eitaa logo
اشعار روضه های مکتوب
2هزار دنبال‌کننده
9 عکس
9 ویدیو
1 فایل
انشاالله به مرور در این کانال اشعار مدح و مرثیه اهل بیت قرار داده خواهد شد. متون مرثیه آل الله را در کانال روضه های مکتوب ببینید: https://eitaa.com/rozehayemaktoub
مشاهده در ایتا
دانلود
Shab28Safar1399[03].mp3
12.31M
بیارید، قلم برای من باید که بنویسم، وصیتامو که باید، توو این دم آخر بگم برا مردم، حکایتامو غم نبینه دیگه نگاه زهرا گُم نشه توو صداها آهِ زهرا زخمی نشه صورتِ ماه زهرا جون شما و جون زهرا... زهرا پشت دری نمونه زهرا... زهرا خیلی آخه جوونه زهرا... زهرا دلم می‌سوزه، واسه فردای علی آتیش می‌گیره، همه دنیای علی بیفته رو خاک، اگه زهرای علی (ام ابیها وای) مبادا، که زود بره از یاد سفارشات من، منِ پیمبر مبادا، سکوت کنید مردم بسوزه توو شعله، خونه‌ی حیدر روی خاک کوچه‌ها زهرا... زهرا بین دشمنا نشه تنها، زهرا میپیچه توو آسمونا " یا زهرا" خاکی بشه دامن زهرا... ای وای تازیونه به تن زهرا... ای وای دردِ سیلی زدن زهرا... ای وای دلم می‌سوزه واسه فردای علی آتیش می‌گیره همه دنیای علی بیفته رو خاک اگه زهرای علی (ام ابیها وای) شاعر: رضایزدانی نغه پرداز: محمد رضا رضایی مداح: حاج میثم مطیعی
7.43M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴 انذار بسیار مهم رهبر انقلاب نسبت به جریان نفوذ در دستگاه های کشور 🌷 رهبر انقلاب: نباید گذاشت دشمن شکست خورده، در داخل کشور با انحاء حیله‌ها و ترفندها، کار خودش را دنبال کند/ پرچم نفوذ فرهنگی و سبک زندگی دشمن نباید در داخل کشور برافراشته شود/ باید مراقبت کرد و همه موظفند، در وزارت آموزش و پرورش، صدا و سیما، مطبوعات، وزارت علوم و وزارت بهداشت... ✏️ آخرین صحبت امروز من این است: من می‌گویم رزمندگان ما، مجاهدان ما برای اینکه پرچم دشمن در مرزهای ما برافراشته نشود، جان خودشان را قربانی کردند، فداکاری کردند. جوانان مبارز و مجاهد خانواده‌های خودشان را داغدار کردند برای اینکه پرچم دشمن در مرزهای این کشور بالا نرود. نمی‌شود ملت ایران قبول کند که همان پرچم‌ها به وسیله افراد نفوذی، به وسیله انسان‌های فریب‌خورده در داخل کشور برافراشته بشود. ✏️ این پرچم، پرچم نفوذ فرهنگی و سبک زندگی دشمن و وسوسه‌های خصمانه دشمن نباید در داخل کشور در دستگاه‌های مختلف ما برافراشته شود. باید مراقبت کرد، همه موظفند. در وزارت آموزش و پرورش باید مراقبت کرد، در صدا و سیما باید مراقبت کرد، در مطبوعات باید مراقبت کرد، در وزارت علوم و وزارت بهداشت که محل تربیت جوانهاست باید مراقبت کرد. آنجا دشمن به وسیله رزمندگان ما شکست خورد نباید گذاشت آن دشمن شکست خورده در داخل کشور با انحاء حیله‌ها و ترفندها کار خودش را دنبال کند و انجام دهد. امیدواریم خدای متعال همه مسئولین ما، همه مردان و زنان ما، همه فعالان بخش‌های مختلف ما را با هوشیاری کامل در مقابل توطئه دشمن نگه دارد. ۱۴۰۳/۷/۴
