🏴#وفات_حضرت_معصومه_س
🏴#روضه
🏴گریز به کربلا
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
السلام علیک یا بنت رسول الله،السلام علیک یا بنت موسی ابن جعفر یا اخت الرضا یا عمة ولی الله یا اخت ولی الله یا بنت ولی الله اشفعی لی فی الجنة
بریم کنار حرم فاطمه معصومه ،امام صادق علیه السلام فرمود هر کی میخواد ما اهل بیت و زیارت کنه ،قم ،فاطمه معصومه رو زیارت کنه ،خیلی مقام داره همه از درکش عاجزند، ای عمه ی بزرگوار امام زمان
دیده بر راهم و با گریه کمی آرامم 2
محتضر، خسته، از این بی کسی ایامم
ازهمان کودکی ام روزی من هجران شد
چهارده سال هم از وصل پدر ناکامم
▪️چهارده سال بابام رو ندیدم براش خواستگار زیاد میومد ،می فرمود تا بابام رو نبینم ....
از تو یک نامه فقط مانده برایم چه کنم؟
شده تسکین به همین نامه کمی آلامم
▪️نامه ی امام رضا براش باقی موند
چقدر خوب شد اینجا سروکارم افتاد
میهمانِ قم و این سلسله خوش نامم
وقتی آمد وارد شهر قم شد بزرگان از علمای قم همه پا برهنه رفتن استقبال بی بی اونقدر براش گل آورده بودن گفتن عمه ی امام خواهر امام دختره امامه...
چقدر خوب شد اینجا سروکارم افتاد
میهمانِ قم و این سلسله خوش نامم
چشم ناپاک نیفتاده سوی محمل من
فکر آوارگی زینبو شهر شامم،....آی مردم..
جز سلام،از همه یک بی ادبی نشنیدم
سربازار ندادست کسی دشنامم
داغها دیدم اگر بی کس و تنها نشدم
دست بسته سرهر کوچه تماشا نشدم
عزتم را نشکستند خیالت راحت
داره با امام رضا حرف میزنه
عزتم را نشکستند خیالت راحت
داره با امام رضا حرف میزنه
عزتم را نشکستند خیالت راحت
غیرتم را نشکستند خیالت راحت
پر خاکی ننشسته به روی چادر من
حرمتم را نشکستند خیالت راحت
کسی از بام به پیشانی من سنگ نزد
صورتم را نشکستند خیالت راحت
مثلِ کوفه وسط خطبه ی من کف نزدند
صحبتم را نشکستند خیالت راحت
دست بر سینه مودب همه ره وا کردند
شوکتم را نشکستند خیالت راحت
▪️برا زینبم همین کارها رو کردن
با لگد باز نکردند درِ بیت النور
خلوتم را نشکستند خیالت راحت
قم کجا شام کجا غربت سادات کجا
سرِ بر نیزه و دروازه ساعات کجا
حالا آگه میخوای خوب گریه کنی بسم الله...
دخترِ فاطمه ! بازار! خدارحم کند
چادرِ پاره و انظار خدا رحم کند
ما که از کوچه فقط خاطره ی بد داریم
شود این حادثه تکرار خدارحم کند
▪️سیدها به من اجازه میدن یکی دو جمله بگم....
یک زن و قافله و خنده نامحرم ها
بر اسیران گرفتار خدا رحم کند وای وای وای
دست انداخت یکی پرده ی محمل را کند
جلوی چشم علمدار خدا رحم کند
▪️با هزار خجالت با هزار سرافکندگی عرض میکنم
راهشان از گذر برده فروشان افتاد
اینهمه چشم خریدار خدا رحم کند
ای جانم زینب ....
زینب از دور صدا زد نزنیدش با سنگ
یک سر و اینهمه آزار خدا رحم کند
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
میون اون همه شلوغی چشمم افتاد به سر بریده صدا زد :
نیزه داران همه مستند نیفتی پایین 2
حنجرت خوب نگه دار خدا رحم کند
زنی از بام صدا زد که کدام است حسین
نوبت من شده این بار خدارحم کند
حسین ......🍃🍃🍃🍃
حالا روضه بخونم دلهاتون رو ببرم کنار حرم فاطمه معصومه سلام الله علیه،بدن بی بی رو برداشتند میان تابوت ، همه ی قم ، اطراف،سیاه پوشه" آنقدر مردم برا تسلیت گل آوردند پیکر خانم میان تابوت بین گل ها غرق شد کنار قبر آوردند ،آی... شنیدید اون شخص میگه دیدم دو تا سوار اومدن همه کنار رفتن اختیار از همه گرفته شد،این بدن رو میان خاک گذاشتند ای وای ای وای میگم بدن این فاطمه رو روز برداشتن ،بدن این خانم رو خوب تشیع کردن همه گل آورده بودن ،سلمان میگه در خانه ی علی باز شد دیدم یه بدنی رو غریبانه بیرون آوردن حسنین جلو جنازه ،مظلوم عالم سر برهنه پا برهنه دنبال جنازه یه وقت شنیدن یه کسی صدا می زنه مادر مادر اماه ....،کیه داره جانسوز ناله میکنه دختر علی زینبه ،اینجا دنبال تابوت مادر دوید ،اصلا مثل اینکه دویدن شده سهم این خانم راوی میگه از خیمه ها یه زنی بیرون اومد دودستش رو، رو سر گذاشت فنادا به صوت الحزین ......،یا حسین .....
کانال روضه دفتری👇 ایتا وتلگرام
••✾•🌿🌺🌿•✾••
@rozeh_daftari1
🏴#وفات_حضرت_معصومه_س
🏴#روضه
🏴#گریز_به_حضرت_زهرا_س
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
#حضرت زینب سلام الله علیها
با وضو از دیدۀ تر مینویسم فاطمه
مثل فضه مثل قنبر مینوسم فاطمه
باطن الله اکبر می نویسم فاطمه
هستی موسیبنجعفر می نویسم فاطمه
تا قیامت آفتاب روشن دین فاطمه ست
نور زهرا! صبر زینب! جمع دراین فاطمه ست
حضرتمعصومۀ طاهاست! عصمت را ببین
محملش نور است نور الله عزت را ببین
*با چه احترام و عزت و مقامی بی بی وارد قم شد .. بهترین نقطه قم بی بی رو اسکان دادن ..*
سجده اش را بنگر و اوج عبادت را ببین
جان سلطان است این بانو! کرامت را ببین
*یا امام رضا یه نگاهی به ما کن اقا .. این مردم به عشقِ شما و خواهرِ بزرگوارتون اومدن .. بعضیا رزق برا فاطمیهشون میخوان .. درست اومدید ..
هر زمان دلتنگِ زهرا میشوم قم میروم
هر موقع دلم یادِ مادر میافته میرم قم حرم این بانو .. من که نمیدونم قبرِ خاکی کجاست .. نقل کردن پدرِ مرحوم آیت الله مرعشی نجفی رحمت الله چهل شب تو حرم امیرالمومنین چله گرفت، بعد از چهل شب تو عالم مکاشفه مشکل گشای عالم امیرالمومنین رو مشاهده کرد .. حضرت فرموده باشند چی میخوای چهل شب تو حرم بیتوته کردی؟! .. عرضه داشت اگه میشه قبرِ مادرم فاطمه رو بهم نشون بدید .. آقا فرموده باشند این وصیتِ فاطمه سلام الله علیهاست اما اگه میخوای قدر و منزلت فاطمهم رو بدونی برو قم قبر دخترم فاطمه معصومه رو زیارت کن ..
هر زمان دلتنگِ زهرا میشوم قم میروم
میلِ مشهد میکنم، پا میشوم قم میروم
چند روزیهست تب دارد نگاهشبر درست
آنقدر غم خورده و غم خورده خیلی لاغرست
*به عشق علی ابن موسی الرضا این همه راه از مدینه آمده .. اما بیشتر از همه این دردها، این غم دوری اذیت میکنه:*
دردِ دوری از تمام درد و غمها بدترست
باز هم یک فاطمه از درد بین بستر است
بریم مدینه ..
این دردِ فراق و دوری از علی رو داره .. بی بی هم همینطور .. گریهکنا، بی بی حتی نتونست یه لحظه صبر کنه .. به خدا اگه یه مرد پشتِ در اونجور مجروح شده بود دیگه بلند نمیشد ..
دنبال حیدر میدوید
از سینه اش خون میچکید ..*
رفته بین هر بیابان در هوای دلبرش
روی ناقه بین محمل سایبان دارد سرش
شکر! نامحرم ندیده هیچکس دور و برش
یا نخندیده کسی بر خاک روی معجرش
دردِ پا دارد ولی دردش فراوان نیست نیست
پای بیبی زخمی از خارِ مغیلان نیست نیست
در مسیرش غیر تکریم و ادب دیگر ندید
با لبِ تشنه رضای خویش را بی سر ندید
دور تا دور خودش چشم بد لشگر ندید
غارت چادر ندید و غارت معجر ندید
عمه اش زینب ولی زیر لگدها مانده بود
بین آن نامردهای پست تنها مانده بود
شاعر : سید پوریا هاشمی
پا برهنه میدوید و میدوید و میدوید
زودتر از شمر آیا به برادر……..؟
ای حسین …
کانال روضه دفتری👇 ایتا وتلگرام
••✾•🌿🌺🌿•✾••
@rozeh_daftari1
🏴#وفات_حضرت_معصومه_س
🏴#روضه
🏴#گریز_به_حضرت_زهرا_س
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
هرکس گدایی میکند بر ساحت زهرا
باید بیاید قم بیاید خدمت زهرا
معصومه یعنی نور، یعنی عصمت زهرا
پیداست در صحن و سرایش جنت زهرا
مانند زهرا روشنایِ خانه این بانوست
راضیه و انسیه و حنانه این بانوست
کوثر شده زهرایِ اطهر میشود بی شک
انسیه الحورای دیگر می شود بی شک
معراج را معنا و مظهر می شود بی شک
بندِ دل موسی بن جعفر می شود بی شک
*اومدن یه عده درِ خانۀ آقا در زدن .. با حضرت کار داشتن، فرمودن آقا نیستم رفتن بیرونِ شهر چه کار دارید؟ سوال داشتیم محضرِ امام کاظم .. سوالتون چیه؟! سوالا رو گرفتن جواب دادن ..
