eitaa logo
روزنه
6.2هزار دنبال‌کننده
4.1هزار عکس
2.1هزار ویدیو
256 فایل
دریچه ای به تاریخ، سیاست و اندیشه دینی معاصر ارتباط با ادمین @M_shahidani
مشاهده در ایتا
دانلود
خبرگزاری قرآنی ایکنا به محل رپرتاژ اخبار جناب آقای هادوی تبدیل شده است!! @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 «خبرگزاری بین المللی قرآنی ایکنا» ظاهرا باید در موضوع قرآن کریم فعال باشد اما تقریبا از بدو تأسیس تا کنون به محلی برای رپرتاژ اخبار شخصی مربوط به جناب آقای از سران تشکل حوزوی موسوم به تبدیل شده است. به عنوان نمونه در آستانه ۱۷ ربیع٬ در خبری با عنوان «برگزاری جشن میلاد پیامبر(ص) از سوی مراجع م علما» بعد از معرفی مراسم مربوط به دفتر حضرت آیت الله مکارم٬ مراسم دفتر آقای هادوی تبلیغ شده و پس از آن مراسم حرم مطهر ذکر شده است! تیتر جهت دار مندرج در خبر که جناب آقای هادوی را ذیل عنوان مراجع و علما مطرح کرده٬ بسیار ناشیانه انتخاب شده است. گفتنی است سران تشکل اکنون با چالش مواجه هستند و این قبیل خبرسازی ها گمانه های چنین مساله ای را افزایش می دهد! مدتی است که برخی از سران نشست اقدام به و نموده اند که با وجود حیات اساتید آنان و مراجع عظام طراز اول قم و نجف٬ این اقدامات نوعی محسوب می شود و طبعا موجب بروز واکنش ها و حساسیت های منفی در دل حوزه علمیه قم شده است. خبر مربوط به آقای هادوی را در لینک ذیل بخوانید:👇 http://yon.ir/xDNdA @rozaneebefarda
هدایت شده از حوزه تراز انقلاب اسلامی(حتا)
" " و " " و بازتولید ادبیات دوران استعمار در حوزه‌های علمیه و تئوری‌پردازی در جهت و ، مهمترین راهبرد دشمن در پایان دهه چهارم استقرار جمهوری اسلامی است که در قالب ایجاد تشکل‌ها، موسسات، رسانه‌ها و محفل‌های به ظاهر حوزوی نمودار گشته است. یکی از این تشکلها""می باشد که با بررسی مواضع و عملکرد سران این تشکل می توان به نکات ذیل اشاره کرد: ◇مخالفت با اجرای هر نوع تغییر و تحول در حوزه به نام دفاع و صیانت از سنتهای حوزه ◇دنبال کردن جدایی حوزه از با نام دفاع از با تایید علوم انسانی غربی و عدم ورود دین در این حوزه ها ◇راه‌اندازی مدیریت در سایه و تضعیف نهادهای اصیل و معتبر حوزوی و ایجاد جبهه بندی در برابر ◇ایجاد انشقاق در بدنه حوزه و تلاش در جهت ایجاد اختلاف در و بدست گرفتن مدیریت حوزه ◇سیاسی کاری و برگزاری جلسات با برخی افراد و جریانهای سیاسی و دولتی ها علیرغم شعار های مطرح شده سران ◇برخورد دوگانه با مراجع معظم تقلید ‌ ◇اعمال سلایق سیاسی در اختصاص امکانات عمومی به و و دادن امتیازات خاص به اساتید مدنظر خود در سطوح عالی ◇استفاده از شرایط سخت اقتصادی طلاب و جذب آنان در جهت رسیدن به اهداف خود ◇تلاش برای تشویق اساتید برای رونق دادن به حوزه نجف ◇ارتباط وسیع برخی سران آن تشکل خاص با و جریان‌های معاند ◇ و غصب شئون تاریخی مرجعیت ●مدتی است که برخی از سران نشست در و با وجود حیات اساتید آنان و مراجع عظام طراز اول