روشنگر مدیا
🌀احزاب سیاسی صوفی در افغانستان
👈حزب «محاذ ملی» از فرقه «قادریه»
📝با تغییر نظام از سلطنت به جمهوری به وسیله کودتای داوودخان علیه محمدظاهرشاه در سال 1973، شرایط تغییر کرد و فرقههای #نقشبندیه، #قادریه و همگام با سایرین به تأسیس سازمان ها و #احزاب_سیاسی اقدام کردند.
↩️#حزبـمحاذملی، درواقع تجلی سیاسی #تصوف قادریه است که به وسیله پیرهای گیلانی رهبری می شود. این #حزب توسط «پیرسید احمد گیلانی »(مؤسس قادریه و) از بستگان سببی محمدظاهرشاه، آخرین پادشاه افغانستان تأسیس شده است.
📌محاذ ملی با هدف بازگرداندن نظام #سلطنت به #افغانستان پدید آمده است؛ زیرا گیلانیها امیدشان را در بازگشت نظام سلطنت از دست نداده و امیدوار بودند تا موقعیت از دست رفتهشان را در بالاترین مراتب #قدرت بازیابند.
✍️«سیدهادی خسروشاهی » در رابطه با هویت گیلانی و #محاذملی مینویسد: «سیداحمد گیلانی، رهبری محاذ ملی را برعهده دارد. وی از علمای مذهبی #افغان است و در سیاست ملیگرا و در#تصوف منسوب به سلسله [فرقه]قادریه است. حزب وی درواقع ایدئولوژی ظاهری ندارد و مکتبی است کهبه محافظه کاری معروف است. به دلیل نسبت سببی با #ظاهرشاه در میان گروه های انقلابی اعتبار و موقعیت بالایی ندارد. وی هوادار سیاست ملایم با شرق و غرب است و می خواهد در کشور ،نظامی استقرار یابد که با غرب رابطه ای خوب داشته باشد.
➕پیرسید #احمدگیلانی، محاذ ملی را به عنوان حزبی قانونی در وزارت عدلیه #افغانستان ثبت کرد اما خود به دلیل کهولت سن، #سیاست را ترک گفت و آن را به فرزندانش سید اسحاق و فاطمه گیلانی واگذار کرد.
📘برگرفته از: جریان شناسی فکر ی-سیاسی تصوف در افغاوستان، حسین زحمتکش و امان ا... شفایی
@Feraghvaadyan
🔺کارکردهای عضو برای فرقهها
1️⃣ شمار پیروان، ابزاری برای اعمال قدرت
تعداد بالای اعضا، ظرفیت چانهزنی و اعمال #قدرت را در اختیار سرکردگان قرار میدهد. آنها به پشتوانه شمار انبوه اعضا، با دستگاههای مسئول و دولتها وارد مذاکره و چانهزنی شده و بعضی مواقع، حتی ارعاب و تهدید مخالفان را در دستورکار خود قرار میدهند. مصادیق زیادی از این اعمال #نفوذ به ویژه در #جریانهای_فرقهای خارج از کشور، مانند برخی فرقههای #مسیحیت تبشیری(جریان صهیونیسم مسیحی) وجود دارد. نفوذ جریانهای مزبور بهویژه تفکر اوانجلیکایی در دستگاه سیاسی ایالاتمتحده، در اسناد بسیاری آشکار شدهاست.
2️⃣ قدرت نفوذ و دسترسی بیشتر
یکی از کارکردهای پیروان برای تشکیلات #فرقه، استفاده از دسترسیهای پیروان در مراکز مختلف است. هر یک از اعضا در یکی از دوایر دولتی یا خصوصی، مشغول به کار بوده و رابطه مرید و مرادی و اعتقاد به جایگاه معنوی سرکرده فرقه، اقتضا دارد که مریدان، مطیع فرقه باشند. به این ترتیب، تشکیلات #فرقه با شناسایی اعضای منتفذ و بهرهگیری از ایشان، اهداف فرقه را پیش میبرد.
@Feraghvaadyan
ارعاب و تهدید، ابزار فرقهها
✍️یکی از کارآمدترین روشهای فرقهها برای نگهداشتن اعضا، ترساندن آنها است. این ارعاب وجوه مختلفی از نوع #ماورایی و #الهیاتی گرفته تا #حذف_فیزیکی و #شکنجههای روانی و جسمی را در بر میگیرد.
⚠️همیشه این تردید وجود دارد که در صورت عدم پذیرش تعالیم فرقه، عواقب وخیم مادی و معنوی در انتظار اعضا باشد. رهبران فرقه نیاز دارند افراد را وادارند تا باور کنند که هیچ جای دیگری نمیتوانند رستگار شوند و اگر زمانی #فرقه را ترک کنند، به سوی بدبختی خواهند رفت. این ساز و کار کنترل، بر پایه #ترس طراحی شده است تا افراد را در فرقه نگه دارد و به رهبران فرقه #قدرت عظیمی در برابر اعضا بدهد.
🔘#انحصارگرایی به عنوان یک تهدید به کار برده میشود و رفتار اعضا را از طریق ترس کنترل میکند. برخی از فرقهها اعضای خود را از خطر بزرگی بیم میدهند که آن را خطر #حیوانیت مینامند. آنها همواره به اعضای فرقه تلقین میکنند که بیرونیها مشتی حیوان بیشتر نیستند و شما هم اگر روزی از گروه جدا شوید، عاقبتتان مثل آنها خواهد شد.
💣درست همانطور که #بمباران_محبت اولیه موجب میشود که احساس گرمی، پذیرش و ارزشمند بودن در وجود فرد بیدار شود، محکوم شدن از طرف گروه و ترس و تهدید، اعضا را مملو از حس تردید نسبت به خود، گناه و شرمساری مینماید.¹ از طریق اینگونه سوءاستفاده روانی، افراد متقاعد میشوند که آنان تنها در صورتی نجات خواهند یافت که در داخل گروه بمانند.
۱.مارتا سینگر، فرقهها در میان ما، صفحه ۱۵۷.
🆔 @RoshangarMedia