🔰مرثیه سرایی دعبل:
أَقُولُ رَأَیْتُ فِی بَعْضِ مُؤَلَّفَاتِ الْمُتَأَخِّرِینَ أَنَّهُ قَالَ حَکَی دِعْبِلٌ الْخُزَاعِیُّ قَالَ:
دَخَلْتُ عَلَی سَیِّدِی وَ مَوْلَایَ عَلِیِّ بْنِ مُوسَی الرِّضَا علیه السلام فِی مِثْلِ هَذِهِ الْأَیَّامِ فَرَأَیْتُهُ جَالِساً جِلْسَةَ الْحَزِینِ الْکَئِیبِ وَ أَصْحَابُهُ مِنْ حَوْلِهِ
فَلَمَّا رَآنِی مُقْبِلًا قَالَ لِی
مَرْحَباً بِکَ یَا دِعْبِلُ
مَرْحَباً بِنَاصِرِنَا بِیَدِهِ وَ لِسَانِهِ
ثُمَّ إِنَّهُ وَسَّعَ لِی فِی مَجْلِسِهِ وَ أَجْلَسَنِی إِلَی جَانِبِهِ ثُمَّ قَالَ لِی
یَا دِعْبِلُ أُحِبُّ أَنْ تُنْشِدَنِی شِعْراً فَإِنَّ هَذِهِ الْأَیَّامَ أَیَّامَ حُزْنٍ کَانَتْ عَلَیْنَا أَهْلَ الْبَیْتِ وَ أَیَّامَ سُرُورٍ کَانَتْ عَلَی أَعْدَائِنَا خُصُوصاً بَنِی أُمَیَّةَ
یَا دِعْبِلُ مَنْ بَکَی وَ أَبْکَی عَلَی مُصَابِنَا وَ لَوْ وَاحِداً کَانَ أَجْرُهُ عَلَی اللَّهِ
یَا دِعْبِلُ مَنْ ذَرَفَتْ عَیْنَاهُ عَلَی مُصَابِنَا وَ بَکَی لِمَا أَصَابَنَا مِنْ أَعْدَائِنَا حَشَرَهُ اللَّهُ مَعَنَا فِی زُمْرَتِنَا
یَا دِعْبِلُ مَنْ بَکَی عَلَی مُصَابِ جَدِّیَ الْحُسَیْنِ غَفَرَ اللَّهُ لَهُ ذُنُوبَهُ الْبَتَّةَ
ثُمَّ إِنَّهُ علیه السلام نَهَضَ وَ ضَرَبَ سِتْراً بَیْنَنَا وَ بَیْنَ حُرَمِهِ وَ أَجْلَسَ أَهْلَ بَیْتِهِ مِنْ وَرَاءِ السِّتْرِ لِیَبْکُوا عَلَی مُصَابِ جَدِّهِمُ الْحُسَیْنِ علیه السلام
ثُمَّ الْتَفَتَ إِلَیَّ وَ قَالَ لِی یَا دِعْبِلُ ارْثِ الْحُسَیْنَ فَأَنْتَ نَاصِرُنَا وَ مَادِحُنَا مَا دُمْتَ حَیّاً فَلَا تُقَصِّرْ عَنْ نَصْرِنَا مَا اسْتَطَعْتَ قَالَ دِعْبِلٌ فَاسْتَعْبَرْتُ وَ سَالَتْ عَبْرَتِی وَ أَنْشَأْتُ أَقُولُ:
أَ فَاطِمُ لَوْخِلْتِ الْحُسَیْنَ مُجَدَّلًا
وَ قَدْ مَاتَ عَطْشَاناً بِشَطِّ فُرَاتِ
إِذاً لَلَطَمْتِ الْخَدَّ فَاطِمُ عِنْدَهُ
وَ أَجْرَیْتِ دَمْعَ الْعَیْنِ فِی الْوَجَنَاتِ
أَ فَاطِمُ قُومِی یَا ابْنَةَ الْخَیْرِ وَ انْدُبِی
نُجُومَ سَمَاوَاتٍ بِأَرْضِ فَلَاةٍ
قُبُورٌ بِکُوفَانَ وَ أُخْرَی بِطَیْبَةَ***وَ أُخْرَی بِفَخٍّ نَالَهَا صَلَوَاتِی
قُبُورٌ بِبَطْنِ النَّهْرِ مِنْ جَنْبِ کَرْبَلَا***مُعَرَّسُهُمْ فِیهَا بِشَطِّ فُرَاتٍ
توافوا [تُوُفُّوا] عِطَاشَا بِالْعَرَاءِ فَلَیْتَنِی***تُوُفِّیتُ فِیهِمْ قَبْلَ حِینِ وَفَاتِی
إِلَی اللَّهِ أَشْکُو لَوْعَةً عِنْدَ ذِکْرِهِمْ ***سَقَتْنِی بِکَأْسِ الثُّکْلِ وَ الفضعات [الْفَظِعَاتِ]
...
