبندی مشخّص، سطحبندی مطالعه، در نظرگرفتن ویژگیهای هر کتاب و ارائه شرایط لازم برای مطالعۀ اثربخش، از خصوصیات این طرح محسوب میشود.
این مقاله در شماره 4 مجله دانش ها و آموزه های قرآن و حدیث منتشر شده است.
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
📲 ثواب انتشار این پیام با شما📿
کانال درس رجال استاد سید محمد جواد سید شبیری
https://eitaa.com/joinchat/3382378498C19ca80d707
https://t.me/rejal_shobeiri
💠 نحوه تحمل احادیث در کتاب تحف العقول
👤#استاد_سیداحمد_مددی
شواهد موجود حاكی است كه اين #كتاب ها و #مصادري كه در اختيار صاحب #تحف_العقول بوده، به نحو #وجاده به ايشان رسيده است، البته مي شود به اين مطلب با مقدمه اي كه در اول كتاب آمده اشكال كرد؛ چون ايشان در مقدمه نوشته است: «واسقطت الأسانيد تخفيفاً و إيجازاً و إن كان أكثره لي سماعا» ايشان تعبير كرده كه اكثر اين كتاب را من به نحو #سماع #تحمل كردم، و اين با وجاده نمي سازد، اما ظواهر نشان نمي دهد كه ايشان در حوزه هاي عليمه ي آن زمان حضور فعالي داشته اند....
📚درس خارج اصول، ۱۹ فروردین ۱۳۹۷
ادامه مطلب و مباحثه👇👇
http://mobahathah.ir/showthread.php?tid=3635
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
📲 ثواب انتشار این پیام با شما📿
کانال درس رجال استاد سید محمد جواد سید شبیری
https://eitaa.com/joinchat/3382378498C19ca80d707
https://t.me/rejal_shobeiri
💠 جواب مناقشات موجود، در ظهور واژه ثقه در صحّت مذهب
🔰 قسمت اوّل
برخی افراد، مناقشاتی مبنی بر عدم ظهور واژه ثقه در صحّت مذهب ارائه نمودهاند که بعضی از آنها را مورد بررسی قرار خواهیم داد.
✳️ مناقشه اوّل: اقتران واژه ثقه به صحّت مذهب در برخی عبارات رجالی
در برخی عبارات، واژه «ثقه» مقرون به صحّت مذهب است. از آن رو که تأکید، خلاف اصل است، و اصل بر تأسیس میباشد، لذا از این تعابیر استفاده میشود که واژه ثقه ناظر به صحّت مذهب نیست.
✳️ جواب نقضی
علاوه بر اقتران واژه ثقه به صحّت مذهب، در برخی عبارات، واژه ثقه مقترن به واژه صدوق است. به طور مثال تعابیر «کان ثقةً صدوقاً»،(۱) «ثقةٌ صدوقٌ»،(۲) «ثقةٌ فی حدیثه، مسکوناً إلی روایته»،(۳) و همچنین واژه ثقه در کنار تعابیری نظیر «صحیح الحدیث» و «صحیح الروایة» و «معتمدٌ علیه» در رجال نجاشی ذکر شده است. البته تعبیر «صحیح الحدیث» و «صحیح الروایة» مشتمل بر مباحث خاصّی است که فعلاً متعرّض آن نمیشویم.
🔸 اگر اقتران تعبیر ثقه به صحیح المذهب، دالّ بر آن باشد که در معنای ثقه، مسئله مذهب مورد نظر نیست، تمامی موارد بالا باید دلیل بر آن باشد که در این واژه، صداقت و صحّت روایت و اعتبار روایت نیز وجود ندارد.
✳️ جواب حلّی
دلیلی بر این مطلب وجود ندارد که اصل اوّلی عدم تأکید باشد، و خلاف اصل بودن تأکید، امر ثابتی نیست. در واقع تأکید به طور فراوان در کلام به کار میرود. به خصوص تأکیدات لفظی مثل «ثقةٌ ثقةٌ» در عبارات رجالیون در موارد بسیاری استعمال شده است.
افزون بر آن که ویژگی خاصّی در مسئله وجود دارد، که باعث میشود از اساس این قاعده که «تأکید خلاف اصل است» در محلّ بحث مطرح نگردد.
🔹نکته آن است که دلالت واژه ثقه بر صحّت مذهب، به نحو دلالت اطلاقی است. گاهی غرض از تأکید در عباراتی مثل «ثقةٌ فی الحدیث، صحیح المذهب»، تبدیل دلالت اطلاقی به دلالت وضعی است که مرتبه بالاتری از دلالت میباشد. یعنی غرض از تأکید، تبدیل ظاهر به نصّ، یا تبدیل ظاهر به اظهر است.
——————————————————
1️⃣ رجال النجاشی: ص۱۶۵، رقم۴۳۷؛ ص۱۸۰، رقم۴۷۳؛ ص۴۴۹، رقم۱۲۱۴؛ ص۴۵۰، رقم۱۲۱۵.
2️⃣ رجال النجاشی: ص۲۱۶، رقم۵۶۲؛ ص۲۶۹، رقم۷۰۵؛ ص۲۷۵، رقم۷۲۲؛ ص۳۰۱، رقم۸۲۱؛ ص۳۳۷، رقم۹۰۲؛ ص۳۵۰، رقم۹۴۴؛ ص۴۱۳، رقم۱۱۰۱.
3️⃣ رجال النجاشی، ص۸۴، رقم۲۰۲؛ ص۸۵، رقم۲۰۵؛ ص۱۶۶، رقم۴۳۸.
🔺درس خارج فقه استاد حاج سیّد محمّد جواد شبیری زنجانی (کتاب الزکاة)، تاریخ: ۲۴ و ۲۵ و ۲۶ شهریور ۱۴۰۳.
#الفاظ_رجالی
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
📲 ثواب انتشار این پیام با شما📿
کانال درس رجال استاد سید محمد جواد سید شبیری
https://eitaa.com/joinchat/3382378498C19ca80d707
https://t.me/rejal_shobeiri
💠 پشیز یا پاپاسی
❖ استاد حاج سیدمحمدجواد شبیری زنجانی:
● فلس که همان پشیز یا پاپاسی است، اصطلاحی قدیمی در سکّه است که از زمان ساسانیان وجود داشته است و مربوط به قبل از زمان اسلام است.
