Shab09Moharram1397[03].mp3
10.31M
دریا توو دستاته برادر، ممنون دستاتم علمدار
دستی نداری تا بگیرم، از زمین پاشی
میشه دوباره باز علمدار حرم باشی؟
این بچه ها دیگه نمیخوان آب؛ تو رو میخوان
میشه براشون باز سقاشی؟
وقتی خجالت میکشی شرمنده تر میشم
سقا بدون دست هم سقاست باورکن
توو چشم عباسم نبینم اشک غم باشه
بی تو حسین تنهاست باور کن
دریا توو دستاته برادر
ممنون دستاتم علمدار
چشمات پر از خون شد عزیزم
دلتنگ چشماتم علمدار
* * * *
دستم رو میگیرم به پهلو راه میرم من
اونچه نباید عاقبت دیدی سرم اومد
تا که نشستم پیش تو انگار حس کردم
یک لحظه بوی مادرم اومد
دیدی بهت گفتم کبوده صورت مادر؟
دیدی بهت گفتم که خیلی سخت راه میره؟
دیدی چقد سخته ببینی مادرت هربار
دستش رو به پهلوش میگیره؟
دریا توو دستاته برادر
ممنون دستاتم علمدار
چشمات پر از خون شد عزیزم
دلتنگ چشماتم علمدار
نغمه پرداز: اکبر شیخی
شاعر: امیررضا یزدانی
مداح: حاج میثم مطیعی
لیست اشعار حضرت زهرا سلام الله علیها
اشعار مدح و مناجات با حضرت زهرا
اشعار قبل شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها
اشعار بعد شهادت
اشعار مصائب و کوچه بنی هاشم
چند شعر سینه زنی حضرت زهرا
اشعار ولادت حضرت زهرا
بُرد در شب، تا نبیند بینقاب
ماه نورانیتر از خود، آفتاب
شُسته دست از جان، تن جانانه شُست
شمع شد، خاکستر پروانه شُست
نیست در کس طـاقت بشنیدنش
با علی یا ربّ، چه شد با دیدنش؟
دستِ دستِ حق، چو بر بازو رسید
آن چنان خم شد که تا زانو رسید
دست از بازوی بشکسته خجل
بازو، از دستی که شد بسته، خجل
راز هستی در کفن پیچیده شد
لالهای در یاسمن پیچیده شد
نیمهشب، تابوت را برداشتند
بار غم بر شانهها بگذاشتند
هفت تن، دنبال یک پیکر روان
وز پی آن هفت تن، هفت آسمان
این طـرف، خیل رُسُل دنبال او
آن طــرف، احمد به استقبال او
ظــاهراً تشییع یک پیکر ولی
باطناً تشییع زهرا و علی
ابرها گِریند بر حال علی
می رود در خاک، آمال علی
آهِ سرد و بغض پنهان در گلو
بود با آن عدّه، گرم گفت و گو
این تنِ آزرده، باشد جان من
جان فدایش، او شده قربان من
همرهان، این لیلة القدر من است
من هلال از داغ و، این بدر من است
اشک من زین گل، شده گلفامتر
هستیام را میبرید، آرامتر
مَرهمی خرج دل چاکم کنید
همرهان، همراهِ او خاکم کنید
تا علی ماهَش به سوی قبر بُرد
ماه، رخ از شرم، پشت ابر بُرد
آرزوها را علی در خاک کرد
خاک هم گویی گریبان چاک کرد