فَیَا عَیْنُ بَکِّیهِمْ وَ جُودِی بِعَبْرَةٍ
فَقَدْ آنَ لِلتَّسْکَابِ وَ الْهَمَلَاتِ
بَنَاتُ زِیَادٍ فِی الْقُصُورِ مَصُونَةٌ
وَ آلُ رَسُولِ اللَّهِ مُنْهَتِکَاتٌ
وَ آلُ زِیَادٍ فِی الْحُصُونِ مَنِیعَةٌ
وَ آلُ رَسُولِ اللَّهِ فِی الْفَلَوَاتِ
دِیَارُ رَسُولِ اللَّهِ أَصْبَحْنَ بَلْقَعاً
وَ آلُ زِیَادٍ تَسْکُنُ الُحُجرَاتِ
و آلُ رَسُولِ اللَّهِ نُحْفٌ جُسُومُهُمْ
وَ آلُ زِیَادٍ غُلَّظُ الْقَصَرَاتِ
وَ آلُ رَسُولِ اللَّهِ تُدْمَی نُحُورُهُمْ
وَ آلُ زِیَادٍ رَبَّةُ الْحَجَلَاتِ
وَ آلُ رَسُولِ اللَّهِ تُسْبَی حَرِیمُهُمْ
وَ آلُ زِیَادٍ آمِنُوا السَّرَبَاتِ
إِذَا وُتِرُوا مَدُّوا إِلَی وَاتِرِیهِمْ
أَکُفّاً مِنَ الْأَوْتَارِ مُنْقَبِضَاتٍ
🌺هدیه به شهید رئیسی و شهید سلیمانی صلوات🌺
کانال روضه های مکتوب
https://eitaa.com/rozehayemaktoub
16. روضه مکتوب امام مجتبی (ع) نصرالهی.pdf
241.4K
✍متن روضه امام مجتبی (علیه السلام)
(باز نشر)
🔸متن روضه کوتاه امام مجتبی علیه السلام
🔸فایل صوتی روضه
🔸چند شعر در رثای حضرت
ارتباط بین روضه امام کاظم روضه امام مجتبی و سیدالشهدا علهم السلام
روایاتی از اهل سنت در فضیلت امام مجتبی علیه السلام
کانال روضه های مکتوب
@rozehayemaktoub
درباره امام مجتبی علیه السلام
متن روضه امام مجتبی علیه السلام به صورت پی دی اف
روضه کوتاه
چهار روایت درباره لخته های جگر
چند روایت درباره جعده و چگونگی رسیدن سم از طرف معاویه به او و خوراندن آن به امام
مرثیه سیدالشهدا علیه السلام برای امام مجتبی علیه السلام
مرثیه امام مجتبی علیه السلام برای پدر: وای کمرمان شکست
روایاتی از اهل سنت در فضیلت امام مجتبی علیه السلام
هفتم صفر ولادت یا شهادت
مواعظی از امام مجتبی علیه السلام
روایتی زیبا در بیان چند صفت یکی از دوستان اهل بیت
رضایت به قضای الهی
موعظه ای بسیار جامع که امام فرمود: وظیفه هر مسلمانی یادگیری آن است
۱۰۸. سخنان یزید خطاب به راس مقدس
برخی از جملات یزید مانند اینکه گفت:
« گمان نمی کردم اباعبدالله به این سن رسیده باشد.»