قم و نجف٬ نوعی محسوب شده و این اقدام برخی از اهداف سران این نشست را برملا می کند. ◇حمایت از جریان رسانه‌ای افراطی و انحرافی که اهانت‌های مکرر به ساحت مقدس‌ترین مراجع عظام تقلید را در پرونده دارد. ● یکی از این افراد است که حمایت رسانه ای نشست را انجام می دهد. او در سال ۱۳۸۱ در جریان اعتراض‌های دانشجویی بازداشت شد که در بند ۲۰۹ زندان اوین بسر برد. همچنین در آذر ماه ۱۳۸۳ به اتهام وبلاگ‌نویسی توسط نهادهای امنیتی قم بازداشت شد که پس از آزادی، در سال ۱۳۸۴ به جرم توهین به رئیس جمهور وقت و رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام در دادگاه عمومی تبرئه شد اما شعبه اول دادگاه انقلاب قم او را به یک سال حبس محکوم کرد. این حکم به اتهام توهین به رهبری و تبلیغ علیه نظام بود. ●آنچه که مشخص است این است که در بین اعضای نشست دوره ای اساتید اختلاف هایی در اهداف و نحوه عملکرد نشست دارند و از جنبه های مختلف یکدست نیستند و ممکن است رفتارهای غلط این افراد، حتی با حسن نیت و از سر دلسوزی انجام گیرد و اشکال در ضعف بصیرت و دشمن شناسی است.‌ واقعیت این است برخی از سران این نشست از ظرفیت و جایگاه اساتید و برخی مراجع در جهت رسیدن به اهداف خود( مرجع سازی و بدست گرفتن مدیریت حوزه و ...) سوء استفاده می کنند. ■پیشنهاد می شود که این اساتید به رفتارها و تناقض گویی های سران نشست و عملکرد دو گانه آنان که در راستای طرح های انگلیسی با هدف انشقاق و ایجاد تفرقه در حوزه و به حاشیه بردن اسلام سیاسی می باشد تامل کنند و مهره بازی این افراد نشوند. ■امید است که مسئولان حوزوی خلاء موجود در بخش اساتید سطوح عالی و سازماندهی دروس و حمایتهای مالی و معنوی از آنان را برطرف کنند و ظرفیتهای درون حوزه را در این موضوع فعالتر کنند و حمایتهای مالی و معنوی افراد و برخی بیوت از تشکل را بر اساس رعایت اصل عدالت و به صورت سازمان دهی شده و ساختامند در درون حوزه پیگیری کنند تا این حمایتها در راستای اهداف برخی از افراد فرصت طلب و نفوذی قرار نگیرد. ■همچنین لازم است و تقویت شود و نظرات صحیح و درخواستهای به حق اساتید و طلاب به صورت سازماندهی شده و یکپارچه در درون حوزه پیگیری شود و اجازه سوءاستفاده داده نشود. @hawzah_enghelabi
هدایت شده از حوزه تراز انقلاب اسلامی(حتا)
" واقعیت های " و بازتولید ادبیات دوران استعمار در حوزه‌های علمیه و تئوری‌پردازی در جهت و ، مهمترین راهبرد دشمن در پایان دهه چهارم استقرار جمهوری اسلامی است که در قالب ایجاد تشکل‌ها، موسسات، رسانه‌ها و محفل‌های به ظاهر حوزوی نمودار گشته است. یکی از این تشکلها""می باشد که با بررسی مواضع و عملکرد و سران این تشکل می توان به نکات ذیل اشاره کرد: ◇مخالفت با اجرای هر نوع تغییر و تحول در حوزه به نام دفاع و صیانت از سنتهای حوزه ◇دنبال کردن جدایی حوزه از با نام دفاع از با تایید علوم انسانی غربی و عدم ورود دین در این حوزه ها ◇راه‌اندازی مدیریت در سایه و تضعیف