زمینه؛ این رسمش نبود.mp3
4.5M
#فاطمیه
#زمینه
🔹این رسمش نبود🔹
خونه شده پُرِ بوی دود
گناه مادر من چی بود؟
چرا شده صورتش کبود؟
این رسمش نبود
مادرم، محبوبۀ خداست
بانویی که توی شعلههاست
فاطمه، دختر مصطفاست
این رسمش نبود
این رسمش نبود
زخم پهلو مادرم رو میده آزار
برا پا شدن میگیره دست به دیوار
میترسم آخر، بشم عزادار
بشم عزادار، برای مادرم
سایۀ مهرش، کم بشه از سرم
تو انتظارِ روزای بهترم
«ای وای مادرم»
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
با غم و غصهها آشنام
غربت و تنهاییِ بابام
نمیره از جلوی چشام
آه از بیکسی
دستاش که تو کوچه بسته شد
از دستِ زمونه خسته شد
بعد مادر چه شکسته شد
آه از بیکسی
آه از بیکسی
تنهایی یه مردو از پا در میاره
مثل ابر رو قبر مادرم میباره
آهه تو سینهش، آروم نداره
آروم نداره، دلش پر از غمه
از دلِ خونش، هرچی بگم کمه
توی نگاهش، غمای عالمه
«ای وای مادرم»
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
با همین چشمای ترم
دیدم و نمیشد باورم
تازیونه بود و مادرم
میسوزه دلم
تمومی نداره این جفا
زنده شد دوباره روضهها
وقتی که رسیدم کربلا
میسوزه دلم
میسوزه دلم
طعم تازیونه رو منم چشیدم
توی خیمه بین آتیش میدویدم
خدا میدونه، چیا که دیدم
چیا که دیدم، تو مجلس شراب
چشام میباره، تا میشه حرف آب
منو سوزونده، بیتابیِ رباب
«واویلا حسین»
شاعر: #عباس_همتی
نغمهپرداز: #سیدعلیاکبر_حسینپور
✅ @ShereHeyat_Nohe
زمینه؛ بمون کنار حیدر.mp3
1.47M
#فاطمیه
#زمینه
🔹بمون کنار حیدر🔹
ای شب قدر بندگی فاطمه
ای اشتیاق زندگی فاطمه
ای غمگسار حیدر
صبر و قرار حیدر
بمون کنار حیدر
اگه بری حیدر تک و تنها میمونه و
غریب دنیا میمونه و
دیگه بی زهرا میمونه
اگه بری حیدر میشه بی تو خونهنشین
بین مدینه تنهاترین
اسیر غمها میمونه
«دار و ندار حیدر فاطمه
بمون کنار حیدر فاطمه»
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
کاشف کرب حیدری فاطمه
غصه رو از دل میبری فاطمه
ای باوفای حیدر
ماه شبای حیدر
بمون برای حیدر
بین غم و غصه نذاری تنها حیدرو
چهجور بگم یا زهرا نرو
غرق غم و داغم بیتو
اگه بری روز علی میشه شبهای تار
میشه زمستونم بیبهار
خزون میشه باغم بیتو
«دار و ندار حیدر فاطمه
بمون کنار حیدر فاطمه»
شاعر و نغمهپرداز: #رضا_خورشیدیفرد
✅ @ShereHeyat_Nohe
هدایت شده از روضه های مکتوب ( متن روضه اهل بیت )
🔻برخی دوستان مطالبی که دنبال آن هستند را در کانال ها پیدا نمی کنند و سوال هایی پرسیدند که پاسخ در ذیل می آید:
۱. برای غالب مطالب کانال می توانید به فهرست سنجاق شده مراجعه کنید یا یک کلید واژه را مانند نام مقدس «زهرا» جستجو کنید.
همچنین برای آشنایی بیشتر با مطالب کانال حتما فیلم توضیح درباره مطالب کانال و متن توضیحات درباره کانال و نوشته ای درباره رویکردها به مرثیه سرایی آل الله را ببینید و بخوانید.
۲. فهرست های مطالب در کانال «روضه های مکتوب» هست لذا با رجوع به فهرست ها راحت تر به مطلبی که در پی آن هستید برسید.