● در لغتنامه دهخدا از «التفهیم» ابوریحان بیرونی نقل کرده است که هر درهم معادل ۶۰ فلس است؛ بنابرین نصاب زکات معادل ۱۲ هزار فلس میشود. چنین عددی به طور عادی نزد کسی وجود نداشته است تا بخواهد متعلّق زکات قرار بگیرد. بلکه به قدری ارزش آن کم است که حتّی مکمّل نصاب هم نمیتواند باشد. فلس از قبیل پولهایی بوده که به کودکان میدادهاند.
● در روایتی از موسی بن جعفر «علیهماالسلام» در مناقب ابنشهرآشوب نقل شده است:
«عَلِيُّ بْنُ أَبِي حَمْزَةَ قَالَ: أَرْسَلَنِي أَبُو الْحَسَنِ علیهالسلام إِلَى رَجُلٍ قُدَّامَهُ طَبَقٌ يَبِيعُ بِفَلْسٍ فَلْسٍ وَ قَالَ أَعْطِهِ هَذِهِ الثَّمَانِيَةَ عَشَرَ دِرْهَماً وَ قُلْ لَهُ يَقُولُ لَكَ أَبُو الْحَسَنِ انْتَفِعْ بِهَذِهِ الدَّرَاهِمِ فَإِنَّهَا تَكْفِيكَ حَتَّى تَمُوتَ فَلَمَّا أَعْطَيْتُهُ بَكَى فَقُلْتُ وَ مَا يُبْكِيكَ قَالَ وَ لِمَ لَا أَبْكِي وَ قَدْ نَعَيْتَ إِلَيَّ نَفْسِي فَقُلْتُ وَ مَا عِنْدَ اللَّهِ خَيْرٌ مِمَّا أَنْتَ فِيهِ فَسَكَتَ وَ قَالَ مَنْ أَنْتَ يَا عَبْدَ اللَّهِ فَقُلْتُ عَلِيُّ بْنُ أَبِي حَمْزَةَ قَالَ وَ اللَّهِ لَهَكَذَا قَالَ لِي سَيِّدِي وَ مَوْلَايَ إِنِّي بَاعِثُ إِلَيْكَ مَعَ عَلِيِّ بْنِ أَبِي حَمْزَةَ بِرِسَالَتِي قَالَ عَلِيٌّ فَلَبِثْتُ نَحْواً مِنْ عِشْرِينَ لَيْلَةً ثُمَّ أَتَيْتُ إِلَيْهِ وَ هُوَ مَرِيضٌ فَقُلْتُ أَوْصِنِي بِمَا أَحْبَبْتَ أُنْفِذُهُ مِنْ مَالِي قَالَ إِذَا أَنَا مِتُّ فَزَوِّجْ ابْنَتِي مِنْ رَجُلٍ دَيِّنٍ ثُمَّ بِعْ دَارِي وَ ادْفَعْ ثَمَنَهَا إِلَى أَبِي الْحَسَنِ وَ اشْهَدْ لِي بِالْغُسْلِ وَ الدَّفْنِ وَ الصَّلَاةِ قَالَ فَلَمَّا دَفَنْتُهُ زَوَّجْتُ ابْنَتَهُ مِنْ رَجُلٍ مُؤْمِنٍ وَ بِعْتُ دَارَهُ وَ أَتَيْتُ بِثَمَنِهَا إِلَى أَبِي الْحَسَنِ ع فَزَكَّاهُ وَ تَرَحَّمَ عَلَيْهِ وَ قَالَ رُدَّ هَذِهِ الدَّرَاهِمَ فَادْفَعْهَا إِلَى ابْنَتِهِ»[۱].
تفصیل این روایت در دلائل الإمامة آمده است [٢]. در این روایت نقل شده است که شخصی یک طبق گُل داشت که هر کدام از آن گلها را در مقابل یک فلس به کودکان میفروخت. امام کاظم علیهالسلام علی بن أبیحمزه را همراه ۱۸ درهم به سمت او میفرستد. ابن ابیحمزه وقتی ۱۸ درهم را از طرف امام به او میدهد، آن شخص شروع به گریهکردن میکند. وقتی علی بن أبیحمزه علّت را جویا میشود، آن مرد میگوید: تو قاصد مرگ منی. مولایم به من فرموده است که اگر من دراهمی توسّط علی بن ابیحمزه به نزد تو فرستادم بدان اجل تو نزدیک است. آن مرد بعد از ۲۰ روز از دنیا میرود. در نقل دلائل الإمامة، در یک فقره به اشتباه به جای «الدراهم»، کلمه «الدنانیر» آمده است که صحیح نیست.
این روایت نشان میدهد که ارزش فلس بسیار ناچیز بوده است، و پولی بوده که در دست کودکان بوده است.
......................................
۱. مناقب آل أبي طالب عليهمالسلام؛ ج۴؛ ص۲۹۲
۲. دلائل الإمامة (ط - الحديثة)؛ ص۳۳۱
🔺درس خارج فقه ؛ ۳۰ آبان ۱۴۰۲
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
📲 ثواب انتشار این پیام با شما📿
کانال درس رجال استاد سید محمد جواد سید شبیری
https://eitaa.com/joinchat/3382378498C19ca80d707
https://t.me/rejal_shobeiri
💠 إخبار از غیب
❖ آیتاللهالعظمی شبیری زنجانی:
👈 خبر دادن از آینده به هیچ وجه دلیل بر معنویّت مخبر نیست. مرتاضان هندی نیز ریاضت باطل میکشند و از آینده خبر میدهند، بلکه معیار در معنویت، پیروی از دستور شرع است.
● یکی از مدعیان عرفان و تشرّف، از آینده خبرهایی می داد و احتمال میدهم ریاضتهایی هم کشیده بود.
● یکی از اشراف اردبیل به نام حاج جواد مجتهدزاده، اخوی زاده میرزا علی اکبر اردبیلی و نوه ملا محسن مجتهد اردبیلی، که بسیار خوش فهم و باهوش و امام زمانی و محشور با علماء بود، تصمیم میگیرد خانه ای در قم بخرد. به همین منظور وارد قم می شود و در مسافرخانه ابن سینا اتاق کرایه می کند تا پس از خرید منزل، خود و خانوادهاش به آنجا بروند.
● در همین ایام، شبی آن شخص مدعی عرفان به منزل سرهنگ بازنشستهای به نام فرهنگ صدرایی که اواخر هم معمّم شد و منزلی نزدیک مدرسه حجّتیه داشت و بعدها آقای آسید احمد اشکوری آن را خرید، می رود. حاج جواد مجتهدزاده نیز به منزل سرهنگ میرود.
