eitaa logo
متن روضه اهل بیت (آرشیو کانال روضه های مکتوب)
3.4هزار دنبال‌کننده
24 عکس
15 ویدیو
72 فایل
این کانال پشتیبان کانال روضه های مکتوبه اینجا متون گذاشته میشه راه ارتباط: @Yazahra1357 لینک کانال روضه های مکتوب https://eitaa.com/rozehayemaktoub لینک منبر: از شرح بی نهایت https://eitaa.com/azsharhebinahayat
مشاهده در ایتا
دانلود
14. روضه دو شش ماهه.docx
26.3K
✍️فایل مکتوب روضه دو شش ماهه متن همین روضه در پیام بعدی👇👇 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 متن روضه های اهل بیت (علیهم السلام) به همراه ارجاع به متون مقتل در کانال روضه های مکتوب https://eitaa.com/rozehayemaktoub
پیوند روضه حضرت علی اصغر با حضرت محسن (علیما السلام) جهت دیدن مدارک روضه به فایل بالا مراجعه کنید صلی الله علیک یا ابا عبدالله می شویم امشب دخیل محضر شش ماهه ای چشم مان بر دست حاتم پرور شش ماهه ای رزق مان را میدهد هرشب علی اصغر به ما شد کفیل عاشقان نان آور شش ماهه ای در بزرگی کم ندارد از برادر بی گمان جان به قربان علی اکبر شش ماهه ای نور وجه اللهی اش ما را مسلمان کرده است اهل ایمانیم با پیغمبر شش ماهه ای آخه سند مظلومیت حسینه تا بخواند خطبه ای روشنگرانه میشود دست سالار شهیدان منبر شش ماهه ای از تو بغل بابا فریاد زد آی اهل عالم غربت بابامو ببینید ببینید کار حسین به کجا رسیده علی رو بالای دستاش گرفته آی مردم اگه به من رحم نمی کنید به این بچه شیرخواره رحم کنید گریه اش باشد رجز قنداقه اش باشد زره فتح خیبر کرده گویا حیدر شش ماهه ای من شب هفت محرم روضه میخوانم فقط از لب خشکیده و چشم تر شش ماهه ای داشت با مردم سخن می گفت اما ناگهان حرمله می پاشد از هم حنجر شش ماهه ای در میان قاب دستان پدر پیدا شود آه تصویر گلوی پرپر شش ماهه ای روضه های بی کلام کربلا تا شام هست گریه های بی امان مادر شش ماهه ای روز اربعین تا برگشتن کربلا هرکی یه ناله ای میزد رباب هم یه ناله ای داشت سخت ترین چیز برا مادر اینه نتونه به بچه شیر بده زبان حال رباب این بود کجا خفتی کجا گنجینه من بیا بیرون ز خاک آیینه من از آن روزی که آب آزاد گشته کمی شیر آمده در سینه من مجلس مجلس شیرخواره حسینه اما جا داره مجلس ها بشینیم برا شیش ماهه زهرا گریه کنیم روضه باب الحوائج هست اما میزنم من گریزم را به طفل دیگر شش ماهه ای آی گریه کنای علی اصغر! پشت در هم مادری مضطر شد و بی تاب شد از مدینه کودک شش ماهه کشتن باب شد آره والله از مدینه این رسم رو گذاشتن اگه تو مدینه شش ماهه زهرا رو فدا نمی کردن کسی جرئت نمی کرد عصر عاشورا گلوی نازک علی رو با تیر سه شعبه ... همیشه به مادرای باردار توصیه می کنن میگن خیلی باید مراقب باشی نکنه یه وقت زمین بخوری نکنه یه وقت ضربه ای به بدنت بخوره آخه اولین ضربه ای که بخوره اول بچه ضربه میخوره تا اومدن پشت درخانه زهرا زهرا جلوی راهشونو گرفت چنان با لگد به درخانه زدن اولین کسی که فدا شد شش ماهه زهرا بود وای منو وای منو وای من میخ در و سینه زهرای من یا امام زمان معذرت می خوام در وسط کوچه تو را می زدند کاش به جای تو مرا می زدند خدا رحمت کنه مرحوم آشیخ محمدحسین اصفهانی رو... و لست ادری خبر المسمار سل صدرها خزانة الاسرار قربون چادر خاکیت برم اما عرضم اینه همه میگن چادر زهرا خاکی شد زبان حال زینب اینه شیش ماهه تو کوچه قربونی شده چادر خاکی تو خونی شده اما عرض کنیم یا صاحب الزمان اینجا چادر مادر شما خونی شد کربلا هم چند بار چادر زینب خونی شد