۳. صوت ها غالبا در کانال «متن روضه اهل بیت» قرار داده شده و می شود.
۴. برای هر روضه ای لزوما یک فایل پی دی اف یا صوت پیوست نشده است لذا اگر باشد همان پیام یا پیام قبل و بعد آن را ببینید.
۵. کانال «اشعار روضه های مکتوب» برای اشعار و «از شرح بی نهایت» برای احادیث و ... قابل استفاده است.
۶. در خصوص مطالب حضرت زهرا سلام الله علیها یک فهرست جامع در اینجا قرار دادیم و در آن فهرست ۲۴ مجلس هست که برخی از این مجالس پی دی اف یا صوت دارد که در پیام های قبل یا بعد آن قرار داده شده است.
التماس دعا
روضه حضرت ام البنین سلام الله علیها .mp3
13.29M
🔴چند شعر برای حضرت ام البنین در این پیام و پیام های بعد
سوی دروازه های شهر نبی
کاروانی زدور می آید
کاروانی که از میانه ی آن
عطر عشق و حضور می آید
زودتر زانکه قافله برسد
قاصدی آمده ز جانبشان
قاصدی که سیاه پوشیده
مو پریشان و دیده اش گریان
@hosenih
در میان مدینه با ناله
میدود داد میزند: مردم
"پور شیر خدای را کشتند
عوض چند کیسه ی گندم
همه از خانه ها برون آیید
حاجی داغ دیده آمده است
دختر سید زنان جهان
قدو بالا خمیده آمده است
عمه زینب زدور شیون کرد
شهر را غرق شور و غوغا کرد
ام کلثوم از نفس افتاد
یاد لبخندهای سقا کرد
سیدالساجدین به اشک روان
شعر ذبح عظیم می خواند
طفل عباس را نموده بغل
او "فاما الیتیم" می خواند*
ناگهان شهر از نفس افتاد
بغض شهر مدینه شد سنگین
زینب از ناقه خویش را انداخت
چونکه از ره رسید ام بنین
مادر ساقی و خدای ادب
دستهای عقیله را بوسید
با دو چشمی ز اشک آکنده
پرسشی را ز زینبش پرسید
گفت: بی بی تصدق سرتان
مجلس آرای عالمینم کو
ذوالجناحش چرا هویدا نیست
زینب من بگو حسینم کو
ناله زد دختر امیر عرب
گشت افلاک جمله مدهوشش
گفت ام البنین مپرس مپرس
رفت در جان پناه آغوشش
سر پاک برادر من را
از بدن از قفا جدا کردند
حجت الله را به دشت بلا
کوفیان خارجی صدا کردند
@hosenih
درمیان دو نهر آب روان
گشت یک طفل شیرخواره شهید
پیش چشمان بیقرار رباب
دست و پا زد ز گاهواره پرید
شعر از مجید خضرابی (با اندکی تصرف و تلخیص) نقل از اشعار آیینی حسینیه
کانال روضه های مکتوب
@rozehayemaktoub
هدایت شده از اشعار روضه های مکتوب
#اشعار_شهادت_و_مصائب_اهل_بیت
#وفات_حضرت_ام_البنین_س
حضرت ام البنین(سلام الله علیها) -(یه مادر داره از احساس میگه...)