● آن شخص مدعی به حاج جواد گفت: من شما را شام اینجا میبینم، خوابیدن را هم همین جا میبینم، تابستان هم شما را در اردبیل میبینم و خانهای که میخواهید بخرید، نصیب شما نمیبینم. به این شکل چهار خبر از آینده داد.
● حاج جواد برای باطل کردن کردن ادّعاهای او، هنگامی که سفره شام پهن شد، از جا بلند شد و بیرون رفت. اهل مجلس گفتند: کجا میخواهی بروی!؟ میرزا حسین مصطفوی که از مریدهای آن شخص بود، گفت: چرا بد اخلاقی میکنی؟ صاحب خانه هم مانع شد، ولی حاج جواد گفت: اگر حرف او درست باشد، اگر بروم، باز مرا به اینجا بر می گرداند. حاج جواد رفت و نان سنگکی خرید و شام را در مسافرخانه خورد و همانجا خوابید و به این صورت دوتا از خبرهای غیبی آن شخص، خلاف واقع درآمد.
● حاج جواد میگفت: ولی موقعی که میخواستم خانه بخرم، به مشکل برخوردم. لذا به حرم حضرت معصومه (سلام الله علیها) رفتم و به آن حضرت عرض کردم که امر خریدن خانه به مشکل خورده و اگر عنایتی نکنید و از خدا نخواهید که مشکل من حل شود، ادعای باطل این شخص ثابت می شود. بعد از این توسل، با عنایت حضرت معصومه (سلام الله علیها) مشکل حل شد و مراحل ثبت سند رسمی خانه تمام شد.
● در همان زمان در میان مریدان آن شخص منتشر شده بود که حاج جواد بی جهت به این در و آن در میزند و همان طور که مرادشان گفته، خانه نصیبش نخواهد شد. حاج جواد میگفت: در حجره آقا میرزا حسین مصطفوی کتابفروش بودم که این مطلب در آنجا نیز مطرح شد و گفتند که بی جهت تلاش نکنید. من همانجا قباله خانه را بیرون آوردم و نشان دادم.
● همچنین بنا داشتم برخلاف پیش گویی آن شخص، تابستان به اردبیل نروم و تصمیم گرفته بودم اگر خانه قم مهیا نشد، به مشهد یا جای دیگر بروم که با خرید خانه قم، تابستان را در قم ماندم و به این ترتیب پیشگویی های سوم و چهارم آن شخص نیز خلاف واقع درآمد.
.......................................
۱. مرحوم آیت الله سیدمحمدمهدی مرتضوی لنگرودی در کتاب «ارمغان هند و پاک» (ص ۱۲۲-۱۳۵) نمونه ای از اخبار مرتاضان هندی از آینده را نقل کرده است.
📚جرعهای از دریا؛ ج۴؛ ص۵۷۸
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
📲 ثواب انتشار این پیام با شما📿
کانال درس رجال استاد سید محمد جواد سید شبیری
https://eitaa.com/joinchat/3382378498C19ca80d707
https://t.me/rejal_shobeiri
💠 علل مطلقنهادن عناوین مشترک، در اسناد روایات
👤 #استاد_سیدمحمدجواد_شبیری_زنجانی
🔻در مساله تمییز مشترکات، یک امر مهم آن است که بررسی شود چه عاملی سبب ذکر این #عنوان #مشترک شده است. به عنوان مثال وقتی #کلینی دو #استاد به نام «علی بن محمّد» دارد، وجه آنکه این عنوان را به صورت #مطلق بیان میکند، چیست؟ اگر تنها یک استاد با این نام داشت، وجهی برای #اطلاق بود، مثل محمّد بن یحیی که تنها استاد کلینی به این نام است، ولی وقتی دو استاد به این نام وجود دارد باید نکتهای برای اطلاق وجود داشته باشد.
پاسخ آن است که برخی از عوامل برای اطلاق وجود دارد. بسته به آنکه این عامل چیست، روش حلّ این عنوان مشترک، متفاوت میشود...
📚درس خارج فقه، ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۳
✅ ادامه این مطلب و مباحثه👇👇
🌐http://mobahathah.ir/showthread.php?tid=3580
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
📲 ثواب انتشار این پیام با شما📿
کانال درس رجال استاد سید محمد جواد سید شبیری
https://eitaa.com/joinchat/3382378498C19ca80d707
https://t.me/rejal_shobeiri
تفاوت روایات احمد بن هلال با واقفیه.mp3
2M
💠 تفاوت در برخورد با روایات واقفیه و احمد بن هلال
👤 #استاد_حسینی_نسب
📚 درس خارج فقه، ۱۹ شهریور ۱۴۰۳
✅ ادامه مطلب و مباحثه👇🏼
🌐http://mobahathah.ir/showthread.php?tid=3598
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
📲 ثواب انتشار این پیام با شما📿
کانال درس رجال استاد سید محمد جواد سید شبیری
https://eitaa.com/joinchat/3382378498C19ca80d707
https://t.me/rejal_shobeiri
💠بررسی نظریهی تعویض السند
👤 #استاد_شهیدی
مراد از نظریه #تعویض سند این است که مثلا شیخ #طوسی در #فهرست نسبت به بعضی از روات فرمودهاند: «اخبرنا بجمیع کتبه و روایاته» یا «اخبرنا بکتبه و روایاته» که از جملهی این روات #حریز بن عبدالله و سعد بن عبدالله است و بعضی از طرقی که ایشان به این کتب ذکر میکند صحیح هستند، اگر در کتاب حدیثی یک #حدیث با سند #ضعیف به حریز بن عبدالله یا سعد بن عبدالله میرسید به جای این سند ضعیف آن سندی که شیخ طوسی در فهرست به جمیع کتب و روایات سعد بن عبدالله یا حریز ذکر کردند، جایگزین میشود. این را نظریهی تعویض #سند میگویند....
📚 درس خارج اصول، ۱و۲ مهر ۱۴۰۳
✅ ادامه مطلب و مباحثه علمی👇
http://mobahathah.ir/showthread.php?tid=3630
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
📲 ثواب انتشار این پیام با شما📿
کانال درس رجال استاد سید محمد جواد سید شبیری
https://eitaa.com/joinchat/3382378498C19ca80d707
https://t.me/rejal_shobeiri
💠 آیا فقیه در رجال باید مجتهد باشد؟
اجتهاد در رجال به چه معناست؟
❖ آیتاللهالعظمی شبیری زنجانی:
● «اجتهاد در رجال» به اين معناست كه وجوه توثيق و تضعيف براى فقيه معلوم شود.
