eitaa logo
روزنه
6.2هزار دنبال‌کننده
3.9هزار عکس
1.9هزار ویدیو
246 فایل
دریچه ای به تاریخ، سیاست و اندیشه دینی معاصر ارتباط با ادمین @M_shahidani
مشاهده در ایتا
دانلود
واکنش حوزویان به سخنان آقای /15 محمد جواد توكلي/دانشيار گروه اقتصاد موسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني (ره) را به گرفته‌اند! @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 [صفحه ۱ از ۵] 🔸 در چهار دهه اخير چند گروه، اقتصاد اسلامي را به شوخي گرفته‌اند. گروه اول كساني‌ هستند كه آگاهي كافي از يافته‌هاي اقتصاد اسلامي ندارند و در نتیجه بر اساس معلومات اندك خود، اقتصاد اسلامي را شوخي مي‌پندارند. نمونه اخيرش، سخنان جناب آقاي سید محمدجواد علوي است كه به واسطه قرائت سطحي كه از اقتصاد اسلامي و متفكرانش به خصوص شهيد صدر دارد، به اقتصاد اسلامي حمله‌ور شده‌اند. در ادامه در مورد ادعاهاي ايشان بيشتر خواهم نوشت. 🔸 اما گروه دوم، سياست‌گذاران اقتصادي كشور مي‌باشند كه اقتصاد اسلامي و رهيافت‌هاي آن را به شوخي گرفته ‌اند. به جرات مي‌توان گفت كه در چهل سال اخير هيچگاه مجالی براي اجراي اقتصاد اسلامي فراهم نبوده است! این افرادی كساني هستند كه تصمیم‌گیری‌های مهم اقتصادی توسط آنان صورت می‌گیرد و آنها، عملا بر اساس همان نسخه‌هاي اقتصاد متعارف، اقتصاد كشور را مديريت كرده و مي‌كنند؛ قسمت طنزآمیز و همچنین تاسف‌برانگیزِ ماجرا هم در اینجاست زیرا در نهايت ناكارامدي اين سياست‌ها را به پاي اقتصاد اسلامي می‌نویسند! 🔸 بايد پرسيد كه چه بخشي از بودجه‌هاي آموزشي و پژوهشي دانشكده‌هاي اقتصاد كشور و مراكز پژوهشي اقتصادي به تحقيقات اقتصاد اسلامي اختصاص يافته است؟ ما چه مقدار از محققان اقتصاد اسلامي حمايت كرد‌ه‌ايم؟ اگر تحليلي سرانگشتي از بودجه اختصاص يافته به اقتصاد اسلامي داشته باشيم، بايد بگوييم تقريبا هيچ! 🔸گروه سوم نيز كساني مي‌باشند كه مجذوب نوعي علم‌گرايي افراطي‌شده اند و اقتصاد را دانشي فني همانند فيزيك و شيمي قلمداد مي‌كنند. آنها نيز اقتصاد اسلامي را به سخره مي‌گيرند چرا كه شدیدا مجذوب سراب علم اقتصاد شده‌اند. اين در حالي است كه خود اقتصاددانان غربي در مورد حتمي بودن قوانين علم اقتصاد ترديد كرده اند! اخيرا هاسمن از نظريه‌پردازان فلسفه اقتصاد، با اتكا به نظريه جان استوارت ميل، قوانين اقتصادي را تنها در حد قواعد تمايل مي‌داند كه از حتميت برخوردار نيست. 🔸 برگردم به گروه اول و امثال جناب آقاي . ايشان در مصاحبه‌اي كه اخيرا داشتند، اقتصاد اسلامي را يك شوخي قلمداد و متاسفانه برداشت‌هايی سطحي از اقتصاد اسلامي و متفكران آن ارائه كردند. ايشان به شكل ضمني چند ادعا را مطرح كردند: 🔻اول اينكه متفكران ما و از جمله متفكران اقتصاد اسلامي تحت تاثير انديشه‌هاي چپ و سوسياليستي بوده‌اند و همين امر باعث گسترش اقتصاد دولتي در جمهوري اسلامي ايران شده است. ايشان حتي شهيد صدر را هم داراي رويكردي سوسياليستي مي‌پندارند و اين ادعا را مستند به نظريه ايشان در مورد مالكيت عمومي زمين مي‌دانند. 🔻دومين ادعاي ايشان اين است كه اقتصاد، محصول سيره عقلا است و نبايد از دين اسلام انتظار ارائه انديشه اقتصادي داشت؛ به همين خاطر چيزي به اسم اقتصاد اسلامي نداريم. 🔻سومين ادعاي ايشان نوعي نگاه مثبت به بانك و نظام بانكداري متعارف است. 🔸اگر بخواهم تحليلي كلي از ديدگاه ايشان داشته باشم باید بگویم ايشان به واسطه نگاه خوشبينانه به اقتصاد بازار آزاد و نگاه منفي به رويكردهاي سوسياليستي، از سمت نظام سوسياليستي به سمت نظام بازار آزاد غش كرده‌اند و ظاهرا تمايل دارند كه از نيز ارائه دهند. @rozaneebefarda
اقتصاد اسلامی را به شوخی گرفته اند! [صفحه ۲ از ۵] اقتصاد اسلامي، نيست؛ مظلوميت عجیب ! 🔸در مورد ادعاي ايشان مبني بر سوسياليستي بودن انديشه‌هاي اقتصاد اسلامي بايد گفت كه اين ادعا از اساس باطل است. زیرا شهيد صدر(ره) به عنوان پدر اقتصاد اسلامي بخش زيادي از كتاب اقتصادنا را به نقد سوسياليسم و كمونيسم اختصاص داده است. دلیل آن نیز واضح می‌باشد زیرا عراق در آن زمان، در معرض انديشه‌هاي سوسياليستي قرار داشت و از همین رو می‌توان گفت اساسا یکی از اهداف عمده ایشان از نگارش این کتاب، مقابله با این جریان فکری در عراق و همچنین سراسر امت اسلامی بود. بحث ايشان در مورد مالكيت عمومي و دولتي اراضي و حصول حق اولويت بهره‌برداري در اثر احياء نيز منطبق بر رویکردی است که ایشان آن را بر اساس استدلال‌های فقهی پذیرفته‌اند. گذشته از آنکه ايشان مالكيت خصوصي زمين را نيز مي‎پذيرند. 🔸اتفاقا برخي يافته‌هاي كنوني در فضاي مطالعات توسعه نيز اين رويكرد را تاييد مي‌كنند كه اراضي عمومي را بايد در مالكيت عموم نگه داشت. منتهي فرق است بين مالكيت عمومي و مالكيت دولت كه در استدلال آقاي علوي، بين آن دو خلط شده است. مناسب است كه به تجربه دهه 1970 چين و انقلاب كشاورزي آن مقطع اشاره كنم؛ چيني ها به جاي واگذاري مالكيت زمين‌هاي بزرگ مشاع كشاورزي به كشاورزان، مديريت آن را واگذار كردند. در نتيجه توليد كشاورزي آنها 4 برابر شد. چيني‌ها رانت زمين را واگذار نكردند- كه سياستي هوشمندانه بود- بلکه زمينه را براي خلاقيت بخش خصوصي فراهم كردند. 🔸در مقابل، ما در تجربه‌ای که از خصوصي‌سازي‌ داشتیم، تحت تاثير انديشه‌هاي بازار و آزادی اقتصادی، مالكيت بسياري از كارخانه‌ها را به قيمت بسيار ناچيز به افراد واگذار كرديم. بسياري از اين افراد به واسطه رانت زمين كارخانه‌ها كه عمدتا در محدوده شهري واقع شده و قيمت زيادي پيدا كرده بودند، متقاضي خريد آنها بودند. نتيجه اين شد كه خصوصي سازي عملا منجر به تعطيلي توليد شد. در يكي از شهرهاي شمالي كشور يك كارخانه نساجي به بخش خصوصي واگذار شد؛ خريداران كارخانه ابتدا كارگران را به بهانه تعديل نيرو اخراج كردند. سپس دستگاه‌ها را به بهانه تعمير به تهران فرستاده و فروختند و در نهايت زمين كارخانه را قطعه بندي كرده و فروختند. نتيجه چه شد؟! اینکه ما به اميد فرار از مشكلات اقتصاد دولتي كلا توليد را قلع و قمع كرديم! @rozaneebefarda
اقتصاد اسلامی را به شوخی گرفته اند! [صفحه ۳ از ۵] سازگاري اقتصاد اسلامي با سيره عقلا 🔸 اينكه گفته شود اقتصاد، محصول سيره عقلا يا انديشه عقلايي است مستلزم فقدان اقتصاد اسلامي نيست؛ وگرنه ما بايد همه مكاتب اقتصادي موجود از مكتب اقتصاد كلاسيك، نئوكلاسيك و نيوكلاسيك گرفته تا مكاتب اقتصاد كينزي، تاريخي آلمان و نهادگرايي را نيز منكر شويم. در اين مكاتب، جهت‌گيريِ ارزشي خاصي نهفته است كه ريشه در مباني ارزش‌شناختي آنها دارد. اين مكاتب، بر اساس نگرش‌هاي متفاوتي نسبت به ارزش‌هاي اقتصادي از جمله عدالت و آزادي بنا شده‌اند. حتي علم اقتصاد كه حاكي از قانونمندي‌هاي حاكم بر رفتارهاي اقتصادي و نظام اقتصادي است نيز از ارزش‌داوري خالي نيست. بنده، بخش زيادي از «كتاب مباني فلسفي و روش‌شناسي اقتصاد» را به چگونگي ورود ارزش‌ها در نظريات اقتصادي اختصاص داده و آن را تبیین کرده‌‌ام( رجوع شود به محمد جواد توكلي، مباني فلسفي و روش شناسي اقتصاد، ص۱۳۹-۲۴۲) 🔸 اقتصاد اسلامي، سيره عقلا را مي‌پذيرد اما براي تكميل منبع عقل ، از يافته‌هاي وحياني هم استفاده مي‌كند. همانگونه كه در بيانات جناب آقای علوي هم آمده، اسلام در برخي موارد سيره عقلا را نمي‌پذيرد هم‌چنان‌که ایشان نیز گفته‌اند که اسلام، سیره عقلا در مورد مشروعیت ربا را مردود دانسته‌ است. البته ايشان مدعي مي‌شوند كه ربا در سيره عقلا هم پذيرفتني نيست؛ بلكه آنچه پذيرفته شده بهره است. ايشان با اشاره به تمايز بين ربا و بهره، اين ادعا را مطرح مي‌كنند كه بهره را عقلا و به تبع، اسلام هم مي‌پذيرد. 🔸 منتها ايشان بين دو مفهوم بهره و عايدي(سود) خلط کرده‌اند. اسلام هيچگاه سود را نفي نكرده است و به تبع در نظريه بانكداري اسلامي نیز هيچگاه گفته نشده است كه صاحبان سرمايه سود كسب نكنند! بلكه عنوان شده كه اگر صاحب سرمايه مي خواهد سود ببرد بايد خود را در معرض ريسك‌هاي بخش واقعي قرار دهد و در نتجیه در سود و زيان شريك باشد. اين همان الگوي مشاركت در سود و زيان PLS است كه در مورد آن كتاب‌هاي زيادي نگاشته شده است. می‌توانید نگاهی به كتاب اخير آقایان دكتر عسگري، محسن خان، و ميراخور در مورد ثبات در تامين مالي اسلامي بیندازیدكه توسط انتشارات معتبر ويلي به زبان انگليسي منتشر شده است.( Hossein Askari et al., The Stability of Islamic Finance_ Creating a Resilient Financial Environment for a Secure Future) در اين كتاب استدلال شده است كه نظام تامين مالي اسلامي باثبات تر از نظام‌ تامين مالي ربوي است. اسلام مقرر داشته چنانچه شما مالكيت پول را در قالب عقد قرض به ديگري منتقل کنید (تمليك بضمان)، عوايد آن نيز به مالك جديد منتقل مي‌شود بنابراین صاحب پول حق تقاضاي سود را نخواهد داشت . @rozaneebefarda
