eitaa logo
روزنه
6.3هزار دنبال‌کننده
4.1هزار عکس
2.1هزار ویدیو
255 فایل
دریچه ای به تاریخ، سیاست و اندیشه دینی معاصر ارتباط با ادمین @M_shahidani
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از برهان انقلاب
🔸قلم به دستان دیروز روزنامه‌هایی سکولار چه زود نقاب از چهره برافکنده‌اند! در رأس این جماعتی که به زعم شما، با ادعای #حوزه_سکولار مرجعیت را هدف گرفته است، رهبر معظم انقلاب قرار دارد که پیشتر نسبت به خطر سکولاریسم در حوزه هشدار داده بودند. چه خوب است که به صراحت روشن شود، شما چه کسی را هدف گرفته اید؟ حوزه انقلابی، حوزه آکادمیک و نظریه‌پرداز است، نه حوزه سیاست ران. حوزه انقلابی، حوزه نظام سازی است، که به دنبال جریان تفقه دینی در لایه‌های حیات اجتماعی و سیاسی است بی آنکه با اسیر کردن خود در بازی‌های بچگانه سیاسی استقلال خود را از دست دهد.البته بعید نیست جوان ژورنالیستی که حتی یک واحد درسی در حوزه نخوانده است، از درک آن عاجز باشد. ⭕ به کانال مطالعات حوزوی بیپوندید: http://eitaa.com/joinchat/3837067264Cadec8373c5
هدایت شده از 
📛 وقتی جریان ژورنالیستی حوزه سکولار فعال می شود! ⁉️ آنتی‌تز انقلاب! در قم چه خبر است؟! (322) جریان نفاق در حوزه های علمیه به دنبال چیست؟ امثال مدرسی چه هدفی را در حوزه های علمیه دنبال می کنند؟! فتنه گران آجر به دست در فتنه 88 چرا امروز نگران مرجعیت شده اند؟! کسانی که دین را افیون توده ها و مرجعیت و تقلید را کار میمون می دانند، چرا امروز با نفوذ در بیوت مراجع، به دنبال نفاق و تفرقه در بین حوزوزیان هستند؟ آنتی تز انقلاب اسلامی، در درون "مادر نظام"به دست چه کسانی در حال شکل گیری است؟ #متجددان_وابسته #متحجران_نافهم #سکولارهای_حوزوی 💠 با #آنتی_تز_انقلاب همراه شوید 👇 🇮🇷 @antitez_enqelab
بازخوانی ماجرای مرحوم به بهانه سالروز درگذشتش/۲ 🔹متن اعلامیه رسمی مبنی بر عدم صلاحیت مرجعیت آقای سیدکاظم شریعتمداری @rozaneebefarda 🔻🔻? بسمه تعالي  "اما من کان من الفقهاء صانئا لنفسه، حافظا لدينه، مخالفا لهواه و مطيعا لامر مولاه فعلي العوام ان يقلدوه کذالک لا يکون الا بعض فقهاء الشيعه "امام حسن عسگري (ع)فرمود:« فقهايي که خود ساخته و پاسدار دين و مخالف هواي نفس و فرمانبردار امام و مولاي خود باشند، مردم مي توانند از آنها تقليد نمايند و همه فقها وعالمان دين جز بعضي، چنين نيستند»  امت اسلامي، طلاب و فضلاي حوزه هاي علميه !، مردم مسلمان ، به ويژه مردم متدين و غيور آذربايجان!  از روزهاي اول نهضت مقدس اسلامي از آقاي شريعتمداري امور بسياري صادر مي شد که دست اندرکاران نهضت ، به ويژه جامعه مدرسين ، آنها را شايسته مقام مرجعيت شيعه نمي دانستند، ولي براي حفظ وحدت و انسجام صف روحانيت ، از بازگو کردن آنها سخت دوري مي جستند تا به حمدالله انقلاب مقدس اسلام پيروز گشت و مردم يک دل و يک جهت به اين انقلاب دل بستند، ولي اين شخص، برخلاف مصالح اسلام و انقلاب و برخلاف اعتقاد و نظر فقهي خود که در مجله "الهادي" و در حضور عده اي از مدرسين تصريح کرده بود، با اصل ولايت فقيه مخالفت کرد و ديديد آن چه ديديد و کرد آن چه نبايد بکند. حتي فردي از همان اعوان و انصار خودش، يکي از پاسداران همان منزل را به قتل رساند و تا چند روز بهانه اي براي کوبيدن انقلاب به دست آورد و همچنان به مخالفت و کارشکني و براندازي ادامه داد تا شرکت در کودتاي نوژه و براندازي اخير که در مصاحبه تلويزيوني قطب زاده خائن ملاحظه فرموديد، کيست که طرح کشتن امام و نابودي مردم جماران و براندازي جمهوري اسلامي را بداند و فرياد نزند؟ اگر بخواهيم امور خلاف عدالت را بشماريم، مثنوي هفتاد من کاغذ مي شود، لذا ضمن تاکيد براينکه مراجع قضايي منحصرا بايد به اين امر رسيدگي نمايند، بنا به وظيفه شرعي برخود لازم دانستيم که سقوط مشاراليه از شايستگي مرجعيت را بالصراحه اعلام نماييم تا افرادي از مسلمانان که در حالت ترديد و دودلي بودند، تکليف خود را بدانند و احيانا با تقليد خود به اسلام و انقلاب ضربه وارد نکرده باشند. گر چه طلاب عزيز و فضلا خود اعلان کردند که از گرفتن شهريه او خودداري خواهند کرد . ماهم تاکيد بر خودداري همه آقايان از گرفتن آن را لازم مي دانيم.  " افمن کان مؤمنا کمن کان فاسقا لا يستوون"  "ان اريد الا الاصلاح مااستطعت و ما توفيقي الا بالله عليه توکلت و اليه انيب".  جامعه مدرسين حوزه علميه قم-1/2/1361  @rozaneebefarda
هدایت شده از برهان انقلاب
🔸خنده دار نیست؟! دیروز مدافع بودند و امروز مدافع اند! دیروز با سمفونی به ابتذال کشیدن تقلید و مرجعیت هم آوا بودند و امروز برای هدف گرفته شدن مرجعیت مرثیه می‌سرایند! دم خروس را باور کنیم یا قسم حضرت عباس را؟ 🔹مروجان این روزها آشفته اند! اما این تازه اول ماجراست! حقایق فراوان دیگری نیز وجود دارد که اطلاع حوزویان از آنها ممکن است بر آنان گران آید. اما همه چیز به این امر وابسته است که تا کجا میخواهند به نفوذ و دخالت در حوزه ادامه دهند؟ اگر آماده اند، بسم الله... ⭕ به کانال مطالعات حوزوی بیپوندید: http://eitaa.com/joinchat/3837067264Cadec8373c5
لشکر سایبری در حوزه دقیقا به دنبال چه می گردند؟! 💥اختصاصی @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 از دوران مشروطه به این سو٬ اصلاح طلبی دینی (دگراندیشی) با (بابی٬ ازلی٬ بهایی٬ روشنفکری٬ فراماسونی٬ اقلیت گرایی یهودانه و زردشتی٬ باستان گرایی و...) گره خورد و این جماعت٬ بر سر حذف شریعت شیعی یا ناکارآمدسازی اجتماعی آن٬ به رسیدند. آنان نسخه غرب مدرن را برای ایران شیعی راه نجات می دانستند و فقهای شیعه بر اجرای حداکثری احکام شریعت پای می فشردند. از منظر آنان در یک اقلیم دو شاه نمی گنجید! لازمه اجرای غرب اندیشان٬ ابتدا (دین سازی/ نوسازی دینی) و در نهایت حذف دین از ساحت جامعه بود. از همین نقطه سر و کله اش پیدا شد. العیاذ بالله خدا باید به پستوی خانه ها پس زده می شد و مطلق ولایت ها(ولایت رسول الله تا ولایت ائمه هدی و به تبع آن ) و امری قبیح شمرده شد که نباید زیر بارش می رفت! آن حقیقت تلخی که پیشتر و بیشتر از دیگران متوجهش شد٬ این هجمه سازمان یافته علیه دین مبین بود. وگرنه چنان که خود در گفته است٬ او و مرحوم آخوند هر دو به یک مشروطه باور داشتند. دوگانه واقعی در مشروطه٬ نزاع دین ستیزان غرب اندیش(معمم و مکلا) با فقهای عظام و مفسران امین شریعت شیعی بود. غرب اندیشان را به دل جامعه دینمدار شیعی راه نبود٬ لذا مستقیم گویی موجب