بر میگشتن تو راه بر خوردن به امام کاظم سلام الله، سلام و احوال پرسی کجا بودید آقاجان منزل شما بودیم سوال داشتیم .. سوال ها رو دخترتون فاطمه معصومه جواب دادن .. حضرت فرمودن ببینم جوابِ سوال ها رو تا نگاه حضرت افتاد دیدن حضرت هی می فرماید: «فداها أبوها ..» نمیشه ساده از این جمله گذشت .. امام معصوم داره اینطور می فرماید «فداها أبوها ..» این جمله رو دیگه کجا، کدوم بابا به کار برد ؟.. اینجا اگه اینا شنیدن بابا به قربونت بره همه دوست بودن، مُحب بودن .. اما یه جا دیگه سراغ دارم یه بابا گفت فاطمه جان فداها أبوها .. کاری کردن بین در و دیوار هی گفت بابا ..*
بابا اگر این است دختر باید این باشد
چون فاطمه حق است اُم المؤمنین باشد
وا میشود سجادهاش، وا میشود درها
درهای الطاف خداوندی به نوکرها
از نسل اسماعیلها تا نسل هاجرها
در محضرش از فضهها هستند و قنبرها
در کهکشانش شاعران منظومه میگویند
معصوم ها یا حضرت معصومه میگویند
دستِ کریمه برکتش مثل کریمان است
قم ظاهراً خشک است، در باطن گلستان است
باران نمی خواهد همیشه نورباران است
هر زائر قم زائر شاه خراسان است
محتاجم و دور کس دیگر نمیگردم
از محضر او دست خالی بر نمیگردم
*وقتی این خانمُ دفن کردن یه عده رفتن طوس محضرِ امام رضا حضرت یه نگاه بهشون کرد فرمود ما یه امانتی تو شهرِ شما داریم .. یه فاطمه از ما تو شهرِ شما دفن شده .. زیارتش میرید یا نه .. لذا اونجا حضرت فرمود هرکسی خواهرم در قم رو زیارت کنه انگار منه امام رضا رو زیارت کرده ..*
چون فاطمه نور است و شرحی در بیانش نیست
چون زینب است و جز رضا ورد زبانش نیست
گرچه شکسته، حرفی از قد کمانش نیست
بر آسمان نیزه ماه کاروانش نیست
بیکس نشد یک لحظه هم در این مسیر اصلاً
بیمار شد اما نشد اینجا اسیر اصلاً
باید از آقا گفت یا خواهر که تنها شد
او را زدند اشرار بالا سر که تنها شد
گودال شد عرش خدا مادر که تنها شد
غارت شد از هر گوشه ای پیکر که تنها شد
در ازدحام خیمه زینب ناتوان افتاد
روبندۀ زنها بهدست این و آن افتاد
آی گریه کن ها؛ هفده روز این فاطمه تو شهر قم مهمان بود .. انقدر احترامش کردن، انقدر فهمیده بودن طوری شد زن ها اومدن به شوهرهاشون گفتن این چند روزه از اینجا عبور نکنید گفتن چرا؟ گفتن آخه یه فاطمه تو این خونه ست .. آخ برات بمیرم برات مادر، نامرد بی هوا زد تو صورتش ..
بعد هفده روز هم که بی بی از دنیا رفت، چه تشییع جنازه ای کردن اهالی قم تو تاریخ نوشتن محل دفن بی بی قبلا باغی بوده، قبر رو سادات و بزرگان شهر قم آماده کردن آخه دخترِ امام احترام داره .. لذا وقتی بدنُ گذاشتن زمین هیچ کسی جرات نمی کرد به این بدن دست بزنه .. همه رفتن عقب خدا چه کار کنیم ..(خبره های روضه جلوتر رفتن ..) یه وقت دیدن دو تا سوار از سمت قبله دارن میان ..( ان شالله هیچ وقت داغ مادر نبینی ..) یه وقت اگه بخوان بدن یه خانمُ دفن کنند اول از همه یکی میگه نامحرما برن کنار، باید دو تا محرم باشن .. لذا میگن امام رضا اومد، جواد الائمه اومد .. این بدنُ با احترام نماز خواندن بدنُ دفن کردن .. باید یکی بره داخل قبر، یکی هم از بالا بدن رو روانۀ خانۀ قبر کنه .. ( چی میخوام بگم؟) اگه این روایت چهل و پنج روزِ شهادتِ بی بی رو بخوام بگم مثه این شبا علی هی رفت تو قبر بیرون آمد .. هی نگاه به قبر میکرد نگاه به فاطمه می کرد .. قهرمان خیبر به چه کنم، چه کنم افتاد .. یه وقت دید دو تا دست شبیه به دستان پیغمبر .. هی میگفت الی .. این دو تا بدن ..
یه جا دیگه هم برات بگم .. بنی اسد هی نگاه به این بدن می کردن یه وقت دیدن یه سوار از سمتِ قبله آمد .. بنی اسد کنار برید .. من این بدن ها رو خوب می شناسم .. برید یه قطعه بوریا بیارید .. ای بی کفن ..
به باد گفتم اگر شد مرتبت بکند
به خاک گفتم اگر شد تنت بپوشاند
کانال روضه دفتری👇 ایتا وتلگرام
••✾•🌿🌺🌿•✾••
@rozeh_daftari1
4_5922446621974463273.mp3
1.82M
#روضه
#حضرت_معصومه_س
🎤حاج محمدرضا طاهری
*روضه و توسل جانسوز _ ویژۀ شهادت اُختُ الرضا حضرت فاطمۀ
➖➖➖➖➖➖➖➖
وقتی (حضرت معصومه) ازدنيا رفت،همۀ اهلِ قم عزادار شدند ... بزرگانِ قم ، علماء همه جمع شدند ، بر بدن نماز خواندن ، خانم هایِ محترمۀ قم اين بدن رو غسل دادن و كفن كردند، تا اينجا كار زياد سخت نبود،اما مي خوان بدنِ بي بي رو روانه ي قبر كنند،چه كار مي خوان بكنند؟ ...
يه وقت ديدن از راه دور دو سوار شتابان خودشون رو رسوندن ، بعضی ها نوشتن يكی از اين سوارها علی بن موسی الرضاست ، ديگري هم جواد الائمه است ... اومدن بر بدن نماز خوندن، يه نفر واردِ قبر شد ، يه نفر ديگه اين بدن رو روانه ي قبر كرد، دو تا محرم بايد باشند بدن خانمي رو روانۀ قبر كنند ...
اميرالمؤمنين كنار بدنِ زهرا نشسته، دور وبرش رو نگاه كرد ، سلمان و اباذر و مقداد كه محرم نيستند ... حسنين كه در سنِ خردسالي اند ... خدايا علی چيكار كنه؟ ...
يه وقت ديد دو تا دست از قبر بيرون اومد ... دست ها شبيه دستِ پيغمبرِ ، يعني علي جان امانتيم رو بهم برگردون ...
يه حرفی اينجا اميرالمؤمنين زده خيلی دلها رو ميسوزونه ، عرضه داشت يا رسول الله : فاطمه ات كه با من حرفی نزد ، چيزی به من نگفت ... تو از زهرا سئوال كن ، چرا صورتش نيلی بود؟... چرا پهلوش شكسته شده بود ؟....
کانال روضه دفتری👇 ایتا وتلگرام
••✾•🌿🌺🌿•✾••
@rozeh_daftari1
4_5917907082060760025(1).mp3
3.28M
🏴#وفات_حضرت_معصومه_س
🏴#روضه
🎤مداح :کربلایی رحیم ابراهیمی
🏴#وفات_حضرت_معصومه_س
🏴#روضه
🎤مداح :کربلایی ابراهیم رحیمی
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
کار عشق است کار معصومه
دل شده بی قرار معصومه
دست خالی نمی رود هرگز
کسی از کوچه سار معصومه
آسمان ها به زیر پای او
کهکشان ها کنار معصومه
زائر قبر حضرت زهراست
خاکبوس مزار معصومه
اینجا کویر داغ و نمکزارِ شور نیست
ما روبروی پهنه ی دریا نشستهایم
بوی مدینه میوزد از شهر ما، بیا
ما در جوار حضرت زهرا نشستهایم
*فرموده اند: اگه میخواهید مادر مارو زیارت کنید،بروید به زیارت این خانوم...بی بی جان! قربونت برم،مثل مادرتون فاطمه تو بستر بیماری افتادید...
روضه ی حضرت معصومه سلام الله علیهارو که میخونید، چند تا در بروتون باز میشه از روضه های اهلبیت،یاد عمه ی سادات می اُفتی،یاد مادر سادات می اُفتی،دلت میره کوفه،شام...