اقتصاد اسلامی را به شوخی گرفته اند! [صفحه ۴ از ۵] مكتب اقتصادي اسلام و آراء شهید صدر 🔸 اسلام انگونه كه شهيد صدر بيان مي‌كنند هيچگاه به دنبال آن نبوده كه علم اقتصاد (به مفهوم اقتصاد اثباتي) ارائه دهد؛ بلكه اسلام نوعي مكتب اقتصادي ارائه مي‌دهد كه بر اساس آن ساختارهاي اقتصادي جامعه بنا شده و در چارچوب آن، رفتارهای اجتماعی شكل مي‌گيرد. سياست‌گذاري‌هاي اقتصادي نيز بخشي از همين مكتب اقتصادي را شكل مي‌دهد. همه مكاتب اقتصادي نسبت به دايره حقوق مالكيت، ميزان مداخله دولت و ارزش‌هاي محوري در نظام اقتصادي از جمله عدالت اقتصادي ديدگاه خاص خود را دارند. 🔸 شهيد صدر در كتاب اقتصادنا آزادي در كادر محدود، مالكيت مختلط و عدالت اجتماعي را به عنوان اصول عام اقتصاد اسلامي معرفي مي‌كنند. (محمد‌باقر صدر، اقتصادنا، ص۲۹۵-۳۰۵) ايشان بر اين نكته تاكيد مي‌كنند كه مكتب اقتصادي و رهيافت‌هاي آن، چارچوب مطالعات علم اقتصاد را مشخص مي‌كند. من در چند مقاله استدلال كرده‌ام كه همين چارچوب‌هاي نهادي مورد پذيرش مكاتب اقتصادي، بر رفتار عاملان اقتصادي اثر مي‌گذارند و از همين ناحيه مي‌توان حتي يافته‌هاي علم اقتصاد را نيز به اسلامي و غيراسلامي تقسيم كرد. (رك: محمد جواد توكلي، «بازخواني رويكرد شهيد صدر در مورد هويت علمي اقتصاد اسلامي»، روش‌شناسی علوم انسانی، ۱۳۹۶، شمارۀ ۹۰، ص۲۱۱-۲۳۶؛ محمد جواد توكلي، «تحلیل انتقادی دوگان اثباتی و هنجاری در اقتصاد (بر اساس آراء شهید صدر)»، مطالعات اقتصاد اسلامي، ۱۳۹۷، شمارۀ ۲۱، ص۱۴۱-۱۶۸؛ محمد جواد توكلي، «بررسی امکان‌پذیری تمایز اقتصاد اسلامی اثباتي و هنجاري»، اقتصاد اسلامي، ۱۳۹۷، شمارۀ ۷۲، ص۵-۳۳) 🔸 تصريح مي‌كند كه اسلام اصالتا مدعي ارائه علم اقتصاد نيست؛ اما حاوي مكتب اقتصادي است. مكتب اقتصادي در ديدگاه شهيد صدر روشي است كه ما بر اساس ارزش عدالت براي اداره اقتصاد جامعه و حل مشكلات آن، بر مي‌گزينيم. مشخص است كه اسلام نیز همانند سایر مکاتب و بلکه بهتر از همه آنها، برداشت خاص خود را از عدالت اقتصادي دارد و از همین رو، راهبردهای آن براي حل مشكلات اقتصادي و سروسامان دادن به اقتصاد جامعه متمايز خواهد بود. براي نمونه، اسلام با ممنوعيت ربا و قمار، به سمت معرفي الگوي مشاركت در سود و زيان در تامين مالي مي‌رود كه الگويي مترقي و پايدار است. 🔸 متاسفانه عملكرد بد نظام بانكي كشور در دهه‌هاي اخير و عدم اصلاح قانون عمليات بانكي بدون ربا باعث شد كه ما از الگوي مشاركت در سود وزيان فاصله گرفته و نتوانيم عمكرد مناسبي در اين حوزه داشته باشيم. اما مشكل آن گونه كه آقاي علوي مي‌گويند به خاطر استفاده از عقود اسلامي نيست؛ بلكه مشكل اين است كه ما ساختار بانكي را از اقتصاد متعارف به عاريه گرفتيم و تنها اصلاحاتی ظاهري در آن ايجاد كرديم. ما چشمان خود را بر خلق پول بانكي كه خلاف عدالت و مولد ناكارآمدي و تورم است، بسته ايم و تنها از ابزار عقود مي‌خواهيم بانكها را كنترل كنيم. 🔸 كاش جناب آقاي علوي كتاب «سرمايه در قرن بيست و يكم» نوشته توماس پيكيتي را مي‌خوانند. پيكيتي در این كتاب استدلال مي‌كند كه نظام سرمايه‌داري عليرغم اينكه نرخ بهره پايينی دارد، عملا به سمت نابرابري توزيعي رفته است. او هشدار مي‌دهد كه اين روند موجب افزايش شكاف طبقاتي و فروپاشي نظام سرمايه‌داري خواهد شد. پيكتي تنها راه نجات اقتصاد غرب را در گرفتن ماليات تصاعدي بر ثروت و از بين بردن قله هاي ثروت مي‌داند. اين در واقع همان يافته قرآني است كه خداوند متعال مي‌فرمايد ثروت نبايد در دست اغنياء دست به دست شود: لَا يَكُونَ دُولَةً بَيْنَ الْأَغْنِيَاء مِنكُمْ(سوره حشر: آیه ۷) @rozaneebefarda
اقتصاد اسلامی را به شوخی گرفته اند! [صفحه ۵ از ۵] غش كردن به سمت براي فرار از ! 🔸 امثال جناب آقاي علوي بروجردي براي فرار از سوسياليسم عملا به سمت نظام بازار آزاد و سرمايه‌داري غش كرده ‌اند. البته چنین چیزی يك سابقه تاريخي دارد زیرا امثال ايشان مشكلات اقتصاد ايران را ديده‌اند و آن را مستند به اتخاذ سياست‌هاي سوسياليستي مي‌دانند. در حالی که اين برداشت از اقتصاد ايران كاملا غلط است. ما حداقل در سه دهه اخير، عملا سياست‌هاي تعديل ساختاري و بازار آزاد را اجرا كرده‌ايم. ما در اين سه دهه، مرتبا به اقتصاد كشورمان شوك هاي تعديلي بازاري وارد نموده‌ایم؛ مرتبا نرخ ارز را بالا برده و به تن نحيف اقتصاد كشور شوك وارد كرده‌ايم! 🔸 اولين شوك تعديلي در دوره رياست جمهوري آقاي هاشمي رفسنجاني به اقتصاد ايران وارد شد كه نتيجه آن، تورمی حدودا 50 درصدي در كشور بود. ما در دوره هاي بعد نیز چندين بار شوكِ تعديل نرخ ارز را به اقتصاد كشور وارد كرديم كه نتيجه آن افزايش تورم و همچنين افزايش هزينه‌هاي توليد كشور بوده است. سياستگذاران ما مرتب ادعا كرده‌اند كه با افزايش قيمت ارز و اساسا آزادسازي قيمت ها- كه سياستی متاخذ از نظام بازار آزاد می‌باشد- صادرات افزايش یافته و واردات كم مي‌شود. آنچه در عمل اتفاق افتاد تنها افزايش تورم بود؛ صادرات هم در ميان مدت و بلندمدت افزايشی پيدا نكرد؛ زیرا با افزايش هزينه‌هاي توليد در صنعت مونتاژ كشور عملا اثرات افزايش نرخ ارز خنثي شده و مي‌شود! 🔸 اگر دقيق تر بخواهيم بگوييم، به تعبیر برخي اساتيد، اقتصاد ما گرفتار نوعي بازارگرايي مبتذل شده است! ما بدون اينكه ساختار شفافيت اقتصادي ايجاد کرده باشیم، با استفاده از سياست‌هاي اقتصاد بازار آزاد، مرتبا در جامعه رانت ايجاد مي‌كنيم. از آنجا كه نظام بانكي و مالياتي ما نيز ناكارمد است، اين رانت به شكلي ناعادلانه بين افراد توزيع مي‌شود و ما مرتبا قله ثروت را ايجاد مي‌كنيم. بانكها در 40 سال اخير نقدينگي كشور را 10 هزار برابر كرده‌اند در حالي كه توان توليدي ما تنها 5 برابر شده است. خروجي اين عملكرد نظام بانكي چيزي جز تورم نيست. 🔸 ما از دوره رياست جمهوري اقاي خاتمي اجازه داديم كه بانك‌هاي خصوصي در كشور ايجاد شوند . آیا اين چیزی غير از سياست بازار آزاد بود؟! آيا اين هم يك سياست سوسياليستي بود؟! نخير جناب آقاي علوي! اشتباه به سمع شما رسانده‌اند! ما بانك‌هاي خصوصي را بر مبناي نظريه بازار آزاد (نظام سرمايه‌داري) ايجاد كرديم و به آنها قدرت داديم كه با خلق پول 7 برابري در همه اركان اقتصادي كشور تزلزل ايجاد كنند. فقط كافي است بدانيد كه نسبت تسهيلات به سپرده اين بانكها در ساليان اخير حدود 64 درصد بوده است (نسبت به رقم حدود 80 درصدي كل نظام بانكي). اين بدان معناست كه مشخص نيست اين بانكها، 36 درصد از منابع خود را چه مي‌كنند! 🔸 امثال جناب آقاي علوي برداشتي سطحي از بانك دارند. تصور ايشان اين است. كه بانك واسطه وجوه بوده و از اعتبارش مايه مي‌گذارد تا به توليد و خلق ثروت كمك كند! 🔹 اگر ايشان بدانند كه بانك در كشور ما مشغول خلق پول از هيچ است و بخش زيادي از پول‌هاي خلق شده راهي بازارهاي سفته‌بازي مي‌شود، آنگاه نظرشان در مورد بانكها عوض مي‌شود! 🔹 اگر ايشان بدانند كه سه نوبل اقتصادي براي انديشه حذف خلق پول در نظام بانكي به اقتصاددانان مطرح دنيا داده شده، در مورد برداشتشان از بانك تجديد نظر مي‌كنند! 🔹 اگر ايشان بدانند كه انديشه اصيل بانكداري اسلامي در دنيا طرفداران زيادي دارد، نگرش‌شان را نسبت به بانك عوض مي‌كنند! 🔸 سخن بسيار است و مجال موسعي را مي‌طلبد كه در مورد هريك از ادعاهاي مطرح شده توسط ايشان بحث و گفتگو كرد. در پايان تنها به اين نكته اشاره مي‌كنم كه دانش اقتصاد اسلامي دانشي جوان است؛ اگر شهيد صدر را به عنوان بنيانگذار دانش مدون اقتصاد اسلامي بدانيم، از عمر اين دانش بيش از 60 سال نمي‌گذرد.(رجوع شود به Mohammad Javad Tavakoli, «Muhammad Baqir al-Sadr; The Founder of Islamic Economics», Horizon of Thought, 2016, no.3, p.103-128) اين در حالي است كه اقتصاد متعارف بيش از 200 سال سابقه دارد و سرمايه‌گذاري زيادي براي رشد و توسعه آن شده است. براي اينكه ثمرات اقتصاد اسلامي در عمل نمايان شود، بايد به محققان اقتصاد اسلامي بها داد و زمينه مشاركت آنان در سياست‌گذاري اقتصادي را فراهم كرد. آنگاه خواهيم ديد در طول زمان حقانيت اقتصاد اسلامي بيش از پيش نمايان خواهد شد. منشر شده در هفته‌نامه پرتو سخن، شماره 995، 09-7-1399:👇 http://www.partosokhan.ir/page.asp?Number=995&Category=363 @rozaneebefarda
واکنش حوزویان به سخنان آقای /16 🔸از تطهیر لیبرالها و تا تهمت چپگرایی به انقلابیون حامد حبیبی دانش آموخته سطح عالی حوزه/ پژوهشگر مطالعات انقلاب اسلامی 💥اختصاصی @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 🔹جناب آقای علوی در بخشی از گفتگوی پرحاشیه اش با اکو ایران، به طرز زیرکانه ای ورود به انقلاب را از ابتدا با مصادف میداند و عجیب آنکه تنها نهضت آزادی را استثنا می‌کند و بدینوسیله تلویحا آنان را در زمره مبارزان اصیل میشمارد! 🔹آقای علوی را که شاید ارادتش به دوستان نهضت آزادی از مسجد مرحوم ابوی اش بوده(مسجدی که یدالله امام جماعت موقتش بود) عملا همان حرفهای اول انقلاب را تکرار کرد. 🔻در نگاه بازرگان و همفکران او در نهضت آزادی، اتخاذ شعارهای ضداستعماری در انقلاب اسلامی، ندارد! او تکیه و تاکید داشت که این شعارها بعد از پیروزی انقلاب و ایضا به عاملیت و تلقین نیروهای چپ وارد فرهنگ انقلاب اسلامی شده است.(خط سازش ، ص240) 🔹این تهمت در حالی مطرح شده که امام خمینی از ابتدای مبارزات تا پس از پیروزی، بارها صراحتا از پشتیبانی قدرتهای استعماری چپ و راست از رژیم فاسد شاه و خیانتهای او، یاد کرده اند؛ از اقتصاد تا ارتش و فرهنگ. از دید امام پایان دادن به دخالتهای همه ، از اهداف اساسی انقلاب بود.(صحیفه امام، ج 4، ص 333) 🔹 در آثار و مواضع نهصت آزادی گرچه رویکردهای ضد شوروی دیده می شود اما آنان از مواضع ضد آمریکایی به شدت پرهیز داشتند. اما حساسیت نیروهای انقلابی اصیل نسبت به خطر شوروی و کمونیسم به صورت معتدل و طبیعی همواره وجود داشت، ولی آنگونه که امام تبیین فرمودند، دشمن اصلی بود. نهضتی ها به گونه ای مسئله کمونیسم را طرح می کردند که مواضع ضد آمریکایی تحت الشاع قرار می گرفت. مخصوصا بازرگان بعنوان رهبر نهضت، هیاهوی نفوذ گسترده و وسیع مارکسیستها و تحت تاثیر کمونیستها قرار گرفتن مسئولان و مجریان امور و مرتبط نمودن هرگونه اعتراض و حمله ای علیه دولت موقت و نهضت آزادی به نیروهای چپ را راهبرد سیاسی خود قرار داده بود.(خط سازش، ص273) وی دقیقا برخلاف راهبرد مبارزاتی امام حرکت میکرد و صریحا گفته« شیطان بزرگتر یا اکبر هم داریم و آن مارکسیسم است»(بازیابی ارزشها، ج2، ص34) 🔹اما چرا بازرگان و همفکرانش خطر شوروی و مارکسیسم(چپ ها) را جدی تر از آمریکا میدانستند؟ 🔻پاسخ را امام چنین بیان فرموده: «خط این بود که اصلا آمریکا منسی بشود. یک دسته شوروی را طرح می کردند تا آمریکا منسی بشود..خط این بود که این قضیه مرگ بر آمریکا منسی بشود.