مثلاً اينكه كثرت نقل اجلّاء موجب وثاقت مروى عنه مىشود يا نه؟ يا اگر مىشود، مبتنى بر چه شرائطى است؟ يا اينكه توثيقات افرادى همچون علّامه و سيد بن طاووس، به خاطر مبناى آنها در أصاله العدالة است يا آن كه به جهت احراز وثاقت راوى توسط آنهاست؟ يا مسأله ديگر در توثيقات متأخّرين اين است كه توثيقات آنها بر اساس فحص و استقراء نيست؛ بلكه بر اساس اجتهاد در همان مداركى است كه در اختيار ما نيز مىباشد. با اين وصف، آيا باز هم توثيقات آنها حجّت است يا آن كه به جهت مدركى بودن اين توثيقات، دليلى بر حجّيت آنها وجود ندارد؟ كلام در حسّى يا حدسى بودن اصل توثيقات رجاليّين (چه متقدّم و چه متأخّر) نيز از همين قبيل است.
● اينها امورى است كه مجتهد براى استنباط حكم شرعى، نيازمند به اخذ مبنا در آنهاست و 👈مجتهد بدون اتّخاذ مبنا در اين امور، نمىتواند حكم فقهى را به درستى استنباط كند.
🔺مقالات (پرسشهایی از آیتاللهالعظمی شبیری زنجانی)؛ ص۱۳۶
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
📲 ثواب انتشار این پیام با شما📿
کانال درس رجال استاد سید محمد جواد سید شبیری
https://eitaa.com/joinchat/3382378498C19ca80d707
https://t.me/rejal_shobeiri
💠 جواب مناقشات موجود، در ظهور واژه ثقه در صحّت مذهب
🔰 قسمت دوم
✳️ مناقشه دوم: توثیق افراد دارای مذهب فاسد
شاهد و قرینه دوم که بر عدم دلالت واژه «ثقة» بر صحّت مذهب ذکر شده، توثیق افرادی است که فساد مذهب آنان مسلّم میباشد. ناقد در تبیین این قرینه گفته است که به عنوان نمونه، عمّار بن موسی ساباطی در کلام نجاشی توثیق شده (۱)، ولی ذکری از فطحی بودن او به میان نیامده، در حالی که مسلّم است که این راوی فطحی مذهب میباشد. همچنین شیخ طوسی نیز در فهرست خود، در موارد بسیار فراوانی، اشخاصی که دارای مذهب فاسد هستند را ثقه دانسته است.
⭕️ نقد مناقشه دوم
این که شیخ طوسی در موارد بسیار فراوانی، افراد صاحب مذهب فاسد را توثیق کرده باشد، روشن نیست. ما با بررسی کتاب فهرست، تنها با یک راوی مواجه شدیم که فساد مذهبش مسلّم است، ولی شیخ او را توثیق ننموده، که این راوی حُمَید بن زیاد است.
🔸این مطلب تنها در صورتی صحیح است که فساد مذهب راویان مذکور در کتب، مسلّم باشد. در غیر این صورت، این مطلب قرینیت نخواهد داشت، بلکه ممکن است شیخ طوسی این راوی را دارای مذهب حقّ تلقّی نموده باشد. به طور مثال واقفی بودن حَنان بن سَدیر مسلّم نیست.
🔹آنچه ما در کتاب فهرست ملاحظه کردیم، تنها حمید بن زیاد است که قرائن فراوانی بر واقفی بودنش وجود دارد، و بعید است که شیخ طوسی او را واقفی ندارد. در این یک مورد ممکن است که سهو یا غفلتی رخ داده باشد.
▪️شیخ در مقدّمه کتاب فهرست بیان کرده که مذهب افرادی که دارای فساد مذهب هستند را متذّکر خواهد شد. این که شیخ، مذهب افراد غیرمشهور را ذکر نکند، ممکن است قابل توجیه باشد، و بیان شود که مثلاً از احوال این راوی اطّلاع نداشته یا منابع مناسب در اختیار او نبوده است، ولی در مورد راوی معروفی مثل حمید بن زیاد، این سخن را نمیتوان بیان کرد؛ بنابراین در مورد او سهو و غفلتی رخ داده است، و تعداد نادر موارد نقض، ناقض سخن ما نخواهد بود.
▫️در مورد رجال نجاشی به عمّار بن موسی ساباطی مثال نقض زده شده که وی را توثیق نموده ولی دارای مذهب حق نیست.
جواب مطلب آن است که نجاشی وی را به طور مطلق توثیق نمیکند؛ بلکه با عبارت «کانوا ثقات فی الروایة» توثیق مقیّد نموده (۲)، و بیان کرده که وی تنها در نقل روایت وثاقت دارد.
—————————————
1️⃣ و 2️⃣ رجال النجاشی: ص۲۹۰، رقم۷۷۹: «عمّار بن موسى الساباطي، أبو الفضل، مولى، و أخواه قيس و صبّاح، رووا عن أبي عبد اللّه و أبي الحسن عليهما السلام، و كانوا ثقات في الرواية. له كتاب يرويه جماعة ...».
🔺درس خارج فقه استاد حاج سیّد محمّد جواد شبیری زنجانی (کتاب الزکاة)، تاریخ: ۲۶ شهریور ۱۴۰۳.
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
📲 ثواب انتشار این پیام با شما📿
کانال درس رجال استاد سید محمد جواد سید شبیری
https://eitaa.com/joinchat/3382378498C19ca80d707
https://t.me/rejal_shobeiri
💠 دو نکته در کلام صاحب منتقی در مساله نقل از یک راوی به صورت باواسطه و بدون واسطه
👤 #استاد_سیدمحمدجواد_شبیری
🔻گاهی مشاهده میشود که یک #روایت توسط یک #راوی دو #نقل دارد که یکی با واسطه و دیگری بدون واسطه است.
صاحب #منتقی بیان کرده است به جهت دو نکته ممکن است یک راوی که روایتی را بدون واسطه از راوی دیگر نقل نموده، با واسطه نیز نقل کند...