هارون فرزند موسی بن جعفرِ، روایت اینجوری نوشته:با بیست و سه نفر از فامیل هاشون راهی مرو و توس شدند، که به امام رضا برسند،یکی از اونها وجود نازنین فاطمه ی معصومه است،اما همه ی مرداشون رو توی ساوه کشتند، اونجا کربلایی داشته بی بی، اما نمیدونم سر بریده دیده یا نه؟ نمیدونم بی بی رو تازیانه زدن یا نه؟ بی بی جان!..*
اگر چه ناقه سواری ولی اَمان داری
سوار محمل نوری و سایه بان داری
*خانوم عزادارِ،داغ برادر دیده،داغ فامیل دیده،یه سایبون برا بی بی درست کردن،یه محمل با عزت و احترام،خواهر امامِ،دختر امامِ....*
عزیز فاطمه هستی و دور تا دورت
حجابی از پر و بال فرشتگان داری
اگر چه خسته ی این جاده های هجرانی
گمان نمی کنم آثارِ ریسمان داری
*کسی تو رو زنجیر نکرده....*
کسی سراغ نخِ معجرت نمی آید
همیشه محترمی چون که پاسبان داری
*بی بی جان! داغ هجر امام رضا رو دیدید،دلتون میخواست داداشتون رو ببینید،اما خدارو شکر بدن به خون غلتان ندیدی،تو مثل زینب تشت طلا ندیدی....*
هر کسی هر چه توان داشت به زینب خندید
مُرد صد بار پس از هجرت تو خواهر تو
*بانوان با فضیلت قم، ایام بیماری شما اومدن به عیادت شما،مردم حال شمارو می پرسیدن تو شهر قم،بعضی ها میگن:دشمنان اهلبیت ،بی بی رو مسموم کرده بودن، هفده روز بی بی تو شهر قم عبادت می کرد،خانوم های قم می رفتن به عیادت بی بی،حالش رو می پرسیدن،براش دارو و دوا می بردن، اما من یه فاطمه ی دیگه سراغ دارم، تو مدینه خیلی ها آرزو می کردن این خانوم زودتر بمیره....*
خون ی این مریضه تو مدینه است
میدونی دردش چیه؟زخم سینه است
کسی دیده که مادر زدختر رو بگیره
چرا مادر دعا کرد که دیگه زود بمیره
*ناله بزن: یازهرا....*
کانال روضه دفتری👇 ایتا وتلگرام
••✾•🌿🌺🌿•✾••
@rozeh_daftari1
🥀🥀🥀🥀🥀🥀▪️▪️▪️▪️▪️
# مجلس ختم پدر
#روضه پدر روز اول(3)
#روضه امام حسین (ع)
بسم الله الرحمن الرحیم
یارحمن ویا رحیم
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللهِ، وَعَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِنآئِکَ، عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَبَقِىَ اللَّیْلُ وَالنَّهارُ، وَلا جَعَلَهُ اللهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ، اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ، وَعَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ، وَعَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ، وَعَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ
🔸زندگی طعم خوشی داشت اگر بابا بود)
🔸دلم زارم چه غمی داشت اگربابابود
🔸باغبان فلک از داغ به خاک دل من
🔸بذراندوه نمیکاشت اگر بابا بود
🔸هیچ غمهای جهان دردل حسرت زده ام
🔸تا ابد پای نمیزاشت اگر بابا بود
🔸خانه تاریک شده بی گل رویش حالا
🔸خانه ام برگ وبری داشت اگر بابابود
🔸بال میزد دل من تا بخدا بانگهش
🔸دل من بال وپری داشت اگر بابابود
چه پدری که طاقت اشکهای من غمدیده را نداشت
🔸طاقت دیدن اشک منه غمدیده نداشت
🔸گریه هایم ثمری داشت اگر بابا بود
⬅️امام رضا علیه السلام فرمودند:یَا ابْنَ شَبِیبٍ اِنْ کُنْتَ بَاکِیاً لِشَیْءٍ فَابْکِ لِلْحُسَیْنِ بْنِ عَلِیٍّ، ای پسر شبیب هر وقت خواستی گریه كنی، اشك بریزی، برای حسین گریه كن، امروز من و شما هم برای امام حسین گریه كنیم، ان شاء الله تمام شهدا ،اموات خصوصا روح این پدر. فیض ببرنند، امروز همه اومدند به شما تسلیت گفتند، سر سلامتی گفتند، گل برای شما آوردند، همراه شما اشك ریختند ،اما حضرت زینب سلام الله علیها می فرمایند: دیدم حال امام سجاد متغیر شده، سئوال كردم، چی شده عزیز دلم،چرا بدنت داره می لرزه،صدا زد عمه،اینها ظاهراً مارو مسلمون نمی دونند،چرا؟آخه بدنای خودشونو دارن دفن می كنن،انگار بدن بابام رو زمینه داغ كربلاست.همه بگید: یا حسین... اما یا امام سجاد كاش به همین بسنده كرده بودند،اَسْرَجَتْ وَاَلْجَمَتْ وَ تَنَقَّبَتْ لِقِتالِكَ اسب هاشون رو نعل تازه زدند بر بدن ابی عبدالله، بازم ناله بزن بگو یا حسین... آی داغ دیده ها بدن بابای شما شمارو غسل دادند، كفن كردند، با احترام دفن كردند اما بمیرم آن زمانی كه امام سجاد برای تدفین بابا اومد صدا زد كفن بیارید، گفتند:آقا جان تمام شده فرمودند: كمی بوریا.... یا حسین
♦️مگر به کربلا کفن ،به غیر بوریا نبود
♦️مگر حسین تشنه لب ،عزیز مصطفی نبود
♦️مگر کسی که کشته شد،تنش برهنه می کنند
♦️ مگر که پاره پیرهن،به پیکرش روا نبود
♦️سرش به نوک نیزه ها،تنش به خاک کربلا
♦️کفن برای او به جز،شکسته نیزه ها نبود
⏪بابا رسم ِ توی ما مسلمونها طرف راست صورت میت رو روی خاك می گذاریم، اما امام سجاد چه كند؟ می خواست صورت به صورت باباش بذاره،ای حسین.......... بنی اسد نگاه كنه ببینه امام سجاد از قبر بالا نمیاد،نگاه كردند دیدن این لبهاش رو روی رگ های بریده گذاشته،حسین......
الا لعنة الله علي القوم الظالمين و سيعلم الذين ظلموا اي منقلب ينقلبون
#احمد بهزادی
التماس دعا
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
1403/7/14
#روضه شهید روز اول🌹🌹🌹🌹
#روضه دفتری شهید (جوان)
#روضه حضرت علی اکبر (ع)
بسم الله الرحمن الرحیم
یارحمن یا رحیم
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَبا عَبْدِ اللّهِ، وَ عَلَى الْاَرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِنائِکَ، عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللّهِ اَبَدًا ما بَقیتُ وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ، وَ لا جَعَلَهُ اللّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ.
اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ
♦️ازخدا نام ونشان دارد شهید
♦️افتخار جاودان دارد شهید
♦️گوهری دریای عشق ومعرفت
♦️باخدا سری نهان دارد شهید
♦️پیش رگبار ستم درراه دین
♦️جان خود را ارمغان دارد شهید
♦️بهرحفظ اب و خاک میهنش
♦️برکف خود نقد جان دارد شهید
♦️است نقش سینه اش حب حسین
♦️نام اورا بر زبان دارد شهید
♦️درکنار مصطفی اندر بهشت
♦️ازمحبت آشیان دارد شهید
برادره پهلوان من جوان من (2)
زبان حال برادران شهید پدر شهید مادر شهید
برادره پهلوان من جوان من 2
قوت این بازوان من جوان من 2
⬅️امام رضا علیه السلام فرمودند:یَا ابْنَ شَبِیبٍ اِنْ کُنْتَ بَاکِیاً لِشَیْءٍ فَابْکِ لِلْحُسَیْنِ بْنِ عَلِیٍّ، ای پسر شبیب هر وقت خواستی گریه كنی، اشك بریزی، برای حسین گریه كن، امروز من و شما هم برای امام حسین گریه كنیم، ان شاء الله تمام شهدا ،اموات خصوصا روح این شهید فیض ببرد
خانواده محترم شهید پدر شهید برادران شهید شما عزیزی را از دست دادید این همه جمعیت از اقشار مردم فامیل همسایگان همکاران آمدند درکنار شما بودند بدن نازنین شهید راباچه عزت و احترامی تشیع و به خاک سپردند به شما تسلیت گفتند اما
لا یوم کیومک یا اباعبدالله؛ بدن شهید شما اربا اربا نشده بود اما دلها بسوزه برای ابا عبدالله که بدن جوانش علی اکبر اربا اربا باشمشیر پاره پاره شده بود
آقا وقتی اومد کناربدن علی اکبر دید علی اکبر داره پاهاشو رو خاکا میکشه خدایا هیچ پدرو مادری را داغ جوان نشان نده امام حسین نشت کنار میوه دلش علی اکبر سر علی را به دامن گرفت دلش ارام نشد سر علی را به سینه چسپانید ای از سوز دل صدا می زد علی جانم پسرم بابا تنها گذشتی رفتی هر کاری کرد نتوانست بدن علی اکبر به خیمه ببرد چه کرد صدا زد
🔸جوانان بنی هاشم بیاید
🔸علی را بر در خیمه رسانید
🔸خدا داند که من طاقت ندارم
🔸علی را بردرخیمه رسانم
الا لعنة الله علي القوم الظالمين و سيعلم الذين ظلموا اي منقلب ينقلبون
#احمد بهزادی
التماس دعا
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
1403/7/13
🏴🏴🏴🏴🏴🏴
#روضه دفتری
#روضه و مناجات امام زمان(عج)
#ترکیبی امام زمان و حضرت زینب (س)
بسم الله الرحمن الرحیم
یا رحمن یا رحیم
لاحول ولا قوه الا بالله العلی العظیم، حسبُنَا اللّهُ وَنِعْمَ الْوَكِيلُ نِعْمَ الْمَوْلَى وَنِعْمَ النَّصِیر،
أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ الَّذِي لاَ إِلَهَ إِلاَّ هُوَ الْحَيُّ الْقَيُّومُ، الرَّحْمَنُ الرَّحِيمُ، ذُو الْجَلاَلِ وَ الْإِكْرَامِ ، و اَتُوبُ اِلَیه
اول مجلس دعای سلامتی امام زمان(عج)را باهم زمزمه می کنیم
اَللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّهِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَعَلى آبائِهِ فی هذِهِ السّاعَهِ وَفی کُلِّ ساعَهٍ وَلِیّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَلیلاً وَعَیْناً حَتّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فیها طَویلاً.
یا صاحب الزمان
غم عشقت مرا بيچاره کرده
دل تنگ مرا صد پاره کرده
هواي ديدن روي تو يک عمر
مرا در کوچه ها آواره کرده
يابن الحسن ، يابن الحسن
به تنگ آمد دلم از این جدائي
عزيزم جان جانم کي مي آئي
سراپا از غم هجر تو دردم
بيا اي نازنين دورت بگردم
آقا به جان عمّه ات زينب بيا (نام عمه ي امام زمان حضرت زينب آمد) آقا خيلي عمه اش را دوست دارد حتي فرموده اند: به شيعيان و دوستان ما بگوييد که خدا را به حق عمه ام، حضرت زينب (ع) قسم دهند که فرج مرا نزديک گرداند. همان عمّه اي که در کوچه هاي مدينه دنبال مادر مي دويد.