لهذا دیدید که این جوانهای بیدار عزیز ما این را گرفتند این شیاطین به دست و پا افتادند. یکی گفت که اینها خط شیطان هستند.»(صحیفه ،ج15،ص29) 🔹جالب است آقای علوی نهضت آزادی که از نوک پا تا فرق سر گرایشات لیبرالی داشت را مستقل می خواند و آنان را نقطه مقابل سوسیالیست های خداپرست می داند، که روزگاری مهد پروش برخی رهبران همین نهضت آزادی بوده و از جمله، آشنایی ابراهیم یزدی با مهندس بازرگان نیز به همین تشکیلات برمیگردد! 🔹 بازرگان در ابتدای انقلاب معتقد بود هرگونه ضربه زدن به آمریکا در راستای منافع شوروی است.‌ او بعدها در کتاب خود می نویسد: «من نمی گویم گروگانگیری که مقدمه افشاگری و خیلی چیزهای دیگر شد دستور پیش طرح شده یا تحریک خارجی هاست. پرده ها دیر یا زود بیشتر پس خواهد رفت و تاریخ قضاوت خواهد کرد..(که) عمل فوق صد درصد با خواسته ها و منافع شوروی انطباق داشت.»(انقلاب ایران در دوحرکت،ص177) 🔹بگذریم که باید به آقای علوی یادآوری کرد که همین آقایان نهضت آزادی و در راس شان مهندس بازرگان، منافقین(مارکسیست و چپ التقاطی) را قلمداد می کردند و نهضت سرچشمه تفکر همین منافقین بود.(روزنامه میزان، 13 اردیبهشت 1360) 🔹اوج ارادت فکری آقای علوی به بازرگان در تاسی وی به اندیشه های او در 《مرشد معنوی》 خواندن پیغمبر(ص) متبلور می گردد؛ جایی که بازرگان در مقاله 《آخرت و خدا هدف بعثت انبیاء》می نویسد: «نیازی ندارد که خدا و فرستادگان خدا راه و رسم زندگی و حل مسائل فردی و اجتماعی را به او یاد بدهند خصوصاً که گرفتاری و سختی و تلاش و تدبیر برای رفع مشکلات، جزئی از برنامه‌ی آفرییش آدمی است و وسیله ی اصلاح و تربیت و تقرت او به خداوند متعال می‌باشد.اصلاً چنین کاری برای خداوند و رسولانش یک عمل لغو نیست؟»(مجله کیان،شماره28) 🔻گویا جناب آقای علوی همچون بازرگان به این رسیده اند که‌ اسلام، توجه‌ اصیل‌ به‌ دنیا و امر حکومت‌ ندارد و اگر بدون‌ تشکیل‌ حکومت‌ اسلامی‌ و با هر حکومت‌ دیگری، بتوان‌ برخی اهداف‌ و احکام‌ فردی اسلام‌ را تأمین‌ کرد، میتوان ضرورت‌ تشکیل‌ "حکومت‌ اسلامی" یا صیانت از آنرا انکار کرد یا از ابعاد اجتماعی اسلام(اعم‌ از اقتصادی‌ و...) دست شست! @rozaneebefarda
آن بیست مقاله! گفتاری از مقام معظم رهبری در تبیین ضرورت ایستادگی محترمانه و منطقی در مقابل ! 💥لبیک @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 🔹عزیزان من! 🔻امروز و وجود دارد. آن شبهه‌های قدیمی تمام شد. امروز، شبهه‌ی «ابن کمونه» را کسی مطرح نمیکند. امروز شبهات عظیم در تمام زمینه‌های کلامی وجود دارد. از اصل توحید و لزوم دین بگیرید تا به وجود صانع و نبوّت عامّه و نبوّت خاصّه و بعد مسأله‌ی ولایت و مسائل گوناگونی که در زمینه‌های دینی و اسلامی وجود دارد، برسید. همه‌ی اینها مورد بحث است و امروز نسبت به همه‌ی اینها شبهه وجود دارد. 🔻چه کسی باید به این شبهات پاسخ دهد؟ مگر علما، مرزداران عقیده نیستند؟ آیا مرزهای عقیده مدافع ندارد و رهاست؟ چه کسی در مقابل ایتام آل محمّد صلوات‌اللَّه علیهم اجمعین که بیدفاع در معرض این امواج قرار گرفته‌اند، جواب خدا را خواهد داد؟   🔹نتیجه این میشود که وقتی کسی بر جامعه‌ی ما گستاخی کرد و یک را به گفت، به جای این‌که ناگهان از ده نفر صدایی بلند شود و ، جواب شبهه را بدهند، عصبانی میشویم و دعوا و جنجال میکنیم؛ در حالی که اگر دست ما پُر بود، چرا دعوا کنیم؟ 🔹یک نفر مقاله‌ای مینویسد و و بی استدلالی را بیان میکند و یا با و مغالطه جلو می‌آید - مثل قضیهِ معروفِ کشیدن عکس مار به جای نوشتن آن - آن گاه بلافاصله ده، و یا از بیرون می‌آید و در هر روزنامه و مجلّه‌ای و .   (۷۴/۹/۱۳) @rozaneebefarda
نیمه‌ی پنهانِ روح‌الله روایتی از در جمهوری اسلامی محمدامین فرج اللهی @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 🔹باورم نمی‌شد! ساعت هشت شب در مغازه مجللش در خیابان پاسداران تهران نشسته بود جلوی من و داشت با بغض گلوگیری که گاهی اشک را به چشمش می‌ریخت، برایم از خوبیهای مرحوم حسینیان و شهید لاجوردی تعریف می‌کرد. برخلاف خیلی‌ها همکارشان که نبود هیچ، روزگاری متهم و زندانیشان بوده، مسلمان نبود و چون همپرونده اش روحانی بوده، پای او هم به دادگاه ویژه روحانیت باز شده بود، اوایل دهه هفتاد. شرایط خاص خانواده و بیماری فرزندش، باعث می‌شود مرحوم حسینیان به او آسان بگیرد و کمکش کند. 🔹راستش یکی دو ساعت قبل که یکی از دوستان مرحوم حسینیان داشت خاطره‌ی این بنده خدا را برایم تعریف می‌کرد با خودم گفتم احتمالا از آن متهم و زندانیها است که صرفا بخاطر کمکی که بهش شده، نگاه خوبی پیدا کرده. اما وقتی یک ربع از همنشینی ام با خودش گذشت دیدم نه، ماجرا ریشه‌دار تر و جدی‌تر است. 🔹شیفته ی حسینیان و لاجوردی بود. وسط حرفها و تعریفها هم مدام یادآوری می‌کرد: "با اینکه من متهمش بودم، ولی...". گفت چندسال قبل ٱقای حسینیان بمناسبت عید برایم کارت تبریک و نامه‌ای فرستاده بود و باز هم همان یادآوری که "با اینکه من متهمش بودم..." 🔹این بنده خدا بعد از پایان محکومیتش، می‌رود سراغ کار و کاسبی تا اینکه چند سال قبل در یکی از مجتمعهای قضائی می‌بیند کسی دارد با عصبانیت به حسینیان فحش می‌دهد، می‌رود می‌پرسد چرا به این بنده خدا فحش می‌دهی؟ طرف می‌گوید من در ساخت یک خانه با کسی شریک بودم، حالا طرف منکر شده و دارد خانه را بالا می‌کِشد و پشتش به حسینیان گرم است. از این بنده خدا محکومِ سابق انکار که فلانی چنین آدمی نیست و از آن بنده خدا اصرار که بابا این شریک نامرد من تلفن می‌زند به دفترش و می‌گوید حاج آقا پشت من است و این حرفها. این دوستمان هم می‌گوید من برایت جور میکنم بروی حسینیان را ببینی! زنگ می‌زند به دفتر حاج آقا و برای فردا صبح قرار می‌گذارد و خلاصه تهش کشف می‌شود که جناب کلاهبردار، یک همکار دو سه دهه پیش آقای حسینیان است که سالها است همدیگر را ندیده‌اند و با پیگیری خود مرحوم حسینیان طرف دستگیر می‌شود و مشکل خانه آن بنده خدا برطرف می‌شود. 🔹از مغازه‌اش که آمدم بیرون هنوز گیجِ دیده‌ها و شنیده‌هایم بودم و اینکه یک برخورد صحیح اسلامی و انسانی چقدر می‌تواند موثر باشد، تا حدی که طرف که محکوم هم شده ده بیست سال بعد هم مدافعت باشد، دوستت داشته باشد و در غمِ درگذشتت گریه کند. یادِ آن بخش از مصاحبه دوست مرحوم حسینیان افتادم که گفت بعد از فوت ایشان، مفصلترین پیامک تسلیت را همین محکوم سابق فرستاده بود. @payamshaheed 🔘 فرهیختگان را به روزنه دعوت فرمائید؛ https://eitaa.com/joinchat/2032861191C0a0a43a053
حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
واکنش حوزویان به سخنان آقای /17 🔸زمینه برای با آقای علوی فراهم گردد/ با یک نمی توان مباحث عمیق علمی را کرد!/ اگر حقوق اقتصادی اسلام را قبول ندارید، چرا در حوزه می خوانید؟! ! عبدالحسین خسروپناه استاد سطوح عالی اصول فقه و حکمت اسلامی/ حوزه علمیه قم @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 ▪️گزیده بحث جناب آقای خسروپناه: ▫️رسالت رسول الله(ص) را نمی توان محصور و محدود به کرد. ▫️امروزه مگر در مباحث اجتماعی و اقتصادی، یک سیره عقلا نداریم که همه را بدان ارجاع می دهید. از نظر شما اقتصاد سوسیالیستی و لیبرالیستی، کدام شان بر اساس ؟ ▫️امروزه تجربه و سیره عقلا، مبتنی بر ایدئولوژی و آموزه های مکاتب بشری، مطرح می شود نه به صورت انتزاعی. ▫️اظهارنظر در این سنخ مباحث نیازمند است و همزمان نیازمند اطلاع عمیق نسبت به مکاتب علمی موجود است. ▫️مرحوم (ره) در مواردی حتی را نیز قبول نمی کند، چه رسد به سیره عقلا. ▫️گاهی در یک باب تنها 20 روایت داریم اما آن روایات متضمن 20 قاعده است که بر صدها مسئله قابل تطبیق است. ▫️امروزه مجموعه علوم اقتصادی داریم که اسلام در آنها حرف برای گفتن دارد؛ فلسفه اقتصاد حقوق اقتصادی مکتب اقتصادی(برای سامان دادن به رفتار اقتصادی) تحقیقات تجربی اقتصادی ▫️ را درست تلقی کنیم؛ خودمان از علم دینی را نقد نکنیم! 🔘 فرهیختگان را به روزنه دعوت فرمائید؛ https://eitaa.com/joinchat/2032861191C0a0a43a053
مصاحبه آقای تیتر شد! انکار ؛ بازگشت به ! 🔶حاشیه روزنه گرچه بنا به اقتضائات روز، موضوع انکار اقتصاد اسلامی در سخنان جناب آقای علوی، پر رنگ شده است اما واقعیت آنکه برخی فرازهای دیگر از مصاحبه وی، از جهاتی چالش برانگیزتر از مسئله انکار علوم انسانی اسلامی است که از آن جمله می توان به تکرار دیدگاه مهندس بازرگان پیرامون منحصر دانستن شؤون نبی مکرم اسلام(ص) به ، اشاره کرد. یادداشت مرتبط را اینجا بخوانید: https://eitaa.com/rozaneebefarda/5126 @rozaneebefarda
بازتاب دیدگاه های مخاطبان روزنه/1 🔸سید محمد علی عمادی[طلبه درس خارج فقه]: گاهی شنیده ایم برخی از دانشمندان غربی خود معترف شدند که بنیان علم اقتصاد غربی فرو ریخته است . و گفتنه اند چیزی به نام علم اقتصاد نداریم . بلکه مکتب و مذاهب اقتصادی مطرح است. با چهل پنجاه سال حکومت ان هم با مدیریت جریان های غرب گرا کجا میشود از اقتصاد اسلامی و غیره دم زد . اقتصاد های مطرح دنیا محصول چند ده یا چند صد سال ازمون و خطا است که به این روز خاک سیاه افتاده است . آقایانی که به لطف دولت تدبیر و امید به مقامات رسیدن اگر نصاب مرجعیت را داشتند باید میدانستند که هیچ مدعی اقتصاد یا سایر رشته های علوم و رابطه ان با اسلام نمیخواهد فقط و فقط با ظواهر و ظنون چند ده روایت و ایه به نظامات علمی برسند . حضرت ایت الله جوادی املی دامت برکاته؛ بارها و بارها تاکید داشتند تا یک مساله از دالان کتاب و سنت و عقل عبور داده نشود نمیتوان گفت اسلامی است . روایت تتمیم اخلاق با غمض عین از ضعف سندی ان نبایستی طوری فهم شود که تنها رسالت حضرت مکارم اخلاق بوده است . گاهی بعضی حرف های اقایان با کلمات بازرگان و سروش و امثالهم همخوانی دارد . ◽️درج دیدگاه های مخاطبان ارجمند لزوما به معنای موافقت تحریریه با ادبیات و محتوای آن نیست. @rozaneebefarda