طرد آنان می شد و لذا آنان راه از و را برگزیدند! این راهبرد در توصیه نامه تاریخی میرزاملکم خان به ٬ و نیز سند مربوط به مصوبات تشکیلات علنا قابل مشاهده است. در دوره گذار غرب اندیشی در عصر مشروطه٬ هیبت روحانی و ادبیات دینی٬ بسیار مؤثر می نمود. آنان همزمان از دو ابزار و راهبرد استفاده کردند؛ در حلقه اطرافیان بزرگان دین برای تغییر محاسبات آنان در سر بزنگاه ها و حذف عناصر اصیل. و برای تولید ادبیات جدید و زمینه سازی اجتماعی برای . امروز هم دو ابزار و به درآمده اند برای برهم زدن قم و ایجاد فاصله بین روحانیت و نظام سیاسی اسلامی. جوجه سکولارهای رسانه ای برای از تاریخی به غرب اندیشان٬ مدتهاست که در آشیانه آل محمد(ص) کرده اند. آنان با تجربه مؤفق آقایان و ٬ حالا بیشتر به امید بسته اند. آنان برای همه برنامه دارند؛ انقلابی ها٬ غیرانقلابی ها٬ ضدانقلاب ها. ضدانقلاب ها را از نهتوی انزوا بیرون می کشند٬ تطهیر می کنند و به مواجهه علنی می کشانند. جسارت بی سابقه فرزند تشیع لندنی به ولی فقیه را که یادتان هست؟ غیرانقلابی ها را به ضدانقلاب تبدیل می کنند.(نمونه در این مورد کم نیست) انقلابی ها را به غیرانقلابی یا خنثی و عناصر لابشرط مبدل می سازند.(علت سکوت برخی چهره های باسابقه در این است) و اگر نتوانستند٬ به روی می آورند؛ شبیه آنچه که در مورد شیخ شهید در تهران و برای صاحب عروه در نجف انجام دادند‌.(در زمان ما مانند ترور علامه مصباح) دوگانه سازی٬ انشقاق و فعال سازی گسل های اختلاف٬ تنها اول راه آنهاست. تشکل سازی٬ تولید تئوری های انحرافی و ترویج در دل حوزه علمیه٬ همه راهبردهای میان مدت است. هدف اصلی ایجاد برای نظام اسلامی با جداسازی حوزه از حکومت است. از بخت بد این جماعت حالا دیگر انقلابی ها با ابزار بیگانه نیستند و بومرنگ نیرنگ شان به صورت خودشان بازگشته است! خط نفوذ شناسایی شده و افشای آرام و با حوصله ٬ حوصله آنان را سر برده است‌. آخرین پروژه آنان از جریان انقلابی حوزه است برای آنکه هراس و واهمه ایجاد کنند حال آنکه جریان انقلابی پیرو امام خمینی در مواجهه با منحرفان عقیدتی و نفوذی ها هرگز نیازی به تقابل سخت ندارند اصلا فداییان اسلام واکنش اعاظم نجف و علمای سنتی(مثل صاحب الغدیر) به انحرافات کسروی بود٬ پاسخ جریان انقلابی مواجهه مستند علمی با پدیده های انحرافی است که نمادش است. از قضای روزگار این پروژه ضدانقلاب هم در آستانه شکست قرار دارد. فداییان انقلاب اسلامی٬ سلاح شان قلم و بیان است و همین سلاح است که اشک و را درآورده است! تقی زاده ها٬ حکمی زاده ها٬ کسروی ها را بشناسیم و بشناسانیم. اینها سر و کله شان مدتی است در قم پیدا شده و تلاش دارند پروژه شان را با کمک پیش ببرند. کشف اسرار دیگری باید نوشت... ۹۸/۱/۱۴ @rozaneebefarda‌
تناقض گویی های آقای منتظری از نگاه سید احمد خمینی @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 مرحوم حاج سید احمد خمینی در فرازی از چنین می نویسد: 🔹شما مواضع تان تا آن روزی که خودتان بودید، خوب و انقلابی بود. اما وقتی در دام طیف مهدی هاشمی افتادید این گونه شد. شما قبلاً می گفتید هستند، حال چیز دیگری می گوئید. شما قبل از شهادت شهید محمد منتظری می گفتید ، ولی بعد از مرگ شریعتمداری، اعتراض داشتید که چرا نگذاشتید تشییع شود. از این قبیل مسائل بسیار دارم اما سرتان را درد نمی آورم. @rozaneebefarda
مرجعیت گریزی آیت الله بروجردی در بیان آیت الله صافی گلپایگانی 💥پست ویژه @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 او فارغ از تعلقات دنيايى بود. يك وقت مى‌فرمود: «من يك قدم هم براى رسيدن به اين موقعيت برنداشته‌ام.» بعد از فوت مرحوم آيت الله نائينى، از تبريز براى ايشان نامه نوشتند و رساله خواسته بودند. ايشان در جواب، به اين مضمون نوشته بودند: «به آيت الله اصفهانى مراجعه كنيد، با شرايطى كه من دارم و در بروجرد ساكن هستم، ارسال رساله موجب تفرقه مى‌شود.» منبع: فخر دوران; صفحه104 @rozaneebefarda
🔹در حالی که همه حواسها به سیل‌های اخیر کشور بوده، مولوی عبدالحمید در چچن به دیدار مفتی آنها رفته است! جنگجوهای چچنی مخوف‌ترین فرماندهان داعش در سوریه بودند. درحالی که بحران تا ۹۰%از گلستان دورشده، بتازگی و با گذشت ۲هفته ازسیل این شهر، سروکله ماشینهای ارسال کمکِ جریان مسجد مکی زاهدان درگلستان پیدا شده گویا جریان مکی به اهالی شیعه و سنی گلستان، نگاه بازاری دارد و بعد از جمع‌وجور شدن بحران توسط نیروهای مسلح، خواسته از قافله جا نماند. @rozaneebefarda
هدایت شده از مدرسه انقلاب ۱
سه استاد 2.mp3
33.14M
میزگرد 🚀جنگ رسانه ای اقتصادی💰 با سخنرانی 1⃣ استاد فرج نژاد پژوهشگر اقتصاد مقاومتی و جنگ اقتصادی، عضو گروه علمی ارتباطات جامعه المصطفی العالمیه 2⃣ استاد موسوی پژوهشگر اقتصاد سیاسی و فعال و محقق جنگ سایبری - رسانه‌ای – اقتصادی 3⃣ استاد رفیعی پژوهشگر اقتصاد سیاسی و جنگ اقتصادی، مستندساز اقتصادی و مدیر موسسه فرهنگی - رسانه‌ای ثائر
1_57990922.docx
808.4K
متن جوابیه آقای توکلی به یادداشت کانال روزنه https://eitaa.com/rozaneebefarda/878 پاسخ روزنه را در لینک ذیل ببینید؛👇 https://eitaa.com/rozaneebefarda/926
نقدی بر روایت‌های مخدوش از سیره سیاسی آیت‌الله العظمی بروجردی.کانال حوزوی روزنه.pdf
333.5K
نقدی بر روایت های مخدوش از سیره سیاسی آیت الله العظمی بروجردی به بهانه نقد اظهارنظرهای برخی اعضای گروه واتساپی   💥اختصاصی روزنه @rozaneebefarda 🔻🔻🔻   🔹اشاره پیرامون سیره سیاسیآیت‌الله العظمی بروجردی نقل‌های مختلفی در محافل حوزوی مطرح می‌شود که در برخی موارد منجر به برداشت‌های کاملاً غلط و دور از حقیقت نسبت به سلوک سیاسی و فکری آن زعیم فقید در اذهان برخی حوزویان شده و می‌شود. طرح این بحث در برخی گروه‌ها و کانال‌های حوزوی، بهانه خوبی شد برای مطرح کردن برخی اقوال کمتر شنیده شده پیرامونآیت‌الله العظمی بروجردی. پیشتر در یادداشتی با عنوان «یادکردی از زعیم عظمای قم»، ضمن پرداختن به مسئله ریاست‌گریزی آیت الله بروجردی و عدم تمهید مقدمات برای رسیدن به مقام مرجعیت و زعامت و مقایسه آن با برخی دیگر از رجال حوزوی مانند مرحوم سیدکاظم شریعتمداری، نسبت به ظهور پدیده در حوزه مقدسه قم نکات و تذکراتی داده شد. این یادداشت در محافل مختلف حوزوی (خاصه در فضای مجازی) مورد بحث واقع شد و در خلال بحث‌ها، توسط برخی از فضلای جوان مورد نقد تاریخی قرار گرفت که تکیه و پایه تحلیل خود را نقل قول‌هایی از بعضی شخصیت‌های علمی و عالی‌مقام حوزوی قرار داده بودند. گرچه آن نقدها می‌تواند به عنوان یک پیوست تکمیلی در بازکاوی ابعاد مختلف سیره سیاسی آیت‌الله العظمی بروجردی مفید فایده باشد، اما متأسفانه در دامن زدن به برخی تلقی‌های ناصحیح نیز مؤثر است و لذا زمینه برای نگارش این یادداشت تفصیلی فراهم شد. متن کامل را در فایل پیوستی بخوانید. روزنه؛ دریچه ای به تحولات حوزوی؛👇 @rozaneebefarda