نمي دانم کدام روضه را بخوانم که نام زينب نباشد هر روضه را بخوانيم نام زينب است، مدينه زينب، کنار بستر مادر زينب، کوفه کنار بستر بابايش علي زينب، کنار طشت پر از خون امام حسن زينب، کربلا زينب، خيمه گاه زينب، قتلگاه زينب، دمّ دروازه ي کوفه زينب، تو مجلس يزيد زينب، خرابه ي شام زينب، اربعين کربلا زينب، همه جا زينب است. امّا وقتي برگشت مدينه، از بس داغديده، عبدالله بن جعفر زينب را نشناخت.
صدا زد: عبدالله! حق داري زينب را نشناسي ! زينبي که داغ شش برادر ديده است.
عبدالله کجا بودی ببینی در یک نصفه روز همه هستی زینب را گرفتند.
خانوم جان ازت گلگی دارم.عبدالله گلگیت چیه؟ خانم شنیدم روز عاشورا هر کسی زمین افتاد تو اومدی براش گریه کردی،شنیدم بالا سر علی اکبر رفتی،همه جا کنار حسین بود اما چرا دوتا بچه هام رو زمین افتادن از خیمه بیرون نزدی؟بالا سر بچه هامون نرفتی؟
صدا زد عبدالله من خواستم بیرون بروم،گفتم مبادا حسین حال منو ببینه؛ببینه چطور برا بچه هام گریه می کنم خجالت بکشه...
حسین...
او می دوید و من میدویدم
او سوی مقتل من سوی قاتل
او می نشست و من میدویدم نشستم
او دوی سینه من در مقابل
او از حسین سر من غیر از او دل
عبدالله کجا بودی ببینی زینب چگونه لب به رگهای بریده گذاشت...
کاروان وارد مدینه شد تا رسیدند مقابل قبر پیامبر دیدند زینب آمد جلوی قبر آقا صدا زد السلام علیک یا جدا یا رسول الله...
آقا جان من زینب توام...
یه روز از مدینه با حسین رفتم و امروز بی حسین برگشتم..
یه روز با ابالفضل رفتم...
یه حرفی زد دل همه رو آتش زد...
گفت آقا جان برات یه سوغاتی آوردم...
زینب چی آورده؟؟؟
یه کاری کرد زینب که دوست و دشمن به حال زینب گریه کردند.
نگاه کردند دیدند پیراهن خونین حسین و انداخت روی قبر پیغمبر. ..
حسین آرام جانم..حسین روح وروانم
علي لعنة الله علي القوم الظالمين و سيعلم الذين ظلموا اي منقلب ينقلبون
احمد بهزادی
التماس دعا
🏴🏴🏴🏴🏴🏴
|⇦•دوباره بغل کردم...
#روضه و توسل به حضرت ابا عبدالله الحسین علیه السلام اجرا شده به نفس حاج مهدی رسولی
دوباره بغل کردم این پیرهنو
دارم خاطراتت رو بو میکنم
به وقتش نشد مانعش شم ولی
حالا زخم هاتو رفو میکنم
میدونی یه وقتایی حس میکنم
دلم اون روزای قدیمو میخواد
تو باشی پدر باشه مادر باشه
دلم روزای بچگیمو میخواد
داداش!
هنوز یادت هست اون روزِ مادرم
همه کاری کردم بمونه نشد
تا حالا به هیشکی نگفتم ولی
دیگه بعدش اون خونه خونه نشد
تو سرمای روزای بی مادری
دلم گرم بود که برادر دارم
دلم گرم بود وقت دلتنگیام
سرم رو روی شونه هاش میذارم
*زینب داره خاطراتشو مرور میکنه..*
داداش!
دم عصر اون روز و یادت میاد؟
چقد بی کس و یار و یاور شدم
نگفتم دلم خیلی شور میزنه
دیدی آخرش بی برادر شدم
*همه مقدمه بود، حالا زینب وارد روضه شده، دیگه انگار حال بی بی هم عوض شده، این پیراهنو محکم به سینه چسبونده، این زنهایی که دورِشَن میبینن چهره ی زینب عوض شد، مگه زینب چی به یادش اومده...؟*
همونجایی که صورتت آشنا
با اون غربت تنگ گودال شد
تو اون گیر و دار شلوغی حسین
با جسمت غرورم لگدمال شد
نمیدیدمت اما تو ازدحام
صدای بُنیّ به گوشم رسید
یه حسی مث بچگیام بازم
منو سمت آغوش مادر کشید
*داداش صدای مادرمه..
بنیّ بنیّ بنیّ حسین*
دوباره همه پیش هم بودیم و
تو بودی و من بودم و مادرم
ولی ایندفعه جای گلبوسه هاش
چقد میزدم من به روی سرم
*داداش! میدونی یهو چی دیدم؟*
او میدوید و من میدویدم
او مینشست و من مینشستم
او میکشید و من میکشیدم
*آقا ببخش منو، دیگه صدای زینب هم قطع شد تو این یه جمله، چیه؟..
#رضاابوالحسنی
او میبرید و من می بریدم..
🏴#وفات_حضرت_معصومه_س
🏴#روضه
🎤مداح :حاج میثم مطیعی
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
یك صبح مى شود كه برایم دعا كنى؟
یا نیمه شب به شوق نمازم صدا كنى؟
مرغِ دل از قفسِ تن به دركشى
در آسمانِ صحن و سرایت رها كنى
ما را به پادشاهى عالم در آورى
یعنى كه در حریم بلندت گدا كنى
امروزه كاینچُنین به كرامت زبانزدى
تا رستخیز بهرِ شفاعت چه ها كنى؟
تو زائر مدینهاى و طوس مى روى
ما را ببر كه زائر قبرِ رضا كنى
«قربون کبوترای حرمت امام رضا »
این جا كه آمدى سخن از تازیانه نیست
حرفى زِ بى وفایى و ظلم زمانه نیست
*به نیت دیدن برادر از مدینه حرکت کرد یادش میاد، اون روزی که برادر میخواد از مدینه حرکت کنه. همه رو گفت آمدن،امام رضا فرمودن: برا من گریه کنید. آقا! پشت سرِ مسافر خوب نیست گریه کنیم. فرمود: گریه کنید، اون مسافری که به وطن بر می گرده نباید پشت سرش گریه کرد...
حضرت معصومه با برادر و خاندان و اهل بیت حرکت کرد. شهر ساوه دشمنای اهل بیت اومدن جلوشون. برادراش وخاندانش رو به شهادت رسوندند. بی بی معصومه این صحنه ها رو دید مریض شد. فرمود من رو قم ببرید....بی بی جان خدارو شکر یه جای نزدیک بود بهش پناه ببری... آخه فرمود: از پدرم موسی ابن جعفر شنیدم قم محلِ شعیان ماست ... راهی هم از ساوه تا قمنبود........
فدای عمه جانتان زینب ..عصر روز یازدهم جایی نداشت بره .همه رو به زور سوار ناقه ها کرد. کجا میخوان ببرنت زینب؟!
بی بی حضرت معصومه وارد قمشد مریضه، مردم قم همه جمع شدن احترامکردن،همه دست ادب به سینه گذاشتن، موسی ابن خزرج بزرگ خاندان اشعری آمد. خودش افسار ناقه ی بی بی روگرفت. پیرمرد پیاده راه می رفت دختر موسی ابن جعفر سواره بود....
آی بی بی میدونی شهر شامچه خبر بود؟..همه جمع شدن کسی دست ادب به سینه نذاشت. مردای شام دستاشون رومشت کرده بودند، سنگ آماده کرده بودند. کسی ناقه ی دختر علی رو هدایت نکرد. بی بی! همهٔ تازیانه ها آماده بود....*
در دستهاى مردم شهر تو سنگ نیست
یعنى سلام مردمِ تو وحشیانه نیست
سیلى نزد كسى به رُخ داغدار تو
اینجا خبر زِ خون دل و دردِ شانه نیست
ShamVafatHazratMasoumeh1394[02].mp3
10.59M
🏴#وفات_حضرت_معصومه_س
🏴#روضه
🎤مداح :حاج میثم مطیعی
.
|⇦• روی قبرم بنویسید...
#روضه #حضرت_معصومه سلام الله علیها اجرا شده به نفس سید مجید بنی فاطمه
●━━━━━━───────
روی قبرم بنویسید که خواهر بودم
سال ها منتظر روی برادر بودم
روی قبرم بنویسید جدایی سخت است
این همه راه بیایم، تو نیایی سخت است
یوسفم رفته و از آمدنش بی خبرم
سال ها می شود از پیرُهنش بی خبرم
روی قبرم بنویسید ندیده رفتم
با تن خسته و با قدِّ خمیده رفتم
بنویسید همه دور و برم ریخته اند
چقدر دسته ی گل روی سرم ریخته اند
*هی روضه ها داره برات تداعی میشه. وقتی بی بی وارد قم شد مردم سر از پا نمیشناختند.. گفتن دختر امام اومده خواهر امام اومده همه با دسته گل اومدن بدرقهٔ بی بی، تاریخ اینجا یک طوری یاد میکنه. هم مردم قم هم مردم ایران افتخار میکنن از بالا پایین خانه ها گل پایین میریختن گفتن خواهر امام احترام داره دختر امام احترام داره..*
آی بنویسید همه دور و برم ریخته اند
چقدر دسته ی گل روی سرم ریخته اند
بنویسید در این شهر سرم سنگ نخورد
به خداوند قسم بال و پرم سنگ نخورد
چادرم دور و برم بود به پایی نگرفت
معجرم روی سرم بود به جایی نگرفت
*حالا خودش داره روضه میخونه..*
من کجا شام کجا زینب بی یار کجا؟
من کجا بام کجا کوچه و بازار کجا؟
* تو گودال بود بدن بی سر دید.. تا حالا جلو بچه ها کسی نتونسته بود بشنوه کسی با زینب بلند حرف بزنه. زینب تو گودال جلو بچه ها کتک خورد، جلو بچه ها ناسزا شنید، یه زینبی میگم اما یادت باشه یه کاری تو شام کردن گودال یادش رفت..فقط همین و بهت بگم یه کاری کردن که زین العابدین تا طرف سلام داد دید میشناسه
گفت :یه سوال؛ پول داری یا نه ؟؟ بله آقا جان.. فرمود؛ بِده این نیزه داران, سرها رو جلو ببرن آخه آنقدر به بهونه ی سرها به ناموس ما نگاه نکنن..