بازتاب دیدگاه های مخاطبان روزنه/2 🔸حسن بیات[طلبه درس خارج فقه]: با سلام به نظر حقیر سخنان آقای علوی بروجردی بیشتر از آنکه بخواهد نظام اقتصادی و یا روانشناسی و جامعه شناسی اسلام را زیر سوال ببرد، با هدف مخالفت و زدن مبنای حکومت اسلامی انجام شده است به عبارت دیگر به نظر می رسد که این آقایان با حکومت اسلامی مخالفت دارند اما بخاطر جهات مختلفی، از ابراز صریح و علنی آن پرهیز میکنند به همین خاطر در ضمن چنین سخنانی سعی دارند پایه و اساس آن که فقه نظامات میباشد را بزنند که کم کم با ایجاد شرایط به بیانات صریح در این حوزه هم وارد می شوند. و این همان روش دوستانشان در دولت فعلی است که چون نمیتوانند صراحتا در برار رهبری نظام ایستاده و مخالفت کنند با بیان جملاتی مانند اینکه "معصوم را هم میتوان نقد کرد" پایه و اساس ولایت فقیه که همان ولایت معصوم ع میباشد را میزنند تا ضمن مخالفت تلویحی با ولی فقیه، در مراحل بعد با مساعد شدن شرایط بصورت علنی دم از مخالفت با رهبری هم بزنند. آقای علوی بروجردی تنها اقتصاد اسلامی را نفی نمی کنند بلکه با بیان یک جمله بسیار زیرکانه و هدفدار و با بار معنایی زیاد که "پیامبر اکرم ص فقط مرشد معنوی بوده اند" خواسته اند اساس علم اسلامی را بزنند که از جمله مهمترین آنهای حوزه علوم سیاسی میباشد که مبانی حکومت اسلامی در آن طرح میشود. و اگر دقت کنید استقبال افراد و جریان های زاویه دار با انقلاب اسلامی هم از این جهت میباشد. وگرنه نفی اقتصاد اسلامی در واقع نفی خودشان است که سالها مشغول دروسی بوده اند که قسمت معظمی از آن از احکام جزئی و کلی اقتصاد در اسلام بحث میکند. یکی از شواهد عرایض ما هم همان نوشته ای است که در کانال روزنه از قول یکی از اساتید دانشگاه مفید منتشر شده بود که در آن نوشته حمله به حکومت اسلامی و اصرار بر ضعف های عملی این چند دهه مشهود میباشد. ◽️درج دیدگاه های مخاطبان ارجمند لزوما به معنای موافقت تحریریه با ادبیات و محتوای آن نیست. @rozaneebefarda
بازتاب دیدگاه های مخاطبان روزنه/3 🔸محمدجعفر علینقی[دانش پژوه درس خارج حوزه علمیه قم]: ﴾﷽﴿ ✍ اظهارات مناقشه برانگیز یکی از مدرسان فقه و اصول حوزه در خصوص که باعث بروز واکنش های مختلفی شد را نباید سخنان یک فرد تلقی نمود و در حوزه معنایی فهم یک شخص معنا کرد.. بلکه این اظهارات حاکی از یک تفکر رایج بین دامنه وسیعی از است که در بُعد نظر بدان باورمند و در بُعد عمل مشی خویش را بر اساس آن تعریف می کنند. تعجب بارتر اینکه گستره وسیعی از و علوم دینی در کلاس درس آنان حاضر شده تحت تاثیر گفتار و منش آنها قرار می گیرند و وقتی در پست های و مشغول شدند طبق این باور ناراست خود مشی می کنند و این یکی از آسیب های جدی حوزه هاست که فرآیند تحصیل و تدریس و تحقیق در آنها در غالب موارد منتهی به رشد نمی شود. به نظر می رسد باید به صاحبان این تفکر تریبون و میدان اظهار نظر داد تا آنچه در پشت لسان این گروه هست عیان شود و سستی استدلال شان روشن گردد. هر چه این گروه بیشتر مصاحبه کنند و بنویسند و سخن بگویند به نفع صراط حق و جریان راست اندیش است. تجویز جهت رشد علمی که مطرح فرمودند ابزار بسیار مهمی جهت فهم و گذار از اندیشه صاحبان این طرز تفکر است. با این نگرش می توان گفت این اظهارات را باید مبارک دانست و آغازی برای پایان ناراست اندیشی ها نگریست. هر چه پیشتر رویم ضرورت برگزاری کرسی های آزاد اندیشی در و عیان تر و دیر رونق گرفتن آن خسارت بارتر است. ◽️درج دیدگاه های مخاطبان ارجمند لزوما به معنای موافقت تحریریه با ادبیات و محتوای آن نیست. @rozaneebefarda
واکنش حوزویان به سخنان آقای /18 🔸زیر سوال بردن جایگاه علمی اهل بیت(سلام الله علیهم اجمعین) در مصاحبه آقای علوی! جعفر بحرینی دانش آموخته سطوح عالی حوزه/ پژوهشگر عرصه علم دینی 💥اختصاصی @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 [صفحه 1 از 5] 🔹جناب آقای سید محمد جواد علوی ، در ضمن مصاحبه ای اعلام کردند: «اسلام نیامده تا علم بیاورد» ، جدای از اینکه این ادعا دقیقا همان «سکولاریزم قوی» است ؟ و یا اینکه این مطلب عینا همان چیزی است که روشنفکرانی چون و و .. سالهاست تکرار می کنند، می خواهیم ببینیم مطلب ایشان با منابع اصیل شیعه سازگار است یا خیر؟ 🔻از گفته ایشان چند وجه می توان استفاده کرد: 1- اسلام در مقام آوردن ، علوم نبوده است.2-اسلام علمی نیاورده است. 3- برای نیاز های مردم می توان به علومِ دیگران(کفار و ...) رجوع کرد. ⬜️در این یادداشت به وجوه مختلف مدعای جناب آقای علوی از منظر اخبار و احادیث اهل بیت(ع) می پردازیم: 🔘یک) نسبت اهل بیت سلام الله علیهم اجمعین و علم: 🔻الف) روایاتی که اهل بیت سلام الله علیهم اجمعین را خزان علم الهی می داند. 1- عَبْدِ الرَّحْمنِ بْنِ كَثِيرٍ، قَالَ: سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ عَلَيْهِ السَّلَامُ يَقُولُ: «نَحْنُ وُلَاةُ أَمْرِ اللَّهِ، وَ خَزَنَةُ عِلْمِ اللَّهِ، وَ عَيْبَةُ وَحْيِ اللَّهِ».[الكافي (ط - الإسلامية)،ج1،ص193] 2-عَنْ سَوْرَةَ بْنِ‏ كُلَيْبٍ‏، قَالَ: قَالَ لِي أَبُو جَعْفَرٍ عَلَيْهِ السَّلَامُ: «وَ اللَّهِ، إِنَّا لَخُزَّانُ اللَّهِ فِي سَمَائِهِ وَ أَرْضِهِ، لَاعَلى‏ ذَهَبٍ، وَ لَا عَلى‏ فِضَّةٍ، إِلَّا عَلى‏ عِلْمِهِ».[الكافي،ج1،ص193] 3-عَنْ سَدِيرٍ: عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ عَلَيْهِ السَّلَامُ، قَالَ: قُلْتُ لَهُ: جُعِلْتُ فِدَاكَ، مَا أَنْتُمْ؟ قَالَ: «نَحْنُ خُزَّانُ عِلْمِ اللَّهِ، وَ نَحْنُ تَرَاجِمَةُ وَحْيِ اللَّهِ، وَ نَحْنُ الْحُجَّةُ الْبَالِغَةُ عَلى‏ مَنْ دُونَ السَّمَاءِ وَ مَنْ فَوْقَ الْأَرْضِ».[الكافي، ج1،ص193] 4- أَبَا جَعْفَرٍ عَلَيْهِ السَّلَامُ يَقُولُ: «قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ: قَالَ اللَّهُ- تَبَارَكَ وَ تَعَالى‏-:اسْتِكْمَالُ حُجَّتِي عَلَى الْأَشْقِيَاءِ مِنْ أُمَّتِكَ مِنْ تَرْكِ وَلَايَةِ عَلِيٍّ وَ الْأَوْصِيَاءِ مِنْ بَعْدِكَ؛ فَإِنَّ فِيهِمْ سُنَّتَكَ وَ سُنَّةَ الْأَنْبِيَاءِ مِنْ قَبْلِكَ، وَ هُمْ خُزَّانِي عَلى‏ عِلْمِي مِنْ بَعْدِكَ، ثُمَّ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ: لَقَدْ أَنْبَأَنِي جَبْرَئِيلُ عَلَيْهِ السَّلَامُ بِأَسْمَائِهِمْ وَ أَسْمَاءِ آبَائِهِمْ».[الكافي،ج1،ص194] 5- أَبُو عَبْدِ اللَّهِ عَلَيْهِ السَّلَامُ: «يَا ابْنَ أَبِي يَعْفُورٍ، إِنَّ اللَّهَ وَاحِدٌ، مُتَوَحِّدٌ بِالْوَحْدَانِيَّةِ، مُتَفَرِّدٌ بِأَمْرِهِ، فَخَلَقَ خَلْقاً فَقَدَّرَهُمْ‏ لِذلِكَ الْأَمْرِ، فَنَحْنُ هُمْ يَا ابْنَ أَبِي يَعْفُورٍ، فَنَحْنُ حُجَجُ اللَّهِ فِي‏ عِبَادِهِ، وَ خُزَّانُهُ عَلى‏ عِلْمِهِ، وَ الْقَائِمُونَ بِذلِكَ».[الكافي، ج1، ص194] 6- أَبُو عَبْدِ اللَّهِ عَلَيْهِ السَّلَامُ: إِنَّ اللَّهَ- عَزَّ وَ جَلَّ- خَلَقَنَا فَأَحْسَنَ خَلْقَنَا، وَ صَوَّرَنَا فَأَحْسَنَ صُوَرَنَا، وَ جَعَلَنَا خُزَّانَهُ فِي سَمَائِهِ وَ أَرْضِهِ، وَ لَنَا نَطَقَتِ الشَّجَرَةُ، وَ بِعِبَادَتِنَا عُبِدَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ، وَ لَوْلَانَا مَا عُبِدَ اللَّهُ».[الكافي،ج1،ص194] 🔴استدلال به روایات مذکور: 🔻تعابیر «خزان علم الله» عام است و شامل تمام علوم می شود. چرا که علم خدای تعالی محدود به حیطه خاصی نیست.مگر اینکه کسی بخواهد [نعوذ بالله] مانند بعضی از فرق مسیحی ،خداوند را بداند که بعد از خلقت آسمان و زمین به گوشه رفته و بکار عالم کاری ندارد! تعابیر«آسمان و زمین»( فِي سَمَائِهِ وَ أَرْضِهِ) هم اشاره به تمام علوم دارد؛ مرحوم مجلسی به این چنین تصریح کرده است(مرآة العقول في شرح أخبار آل الرسول ؛ ج‏2 ؛ ص349-347) آیا برخی مدرسان حوزوی فعلی همچون جناب علوی، که وجوه علمی اسلام را انکار کرده اند، از محدثان بزرگی چون مجلسی رضوان الله علیه، فهم عمیق تری نسبت به اسلام و اخبار اهل بیت علیهم السلام دارند؟! @rozaneebefarda
زیر سوال بردن جایگاه علمی اهل بیت(ع) در مصاحبه آقای علوی! [صفحه 2 از 5] 🔘ب) روایاتی که اهل بیت سلام الله علیهم اجمعین را معدن علم و حکمت می داند: 1-قَالَ عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ علیهما السلام‏ مَا يَنْقِمُ النَّاسُ مِنَّا فَنَحْنُ وَ اللَّهِ شَجَرَةُ النُّبُوَّةِ وَ بَيْتُ الرَّحْمَةِ وَ مَعْدِنُ الْعِلْمِ وَ مُخْتَلَفُ الْمَلَائِكَةِ. [الكافي،ج1،ص221] 2_قَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ علیه السلام‏ ‏ إِنَّا أَهْلَ الْبَيْتِ شَجَرَةُ النُّبُوَّةِ وَ مَوْضِعُ الرِّسَالَةِ وَ مُخْتَلَفُ الْمَلَائِكَةِ وَ بَيْتُ الرَّحْمَةِ وَ مَعْدِنُ الْعِلْمِ. [الكافي (ط - الإسلامية)،ج1،ص221] 3- أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحُسَيْنِ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْخَشَّابِ قَالَ حَدَّثَنَا بَعْضُ أَصْحَابِنَا عَنْ خَيْثَمَةَ قَالَ قَالَ لِي أَبُو عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام‏ ‏ يَا خَيْثَمَةُ نَحْنُ شَجَرَةُ النُّبُوَّةِ وَ بَيْتُ الرَّحْمَةِ وَ مَفَاتِيحُ الْحِكْمَةِ وَ مَعْدِنُ الْعِلْمِ وَ مَوْضِعُ الرِّسَالَةِ وَ مُخْتَلَفُ الْمَلَائِكَةِ وَ مَوْضِعُ سِرِّ اللَّهِ وَ نَحْنُ وَدِيعَةُ اللَّهِ فِي عِبَادِهِ وَ نَحْنُ حَرَمُ اللَّهِ الْأَكْبَرُ وَ نَحْنُ ذِمَّةُ اللَّهِ وَ نَحْنُ عَهْدُ اللَّهِ فَمَنْ وَفَى بِعَهْدِنَا فَقَدْ وَفَى بِعَهْدِ اللَّهِ وَ مَنْ خَفَرَهَا فَقَدْ خَفَرَ ذِمَّةَ اللَّهِ وَ عَهْدَهُ. [الكافي (ط - الإسلامية)،ج1،ص221] ⭕️تعبیر بکار رفته در روایات، دارد و شامل تمام علوم می شود. تعبیر «معدن» هم نسبت بسیار قوی علم به حضرات معصومین(ع) را آشکار می کند. چنانکه مرحوم فرموده همانطور که برای بدست آوردن معدنیات باید به سراغ معدن برویم، مردم برای بدست آوردن علوم باید سراغ اهل بیت علیهم السلام بروند.