🔴 حزب الله پیروز است ... ترویج یأس و نا امیدی و تضعیف نیروهای فعال در صحنه بعد از شهادت سید مقاومت و یاران شهید ایشان گناه بزرگی است. برای درگیر نشدن در دام یاس شیطانی وعده های بصیرت آفرین حضرت آقا در دو پیام مربوط به واقعه شهادت سید حسن را مرور کنیم: ۱. برکات تدبیر و جهاد چند ده ساله‌ی او هرگز از دست نخواهد رفت. ۲. اساسی که او در لبنان پایه‌گذاری کرد و به دیگر مراکز مقاومت، جهت بخشید، با فقدان او نه تنها از میان نخواهد رفت، که به برکت خون او و دیگر شهیدان این حادثه استحکام بیشتر خواهد یافت. ۳. ضربات جبهه‌ی مقاومت بر پیکر فرسوده و رو به زوال رژیم صهیونی، بحول و قوه‌ی الهی کوبنده‌تر خواهد شد. ذات پلید رژیم صهیونی در این حادثه، به پیروزی دست نیافته است. ۴. سیّد مقاومت، یک شخص نبود، یک راه و یک مکتب بود، و این راه همچنان ادامه خواهد یافت. ۵. خون شهید سید عباس موسوی بر زمین نماند، خون شهید سید حسن هم بر زمین نخواهد ماند.  همچنین در پیام اول آمده است: ۶. جنایتکاران صهیونیست بدانند که بسیار کوچکتر از آنند که به ساخت مستحکم حزب‌الله لبنان صدمه‌ی مهمی وارد کنند. همه‌ی نیروی مقاومت منطقه در کنار حزب‌الله و پشتیبان آن است. ۷. سرنوشت این منطقه را نیروهای مقاومت و در رأس آنان حزب‌الله سرافراز رقم خواهد زد. ۸. امروز هم لبنان به حول و قوه‌ی الهی دشمن متجاوز و خبیث و روسیاه را پشیمان خواهد کرد. و در آخر این پیام نیز فرمودند: بر همه‌ی مسلمانان فرض است که با امکانات خود در کنار مردم لبنان و حزب‌الله سرافراز بایستند و در رویارویی با رژیم غاصب و ظالم و خبیث آن را یاری کنند. در سخنرانی ۴ مهر نیز تاکید فرمودند: دشمن از پول، از سلاح، از امکانات، از تبلیغات جهانی برخوردار است؛ طرف مقابل، مؤمنین، مجاهدین فی‌سبیل‌الله، عُشری از اعشار آن امکانات را هم ندارند امّا در عین حال، آن کسی که پیروز است، طرفِ مجاهدِ فی‌سبیل‌الله است؛ مقاومت فلسطین پیروز است، .
Shab09Moharram1397[03].mp3
10.31M
دریا توو دستاته برادر، ممنون دستاتم علمدار دستی نداری تا بگیرم، از زمین پاشی میشه دوباره باز علمدار حرم باشی؟ این بچه ها دیگه نمیخوان آب؛ تو رو میخوان میشه براشون باز سقاشی؟ وقتی خجالت میکشی شرمنده تر میشم سقا بدون دست هم سقاست باورکن توو چشم عباسم نبینم اشک غم باشه بی تو حسین تنهاست باور کن دریا توو دستاته برادر ممنون دستاتم علمدار چشمات پر از خون شد عزیزم دلتنگ چشماتم علمدار * * * * دستم رو میگیرم به پهلو راه میرم من اونچه نباید عاقبت دیدی سرم اومد تا که نشستم پیش تو انگار حس کردم یک لحظه بوی مادرم اومد دیدی بهت گفتم کبوده صورت مادر؟ دیدی بهت گفتم که خیلی سخت راه میره؟ دیدی چقد سخته ببینی مادرت هربار دستش رو به پهلوش میگیره؟ دریا توو دستاته برادر ممنون دستاتم علمدار چشمات پر از خون شد عزیزم دلتنگ چشماتم علمدار نغمه پرداز: اکبر شیخی شاعر: امیررضا یزدانی مداح: حاج میثم مطیعی