نهادهای اصیل و معتبر حوزوی و ایجاد جبهه بندی در برابر ◇ایجاد انشقاق در بدنه حوزه و تلاش در جهت ایجاد اختلاف در و بدست گرفتن مدیریت حوزه ◇سیاسی کاری و برگزاری جلسات با برخی افراد و جریانهای سیاسی و دولتی ها علیرغم شعار های مطرح شده سران ◇برخورد دوگانه با مراجع معظم تقلید ‌ ◇اعمال سلایق سیاسی در اختصاص امکانات عمومی به و و دادن امتیازات خاص به اساتید مدنظر خود در سطوح عالی ◇استفاده از شرایط سخت اقتصادی طلاب و جذب آنان در جهت رسیدن به اهداف خود ◇تلاش برای تشویق اساتید برای رونق دادن به حوزه نجف ◇ارتباط وسیع برخی سران آن تشکل خاص با و جریان‌های معاند ◇ و غصب شئون تاریخی مرجعیت ●مدتی است که برخی از سران نشست در و با وجود حیات اساتید آنان و مراجع عظام طراز اول قم و نجف٬ نوعی کرده و این اقدام، برخی از اهداف سران این نشست را برملا می کند. ◇حمایت از جریان رسانه‌ای افراطی و انحرافی که اهانت‌های مکرر به ساحت مقدس‌ترین مراجع عظام تقلید را در پرونده دارد. ● یکی از این افراد است که حمایت رسانه ای نشست را انجام می دهد. او در سال ۱۳۸۱ در جریان اعتراض‌های دانشجویی بازداشت شد که در بند ۲۰۹ زندان اوین بسر برد. همچنین در آذر ماه ۱۳۸۳ به اتهام وبلاگ‌نویسی توسط نهادهای امنیتی قم بازداشت شد که پس از آزادی، در سال ۱۳۸۴ به جرم توهین به رئیس جمهور وقت و رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام در دادگاه عمومی تبرئه شد اما شعبه اول دادگاه انقلاب قم او را به یک سال حبس محکوم کرد. این حکم به اتهام توهین به رهبری و تبلیغ علیه نظام بود. @hawzah_enghelabi
آیا مرجعیت گریزی، واقعا سیره سلف صالح بوده یا اصرار بر آن، ناشی از بی اطلاعی است؟! @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 یکی از فضلای جوان که مدتی است تدریس درس خارج نیز شروع فرموده، در یادداشتی، انتقاد به پدیده را ناشی کم اطلاعی از تاریخ فقه معاصر دانسته و چنین نوشته اند:👇 بی اطلاعی! اخیرا برخی از کانال های کم اطلاع یا جهت دار اشکال کرده‌اند که "چرا" برخی از اساتید و فقهای طبقه دوم حوزه با وجود طبقه اول(مراجع موجود) اقدام به پاسخگویی به استفتاءات کرده و تلویحا در صدد مرجعیت هستند... مراجعه به تاریخ فقه معاصر به روشنی دلالت می کند که منشأ این اشکال بی اطلاعی است چراکه بسیاری از مراجع موجود و محترم فعلی هم با وجود حیات مراجع طبقه قبل خویش اقدام به تأسیس دفتر و پاسخ به استفتاءات کرده و حتی رساله منتشر نموده اند... بعنوان نمونه پس از ارتحال حضرت امام خمینی بسیاری از مقلدان ایشان به حضرات آیات عظام فاضل لنکرانی ره خامنه‌ای، صانعی و.. مراجعه کرده و این بزرگواران با وجود حیات حضرات آیات عظام خوئی، گلپایگانی و اراکی افتا می کردند و پس از ارتحال حضرت آیت الله العظمی خوئی بسیاری از مقلدان ایشان به حضرات آیات عظام سیستانی و تبریزی و وحید خراسانی مراجعه کرده و این بزرگواران با وجود حیات حضرات آیات عظام