(شرح کافی، ملاصالح مازندرانی،ج5،ص343) 🛑یعنی نه تنها عالِم به علوم مختلف هستند بلکه علوم از خانه حضرات معصومین(ع) جوشش می کند و به سراسر دنیا منتقل می شود. ⭕️مرحوم ، اهل بیت(ع) را خزینه دار تمام علوم و حکمت های الهی می داند و حتی اسرار و علومی را که در دسترس بشر نیست را هم در مشمول این حکم می داند.(مرآة العقول في شرح أخبار آل الرسول ؛ ج‏3 ؛ ص9) ج)روایاتی که اهل بیت سلام الله علیهم اجمعین را عالم به ظاهر و باطن قرآن کریم می داند: 1- ... قَالَ سَمِعْتُ أَبَا جَعْفَرٍ علیه السلام يَقُولُ‏ مَا ادَّعَى أَحَدٌ مِنَ النَّاسِ أَنَّهُ جَمَعَ الْقُرْآنَ كُلَّهُ كَمَا أُنْزِلَ إِلَّا كَذَّابٌ وَ مَا جَمَعَهُ وَ حَفِظَهُ كَمَا نَزَّلَهُ اللَّهُ تَعَالَى إِلَّا عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ علیه السلام وَ الْأَئِمَّةُ مِنْ بَعْدِهِ علیه السلام. [الكافي،ج1،ص228] 2- مُحَمَّدُ بْنُ الْحُسَيْنِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحَسَنِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سِنَانٍ عَنْ عَمَّارِ بْنِ مَرْوَانَ عَنِ الْمُنَخَّلِ‏ عَنْ جَابِرٍ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ علیه السلام أَنَّهُ قَالَ: مَا يَسْتَطِيعُ أَحَدٌ أَنْ يَدَّعِيَ أَنَّ عِنْدَهُ جَمِيعَ الْقُرْآنِ كُلِّهِ ظَاهِرِهِ وَ بَاطِنِهِ غَيْرُ الْأَوْصِيَاءِ.[الكافي، ج1،ص228] 3- عَلِيُّ بْنُ مُحَمَّدٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ عَنْ سَهْلِ بْنِ زِيَادٍ عَنِ الْقَاسِمِ بْنِ الرَّبِيعِ عَنْ عُبَيْدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ أَبِي هَاشِمٍ الصَّيْرَفِيِّ عَنْ عَمْرِو بْنِ مُصْعَبٍ عَنْ سَلَمَةَ بْنِ مُحْرِزٍ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا جَعْفَرٍ ع يَقُولُ‏ إِنَّ مِنْ عِلْمِ مَا أُوتِينَا تَفْسِيرَ الْقُرْآنِ وَ أَحْكَامَهُ وَ عِلْمَ تَغْيِيرِ الزَّمَانِ وَ حَدَثَانِهِ إِذَا أَرَادَ اللَّهُ بِقَوْمٍ خَيْراً أَسْمَعَهُمْ‏ وَ لَوْ أَسْمَعَ مَنْ لَمْ يَسْمَعْ لَوَلَّى مُعْرِضاً كَأَنْ لَمْ يَسْمَعْ ثُمَّ أَمْسَكَ هُنَيْئَةً ثُمَّ قَالَ وَ لَوْ وَجَدْنَا أَوْعِيَةً أَوْ مُسْتَرَاحاً لَقُلْنَا «وَ اللَّهُ الْمُسْتَعانُ‏».[الكافي، ج1، ص228] 4- ... سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام يَقُولُ‏ وَ اللَّهِ إِنِّي لَأَعْلَمُ كِتَابَ اللَّهِ مِنْ أَوَّلِهِ إِلَى آخِرِهِ كَأَنَّهُ فِي كَفِّي‏ فِيهِ خَبَرُ السَّمَاءِ وَ خَبَرُ الْأَرْضِ وَ خَبَرُ مَا كَانَ وَ خَبَرُ مَا هُوَ كَائِنٌ قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ فِيهِ تِبْيَانُ كُلِّ شَيْ‏ءٍ. [الكافي (ط - الإسلامية)،ج1،ص228] 5- عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ كَثِيرٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ: «قالَ الَّذِي عِنْدَهُ عِلْمٌ مِنَ الْكِتابِ‏ أَنَا آتِيكَ‏ بِهِ قَبْلَ أَنْ يَرْتَدَّ إِلَيْكَ طَرْفُكَ‏»قَالَ فَفَرَّجَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام بَيْنَ أَصَابِعِهِ فَوَضَعَهَا فِي صَدْرِهِ ثُمَّ قَالَ وَ عِنْدَنَا وَ اللَّهِ عِلْمُ الْكِتَابِ كُلُّهُ. [الكافي،ج1،ص228] @rozaneebefarda
زیر سوال بردن جایگاه علمی اهل بیت(ع) در مصاحبه آقای علوی! [صفحه 3 از 5] 6- عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ وَ مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحَسَنِ عَمَّنْ ذَكَرَهُ جَمِيعاً عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنِ ابْنِ أُذَيْنَةَ عَنْ بُرَيْدِ بْنِ مُعَاوِيَةَ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي جَعْفَرٍ علیه السلام «قُلْ كَفى‏ بِاللَّهِ شَهِيداً بَيْنِي وَ بَيْنَكُمْ‏ وَ مَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْكِتابِ‏» قَالَ إِيَّانَا عَنَى وَ عَلِيٌّ أَوَّلُنَا وَ أَفْضَلُنَا وَ خَيْرُنَا بَعْدَ النَّبِيِّ صلَّی الله علیه و آله و سلمَّ. [الكافي،ج1،ص228] ⭕️همانطور که از روایات استفاده می شود؛ 🔻اولا) اهل بیت سلام الله علیهم اجمعین آشنا به تمام ظاهر و باطن قرآن هستند. 🔻ثانیا) در قرآن کریم به بسیاری از علوم و بلکه به تمام علوم اشاره شده است.(تبیان لکلِّ شئ) لذا طبعا اهل بیت(ع) آشنا به علوم مختلف بودند. 🔹علاوه بر آن تعبیر« فِيهِ خَبَرُ السَّمَاءِ وَ خَبَرُ الْأَرْضِ وَ خَبَرُ مَا كَانَ وَ خَبَرُ مَا هُوَ كَائِنٌ » اشاره به تمام علوم دارد. 🔹مدعای نگارنده در تفاسیر بزرگان تشیع نیز تایید شده است چنانکه محدث بزرگ تشیع، مرحوم ملَّا صالح مازندرانی، قرآن را ناظر به ، اخبار عالم و حوادث می داند. و علم معصومین(ع) را شامل تمام این موارد می شمارد.(شرح کافی، ج5، ص561-565) د) روایاتی که صراحتا اهل بیت علیهم السلام را عالم به همه علوم و اخبار می دانداین روایات تعابیری دارند که حضرات معصومین را عالم به تمام علوم بر می شمرد: 1- أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحُسَيْنِ عَنْ إِبْرَاهِيمَ بْنِ إِسْحَاقَ الْأَحْمَرِ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ حَمَّادٍ عَنْ سَيْفٍ التَّمَّارِ قَالَ: كُنَّا مَعَ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام جَمَاعَةً مِنَ‏ الشِّيعَةِ فِي الْحِجْرِ فَقَالَ عَلَيْنَا عَيْنٌ فَالْتَفَتْنَا يَمْنَةً وَ يَسْرَةً فَلَمْ نَرَ أَحَداً فَقُلْنَا لَيْسَ عَلَيْنَا عَيْنٌ فَقَالَ وَ رَبِّ الْكَعْبَةِ وَ رَبِّ الْبَنِيَّةِ ثَلَاثَ مَرَّاتٍ لَوْ كُنْتُ بَيْنَ مُوسَى وَ الْخَضِرِ لَأَخْبَرْتُهُمَا أَنِّي أَعْلَمُ مِنْهُمَا وَ لَأَنْبَأْتُهُمَا بِمَا لَيْسَ فِي أَيْدِيهِمَا لِأَنَّ مُوسَى وَ الْخَضِرَ ع أُعْطِيَا عِلْمَ مَا كَانَ وَ لَمْ يُعْطَيَا عِلْمَ مَا يَكُونُ وَ مَا هُوَ كَائِنٌ حَتَّى تَقُومَ السَّاعَةُ وَ قَدْ وَرِثْنَاهُ مِنْ رَسُولِ اللَّهِ ص وِرَاثَةً. [الكافي،ج1،ص261] 2- عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سِنَانٍ عَنْ يُونُسَ بْنِ يَعْقُوبَ عَنِ الْحَارِثِ بْنِ الْمُغِيرَةِ وَ عِدَّةٍ مِنْ أَصْحَابِنَا مِنْهُمْ عَبْدُ الْأَعْلَى وَ أَبُو عُبَيْدَةَ وَ عَبْدُ اللَّهِ بْنُ بِشْرٍ الْخَثْعَمِيُّ سَمِعُوا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام يَقُولُ‏ إِنِّي لَأَعْلَمُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَ مَا فِي الْأَرْضِ وَ أَعْلَمُ مَا فِي الْجَنَّةِ وَ أَعْلَمُ مَا فِي النَّارِ وَ أَعْلَمُ مَا كَانَ وَ مَا يَكُونُ قَالَ ثُمَّ مَكَثَ هُنَيْئَةً فَرَأَى أَنَّ ذَلِكَ كَبُرَ عَلَى مَنْ سَمِعَهُ مِنْهُ فَقَالَ عَلِمْتُ ذَلِكَ مِنْ كِتَابِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ فِيهِ تِبْيَانُ كُلِّ شَيْ‏ءٍ. [الكافي،ج1،ص261] 3- عَلِيُّ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنْ سَهْلٍ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِي نَصْرٍ عَنْ عَبْدِ الْكَرِيمِ عَنْ جَمَاعَةَ بْنِ سَعْدٍ الْخَثْعَمِيِ‏ أَنَّهُ قَالَ: كَانَ الْمُفَضَّلُ عِنْدَ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام فَقَالَ لَهُ الْمُفَضَّلُ جُعِلْتُ فِدَاكَ يَفْرِضُ اللَّهُ طَاعَةَ عَبْدٍ عَلَى الْعِبَادِ وَ يَحْجُبُ عَنْهُ خَبَرَ السَّمَاءِ قَالَ لَا اللَّهُ أَكْرَمُ وَ أَرْحَمُ وَ أَرْأَفُ بِعِبَادِهِ مِنْ أَنْ يَفْرِضَ طَاعَةَ عَبْدٍ عَلَى الْعِبَادِ ثُمَّ يَحْجُبَ عَنْهُ خَبَرَ السَّمَاءِ صَبَاحاً وَ مَسَاءً. [الكافي،ج1،ص261] 4- أَبِي حَمْزَةَ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا جَعْفَرٍ ع يَقُولُ‏ لَا وَ اللَّهِ لَا يَكُونُ عَالِمٌ‏ جَاهِلًا أَبَداً عَالِماً بِشَيْ‏ءٍ جَاهِلًا بِشَيْ‏ءٍ ثُمَّ قَالَ اللَّهُ أَجَلُّ وَ أَعَزُّ وَ أَكْرَمُ مِنْ أَنْ يَفْرِضَ طَاعَةَ عَبْدٍ يَحْجُبُ عَنْهُ عِلْمَ سَمَائِهِ وَ أَرْضِهِ ثُمَّ قَالَ لَا يَحْجُبُ ذَلِكَ عَنْهُ. [الكافي،ج1،ص262] ⭕️مرحوم مجلسی، این علوم را ناظر به تمام علوم گذشته و حتی علمی که بوجود نیامده اند، می داند.(مرآة العقول في شرح أخبار آل الرسول؛ ج‏4؛ص309) @rozaneebefarda