سیل و سکولاریسم 💥اختصاصی @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 سیل ویرانگر ۹۸ هموطنان عزیز را در بیش از بیست استان، در مخاطره قرار داد. اکنون گرچه همچنان چند استان شدید درگیرند اما وضع در ، در مرز است. همه از خوزستان می زنند، خصوصا در فضای مجازی، اما در فضای واقعی فقط هستند که به دل سیل زده اند برای از سیل زدگان مظلوم. پابرهنه ها بازهم به جبهه بازگشته اند؛ حمیدیه و سوسنگرد نباید از دست بروند. آب شاهد است... خدا کند آبرویمان نرود. اکنون هنگامه امتحان و است. رفوزه شده اند که در این بحران، را رها کرده اند و به گوشه آسایش خزیده اند و به و و مشغولند. اما وضع شان بدتر است؛ آنها که یک عمر از سیره (ع) دم زده اند و خود را حامی شیعیان امیرالمومنین(ع) نشان داده اند، اکنون به کنج شان چسبیده اند و به گفته امام، هم شان علف شان است! دوره دفاع مقدس هم چنین بود؛ هر اتفاقی هم که در این کشور شیعه بیفتد، آب توی دل شان تکان نمی خورد. هرگز در میدان ظاهر نمی شوند، هرگز به درد هیچ کس نمی خورند. مثل آن شاگرد لندن نشین قائم مقام معزول که هنگام جنگ، نعلین زرد بر پا و عرقچین سفید بر سر داشت مثلا سنگر علم را حفظ می کرد، حالا مواجب بگیر و مجیزگوی دشمنان درجه یک تشیع شده است. صدالبته مخاطب این دردنامه، بزرگان و فضلای اصیل و عزیز قم نیستند که به هر دلیل اقتضا یا امکان حضور ندارند، مخاطب آنان اند که حتی دل شان هم با شیعیان سیل زده ایران نیست، اصلا این چیزها برای شان اهمیتی ندارد. چه بد عاقبتی در انتظارشان است؛ این روزهای حادثه می گذرد، اما مثل همیشه روسیاهی به سکولارها می ماند! ۱۳۹۸/۱/۲۰_خوزستان/ سوسنگرد/دشت آزادگان @rozaneebefarda
مشاهدات یک روحانی جهادی از وضعیت میدانی در 💥اختصاصی @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 طلاب یزدی اولین گروه جهادی بودند که به مناطق آسیب‌دیده از سیل لرستان وارد شدند. چند تجربه از آن سفر: شاید بزرگ‌ترین دستاورد سفر برای کسی چون من آن بود که تفاوت مدیریت میدانی و مدیریت پشت میز نشین در اطاق دربسته را درک کردم. شنیدن کی بود مانند دیدن. حتی از این منظر تنگ هم به همه‌ی دوستان توصیه می‌کنم سَری به آن مناطق بزنند و بنگرند که درد مردم و راه‌کارهای واقعی را نمی‌توان از قاب تلویزیون یا فضای کاریکاتوری مجازی و تنها بر اساس آمار و ارقام دریافت و سنجید. شاید در آینده، این تجارب موجب شود اگر مسئولیتی بر عهده مان قرار گرفت دقیق تر تصمیم بگیریم. بیان مشکلات را سریعاً نباید حمل بر سیاه‌نمایی یا امیدزدایی کرد و برای مقابله با آن، صرفاً به ارائه‌ی نکات مثبت پرداخت. بیان مشکلات را از باب بیان شدت و عمق حادثه و میزان نیازمندی آن مناطق و آن مردم به کمک باید بازگفت. برادران! بشتابید به آن‌چه ظاهراً بلا است، ولی می‌تواند باب وسیع رحمت الهی باشد. کار برای انجام دادن فراوان است و مشکلات هم بسیار. آن‌چه این حادثه‌ی وسیع را ایجاد کرده، نیاز به یک بسیج «عمومی» و «مستمر» دارد. متأسفانه تا یک هفته قبل٬ اولین چیزی که در ورود به پل‌دختر حس می‌شود، به هم ریختگی اوضاع و بی‌سامانی ستاد فرماندهی بود. کسانی که متقاضی حضور در مناطق‌اند، حتماً با سازمان‌ها و افراد فعال در مناطق هماهنگ کنند تا دچار سردرگمی نشوند. نیازهای خود و آسیب‌دیدگان را بسنجند، مناطق را بشناسند و حجم نیروی هر منطقه را بفهمند. و در نهایت، اولویت‌ها را دریابند. حجم تخریب در شهر پل‌دختر زیاد است ولی این نباید موجب غفلت ما از روستاهای آسیب‌دیده شود. روستاهایی که برق و آب و گاز ندارند و چاه‌های فاضلاب‌شان هم پر شده است. اگر به آمار بنگرید، شاید چند خانه و چند ده نفر اهمیت چندانی نداشته باشند، ولی حضور در میان مردم به ما می‌فهماند که حتی نابودی زندگی و سرمایه‌ی یک خانواده هم مصیبتی بزرگ است. باید به این چشم نگریست و به کمک مردم شتافت. اسبابی که هنوز در گل و لای است، و خانه‌هایی که پر از رسوبات سیل اند. گروه‌ها، مساجد را مرکز فعالیت و کمک‌رسانی خود قرار دهند و با یک تیر چند نشان بزنند. با سرو سامان‌دهی به مسجد، آن را مرکز دریافت و توزیع کمک‌های مردمی قرار دهید، و با رونق دادن به مسجد، چراغ محله یا روستا را روشن کنید تا «امید» و «معنویت» زنده شود. برای شنیدن درد مردم گوش شنوا داشته باشید و وارد چالش سیاسی نشوید. شنیدن دردها و تسکین آلام توسط یک نیروی داوطلب بسیجی، بزرگ‌ترین دفاع از انقلاب است. اگر خود را در جایگاه مردم بگذارید، به آن‌ها حق می‌دهید که برخی حرف‌های ناصواب را بزنند. همه‌ی این‌ها نسبت به معممین مضاعف است. راستی، عمامه و چفیه را با خود داشته باشید. این فرصت تبلیغ، بی‌نظیر است. دو صد گفته چون نیم کردار نیست. @rozaneebefarda
روحانیون انقلابی٬ همواره در بحران ها در کنار مردم بوده و از حیثیت لباس پیغمبر(ص) دفاع کرده اند‌. درست برعکس سکولارها که از سنت نبوی و سیره علوی٬ فرسنگ ها فاصله دارند.... ۲۱فروردین۹۸ 💥اختصاصی @rozaneebefarda
هدایت شده از تبلور اندیشه
⛔️ در ⭕️ فیلترینگ یعنی از دسترس خارج کردن و مسدود کردن، دقیقا همین کاری که این روزها توسط صاحبان اینیستاگرام انجام می‌شود. 🙏 ای کاش وطنی حداقل یک غرب‌زده درست و حسابی و با شعور باشند(👍) که اگر چنین بودند حتما حالا که اینیستاگرام به‌راه انداخته‌ است، کمی از آن‌ها یاد می‌گرفتند و می‌فهمیدند که فیلترینگ یک روش غربی و به‌روز و برای مدیریت فضای مجازی‌ست. 🔷 آنچه که تا به امروز شاهد آن بوده‌ایم، نشان می‌دهد که مدیران غرب‌زده دولتی، خواهان آن هستند که مسئله فیلترینگ به‌طور جزئی از مسائل داغ و لاینحل کشور باقی بماند، تا بهترین دستاویز برای بازی دادن و پرت کردن حواس‌ها قرار گیرد. 📝 در مورد فیلترینگ و علل عدم موفقیت آن در ایران بیشتر سخن خواهیم گفت. ✅@tabalvor_andisheh