اولین بار اونجا بود که دیدن حسین کنار بدن پاره پاره علی اکبر نشسته انگار حسین داره جان میده یه وقت دیدن یه خانمی دوان دوان وارد میدان شد آمد خودشو انداخت رو بدن اربا اربای علی ... بار دوم هم اونجا بود که حسین علی اصغر رو روی دست گرفته یه وقت نمی دونم شاید ببینه علی آرام آرام روی دستش داره دست و پا میزنه آخه هر شهیدی زمین می افتاد فریاد می زد حسینو صدا می زد اما چه کنه اون بچه ای که هنوز زبون نداره بابا رو صدا بزنه نه نه چه کنه اون بچه ای که با تیر سه شعبه گلوشو بریدن یه وقت دیدن بچه رو داد دست زینب دو دستش رو زیر گلوی علی گذاشت خون دستای حسینو پر کرد دیدن خون ها رو به آسمان پاشید. ز ضرب تیر چنان دست و پای خود گم کرد که خواست گریه کند ناگهان تبسم کرد. متن روضه های اهل بیت (علیهم السلام) به همراه ارجاع به متون مقتل در کانال روضه های مکتوب https://eitaa.com/rozehayemaktoub
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
صوت مجلس روضه با مضمون پیوند روضه حضرت علی اصغر و روضه حضرت محسن (علیهما السلام) ۱۴۰۰/۶/۸ متن روضه های اهل بیت (علیهم السلام) به همراه ارجاع به متون مقتل در کانال روضه های مکتوب https://eitaa.com/rozehayemaktoub
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نماهنگ شراره بی آبی حاج محمود کریمی شراره بی آبی سوزونده لباتو کویر تشنه کرده دریای نگاتو رو دست بابا از دور می‌بینی فراتو می‌بینی از دور تو نخلا عموت و یا نه ببینم عمه پوشونده گلوت و یا نه بریم شاید بگیریم جواب شاید بریم شاید برسیم به آب شاید سیراب بشی و بری به خواب شاید تو مردی و دردت رو می‌دونم می‌خوای با بابا باشی ای دردت به جونم واست تو راه میدون لالایی می‌خونم می‌دونی کار و به آخر رسوندی یا نه می‌دونی تنها برا من تو موندی یا نه بریم به خاطر هر دومون شاید به رحم بیاد دل سنگشون شاید یا ابری شه دل آسمون شاید نخواستی جنگ و از تو گهواره ببینی دلت نیومد من رو بیچاره ببینی رباب و سرگردون و آواره ببینی شنیدی آه دل آسمون و یا نه میبینی سمتت گرفتن کمون و یا نه حالا که می‌زنی دست و پا شاید می‌خوای بمونی پیش بابا شاید پیشم باشی روی نیزه ها شاید کانال روضه های مکتوب https://eitaa.com/rozehayemaktoub
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بیت الاحزانم شده این ویرونه حاج محمود کریمی بیت الاحزانم شده این ویرونه درد من و فقط مادر میدونه کمکم کن مادر عمه بهم گفتی که بابام پیش خداست اما ببین سرش همینجا رو نیزه هاست منم مثه مادر بزرگم بابایی ام نمیدونم بابام کجاست منم شبیه فاطمه بعد بابام عمرم کمه چشام مثه زهرا کبوده قدم مثه مادر خمه منو عمه هام فتح کردیم شامو خریدیم آبروی بابامو ببین زخم دستهامو پاهامو چشمامو بیت الاحزانم شده این ویرونه درد منو فقط مادر میدونه **** بابا ببین چقدر شدم عین مادرت از بس نفس نفس زدم دنبال سرت دیگه نداره طاقت سیلی صورتم برس به داد دخترت اتیش گرفته شونه ها از دست تازیونه ها بسته به روم مثه مدینه در تموم خونه ها این تب تقصیر اتیش پهلومه زخمام از بوسه بابام محرومه بیت الاحزانم شده این ویرونه درد منو فقط مادر میدونه **** مثه مادر بزرگم اینجا تو غربتم تو ویرونه کسی نیومد عیادتم انقدر صدای خنده ها قلبم و شکست دیگه تموم طاقتم گریه شده دوای من یه کاری کن برای من میگن باید اروم بگیره صدای گریه های من عجل وفاتی شده ورد لبهام خسته شدم خدا بابام و میخوام تو نبودی و من بی تو مردم با گریه شونو آبروشونو بردم تموم راه سیلی می خوردم از سیلی مردم بیت الاحزانم شده این ویرونه درد منو فقط مادر میدونه کانال روضه های مکتوب https://eitaa.com/rozehayemaktoub