📚درس خارج فقه، ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۳
✅ ادامه مطلب و مباحثه👇👇
🌐http://mobahathah.ir/showthread.php?tid=3579
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
📲 ثواب انتشار این پیام با شما📿
کانال درس رجال استاد سید محمد جواد سید شبیری
https://eitaa.com/joinchat/3382378498C19ca80d707
https://t.me/rejal_shobeiri
💠 ادلۀ شیعه بودن سکونی
📝 دلایلی را برای شیعه بودن اسماعیل بن ابیزیاد معروف به سکونی میتوان اقامه نمود که دو دلیل مهم آن عبارت است از:
1- محتوای روایات او که موافق احکام و باورهای شیعی و یا نکوهش مخالفان و بزرگان عامه است. این دلیل را مجلسی اول و حاجی نوری برای اثبات شیعه بودن سکونی ارائه کرده و برخی از روایات در این خصوص را آوردهاند.
2- امام صادق علیه السلام از تعابیری برای سکونی استفاده کرده که مخصوص اصحاب شیعی است.
لازم به یادآوری است بر اساس بررسی انجام شده، بیشترین احادیث سکونی در رابطه با مسائل غیر فقهی و کلامی است؛ به عنوان نمونه در کتاب کافی، ۵۹ روایت از او در کتاب ایمان و کفر، ۴۴ روایت از او در کتاب اطعمه و اشربه، و ۳۸ روایت در کتاب المعیشة وجود دارد که از نظر تعداد روایات سکونی، این سه بخش از سایر بخشهای کافی با اختلافی معنادار، پیشی گرفتهاند. بررسیها نشان میدهد ۳۵ درصد احادیث سکونی....
✅ ادامه مطلب در این موضوع را در #لوح_پژوهشی_ذکری دنبال کنید.👇🏼
🌐 mfeb.ir/home/?p=20436/#ZRejal
#سکونی #اسماعیل_بن_ابی_زیاد #وثاقت #شیعه
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
📲 ثواب انتشار این پیام با شما📿
کانال درس رجال استاد سید محمد جواد سید شبیری
https://eitaa.com/joinchat/3382378498C19ca80d707
https://t.me/rejal_shobeiri
💠 مصدر شناسی حدیث رفع
👤#استاد_سیداحمد_مددی
قدیمی ترین #مصدر نقل این حدیث #نوادر احمد #اشعری و #محاسن برقی است که هم عصر بوده اند نوادر متن ۶ فقره ای و محاسن متن ۳ فقره ای روایت را آورده اند.
محاسن از امام کاظم علیه السلام نقل میکند که سندش هم #صحیح است اما از شواهد #حدیث کاملا معلوم است که حدیث برای مقام #تقیه صادر شده است و لسانش لسان #تقیه است مصدر بعدی فقه الرضا علیه السلام است که عبارت (و ما جهلوا) دارد. در کتاب #عیاشی هم آمده است که #کافی از ایشان نقل میکند. مصدر بعدی کافی است....
📚درس خارج اصول، ۱۹ فروردین ۱۳۹۷
ادامه مطلب و مباحثه👇👇
http://mobahathah.ir/showthread.php?tid=3628
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
📲 ثواب انتشار این پیام با شما📿
کانال درس رجال استاد سید محمد جواد سید شبیری
https://eitaa.com/joinchat/3382378498C19ca80d707
https://t.me/rejal_shobeiri
💠بررسی وثاقت احمد بن محمد بن یحیی العطار
👤 #استاد_شهیدی
در #وثاقت احمد بن محمد بن یحیی العطار اختلاف است زیرا ایشان #توثیق خاص از قدماء ندارد و به همین جهت مرحوم #خویی ایشان را #مجهول میدانند، ولی از چند طریق ممکن است وثاقت ایشان اثبات شود:
طریق اول: ترضی شیخ #صدوق رحمه الله نسبت به ایشان
شیخ صدوق رحمه الله در موارد مختلف نسبت به ایشان ترضی کردند. و زیاد ترضی کردن شیخ صدوق نسبت به مشایخ خود موجب وثوق میشود به این که این شخص نزد شیخ صدوق رحمه الله حسن ظاهر داشته است و حسن ظاهر نیز علامت #عدالت است....
📚 درس خارج اصول، ۲ و ۳ مهر ۱۴۰۳
✅ ادامه مطلب و مباحثه علمی👇
http://mobahathah.ir/showthread.php?tid=3629
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
📲 ثواب انتشار این پیام با شما📿
کانال درس رجال استاد سید محمد جواد سید شبیری
https://eitaa.com/joinchat/3382378498C19ca80d707
https://t.me/rejal_shobeiri
✍️ #یادداشت : روایات جعلی با چاشنی هوش مصنوعی!!!
👤مجتبی پورموسی
(پژوهشگر علوم قرآن و حدیث)
با ظهور و گسترش فضای سایبری در جهان و نیز کشور عزیزمان، مخاطبان زیادی به آن جذب و سعی در برآورده ساختن نیازها یه وسیله این تکولوژی جدید کردهاند.
شاید بسیاری از ما نیز برای یافتن روایات یا مطالعه در این زمینه به این بستر مراجعه کنیم. تُحفه جدید این فضا، هوش مصنوعی است.
شاید باورمان نشود، اما روایات متعددی از ترکیب متن چند روایت توسط هوش مصنوعی تولید و با ذکر عنوان کتاب و حتی جلد و صفحه به مخاطب داده می شود!
و مخاطب از همه جا بیخبر هم ممکن است این موارد را در چندین گروه و ... نقل کند!
در ادامه چند نمونه ارسال میکنم:
مورد اول:
عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (عَلَيْهِ السَّلَامُ) قَالَ:
"إِنَّ لِشِيعَتِنَا ثَلَاثَ خِصَالٍ يُؤْمَنُونَ بِهَا مِنَ الْجُنُونِ وَالْجُذَامِ وَالْبَرَصِ:
الْوَرَعُ عَنِ الْمَعَاصِي، وَالتَّوَكُّلُ عَلَى اللَّهِ، وَالرِّضَا بِالْقَضَاءِ".
مورد دوم:
عن علي بن أبي طالب قال: قال رسول الله صلى الله عليه وسلم: "يا علي، بشر شيعتك بعشر خصال: الأمن من الفزع الأكبر، والأمن من عذاب القبر، والميزان القسط يوم القيامة، والنور التام يوم القيامة، والحساب اليسير، والجنة بغير حساب، والشفاعة، والرضا من الله، والأمن من اللعن والسخط، والأمن من الجنون والجذام والبرص."
الترجمة الفارسية:
از علی بن ابی طالب روایت است که پیامبر اکرم (ص) فرمود: "ای علی! شیعیان تو را به ده خصلت بشارت ده: امنیت از ترس بزرگ (قیامت)، امنیت از عذاب قبر، ترازوی عادلانه در روز قیامت، نور کامل در روز قیامت، حساب آسان، بهشت بدون حساب، شفاعت، رضایت خداوند، امنیت از لعن و خشم، و امنیت از جنون، جذام و برص."