دعای حضرت آیت‌ الله وحید خراسانی برای مقام معظم رهبری @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 🔹آیت الله وحید خراسانی در دیدار اخیر با تولیت جدید آستان قدس رضوی از وی خواسته تا پیغامی را به رهبر انقلاب برسانند. 🔸آیت الله وحیدخراسانی فرموده‌اند: ما را به آقای خامنه‌ای برسانید، ایشان واقعا مرد بزرگواری هستند و ایشان را خیلی دعا می‌کنم. @rozaneebefarda
عبرت‌نگاری از یک اردوی جهادی 💥اختصاصی @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 از اردوی جهادی آق‌قلا برگشته‌ایم و از نو مشغول کفایه و مکاسب و محشور با شیخ و آخوند شده‌ایم. چند وقتی است که می‌خواهم بنویسم از جهادی که طلاب کردند و کاری که شد. دیدم قلمم نه حوصله سفرنامه‌نویسی دارد نه خاطره‌نگاری. ضرورتی هم نداشت پس می‌شد به جای خاطره‌نگاری کار ماندگارتری کرد: «عبرت‌نگاری» و این‌که از پل خاطرات و خیالات عبور کنی و به واقعیات برسی. هر سفری پر از عبرت است و وقتی سفرت با جهاد توأم باشد پرعبرت‌تر. از میان گنجی که به لطف اخلاص دوستان در این سفر به دست آمد چندتایی را جدا می‌کنم تا زکاتش گردنم نماند و بیش از مدیون نباشم: ۱. عبرت اول: اخلاص و عمل؛ قوی‌ترین رسانه جهادی که می‌روی صحنه‌هایی می‌بینی که دلت نمی‌خواهد؛ مسؤولی که معمولا یا نیست یا اگر هست مثل بازیگرها جلوی قاب دوربین است. طبیعتا در این جهادی هم مسؤول دوربینی داشتیم که حرص‌مان را درمی‌آورد اما وقتی به صحنه واقعی نگاه می‌کردیم، چه در فضای حقیقی و شهر آق‌قلا چه در مجازی و سطح کشور، می‌دیدیم که فعالیت چند طلبه سرتا پا گِلی و بی‌دوربین بیش‌تر دیده شده تا آن مسؤول خوش‌تیپ و خوش‌دوربین. چرا؟ چون رسانه اسلامی رسانه‌ای مبتنی نرفتیم؟های حقیقی و ماورایی است و از دیدگاه اسلام اخلاص و عمل یکی از بهترین رسانه‌هاست. ۲. عبرت دوم: فرهنگ جهاد ضامن کارآمدی جهادی در مناطق سیل‌زده تنها جهاد علیه سیل و آب نیست که ورای آن جهاد و تقابلی دیگر در جریان است: تقابل اسلام ناب محمدی و اسلام آمریکایی؛ تقابل انقلابی‌گری و غرب‌گرایی؛ تقابل اراده و خمودی و این تقابل در میدان کار کاملا مشهود و تأثیرگذار است. مدیر غرب‌گرا که ابتکار و تلاشش زیر خروارها خودباختگی و تبختر دفن شده توان مدیریت میدانی را ندارد و در مقابل مدیر و شخصیت‌های جهادی که مردم‌داری و هم‌یاری و تلاش جهادی را در فرهنگ انقلاب و شهادت آموخته‌اند توان حل مسائل را دارند و پای کار از ابتدا تا انتها می‌ایستند. کم نبودند مسؤولینی که با کت و شلوار اتو کشیده می‌آمدند و می‌رفتند و عکسی هم می‌گرفتند ولی عملا کاری از آن‌ها مشاهده نمی‌شد و خود به دردی مضاعف برای داغ‌داران و مصیبت‌زدگان تبدیل می‌شدند. ۳. عبرت سوم: تکثر مانع تحول یکی از اشکالات مشهود آن منطقه و سایر مناطق مشابه؛ تکثر مدیریت نشده بود. کثرت تصمیم‌گیران به حدی بود که برای یک کار مجبور می‌شوی به چندین نهاد و ارگان و مسوول مراجعه کنی و در نهایت کار یا پیش نمی‌رود یا کند پیش می‌رود و تحول مثبتی ایجاد نمی‌شود. وقتی مدیریت واحد نباشد کثرت نیروها سودی نخواهد داشت. اما سؤال حاشیه این‌که: آیا همین وضعیت در حوزه علمیه قم در حال شکل‌گیری نیست؟ چرا عده‌ای بدون در نظر گرفتن سنت‌های حوزوی و عقلانیت به دنبال احراز پست و مقام دنیایی و کسب مرجعیت‌اند؟ آیا مرجعیت متکثر کارایی و توان اداره حوزه علمیه و جامعه را دارد؟ ۴. عبرت چهارم: سیل‌بند نفس یکی از اولین کارها برای رفع مشکل مناطق سیل‌زده شناسایی ورودی آب و زدن سیل‌بندهاست تا سیل دیگری به شهر وارد نشود و آسیب بیش‌تری نزند. به درون خودت که نگاه کنی می‌بینی کم از سیل‌زده‌ها نداری: سیل حسد، تکبر، غرور، حجاب علم و ...سیل‌هایی که به مراتب بدتر از سیل‌آب است چراکه توان تخریبش بیش‌تر از آب و گل است و اگر بیاید دنیا و آخرتت را یک‌جا با خود می‌برد. پس اگر جهادی رفتیم بدانیم که سیل‌بندی بزرگ‌تر و سخت‌تری در نفس‌مان باید زد و اگر جهادی را نرفتیم به درون‌مان رجوع کنیم: آیا پشت سیلاب نفس‌مان گیر کرده‌‌ایم و نرفتیم؟ @rozaneebefarda
مرجعیت گریزی آیت الله بهجت درسی که فضلای حوزه نباید از یاد ببرند @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 🔹 حجت‌الاسلام و المسلمین علی بهجت می گوید: 🔸هفت بار رساله‌اش را بی‌اسم چاپ کردیم. راضی نبود اسمش را بنویسیم. وقتی هم که با اصرار زیاد راضی شد، فقط اجازه داد بنویسند: «العبد، محمدتقی بهجت»؛ آن هم با اِکراه. کتاب مناسک حج ایشان را که چاپ کردیم، نوشتیم: «آیت‌الله بهجت»؛ خیلی جدی در حضور بزرگان توبیخ‌مان کرد. 🔸هنگامی که رساله‌اش چاپ شد؛ یک روز مرا کنار کشید و فرمود: «علی آقا! تو هر کسی می‌خواهی باشی، باش! می‌خواهی حجت‌الاسلام باشی، باش! می‌خواهی آیت‌الله باشی، باش! می‌خواهی آیت‌الله‌العظمی باشی، باش! می‌خواهی مرجع تقلید باشی، باش! می‌خواهی اعلم فقها هم باشی، هیچ مانعی ندارد. پدرت یک طلبۀ معمولی بیشتر نیست!» 🔸می‌گفت: «راضی نیستم درباره‌ام سخنی بگویی یا خدای ناکرده، در فکر تبلیغ و جذب کسی باشی، رساله را هم به کسی نده...! 🔸آخر کار بعد از آنکه همه رساله دادند و همه گرفتند، اگر کسی طالب بود و اصرار کرد، مانعی ندارد.» منبع: این بهشت، آن بهشت، ص٢١ 🔶حاشیه اکنون با طیفی از درس خارج گوهای نسل سومی مواجهیم که برخلاف سیره قطعیه سلف صالح٬ به طرز عاشقانه ای در پی تمهید مقدمات خویش هستند و در این راه از انشقاق و افتراق در حوزه مقدسه قم هم ابایی ندارند و عجیب آنکه اینان خود را وارثان سلوک بزرگان شیعه معرفی می نمایند! گرچه این سنخ ایرادات اساسی ممکن است در همه طیف های فکری و سیاسی حوزوی رسوخ کند اما سران (و نه همه اعضای محترم) تشکل موسوم به ٬ بیش از دیگران در معرض این چالش تاریخی اند و خوب است مدام انطباق سیره رفتاری خود با سلوک اعاظم شیعه را پایش کنند! @rozaneebefarda