و یا اینکه گفت:
«چه دندان های زیبایی!» در قسمت قبل گذشت.
همچنین محدث قمی در منتهی الآمال و بهبهانی در الدمعة الساکبة و برخی کتب دیگر آورده اند که یزید در آن حال چنین گفته است:
«حسین ضربه را چگونه دیدی؟ قلبم را از خون حسین شفا دادم. انتقام خویش را گرفتم و دینم را بازستاندم. ای کاش آنکه در حنین حضور داشت، رفتار امروز مرا با حسین می دید.»
شاید منظور یزید از «شاهد حنین» رسول خدا یا امیرالمومنین (علیها افضل صلوات المصلین و علی مبغضیهما أشد لعنات اللاعنین) باشد.
ابن اعثم در الفتوح نقل می کند یزید گفت:
«واقعا که حسین نیکو سخن بود.»
۱۰۹. اعتراف یزید به نورانیت و زیبایی چهره سید الشهدا
بلاذری در جمل انساب الاشراف می نویسد: « یزید تا چهره مبارک امام را دید گفت:
«هرگز چهره ای به این زیبایی ندیده ام!»
کسی از حاضرین گفت:
«چهره حسین شبیه چهره رسول خدا (صلی الله علیه و آله) است.»
یزید سکوت کرد.
بری در الجوهرة می نویسد: «یزید با چوبدستی به دندان های حسین می زد و می گفت:
«ابو عبدالله چهره زیبایی داشت.»
نعمان بن بشیر به او اعتراض کرد یزید دست از دهان بردار! چه وقت ها که دیدم رسول خدا آن را می بوسید. پس یزید شرمگین شد و دستور داد سر را بردارند.»
کانال روضه های مکتوب
@rozehayemaktoub
۱۱۰. اعتراض ابو برزه سلمی در مجلس یزید
ابوبرزه طبق نقل طبری از اصحاب پیامبر بوده است.
در روایت طبری از عمار دهنی از امام باقر (علیه السلام) چنین آمده است:«ابوبرزه به یزید گفت:
«چوبت را بردار که به خدا دیدم رسول خدا دهان خود بر دهان حسین گذاشته بود و می بوسید.»
و به نقل دیگر گفت: «وای برتو ای یزید آیا با چوب به دندان حسین بن فاطمه می زنی؟ گواهی می دهم که دیدم پیامبر دندان های او را می مکید و می گفت شما دو نفر سرور جوانان اهل بهشت هستید.»
و در فتوح ابن اعثم در ادامه این جمله آمده است:« أنتما سيّدا شباب أهل الجنّة، فقتل اللّه قاتلكما و لعنه، و أعدّ له نار جهنّم و ساءت مصيرا.»
«رشف» را به معنای «مکیدن با شدت» و «لثم» را به معنای «بوسیدن» دانسته اند.
۱۱۱. اعتراض زید ابن ارقم به یزید طبق برخی نقل ها
سبط ابن جوزی به نقل از پسر جابر ابن عبدالله انصاری می نویسد: زید ابن ارقم در مجلس یزید به یزید اعتراض کرد و گفت: گواهی می دهم که دیدم پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله) حسن را بر پای راست و حسین را بر پای چپ گذاشته بود و در این حال دست راست خود را بر سر حسن و دست چپ را بر سر حسین گذاشته بود و می فرمود خدایا این دو و صالح المومنین [علی (علیه السلام)] را به تو سپردم پس یزید چگونه امانت پیامبر را حفظ کردی؟»
کانال روضه های مکتوب
@rozehayemaktoub
۱۱۲. شرابخواری و شطرنج بازی در کنار راس مقدس
۱۱۳. ریختن شراب در کنار راس و زخم زبان های یزید (علیه اللعنة و العذاب)
از فضل بن شاذان مروى است كه گفت: از حضرت رضا عليه السّلام شنيدم كه فرمود:
« چون سر مبارك حسين بن على عليه السّلام را به شام محنت انجام بردند، يزيد ملعون امر كرد كه آن سر را در مجلسش گذاشتند و طعام حاضر ساختند.