گلپایگانی و اراکی افتا می کردند... نگارنده به خوبی چاپ اول رساله توضیح المسائل آیت الله مکارم شیرازی را به خاطر دارد که در زمان حیات مرحوم آیت الله العظمی اراکی منتشر شده بود... خلاصه بدعتی اتفاق نیفتاده است و سیره مسلمی نقض نشده است ! از نظر ادله شرعی هم که رعایت طبقات الفقهاء دلیل ندارد. البته که هرکس بخواهد از فقیهی تقلید کند باید بوسیله دلایل معتبر شرعی_که در رساله ها و استفتاءات آمده _صلاحیت او را برای افتا احراز کند و به صرف اعلام مرجعیت توسط عالمی نمی توان از او تقلید کرد... لکن این بحث دیگری است... 98/2/28 🔶حاشیه روزنه ۱)نگارنده محترم مشخص نکرده که مراد از «تاریخ فقه معاصر» دقیقا شامل چه بازه زمانی است و آیا ایشان بزرگانی چون آیات بروجردی، امام خمینی، خوانساری، بهجت، و بسیار دیگر را، در جرگه فقهای معاصر که از پذیرش مرجعیت استنکاف شدید داشته اند قبول دارند؟! ۲)حکمت این سنخ مواجه با مقوله مرجعیت چیست؟؟ آیا مطالبه استمرار این سیره مقدس، که از قضا دقیقا مبتنی بر داده های متقن تاریخی است، باید تخطئه شود یا قابل تقدیر است؟ ۳) داده های مندرج در این یادداشت مختصر، به غایت غیردقیق است و این مطلب را به مخاطب منتقل می کند که افراد مذکور العیاذبالله از سیره قطعیه مراجع ماضین مبنی بر ، پیروی ننموده اند. طبعا به این سهولت نمی توان چنان نسبتی را بدان بزرگان داد لذا در تحلیل این داده ها، بر فرض صحت و دقت، باید راه دیگری پیمود. ۴) بعد از ارتحال امام خمینی در سال ۶۸، تاریخ سراغ ندارد «بسیاری از مقلدان ایشان در زمان حیات آیت الله گلپایگانی به مقام معظم رهبری مراجعه» و ایشان در مقام مرجعیت و افتا پذیرا شده باشند! بلکه ارتحال آیت‌الله خویی در سال ۷۱، آیت‌الله گلپایگانی در آذر ۷۲ و ارتحال آیت‌الله اراکی در آذر ۷۳، واقع شد و بعد از آن بود که جامعه مدرسین قم در طی اطلاعیه‌ای اسامی هفت نفر از علمای کشور را به عنوان مراجع جایزالتقلید اعلام کرد؛ اسامی حضرات آیات خامنه‌ای، فاضل لنکرانی، میرزا جواد آقا تبریزی، محمدتقی بهجت، حسین وحید خراسانی، سید موسی شبیری زنجانی و ناصر مکارم شیرازی در لیست مورد نظر این نهاد اصیل حوزوی به چشم می‌خورد. بعد‌تر نام آیات سیستانی و صافی گلپایگانی نیز بدان افزوده شد. ۶) برخورد مقام معظم رهبری با این اتفاق را بار دیگر باید مطالعه کرد؛ تذکر دادن به وجود بزرگان دیگری که معلوم شد آیت الله سیستانی مراد بوده و اعلام رسمی استنکاف از پذیرش امر مرجعیت در داخل ایران. مرجعیت گریزی مقام معظم رهبری و حفظ شأن و منزلت مراجع اسن و اقدم موجب شده که از سال ۷۳ تا کنون از استنکاف ورزند و نشان دهند که در عمل به دقائق اخلاقی در عرصه مرجعیت، واقف و حساس اند. ۵) پیرامون سایر گزاره های یادداشت فوق نیز گفتنی هایی هست که از حوصله این یادداشت خارج است و ای بسا در آتیه، در قالب مطالب مستقل دیگر بدان بپردازیم. انشالله @rozaneebefarda
هدایت شده از روزنه