🔹به استقبال تو...🔹 این سواران کیستند انگار سر می‌آورند از بیابانِ بلا، گویا خبر می‌آورند... تخته خواهد کرد بازار شما را، شامیان! این که بی‌پیراهن و بی‌بال و پر می‌آورند هم عمو می‌آورند و هم برادر، حیرتا! هم پدر می‌آورند و هم پسر می‌آورند آشنا می‌آید آری این گل بالای نی هر چقدر این نیزه را نزدیک‌تر می‌آورند تا بگردد دور این خورشیدهای نیمه‌شب ماه را نامحرمان از پشت سر می‌آورند... زنبق هفتاد و یک برگم! به استقبال تو خیزران می‌آورند و طشت زر می‌آورند 📝 به نقل از کانال شعر هیات
دستم ز دامن تو نگردد رها حسین ای دستگیر نوکر بی دست و پا حسین جز تو کسی به کاسه ی ما اعتنا نکرد... تنها امید ظرفِ غذای گدا..،حسین حُبِّ تو ترس معصیتم را زیاد کرد ای مظهر تجلّیِ خوف و رجا حسین @hosenih هرکس مسیر عاشقی‌اش را سوا نکرد فردای حشر می کند او را سوا حسین حُکم قبول بندگیِ ماست با خدا حُکم قبولِ نوکری ماست با حسین "آدم" برای گریه به تو آفریده شد بانیِ خلقت همه ی انبیا حسین دَمنوش روضه ات دمِ عیسی بن مریم است هر چایخانه ات شده دارُالشَفا حسین در کشتی نجات..،"رقیّه" است ناخدا ما را همین سه ساله رسانده است تا حسین ذکر تو را به روی لبم مادرت گُذاشت سرمایه ی مُحبَّت زهراست "یا حسین" هرگاه بی قرار حریم تو می شویم باید پناه بُرد به صحنِ رضا..،حسین @hosenih دلشوره ی زیارت تو می کُشد مرا این اربعین مرا برسان کربلا حسین ▪️ ▪️ مقتل نوشته است نفس می زدی هنوز وقتی که بست نیزه دهان تو را حسین جسمت به راحتی نشود جمع و جور..،آه آخر کشید کار تو بر بوریا حسین شاعر: © اشعار آیینی حسینیه
پس از تو جان برادر، چه رنج‏ها که کشیدم چه شهرها که نگشتم، چه کوچه ‏ها که ندیدم‏ به سخت جانی خود آن قدر نبود گمانم که بی تو، زنده ز دشت بلا، به شام رسیدم‏ برون نمود در آندم که خصم، پیرهنت را به تن ز پنجه‏ ی غم، جامه هر زمان بدریدم‏ چو ماه چارده دیدم، سر ترا به سر نی هلال ‏وار ز بار مصیبت تو، خمیدم‏ زدم به چوبه‏ ی محمل سر، آن زمانی که سر نی به نوک نیزه‏ ی خولی، سر چو ماه تو دیدم‏ ز تازیانه و طعن سنان و طعنه‏ ی دشمن دگر ز زندگی خویش گشت قطع امیدم میان کوچه و بازار شام پای پیاده سر از خجالت نامحرمان به جیب کشیدم‏ شدم چو وارد بزم یزید، بازوی بسته هزار مرتبه مرگ خود از خدا طلبیدم‏ هنوز بر کف پایم، نشان آبله پیداست ز راه شام ز بس از جفا پیاده دویدم‏ ولی به این همه غم، شاد از آنم، ای شه خوبان که نقد جان به جهان دادم و غم تو خریدم از این حکایت جانسوز، جودیا صف محشر به نزد شاه شهیدان، شریک همچو شهیدم جودی خراسانی کانال روضه های مکتوب https://eitaa.com/rozehayemaktoub کانال شعر و متن: https://eitaa.com/rozehayemaktoubb
هرگز نمیشد خواهرت اینجا نیاید بهر عزادارى این لبها نیاید امکان ندارد اینکه مجنونى بخواند اما براى دیدنش لیلا نیاید بستند با زنجیر راه گریه‏ ها را شاید صدایى از گلوىِ ما نیاید از دخترت میخواستم وقتى میآید یا چشمهایش را بگیرد یا نیاید اى صوت لبهاى پر از آیات غمگین پائین بیا تا خیزران بالا نیاید دیدند میخوانى ولى کارى نکردند تا خیزران روى لبت با پا نیاید کنج تنور آمد کنارت چهره نیلى کردم دعا اینجا دگر زهرا نیاید چشمان اینجا سخت ناپرهیزگارند امّا نمى شد خواهرت اینجا نیاید علی اکبر لطیفیان کانال روضه های مکتوب https://eitaa.com/rozehayemaktoub کانال شعر و متن: https://eitaa.com/rozehayemaktoubb