@emam8com
یه مادر داره از احساس میگه
داره از روضه ی حساس میگه
گمونم روضه خون ام البنیه
داره از قامت عباس میگه:
قد و بالای عباسم نظر خورد
به چشم شیر من تیر سه پر خورد
خود من از بشیر اینو شنیدم
عمود آهن دشمن به سر خورد
شنیدم کوفیا دورش رسیدن
شنیدم دست عباس و بریدن
شنیدم بچمو شرمنده کردن
شنیدم مشکشو تیرا دریدن
تا وقتی روضه خون ام البنینه
ربابم گوشه ی مجلس میشینه
تا وقتی حرف مشک پاره میشه
رو لب گل میکنه داغ سکینه:
همین قد میگم از داغ زیادم
نگاه مهربونش مونده یادم
الا ام البنین شرمنده ام من
خودم دسته عموجون مشک دادم
شدیم آواره با زخم و تب و درد
سر ما نعره میزد شمر نامرد
پایین نی رد خونو میدیدم
عمو بالای نی خون گریه می کرد
میگه ام البنین، غم بی حسابه
جلو چشمام یه مشکه پاره قابه
میسوزه قلبمو آروم نمیشم
دلیل شرم من اشکه ربابه
خدایا پُر اگه پیمونه می شد
علی اصغرم گریون نمی شد
حسین من با طفل شیرخوارش
میون هلهله حیرون نمی شد
همین که روضه میره سمت گودال
رباب و زینبَن که میرن از حال
امون از تیغ و تیر و سنگ و نیزه
امون از غارت پیراهن و شال
چرا تشنه تو رو کشتن حسینم
سرت رو روی نی بردن حسینم
همه رفتن...یه گوشه دم گرفته
حسین من حسین من حسینم
شاعر: #مرضیه_نعیم_امینی
کانال صوت، شعر و متن روضه (آرشیو کانال روضه های مکتوب):
@rozehayemaktoubb
کانال روضه های مکتوب:
@rozehayemaktoub
هدایت شده از اشعار روضه های مکتوب
بسم الله الرحمن الرحیم
#حضرت_ام_البنین_س_مصائب
#حسن_لطفی
▶️
قدِ مادرا از تمومِ غَما
چه زود از فراقِ پسر میشکنه
اگه سَرو باشه زمین میخوره
که داغِ جونش کمر میشکنه
@hosenih
اگه درد اگه ناله تقدیرشه
چه غم داره مادر ، پسر گیرشه
فقط دلخوشیه ی یِ مادر اینه
جوونش پیشِ مادر پیرشه
نگاهش به در مونده تو بستره
سر پیریه وقتِ بی بالیه
صداش میزدن مادرِ بچهها
ولی دورِ امالبنین خالیه
حالا روضه داره تو تنهاییاش
دلش خیلی تنگه واسه بچههاش
کسی نیست آبی به دستش بده
نداره عصایی برا پیریاش
تو اون مدتی که اباالفضل بود
دعایی به اون قد و بالا نکرد
نگاهش ، دل سیر ، حتی یه روز
به پیش یتیمای زهرا نکرد
تو اون مدتی که اباالفضل بود
نشد که یبار جان مادر بگه
به عباسش از بچگی گفته بود
مبادا به آقاش برادر بگه
@hosenih
خودش لقمه میداد دستِ حسن
فقط خنده میزد کنارِ حسین
شبا هم که تانیمه شب مینِشِست
که آبی بنوشه دوباره حسین
حالا روضه داره توتنهاییاش
دلش خیلی تنگه واسه بچهاش
داره روضه میخونه واسه خودش
خودش گریه کن میشه با روضههاش
شنیدم که تشنه به دریا زدی
شنیدم دعایِ حرم آب شد
شنیدم که پشتت صدا زد رباب
بیا که علی اصغرم آب شد
حسینم کنارت نشست و شکست:
پاشو دشمنا رو به میدون نیار
به فکر چشاتم بیا جونِ من
برا دیدنم تیر و بیرون نیار
پاشو از زمین رو زمین پا نکش
بازم مَشکِ آب و به دندون بگیر
ببین جون رفتن ندارم دیگه
پاشو جونِ زینب پاشو جون بگیر
الهی بمیرم ، بهم ریختی
به من گفت زینب چی اومد سرت
نبودم که جمعت کنم ؛ باز شکر
که پهلو شکسته شده مادرت
@hosenih
تو رفتی و مشکِ تو رو کوفه بُرد