بُرد در شب، تا نبیند بی‌نقاب ماه نورانی‌تر از خود، آفتاب شُسته دست از جان، تن جانانه شُست شمع شد، خاکستر پروانه شُست نیست در کس طـاقت بشنیدنش با علی یا ربّ، چه شد با دیدنش؟ دستِ دستِ حق، چو بر بازو رسید آن چنان خم شد که تا زانو رسید دست از بازوی بشکسته خجل بازو، از دستی که شد بسته، خجل راز هستی در کفن پیچیده شد لاله‌ای در یاسمن پیچیده شد نیمه‌شب، تابوت را برداشتند بار غم بر شانه‌ها بگذاشتند هفت تن، دنبال یک پیکر روان وز پی آن هفت تن، هفت آسمان این طـرف، خیل رُسُل دنبال او آن طــرف، احمد به استقبال او ظــاهراً تشییع یک پیکر ولی باطناً تشییع زهرا و علی ابرها گِریند بر حال علی می رود در خاک، آمال علی آهِ سرد و بغض پنهان در گلو بود با آن عدّه، گرم گفت و گو این تنِ آزرده، باشد جان من جان فدایش، او شده قربان من همرهان، این لیلة القدر من است من هلال از داغ و، این بدر من است اشک من زین گل، شده گلفام‌تر هستی‌ام را می‌برید، آرام‌تر مَرهمی خرج دل چاکم کنید همرهان، همراهِ او خاکم کنید تا علی ماهَش به سوی قبر بُرد ماه، رخ از شرم، پشت ابر بُرد آرزوها را علی در خاک کرد خاک هم گویی گریبان چاک کرد زد صدا: ای خاک، جانانم بگیر تن نمانده هیچ از او، جانم بگیر ناگهان بر یاری دست خدا دستی آمد، همچو دست مصطفی گوهرش را از صدف، دریا گرفت احمد از داماد خود، زهرا گرفت گفتش ای تاج سر خیل رُسُل وی بَر تو خُرد، یکسر جزء و کل از من این آزرده جانت را بگیر بازگرداندم، امانت را بگیر بار دیگر، هدیه ی داور بگیر کوثرت از ساقی کوثر بگیر می‌کِشد خجلت علی از محضرت «یاس» دادی، می‌دهد «نیلوفر»ت به نقل اشعار آیینی حسینیه ✍استاد
روضه شب شهادت حضرت زهرا (س).mp3
10.29M
◼️ روضه شب شهادت حضرت زهراء سلام الله علیها 📆 یک شنبه ۵ آذرماه ۱۴۰۲ تنهاترین مظلوم تاریخم! کنارم باش تنها طرفدارم تو بودی، آخر افتادی این‌روزها مجروح جنگ غربتم! برخیز آه ای طبیب من! چرا در بستر افتادی قدری کنارم باش ای رنجیده از دنیا کی من به دوری تو عادت می‌کنم زهرا از بی‌ملاقاتی مشو غمگین خودم هر روز جای همه از تو عیادت می‌کنم زهرا حس می‌کنم آرام جانم رفتنی هستی دست تو را در دست خود هربار می‌گیرم دیروز اگر تو می‌گرفتی دست بر دیوار حالا منم که دست بر دیوار می‌گیرم مکالمه سلمان با حضرت زهرا روضه اسما و حضرت زهرا و بردن خبر برای امیرالمومنین ... ارتباط با روضه قمر بنی هاشم و حضرت علی اصغر علیهما السلام ✍
روضه شهادت حضرت زهرا (س).mp3
11.33M
◼️ روضه شهادت حضرت زهراء سلام الله علیها 📆 دوشنبه ۶ آذرماه ۱۴۰۲ ای چراغ دل ویرانه ی من  نظری کن به من و خانه ی من  خانه بعد از تو شده غمخانه  شمع یاد تو و ما پروانه  گریه داریم نهان از دشمن  من به طفلان تو، طفلان بر من  زود ای لاله ی من پژمردی  کاش همراه مرا می بردی همه شب تا به سحر پیوسته  می کنم ناله ولی آهسته  تا نظر بر در و دیوار کنم  یاد آن پهلو مسمار کنم  ای حمایتگر من خیز و ببین  فاتح بدر شده خانه نشین  این سخن ورد زبانها افتاد دیدی آخر علی از پا افتاد  آنکه یک عمر سرافرازی کرد  چرخ با هستی او بازی کرد  هیچ پرسی به چه روز افتادم  رفتی و کرده ای دشمن شادم  آنکه می خواست ز پا بنشینم شادمانست که من غمگینم  فرصتی تا که مناسب جوید  این سخن با دگران می گوید  رشته ی صبر علی پاره شده  چاره ساز همه بیچاره شده  علی انسانی اشاره به روضه سلمان و سلیم ارتباط با روضه قمر بنی هاشم ...