زد صدا: ای خاک، جانانم بگیر
تن نمانده هیچ از او، جانم بگیر
ناگهان بر یاری دست خدا
دستی آمد، همچو دست مصطفی
گوهرش را از صدف، دریا گرفت
احمد از داماد خود، زهرا گرفت
گفتش ای تاج سر خیل رُسُل
وی بَر تو خُرد، یکسر جزء و کل
از من این آزرده جانت را بگیر
بازگرداندم، امانت را بگیر
بار دیگر، هدیه ی داور بگیر
کوثرت از ساقی کوثر بگیر
میکِشد خجلت علی از محضرت
«یاس» دادی، میدهد «نیلوفر»ت
به نقل اشعار آیینی حسینیه
✍استاد #علی_انسانی
هدایت شده از متن روضه اهل بیت (منبع متون کانال روضه های مکتوب)
روضه شب شهادت حضرت زهرا (س).mp3
10.29M
◼️ روضه شب شهادت
حضرت زهراء سلام الله علیها
📆 یک شنبه ۵ آذرماه ۱۴۰۲
#حضرت_زهرا_س_بستر_شهادت
#زبان_حال_امیرالمومنین_ع
تنهاترین مظلوم تاریخم! کنارم باش
تنها طرفدارم تو بودی، آخر افتادی
اینروزها مجروح جنگ غربتم! برخیز
آه ای طبیب من! چرا در بستر افتادی
قدری کنارم باش ای رنجیده از دنیا
کی من به دوری تو عادت میکنم زهرا
از بیملاقاتی مشو غمگین خودم هر روز
جای همه از تو عیادت میکنم زهرا
حس میکنم آرام جانم رفتنی هستی
دست تو را در دست خود هربار میگیرم
دیروز اگر تو میگرفتی دست بر دیوار
حالا منم که دست بر دیوار میگیرم
مکالمه سلمان با حضرت زهرا
روضه اسما و حضرت زهرا و بردن خبر برای امیرالمومنین ...
ارتباط با روضه قمر بنی هاشم و حضرت علی اصغر علیهما السلام
✍ #سیدمیلاد_حسنی
هدایت شده از متن روضه اهل بیت (منبع متون کانال روضه های مکتوب)
روضه شهادت حضرت زهرا (س).mp3
11.33M
◼️ روضه شهادت
حضرت زهراء سلام الله علیها
📆 دوشنبه ۶ آذرماه ۱۴۰۲
ای چراغ دل ویرانه ی من
نظری کن به من و خانه ی من
خانه بعد از تو شده غمخانه
شمع یاد تو و ما پروانه
گریه داریم نهان از دشمن
من به طفلان تو، طفلان بر من
زود ای لاله ی من پژمردی
کاش همراه مرا می بردی
همه شب تا به سحر پیوسته
می کنم ناله ولی آهسته
تا نظر بر در و دیوار کنم
یاد آن پهلو مسمار کنم
ای حمایتگر من خیز و ببین
فاتح بدر شده خانه نشین
این سخن ورد زبانها افتاد
دیدی آخر علی از پا افتاد
آنکه یک عمر سرافرازی کرد
چرخ با هستی او بازی کرد
هیچ پرسی به چه روز افتادم
رفتی و کرده ای دشمن شادم
آنکه می خواست ز پا بنشینم
شادمانست که من غمگینم
فرصتی تا که مناسب جوید
این سخن با دگران می گوید
رشته ی صبر علی پاره شده
چاره ساز همه بیچاره شده
علی انسانی
اشاره به روضه سلمان و سلیم
ارتباط با روضه قمر بنی هاشم ...