تو رفتی و چشماتو شامی گرفت
نبودی و جرات به دشمن رسید
نبودی حرم رو حرامی گرفت
کانال صوت، شعر و متن روضه (آرشیو کانال روضه های مکتوب):
@rozehayemaktoubb
کانال روضه های مکتوب:
@rozehayemaktoub
هدایت شده از اشعار روضه های مکتوب
ای شده محرم به ولای ولی (مدح)
فاطمۀ دوّم بیت علی
اختر تابندۀ برج ادب
شیر زن خیل زنان عرب
امّ بنین امّ ادب امّ نور
چشم بد از قدر و جلال تو دور
اختر تابندۀ برج شرف
همسر ارزندۀ شاه نجف
یار علی مادر صدق و صفا
مرّوج مکتب عشق و وفا
باغ گل یاس، سلامٌ علیک
مادر عبّاس، سلامٌ علیک
فخر تمام شهدا کیست تو
شیر زن شیر خدا کیست تو
معرفتت زبانزد عالم است
هر چه بگویند به وصفت کم است
مقاوم و صابر و آزاده ای
چار پسر بهر علی زاده ای
چار پسر نه، چار قرص قمر
چار ستاره چار نور بصر
ای به علی پس از وفات بتول
همچو خدیجه در سرای رسول
درود بر سه سرو بستان تو
بر گل عبّاسی دامان تو
تو گفته ای، ای گل باغ عفاف
با پسر فاطمه شام زفاف
کی همه جا چشم و چراغ همه
منم کنیز مادرت فاطمه
همدم نور احدی فاطمه
عروس بنت اسدی فاطمه
تو بانوی بیت ولی گشته ای
دور حسین ابن علی گشته ای
تا که در آن بیت مقرّب شدی
از دل و جان عاشق زینب شدی
به پاس اخلاق ز گل بهترت
خواند بهین دخت علی، مادرت
حق بتو یک بهشت احساس داد
دسته گلی بنام عبّاس داد
دید چو بر عشق ادب قائمت
داد خدا ماه بنی هاشمت
حق به تو در بیت ولا راه داد
تا بتو سه ستاره یک ماه داد
ماه تو از ماه فلک خوبتر
پیش علی از همه محبوب تر
ستارگانت همه خورشید نور
چشم بد از جمالشان باد دور
سزد که ناموس خدا خوانمت
مادر کلّ شهدا خوانمت
در بغلت بود گل یاس تو
یعنی قندانۀ عبّاس تو
بود چو خورشید رخش منجلی
خواستی دهی به دست علی
مشام تو شنید بوی حسین
چشم تو افتاده به روی حسین
فدایی خون خدا خواندیش
دور سر حسین گرداندیش
ای ادب از تو ادب آموخته
به پای مصباح هدی سوخته
دلم گرفته ذکر امّن یجیب
زیارت مدینه ام کن نصیب
که گریم از برای تو در بقیع
به یاد گریه های تو در بقیع
بقیع از اشک تو آید به جوش
صدای گریۀ تو آید بگوش
کرده به داغ چار فرزند صبر
کشیده ای چهار تصویر قبر
اشک مصیبت ز بصر ریختی
به یادشان خون جگر ریختی
چشم تو از بسکه فراوان گریست
به گریۀ تو چشم مروان گریست
تو نالۀ وا ولدا می زدی
اهل مدینه را صدا می زدی
بدین سخن فکند آهت طنین
که کس نگوید به من امّ البنین
منکه دگر امّ بنین نیستم
مادر چار نازنین نیستم
چار گلم ز تیغ پرپر شدند
چار مهم به خون شناور شدند
امّ بنین باغ گل یاس داشت
دسته گلی سرخ چو عبّاس داشت
ای ثمر دل گل احساس من
ساقی اهلبیت عبّاس من
شنیده ام دست تو از تن زدند
به فرق تو عمود آهن زدند
شنیده ام تا که تو رفتی ز دست
پشت حسین ابن علی هم شکست
شنیده ام که جای من فاطمه
به دیدنت آمده در علقمه
شنیده ام شعله به خشمت زدند
شنیده ام تیر به خشمت زدند
شنیده ام سکینه بی تاب بود
جام به کف منتظر آب بود
شنیده ام که دشمنان صف زدند
کنار جسم بی سرت کف زدند
شنیده ام که شد ز شمشیر تیز
پیکر تو چو برگ گل ریز ریز
گریه کنم روز و شب ای نور عین