روضه حضرت زهراء (س).mp3
10.49M
◼️ روضه شهادت حضرت زهراء سلام الله علیها 📆 سه شنبه ۷ آذرماه ۱۴۰۲ تا گفت السلام علی...، روضه پا گرفت قلب رئوف حضرت صاحب عزا، گرفت از میخ گفت و از در و دیوار و دود گفت از گرد و خاک چادر و روی کبود گفت از دست بسته‌ی یل‌خیبر، میان خلق افتادن عمامه‌ی حیدر میان خلق لرزید شانه‌های قرار و امان ما بی‌تاب شد ز گریه امام زمان ما از روضه‌خوان بخواه سخن مختصر کند آری بگو رعایت حال پسر کند از شهر غربت پدرش زود بگذرد نام مغیره را به زبان کمتر آورد * * یابن الحسن! به خاطر مادر ظهور کن آقا تو را به زینب مضطر ظهور کن ✍ دستی از راه رسید و به رُخت جا انداخت پایی از راه رسید و جلویت پا انداخت یک‌نفر که دلش از بُغض علی می‌جوشید ضربه‌ای زد به درِ خانه و دَر را انداخت آتشی را به در "خانه‌ی آب" آورد و بین دیوار و درِ سوخته دعوا انداخت ضربه‌ی پایِ دَر و بی ادبی‌هایِ غلاف بازویت را دو سه ماهی ز تقلّا انداخت گره انداخت به کار همه دنیا آن‌که، ریسمان گردن مولای دو دنیا انداخت در قیامت جلوی چشم همه می‌اُفتد آنکه در کوچه تورا بین تماشا انداخت ✍ روضه مسجد مدینه و نفرین حضرت زهرا ...
روضه حضرت زهرا (س).mp3
11.75M
◼️ روضه شهادت حضرت زهراء سلام الله علیها 📆 چهارشنبه ۸ آذرماه ۱۴۰۲ نه فقط عرش حصیرِ قَدَمِ فاطمه است علت خلق دوعالَم، عَلَمِ فاطمه است سر سجاده به‌جایی نرسیده‌ست کسی هرچه دادند به ما از کرم فاطمه است ذکر یافاطمه نقش است به سربند علی یاعلی ذکر دم‌ و بازدم فاطمه است به دفاع از ولی و شأن ولایت برخاست خطبه‌ی فاطمه تیغِ دودم فاطمه است روی این نام همه اهل‌ِ کرم حساس‌اند استجابت به خدا در قَسَم فاطمه است دیگر از آتش دوزخ چه هراسی داریم؟! تا امان‌نامه‌ی ما با قلم فاطمه است ظاهراً خلوت‌ و خاکی‌ست، ولی در باطن دل هرشیعه ضریحِ حرم فاطمه است پسر فاطمه یک‌روز می‌آید از راه ای خوش آن‌روز که پایانِ غم فاطمه است ✍ بُرد در شب، تا نبیند بی‌نقاب ماه نورانی‌تر از خود، آفتاب شُسته دست از جان، تن جانانه شُست شمع شد، خاکستر پروانه شُست نیست در کس طـاقت بشنیدنش با علی یا ربّ، چه شد با دیدنش؟ دستِ دستِ حق، چو بر بازو رسید آن چنان خم شد که تا زانو رسید دست از بازوی بشکسته خجل بازو، از دستی که شد بسته، خجل راز هستی در کفن پیچیده شد لاله‌ای در یاسمن پیچیده شد نیمه‌شب، تابوت را برداشتند بار غم بر شانه‌ها بگذاشتند هفت تن، دنبال یک پیکر روان وز پی آن هفت تن، هفت آسمان این طـرف، خیل رُسُل دنبال او آن طــرف، احمد به استقبال او ظــاهراً تشییع یک پیکر ولی باطناً تشییع زهرا و علی ادامه شعر : https://eitaa.com/rozehayemaktoub3/1258
روضه شهادت حضرت زهرا (س) ۲۶ آذر ۱۴۰۲.mp3
12.17M