هدایت شده از متن روضه اهل بیت (منبع متون کانال روضه های مکتوب)
روضه حضرت زهراء (س).mp3
10.49M
◼️ روضه شهادت
حضرت زهراء سلام الله علیها
📆 سه شنبه ۷ آذرماه ۱۴۰۲
#حضرت_زهرا_س_شهادت
تا گفت السلام علی...، روضه پا گرفت
قلب رئوف حضرت صاحب عزا، گرفت
از میخ گفت و از در و دیوار و دود گفت
از گرد و خاک چادر و روی کبود گفت
از دست بستهی یلخیبر، میان خلق
افتادن عمامهی حیدر میان خلق
لرزید شانههای قرار و امان ما
بیتاب شد ز گریه امام زمان ما
از روضهخوان بخواه سخن مختصر کند
آری بگو رعایت حال پسر کند
از شهر غربت پدرش زود بگذرد
نام مغیره را به زبان کمتر آورد
* *
یابن الحسن! به خاطر مادر ظهور کن
آقا تو را به زینب مضطر ظهور کن
✍ #طاهره_ابراهیم_نژاد_آکردی
#حضرت_زهرا_س_هجوم_به_بیت_ولایت
دستی از راه رسید و به رُخت جا انداخت
پایی از راه رسید و جلویت پا انداخت
یکنفر که دلش از بُغض علی میجوشید
ضربهای زد به درِ خانه و دَر را انداخت
آتشی را به در "خانهی آب" آورد و
بین دیوار و درِ سوخته دعوا انداخت
ضربهی پایِ دَر و بی ادبیهایِ غلاف
بازویت را دو سه ماهی ز تقلّا انداخت
گره انداخت به کار همه دنیا آنکه،
ریسمان گردن مولای دو دنیا انداخت
در قیامت جلوی چشم همه میاُفتد
آنکه در کوچه تورا بین تماشا انداخت
✍ #محمدحسن_بیات_لو
روضه مسجد مدینه و نفرین حضرت زهرا ...
هدایت شده از متن روضه اهل بیت (منبع متون کانال روضه های مکتوب)
روضه حضرت زهرا (س).mp3
11.75M
◼️ روضه شهادت
حضرت زهراء سلام الله علیها
📆 چهارشنبه ۸ آذرماه ۱۴۰۲
#حضرت_زهرا_س_مدح
نه فقط عرش حصیرِ قَدَمِ فاطمه است
علت خلق دوعالَم، عَلَمِ فاطمه است
سر سجاده بهجایی نرسیدهست کسی
هرچه دادند به ما از کرم فاطمه است
ذکر یافاطمه نقش است به سربند علی
یاعلی ذکر دم و بازدم فاطمه است
به دفاع از ولی و شأن ولایت برخاست
خطبهی فاطمه تیغِ دودم فاطمه است
روی این نام همه اهلِ کرم حساساند
استجابت به خدا در قَسَم فاطمه است
دیگر از آتش دوزخ چه هراسی داریم؟!
تا اماننامهی ما با قلم فاطمه است
ظاهراً خلوت و خاکیست، ولی در باطن
دل هرشیعه ضریحِ حرم فاطمه است
پسر فاطمه یکروز میآید از راه
ای خوش آنروز که پایانِ غم فاطمه است
✍ #مجتبی_خرسندی
بُرد در شب، تا نبیند بینقاب
ماه نورانیتر از خود، آفتاب
شُسته دست از جان، تن جانانه شُست
شمع شد، خاکستر پروانه شُست
نیست در کس طـاقت بشنیدنش
با علی یا ربّ، چه شد با دیدنش؟
دستِ دستِ حق، چو بر بازو رسید
آن چنان خم شد که تا زانو رسید
دست از بازوی بشکسته خجل
بازو، از دستی که شد بسته، خجل
راز هستی در کفن پیچیده شد
لالهای در یاسمن پیچیده شد
نیمهشب، تابوت را برداشتند
بار غم بر شانهها بگذاشتند
هفت تن، دنبال یک پیکر روان
وز پی آن هفت تن، هفت آسمان
این طـرف، خیل رُسُل دنبال او
آن طــرف، احمد به استقبال او
ظــاهراً تشییع یک پیکر ولی
باطناً تشییع زهرا و علی
ادامه شعر :
https://eitaa.com/rozehayemaktoub3/1258
هدایت شده از متن روضه اهل بیت (منبع متون کانال روضه های مکتوب)
روضه شهادت حضرت زهرا (س) ۲۶ آذر ۱۴۰۲.mp3
12.17M
◼️ روضه شهادت
حضرت زهراء سلام الله علیها
📆 یک شنبه ۲۶ آذرماه ۱۴۰۲
#محمدجواد_شیرازی
مثل ابر بهار می بارم، رحم کن بر دل علی زهرا
چاره ی لحظه های دشوارم، رحم کن بر دل علی زهرا
اندکی تا دم سحر مانده، تازه آغاز دردسر مانده
لحظه ها را چگونه بشمارم؟! رحم کن بر دل علی زهرا
@hosenih
وقت تنگ است و کار بسیار است، غسلت ای باغ لاله دشوار است
گره افتاده است در کارم، رحم کن بر دل علی زهرا
وقت غسلت چقدر لرزیدم، خون تازه به پهلویت دیدم
ای زمین گیرِ زخمِ مسمارم، رحم کن بر دل علی زهرا
بین محراب زینب من را... فضه دریاب زینب من را...