بهر تو نه بلکه برای حسین
تو در مدینه مادری داشتی
مادر خونین جگری داشتی
اگر که پاره پاره شد پیکرت
بود به دامان برادر سرت
حسین فاطمه برادر نداشت
کشته شد و مثل تو مادر نداشت
تو را فراق اشجع النّاس کشت
داغ حسین و داغ عبّاس کشت
جز غم و اندوه و فغانت نبود
حیف که آن چار جوانت نبود
تا که بگریند برایت همه
فاطمه یا فاطمه یا فاطمه
سلام بر اشک تو یا فاطمه
جزای تو اجر تو با فاطمه
گریه تو به جز عبادت نبود
وفات تو کم از شهادت نبود
داغ تو یک شرارۀ نار بود
برای اهلبیت دشوار بود
مدینه در وفات امّ البنین
ناله اش افکند به گردون طنین
ز ناله و سوز پر آوازه شد
دوباره داغ فاطمه تازه شد
سلام «میثم» به گل یاس تو
به دست و چشم و سر عبّاس تو
کانال صوت، شعر و متن روضه (آرشیو کانال روضه های مکتوب):
@rozehayemaktoubb
کانال روضه های مکتوب:
@rozehayemaktoub
هدایت شده از اشعار روضه های مکتوب
بسم الله الرحمن الرحیم
#حضرت_ام_البنین_س_مدح_و_مصائب
#محمد_موحدی
▶️
نامِ تو از بس دلربا و دلنشیــــن است
آرامِ جان،وردِ زبان، نقشِ نگین است
باید تو را أم الوفاء ، ام الأدب خواند
بانو! ادب از بوستانت خوشه چين است
ای نامِ تو یادآورِ داغ مدینه
-با آنکه نام فاطمه زیباترین است-
@hosenih
گفتی تو را اینگونه نامیدن ادب نیست
گفتی پس از این نام من أم البنين است
باید قمر های تو را خورشید نامید
الحق که دامان تو خورشید آفرین است
ای کربلایِ خفته در خاک مدینه
از علقمه تا مرقدت، یک سرزمین است
بارانِ غربت میچکد از دیدگانش
هر کس که با غم ، در بقیعت همنشین است
داغ غم مرگِ جوان دیدی نه یک بار
بر شانه ات بارِ مصیبت بیش از این است
سخت است گفتن ، از زبان مادری که
خورشید های آسمانش بر زمین است
من از زبانت روضه می خوانم، ولی ...نه...
مادر! گریزِ روضه ام تنها همین است
@hosenih
لا تدعونی... من که فرزندی ندارم
یا لیت شعری... قصه آیا اینچنین است؟
باور کنم آیا شب و شق القمر را
باور کنم عباس، مقطوع الیمین است ؟
بی جعفر و عثمان و عبدالله و عباس
مردم چگونه نام من أم البنين است؟
کانال صوت، شعر و متن روضه (آرشیو کانال روضه های مکتوب):
@rozehayemaktoubb
کانال روضه های مکتوب:
@rozehayemaktoub
هدایت شده از اشعار روضه های مکتوب
بسم الله الرحمن الرحیم
#حضرت_ام_البنین_س_مدح_و_مصائب
#قاسم_صرافان
▶️
ببین باید چه دریایی از ایمان و یقین باشی،
که همراه امیری، چون امیرالمومنین باشی
ببین باید چقدر احساس باشد در دل شیرت،
که در بین زنان، تنها تو عباس آفرین باشی
@hosenih
شجاعت را، شرافت را، بلاغت را، ولایت را
خدا، یک جا به تو بخشید، تا امّ البنین باشی
همه عالم، پسر دارند، تو قرص قمر داری
مگر بی نور میشد، مادر زیباترین باشی؟
مگر بی نور می شد، در دل خورشید بنشینی؟
تمام عمر با عباس و زینب همنشین باشی
گرفتی دستِ ماهی را که از ما دست می گیرد
رسیدی، باغبانِ غیرتٌ للعالمین باشی
رسیدند و فقط پرسیدی از زینب: حسینم کو؟
تویی اُمّ الادب؛ آری! تو باید اینچنین باشی
@hosenih
پسرهای تو را کشتند، اما اِرباً اِرباً ، نه!