چه کسانی و چرا از آقای عصبانی اند؟! تحلیلی بر جوسازی رسانه ای علیه مدیر حوزه علمیه قم 💥اختصاصی @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 جناب آقای اعرافی مدیر محترم حوزه های علمیه٬ در مدت فعالیت مدیریتی خود منشأ برکات و تحولات مثبت و قابل تقدیری در حوزه مقدسه بوده است و جریان انقلابی حوزه نیز با علم و اطلاع کامل از سابقه خانوادگی٬ فکری و مدیریتی ایشان٬ از بدو حضور تا کنون٬ بر اساس تکلیف شرعی خویش٬ همواره صادقانه حامی و همراه ایشان بوده است. گرچه ممکن است به برخی مقاطع مدیریتی یا سلایق سیاسی قبلی ایشان نقدی هم داشته باشد. تصمیم هوشمندانه جناب ایشان مبنی بر عدم شرکت در نشست نشان داد که مصالح عالیه حوزه مقدسه قم در نزد ایشان بر جلب رضایت یک طیف‌ خاص ترجیح دارد و ایشان حاضر نیست در بازی طراحی شده و قم پای بگذارد. بلافاصله بعد از اعلان غیر رسمی عدم حضور مدیر محترم حوزه در جلسه مؤسسه مذکور٬ عقبه رسانه ای نزدیک به ٬ و جریان ٬ همزمان به جوسازی و اعمال فشار علیه ایشان دست زده اند. این در حالی است که آنان می توانستند اقدام ایشان را حمل به صحت نموده٬ عذر عدم حضور در قم را بپذیرند و ایشان را به حضور در آن محفل خاص نسازند. همانطور که حدس زده می شد٬ این جماعت که خود را به دروغ٬ نماد معرفی می کنند٬ این تصمیم را منافی آزاداندیشی قلمداد کرده٬ تلاش دارند مدیر محترم حوزه را به انفعال بکشانند. طبعا در هیچ کدام از دو هدف خود موفق نخواهند شد. چه آنکه اولا جناب آقای اعرافی نشان داده کسی نیست که تحت فشار روانی و رسانه ای از تصمیم خویش برگردد چنان که اخیرا در ماجرای تشکیل تجمع در مدرسه فیضیه (در اعتراض به امکان تصویب لوایح استعماری پالرمو)٬ علی رغم جمع آوری هفت هزار امضا و تلاش جمعی از سران جریان انقلابی قم٬ با آن موافقت نفرمودند و آن تجمع نهایتا به صورت خودجوش و با حضور حداقلی روحانیون برگزار شد. ثانیا وصله مخالفت جریان انقلابی با کرسی های نظریه پردازی نیز وصله ناجور و تهمتی نابجاست؛ چه اینکه این مسأله توسط رهبر معظم انقلاب اسلامی مطرح شده و طبعا جریان انقلابی حوزه بیش از دیگران طالب و حامی تحقق آن است. از این گذشته٬ در طول تاریخ همواره آزاداندیشی به عنوان یکی از شاخصه های ثابت سران و پیشگامان انقلاب اسلامی بوده که بخاطر آن هزینه های فراوانی نیز متحمل شده اند. از مطهری و بهشتی گرفته تا مصباح و جوادی آملی و دیگران. جیغ بنفش سکولارهای وابسته به بیت منتظری و شیرازی٬ نه از سر دلسوزی برای آزاداندیشی که از روی ترس از افشای ماهیت واقعی است. آنان دریافته اند که حالا دیگر حاشیه امن آنان در نزد بدنه انقلابی و متقی حوزه قم برهم خورده و امکان نشو و نمای مخفیایه اندیشه های انحرافی از بین رفته است و باید حق داد که از این اوضاع باشند‌‌‌. فارغ از واقعه اخیر٬ بررسی نسبت جماعت مزبور با مقوله آزاداندیشی٬ حقایق زیادی را به دست خواهد داد که راهگشای پروژه پیچیده جنگ روانی سکولارهای حوزوی خواهد بود. اگر این طایفه به راستی طرفدار آزادفکری اند٬ چرا اندیشه های علامه مصباح به عنوان یک فیلسوف عالی رتبه و عصاره عمر علامه طباطبایی را تاب نیاوردند و راه فحاشی و اهانت پیش گرفتند؟! از چه رو اظهارنظر علمی آیت الله جوادی پیرامون یک کتاب گرانسنگ حوزوی را بهانه برای حمله همه جانبه قرار دادند؟ چرا به صرف چند دیدگاه (البته غیرقابل قبول) علامه فضل الله٬ با جوسازی شدید و سنگر گرفتن در پشت مراجع عظام٬ از حضور وی در قم مانع شدند. چرا چند دیدگاه فکری آقای سیدکمال حیدری(که مورد قبول نگارنده هم نیست) موجب صدور بیانیه شبه تکفیر علیه وی شد؟! جناتی ها و صادقی تهرانی ها توسط کدام جریان٬ منزوی و حذف شدند؟! از این که بگذریم٬ ادعای آزاداندیشی به شرطی پذیرفته است که سابقه افراد مؤید آن باشد و از قضای روزگار٬ گردانندگان موسساتی مانند فهیم٬ پیش از آنکه به نظریه پردازی فکری شناخته شده باشند٬ به عنوان عناصر سیاسی و جناحی رادیکال شهرت دارند که از هیچ وسیله ای برای رقبای سیاسی خود ابا و امتناع ندارند. آنان در حالی ژست استقلال می گیرند که سطح مناسبات حوزویان با اهالی سیاست را به موضع گیری های موسمی کاملا جناحی تنزل داده اند و در برخی مقاطع٬ خاصه در ۸۸ علنا در جرگه رخ نمایی کرده اند. این در حالی است که فقهای عظام تضعیف حکومت اسلامی را می دانند. خدشه در برخی مبانی اعتقادی و شعائر شیعی(حجاب و عزاداری سیدالشهدا «ع» و...) توسط این جریان نشان از آن دارد که حضرات پیش از آنکه به دنبال تولید نظریه علمی باشند٬ در پی بازتولید اند و طبعا فضلای متعهد حق دارند که نسبت به صداقت این جماعت در تولید علم٬ مشکوک باشند. ۹۸/۱/۳۰ @rozaneebefarda
هدایت شده از دیوار طلاب
کانال حوزه انقلابی از سوابق آقای قاضی زاده رئیس موسسه فهیم و شورای آن رونمایی کرد و نوشت 🔻🔻🔻 ♨️اما و اگرهای موسسه فهیم‼️ ⛔️تبلیغ جلسه سخنرانی آیت الله اعرافی؛ مدیر حوزه های علمیه کشور، جهت حضور در موسسه فهیم باعث ناراحتی و اعتراض جریان انقلابی حوزه شد. خبر حضور احتمالی ایشان در این موسسه موجی از ناراحتی ها و اعتراضات را در فضای مجازی و شبکه های اجتماعی در پی داشت. ⛔️کانال آنتی تز انقلاب هم به انتقاد از حضور احتمالی آیت الله اعرافی در موسسه فهیم پرداخت و خواستار لغو حضور ایشان در آن جلسه و در آن مکان شد. ⛔️برای درک این مواضع و روشن شدن چرایی اعتراض جریان انقلابی، بهتر است به چند سوال پاسخ دهیم: ۱- مسئولان و افراد فعال در این حوزه چه کسانی هستند و چه سابقه ای دارند؟ ۲- این موسسه در چه راستایی حرکت می کند و با چه جریاناتی همگام است؟ ۳- شاکله فعالیت آن بر چه مبنایی است و خروجی و دستاورد آن برای نظام چیست؟ ۴- آیا این موسسه از اهداف تاسیسی خود منحرف شده است؟ پشت پرده فعالیت موسسه فهیم چیست؟ ⛔️موسسه فهیم محراب، تحت نظر کاظم قاضی زاده با یکسری اهداف مشخص و با ماهیت پژوهشی تشکیل شده و در حال فعالیت است. قاضی زاده ادعا کرده که این موسسه در جهت دستیابی به کرانه های نوین اندیشه دینی و پاسخ به پرسش های فراروی  و مواجهه با چالشهای نظری و عملی مقابل بالندگی راه و رسم زندگی ایمانی و اسلامی تلاش می کند اما با بررسی عملکرد و فعالیتهای قاضی زاده و خروجی موسسه متوجه می شویم که واقعیت چیز دیگری است. ⛔️کاظم قاضی زاده از اعضای مجمع عمومی نشست دوره ای اساتید است و با سکولارهای حوزوی ارتباط تنگاتنگی دارد. در دوران فتنه نیز از فتنه گران حمایت کرده و در راستای حمایت از سران فتنه، فعالیتهایی را در قم و تهران انجام داده است. ❌قاضی زاده تلاش داشت تا با شرکت در انتخابات خبرگان، وارد این جایگاه مهم شود که توسط شورای نگهبان و با استناد به فعالیتهایش در فتنه ۸۸ رد صلاحیت شد. ⛔️هیات امنای این موسسه نیز، افراد دگراندیشی همچون ایازی و مهریزی و سروش محلاتی و فیرحی و ... هستند که از حامیان جریان فتنه بوده و بعضا در اغتشاشات ۸۸ حضور فعال داشتند. ادامه دارد.... @khabarehowzeh ♨️رسانه مستقل خبر حوزه