◼️ روضه شهادت حضرت زهراء سلام الله علیها 📆 یک شنبه ۲۶ آذرماه ۱۴۰۲ مثل ابر بهار می بارم، رحم کن بر دل علی زهرا چاره ی لحظه های دشوارم، رحم کن بر دل علی زهرا اندکی تا دم سحر مانده، تازه آغاز دردسر مانده لحظه ها را چگونه بشمارم؟! رحم کن بر دل علی زهرا @hosenih وقت تنگ است و کار بسیار است، غسلت ای باغ لاله دشوار است گره افتاده است در کارم، رحم کن بر دل علی زهرا وقت غسلت چقدر لرزیدم، خون تازه به پهلویت دیدم ای زمین گیرِ زخمِ مسمارم، رحم کن بر دل علی زهرا بین محراب زینب من را... فضه دریاب زینب من را... جان این دختر عزادارم، رحم کن بر دل علی زهرا غسل دادم تو را حسین افتاد، صورتت دیدم و حسن جان داد نظری کن بر این دل زارم، رحم کن بر دل علی زهرا به من مرده جان تازه بده، لااقل لحظه ای اجازه بده سر روی شانه ی تو بگذارم ، رحم کن بر دل علی زهرا @hosenih با قد خم قدم قدم رفتم، زیر تابوت همسرم رفتم کمرم تا شد ای هوادارم، رحم کن بر دل علی زهرا رکن من یار و یاورم زهرا، من چگونه به دست خود حالا هستی ام را به خاک بسپارم؟! رحم کن بر دل علی زهرا وسط قبر بین این گودال، پدرت آمده است استقبال چه کنم می روی و ناچارم... رحم کن بر دل علی زهرا @hosenih جان حیدر مرا حلالم کن، دم آخر مرا حلالم کن خیلی آخر به تو بدهکارم، رحم کن بر دل علی زهرا شعر به نقل از اشعار آیینی حسینیه زینب و اهل حرم دل نگرانن حسین تا هست زنها در امانن حسین تا هست خیمه روبراهه غم ناموس بعد از قتلگاهه تنها شدی و جنگیدی تنها ابی عبدالله کشتن تو رو مقابل زنها ابی عبدالله
روضهٔ حضرت زهرا (س).mp3
9.85M
◼️ روضهٔ حضرت زهراء سلام الله علیها 📆 دوشنبه ۲۷ آذرماه ۱۴۰۲ امسال هم نوکر حسابم کردی آقا بد بودم امّا انتخابم کردی آقا در مجلس روضه مرا هم راه دادی یک بار دیگر مستجابم کردی آقا کوهِ گناهم را تو نادیده گرفتی با لطف خود غرق ثوابم کردی آقا مثل همیشه آبرویم را خریدی پیش همه عالی‌جنابم کردی آقا از اولش کارِ تو ذرّه‌پروری بود در آخرش هم آفتابم کردی آقا بالِ فرشته فرشِ راهِ عرشی‌ام شد تا «خادم الزّهرا» خطابم کردی آقا زهرا نوشت و پای آن را مُهر کردی با این قباله کامیابم کردی آقا یک «آه مادر» گفتی و آتش گرفتم از میخِ دَر گفتی کبابم کردی آقا اهرمن بر ملکی راه گرفت صورت حوریه چون ماه گرفت کوچه را همهمه و آه گرفت تا که زهرا کمر شاه گرفت... یاس در هجمهء صد خار افتاد بازوی فاطمه از کار افتاد بر زمین عرش معلا افتاد سایه بر صورت زهرا افتاد این سخن ورد زبانها افتاد دیدی آخر علی از پا افتاد وای از آن لحظهء شرمندگی اش چه بهم ریخته شد زندگی اش ناگهان شعله ای از راه رسید آتشی بود که نَمرود ندید شعله تا صورت خورشید دَوید سرخ شد سینهء آن یاسِ سفید تا که بین در و دیوار افتاد فضه را خواند بیا؛ بار افتاد فضه را خواند: مرا یاری کن مادرم نیست وفاداری کن تو بجای من علمداری کن شوهرم را نکُشند! کاری کن! وقت آنست که اعجاز کنم گِرِه از دست خدا باز کنم من چه گویم! تو بپرس از مسمار که چه شد سینهء سرُّ الاَسرار? چه شده بین در و آن دیوار?! بحث ناموس خدا شد انگار! که علی جلوهء ستّاری کرد گفت سلمان!..عَبا! یاری کرد شاعر: شعر از اشعار_آیینی_حسینیه‌