نبودی شاهد تکرار اکبر، بر زمین باشی
هوای پر کشیدن سوی حق داری و حق داری
پس از کرببلا سخت است که ام البنین باشی
کانال صوت، شعر و متن روضه (آرشیو کانال روضه های مکتوب):
@rozehayemaktoubb
کانال روضه های مکتوب:
@rozehayemaktoub
#حضرت_ام_البنین_س_مدح_و_مصائب
گفتم امّالبنین دلم پا شد
گرههایی که داشتم وا شد
مادر آب را صدا زدم و
خشکسالم شبیه دریا شد
سورهی حمد نذر او کردیم
گمشده داشتیم و پیدا شد
با ادب بود و روی دامانش
تا گل نازدانهای جا شد
به مدینه نگفت مادر شد
گفت مولای شهر بابا شد
با کنیزی خانوادهی عشق
در دو عالَم عزیز زهرا شد
خادمی کرد تا که عباسش
از ازل تا همیشه آقا شد
همهی بچههاش عیسایند
گر چه عباس او مسیحا شد
آنقدر خرج گریه شد، افتاد
آنقدر خرج گریه شد، تا شد
تا قیامت به احترام حسین
ذکر لبهاش واحسینا شد
گفت: گفتند روز عاشورا
در غروبی که خیمه غوغا شد
بین تقسیم آبروی حرم
مشک بیآب، سهم سقا شد
کاش دست عمود نخلستان
سد راهش نمیشد اما شد
گفت: گفتند بعد از آنی که
علی اکبر ارباً اربا شد
قد سقا شبیه قاسم شد
قد قاسم شبیه سقا شد
گفت: گفتند بر سر نیزه
سر عباس من تماشا شد
بسته بودند اگر، نمیافتاد
بسته بودند اگر به نی جا شد
* *
خوب شد همره حسین نرفت
در مسیری که سر به نیها شد
خوب شد مجلس شراب نرفت
در همان جا که جشن برپا شد...
✍ علی_اکبر_لطیفیان
📝 شعر از اشعار_آیینی_حسینیه
بسم الله الرحمن الرحیم
#حضرت_ام_البنین_س_مصائب
#حسن_لطفی
▶️
به تیغی حیف گیسویت گُسستند
دو بازویت دو بازویت گسستند
از آنجایی که من بوسیده بودم
بمیرم هر دو اَبرویت گسستند
@hosenih
انیس گریههایم را گرفتند
توانِ دست و پایم را گرفتند
کمانی تر شدم از زینب افسوس
سرِ پیری عصایم را گرفتند
بهارم را چِسان پاییز و کردند
دلم را از غمت لبریز و کردند
سرت ای کاش رویِ نیزه میماند
تو را از مرکبی آویز و کردند
غمت راهِ نفس بر سینه بسته
تَرَک بر چهرهی آئینه بسته
زِ بسکه خاک و بر سر ریختم من
ببین عباس دستم پینه بسته
@hosenih
از آن سرو علی بنیاد و صد حیف
از آن قامت از آن شمشاد و صد حیف
دو دستی که عصای پیریم بود
خداوندا زِ تَن اُفتاد و صد حیف
⏹
© شعر از اشعار آييني حسینیه؛
تقدیم به #مادران_شهدا
#حضرت_ام_البنین_س_مصائب
سلام بر دل غمبار مادران شهید
به دیدههای گهربار مادران شهید
چقدر کم بنوشتیم و کم سرودیم از
غم صبوری بسیار مادران شهید
به قطره قطرهی خونهای ریخته بر خاک
همیشهایم بدهکار مادران شهید
بگو که کوه زند تکیه وقت طغیانها
به شانههای سبکبار مادران شهید
بگو که سرو کند اقتدا به طوفانها
به قامت چو سپیدار مادران شهید
جوان بزرگ کنی و فدا کنی آخر
بنازم این همه ایثار مادران شهید
::
نشسته روبروی چار صورت قبرش
همان که هست علمدار مادران شهید
همان که مادر غمپرور ابوالفضل است
دعای امبنین یار مادران شهید…
✍ محمدحسین_مهدی_پناه
📝 اشعار_آیینی_حسینیه