من غم مهر حسین با شیر از مادر گرفتم روز اول کامدم دستور تا آخر گرفتم بر مشام جان زدم، یک قطره از عطر حسینی سبقت از مُشک و گلاب و نافه و عنبر گرفتم عالم ذر، ذره ای از خاک پای حضرتش را از برای افتخار از حضرت داور گرفتم بر در دروازه ی ساعات، یک ساعت نشستم تا سراغ حضرتش از زینب مضطر گرفتم زینبی دیدم، چه زینب؟ کاش مداحش بمیرد! من ز آه آتشینش، پای تا سر در گرفتم سر شکسته، دل پر از خون، دیده خون آلود اما حالتی دیدم که بر خود، حالتی دیگر گرفتم ام لیلا رعشه بر اندام دیدم اوفتاده گفت من این رعشه از داغ علی اکبر گرفتم نا گه از بالای نی فرمود شاه تشنه کامان سر به راه دوست دادم، زندگی از سر گرفتم اکبرم کشتند و عون و جعفر و عباس و قاسم تا خودم از تشنگی، آب از دم خنجر گرفتم گفت ساعی زین مصیبت از در دربار جانان حظّ ازادی برای اکبر و اصغر گرفتم ساعی، مرشد چلویی کانال روضه های مکتوب https://eitaa.com/rozehayemaktoub کانال شعر و متن: https://eitaa.com/rozehayemaktoubb
فتنه و بیداد و بلا بود شام سخت تر از کرب و بلا بود شام شام بلا تیره تر از شام بود عصمت حق در ملأ عام بود ساز و نی و نغمه و آهنگ بود دسته گل سنگدلان سنگ بود خلق به دور اسرا صف زدند کوچه به کوچه همگی کف زدند فاطمه های حرم فاطمه زخم زبان مرهم زخم همه هرکه به آن خسته دلان رو نهاد زخم زبانی زد و دشنام داد خنده به رأس شهدا می زدند سنگ به ناموس خدا می زدند قافله تا وارد دروازه شد داغ جگر سوختگان تازه شد پای سر رهبر آزادگان عید گرفتند زنازادگان آل ابوسفیان در هلهله آل رسول الله در سلسله وای ندانم که چه تقدیر بود دست خدا در غل و زنجیر بود ماه سر نیزه پدیدار بود یا سر عباس علمدار بود چهره چو خورشید بر افروخته از عطشِ تشنه لبان سوخته دوخته چشم از سر نی بر حسین محو شده، غرق شده در حسین دیده ی اطفال به سیمای او چشم سکینه شده سقای او مانده سر نیزه به حال سجود مهر جبینش شده محو از عمود دیده ی اکبر سر نی نیم باز مانده به لب هاش اذان نماز هرکه به خورشید رخش چشم بست گفت که این سر، سر پیغمبر است رأس امام شهدا نوک نی کرده چهل مرحله معراج، طی زلفِ غباریش پر از بوی مُشک لعل لبش خشک تر از چوب خشک ماه خجل از رخ نورانیش سنگ زده بوسه به پیشانیش هیچ شنیدید که از گَرد راه پرده کشد باد به رخسار ماه هیچ شنیدید که در موج خون صورت خورشید شود لاله گون رخ زگل زخم، بهاران شده وجه خدا ستاره باران شده اشک همه سیل شد از سرگذشت خون، دل میثم شد از این سرگذشت غلام رضا سازگار کانال روضه های مکتوب https://eitaa.com/rozehayemaktoub کانال شعر و متن: https://eitaa.com/rozehayemaktoubb
متن روضه امام مجتبی (علیه السلام) السلام علیک یا ابا محمد ایها المجتبی یابن رسول الله ای سلام خدا به جان و تنت ای همه حُسن در رخ حَسنت تو سپهر و ستاره زخم دلت تو چراغی و داغ، انجمنت پیکرت همچو شمع سوخته ای آب شد در درون پیرهنت پاره های جگر برون می ریخت با دل پاره پاره از دهنت ماهی بحر بر تو می گرید که غریبی هماره در وطنت جگر اهل بیت می سوزد تا قیامت به یاد سوختنت گه جفا در جواب مهر و وفا گاه دشنام پاسخ سخنت عوض آب، زهر کینه به کام جای گل، ریخت تیر بر بدنت تیرها بر تو گریه می کردند اشکشان بود جاری از کفنت باور هیچ کس نبود نبود که جسارت شود چنین به تنت تیر دشمن به زخم تازه تو گشت شرمنده از جنازه تو رسول خدا فرمود هر