جان این دختر عزادارم، رحم کن بر دل علی زهرا
غسل دادم تو را حسین افتاد، صورتت دیدم و حسن جان داد
نظری کن بر این دل زارم، رحم کن بر دل علی زهرا
به من مرده جان تازه بده، لااقل لحظه ای اجازه بده
سر روی شانه ی تو بگذارم ، رحم کن بر دل علی زهرا
@hosenih
با قد خم قدم قدم رفتم، زیر تابوت همسرم رفتم
کمرم تا شد ای هوادارم، رحم کن بر دل علی زهرا
رکن من یار و یاورم زهرا، من چگونه به دست خود حالا
هستی ام را به خاک بسپارم؟! رحم کن بر دل علی زهرا
وسط قبر بین این گودال، پدرت آمده است استقبال
چه کنم می روی و ناچارم... رحم کن بر دل علی زهرا
@hosenih
جان حیدر مرا حلالم کن، دم آخر مرا حلالم کن
خیلی آخر به تو بدهکارم، رحم کن بر دل علی زهرا
شعر به نقل از اشعار آیینی حسینیه
زینب و اهل حرم دل نگرانن
حسین تا هست زنها در امانن
حسین تا هست خیمه روبراهه
غم ناموس بعد از قتلگاهه
تنها شدی و جنگیدی تنها ابی عبدالله
کشتن تو رو مقابل زنها ابی عبدالله
هدایت شده از متن روضه اهل بیت (منبع متون کانال روضه های مکتوب)
روضهٔ حضرت زهرا (س).mp3
9.85M
◼️ روضهٔ حضرت زهراء سلام الله علیها
📆 دوشنبه ۲۷ آذرماه ۱۴۰۲
امسال هم نوکر حسابم کردی آقا
بد بودم امّا انتخابم کردی آقا
در مجلس روضه مرا هم راه دادی
یک بار دیگر مستجابم کردی آقا
کوهِ گناهم را تو نادیده گرفتی
با لطف خود غرق ثوابم کردی آقا
مثل همیشه آبرویم را خریدی
پیش همه عالیجنابم کردی آقا
از اولش کارِ تو ذرّهپروری بود
در آخرش هم آفتابم کردی آقا
بالِ فرشته فرشِ راهِ عرشیام شد
تا «خادم الزّهرا» خطابم کردی آقا
زهرا نوشت و پای آن را مُهر کردی
با این قباله کامیابم کردی آقا
یک «آه مادر» گفتی و آتش گرفتم
از میخِ دَر گفتی کبابم کردی آقا
#محمد_فردوسی
اهرمن بر ملکی راه گرفت
صورت حوریه چون ماه گرفت
کوچه را همهمه و آه گرفت
تا که زهرا کمر شاه گرفت...