آن ملعون با اصحاب خود شروع كردند به طعام خوردن و شراب خوردن.
پس از فراغت امر كرد آن سر مبارك را در ميان تشتى گذاشتند و در زير تخت او گذاشتند و روى تخت سفره شطرنج پهن كردند و آن ملعون نشست به شطرنج بازى كردن و نام حسين و پدر بزرگوارش و جد امجدش را مىبرد و سخريه و استهزا به ايشان مىنمود
و چون بر حريف خود در قمار باختن غالب مىآمد، سه مرتبهشراب مىخورد؛ يعنى سه پياله. پس از آن باقيمانده آن را در پهلوى تشت روى زمين مىريخت.
پس هر كسى كه از شيعيان ما باشد، بايد از شراب خوردن و شطرنج بازى كردن دورى كند و هركس شراب يا شطرنج ببيند، بايد حسين عليه السّلام را ياد كند و يزيد و آل زياد را لعنت كند و اگر چنين كرد، حق تعالى گناهان او را محو كند. اگرچه به عدد ستارهها باشد.
در نقل ابا صلت این جملات نیز هست که :
«و آن ملعون آن شراب را مىخورد و به اصحاب خود مىداد و مىخوردند و به ايشان مىگفت: بخوريد اين شراب را كه شراب مباركى است و از مباركى اين شراب آن است كه ما اوّل كسى باشيم كه اين شراب را بخوريم و حال اينكه سر دشمن ما مقابل روى ما گذاشته و سفره طعام روى آن گسترانيده با كمال اطمينان قلوب و سكون نفس طعام و شراب مىخوريم.»
عیون: حَدَّثَنَا تَمِيمُ بْنُ عَبْدِ اَللَّهِ بْنِ تَمِيمٍ اَلْقُرَشِيُّ رَضِيَ اَللَّهُ عَنْهُ قَالَ حَدَّثَنَا أَبِي عَنْ أَحْمَدَ بْنِ عَلِيٍّ اَلْأَنْصَارِيِّ عَنْ عَبْدِ اَلسَّلاَمِ بْنِ صَالِحٍ اَلْهَرَوِيِّ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا اَلْحَسَنِ عَلِيَّ بْنَ مُوسَى اَلرِّضَا عَلَيْهِ السَّلاَمُ يَقُولُ: أَوَّلُ مَنِ اُتُّخِذَ لَهُ اَلْفُقَّاعُ فِي اَلْإِسْلاَمِ بِالشَّامِ يَزِيدُ بْنُ مُعَاوِيَةَ لَعَنَهُ اَللَّهُ فَأُحْضِرَ وَ هُوَ عَلَى اَلْمَائِدَةِ وَ قَدْ نَصَبَهَا عَلَى رَأْسِ اَلْحُسَيْنِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ فَجَعَلَ يَشْرَبُهُ وَ يَسْقِي أَصْحَابَهُ وَ يَقُولُ لَعَنَهُ اَللَّهُ اِشْرَبُوا فَهَذَا شَرَابٌ مُبَارَكٌ وَ لَوْ لَمْ يَكُنْ مِنْ بَرَكَتِهِ إِلاَّ أَنَّا أَوَّلُ مَا تَنَاوَلْنَاهُ وَ رَأْسُ عَدُوِّنَا بَيْنَ أَيْدِينَا وَ مَائِدَتُنَا مَنْصُوبَةٌ عَلَيْهِ وَ نَحْنُ نَأْكُلُهُ وَ نُفُوسُنَا سَاكِنَةٌ وَ قُلُوبُنَا مُطْمَئِنَّةٌ فَمَنْ كَانَ مِنْ شِيعَتِنَا فَلْيَتَوَرَّعْ عَنْ شُرْبِ اَلْفُقَّاعِ فَإِنَّهُ مِنْ شَرَابِ أَعْدَائِنَا فَإِنْ لَمْ يَفْعَلْ فَلَيْسَ مِنَّا
کانال روضه های مکتوب