زیر سوال بردن جایگاه علمی اهل بیت(ع) در مصاحبه آقای علوی! [صفحه 4 از 5] دو) اسلام را به کرده است: 1- عَنْ زُرَارَةَ قَالَ: كُنْتُ عِنْدَ أَبِي جَعْفَرٍ علیه السلام فَقَالَ لَهُ رَجُلٌ مِنْ أَهْلِ الْكُوفَةِ يَسْأَلُهُ عَنْ قَوْلِ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ علیه السلام سَلُونِي عَمَّا شِئْتُمْ فَلَا تَسْأَلُونِّي عَنْ شَيْ‏ءٍ إِلَّا أَنْبَأْتُكُمْ بِهِ ؛ قَالَ إِنَّهُ لَيْسَ أَحَدٌ عِنْدَهُ عِلْمُ شَيْ‏ءٍ إِلَّا خَرَجَ مِنْ عِنْدِ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ علیه السلام فَلْيَذْهَبِ النَّاسُ حَيْثُ شَاءُوا فَوَ اللَّهِ لَيْسَ الْأَمْرُ إِلَّا مِنْ هَاهُنَا وَ أَشَارَ بِيَدِهِ إِلَى بَيْتِهِ. [الكافي،ج1،ص399] ⭕️وجه استشهاد به روایات: 1- تعبیر «سلونی عمَّا شئتم» ناظر به تمام علوم است 2- از تعبیر«إِنَّهُ لَيْسَ أَحَدٌ عِنْدَهُ عِلْمُ شَيْ‏ءٍ إِلَّا خَرَجَ مِنْ عِنْدِ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ علیه السلام» بر می آید، حضرت علوم مختلفی را به جامعه خود عرضه کرده، بطوری که علوم بعدی همه مدیون حضرت هستند. 🔻مرحوم ملاصالح تسلط علمی حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام را باعث اعجاب و شگفتی علمای مختلف می داند.(شرح کافی، ج6،ص400) و مرحوم مجلسی به نقل از ابن ابی الحدید و احمد بن حنبل آورده، هر کسی غیر از حضرت علی علیه السلام از تعبیر«سلونی عمَّا شئتم» استفاده کرده، مفتضح شده است. 2-ابی عبدالله علیه السلام :« إِنَّ جَابِرَ بْنَ عَبْدِ اللَّهِ الْأَنْصَارِي‏..... سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ ص يَقُولُ إِنَّكَ سَتُدْرِكُ رَجُلًا مِنِّي اسْمُهُ اسْمِي وَ شَمَائِلُهُ شَمَائِلِي يَبْقُرُ الْعِلْمَ‏ بَقْرا» [الكافي،ج1،ص369] ⭕️این روایت اشاره دارد حضرت رسول از زمان امام باقر علیه السلام حکایت می کنند که ایشان علوم مختلفی را به جامعه عرضه می کند و شکافنده علوم برای مردم می شوند.از باب نمونه وقتی عبدالملک مروان در مواجه با پادشاه روم در ضرب سکه دچار استیصال شده بود، امام باقر علیه السلام ضرب اولین سکه اسلامی را به عبدالملک آموزش دادند؛ کاری که در انحصار آن زمان بود. لازم به ذکر نیست که صنعت ضرب سکه محصول چند علم طبیعی آن روزگار (مثل ریخته گری و ...) بوده است. با درایت حضرت، مسلمین از زیر تسلط کفار بدر آمدند.(سیره عملی امام باقر علیه السلام، نظری منفرد، ص16-19) سوم) آیا غیر از اهل بیت سلام الله علیهم اجمعین راهی برای کسب علم هست؟ 1- عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام أَنَّهُ قَالَ: أَبَى اللَّهُ أَنْ يُجْرِيَ الْأَشْيَاءَ إِلَّا بِأَسْبَابٍ فَجَعَلَ لِكُلِّ شَيْ‏ءٍ سَبَباً وَ جَعَلَ لِكُلِّ سَبَبٍ شَرْحاً وَ جَعَلَ لِكُلِّ شَرْحٍ عِلْماً وَ جَعَلَ لِكُلِّ عِلْمٍ بَاباً نَاطِقاً عَرَفَهُ مَنْ عَرَفَهُ وَ جَهِلَهُ مَنْ جَهِلَهُ ذَاكَ رَسُولُ اللَّهِ ص وَ نَحْنُ‏. [الكافي،ج1،ص183] ⭕️در روایت فوق ، با حاکمیت الهی بر همه ی امور عالم و چگونگی تدبیر حضرت حق اشاره شده است و علم را شرح اسباب الهی تفسیر کرده اند و تنها راه ورد به علوم و تنها راه فهم اسباب عالم ، وجود مقدس حضرات معصوم سلام الله علیهم اجمعین است. اقتضای خطاب، تمام علوم است. یعنی اهل بیت(ع) باب ناطق تمام علوم هستند؛ هر علمی که بشر برای اداره دنیا و آخرت به آن احتیاج دارد! و ملاصالح مازندرانی اینگونه اطلاق گرفته اند(شرح کافی،ج5،ص170) 2- عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا جَعْفَرٍ علیه السلام يَقُولُ‏ لَيْسَ عِنْدَ أَحَدٍ مِنَ النَّاسِ حَقٌّ وَ لَا صَوَابٌ وَ لَا أَحَدٌ مِنَ النَّاسِ يَقْضِي بِقَضَاءٍ حَقٍّ إِلَّا مَا خَرَجَ مِنَّا أَهْلَ الْبَيْتِ وَ إِذَا تَشَعَّبَتْ بِهِمُ الْأُمُورُ كَانَ الْخَطَأُ مِنْهُمْ وَ الصَّوَابُ مِنْ عَلِيٍّ علیه السلام. [الكافي، ج1،ص399] 3- قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ ع لِسَلَمَةَ بْنِ كُهَيْلٍ وَ الْحَكَمِ بْنِ عُتَيْبَةَ شَرِّقَا وَ غَرِّبَا فَلَا تَجِدَانِ عِلْماً صَحِيحاً إِلَّا شَيْئاً خَرَجَ مِنْ عِنْدِنَا أَهْلَ الْبَيْتِ. [الكافي،ج1،ص399] 4- مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ سَعِيدٍ عَنِ النَّضْرِ بْنِ سُوَيْدٍ عَنْ يَحْيَى الْحَلَبِيِّ عَنْ مُعَلَّى بْنِ عُثْمَانَ عَنْ أَبِي بَصِيرٍ قَالَ: قَالَ لِي إِنَّ الْحَكَمَ بْنَ عُتَيْبَةَ مِمَّنْ قَالَ اللَّهُ‏ «وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ يَقُولُ آمَنَّا بِاللَّهِ وَ بِالْيَوْمِ الْآخِرِ وَ ما هُمْ بِمُؤْمِنِينَ‏ » (البقرة: 7) فَلْيُشَرِّقِ الْحَكَمُ وَ لْيُغَرِّبْ أَمَا وَ اللَّهِ لَا يُصِيبُ الْعِلْمَ إِلَّا مِنْ أَهْلِ بَيْتٍ نَزَلَ عَلَيْهِمْ جَبْرَئِيلُ. [الكافي،ج1،ص399] ⭕️ملاصالح مازندرانی(شرح کافی، ج6،ص400) و مرحوم مجلسی(مرآة العقول؛ ج‏4 ؛ ص309) رجوع به غیر اهل بیت(ع) را و می دانند. @rozaneebefarda
زیر سوال بردن جایگاه علمی اهل بیت(ع) در مصاحبه آقای علوی! [صفحه 5 از 5] ⭕️مسئله ای که در اینجا مطرح می شود این است که؛ بر فرض اگر کسی بگوید اهل بیت سلام الله علیهم اجمعین علیرغم برخورداری از تمام علوم، رخصت داده اند که به دیگران رجوع شود، روایاتی بر نقض این ادعا در منابع مشاهده می کنیم: 1- عَنْ جَابِرٍ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ علیه السلام ‏ فِي قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ «هَلْ يَسْتَوِي الَّذِينَ يَعْلَمُونَ‏ وَ الَّذِينَ لا يَعْلَمُونَ إِنَّما يَتَذَكَّرُ أُولُوا الْأَلْبابِ‏» قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ علیه السلام إِنَّمَا نَحْنُ‏ الَّذِينَ يَعْلَمُونَ‏ وَ الَّذِينَ لا يَعْلَمُونَ‏ عَدُوُّنَا وَ شِيعَتُنَا أُولُوا الْأَلْبابِ‏.[الكافي، ج1،ص212] 2- عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ سَعِيدٍ عَنِ النَّضْرِ بْنِ سُوَيْدٍ عَنْ جَابِرٍ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ علیه السلام ‏ فِي قَوْلِهِ عَزَّ وَ جَلَ‏ هَلْ يَسْتَوِي الَّذِينَ‏ يَعْلَمُونَ وَ الَّذِينَ لا يَعْلَمُونَ‏ إِنَّما يَتَذَكَّرُ أُولُوا الْأَلْبابِ‏ قَالَ نَحْنُ‏ الَّذِينَ يَعْلَمُونَ‏ وَ عَدُوُّنَا الَّذِينَ لا يَعْلَمُونَ‏ وَ شِيعَتُنَا أُولُوا الْأَلْبابِ‏.‏.[الكافي،ج1،ص212] ⭕️صریح روایت جاهل بودن دیگران در مقابل اهل بیت سلام الله علیهم اجمعین است. مرحوم مجلسی آیه 9 سوره مبارکه زمر را دال بر رجوع به اهل بیت می داند چرا که آنها اعلم مردم بوده اند.(مرآة العقول، ج‏2 ؛ ص433) یعنی ایشان چون عالم ترین مردم بوده اند پس امام و هادی مردم می توانند باشند. ⭕️کلام آخر: در یادداشت پیش رو، تنها به گوشه ای از روایاتی که از منابع اصیل شیعه استخراج شده است در «نسبت ائمه معصومین(ع) و علوم» اشاره شد. بسیاری از علمای شیعه در طول تاریخ همین نگاه را به حضرات معصومین صلوات الله علیهم اجمعین داشتند. البته مخالفین شیعه و برخی از فِرَق جدا شده از شیعه نگاه ناقصی به علم اهل بیت علیهم السلام داشته اند امّا آیا در این روزگار شاهد شکل گیری یک فرقه جدید کلامی در حوزه علمیه هستیم؟ یعنی برخی می خواهند العیاذبالله مقام علمی و تاثیرات علمی اهل بیت(ع) را انکار کنند؟! اینکه گفتند «اسلام نیامده تا علم بیاورد» به معنای انکار مقام علمی اهل بیت عصمت(ع) نیست؟! اگر چنین نیست که انشالله قائل محترم توضیح می دهند ولی اگر چنین نیست، لازم است در مقام مخاطب عمومی، طوری سخن گفته شود که مستلزم انکار برخی مقامات و شوون اهل بیت علیهم السلام نگردد. (ع) @rozaneebefarda
واکنش حوزویان به سخنان آقای /19 🔸 التقاط و چپگروی به ؛ از پندار تا واقعیت! امین عظیمی دانش پژوه دروه خارج فقه و اصول 💥اختصاصی @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 ⭕️ جناب آقای در سخنان اخیر خود ادعا کرده که اکثر بزرگان حوزوی متاثر از بودند و در این باره از برخی بزرگان معاصر یاد می کند و می گوید: « مرحوم اقای و آقا اینها هم از این گرایش سوسیالیستی [در اقتصاد] تاثیر گرفتند.» وی آنگاه به لیست افراد مذکور، سیدجمال الدین اسد آبادی را نیز اضافه می کند و می گوید: « این تفکر در بین ما ماند و اضافه شد به این ، تفکر خاص پان‌اسلامیستی و اخوان‌المسلمینی که ریشه‌اش از دوران عثمانی بود و بزرگانی از ما مثل اسدابادی و امثال این‌ها در این تفکر می دمیدند. خود تفکر هم باز یک ریشه‌های دارد هم ریشه‌های وهابی دارد هم ریشه‌های چپی دارد.» او در نهایت می‌گوید: « انقلاب ما از آغاز اقتصاد مان بدون تعارف اگر بخواهیم بگوییم یک به نام اسلام، در قالب اسلامی بود.» ⭕️در این یادداشت مختصر، نکاتی در نقد سخنان مذکور پیرامون مرحوم سیدجمال اسدآبادی تقدیم می شود و امید است در مورد شهیدین مطهری و صدر نیز یادداشت های مشابهی در جهت تنویر افکار به نگارش در آید. 1- ظاهر کلام قائل محترم حاکی از این است که اخوان المسلمین و تفکر آنها، معاصر با سید جمال الدین اسد آبادی بوده و وی از این جریان تأثیر پذیرفته است. این درحالی است که حسن البنا، موسس اخوان المسلمین ده سال بعد از فوت سید جمال الدین اسد آبادی به دنیا آمده است! (حسن البنا سال ۱۲۸۵ شمسی به دنیا آمده و سید جمال ۱۲۷۵ شمسی از دنیا رفته است.) 2- از کلام آقای علوی چنین برداشت می شود ریشه تفکرات سید جمال الدین اسد آبادی به تفکرات چپی بر می گردد؛ 🔻اگر منظور وی از چپ، تفکرات کمونیستی رواج یافته بعد از انقلاب اکتبر روسیه است، چگونه ممکن است سید جمال متاثر از تفکر چپ باشد با این که 21 سال قبل از انقلاب کمونیستی روسیه از دنیا رفته است؟! کتب تاریخی از دو سفر سید جمال به روسیه تزاری، 30 سال قبل از انقلاب اکتبر روسیه می نویسند و از ملاقات های او با مقامات آنها خبر می دهند.(سید جمال الدین حسینی پایه گذار نهضتهای اسلامی، ص 146 و ص 160) 🔻اما اگر منظورشان از تفکرات چپ، خصوص است، باید گفت نه تنها اتهام چپگرایی و سوسیالیسم به او نمی چسبد بلکه سیدجمال قهرمان افشاگری علیه خطر سوسیالیسم در سرزمین اسلامی است. او یکی از اولین کسانی است که ورود این تفکر به را تذکر داده است؛ ⭕️ سیدجمال در مسئله رساله مشهور 60 صفحه ای خود به نام «رساله نیچریه»، به تحلیل، انتقاد و افشاگری علیه می پردازد و چنین تصریح می کند: «سوسیالیست و کومونیست و نیهلیست یعنی اجتماعیین و اشتراکیین و عدمیین؛ هر سه طایفه رهسپر این طریقه می باشند و خود را به اسم محب الفقراء و الضعفاء و المساکین ظاهر ساخته اند ... به جهت اجرا این مقصد فاسد چه بسیار خون ریزیها کردند، چه فسادها و فتنه ها برپا نموند و چقدر عمارات و قراء را آتش زدند ... احزاب آنها بسیار شدند و در تمامی اقطار ممالک یوروپ(اروپا) منتشر گردیدند، خصوصا در مملکت روسیه. و بلاشبهه اگر این طوائف ثلاثه قوت بگیرند، موجب انقراض و اضمحلال نوع انسانی خواهند شد، چنانکه وجه آن پیش گذشت. اجرناالله من شرور اقوالهم و افعالهم.» (مجموع رسائل و مقالات، رساله نیچریه، صص50 و 51) 🔻این رساله بعد از سال 1259 شمسی نوشته شده و اولین بار در سال 1303 ش در تبریز منتشر شده است.( همان، ص 6) در واقع 40 سال قبل از تولد نخشب و 60 سال قبل تاسیس ، سیدجمال الدین اسدآبادی خطر نفوذ این جریان را در جوامع اسلامی فریاد زده بود اما ظاهرا طنین صدای وی در بیابان بی اطلاعی و تحریفات تاریخی و احیانا برخی غرض ورزی ها، گم شد و امروز در زبان برخی حوزویان، تهمت های غیرواقعی به او تکرار می شود. 🔻گرچه کارنامه و اندیشه سیدجمال در جای خود قابل نقد و ارزیابی علمی است و طبعا نگارنده به دنبال اثبات عصمت برای ایشان نیست اما تاسف بار است که قهرمان روشنگری علیه چپگرایی را در حوزه علمیه قم و آنهم چهل سال پس از استقرار نظام اسلامی، متهم به چپگرایی کنند و به جریان های معلوم الحال و آلوده ای همچون خداپرستان سوسیالیست پیوند بزنند! 🔻امید است بعد از روشن شدن فضای بحث، منتشر کنندگان اتهامات بی اساس به مرحوم سیدجمال و سایر بزرگان روحانی، نسبت به جبران و اعاده حیثیت از آنان اقدام کنند که این به صواب نزدیک تر است. @rozaneebefarda