یاس در هجمهء صد خار افتاد
بازوی فاطمه از کار افتاد
بر زمین عرش معلا افتاد
سایه بر صورت زهرا افتاد
این سخن ورد زبانها افتاد
دیدی آخر علی از پا افتاد
وای از آن لحظهء شرمندگی اش
چه بهم ریخته شد زندگی اش
ناگهان شعله ای از راه رسید
آتشی بود که نَمرود ندید
شعله تا صورت خورشید دَوید
سرخ شد سینهء آن یاسِ سفید
تا که بین در و دیوار افتاد
فضه را خواند بیا؛ بار افتاد
فضه را خواند: مرا یاری کن
مادرم نیست وفاداری کن
تو بجای من علمداری کن
شوهرم را نکُشند! کاری کن!
وقت آنست که اعجاز کنم
گِرِه از دست خدا باز کنم
من چه گویم! تو بپرس از مسمار
که چه شد سینهء سرُّ الاَسرار?
چه شده بین در و آن دیوار?!
بحث ناموس خدا شد انگار!
که علی جلوهء ستّاری کرد
گفت سلمان!..عَبا! یاری کرد
شاعر: #حسین_نعیمی_رافض
شعر از اشعار_آیینی_حسینیه
هدایت شده از متن روضه اهل بیت (منبع متون کانال روضه های مکتوب)
روضۀ حضرت زهرا س.mp3
9.91M
◼️ روضهٔ حضرت زهراء سلام الله علیها
📆 سه شنبه ۲۸ آذرماه ۱۴۰۲
گر نگاهی به ما كند زهرا
دردها را دوا كند زهرا
بر دل و جان ما صفا بخشد
گر نگاهی به ما كند زهرا
كم مخواه از عطای بسیارش
كآنچه خواهی، عطا كند زهرا
بضعۀ مصطفی بُوَد زآنرو
جلوه چون مصطفی كند زهرا
خانۀ وحی را، ز رخسارش،
رشكِ غار حَرا كند زهرا
نه عجب گر به شأن او گویند،
خاك را كیمیا كند زهرا
این مقام كنیز او باشد
تا دگر خود، چهها كند زهرا!
چهره پوشد ز مرد نابینا
تا بدین حد، حیا كند زهرا
در طرفداری از خدا و رسول
به علی اقتدا كند زهرا
روز محشر -كه از شفاعت خویش
حشر دیگر به پا كند زهرا-
همچو مرغی كه دانه بر چیند،
دوستان را جدا كند زهرا
چه شود گر زِ رحمت بسیار
حاجت ما روا كند زهرا؟
چه شود گر که بر «مؤید» هم
نظری از وفا کند زهرا
بی تو ای یار مهربانِ علی!
شعله سر میکشد ز جانِ علی
بی تو ای قهرمان قصۀ عشق،
ناتمام است داستان علی...
خطبهی ناتمام زهرا کرد
کار شمشیر خونفشان علی
خواست نفرین کند، که زهرا را
داد مولا قسم به جان علی-
-که ز قهر تو ماسِوا سوزد؛
صبر کن صبر، مهربان علی!
ذوالفقار برهنهی سخنش
کرد کاری به دشمنان علی،
با وجودی که قاسم رزق است
ساخت عمری به قرص نان علی
رفت زهرا و اشک از دنبال
وز پی او روان، روان علی...
درد دل را به چاه میگوید
رفته از دست، همزبان علی
آن شراری که سوخت زهرا را،
سوخت تا مغز استخوان علی
قصه را تازیانه میداند
در و دیوار خانه میداند
ادامه اشعار این صوت: https://eitaa.com/rozehayemaktoub3/880
هدایت شده از متن روضه اهل بیت (منبع متون کانال روضه های مکتوب)
روضه حضرت زهراء «س».m4a
10.16M
◼️ روضهٔ حضرت زهراء سلام الله علیها
📆 چهارشنبه ۲۹ آذرماه ۱۴۰۲
ملائک ذکر میگویند دائم همصدا با تو
دعای نور میخوانند هر صبح و عشا با تو
چه خوشبختند، دستان تو را هر روز میبوسند
تنور و سفره و دستاس هستند آشنا با تو
بیا قسمت کنیم اصلاً ثواب خانهداری را
ببین جارو کشیدن با من امشب، بچهها با تو
بپرس از تک تک این قوم، ای بنت رسولالله
بگو با من اگر دارند مشکل، پس چرا با تو...؟
حلالم کن! حلالم کن! که ماندم بی تو در دنیا
قرار بعدیام در قتلگاهِ کربلا با تو...