آیا مرجعیت گریزی، واقعا سیره سلف صالح بوده یا اصرار بر آن، ناشی از بی اطلاعی است؟! @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 یکی از فضلای جوان که مدتی است تدریس درس خارج نیز شروع فرموده، در یادداشتی، انتقاد به پدیده را ناشی کم اطلاعی از تاریخ فقه معاصر دانسته و چنین نوشته اند:👇 بی اطلاعی! اخیرا برخی از کانال های کم اطلاع یا جهت دار اشکال کرده‌اند که "چرا" برخی از اساتید و فقهای طبقه دوم حوزه با وجود طبقه اول(مراجع موجود) اقدام به پاسخگویی به استفتاءات کرده و تلویحا در صدد مرجعیت هستند... مراجعه به تاریخ فقه معاصر به روشنی دلالت می کند که منشأ این اشکال بی اطلاعی است چراکه بسیاری از مراجع موجود و محترم فعلی هم با وجود حیات مراجع طبقه قبل خویش اقدام به تأسیس دفتر و پاسخ به استفتاءات کرده و حتی رساله منتشر نموده اند... بعنوان نمونه پس از ارتحال حضرت امام خمینی بسیاری از مقلدان ایشان به حضرات آیات عظام فاضل لنکرانی ره خامنه‌ای، صانعی و.. مراجعه کرده و این بزرگواران با وجود حیات حضرات آیات عظام خوئی، گلپایگانی و اراکی افتا می کردند و پس از ارتحال حضرت آیت الله العظمی خوئی بسیاری از مقلدان ایشان به حضرات آیات عظام سیستانی و تبریزی و وحید خراسانی مراجعه کرده و این بزرگواران با وجود حیات حضرات آیات عظام گلپایگانی و اراکی افتا می کردند... نگارنده به خوبی چاپ اول رساله توضیح المسائل آیت الله مکارم شیرازی را به خاطر دارد که در زمان حیات مرحوم آیت الله العظمی اراکی منتشر شده بود... خلاصه بدعتی اتفاق نیفتاده است و سیره مسلمی نقض نشده است ! از نظر ادله شرعی هم که رعایت طبقات الفقهاء دلیل ندارد. البته که هرکس بخواهد از فقیهی تقلید کند باید بوسیله دلایل معتبر شرعی_که در رساله ها و استفتاءات آمده _صلاحیت او را برای افتا احراز کند و به صرف اعلام مرجعیت توسط عالمی نمی توان از او تقلید کرد... لکن این بحث دیگری است... 98/2/28 🔶حاشیه روزنه ۱)نگارنده محترم مشخص نکرده که مراد از «تاریخ فقه معاصر» دقیقا شامل چه بازه زمانی است و آیا ایشان بزرگانی چون آیات بروجردی، امام خمینی، خوانساری، بهجت، و بسیار دیگر را، در جرگه فقهای معاصر که از پذیرش مرجعیت استنکاف شدید داشته اند قبول دارند؟! ۲)حکمت این سنخ مواجه با مقوله مرجعیت چیست؟؟ آیا مطالبه استمرار این سیره مقدس، که از قضا دقیقا مبتنی بر داده های متقن تاریخی است، باید تخطئه شود یا قابل تقدیر است؟ ۳) داده های مندرج در این یادداشت مختصر، به غایت غیردقیق است و این مطلب را به مخاطب منتقل می کند که افراد مذکور العیاذبالله از سیره قطعیه مراجع ماضین مبنی بر ، پیروی ننموده اند. طبعا به این سهولت نمی توان چنان نسبتی را بدان بزرگان داد لذا در تحلیل این داده ها، بر فرض صحت و دقت، باید راه دیگری پیمود. ۴) بعد از ارتحال امام خمینی در سال ۶۸، تاریخ سراغ ندارد «بسیاری از مقلدان ایشان در زمان حیات آیت الله گلپایگانی به مقام معظم رهبری مراجعه» و ایشان در مقام