واکنش حوزویان به سخنان آقای /20 🔸 مباحث اقتصادی و بررسی و در مصاحبه جناب ! میثم عبداللهی تاریخ پژوه انقلاب اسلامی/ دانش آموخته سطوح عالیه حوزه قم 💥اختصاصی @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 [ص 1 از 5] مقدمه 🔹جنای آقای علوی در مصاحبه اخیر خود، را نسبت به و مطرح کرده که با حقیقت منطبق نیست و از این جهت، واقعا تاسف بار است. این مصاحبه پر از شبهات و اشکالات تاریخی است و بخشهای مختلف آن به صورت مجزا نیاز پاسخ گویی علمی دارد. طبعا در این یادداشت برای پاسخگویی به همه آن ایرادات قطعی مجالی نیست و فعلا تنها به بخش کوچکی از آن ادعاها پرداخته میشود. او بزرگان انقلاب اسلامی را در مباحث اقتصادی متهم به سوسیال مسلکی کرده است! ◾آقای علوی، اندیشه های اقتصادی شهید آیت الله مطهری را متاثر از سوسیالیسم دانسته و در تایید این ادعا، در بخشی از این مصاحبه، درباره ، چنین میگوید: 🔻«... خود ایشان یک کتابی نوشته بودند اقتصادی، چاپ نشد، و نشده هنوز! یک وقتی [روزنامه] اطلاعات شروع کرد تکه هایی را چاپ کردن. زمان امام بود، که امام مطلع شد، جلویش را گرفت و اطلاعات توقیف شد، چند روز. ... میخواستند امام نفهمد، آن روزنامه ای که برای امام می فرستادند، آن صفحه اش را در آورده بودند. این را من قصه اش را از احمد آقای خمینی شنیدم. ... مرحوم آقای مطهری هم این جور بود.» ⚫در اینجا این روایت آقای علوی مورد نقد قرار می گیرد تا میزان آگاهی او نسبت به تاریخ تحولات معاصر و تاریخ جمهوری اسلامی روشن شود. وقتی عیار سخنان مصاحبه شونده محترم در همین موضوع خاص و یک بخش از مصاحبه مورد و قرار گرفت و میزان مطابقت آن با واقع مشخص شد، باقی ادعاهای این فرد هم از همین قبیل خواهد بود و میزان اعتنایی که به ادعاهای او خواهد شد، در همین حد و اندازه خواهد بود. ▫با مرور سخنان آقای علوی در مورد مباحث اقتصادی شهید مطهری، آشکار می شود که جناب ایشان، یادداشتهای اقتصادی شهید مطهری را مطالعه نکرده و نه از ابعاد ماجرا مطلع هست! و تنها منبعی که بیان میکند، یک خاطره به نقل از مرحوم حاج سید احمد آقای خمینی است که تمام مدعیاتش درباره انحراف در آرای اقتصادی شهید مطهری را از همین یک خاطره استنبط کرده است! 🔹درباره آرای اقتصادی شهید مطهری، در خوشبینانه ترین حالت باید گفت که ایشان مطلع نیست، اگرچه برخی ممکن است با نگاه سختگیرانه، احتمالات دیگری را العیاذبالله در ذهن آورند. جناب علوی چند مطلب مجزا و واقعه تاریخی را با هم کرده که شبیه همان ماجرای «خسن و خسین دختران معاویه ...» است. با این مقدمه اجمالا نکاتی را با تکیه بر شواهد تاریخی، در نقد ایشان عرض میکنم. اشکالات ⚪اولین اشکال اینکه شهید مطهری کتابی درباره اندیشه اقتصادی اسلام ننوشته بود، بلکه چند سخنرانی پراکنده داشت که درباره موضوعات اقتصادی بود و هیچ وقت ایشان آنها را کتاب نکرد بلکه چند سال بعد از شهادت ایشان، آن سخنرانیها گرداوری و تدوین و کتاب شد. 🔹اشکال بعدی مربوط به این ادعاست که: «یک کتابی نوشته بودند اقتصادی، چاپ نشد، و نشده هنوز.» این ادعا است و کتاب حاوی نظرات شهید مطهری به طور علنی منتشر شده و بارها تجدید چاپ شده است و الان هم در بازار موجود است و به زودی معرفی خواهیم کرد. پس اینکه شهید مطهری کتاب غیر قابل چاپ، در زمینه اقتصادی داشته، یک ادعای نادرستی است و تمام محتویات اقتصادی شهید مطهری منتشر شده است. @rozaneebefarda
🔸 مباحث اقتصادی و بررسی و در مصاحبه جناب ! [صفحه 2از 5] ⭕️اشکال دیگر آنکه وی، شهید بزرگوار آیت‌الله مطهری را نیز آلوده و التقاطی و متأثر از اقتصاد چپ، معرفی می‌کند. این از عجایب روزگار ماست؛ شهید مطهری در حالی متهم به چپگرایی شده که در صراط مستقیم اسلام بود و تمام عمرش را وقف مبارزه با اندیشه های انحرافی و التقاطی کرده بود و آثار متعددی در نقد مارکسیسم و سوسیالیسم دارد، و در نهایت جانش را بر سر همین راه مبارزه با التقاط گذاشت و توسط گروهی منحرف به شهادت رسید و از این رو او به حق، قهرمان مبارزه با التقاط بود. 🔻مقام معظم رهبری درباره شهید مطهری، در روز 6 اردیبهشت 1383، چنین می فرمایند: 🔹«ایشان[شهید مطهری] با قوت فكری و اندیشه صائب خود در دهه‌های ۱۳۴۰-۵۰ وارد میدان‌هایی شد كه تا آن زمان هیچ كس در زمینه مسائل اسلامی وارد آن نشده بود و با تفكرات وارداتی غربی و شرقی به چالش علمی عمیق، وسیع و تمام نشدنی پرداخت و در جبهه مقابله با ماركسیسم و تفكرات غربی و لیبرالیسم دست به یك جهاد هوشمندانه زد و با توان علمی و ایمان راسخ و اعتماد به نفس، موفقیت‌های بزرگی به دست آورد و با قدرت اجتهاد و انصاف و ادب علمی، روشی متقن و بدور از تحجر و التقاط برای معرفی اسلام و مقابله با كج‌اندیشی و انحراف ایجاد كرد و پایه‌های افكار مورد نیاز جامعه اسلامی و انقلابی را تأسیس نمود و نقش مؤثری بر جریان فكری اسلامی و شكل‌گیری نظام اسلامی بر جای گذاشت و بصورت سنگری امن برای جوانان طالب و علاقمند فكر اسلامی در حوزه‌ها و دانشگاه‌ها درآمد.» (سایت دفتر حفظ و نشر آثار رهبری) 🔻مدعی، ادعاهای مخدوش خود را مطرح می‌کند اما بر اهل تحقیق روشن است که این شهید، منتقد جدی اقتصاد مارکسیستی و سوسیالیستی بوده اند. در واقع آتهام التقاط و چپگرایی به شهید مطهری، در بین محققین منصف، محلی از اعراب ندارد! کتاب اقتصادی منسوب به شهید مطهری‌ ◼ در موضوع آثار اقتصادی شهید مطهری، مسئله دیگری وجود دارد که در مصاحبه آقای علوی، با چند موضوع دیگر خلط شده و موجب خطای تاریخی شده است. 🔻 یک شخصی در سال 1361، در تهران کتابی با عنوان «بررسی اجمالی مبانی اقتصاد اسلامی» در ۴۱۶ص توسط نشر حکمت منتشر کرد و بود که است. نویسنده ی کتاب، نام خودش را درج نکرده بود و صرفا نام شهید مطهری را به عنوان «نویسنده» نوشته بود. این کتاب اشکالات متعددی داشت و نشر آن، بازتاب های بدی در کشور داشت. 🔹در این کتاب، از برخی سخنرانیها و یادداشتهای پراکنده و فیش های شهید مطهری در زمینه مسائل اقتصادی استفاده کرده بود. اشکالات این کتاب آن بود: 1. نویسنده، باید نام خودش را درج میکرد تا مسئولیت این فاجعه را خودش به عهده بگیرد و پاسخگو باشد، نه اینکه زرنگی کند و آن را به نام شهید مطهری منتشر سازد، که در قید حیات نبود تا از خودش دفاع کند. 2. وقتی نویسنده از برخی فیشهای منتشر نشده و غیرنهایی اقتصادی شهید مطهری در این کتاب استفاده کرد، باید گوشزد میکرد اینها نظرات تحقیقی و نهایی شهید مطهری نیست. ولی این کار را نکرد بلکه به عکس عمل کرد و اینها را به عنوان نظرات قطعی و نهایی شهید مطهری مطرح نمود. 3. انتساب برخی از مطالب به شهید مطهری، زیر سوال بود. 4. تحقیقات و حواشی ای که گرداورنده حول این کتاب صورت گرفت به جای اینکه روشن کننده موضوع باشد و ابهامات را رفع کند، بیشتر انحرافی بود و به اشکالات و ابهامات بسیاری به کتاب افزود. 5. در این کتاب اشکالات و انحرافاتی وجود داشت که تا آن زمان چنین مواردی در آثار آن متفکر بزرگ، سابقه نداشت. @rozaneebefarda
🔸 مباحث اقتصادی و بررسی و در مصاحبه جناب ! [صفحه 3 از 5] 🔹 البته مهمترین اشکال به این کتاب، آن بود که طبق روال، انتشار کتابهای شهید مطهری باید توسط انتشارات صدرا صورت میگرفت یا حداقل شورای علمی آن مرکز، باید این کتاب را تایید میکرد، در حالی که ناشر آن، یک ناشر شخصی و خصوصی به نام «نشر حکمت» بود. نشر صدرا حاضر به تایید این کتاب نشده بود. این نکات بیان کننده این مسئله است که انتساب این کتاب به شهید مطهری مورد مورد قبول مجامع علمی و حوزوی و دانشگاهی قرار نگرفت و آن را ساخته و پرداخته مولفش می دانستند. علما و بزرگان حوزه و از جمله در مقابل این کتاب جعلی موضع گرفتند و حواشی بسیاری حول این کتاب ایجاد شد و همگی به اتفاق اعلام کردند که این کتاب ربطی به شهید ندارد و ساخته دست همان شخص است! امام هم فرمودند که با توجه به اینکه این اثر با این همه انحراف، به شهید مطهری منتسب شده، چاپ جدید این کتاب تا اطلاع ثانوی ممنوع باشد و محتوای آن، باید مورد بازبینی جدی قرار گیرد. 🔻البته خلاف چیزی که مشهور است، نسخه های این کتاب جمع نشد و خمیر نشد، بلکه به حاشیه رفت و نسخه های آن در کتابخانه ها موجود است. ماهیت این کتاب، روشن شده بود، دیگر کسی به آن نمی پراخت. این کتاب بعد از 29 سال از چاپ آن، یک بار دیگر، در سال 1390 توسط همان ناشر به همان شکل و با همان اشکالات، برای دومین بار چاپ شد و دیگر چاپ نشده است. (بررسی اجمالی مبانی اقتصاد اسلامی، نشر حکمت، اول، 1361، تمامی صفحات.) 🔹عجیب آنکه در دهه شصت، علی رغم نهی امام، گاهی برخی روزنامه های کج فکر وقت، همچون روزنامه ، هفته نامه کیهان هوایی و ...، بخشهایی از این کتاب انحرافی را به نام نظرات اقتصادی شهید مطهری منتشر می کردند که هر بار بازتابهای بدی در جامعه داشت. 