«حسیـــن...»
ای سر بُریده بال و پرم را نگاه کن
داغی که مانده بر جگرم را، نگاه کن
پاشو کمک بده تا سوار شتر شم
نامحرمانِ دور و برم را نگاه کن
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
#روضه_حضرت_معصومه
#روضه_حضرت_معصومه_سلام_الله_علیها
#سید_مجید_بنی_فاطمه
#وفات_حضرت_معصومه
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
.👇
روضه خانگی - حضرت معصومه(س) - 826.mp3
8.2M
|⇦•روی قبرم بنویسید....
#روضه و توسل به حضرت معصومه سلام الله علیها به نفس سید مجید بنی فاطمه
🏴#وفات_حضرت_معصومه_س
🏴#روضه
🏴گریز به کربلا
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
السلام علیک یا بنت رسول الله،السلام علیک یا بنت موسی ابن جعفر یا اخت الرضا یا عمة ولی الله یا اخت ولی الله یا بنت ولی الله اشفعی لی فی الجنة
بریم کنار حرم فاطمه معصومه ،امام صادق علیه السلام فرمود هر کی میخواد ما اهل بیت و زیارت کنه ،قم ،فاطمه معصومه رو زیارت کنه ،خیلی مقام داره همه از درکش عاجزند، ای عمه ی بزرگوار امام زمان
دیده بر راهم و با گریه کمی آرامم 2
محتضر، خسته، از این بی کسی ایامم
ازهمان کودکی ام روزی من هجران شد
چهارده سال هم از وصل پدر ناکامم
▪️چهارده سال بابام رو ندیدم براش خواستگار زیاد میومد ،می فرمود تا بابام رو نبینم ....
از تو یک نامه فقط مانده برایم چه کنم؟
شده تسکین به همین نامه کمی آلامم
▪️نامه ی امام رضا براش باقی موند
چقدر خوب شد اینجا سروکارم افتاد
میهمانِ قم و این سلسله خوش نامم
وقتی آمد وارد شهر قم شد بزرگان از علمای قم همه پا برهنه رفتن استقبال بی بی اونقدر براش گل آورده بودن گفتن عمه ی امام خواهر امام دختره امامه...
چقدر خوب شد اینجا سروکارم افتاد
میهمانِ قم و این سلسله خوش نامم
چشم ناپاک نیفتاده سوی محمل من
فکر آوارگی زینبو شهر شامم،....آی مردم..
جز سلام،از همه یک بی ادبی نشنیدم
سربازار ندادست کسی دشنامم
داغها دیدم اگر بی کس و تنها نشدم
دست بسته سرهر کوچه تماشا نشدم
عزتم را نشکستند خیالت راحت
داره با امام رضا حرف میزنه
عزتم را نشکستند خیالت راحت
داره با امام رضا حرف میزنه
عزتم را نشکستند خیالت راحت
غیرتم را نشکستند خیالت راحت
پر خاکی ننشسته به روی چادر من
حرمتم را نشکستند خیالت راحت
کسی از بام به پیشانی من سنگ نزد
صورتم را نشکستند خیالت راحت
مثلِ کوفه وسط خطبه ی من کف نزدند
صحبتم را نشکستند خیالت راحت
دست بر سینه مودب همه ره وا کردند
شوکتم را نشکستند خیالت راحت
▪️برا زینبم همین کارها رو کردن
با لگد باز نکردند درِ بیت النور
خلوتم را نشکستند خیالت راحت
قم کجا شام کجا غربت سادات کجا
سرِ بر نیزه و دروازه ساعات کجا
حالا آگه میخوای خوب گریه کنی بسم الله...
دخترِ فاطمه ! بازار! خدارحم کند
چادرِ پاره و انظار خدا رحم کند
ما که از کوچه فقط خاطره ی بد داریم
شود این حادثه تکرار خدارحم کند
▪️سیدها به من اجازه میدن یکی دو جمله بگم....
یک زن و قافله و خنده نامحرم ها
بر اسیران گرفتار خدا رحم کند وای وای وای
دست انداخت یکی پرده ی محمل را کند
جلوی چشم علمدار خدا رحم کند
▪️با هزار خجالت با هزار سرافکندگی عرض میکنم
راهشان از گذر برده فروشان افتاد
اینهمه چشم خریدار خدا رحم کند
ای جانم زینب ....
زینب از دور صدا زد نزنیدش با سنگ
یک سر و اینهمه آزار خدا رحم کند
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
میون اون همه شلوغی چشمم افتاد به سر بریده صدا زد :
نیزه داران همه مستند نیفتی پایین 2
حنجرت خوب نگه دار خدا رحم کند
زنی از بام صدا زد که کدام است حسین
نوبت من شده این بار خدارحم کند
حسین ......🍃🍃🍃🍃
حالا روضه بخونم دلهاتون رو ببرم کنار حرم فاطمه معصومه سلام الله علیه،بدن بی بی رو برداشتند میان تابوت ، همه ی قم ، اطراف،سیاه پوشه" آنقدر مردم برا تسلیت گل آوردند پیکر خانم میان تابوت بین گل ها غرق شد کنار قبر آوردند ،آی... شنیدید اون شخص میگه دیدم دو تا سوار اومدن همه کنار رفتن اختیار از همه گرفته شد،این بدن رو میان خاک گذاشتند ای وای ای وای میگم بدن این فاطمه رو روز برداشتن ،بدن این خانم رو خوب تشیع کردن همه گل آورده بودن ،سلمان میگه در خانه ی علی باز شد دیدم یه بدنی رو غریبانه بیرون آوردن حسنین جلو جنازه ،مظلوم عالم سر برهنه پا برهنه دنبال جنازه یه وقت شنیدن یه کسی صدا می زنه مادر مادر اماه ....،کیه داره جانسوز ناله میکنه دختر علی زینبه ،اینجا دنبال تابوت مادر دوید ،اصلا مثل اینکه دویدن شده سهم این خانم راوی میگه از خیمه ها یه زنی بیرون اومد دودستش رو، رو سر گذاشت فنادا به صوت الحزین ......،یا حسین .....
کانال روضه دفتری👇 ایتا وتلگرام
••✾•🌿🌺🌿•✾••
@rozeh_daftari1
🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀
#روضه بدرقه حجاج مکه ومدینه
ترکیبی پیامبر(ص) وامام حسین (ع)
بسم الله الرحمن الرحیم
یا رحمن یا رحیم
🔸اول به مدينه مصطفي را صلوات
🔸دوم به نجف شيرخدا را صلوات
🔸سوم به بقيع و چار امام معصوم
🔸چارم به حسين و كربلاراصلوات
يا اَبَاالْقاسِمِ يا رَسُولَ اللّهِ يا اِمامَ الرَّحْمَةِ يا سَيِّدَنا وَمَوْلينا اِنّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِكَ اِلَى اللّهِ وَقَدَّمْناكَ بَيْنَ يَدَىْ حاجاتِنا يا وَجيهاً عِنْدَاللّهِ اِشْفَعْ لَنا عِنْدَاللّهِ
♦️هر بنده ای که روی به سوی خدا کند
♦️او را خدای جل جلاله رضا کند
♦️خوشبخت آن کسی که به دربار بی نیاز
♦️بهر نیاز خویش دل شب دعا کند
♦️نیکو سعادت است کسی را که کردگار
♦️دعوت به میهمانی خود از وفا کند
♦️فیض عظیم بهر کسی که به صدق دل
♦️عزم سفر بجانب بیت خدا کند
♦️با قلب پاک و سینۀ سوزان و اشک چشم
♦️روی نیاز بر حرم مصطفی کند
♦️بعد از سلام و اذن دخول اندر آن حرم
♦️پرسش ز قبر فاطمه، خیرالنسا کند
♦️چون در بقیع رَوَد نِگَرَد قبر چهار امام
♦️ریزد سرشک و نالۀ واغربتا کند
♦️بهر رئیس مذهب و باقر کند فغان
♦️ناله (به چارمین وصی مصطفی) کند
♦️جای حسین و زینب و کلثوم و فاطمه
♦️گریه به پارۀ جگر مجتبی کند
♦️احرام چون به تن بنماید برای حج
♦️یاد از حسین و آن کفن بوریا کند
♦️در وقت طوف کعبه در آن ازدحام خلق
♦️یاد از قیام عرصۀ روز جزا کند
♦️هنگام ذبح کردن قربانیِ منا
♦️یاد از منای خامس آل عبا کند
♦️رمی جمر که سنگ به شیطان زدن بُود
♦️دل را تهی ز بخل و ز شرک و ریا کند
♦️هر جا دلش شکست و سرشکش روانه شد
♦️هستم امیدوار که یادی ز ما کند
⬅️ نمی دونم عزیزان تا به حال مدینه رفتی یا نه...ازنزدیک
گنبد خضرای پیغمبرو دیدی یا نه...
انشاالله یک روزی قسمت هممون باشه مدینه.بریم ازنزدیک.
گنبد خضرای پیامبر رو زیارت کنیم..
اما خوش به حالتان عزیزان نصیب شد برای انجام مناسک حج برای زیارت خانه امن الهی زیارت مدینه منوره زیارت ائمه مظلوم بقیع مرقد معطر پیامبر اکرم (ص) مشرف بشید
انشاالله زیارتتان مقبول درگاه حق باشد حالا که اسم از اعزام به مدینه شد واین عزیزان شرف یاب مکه و مدینه هستند به دلم گفتم کدام روضه رو بخونم اما به دلم آمد روضه ورود امام حسین به مکه رو بخونم همه اموات فیض ببرند
🔸ای یکّه تاز عرصۀ صبر و رضا حسین
🔸وی رهنمای قافلۀ کربلا حسین
🔸ای حج نا تمام تو مقبول کردگار
🔸طی شد به وصف عمرۀ تو عمر ما حسین
🔸احرام بسته ای تو و پوشیده ای کفن
🔸تا آوری مناسک حج را بجا حسین
⏪فدای اون آقایی بشم که حجشو روز هشتم ذی الحجه به عمره تغییر داد – به طرف عراق حرکت کرد – فرمود جدّم رسول خدا فرموده : اخرج فان اللّه التعالی شاء ان یراك قتیلا بیرون برو كه خداوند خواسته تورا كشته ببینه – گفتن مگه عرفات نمی آی – مگه منا نمی آی – مگه قربانی نمی کنی – فرمود قربانی های من همراهم هستن .