کس برا حسنم گریه کنه روز قیامت چشمش نابینا نمیشه هر دلی برا حسن محزون بشه اون دل روز قیامت اندوهگین نمیشه هر پایی بره تا بقیع برا زیارت حسن اون پا روی پل صراط نمی لغزه ایام شهادت آقا امام مجتبی علیه السلامه دلها رو روانه کنیم مدینه کنار قبر مطهر و حرم مظلوم بقیع آقاجانم ای مه و آفتاب زوّارت ای همه خلق سر به دیوارت جگر سوخته چراغ بقیع چشم ها جای پای زوّارت فرمود روز قیامت فاطمه زهرا وارد محشر میشه به شانه راستش پیراهن حسن رو انداخته در حالی که آغشته به زهره بر شانه چپش پیراهن خونی حسینه فریاد میزنه رب احکم بینی و بین قاتلی ولدی دلها رو ببریم کنار بستر بیماری حسن خیلی این آقا نزد فاطمه مقام داره خیلی پیش رسول خدا مقام داره آخه حسن شاهد غم های مادره مثل همین روزا بود شاید مثل امشبی یا فردایی بود راوی میگه داشتم با امام مجتبی سخن می گفتم یه وقت دیدم داره از گوشه لبهاش خون می چکه آخه بارها امام حسن رو مسموم کردن هر بار می رفت کنار قبر پیغمبر شفا می گرفت اما نمی دونم این زهر آخری چه زهری بود شاید زینب کبرا تشتی رو آورد گفت دوباره برادرم زهر رو پس میزنه اما بمیرم یه وقت نگاه کنه ببینه پاره های جگر امام مجتبی ... ابی عبدالله نشسته بود کنار برادر گریه می کرد همه عالم برا حسین روضه می خوانن رسول خدا فاطمه زهرا همه برا حسین روضه خوندن اما این آقا این قدر غریبه حسین نشست کنار قبر برادر شروع کرد روضه خواندن داداش أ أدهن رأسی أم أطیب محاسنی و رأسک معفور و أنت سلیب بکائی طویل و الدموع غزیرة و أنت بعید و المزار قریب بعد یه جمله ای گفت صدا زد داداش غارت زده اون نیست که مالشو ببرن غارت زده اونیه که برادری مثل تو رو از دست بده غارت زده منم که کنارت نشسته ام غارت زده منم که ز داغت شکسته ام غارت زده منم که تو را خاک می کنم تابوت را ز خون تنت پاک می کنم چرا؟ آخه یه وقت دیدن تیر انداز ایستادن شروع کردن بدن مطهر امام مجتبی رو تیر باران کردن «و » غارت زده منم چه کنم با جنازه ات ای وای ریخته به زمین خون تازه ات دید برادر داره گریه می کنه صدا زد حسین جان چرا گریه می کنی فرمود برا غریبی شما فرمود حسین جان منو ببا یه زهر می کشن و لکن لا یوم کیومک یا ابا عبد الله إزدلف إلیک ثلاثون ألف رجل سی هزار دور و بر تو رو میگیرن ... حسین ... . اما عرضه بداریم حسین جان اینجا یه برادر از دست دادی فرمودی دیگه محاسنم رو آراسته نمی کنم دیگه سرم رو آراسته نمی کنم اما اینجا چند برادر کنار شمان علی اکبر دیگران همه هستن اما امان از اون لحظه ای که از کنار نهر علقمه یه صدا بشنوی یا اخا ادرک اخاک یه وقت حسین دور وبرش نگاه کنه دست به کمر بگیره ناله بزنه الان انکسر ظهری صلی الله علیکم یا اهل بیت النبوه 🔸برای دیدن منابع، متن عربی و پاورقی ها فایل پی دی اف را از کانال روضه های مکتوب دانلود کنید کانال روضه های مکتوب https://eitaa.com/rozehayemaktoub کانال شعر و متن: https://eitaa.com/rozehayemaktoubb
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
فایل صوتی روضه امام مجتبی (علیه السلام)