محمد سروش محلاتی را بهتر بشناسیم/صفحه ۱ از ۲ در حاشیه عدم حضور آقای اعرافی در نشست مشترک با سروش محلاتی در مؤسسه فهیم 💥اختصاصی 💥پست ویژه @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 🔹جناب آقای سروش محلاتی٬ از زوایای گوناگون قابل بحث و بررسی است؛ حیثیت سیاسی، علمی، ارتباطات خاص و... . در این کوتاه‌نوشت تنها نکاتی را از مجموعه‌فکری او انتخاب کرده‌ایم و بررسی جامع و پایه‌ای را به ظرفیت‌های تفصیلی‌تر واگذار می‌کنیم: ۱. محدود کردن اختیارات معصومین(علیهم‌السلام): مطالعه آثار سروش محلاتی نشان می‌دهد که او با روش فقهی و استفاده از ادبیات علمی رایج در علوم انسانی سکولار٬ در قالب «نفی دیکتاتوری»٬ دایره اختیارات معصوم را محدود می‌کند و اراده عرف را بر آن ذوات مقدسه تحمیل می‌کند: « حکومت حتی بر مبنای نصب الهی و در حق امام معصوم حقی است که به امام برای مردم تعلق گرفته و از قبیل حق ولی در نکاح باکره رشیده است...به دلیل آن‌که آنان(عرف) در زندگی‌شان دست‌خوش تحول شده و گاه صعود و گاه سقوط می‌کند لذا آنان حق دارند که درباره شخص فرمانروا تصمیم بگیرند از این رو تا وقتی شهروندان او را به عنوان شایسته حکمرانی شناسایی نکرده‌اند مسؤولیت حمایت و اطاعت از او را ندارند... متفکرانی که در هیچ شرایطی استبداد را توجیه‌پذیر نمی‌دانند اساسا چنین حقی را حتی برای امام معصوم هم به رسمیت نمی‌شناسند و بدون آن‌که جواز زور را مشروط به مصلحت کنند امام معصوم را حتی با این قید و شرط برای قهر و غلبه آزاد نمی‌دانند.»(دین و دیکتاتوری-مقاله دوم) طبق این دیدگاه جامعه زمان امیرالمؤمنین(ع) نسبت به تلاش برای به حکومت رسیدن ایشان هیچ مسؤولیتی نداشتند چراکه معاذالله ایشان را به عنوان شخص شایسته حکمرانی شناسایی نکرده بودند. البته این مبنا از او که شیفته هاشمی رفسنجانی است بعید نیست چراکه طبق نقل سروش آن شخصیت هم چنین مبنایی داشت: «آقای هاشمی از روز اول به پدیده قدرت نگاه زمینی و واقع‌بینانه داشت ...و الهی بودن حکومت از نظر ایشان، با الهی بودن پدیده‌های دیگر از قبیل ازدواج یا مالکیت فرقی نمی‌کند... زمینی بودن در این تحلیل به معنی این است که خداوند اجازه حکومت بدون خواست مردم را نداده است. سؤال: آیا چنین نظریه‌ای به دوران حضور پیشوایان معصوم هم قابل تسویه و تعمیم است؟ پاسخ: از نظر آقای هاشمی همین‌طور است.»(آیت درایت-هاشمی و نگاه زمینی به قدرت-مصاحبه با نسیم بیداری) ناگفته پیداست که وقتی کسی حکومت را در عداد مالکیت (آن هم با نگاه فقه فردی موجود) می‌آورد، در اصل حکومت را به طور کامل به عرف سپرده و شارع را به صرف ممضی تقلیل داده است ممضی که البته گاهی اوقات حاشیه‌ای هم بر نظر عرف می‌زند. ۲. عقب‌افتاده و ترسو نشان دادن فقها: یکی از مناطق حساس شیعه، ارتباط وثیق میان مرجعیت و مقلدین است. ارتباطی حساس که همگان باید مراقب حفظ آن باشند. اما آقای سروش محلاتی با تعمیم برخی رفتارهای جزئی فقها، که چه بسا آن نیز دارای حکمتی بوده باشد، فقها را عقب‌افتاد و ترسو و بی‌تدبیر جلوه داده است. به گونه‌ای که انگار فقها فوبیای ابزار نو دارند و هر چیز تازه‌ای ببینند نگران می‌شوند و تحریمش می‌کنند و به همین خاطر جناب سروش به مقلدین (که از دید ایشان به خلاف فقها شخصیت‌های عاقل و متعادلی هستند) توصیه می‌کند که نباید در این زمینه‌ها به کلام فقها توجه کنند: «مروری بر دیدگاه‌های فقها درباره ابزارهای نو و وسائل جدید حکایت دارد از نوعی برخورد محتاطانه و توأم با نگرانی... دین‌داران باید با تشخیص قلمرو تقلید صحیح که به حوزه «احکام» مربوط است، در قلمرو مصادیق از عقل و دانش خود استفاده کنند و به دور از تقلید باطل، آگاهانه و بر اساس تحقیق تصمیم‌گیری کرده و در مصادیق (مانند ماهواره) منتظر فتوای حلال یا حرام از سوی فقها نمانند؛ زیرا آنان غالبا یا با تأخیر و احتیاط، نظر می‌دهند و چه بسا در شرایطی که ابزارهای نو کاملا شیوع پیدا کرده و فراگیر شده و دیگر مخالفت با آن‌ها هم فایده‌ای ندارد، فتوا به حلیت می‌دهند!»(دولت و اجرای شریعت-مقاله هفتم) 🔸تحولات حوزوی را از روزنه پی بگیرید👇 @rozaneebefarda ادامه در پست بعد
محمد سروش محلاتی را بهتر بشناسیم/صفحه ۲ از ۲ در حاشیه عدم حضور آقای اعرافی در نشست مشترک با سروش محلاتی در مؤسسه فهیم 💥اختصاصی 💥پست ویژه @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 لینک بخش نخست: https://eitaa.com/rozaneebefarda/954 ۳. نسبی‌گرایی در احکام اجتماعی اسلام شکی نیست که بسیاری از احکام اجتماعی اسلام اقتضائی است و در صورت عدم مانع اجرا می‌شود. امّا جناب سروش با نگاه غیراصولی به این قاعده، کلیه احکام اجتماعی و حتی اخلاقی را نسبی جلوه می‌دهد: «در پندار بسیاری از اهل شریعت گزاره‌های شرعی... از جنس گزاره‌های ریاضی است. این تشابه از آن جهت است که در گزاره‌های ریاضی همین که موضوع و حکم در ذهن تصور شود برای «اثبات حکم» کافی است. مثلا وقتی عدد ۴ را در نظر می‌گیریم و مفهوم زوج بودن را هم درک می‌کنیم، بلافاصله می‌توانیم حکم کنیم که «۴ زوج است» ... بر این قیاس در احکام شرعی نیز وقتی حکم بر موضوع خود قرار می‌گیرد و مثلا می‌گوییم «قمار حرام است» این نسبت میان موضوع و محمول در همه جا و در همه شرایط یکسان است... ولی از نظر فقها این تحلیل کاملا عوامانه و جاهلانه است. نه فقط در احکام اجتماعی شرع به چنین جزمیت و تصلبی باور ندارد بلکه در احکام اخلاقی نیز چنین رویکردی را نمی‌پذیرد... احکام اخلاقی نیز وقتی تأثیراتش از زندگی فردی فراتر می‌رود و در زندگی جمعی و روابط انسان‌ها با یکدیگر مطرح می‌شود تصلب خود را از دست می‌دهد و تحت تأثیر شرایط «تغییر» می‌یابد.»(دولت و اجرای شریعت-مقاله پنجم) ۴. مقابله با اجرای احکام اسلامی جناب سروش محلاتی جواز تدریجی بودن بیان احکام شرع را به تدریجی بودن اجرای احکام شرعی توسط دولت مستقر تسری می‌دهد. آیا چنین تعدّی از منابع فقهی؛ استحسان نیست؟ : « عجیب است به رغم داشتن پیشوای معصوم و داشتن رهبری با قدرت معنوی فوق‌العاده و احکامی که حتی سخت‌ترین آن‌ها مثل سنگسار و قصاص پیش از این نیز در آن جامعه اجرا می‌شد و از نظر عرفی پذیرفته شده بود، دولت پیامبر اسلام را «دولت دوره گذار» بدانیم که هدف خود را اجرای همه دستورات شرعی نمی‌دانست اما دولت اسلامی در عصر حاضر را به رغم محروم بودن از آن امتیازات، دولت «پس از دوره گذار» و دولتی مسؤول اجرای شریعت در همه زمینه‌ها بدانیم و چنین بار سنگینی را بدون در نظر گرفتن ظرفیت‌ها بر عهده این دولت بدانیم»(دولت و اجرای شریعت-مقاله دوم) ۵. مقابله با احکام اسلامی-دیه آقای سروش محلاتی با بی‌اعتنایی به ظرفیت دین به بازتولید منطق غربی در قالب فقهی می‌پردازد. غرب نگاه اسلام به دیه را صحیح نمی‌داند پس طبق الگوی فکری او باید حکم اسلامی دیه تغییر کند. او در نشست «فقه‌پژوهی دیه»-تهران ۱۳۹۶ سخنانی داشت که به حدّی تحریف‌آمیز بود که واکنش آیت‌الله سبحانی را برانگیخت: «اخيراً در نشستى پيرامون مقادير ديه در اسلام «فرضيه»اى مطرح شد و حاصل آن اين كه، اين مقادير احتمالاً حكم موقت بوده و مى توان مقدار ديه را به صورت ديگر نيز تعيين كرد. در اين مورد از حضرت آية الله العظمی سبحانى نظرخواهى شد، معظم له با نگارش اين مقاله به تحليل اين نظريه مى پردازند...» آیت‌الله سبحانی با استدلال‌های متقن فقهی فرضیه سروش را رد می‌کنند که به علت تفصیلی بودن آن پیوند را جهت مطالعه قرار می‌دهیم. ایشان در پایان خطاب به سروش محلاتی و هم‌کیشان او می‌فرمایند: «به علاقمندانى كه گمان مى كنند بر كرسى نوآورى نشسته اند يادآور مى شوم اجتهاد و استنباط كار آسانى نيست. مرحوم شيخ انصارى در باب انسداد باب علم مى گويد: رزقنا الله الاجتهاد فانّه أشدّ من طول الجهاد، بنابراين نبايد با يك سطحى نگرى ...يك چنين فرضيه اى را مطرح كرد و ذهن جوانان را نسبت به احكام نورانى اسلام متزلزل ساخت .»( https://b2n.ir/85857 ) بررسی شخصیت سروش محلاتی از ابعاد دیگر نیز امکان‌پذیر است: مثل تند و عصبی برخورد کردن او با مخالفان و فحاشی به آنان با الفاظی مثل «متحجر، خشک‌مغز، ساده‌لوح، خشن، متعصب، باغیرت بی‌فکر، متدین به دین دولتی ، تندو خو، فاصله گرفته از ادب و منطق و...» که در کتاب دولت و اجرای شریعت مقالات دوم و سوم و دیگر کتب او یافت می‌شود. در هر صورت بررسی ابعاد دیگر را به فضاهای تفصیلی‌تر وامی‌گذاریم و همان خواسته آیت‌الله سبحانی را تکرار می‌کنیم و از او می‌خواهیم« با سطحی‌نگری ذهن جوانان را نسبت به احکام نورانی اسلام متزلزل نکند.» 🔸تحولات حوزوی را از روزنه پی بگیرید👇 @rozaneebefarda
آب سرد مرجع اعلای عراق بر آتش فتنه افتراق بیت منتظری 💥اختصاصی @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 🔺مدتی است که رسانه های اصلاح طلب به طراحی دوگانه ای کاذب و خطرناک دست زده اند که در ضمن آن تلاش دارند حوزه قم را مقابل حوزه نجف و مرجعیت اعلای عراق را مقابل ولایت فقیه قرار دهند. 🔺این جماعت در پی ارائه تفسیری و دروغین از حضرت آیت الله العظمی سیستانی هستند و بدون لحاظ شرایط و اقتضائات خاص عراق که موجب محدودیت حداکثری برای مرجعیت اعلی شده٬ عدم دخالت حداکثری ایشان در امور سیاسی و اجتماعی را حمل بر مبانی و سیره سیاسی ایشان نموده اند و آن را در مقابل عملکرد ولایت فقیه قرار داده اند. 🔺باید از این جماعت پرسید مگر عراق یک جامعه انقلابی است و مگر مردم آماده اجرای احکام اسلامی هستند که مرجع اعلا امکان ورود داشته باشند؟! اصلا مگر ایشان در عراق بسط ید دارند؟ کسی که بسط ید داشته باشد چگونه بخاطر مسائل امنیتی بیش از یک دهه نتوانسته از منزل خارج شود. آنوقت نابخردی نیست بخواهیم موقعیت خطیر ایشان را نادیده بگیریم و به مقایسه با ایران بپردازیم؟ 🔺این مقایسه ناپخته درست مثل مقایسه ایران دهه شصت با رهبری امام با عراق گرفتار بعث و صدام در عصر مرجعیت آیت الله العظمی خویی است که نمی شد از آن انتظار انقلاب داشت. این وضعیت موجب شده بود که در محافل خاله زنکی شان تصویری غیرانقلابی و العیاذبالله سکولار از آن مرجع معظم ارائه کنند و‌ ایشان را مقابل امام قرار دهند. 🔺تاریخ اما نشان داد که خداوند اجازه نمی دهد دروغ پردازان با حیثیت بزرگان اسلام بازی کنند لذا بعد از تضعیف موقعیت صدام در پی حمله آمریکایی ها٬ و بلافاصله بعد از گشوده شدن اندک روزنه امید برای انقلاب٬ آیت الله خویی رأسا اقدام نمود و با تعیین بیست و چند نفر نماینده روحانی٬ تلاش داشت دامنه قیام را در اندک زمانی به سراسر عراق بکشاند که البته در این راه توفیق نیافت و آن سران انقلابی توسط صدام به رسیدند و شبهه شهادت شخص ایشان نیز بسیار محتمل است و بر مزار ایشان نیز تصریحا ذکر شده که توسط صدام شهید شده اند. 🔺از همه اینها که بگذریم باید از دوگانه سازان و دروغ پردازان پرسید آیا مرجع اعلی به ترویج آزادانه و سازمان یافته تفکرات انحرافی در عراق راضی است؟ آیا اگر ایشان قدرت مقابله داشتند٬ بازهم از فساد فراگیر سیاسی و اقتصادی در حکومت عراق پیشگیری نمی کردند؟ از فروش آزادانه شراب و بسط فحشا در بغداد جلوگیری نمی کردند؟! این امور که با بدیهیات فقه و سیره اهل بیت(ع) سازگار نیست. طبعا همانطور که حلال و حرام خدا در عصر غیبت و حضور امام معصوم(ع) یکسان و الی یوم قیامه لایتغیر است٬ مقابله با منکر و بسط معروف نیز محدود به زمان حضور و ظهور نیست. 🔺 چطور جرأت می کنند در قالب ادبیات فریبنده مانند منطق سکوت٬ تلویحا چنین اتهامی را متوجه مرجع اعلا کنند. 🔺در آخرین نمونه از دوگانه سازی مذکور٬ داماد و عضو رادیکال بیت آقای منتظری٬ در یادداشتی مدعی شد که آیت الله العظمی سیستانی در دیدار با چند آخوند اصلاح طلب٬ روحانیون را از دخالت در عرصه های سیاسی منع نموده است! این سخنان با استقبال فراوان در محافل ضدانقلاب و سکولار داخلی مواجه شد و آسمان و ریسمان بسیار از آن بافتند تا آنکه اعلامیه روشنگرانه و تکذیبیه تاریخی دفتر مرجعیت اعلای عراق٬ آب سردی بر تن فتنه گران افتراق طلب ریخت و آنان را به سکوت مرگبار کشانید! 🔺نجابت مثال زدنی مرجع اعلا در پذیرش طیف های مختلف و پرهیز از پاسخ دهی مکرر به خاطره سازی های پرشمار دروغ سازان٬ زمینه سو استفاده را به وجود آورده است و این است که با حجم زیادی از روایت های ناروا پیرامون سلوک سیاسی آیت الله العظمی سیستانی مواجهیم که مع الاسف برخی از اعضای دفتر ایشان در قم نیز نه تنها در جلوگیری از آن اقدام نمی کنند٬ که گاه در دامن زدن به آن نیز مؤثرند و برای این جهت اقدام اساسی لازم است. 🔺 از همه اینها که بگذریم٬ سکولارهای حوزوی اگر در ارادت به مرجع اعلای صداقت دارند٬ و بر فرض محال اگر ایشان نظرشان بر عدم دخالت روحانیون در سیاست است٬ از چه رو در این زمینه پیش قدم نمی شوند و سایه شوم شان را از عرصه سیاست دینی کنار نمی کشند تا مردم و نظام اسلامی از شر کارشکنی های مکررشان در امان باشند. طبعا آنان با دمیدن بر فته افتراق و ترویج تئوری استعماری جدایی دین و دینداران از سیاست٬ در پی حذف صالحین از عرصه سیاست و قبضه همه جانبه قدرت سیاسی اند و در این راه از دروغ بستن به مراجع عظام هم ابایی ندارند‌‌. 🔺از دفتر مرجعیت اعلی انتظار می رود به سان دفتر امام در دهه شصت٬ تمام مکالمات دیدارهای خصوصی با ایشان را ضبط کنند تا امکان سو استفاده خناس ها از بین برود. ۹۸/۲/۱ ادامه یادداشت را در لینک ذیل بخوانید:👇 https://eitaa.com/rozaneebefarda/960 @rozaneebefarda