♦️قربانی تو کودک شش ماهه تو بود
♦️ای سوخته ز ماتم تو جان ما حسین
یه وقت عصر عاشورا بی بی زینب آمد کنار قتلگاه عرض کرد:”اللهم تقبل منا هذا قلیل القربان خدایا! این قربانى کم را از ما قبول کن.”
🔸پر می زند دلم به هوای حریم تو
🔸آنجا که مستجاب شود هر دعا حسین
🔸از یاد رفت داغ عزیزان ما ولی
🔸داغ تو کی رود ز دل و جان ما حسین
حسین آرام جانم ..حسین رو روانم
علي لعنة الله علي القوم الظالمين و سيعلم الذين ظلموا اي منقلب ينقلبون
احمد بهزادی
التماس دعا
🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀
کانال روضه دفتری👇 ایتا وتلگرام
••✾•🌿🌺🌿•✾••
@rozeh_daftari1
مداحی آنلاین - آن شب که سعدی در گلستان گریه میکرد - سلحشور.mp3
9.96M
آن شب که سعدی در گلستان گریه میکرد
آن شب که حافظ غزل خوان گریه میکرد
#روضه🔊
#مهدی_سلحشور🎙
#وفات_حضرت_معصومه(س)🏴
کانال روضه دفتری👇 ایتا وتلگرام
••✾•🌿🌺🌿•✾••
@rozeh_daftari1
#قسمت_پایانی #روضه و توسل به حضرت معصومه سلام الله علیها اجرا شده به نفس حاج حسن شالبافان •
*امام زمان منو ببخشه.. سادات حلالم کنید..*
در ازدحام خیمه زینب ناتوان افتاد
روبندهٔ زنها به دست این و آن افتاد
«ای وای ای وای ای وای»
*هفده روز این فاطمه تو شهر ما بود. آنقدر احترامش کردند.. چند روز قبل یه اهل دلی میگفت نه اینکه بزرگ شهر گفته باشه اینقدر فهمیده بودند زنها اومدن به شوهراشون گفتند ببینید این چند روزه نباید از اینجا عبور کنید. گفتن چرا؟ گفتن یه فاطمه تو این خونه است..
آخ برات بمیرم مادر.. که تا دید نامرد داره میاد اول روش رو برگردون.. این نامرد بیهوا زد تو صورتش. بعد از هفده روز هم که بی بی از دنیا رفت قمی ها چه تشییع جنازهای کردن. اون قسمتی که الان خانم حرمش هست باغی بوده تو تاریخ به نام باغ بابِلان. این باغ را آماده کردند قبر آماده شد آخه دختر امامه احترام داره لذا میگن تابوت را که گذاشتن رو زمین هیچکس جرات نمیکرد به این بدن دست بزنه، همه رفتند. عقب خدایا چه کار کنیم؟خِبرههای روضه فهمیدند کجا رفتیم یه وقت دیدن دو تا سوار دارن از سمت قبله میان.. ان شاالله هیچ موقع داغ نبینی اونهایی که داغ مادر دیدند میفهمند. رفقا! اگر بخواهند یه خانمی را دفن کنند اول از همه یکی میگه نامحرمها برن کنار. باید دوتا محرم باشند. لذا میگن امام رضا آمد، جوادالائمه آمد، بدن را با احترام نماز خوندن و دفن کردند.. چرا میگن دو تا محرم. چون باید یکی بره تو قبر یکی دیگه اون بالا بدن رو بده دستش.. چی میخوای بگی اگه این روایت چهل وپنج روز شهادت بی بی را بخوام بگم مثل این شبا هی علی رفت تو قبر بیرون اومد هی نگاه به قبر میکرد یه نگاه به فاطمه میکرد، قهرمان خیبر به چه کنم چه کنم افتاد. یه وقتی دید دو تا دست شبیه دستای پیغمبر هی میگفت الیّ. این دوتا بدن.. یه جای دیگه هم برات بگم.. بنی اسد هی به این بدنها نگاه کردند یه وقت دیدن یه سوار از سمت قبله آمد بنی اسد کنار برید من این بدنها را خوب میشناسم برید یه قطعه بوریا بیاورید. ای بی کفن...
#رضااا_ابوالحسنی
🏴🏴🏴🏴🏴
#روضه
#روضه دفتری_حضرت_معصومه(_س)
# گریز به روضه اباالفضل(ع)
بسم الله الرحمن الرحیم
یارحمن یارحیم
🔸بر دختِ امام هفتم از جان صلوات
🔸آن خواهر و زائر رضا را صلوات
🔸معصومه که او شفیعۀ روز جزاست
🔸بر فخر و شکوهِ قم هزاران صلوات
(دعای فرج)
جهت تعجیل در سلامتی و امر فرج امام زمان عجل صلوات
🎇السَّلامُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ رَسُولِ اللَّهِ السَّلامُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ فَاطِمَةَ وَ خَدِيجَةَ السَّلامُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ السَّلامُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَكَاتُهُ ،
⬅️اجرو مزده شما عزیزان با فاطمه زهرا(ی) انشاالله درهرگوشه ای ازاین مجلس نشسته ای حاجت روا بشید امشب بریم در خونه دوخت گرامی موسی بن جعفر حضرت معصومه (س)
شب شهادته گرفتارها حاجت مندان مریض دارها کجای مجلس نشسته آید امشب حاجت تو ازحضرت معصومه بگیر انشاالله حاجت روا میشد امشب موسی بن جعفر(ع) عزادار دخترش است امشب صاحب اصلی مجلس موسی بن جعفره
عزیزان دختری که
چقدر آقا موسی ابن جعفر دوستش داره – آیت اله مستبط در کشف الئالی آورده وقتی موسی ابن جعفر جوابهای حکیمانه ی دخترش به سولات مردم اطراف مدینه رو دید سه بار فرمود فداها ابوها – ولی سالها از دیدن دخترش محروم بود – آخه هارون رشید ملعون آقا رو زندانی کرده – دیدی چشم انتظاری چقدر سخته – خوشا بحال تو گریه کن عمه ی امام زمان آقا به شما خوش آمد میگه – هرکاروانی از دروازه ی عراق وارد مدینه میشد – بی بی فاطمه معصومه میرفت خبر بگیره – آیا از بابای غریبم خبردارید یا نه – آی دلای کربلایی - منم یه خانمی رو میشناسم وقتی باباش به میدان رفت – خیلی منتظر شد – یه وقت از عمه جانش سوال کرد – از بابام خبر داری یا نه – حالا همه جلو خیمه ها صف کشیدن – یه وقت دیدن ذوالجناح با یال و کاکل خونین داره می آد –یعنی دیگه منتظر نباشید – امام زمانشون رو کشتن .
🔸شرار ناله سر زد تا به افلاک
🔸نهان شد پیکر معصومه در خاک
🔸دریغا ای دریغا شد خزانی
🔸گل گلزار موسی در جوانی
(گریز)
یاد شهدا امام شهدا اموات جمع حاضر ازاین مجلس و محفل فیض ببرند اما گریزی هم داشته باشیم به روضه آقا ابوالفضل(ع)
، اما بمیرم کربلا؛ تا صدای اخا ادرک اخا
اباالفضل بلند شد امام حسین
خود رو به بالین عباس رسوند.چه عباسی-چه برادری.دستها در یک طرف.مشک سوراخ شده در یک طرف.شمشیر در یک طرف.دست به کمر زدصدا زد الان انکسر ظهری حالا.کمرم شکست دیگه حسین.بی برادر شد.زبان حال داره عباس می دونی چرا تو رو به نام برادر صدا کردم آخه تا اون لحظه حسین رو به نام برادر صدا نکرده بود.به خاطر اینکه قبل از از اینکه سر من روی زانوی تو باشه سر من روی زانوی مادرت فاطمه قرار گرفته
الا لعنة الله علي القوم الظالمين و سيعلم الذين ظلموا اي منقلب ينقلبون
#التماس دعا
احمد بهزادی
🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀
1403//7/21
🏴🏴🏴🏴🏴
#روضه
#روضه دفتری_حضرت_معصومه(_س)
بسم الله الرحمن الرحیم
یارحمن یارحیم
🔸بر دختِ امام هفتم از جان صلوات
🔸آن خواهر و زائر رضا را صلوات
🔸معصومه که او شفیعۀ روز جزاست
🔸بر فخر و شکوهِ قم هزاران صلوات
(دعای فرج)
جهت تعجیل در سلامتی و امر فرج امام زمان عجل صلوات
🎇السَّلامُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ رَسُولِ اللَّهِ السَّلامُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ فَاطِمَةَ وَ خَدِيجَةَ السَّلامُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ السَّلامُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَكَاتُهُ ،
🔶جهان را ماتم عظماست امشب
🔶عزای دختر موساست امشب
🔶نه تنها شهر قم ماتم گرفته
🔶زمین و آسمان را غم گرفته
🔶رضا خون جگر از دیده بارد
🔶عزای حضرت معصومه دارد
🔶به یاد حضرت معصومه امشب
🔶بگرید دیدة زهرا و زینب
🔶بگرید بهر خواهر، بهر دختر
🔶رضا و حضرت موسی ابن جعفر
⬅️اجرو مزده شما عزیزان با فاطمه زهرا(ی) انشاالله درهرگوشه ای ازاین مجلس نشسته ای حاجت روا بشید امشب بریم در خونه دوخت گرامی موسی بن جعفر حضرت معصومه (س)
شب شهادته گرفتارها حاجت مندان مریض دارها کجای مجلس نشسته آید امشب حاجت تو ازحضرت معصومه بگیر انشاالله حاجت روا میشد امشب موسی بن جعفر(ع) عزادار دخترش است امشب صاحب اصلی مجلس موسی بن جعفره
عزیزان دختری که
چقدر آقا موسی ابن جعفر دوستش داره – آیت اله مستبط در کشف الئالی آورده وقتی موسی ابن جعفر جوابهای حکیمانه ی دخترش به سولات مردم اطراف مدینه رو دید سه بار فرمود فداها ابوها – ولی سالها از دیدن دخترش محروم بود – آخه هارون رشید ملعون آقا رو زندانی کرده – دیدی چشم انتظاری چقدر سخته – خوشا بحال تو گریه کن عمه ی امام زمان آقا به شما خوش آمد میگه – هرکاروانی از دروازه ی عراق وارد مدینه میشد – بی بی فاطمه معصومه میرفت خبر بگیره – آیا از بابای غریبم خبردارید یا نه – آی دلای کربلایی - منم یه خانمی رو میشناسم وقتی باباش به میدان رفت – خیلی منتظر شد – یه وقت از عمه جانش سوال کرد – از بابام خبر داری یا نه – حالا همه جلو خیمه ها صف کشیدن – یه وقت دیدن ذوالجناح با یال و کاکل خونین داره می آد –یعنی دیگه منتظر نباشید – امام زمانشون رو کشتن .