@rozehayemaktoub
۱۱۴. آویختن راس مقدس حضرت و سایر شهدا بر دروازه شام و مسجد دمشق و سایر دروازه های شهر
در نقلی امام سجاد علیه السلام به یزید اعتراض می کند که چگونه سر مقدس پسر پیامبر را بر دروازه شهر نصب کرده اید؟
ایشان می فرماید:
«وای بر تو ای یزید! اگر می دانستی که چه کرده ای و چه جنایتی در حق پدر، خانواده، برادر و عموهای من کردی، سر به بیابان می گذاشتی و بر خاکستر می نشستی و فریاد بیچارگی و نابودی سر می دادی که اکنون رأس مقدس حسین را بر #دروازه_شهر نصب کرده و آویخته اید! در حالی که او امانت و یادگار پیامبر (صلی لله علیه و آله) ر بین شما بود» .
در روایت امالی صدوق راس مقدس را بر در #مسجد_دمشق نیز اویخته بودند.
قال حمزة: و قد كان حدّثني بعض أهله: أنّه رأى رأس الحسين بن عليّ عليهما السّلام مصلوبا بدمشق ثلاثة أيّام.
نویری در نهایة الارب نوشته است:
«سر را در مسجدی که اکنون به نام #مسجد_الرأس شناخته می شود و روبروی دروازه ساعات است قرار دادند».
کامل بهایی نوشته است:
«پس يزيد گفت تا سر امام حسين عليه السّلام و اهل بيت و اصحاب او را به #دروازههاى_شهر بردند و بياويختند.»
نفس المهموم می فرماید:
«راس مقدس را به مدت #40_روز بر #مناره_مسجد_دمشق آویخته بودند و باقی سر ها را بر در مساجد مختلف شهر».
مرحوم قزوینی از اخبار الدول نقل می کند راس مقدس چند روز بر دروازه دمشق نصب شده بود.
🌺هدیه به شهید رئیسی و شهید سلیمانی صلوات🌺
کانال روضه های مکتوب
https://eitaa.com/rozehayemaktoub
۱۱۵. آویختن راس مقدس حضرت بر خانه یزید و اعتراض هند همسر یزید
برخی مقاتل از جمله مناقب ابن شهر آشوب آورده اند:
«یزید ملعون دستور داد رأس مقدس را بر در خانه او نصب کنند و دستور داد خانواده امام حسین وارد خانه او شوند. هنگامی که بانوان حرم حسینی وارد خانه یزید شدند تمام زنان آل معاویة و آل ابوسفیان به گریه افتادند.»
طبری در کامل بهایی نوشته است:
« زن يزيد سر برهنه كرد و جامه بدريد و پردههاى خانه پاره كرد و پاى برهنه بيامد تا در ميان مجلس خاص افتاد و گفت:
«يا يزيد! تويى كه بگفته تو سر حسين پسر دختر رسول خدا را بر در خانه بر سر نيزه كردهاند؟»
و يزيد آن وقت نشسته بود؛ تاج بر سر نهاده، مكلل به در و ياقوت و چيزهاى گرامى. چون زن خود را بدان صفت بديد، برخاست و او را باز پوشاند و گفت:
«يا هند! فاغفري و أبكي على بني بنت رسول اللّه».
این نقل را با اندکی تفاوت در بحار و مقتل خوارزمی و همچنین طبری و بسیاری از کتب دیگر آورده اند.