المصادر:
کتاب "بحار الأنوار" اثر علامه مجلسی (ج 8، ص 38)
کتاب "کنز العمال" اثر علامه متقی هندی (ج 11، ص 610)
کتاب "مستدرک الوسائل" اثر میرزا حسین نوری (ج 11، ص 233)
کتاب "مسند أحمد" اثر امام احمد بن حنبل (ج 1، ص 84)
کتاب "الجامع الصغیر" اثر سیوطی (ج 1، ص 74)
با جستجو در منابع و نرم افزارهای شیعه و اهل سنت، چنین متون روایی به این شکل، نقل نشده است. بلکه تکههایی از این متون را در ضمن روایات مختلف می بینیم.
عجیب اینکه در مورد دوم آدرسهای به ظاهر دقیقی هم ارائه شده که در مواجهه اولیه، بسیار رهزن بوده و به ذهن ولو یک پژوهشگر چنین القا میکند که با متن یک روایت که در منابع متعدد نقل شده، مواجه است. حال آنکه یک تولید جدید توسط هوش مصنوعی رخ داده و آدرس های ساختگی هم چاشنی کار شده است.
پیشتر این موارد را در سوالات دیگری از هوش مصنوعی دیده بودم که به مقالات و کتاب های فرضی و خیالی ارجاع می دهد، در حالیکه با یک جستجوی ساده در نت، متوجه می شویم که چنین کتاب هایی وجود خارجی ندارند!
در آخر باید گفت، با توجه به امکان جهتدهی و مدیریت نوع پاسخهای هوش مصنوعی توسط مدیران این سایتها و گردانندگان آنها، در آیندهای نه چندان دور با یک جنگ تمام عیار دادهها و اطلاعات در فضای سایبری مواجهیم که لزوم اعتبارسنجی و مشخص کردن صحت و سقم اطلاعات حاصل از فضای سایبری را بیش از پیش میسازد.
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
📲 ثواب انتشار این پیام با شما📿
کانال درس رجال استاد سید محمد جواد سید شبیری
https://eitaa.com/joinchat/3382378498C19ca80d707
https://t.me/rejal_shobeiri
💠 جواب مناقشات موجود، در ظهور واژه ثقه در صحّت مذهب
🔰 قسمت سوم
✳️ مناقشه سوم: فساد مذهب برخی از اصحاب اجماع
یکی دیگر از قرائنی که برای عدم نظارت واژه ثقه به مذهب راویان بیان شده، فساد مذهب برخی از اصحاب اجماع است. در واقع ناقد در مقام بیان این اشکال بوده که منافاتی بین فساد مذهب و پذیرش روایت یک راوی نیست. ممکن است یک شخص، فاسد المذهب باشد، و بر پذیرش خبر او اجماع وجود داشته باشد.
🔹به عنوان مثال، عبد اللّه بن بکیر که از اصحاب اجماع شمرده شده، فطحی مذهب است، و خودِ کشّی نیز وی را در فرقه فطحیه ذکر نموده است،(۱) و در هیچ موضعی از کتابش، رجوع وی از این مذهب را نقل نکرده است.
⭕️ نقد مناقشه سوم
نسبت به اصحاب اجماع یک غفلتی صورت گرفته، و این غفلت منشأ برخی اشتباهات در این بحث شده است. آیت اللّه والد بیان میکردند که اصطلاح «اصحاب اجماع» یک اصطلاح متأخّر است. در کلام کشّی این تعبیر نیامده، و تکیه عبارت وی در مورد هر سه طبقه، بر تعبیر «تسمیة الفقهاء» است.
🔸این گروه افرادی بودهاند که فقاهتشان مسلّم بوده است. در واقع محطّ اصلی سخن کشّی جنبه فقاهت این راویان است، و سایر جهات در این افراد، جهات فرعی میباشد. توجّه به این نکته، مسیر برخی بحثها را تغییر میدهد.
▪️کشّی در مورد طبقه اوّل از اصحاب اجماع مینویسد: «إجتمعت العصابة علی تصدیق هؤلاء الأوّلین من أصحاب أبي جعفر و أبي عبد اللّه علیهما السلام و انقادوا لهم بالفقه ...»(۲)
در این عبارت، هیچ سخنی از اعتبار روایات آنان بیان نشده، بلکه تنها صداقت و فقاهت آنان مطرح شده است.
در مورد طبقه دوم از اصحاب اجماع مینویسد: «أجمعت العصابة علی تصحیح ما یصحّ من هؤلاء و تصدیقهم لما یقولون، و أقرّوا لهم بالفقه، ...» (۳)
همچنین در مورد طبقه سوم مینویسد: «أجمع أصحابنا علی تصحیح ما یصحّ عن هؤلاء و تصدیقهم، و أقرّوا لهم بالفقه و العلم ...» (۴)
✅ مراد از تعبیر «تصحیح ما یصحّ عن هؤلاء»
مراد از این تعبیر در این فضا، ناظر به جنبه فقاهت است. یعنی این افراد، فقهایی هستند که میتوان به فقه آنان اعتماد نمود. اگر این تعابیر در مقام بیان روایات آنان بود، از آن استفاده میشد که صحّت مذهب در پذیرش خبر شرط نیست، ولی این عبارات در مقام برشمردن فقهاء است. فقیه در صورتی قابل اعتماد است که راستگو باشد، و این عبارات بیانگر راستگو بودن این فقهاء است. ممکن است تعبیر «تصدیقهم»، به نوعی عطف تفسیری «تصحیح ما یصحّ» باشد. در واقع این تعبیر اشاره به آن دارد که مطالبی که ثابت شود از این راویان و فقهاء صادر شده، باید تصدیق گردد. یعنی قدما این افراد را در نقل روایات صادق میدانستند.
ادامه دارد ...
————————————
1️⃣ اختیار الرجال: ص۳۴۵، رقم۶۳۹.
سؤالی که مطرح میشود آن است که چطور ممکن است صحّت مذهب در قبول خبر مؤثّر باشد، حال آن که ابن بکیر فطحی مذهب، از اصحاب اجماع شمرده شده و بر قبول خبر او اجماع وجود دارد.
2️⃣ اختیار الرجال: ص۲۳۸، رقم۴۳۱.