🔻به عنوان نمونه روزنامه اطلاعات بر خلاف دستور امام، در سال 1362، بخشهایی از این کتاب انحرافی را تحت عنوان نظرات اقتصادی شهید مطهری در صفحه اقتصادیِ روزنامه اطلاعات، منتشر کرد که باعث توقیف روزنامه اطلاعات به دستور امام خمینی گردید. سیدمحمود ، مدیرمسئول روزنامه اطلاعات، در کتاب خاطراتش گفته: «‏‏تصادفا همان روز در قسمت لایی روزنامه، مطلبی از کتاب نقل شده بود و امام قبلا دستور داده بودند که در ‏‎ ‎‏این کتاب تجدید نظر شود. چون گفته شده بود که همه مطالبش از خود ‏‎ ‎‏استاد نیست.‏ این مطلب، توسط همکاران روزنامه در سرویس اقتصادی به مناسبت ‎‏سالگرد شهادت مرحوم مطهری چاپ شده بود. تلقی امام این بود که ما‏‎ ‎‏کتابی را که به منظور بررسی تا اطلاع ثانوی ممنوع شده و نمی‏‏ ‏‏بایست ‎‏چاپ شود چاپ کرده‏‏ ‏‏ایم و تازه برای این که امام خمینی از این امر مطلع ‏‎ ‎‏نشود لایی روزنامه را هم به دست ایشان نرسانده‏‏ ‏‏ایم...»(خاطرات دعایی، ص202) جالب آنکه گرچه دعایی به اصل ماجرا اعتراف کرده و ماجرای توقیف روزنامه اطلاعات را بیان کرده، ولی سعی کرده دلیل آن را به مسائل دیگری، غیر از نشر همین مباحث اقتصادی تحریف شده، مربوط کند و اقدام ناپسند تیم اطلاعات را توجیه و تطهیر کند.(ر.ک. خاطرات دعایی، صص201-206.) ⭕️ با توضیحات این بخش، روشن شد که کتاب انحرافی «بررسی اجمالی مبانی اقتصاد اسلامی»، چه کتابی است و ماجرای توقیف روزنامه اطلاعات به خاطر انتشار بخشهایی از این کتاب و منتسب کردن آن به آیت الله شهید مطهری بود که علی رغم نهی امام، صورت گرفته بود. دانستیم که این کتاب ارتباطی با شهید مطهری ندارد و حاصل کار یک نفر دیگری است که نام مولف را حذف کرده و نام شهید مطهری را فقط درج کرده است. 🔹آقای علوی وقتی میخواهد شهید مطهری را از حیث اندیشه اقتصادی نقد کند، مهمترین دلیلش اشاره به همین کتاب انحرافی «بررسی اجمالی مبانی اقتصاد اسلامی» است! آیا نباید یک بار این کتاب را خوانده باشد تا بداند که این کتاب متعلق به این شهید نیست؟ آیا نباید مقاله روزنامه اطلاعات که منجر به توقیف آن گردید را خوانده باشد تا بتواند با استناد به آن، اندیشه شهید مطهری را انحرافی بخواند؟! به صرف نقل یک خاطره از مرحوم سید احمدآقا، که با به مدعیات نادرستی که آقای علوی تا کنون کرده، اصل آن با اشکال جدی مواجه است، چگونه میتوان چنین نتایجی گرفت؟ @rozaneebefarda
🔸 مباحث اقتصادی و بررسی و در مصاحبه جناب ! [صفحه 4 از 5] کتاب م‍س‍ئ‍ل‍ه‌ رب‍ا و ب‍ان‍ک 🔹کتاب «م‍س‍ئ‍ل‍ه‌ رب‍ا و ب‍ان‍ک‌ ب‍ه‌ ض‍م‍ی‍م‍ه‌ م‍س‍ئ‍ل‍ه بی‍مه»، نخستین کتاب انتشارات صدرا بود که نظرات اقتصادی شهید مطهری در آن درج شده بود. این کتاب که حاوی بخشهای مهمی از اندیشه اقصادی شهید مطهری بود، در زمان حیات امام خمینی، در آبان 1364، در 345 صفحه، منتشر گردید. تعداد صفحات و محتوای این کتاب در چاپ یازدهم در خرداد 1380، تغییراتی کرد و از آن به بعد در 189 صفحه منتشر گردید. این کتاب تا سال 1393 به چاپ بیست و سوم رسید و هنوز هم در بازار موجود است و از کتابهای پرمخاطب آن شهید بزرگوار است. نشر این کتاب هیچ حاشیه ای نداشت بلکه مورد استقبال مجامع علمی و حوزوی قرار گرفت و بارها تجدید چاپ شد. (م‍س‍ئ‍ل‍ه‌ رب‍ا و ب‍ان‍ک‌ ب‍ه‌ ض‍م‍ی‍م‍ه‌ م‍س‍ئ‍ل‍ه بی‍مه، مرتضی مطهری، نشر صدرا، تهران، اول، آبان 1364، تمامی صفحات) 🔹این کتاب بر منبای خط اصیل اسلامی نگارش یافته و در زمان حیات امام منشتر شد ولی نه به دستور امام خمینی توقیف شد و حاشیه ای حول آن ایجاد نگردید. 🔹آیا آقای علوی، برای نقد اندیشه اقتصادی شهید مطهری، و بستن نسبتهای سخیفی که شایسته خودش است، به آن شهیدی که امروز در قید حیات نیست تا از خودش دفاع کند، نیاز ندارد که این کتاب را بشناسد و آن را خوانده باشد؟ چرا آقای علوی از این کتاب که حاوی اندیشه اقتصادی اوست، هیچ نامی نمی برد؟ این کتاب هم حاوی مبانی فکری اقتصادی شهید مطهری است، چرا هیچ کسی به این کتاب ایراد نگرفت؟ ⭕️کتاب نظری‌ به‌ نظام‌ اقتصادی‌ اسلام 🔹کتاب «نظری‌ به‌ نظام‌ اقتصادی‌ اسلام» در ۲۴۶صدر، در اردیبهشت 1368، توسط انتشارات صدرا منتشر شد و بعد از آن، تا سال 1385 به چاپ سیزدهم رسید و تا سال 1392 به چاپ بیستم رسید. این کتاب ارزشمند، حاوی نظرات اقتصادی شهید مطهری است و در زمان حیات امام خمینی منتشر شد. نه هرگز توقیف شد، نه حرف و حدیثی درباره این کتاب بیرون آمد و اگر توقیف شده بود، به چاپ دوم نمیرسید ولی الان از چاپ بیستم گذشته است و هر کسی به راحتی می تواند آن را تهیه کند. کتابی حاوی با نگاهی نو و عمیق به اندیشه های اقتصادی اسلام و نقد جدی اقتصاد در اندیشه مارکسیسم است. بخش زیادی از کتاب، تقریبا یک سوم از آن، به نقد اقتصاد در اندیشه مارکسیسم پرداخته است. (نظری‌ به‌ نظام‌ اقتصادی‌ اسلام، مرتضی مطهری، نشر صدرا، تهران، اول، اردیبهشت 1368، تمامی صفحات) 🔹اگر ایشان متاثر از اقتصاد سوسیالیستی بود، چگونه اقتصاد سوسیالیستی را در این کتاب به طور تفصیلی نقد کرده است؟ آیا ادعای چپ گرایی به چنین شخصیتی، شرم آور نیست؟! آقای علوی اگر یک سر به کتابفروشی صدرا در خیابان ارم بزند، می تواند این کتاب را تهیه کند و بعدا متوجه ادعاهای نادرست خود نسبت آن شهید بزرگوار، خواهد شد. این کتاب هم حاوی تئوریهای اقتصادی شهید مطهری است، چرا هیچ کسی به این کتاب ایراد نگرفت؟ چرا نقدهای شهید به اقتصاد سوسیالیستی در این کتاب، مورد دقت و توجه آقای علوی قرار نگرفته؟ @rozaneebefarda
🔸مباحث اقتصادی و بررسی و در مصاحبه جناب ! [صفحه 5 از 5] 🔹 جمع بندی 🔹جهت مزید اطلاع جناب علوی باید گفت دو کتاب اقتصادی توسط انتشارت صدرا، «م‍س‍ئ‍ل‍ه‌ رب‍ا و ب‍ان‍ک‌» و «نظری‌ به‌ نظام‌ اقتصادی‌ اسلام»، حاوی اندیشه اقتصادی شهید مطهری، هر دو در دهه شصت و در دوران حیات امام خمینی منتشر گردید. به این دو کتاب، کسی ایرادی نگرفت و هیچ اشکال و ابهامی یجاد نکرد. این دو کتاب، حاوی نگاهی عمیق به اندیشه های اقتصادی اسلام و نقد جدی اقتصاد در اندیشه مارکسیسم و سوسیالیسم و اقتصاد در اندیشه لیبرال دموکراسی است. اگر طبق ادعای آقای علوی، اندیشه اقتصادی شهید مطهری، دچار انحرافات سوسیالیستی بود، چرا امام خمینی و سایر بزرگان و شخصیتهای انقلاب، به این دو کتاب اعتراضی نکردند؟ اینکه آقای مدعی، از این دو کتاب، هیچ نامی نبرده و به محتوای اینها هیچ اشاره ای نکرده، از دو حالت خارج نیست: 1. یا این دو کتاب که حاوی اندیشه اقتصادی شهید مطهری بوده را ندیده و از انتشار آنها و محتوای آنها اطلاعی ندارد؛ که در این صورت وای بر چنین شخصی که مدعی علم و دانش است و رساله عملیه هم منتشر کرده، ولی سخن بدون علم و از روی جهل میگوید و به شهید بزرگوار، آیت الله مطهری، و سایر علمای مبارز، ادعاهای نادرستی نسبت میدهد. 2. یا این دو کتاب را دیده و از انتشار آنها خبر دارد؛ که در این صورت باید بگوییم که به خاطر اغراض پست سیاسی، حاضر شده که چنین بی انصافی کند و علی رغم اطلاع داشتن نسبت به نظرات اقتصادی شهید مطهری، چنین ادعاهای زشتی را به آن شهید بزرگوار نسبت داده است. 🔻با مباحث پیشین روشن می شود که میزان آگاهی آقای علوی نسبت به آرای اقتصادی شهید مطهری، تا حدی است که از دو کتاب اقتصادی شهید هیچ کدام را ندیده و نخوانده و حتی نام آنها را هم نبرده ولی با این حال درباره نظرات اقتصادی شهید مطهری، از منظر یک کارشناس اهل اطلاع سخن میگوید و نظرات اقتصادی ایشان را دارای گرایشات سوسیالیستی دانسته است! کسی که از روند تولید و نشر آثار اقتصادی شهید مطلع نیست و احیانا یک خط از اندیشه اقتصادی شهید مطهری مطالعه نکرده، چطور به خودش جسارت میدهد تا چنین نسبتهای ناروایی را در مورد آن عالم روشنگر بر زبان جاری کند؟ آقای محترم، آیا برای اثبات ادعای تان، نباید دلیل بیاورید؟ آیا تمسک به یک ، در اتهام زنی به استاد شهید، کفایت می کند؟ 🔹سطح آگاهی و کیفیت استدلالهای آقای علوی در این ماجرا روشن گردید و این حجم از خلط و خطا در یک موضوع خاص، نشانگر آن است که سایر ادعاهای وی نیز به شدت مورد تردید و احتمالا از همین قبیل است لذا جا دارد محققان ارجمند و خاصه حوزویان فرهیخته و حق طلب، تمام ادعاهای وی را با همین سبک مورد سنجش قرار دهند تا صحت و سقم ادعاهای وی مشخص گردد. @rozaneebefarda
، توهم یا واقعیت؟ 🔹واکاوی ریشه های اظهارنظرهای عجیب جناب درباره اقتصاد اسلامی|| دکتر ایرج توتونچیان/ اقتصاددان 💥پست ویژه @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 🔹اظهار نظر ناشیانه ای که یک غیراقتصاددان اخیرا در نموده است به حق موجب واکنش های متعددی شده است که ریشه در تداخل ناصواب و دارد. 🔹نباید فراموش کرد که در حیطه تخصص خود مطالب گهرباری در زمینه های مختلف "مکتب" اقتصاد اسلامی دارند. منظور از مکتب نیز چیزی جز بخش هنجاری نظام اقتصادی اسلام قابل تصور نیست که باید آنها را از بخش اثباتی جدا دانست. ایشان خود را یک اقتصاددان معرفی نکرده اند و از این رو از "علم اقتصاد اسلامی" نام نبرده اند. 🔹اینگونه و که از و نشات می گیرد جامعه را به سکون و در نهایت به بی تفاوتی می کشاند. به عبارت دیگر جامعه را غیرقابل انعطاف کرده و جلوی هرگونه حرکت مطلوب را خواهد گرفت. 🔻تکرار اینگونه مداخلات گمراه کننده بر سر نظریه های ناب نشات گرفته از قرآن و روایات همان خواهد آورد که بر سر طرح بانکداری مجلس آمده است. 🔹 بدون تردید نقش مخرب و مهلک اقتصاددانان لیبرال را که از زمان تاسیس بانک مرکزی در سال 1339 و از اول انقلاب تاکنون و در سفر و حضر آنرا حفظ کرده اند و تاثیر آنها را نباید در از هم گسیختگی و ایجاد شوک های غیر عقلایی سال‌های اخیر فراموش کرد. 🔹متن کامل یادداشت را در بخوانید: 👇 http://fna.ir/f02y9s 🔘مجموعه پاسخهای علمی به مصاحبه آقای علوی را در روزنه بخوانید؛ https://eitaa.com/joinchat/2032861191C0a0a43a053