🔸شرار ناله سر زد تا به افلاک
🔸نهان شد پیکر معصومه در خاک
🔸دریغا ای دریغا شد خزانی
🔸گل گلزار موسی در جوانی
الا لعنة الله علي القوم الظالمين و سيعلم الذين ظلموا اي منقلب ينقلبون
#التماس دعا
احمد بهزادی
🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀
1403//7/21
🥀🥀🥀🥀🥀🥀
#روضه
#_روضه دفتری حضرت_ام_البنین(ع)
#گریز امام حسین (ع)
بسم الله الرحمن ارحیم
یا رحمن یا رحیم
اللهمصلعلیفاطمةوابیهاوبعلهاوبنیهاوالسرالمستودعفیهابعددمااحاطبهیعلمک
آی حاجت دارا..مریض دارا..آی جوون دارا..
تویی که آرزو داری حرم اباالفضل رو ببینی..
دامن مادر ابالفضل رو بگیر..
دامن اباالفضل رو بگیر..باب الحوائجه..
درسته کربلا دستاشو ازبدن جدا کردن
اما دست عالمی رو گرفته. آقا اباالفضل ومادرش هیچ کس را دست خالی رد نمی کنند
آقا اباالفضل خودش ناامید شد نمیزاره کسی نا امید از در خونش برگرده حالا برات روضه ام البنین بخونم همه اموات فیض ببرند
⬅️ ااما اونایی که مدینه رفتند می دوند همه شهر نورانیه همه جا چراغ داره
فقط یه جا عزیزان تو مدینه است نه شمعی داره.. نه چراغی داره..
(دلتو آماده کن)
همه میدونن کجاست..آره اونجا بقیعه.است..4تا عزیز دل زهرا تو بقیعه.
آدم که بقیع بره...بی اختیار میگه قبر مادر کجاست..
همه قبرا یه نشونی داره..اما قبر مادر نه..
هر چی بگردی چیزی پیدا نمیکنی..
اما برا دلخوشی شیعه یه قبری گوشه بقیعه..
اونم قبر مادر ادب ام البنینه..😭
امروز بریم کنار قبر بیبی ام البنین..
💔قربون مقامت برم بیبی جان..
انشاءالله یه روزی پشت دیوار بقیع..برا ی دردای دل این مادر اشک بریزیم.
☑️همین قدر از ادب خانم برات بگم.
امیرالمومنین وارد منزل شد..
دید خانم ام البنین زانوهای غم بغل گرفته..داره آروم آروم گریه میکنه..
(امان از دل امیرالمومنین)
صدا زد ام البنین چی شده چرا گریه میکنی.
صدا زد آقا یه خواهش ازتون دارم..
(چی شده)
آقا جان میشه دیگه منو فاطمه صدا نزنید..😭
(هاا ناله داری یا نه)
(چرا فاطمه نگم)
مگه از اسم فاطمه بدت میاد
(نه آقا جان نستجیرُ باالله اسم خانممِ اسم خاتونمِ.. همه افتخارم اینه که کنیز فاطمه باشم
🔷آقا جان راستشو بخوای همینی که به من میگی فاطمه.. میبینم بچه هاحسنین و زینبین به یاد مادر می افتند.😭
یاد مصیبتای مادر میافتن.
تن و بدن بچه ها میلرزه.
زینبم ناراحت میشه محزون میشه.
دلم نمیاد غم تو چهره زینبم ببینم.
آقا فرمود پس از این به بعد امالبنین صدات میزنم .
💟صدا زد آقا جان ام البنین یعنی مادر پسرها.
من که پسری ندارم.
فرمود ام البنین.
خدا بهت چهار تا پسر میده... یکی از یکی رشیدتر..با ادب تر... زیباتر..
ولی گل سر سبدشون یه پسره..
( با اینکه بنی هاشم زیبا رو هستن) ولی این قمر بنی هاشم میشه..
♥️ ای وای 3
(آی قربون این ناله ها برم) امروز بلند بلند برای ام النین ناله بزنید😭
⬅️همین قدر برات بگم..
همین مادر می اومد تو قبرستان بقیع..می نشت
4صورت قبر با انگشت دست درست میکرد.
مینشست کنار این قبرا ناله میکرد گریه میکرد می گفت
زنهای مدینه دیگه منو ام البنین صدا نزنید.
من یه زمانی ام البنین بودم که 4تا پسر داشتم.
دیگه به من ام البنین نگین..چون دیگه هیچ پسری ندارم
میگفتن طوری خانم ام البنین گریه میکرد دوست و دشمن بحال ام البنین گریه میکردند
⏪یادشهدا امام شهدا اموات جمع حاضر ازاین مجلس ومحفل فیض ببرند گریزی هم داشته باشیم به روضه امام حسین(ع) وامام رضا(ع) همه امواتمان فیص ببرند
اما یا ابا عبدالله قربان آن بدنی برم که سه شبانه روز برروی ریگ های داغ کربلا انداخته بود کسی نبود غسلش بده کسی نبود کفنش کنه کسی نبود دفنش کنه یا اباعبدالله قربان آن بدنی برم که زیر آفتاب گرم کربلا سوخت
حسین آرام جانم حسین روح روانم
الا لعنة الله علي القوم الظالمين و سيعلم الذين ظلموا اي منقلب ينقلبون
التماس دعا
احمد بهزادی
|⇦•این سخن ورد زبانها...
#قسمت_اول #روضه و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده۱۴۰۲ به نفس کربلایی حسین طاهری •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
*از امشب همه آستین به دهان میگرفتن گریه می کردن تو اومدی میتونی ناله بزنی کسی بتو نمیگه یا روز ناله بزن یا شب ..دیگه ناله مدینه خاموش شد.دیگه از این خونه صدا بیرون نمیاد. امیرالمومنین میفرماید: نیمه شبها بذارید همه چراغهای مدینه خاموش بشه، همه اهل مدینه بخوابن.. حالا حسینم جلو برو،حسنم تو بیا من هم میام کسی قامت زینبم و نبینه، میرن بالای سر مزار مادر..امیرالمومنین اومد خودشو انداخت رو قبر فاطمه آروم آروم با فاطمه اش حرف میزنه...کجا رفتی عزیزم..همین یه دونه تو بودی جواب سلامم رو میدادی. از وقتی رفتی..*
این سخن ورد زبانها افتاد
دیدی آخر علی از پا افتاد
*با دلمون بریم مدینه..الان یه دختر بچه ای روی قبر مادرش افتاده یه پسر بچه رو قبر مادر افتاده، همه گریه میکردن ام کلثوم گریه می کرد، زینب گریه میکرد، اباعبدالله گریه میکرد، امیرالمومنین دست رو دیوار میگذاشت گریه میکرد.. اما دیدن امام حسن یه گوشه نشسته زانوی غم بغل گرفته. تو کوچه جلو در مینشست تو کوچه رو نگاه میکرد هی به دیوار زل میزد..امیرالمومنین می اومد چی شده پسرم؟ میگفت: بابا! دست رو دلم نزن بابا اون رد رو میبینی رو دیوار مادرم گفته بود هیچی نگم...
بعد شهادت بچه ها بیچاره میشن..امیرالمومنین یاد حرف فاطمه افتاد علی جانم نکنه بری بیا بالا سر قبرم بشین قرآن بخون من از تاریکی قبر میترسم.. امشب بگو مادر! اون لحظه ای که همه میرن تو باید به دادم برسی با علی بیا ما رو تنها نذارید.. تو چطور میترسی از تاریکی قبر من نترسم ؟مادر ما به شما زحمت نمیدیم با اون حالتون.. اما به حسینت بگو بیا ما یه عمر برا حسینت سینه زدیم به آقامون بگو آبرومون رو بخره ..
گفت: یادم اومد فاطمه گفت بالا سر قبرم بنشین قرآن بخون نشستم قرآن میخوندم در همون حال بودم خوابم برد.. خواب فاطمه رو دیدم پریشونه.. علی جان! چکار میکنی؟ گفتم:مگه چیکار میکنم عزیز دلم؟میبینم که خوب شدی زیر چشمات دیگه کبود نیست.. علی جان الان اومدی بالا سر قبر من خوابت برده اما حسینم تو خونه بیدار شده تشنه اشه برو به داد حسینم برس...سراسیمه از خواب بیدار شد بریم حسین بیدار شده ..