3️⃣ اختیار الرجال: ص۳۷۵، رقم۷۰۵.
4️⃣ اختیار الرجال: ص۵۵۶، رقم۱۰۵۰.
🔺درس خارج فقه استاد حاج سیّد محمّد جواد شبیری زنجانی (کتاب الزکاة)، تاریخ: ۲۶ و ۲۷ شهریور ۱۴۰۳.
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
📲 ثواب انتشار این پیام با شما📿
کانال درس رجال استاد سید محمد جواد سید شبیری
https://eitaa.com/joinchat/3382378498C19ca80d707
https://t.me/rejal_shobeiri
💠 نگاهی به تفسیر منتسب به سکونی
📝 یکی از آثار اسماعیل بن ابی زیاد السکونی که در منابع شیعی و سنی از آن یاد شده، تفسیر او است؛ اما این تفسیر اکنون در دست نیست و طبق تحقیق عادلزاده، قسمتهایی از آن از طریق برخی کتب از جمله «زهر الفردوس»، «التلویح الی شرح الجامع الصحیح»، «شرح سنن ابن ماجه»، «اللئالی المصنوعة»، «الزیادات علی الموضوعات»، «جمع الجوامع»، «قوت القلوب» و… نقل شده است.
یکی از مهمترین آثار در این زمینه، کتاب «البیان فی نزول القرآن»، نوشتۀ «محمد بن علی بن عبدالملک فسوی» است. نویسنده در مقدمۀ کتاب چنین نوشته که در کتابش کلمات غریبی وجود دارد که در تفسیرهای دیگر یافت نمیشود و برای اینکه خودش را از اتهام دروغگویی دور نگه دارد، تأکید میکند که تمام کتابش را فقط از تفسیر اسماعیل بن ابی زیاد شامی استخراج کرده است. در همین مقدمه آمده است که کتاب به درخواست محمد بن علی بن عمر نسوی نوشته شده است، او از فسوی درخواست کرده بود....
✅ ادامه مطلب در این موضوع را در #لوح_پژوهشی_ذکری دنبال کنید.👇🏼
🌐 mfeb.ir/home/?p=20441/#ZRejal
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
📲 ثواب انتشار این پیام با شما📿
کانال درس رجال استاد سید محمد جواد سید شبیری
https://eitaa.com/joinchat/3382378498C19ca80d707
https://t.me/rejal_shobeiri
💎 #نکته_ها_و_ناگفته_ها《۳》_
#بخش_اول
🔰عنوان بحث: 《سلسله نکاتی پیرامون کتاب شریف الکافی و چاپهای آن》
✍ حجتالاسلام مهدی باقری
📄 ادامه در کپشن👇:
ب - تصحیف نام راوی
در مواردی به نام راویانی برخورد میکنیم که با توجه به شواهد و قرائن موجود مطمئنا در نام آنها تصحیف رخ داده است.
🔸مثال اول ١٢٦. سهل بن زياد ، عن يعقوب بن يزيد ، عن عبد ربه بن رافع ، عن الحباب بن موسى :
عن أبي جعفر عليهالسلام ، قال : «من ولد في الإسلام حرا، فهو عربي ؛ ومن كان له عهد فخفر في عهده ، فهو مولى لرسول الله صلىاللهعليهوآله ؛ ومن دخل في الإسلام طوعا ، فهو مهاجر
📚کافی،ج15،ص356
در کتاب اقتضاء الصراط المستقیم لمخالفة أصحاب الجحیم که از کتب عامه است روایت را اینگونه نقل میکند: 《فروى الحافظ ابوطاهر السلفى فی فضل العرب باسناده عن أبی شهاب الحناط حدثنا حبان بن موسی عن ابی جعفر محمد بن علی بن الحسین بن علی قال: من ولده فی الإسلام فهو عربی. حافظ مزی در ترجمه عبد ربه بن نافع میگوید : «عبد ربه بن نافع الکنانی ابوشهاب الحناط الکوفی نزیل المدائن و هو ابوشهاب الاصغر》
📚تهذیب الکمال فی أسماء الرجال ، ج ١٦ص ٤٨٥
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
📲 ثواب انتشار این پیام با شما📿
کانال درس رجال استاد سید محمد جواد سید شبیری
https://eitaa.com/joinchat/3382378498C19ca80d707
https://t.me/rejal_shobeiri
💎 #نکته_ها_و_ناگفته_ها《٣》_
#بخش_دوم
🔹همچنین خطیب در کتاب تاریخ بغداد میگوید: « اخبرنا الصیمری حدثنا علب بن الحسن الرازی حدثنا محمد بن الحسین الزعفرانی حدثنا احمد بن زهیر قال : « اسم ابی شهاب الحناط عبد ربه بن نافع »
📚تاریخ بغداد ، ج ١١ ص ١٣١
با مقایسه این دو نقل از کتاب کافی و اقتضاء الصراط المستقیم، و با توجه به ترجمه ابو الشهاب الحناط مشاهده میشود که نافع به رافع، تصحیف شده ولی بدان توجه نگردیده است.
🔸مثال دوم
مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيى، عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسى، قَالَ: أَخْبَرَنِي يَحْيَى بْنُ سُلَيْمٍ الطَّائِفِيُّ قَالَ: أَخْبَرَنِي عَمْرُو بْنُ شِمْرٍ الْيَمَانِيُّ يَرْفَعُ الْحَدِيثَ إِلى عَلِيٍّ عَلَيْهِ السَّلَامُ، قَالَ: «قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ: الصَّبْرُ ثَلَاثَةٌ: صَبْرٌ عِنْدَ الْمُصِيبَةِ، وَ صَبْرٌ عَلَى الطَّاعَةِ، وَ صَبْرٌ عَنِ الْمَعْصِيَةِ، فَمَنْ صَبَرَ عَلَى الْمُصِيبَةِ...الخ»
📚 کافی ، ج ٣ ص ٢٣٦
در تحقیق مجموعه دارالحدیث درباره 《عمرو بن شمر الیمانی》 گفته شده: 《و الرجل مجهول و لم نعرفه》
📚همان
و در تخریج مصادر این روایت فقط به کتاب تحفالعقول
📚همان ، ص ٢٣٧
اشاره شده است، ولی این حدیث در کتاب 《الصبر و الثواب》 ابن ابی الدنیا از منابع عامه نیز به این صورت نقل شده: «حد ثنا اسحاق بن اسماعیل حدثنا یحیی بن سلیم الطائفی حدثنی عمر بن یونس عمن حدثه علی بن ابیطالب قال: قال رسولالله صلی الله علیه و آله : الصبر ثلاث : فصبرٌ علی المصیبة و صبر علی الطاعة و صبر عن المعصیة...الخ.»