درباره واژه «حاسر» که در این نقل درباره هند و در برخی نقل ها درباره اهل بیت نیز به کار رفته است باید توجه داشت ماده «حسر» به معنای کشف و کنار زدن لباس است لذا اگر گفته شود «حاسر الرأس» یعنی سر برهنه و اگر درباره مرد گفته شود «حاسر» باز به همان معنا می آید اما اگر درباره زن واژه «حاسر» به کار رود لزوما به معنای سر برهنه نیست بلکه طبق لسان العرب و برخی کتب دیگر لغت «امرأة حاسرة» را به «مکشوفة الوجه» معنا کرده اند یعنی زنی که نقاب بر چهره نداشته باشد. لذا صرفا بر اساس این واژه نمی توان حاسرة را به معنای سر برهنه معنا کرد.
اما در نقل تسلیة المجالس واژه «مکشوفة الرأس» درباره هند به کار رفته است که این تعبیر موید نقلی است که کامل بهایی درباره هند آورده است. و این معنا با این نقل که یزید بلند شد و ردایی بر او افکند: «فغطاها یزید» نیز سازگارتر است.
همچنین در لهوف و برخی کتب آورده اند که زنی از بنی هاشم که در خانه یزید بود شروع به نوحه سرایی بر سیدالشهدا کرد و صدا می زد
«وَا حَبِيبَاهْ يَا سَيِّدَ أَهْلِ بَيْتَاهْ يَا ابْنَ مُحَمَّدَاهْ يَا رَبِيعَ الْأَرَامِلِ وَ الْيَتَامَى يَا قَتِيلَ أَوْلَادِ الْأَدْعِيَاءِ»
که همه اهل مجلس را به گریه انداخت.
🌺هدیه به شهید رئیسی و شهید سلیمانی صلوات🌺
کانال روضه های مکتوب
https://eitaa.com/rozehayemaktoub
۱۱۶. دستور یزید به شست و شو و نگهداری راس مقدس
طبق نقل المحاسن و الماوی بیهقی یزید دستور داد رأس مقدس را شست و شو دهند و بر ابریشمی قرار دهند و سپس آن را درون خیمه ای قرار داد و 50 نفر را برآن گمارد.
مدینة المعاجز می گوید: دستور یزید به شست و شو و عطر زدن به راس مقدس ابا عبدالله به جهت فریب و ظاهر سازی برای مردم بوده است، که البته امری مسلم است.
🌺هدیه به شهید رئیسی و شهید سلیمانی صلوات🌺
کانال روضه های مکتوب
https://eitaa.com/rozehayemaktoub
🔴 صفحه هشتم از فهرست مصائب آل الله
۱۰۸. سخنان یزید خطاب به راس مقدس
۱۰۹. اعتراف یزید به نورانیت و زیبایی چهره سید الشهدا
۱۱۰. اعتراض ابو برزه سلمی در مجلس یزید بعد از جسارت وی به راس مقدس
۱۱۱. اعتراض زید ابن ارقم به یزید (همان👆)
۱۱۲. شرابخواری و شطرنج بازی در کنار راس مقدس
۱۱۳. ریختن شراب در کنار راس و زخم زبان های یزید (علیه اللعنة و العذاب)
۱۱۴. آویختن راس مقدس حضرت و سایر شهدا بر دروازه شام و مسجد دمشق و سایر دروازه های شهر
۱۱۵. آویختن راس مقدس حضرت بر خانه یزید و اعتراض هند همسر یزید
۱۱۶. دستور یزید به شست و شو و نگهداری راس مقدس
فهرست صفحات گذشته را در اینجا ببینید.
متن روضه اهل بیت (منبع متون کانال روضه های مکتوب)
🔴 صفحه هشتم از فهرست مصائب آل الله ۱۰۸. سخنان یزید خطاب به راس مقدس ۱۰۹. اعتراف یزید به نورانیت
انشاالله این فهرست ها را از دست ندهید ...