«صلی الله علیک یا ابا عبدالله»
مادره دیگه..مادر نگران بچه اشه.. قبل از اینکه خواست بره گفت: علی جان!" ابکنی وابک للیتامی" برا من گریه کن برا بچه هام گریه کن اما! علی حواست باشه من خیلی حواسم به حسین هست.. علی جان! حوایت باشه نیمه شب ها بیدار میشه تشنه اش میشه من همیشه بالا سرش یه ظرف آب میذارم..فکر میکنی مادر از دنیا بره تموم میشه نه.. همهی حواسش به کربلا بود.. سه روز بود هیشکی آب نخورده بود.دخترِ این مادر شب عاشورا داره دونه دونه وصیتهای مادر یادش میاد..مادر گفت یه روز میاد من نیستم. یه پیرهن گذاشت کنارش یادش نره به من گفت داداشت داره میره زیر گلوش رو ببوس..یادم نره. بابام شب بیست و یک رمضان وصیت کرد.وصیت بابام این بود: همه رو بیرون کرد. فقط بچه های فاطمه بمونن ..همه دارن آروم آروم بیرون میرن دید قمر بنی هاشم خجالت زده داره بیرون میره.ام البنین همیشه می گفت: عباسم! تو غلام بچه های فاطمه ای...تا دمحجره رفت امیرالمومنین فرمود: تو کجا میری عباس؟گفت:آقاجان فرمودین بچه های فاطمه بمونن..من غلام اونها هستم. فرمود:بیا همه حرفهام با توعه..عباسم بیا، حسینم بیا زینب داره میبینه دستاتون روگذاشتم تو دست هم ..عباس! یه روزی میاد کربلا من نیستم..حسینم رو یادت نره یاری کنی..هرچی شد حسین منو تنها نذاری.
#قسمت_پایانی #روضه و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده۱۴۰۲ به نفس کربلایی حسین طاهری •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
فرداش رفت کنار داداشش گفت: اومدم برات علمداری کنم بذار برم میدون. در همون لحظه صدای العطش بلند شددختر بچه مشک و بیرون آورد. عمو علیاصغر داره جون میده، عمو رقیه داره جون میده، ابی عبدالله نگاه کرد گفت: عباسم! داری میری میدون.. اول برو مشک رو آب کن این بچه ها تشنه اند سمعاّ و طاعتا رفت. دید یه صدایی میاد صدا آشناست.. اما نوع کلام نه! "اخا ادرک اخا" تا حالا حسین نشنیده بود عباس این جور صداش کن..داره میره سمت علقمه..*
قیامتی شده کنار علقمه
فاطمه اومده برید کنار همه
*چند تا روضه است باید بلند گریه کنی.. اول روضه ی مادرمونه چون مادرمون رو زدن بهش میخندید. روضه بعدی روضه ی علی اکبر همه اربابمون رو دوره کرده بودند یا کف میزدند یا هلهله میکردند. روضه بعدی روضه ی عباسه میگن تا ابی عبدالله رسید کنار این بدن دست گذاشت به کمر داد زد " الان انکسر ظهری" یعنی الان کمرم شکست همه شروع کردند کف زدن...*
قیامتی شده کنار علقمه
فاطمه اومده برید کنار همه
الهی عباست بمیره مادر
نیزه به پهلوها ت نگیره مادر
عمریم سید و سرور خواندی
چه شد این بار که برادر خواندی
مادرت فاطمه آمد به برم
یاریم کرد و صدا زد پسرم
*حالا داره به فاطمه میگه..*
شرمندهام و از شرم خونی شده اشکم
مادر حلالم کن که پاره شده مشکم
*مرحوم مازندارانی مینویسه: هر کاری کردن. دست راست قطع کردن، دست چپ، تیر زدن به چشما، براش مهم نبود مشک رو به دندان گرفت..میگفت یه طوری میرسونم علی اصغر تشنه اشه..اما لحظه ای که تیر به مشکش زدن..مرحوم مازندارانی مینویسه: "فوقف عباس متحیّرا" یه لحظه با تحیّر ایستاد اسب رو هی کرد سمت علقمه یعنی دیگه برو آبرو برام نمونده... *
کشته من و، خجالت از شیر خواره
فکر طناب و زینبِ آواره..
*اما مادر یه سوال دارم حالا که اومدی بذار آبرمو جلو همه بخری
حالا که اومدی مادر قد کمون
حسین داره میاد یه کم دیگه بمون..
باید ببینه من سرم رو پاته
بازم یکی از پسرات همراته
*عباس داره میگه اما دیگه علقمه نیستیم*
حالا که روضه شد روضه ی مو به مو
دست رو شونه ام بذار یه یا علی بگو
رو گونه جای دست اون بی دین بود
بشکنه دستش چقدر سنگین بود
وای مادرم ...مادرم ..مادرم..
روضه حضرت زهرا سلاماللهعلیها.mp3
21.54M
|⇦این سخن ورد زبانها....
#روضه وتوسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده فاطمیه۱۴۰۲ به نفس کربلایی حسین طاهری✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
بانو! مزار تو در سینه عاشقان توست. پس از تو تمام یاسهای زمین، کبود میرویند.🥀
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
🥀🥀🥀🥀🥀🥀
# مجلس ختم (علما)
#روضه پدر هفتم چهلم وسالگرد
#روضه امام حسین (ع)
بسم الله الرحمن الرحیم
یارحمن ویا رحیم
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللهِ، وَعَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِنآئِکَ، عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَبَقِىَ اللَّیْلُ وَالنَّهارُ، وَلا جَعَلَهُ اللهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ، اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ، وَعَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ، وَعَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ، وَعَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ
🔸زندگی طعم خوشی داشت اگر بابا بود)
🔸دلم زارم چه غمی داشت اگربابابود
🔸باغبان فلک از داغ به خاک دل من
🔸بذراندوه نمیکاشت اگر بابا بود
🔸هیچ غمهای جهان دردل حسرت زده ام
🔸تا ابد پای نمیزاشت اگر بابا بود
🔸خانه تاریک شده بی گل رویش حالا
🔸خانه ام برگ وبری داشت اگر بابابود
🔸بال میزد دل من تا بخدا بانگهش
🔸دل من بال وپری داشت اگر بابابود
چه پدری که طاقت اشکهای من غمدیده را نداشت
🔸طاقت دیدن اشک منه غمدیده نداشت
🔸گریه هایم ثمری داشت اگر بابا بود
⏪یک خط روضه برات بخونم روح این پدر فیض ببرد عزیزان این حرف دل همه ما است
♦️سرم خاک کف پای حسین است
♦️دلم مجنون صحرای حسین است
♦️بود پرونده ام چون برگ گل پاک
♦️در این پرونده امضای حسین است
♦️بهشت ارزانی خوبان عالم
♦️بهشت من تماشای حسین است
♦️به وقت مرگ چشمم را نبندید
♦️که چشم من به سیمای حسین است
⬅️مجلس امروزبه مناسبت درگذشت پدری مهربان برادری دلسوزیکی ازمحببان اهل بیت روحانی فداکار ورزمنده دفاع مقدس برگذارگردیده این عزیز ما عمری مبلغ دین بوده انشالله روحش بر سر سفره اهل بیت مهمان بشه اما خانواده محترم شما چند روز جای خالی بابا را احساس می کنید به خدا قسم هیچ کس جای بابا برای شما نمی گیرد امروزهمه دوستان و آشنایان همسایگان و اقشار مردم آمدند در کنار شما بودند به شما تسلیت گفتند اما عزیزان داغ
پدر برای دخترها خیلی سخت است ا چون علاقه زیاد به بابا دارند ومیگن دخترها بابای هستند بچه های مرحوم
امروز شما آمدید کنار قبر بابا نشستید از غم پدرناله زدید اما دختر ابا عبدالله تااسم پدر رو می گرفت بهش تازیانه می زدند
یاد شهدا امام شهدا اموات جمع حاضر الخصوص روح این پدر از این مجلس ومحفل فیض ببره حالا دلها اماده شد بریم کربلا به یاد ان
لحظه ای که اقا ابا عبدالله
فرمودند خواهرم زینب تازمانی که صدای تکبیر من می یاد بدان من هنوز زنده ام اما یک وقت دیدند صدای اقا به گوش نمی رسد
🔷همه از خیمه ها بیرون دویدند
🔷ولی سالار زینب را ندیدند
امدند جلوی زلجناح حلقه زدندهر کدام سوالی میکنه یکی سوال میکنه بگو ذوالجناح بابایمان چه شدیکی سوال میکنه بگو ذوالجناح عمویمان عبا س چه شد یکی سوال میکنه ببینم ذوالجناح برادرمان علی اکبر چه شد یک وقت دیدند سکینه امد عنان ذوالجناح به دست گرفت بگو ببینم ذوالجناح تو که بی وفا نبودی آیا آن لحظه ای که بابایم را شهید کردند آیا بهش آب دادند یا نه دیدند ذوالجناح سر به زمین می کوبه یعنی بابایتان را با لب تشنه شهیدش کردند یک وقت ذوالجناح به سمت گودال قتلگاه حرکت کرد زینب وکودکان پشت سر ذوالجناح ای می دویدند ای به زمین می خوردند بلند می شدند تا رسیدند به تل زینبیه عزیزانی که کربلا رفتند میدوند تل زینبیه نزدیک قتلگاه است
اما زبان حالی دارد بی بی زینب
🔶گلی گم کردم می جویم او را
🔶به هر گل می رسم می بویم او را
🔶گل من یک نشانی در بدن داشت
🔶یکی پیراهن کهنه به تن داشت
اگر بینم گلم در خواب بوده
به آب دیدگان می شویم او را😭
یک وقت زینب دید یک صدای ضعیفی میشنوه زینبم نیزه شکسته ها را خنجر شکسته ها را کنار بزن زینبم چه می بیند حلقوم بریده برادرش حسین صدا می زنه انت یا اخی آیا تو برادر منی آیا تو پسر فا طمه ای جواب میده گل پژمرده ات خواهر منم من گل افسرده ات خواهر منم من😭
اما خواهر به زیر سم اسبان پیرهن رفت 😭
به زیر سم اسبان منم من
اماجمله اخرم والتماس دعا
🔹اگر کشتند چرا ابت ندادند
🔹ازان دور کم یابت ندادند
🔹اگر کشتند چرا دفنت نکردند
🔹کفن بر قد صدچاکت نکردند
«علی لعنة علی القوم ظالمین
احمد بهزادی
التماس دعا
🥀🥀🥀🥀🥀🥀
۱۴۰۳/۱/۲۵