مرجعیت و افتا پذیرا شده باشند! بلکه ارتحال آیت‌الله خویی در سال ۷۱، آیت‌الله گلپایگانی در آذر ۷۲ و ارتحال آیت‌الله اراکی در آذر ۷۳، واقع شد و بعد از آن بود که جامعه مدرسین قم در طی اطلاعیه‌ای اسامی هفت نفر از علمای کشور را به عنوان مراجع جایزالتقلید اعلام کرد؛ اسامی حضرات آیات خامنه‌ای، فاضل لنکرانی، میرزا جواد آقا تبریزی، محمدتقی بهجت، حسین وحید خراسانی، سید موسی شبیری زنجانی و ناصر مکارم شیرازی در لیست مورد نظر این نهاد اصیل حوزوی به چشم می‌خورد. بعد‌تر نام آیات سیستانی و صافی گلپایگانی نیز بدان افزوده شد. ۶) برخورد مقام معظم رهبری با این اتفاق را بار دیگر باید مطالعه کرد؛ تذکر دادن به وجود بزرگان دیگری که معلوم شد آیت الله سیستانی مراد بوده و اعلام رسمی استنکاف از پذیرش امر مرجعیت در داخل ایران. مرجعیت گریزی مقام معظم رهبری و حفظ شأن و منزلت مراجع اسن و اقدم موجب شده که از سال ۷۳ تا کنون از استنکاف ورزند و نشان دهند که در عمل به دقائق اخلاقی در عرصه مرجعیت، واقف و حساس اند. ۵) پیرامون سایر گزاره های یادداشت فوق نیز گفتنی هایی هست که از حوصله این یادداشت خارج است و ای بسا در آتیه، در قالب مطالب مستقل دیگر بدان بپردازیم. انشالله @rozaneebefarda
نشست اساتید؛ بدیل یا بدل 💥اختصاصی/پست ویژه @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 🔹پس از ناتمام ماندن طرح اصلاحات حوزه در سال 1328 توسط امام خمینی و جمعی از فضلای حوزه قم (از جمله آیات سید احمد شبیری زنجانی، مرتضی حائری، باقر سلطانی)، تا مدتها بحث تحول در ساختار مدیریتی و آموزشی حوزه علمیه قم متوقف ماند. گرچه مدتی بعد به اصرار شخص آیت‌الله بروجردی، اطرافیان وی که پیشتر موجب شکست اصلاحات شده بودند مجبور به اعمال تغییراتی در وضعیت نهاد روحانیت شدند اما هرگز آن هسته اولیه از فضلای قم، در گرد این تحولات موردی (از جمله سلسله مراتب پرداخت شهریه بر اساس امتحانات علمی) جمع نشدند و نهاد روحانیت از یک تحول بنیادین عقب نگه داشته شد.(ن.ک: صحیفه امام، ج1، ص 28 به بعد؛ نقد عمر، صص 106-102؛ مفاخر اسلام، ج 13، ص 20 به بعد) 🔸 در نتیجه جمع محدودی از اطرافیان آیت‌الله بروجردی، دو نسل از فضلای حوزه علمیه قم، و از عرصه‌های مدیریتی و سیاستگذاری حوزه حذف شدند که در نسل نخست می‌توان به امام و مرحوم حائری اشاره کرد و در نسل دوم از تحول خواهان، بزرگانی مانند مطهری و بهشتی قابل ذکرند. این دو آنچنان از سرکوب تحول‌خواهی ضربه خوردند که یکی ره تهران و دانشگاه را پیش گرفت و دیگری به فکر خدمت در خارج از ایران افتاد و راهی آلمان شد. 🔹بعد از ارتحال آیت‌الله العظمی بروجردی (فقیه جهان‌اندیش و تحول‌خواه که در حصر برخی متحجرین قرار داشت)، برای ایجاد ساختارهای تحول‌خواهانه حوزوی در سطح اساتید طراز اول قم روزنه امیدی گشوده شد. تشکیل گروه مخفی یازده نفره به ایجاد تشکیلاتی قویم و روزآمد منجر شد که به فاصله مدتی کوتاهی، عالی‌ترین اساتید حوزه را در خود جمع کرد و به حق عصاره حوزه قم قلمداد شد. 