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ آبروی دعا امام حسن همه ی هست ما امام حسن سر یک سفره بوده ای عمری با فقیر و گدا امام حسن ای کرم خانه های فاطمی ات تا قیامت به پا امام حسن جلوه ی اقتدار تو این بود: صلحِ صبر و رضا امام حسن صلح تو یک قیام مردانه است بانی کربلا امام حسن از همان ابتدا به ما گفتی آخر روضه را امام حسن @hosenih ای کرامت گدای درگاهت حُسن یوسف جمال چون ماهت کوچه در کوچه لیلی و مجنون صف کشیده است بر سر راهت کاش روزی بیفتد از توفیق چشم ما بر جمال دلخواهت دم به دم می شود خدا را دید در نفس های قلب آگاهت غربت مرتضی علی جاری است بین غم گریه های جانکاهت بسکه زخم زبان زدند تو را جگرت لحظه ای نشد راحت @hosenih زن نامهربان شما را کشت جور اهل زمان شما را کشت خون دل خوردی ای عزیز خدا طعنه های گران شما را کشت خنده ی تلخ قنفذ نامرد زخم های زبان شما را کشت زهر پیش غمت کم آورد و غم قدّی کمان شما را کشت بین گودالِ کوچه ای باریک ضربه ای بی امان شما را کشت مثل زهرا جوان شهید شدی کوچه خیلی جوان شما را کشت @hosenih کوچه گفتم، قرار دل ها رفت دیده ها تا عروج دریا رفت مادر آمد کنار دیواری مردک پست سمت زهرا رفت رنگ از روی آسمان افتاد دست نامرد تا که بالا رفت خورد مادر زمین چنانی که قوّت از زانوان مولا رفت ماجرای کبودی صورت تا شب غسل، چون معما رفت ... ⏹ به نقل از کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ کانال روضه های مکتوب https://eitaa.com/rozehayemaktoub کانال شعر و متن: https://eitaa.com/rozehayemaktoubb
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ باید دوباره خیمه ی غم دست و پا کنیم پرچم، کُتل، کتیبه، علم دست و پا کنیم بعد از دو ماه گریه به ارباب بی کفن اشکی برای شاه کرم دست و پا کنیم @hosenih بوی (حسن) وزیده ز اشعار محتشم وقتش رسیده لوح و قلم دست و پا کنیم «باز این چه شورش است که در خلق عالم است» یعنی نوای (واحسنم) دست و پا کنیم باید مقدمات سفر تا مدینه را حتی شده به رنج و الم دست و پا کنیم @hosenih آنجا بساط روضه ی مردی کریم را در کوچه ها قدم به قدم دست و پا کنیم طرح ضریح فرشچیان باشد و سپس یک نقشه هم برای حرم دست و پا کنیم وقتی که سفره دار، کریم است بهتر است کیسه برای سیم و دِرم دست و پا کنیم @hosenih امشب خدا برای حسن سینه می زند باید زمینه، نوحه، دو دم دست و پا کنیم طشتی برای شاه غریبی که ناله زد: «می سوزد از ستم جگرم» دست و پا کنیم ⏹ به نقل از کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ کانال روضه های مکتوب https://eitaa.com/rozehayemaktoub کانال شعر و متن: https://eitaa.com/rozehayemaktoubb
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ آخر یه روز شیعه برات حرم می سازه حرم برای تو شه کرم می سازه @hosenih آخر برات یه گند طلا می سازیم شبیه گنبد امام رضا می سازیم سر مزارت ضریح طلا می سازیم مثل ضریح شش گوشه بهش می نازیم سقا خونه بنا کنیم با شور واحساس سر قبر ام البنین مادر عباس دخیل می بندیم و می گیم بر تو اسیریم حسن حسن می گیم واز عشقت می میریم @hosenih آقا می یاد و می گیره تقاص زهرا بقیع تو آباد می شه به جان مولا ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ▶️ ای مظهر جمال جمیل خدا حسن وی "طلعت تو آینهء کبریا" حسن روح نبی، روان علی، قلب فاطمه گیرد به یک اشارۀ چشمت صفا حسن @hosenih گویی که از لب تو عسل خورده مصطفی از بس که داده بوسه دهان تو را حسن وقتی که جای دست خدا می‌شوی سوار حیف است پا نهی به سر چشم ما حسن از کائنات نغمۀ آمین شود بلند دست تو تا بلند شود بر دعا حسن باید رسول و حیدر و زهرا شوند گوش تا ذات حق برای تو گوید ثنا حسن آل نبی تمام کریمند و تو شدی مشهور در کرامت و لطف و عطا حسن خلقند میهمان و تویی میزبان خلق ملک وجود آمده مهمان سرا حسن @hosenih روزی که نیست روز تو باشد کدام روز؟ جایی که نیست خاک تو باشد کجا؟ حسن صلح تو کرد روز معاویّه را سیاه صبر تو داد دین خدا را بقا حسن صبر و ثبات و صلح تو گردید از ازل بنیانگذار نهضت کرببلا حسن یک جلوه از فروغ تو ماه است و آفتاب یک صحنه از بقیع تو ارض و سما حسن گرد حریم تو که درش بسته روز و شب صف بسته اند سلسلهء انبیا حسن وهابیان به زائر تو راه بسته‌اند سد می‌کشند دور مزار تو، یا حسن بیچاره‌های کوردل پست، غافلند دارالزیارۀ تو بوَد قلب ما حسن از ماهیان بحر الی ساکنان عرش گریند در غم تو به صبح و مسا حسن ای چشم غیر بر کرمت! با کدام جرم دشنامها شنیده ای از آشنا حسن آن خواست دست بسته برد سوی دشمنت این یک فشرد بر روی پایت عصا حسن این غم کجا برم که به منبر خطیب پست دشنام داد بر پدرت مرتضی حسن این غم کجا برم که ترا یار آشنا گردید مار و کشت به زهر جفا حسن از فرط تیر تا تن و تابوت شد یکی قد حسین مثل کمان شد دوتا حسن دست بریدۀ پسر کوچکت بس است بر دستگیری از همهء ماسوا، حسن @hosenih گر قاسمت به عرصۀ محشر قدم نهد بهر نجات خلق کند اکتفا حسن هر گوشه روز حشر، دراز است سوی تو دست هزار «میثم» بی دست و پا حسن ⏹ به نقل از کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ کانال روضه های مکتوب https://eitaa.com/rozehayemaktoub کانال شعر و متن: https://eitaa.com/rozehayemaktoubb
این حسن کیست که سر تا قدم، او حسن است این چراغی است که در بزم دل انجمن است این کریم بن کریمی است که با دشمن و دوست همه جا کرم و لطف و عطایش سخن است این عزیزی است که پیغمبر اکرم فرمود پسر من، جگر من، ثمر قلب من است این امامی است که با صبر خداوندی خود چون علیّ ابن ابیطالب دشمن شکن است چه به خُلق و چه به خوی و چه به روی و چه به مو حسن است و حسن است و حسن است و حسن است چون زآغاز در او حسن خدا را دیدند از همان روز ولادت حسنش نامیدند رمز عزّ و شرف ماه صیام است حسن رهبر صلح و علمدار قیام است حسن چه به صلح و چه به جنگ و چه به صبر و چه سکوت در همه حال امام است امام است حسن آنچه خواهی زخداوند همه در کف اوست رحمت واسعه و فیض مدام است حسن گر چه در فرش بود تربت او کعبه ی دل به خدایی خدایی عرش مقام است حسن خلقتش سفره ی عام و همگان مهمانش میزبان بر سر این سفره ی عام است حسن به خدای که ودود است و غفور است و رحیم او کریم است کریم است کریم است کریم کانال روضه های مکتوب https://eitaa.com/rozehayemaktoub کانال شعر و متن: https://eitaa.com/rozehayemaktoubb
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ بعد از دو ماه اشک و عزا فابک للحسن خواهی رضای فاطمه را فابک للحسن @hosenih این روضه وا کند گره ی کور را ، اگر دردت شده بدون دوا ، فابک للحسن بازین چه شورش است ؛ تو ای سینه زن بیا همراه سید الشهدا ، فابک للحسن نه گنبدی ، نه صحن و سرایی ، نه زائری ای زائران کرببلا فابک للحسن او گرچه مادری است ؛ ولی بی کسیش هست خیلی شبیه شیر خدا فابک للحسن آید به گوش نالۀ زهرا که می زند در کوچۀ مدینه صدا فابک للحسن جز او برای مادر قامت کمان که بود ؟ در کوچۀ مدینه عصا فابک للحسن مرد حماسه ساز جمل ، مانده بی سپاه در خانه و محله چرا ؟ فابک للحسن باران تیر و مجلس تشییع یک امام هرگز نبود شرط وفا فابک للحسن ... @hosenih در مجلس یزید گمانم سر حسین زد ناله بین طشت طلا فابک للحسن ⏹ به نقل از کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ کانال روضه های مکتوب https://eitaa.com/rozehayemaktoub کانال شعر و متن: https://eitaa.com/rozehayemaktoubb