عاطفه_جوشقانیان
اشعار_آیینی_حسینیه
گفت : در می زنند مهمان است
گفت : آیا صدای سلمان است ؟
این صدا نه ، صدای طوفان است
مزن این خانه ی مسلمان است
.
مادرم رفت پشت در ، اما …
.
گفت : آرام ، ما خدا داریم
ما کجا کار با شما داریم
و اگر روضه ای به پا داریم
پدرم رفته ، ما عزا داریم
.
پشت در سوخت بال و پر اما …
.
آسمان را به ریسمان بردند
آسمان را کشان کشان بردند
پیش چشمان دیگران بردند
مادرم داد زد بمان ، بردند
.
بازوی مادرم سپر ، اما …
.
بین آن کوچه چند بار افتاد
اشک از چشم روزگار افتاد
پدرم در دلش شرار افتاد
تا نگاهش به ذوالفقار افتاد
.
گفت : یک روز … یک نفر اما …
سید حمیدرضا برقعی
روضه شب نهم فاطمیه ۱۴۰۱ حجتالاسلام نصراللهی .m4a
3.91M
◾️روضه شب نهم فاطمیه دوم
#حضرت_زهرا_س_
#حاج_قاسم_سلیمانی
شاعران: سیدمحمدمهدی و سیدعلیرضا_شفیعی
▶️
میزبان تو میشود ملکوت؟
یا ملائک درآستان تواند؟
لحظه ای که قنوت میگیری
همه ی شهر میهمان تواند
چتر این رحمت الهی را
بر سر اهل شهر گستردی
با تو همسایه ها چه خوشبختند
همه را یک به یک دعا کردی
@hosenih
ماکه همسایه ی تو نه.. اما
از ازل زیر سایه ات هستیم
در هیاهوی روز محشر هم
به نخ چادرتو دل بستیم
درس عشق است درس زندگی است
بین خانه صفا و سادگی ات
چه دفاع مقدسی شده است
در دل جبهه ایستادگی ات
بهتر از این کدام تقدیر است؟
در دفاع از علی شهید شدن
باب شد بعد از آن حماسه ی تو
در رکاب ولی شهید شدن
نام زهرا میان معرکه ها
نقش سربند حاج قاسم هاست
دل سردار ما سرای علی،
خانه اش وقف روضه ی زهراست
سالها بود بانی روضه
حال بر سفره ی تو مهمان است
حاج قاسم که مرد میدان بود
حاج قاسم که مرد میدان است
تو علمدار عزت و غیرت
کوثری.. کوثری و بی مانند
تو شب قدر عالمی زهرا
حیف قدر تو را ندانستند
ما از آن قدر ناشناسی ها
ما از این زخم ها عزاداریم
با در خانه ی تو میسوزیم
با در خانه ی تو میباریم
آه! بر غربتت شهادت داد
ریسمان..شعله...میخ..در...دیوار
سر به دیوار غم گذاشت علی
تکیه داده ست کوه بر دیوار
گوشه ای بچه های تو گریان
روضه برپاست کنج خانه ی تو
در دل آسمان چه غوغایی است
وقت تشییع مخفیانه ی تو
آه.. همراه یاس پرپر خود،
باغبان را علی به خاک سپرد
مثل گنجی که میشود پنهان
آسمان را علی به خاک سپرد
©شعر به نقل از اشعار آیینی حسینیه
کانال روضه های مکتوب:
@rozehayemaktoub