🔶پی افزود طبق روایت های معتبر و قرائن قطعی حضرت آیت الله العظمی سیستانی در هیچ دیدار رسمی و با حضور موثقین٬ توصیه به عدم دخالت در سیاست نفرموده اند بلکه در برخی دیدارها تذکراتی نسبت به عدم تضعیف ولایت فقیه داده اند. مانند دیدار با آقای هاشمی که به تذکر شبه توبیخ ایشان نسبت به مطالب مندرج در مصاحبه هاشمی با زیباکلام منجر شد و همان زمان در روزنامه جمهوری اسلامی منتشر شد. در برخی دیدارها نیز ایشان نسبت به تقریر یکجانبه و مغرضانه دیدگاه فقهی برخی بزرگان (مشخصا مرحوم آخوند) پیرامون مساله ولایت فقیه تذکر داده اند. نمونه اش دیدار با کدیور که جماعت اصلاح طلب هرگز آن را علنی نکردند! دروغ بستن به مراجع عظام تقلید رذیله ناپسندی است که پیشتر نیز در میان اصلاح طلبان سابقه داشته است؛ آنان در اقدامی عجیب٬ یک کتاب دروغ جعل کردند و به مرحوم آخوند خراسانی نسبت دادند! عجیب آنکه اکبر ثبوت٬ که بهتر است اکبر کذاب بخوانیمش٬ بدون لکنت هنوز هم که هنوز است از این اقدام توبه و استغفار نکرده و مطالب کذب او در رسانه های اصلاح طلب(خاصه مهرنامه) بارها بازنشر شد و هنوز هم می شود. جالب آنکه ثبوت تا کنون سه بار مطالبی را بر کتاب جعلی خود افزوده است و جالب تر آنکه او با مهارت٬ تمام شبهات ضدانقلاب فعلی علیه جمهوری اسلامی را در زبان مرحوم آخوند قرار داده است! ۹۸/۲/۱ @rozaneebefarda
زندگی جهادی؛ راه نجات از روزمرگی @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 جهاد آن معنایی است که اگر درست فهم نگردد، هویت انسانی سرگرم امورغفلت زا و روزمرگی خواهد شد و شاید اینجاست که میتوان گفت اولئک الذین اشتروا الضلالة بالهدی. جهاد، آن زمان خروجی خواهد داشت که برای عملیات پرخطر عبور از نفس، دقیق ترین و بهترین استراتژی اتخاد گردد. آنها که دائما خطر در وسط میدان بودن را به جان می خرند و لحظه ای اجازه نمی دهند روزمرگی و غفلت بر وجودشان سایه افکند، همان ها هستند که زندگی برایشان بدون جهاد معنا نمی گردد و در حقیقت جهاد را مطابق زنده بودنشان میدانند و غیرجهادگران را جز اموات نمی پندارند. عناوینی چون مدیریت جهادی، کار جهادی و اردوی جهادی یک اعتبار نیست که قوانینی برایش مصوب شده باشد و اجرای مصوبات منجر به جعل جهادگر بر ایشان گردد، بلکه یک حقیقت است که برگرفته از عمل همان اشخاصی است که زندگی جز در جهاد را نخواستند و اکنون هویت های اجتماعیِ آنها باعث ظهور این عناوین شده است. این عناوین تنهاوتنها عناوینی هستند که تلاش برای کسب درجه عالی آن می بایست متفاوت از همه تلاشها باشد، اینگونه که اگرذره ای نیت در این تلاش در جهت ظهور و بروز استعداد یا شهرت باشد، حتی اگر آن شخص به طور حقیقی برتر از دیگران بوده، مطمئنا از مسیر جهاد خارج شده و هر لحظه تلاشش او را ازمسیر قبلی ومعمولی اش دورتر ودورتر میکند. همین خصلت ویژه در جهاد است که یک خوف معنوی عمیق دائما فرد را دنبال میکند و غفلت از نفس به طور کلی از او برچیده میگردد. محاسبه نفسِ آن به آن که عرفا و واصلان حق همیشه به دنبال آن میگردند،به سرعت در جو سلوکی جهاد به دست می آید. شاید از این دست نکات است که باعث می گردد، آن علاقه مند به زندگی حقیقی با سپردن خود به ظرف جهاد از همه نسخه های سنگین و چله های متواتر رها گردد و با یک آزادگی معنوی به اوج درجات متعالی برسد. حالا که فلسفه جهاد به بیان قلیل و ضعیف فوق از نظر گذشت می توان یافت آنکسی که اردوی جهادی برای خدمت رسانی در مناطق سیل زده را با حرکت مجاهدی که برای دفاع از حرم اهل بیت علیهم السلام جان خود را بر کف دست میگیرد مقایسه میکند،با چه زاویه دیدی به مسئله جهاد مینگرد. اینگونه دیدگاه، جهادگر اردوهای جهادی را در هر مکان و زمانی از خدمت رسانی، مشتاق به فرصت و امکان حضور در صحنه معرکه میکند و این شوق او را به جایی می رساند که روز به روز خود را سبکبال از امور دنیا کند تا به راحتی بتواند میان تمام معرکه ها تردد داشته باشد. با آنکه از دنیا رو میگرداند اما لحظه به لحظه دنیا در پشت او به حرکت افتاده و همه لشکریانش در حمایت از اهداف آن جهادگر به خط میگردند و جمله "ما می رویم و توکلمان به خداست" مرتبا از آنها شنیده میشود. در لایه ای دیگر از ماهیت جهاد باید به تقابل دو نقطه توجه کرد یعنی امکان ندارد که جهاد در خارج از دوقطب حق و باطل اتفاق بیافتد و به لحاظ منطقی حرکت بدون دو قطب تحقق پیدا نخواهد کرد. در جهاد همیشه جبهه کفر همان جبهه ای هست که نفس را به سمت تعلق به دنیا و وابستگی او سوق میدهد و از آنجا که انسان فطرتا کمال گرا است و دوست دارد درجات عالیه آن مجاهد را به همراه داشته باشد شخص را در ضلالت خرید دنیا آنچنان غرق میکند که انتهایش پیوند می خورد به سرنوشت تلخ اولئک کالانعام بل هم اضل. آن جبهه کفری که اینچنین هدفی را دنبال میکند مطمئنا جبهه ضعیفی نیست و تمام قوا و توانش را به عرصه آورده و رو به رویی با آن توان خاص خود را می طلبد. سهم اهمیت رو به رویی با جبهه کفر آن اندازه است که تقریبا ششصد آیه از قرآن به مسئله جهاد اختصاص پیدا کرده و راهبردهای مختلف آنان را مورد تحلیل قرار داده است. و شاید مهم ترین اصل که باید هیچگاه از آن غفلت نکرد "والذین کفروا اولیائهم الطاغوت" باشد. از آنجا که جهاد گر در جبهه حق، ولی خود را حقیقت مطلقه عالم قرار داده پس در مسیر حق حرکت کردن از ویژگی های ذاتی اوست و از وی جداشدنی نیست. شاید عده ای بر این ظن باشند که اگر تمایلی به حضور در عرصه جهاد نداشته باشند میتوانند خارج از این فضا به زندگی معمولی بسنده کنند ولی این توهمی بیش نیست زیرا همان طور که گذشت عالم بر پایه دو قطب حق و باطل خلاصه میگردد و خارج از این دو قطب، قطب دیگری وجود ندارد و شخص هر اندازه که تحت لوای ولی خدا به زندگی بسنده نکند مطمئنا طاغوت و کفر را به ولایت گرفته و ناخودآگاه اسیر هواهای او شده است. پررنگ شدن اردوهای جهادی (خاصه اردوهای جهادی طلبگی) در چهل سالگی انقلاب اسلامی و آغاز "گام دوم"یعنی مجاهدان قدرتمند تر شده اندو«جهاد ادامه دارد...». ما براین باوریم که حتی اگر روزی محرومیتهای مادی ازتمام عالم حذف گردد باز نیز جهاد ضرورت دارد و اردوهای جهادی،دوران آمادگی برای همان روز هاست. 98/1/21 گروه جهادی حرکت المحرومین در مناطق سیل زده شاهیوند حمیدرضا شب بویی