📚الصبر و الثواب ، ج١ ص ٣٠
همچنین در کتاب 《الغرائب الملتقطة من مسند الفردوس》 ابن حجر عسقلانى روایت را با این سند بیان میکند: «قال ابوالشیخ حدثنا عبد الله بن محمد بن زکریا حدثنا عمرو بن علی حدثنا عمر بن یونس الیمامى حدثنا مدرک بن محمد السدوسی عن رجل یقال له علی او ابو علی عن علی بن ابى طالب...الخ.»
📚 الغرائب الملتقطة ،ج ٥ ص ٤٩١
با توجه به نقل های مشابه مذکور ، ظاهراً در سند کتاب کافی تصحیف رخ داده است.
عمر بن علی الصیرافی از شاگردان عمر بن یونس میباشد و احتمالا 《عمرو بن علی》 با 《عمر بن یونس》 درهم ادغام شده است . به این صورت که عمر از اسم شاگرد و شمر(تصحیف عمر) از نام استاد و 《الیمامی》 هم تصحیف شده 《الیمانی》 با هم ادغام شده اند.
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
📲 ثواب انتشار این پیام با شما📿
کانال درس رجال استاد سید محمد جواد سید شبیری
https://eitaa.com/joinchat/3382378498C19ca80d707
https://t.me/rejal_shobeiri
💎 #نکته_ها_و_ناگفته_ها《٣》_
#بخش_سوم
🔹مثال سوم مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ، عَنْ سَهْلِ بْنِ زِيَادٍ، عَنِ ابْنِ سِنَانٍ ، عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مَرْوَانَ الْعِجْلِيِّ، عَنْ عَلِيِّ بْنِ حَنْظَلَةَ، قَالَ:سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ عَلَيْهِ السَّلَامُ يَقُولُ: اعْرِفُوا مَنَازِلَ النَّاسِ عَلى قَدْرِ رِوَايَتِهِمْ عَنَّا.
📚کافی ، ج ١ ص ١٢٥
در این روایت ظاهرا 《محمد بن مروان》 تصحیف 《محمد بن عمران》 است زیرا محمد بن مروان ازابن سنان با واسطه نقل میکند و نقل بی واسطه ندارد. همچنین محمد بن مروان پسوند _العجلی_ ندارد بلکه این پسوند متعلق به محمد بن عمران العجلی است و او از ابن سنان بلاواسطه نقل میکند.این روایت در رجال کشی،
(📚اختیار معرفة الرجال ، ص ٣.)
از طریق محمد بن حمران العجلی نقل شده که این نقل هم اشتباه است چون شخصی به این نام در کتب رجال وجود ندارد.
🔸مثال چهارم عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا، عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ، عَنِ ابْنِ مَحْبُوبٍ، عَنْ نَصْرِ بْنِ إِسْحَاقَ الْكُوفِيِّ، عَنْ عَبَّادِ بْنِ حَبِيبٍ، قَالَ:سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ عَلَيْهِ السَّلَامُ يَقُولُ: شِرَاءُ الْحِنْطَةِ يَنْفِي الْفَقْرَ، وَ شِرَاءُالدَّقِيقِ يُنْشِئُ الْفَقْرَ، وَ شِرَاءُ الْخُبْزِ مَحْق.
📚کافی ، ج ١٠ ص ٦٣
همین روایت را مرحوم شیخ طوسی در کتاب التهذیب از 《عائذ بن جندب》نقل کرده است.
📚 تهذیب الاحکام ، ج ٧ ص ١٦٢
که این نقل هم اشتباه است. احتمال صحیح ، تصحیف 《عائذ بن حبیب》به 《عباد بن حبیب》 در کافی یا 《عائذ بن جندب》در تهذیب الاحکام میباشد که وی از رواة معروف عامه است.
ابن سعد درباره وی میگوید: « عائذ بن حبیب بیاع الهروی روی یکنی ابااحمد و هو مولی لبنی عبس ...کان ثقة انشاءالله»
📚الطبقات الکبری ، ج ٦ ص ٣٦٦
ابنعدی در الکامل فی الضعفاء درباره او میگوید: «عائذ بن حبیب یکنی ابااحمد حدثنا علان حدثنا ابن أبی مریم سمعت یحیی یقول عائذ بن حبیب ثقة»
📚الکامل فی الضعفاء ، ج ٥ ص ٣٥٥
بنابراین،《عائذ بن حبیب》 راوی شناخته شده ای است .مرحوم شیخ طوسی نیز دو روایت با عنوان عائذ بن حبیب نقل کرده است.
📚تهذیب الاحکام ، ج ٨ ص ١١٠ ح ٣٧٨ و ج ٩ ص ١٨٣ ح ٧٣٨، لذا با توجه به این شواهد مشخص میشود که 《عائذ بن حبیب》 صحیح است.
🔸مثال پنجم مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيى، عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ، عَنِ ابْنِ فَضَّالٍ، عَنْ يُونُسَ بْنِ يَعْقُوبَ، عَنْ خَالِهِ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ عَبْدِ الرَّحْمنِ، عَنْ سَعِيدٍ السَّمَّانِ، قَالَ:كُنْتُ أَحُجُّ فِي كُلِّ سَنَةٍ، فَلَمَّا كَانَ فِي سَنَةٍ شَدِيدَةٍ أَصَابَ النَّاسَ فِيهَا جَهْد.
📚 کافی ، ج ٨ ص ١٩١
در این سند 《عبدالله بن عبدالرحمن》، دایی یونس بن یعقوب معرفی شدهاست درحالیکه در ترجمه یونس در فهرست نجاشی چنین آمده: «أمه منیة بنت عمار بن أبی معاویه الدهنی اخت معاویه بن عمار».
📚 رجال نجاشی ، ص ٤٤٦ مدخل ١٢٠٧
بنابراین بین نقل نجاشی که دایی یونس بن یعقوب را معاویة بن عمار و سند روایت که دایی وی را عبدالله بن عبدالرحمن معرفی کرده اند تنافی وجود دارد.
📌ادامه دارد...
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
📲 ثواب انتشار این پیام با شما📿
کانال درس رجال استاد سید محمد جواد سید شبیری
https://eitaa.com/joinchat/3382378498C19ca80d707
https://t.me/rejal_shobeiri