🔸جایگاه ویژه موجب شد که از یک سو در تحول ساختار مدیریتی و آموزشی حوزه قدم بردارد و از دیگر سو، به ابعاد سیاسی و مبارزاتی حوزه نیز انسجام بخشد. تجربه موفق این تشکیلات در دهه پنجاه، موقعیت ممتازی را فراهم آورد که تا کنون باقی و برقرار مانده است. گرچه به فراخور شرایط و اقتضائات خاص و تلاش ناکام برخی از درون و بیرون، موجب شدت و ضعف نقش آفرینی این تشکیلات حوزوی در دهه اخیر گردید اما همچنان مردم، سیاسیون ارشد و حوزویان ایرانی، جامعه مدرسین را به عنوان قدیمی‌ترین، معتبرترین و کارآمدترین تشکیلات حوزوی می‌شناسند. 🔹اعلان عدم صلاحیت مرجعیت آقای شریعتمداری پس از کشف همراهی با کودتای نوژه، آنقدر اهمیت داشت که در منشور روحانیت امام به عنوان یکی از خدمات ماندگار این تشکیلات بدان اشاره شده است. کاری که بعداً با اعلان عدم صلاحیت مرجعیت آقای صانعی در دهه هشتاد تکرار شد. اعلان لیست مراجع جائزالتقلید بعد از ارتحال آیت‌الله‌العظمی اراکی در پائیز 73، از جمله اقدامات تاریخی جامعه مدرسین در پیشگیری از تکثر و تضعیف نهاد مرجعیت شیعی در حوزه قم بود که کارکرد این تشکل حوزوی را صدچندان کرد. 🔸بعد از این دوره، دشمنی‌های دیرینه با این نهاد اصیل شدت بیشتری یافت؛ گذشته از تضعیف کلامی (از محافل رسانه‌ای و سیاسی گرفته تا برخی محافل درون حوزوی)، اقداماتی عملی برای محدودسازی اقتدار حوزوی جامعه مدرسین پی‌ریزی شد. تشکیل مجمع محققین و مدرسین در فضای دولت اصلاحات، برجسته‌ترین اقدام سازمان‌یافته در جهت تضعیف جامعه مدرسین بود که با توجه به خاستگاه سیاسی صرف و ضعف شدید بنیه علمی بنیان‌گذاران آن، نتوانست در بدنه حوزه راهی باز کند و در حد یک حزب سیاسی کوچک یا یک تشکل صنفی کم‌اثر، ادامه حیات داد تا آنکه با نقش‌آفرینی آشکار در ماجرای ، عملاً آخرین میخ برتابوت این گروه کوبیده شد.  🔸به موازات شکست پروژه مجمع محققین، پروژه دیگری در قم تدارک یافت که اینبار ظاهراً با خاستگاه کاملاً حوزوی و با شعار پیگیری مطالبات معیشتی و صنفی اساتید حوزه قم ایجاد شده بود. این تشکیلات نوپدید که افراد مختلفی خود را مؤسس آن معرفی کرده‌اند، بعد از مدتی با عنوان خود را معرفی نمود و با توزیع مبالغی پول به صورت ماهیانه، کار خود را در دل حوزه توسعه داد. با گذشت پانزده سال از تشکیل این مجموعه صنفی، حالا زمزمه‌هایی مبنی بر سیاستگذاری کلان برای حوزه و اظهارنظر پیرامون مناسبات حوزه و نظام اسلامی و مسئله آینده مرجعیت شیعه، از برخی سران و اعضای ارشد  به گوش می‌رسد. 🔹ورود زودهنگام برخی اعضای ارشد به عرصه (با ، پخش مبالغی به نام افراد خاص، تأسیس دفتر، ایجاد سامانه دریافت وجوهات و پاسخ به استفتائات) نیز مزید بر علت شده و گمانه‌های پیش‌گفته مبنی بر تلاش این تشکل برای ایفای نقل برای جامعه مدرسین را به واقعیت نزدیک‌تر ساخت. ادامه👇 https://eitaa.com/rozaneebefarda/1301 @rozaneebefarda