صلح او نیست کم از نهضت ثاراللّهی در نگاهش کف دستی است زمه تا ماهی اثر صلح و شکوفایی صبرش نگذاشت که بشر افتد در تیره گی و گمراهی به خداییّ خداوند تعالی یک آن نیست در عزم و ثبات قدمش کوتاهی حسن از صلح و حسین ابن علی با جنگش هر دو دادند به ما، درس عدالت خواهی او حسین است حسین ابن علی اوست بلی هر دو را داده خدا سلطنت و آگاهی شیعه از خون حسینیِ و پیام حسنی به سر دوش گرفته تبر بت شکنی یا حسن بر تو و بر صلح و قیام تو سلام به سکوت تو و بر صبر مدام تو سلام تو پیام آور صلحیّ و امامِ صبری به پیام آوری تو به پیام تو سلام هر کلامت شده مُشتی به دهان دشمن به دهان تو درود و به کلامِ تو سلام عادت تو کَرم و مَشی و مرامت احسان به عطا و کرم و مَشی و مرامِ تو سلام مام تو فاطمه، باب تو علی، جد احمد به تو و جدّ و به باب تو، به مام تو سلام «میثم» از مِهر شما مُهر قبولی دارد که زنخلش ثمر مدح شما می بارد کانال روضه های مکتوب https://eitaa.com/rozehayemaktoub کانال شعر و متن: https://eitaa.com/rozehayemaktoubb
ای کرامت به تو تمام، حسن! وی گدای تو خاص و عام، حسن! ای رسول و علی و فاطمه را نام تو خوش ترین کلام، حسن! قبر بی زائر تو کعبهٔ دل حرمت مسجد الحرام، حسن! این عجب نیست گر امام حسین پیش پایت کند قیام، حسن! پای تا فرق حُسن در حُسنی که خدایت نهاده نام، حسن! کعبه با آن جلال می گیرد از مزار تو احترام، حسن! کیستی تو کریم اهل البیت کیستم من تو را غلام، حسن! دوست دارم که در مدینه شبی به مزارت دهم سلام، حسن! زائر روضة البقیعم کن سیدی، سیدی، امام، حسن! با تو بودم کَرَم کن و مگذار بی تو عمرم شود تمام، حسن! خاک ذریهٔ رسولم کن جان زهرا قسم، قبولم کن تو به اجداد خویشتن پدری تو به شخص پیامبر پسری تو عزیز دل سه معصومی تو دو دریای نور را گهری تو ز سر تا به پا امام علی تو ز پا تا به سر پیامبری تو امامی امام صبر و رضا تو ولیِ خدای دادگری تو غریب همیشه در وطنی تو امام شهید در صفری تربت بی چراغ تو گوید کز شه کربلا غریب تری تو بزرگ شباب اهل بهشت تو به پیران راه راهبری به خداوندگار صبر قسم که تو در صبر صاحب ظفری تو جگر پارهٔ رسول خدا تو به زهرا ستارة سحری جگر پاره پاره ات گوید که تو از دست یار خون جگری صبر تو از قیام سخت تر است شاهدم لخته لختة جگر است ای سلام خدا به جان و تنت ای همه حُسن در رخ حَسنت تو سپهر و ستاره زخم دلت تو چراغی و داغ، انجمنت پیکرت همچو شمع سوخته ای آب شد در درون پیرهنت پاره های جگر برون می ریخت با دل پاره پاره از دهنت ماهی بحر بر تو می گرید که غریبی هماره در وطنت جگر اهل بیت می سوزد تا قیامت به یاد سوختنت گه جفا در جواب مهر و وفا گاه دشنام پاسخ سخنت عوض آب، زهر کینه به کام جای گل، ریخت تیر بر بدنت تیرها بر تو گریه می کردند اشکشان بود جاری از کفنت باور هیچ کس نبود نبود که جسارت شود چنین به تنت تیر دشمن به زخم تازهٔ تو گشت شرمنده از جنازهٔ تو ای مه و آفتاب زوّارت ای همه خلق سر به دیوارت جگر سوخته چراغ بقیع چشم ها جای پای زوّارت کاش چون شمع تا سحر می سوخت دل ما در دل شب تارت پدر و مادرم فدایت باد که ز هر کس رسید آزارت زهرخند مغیره می زد زخم همچو شمشیر بر دل زارت به تو می گریم ای غریب وطن که تو را کشت عاقبت یارت جگر پاره پاره ات باشد قصة غصه های بسیارت سوز آن سیلی ای که زهرا خورد بود عمری به ماه رخسارت گل باغ دل علی ، به چه جرم در جگر رفت این همه خارت چشم "میثم" هماره ریزد اشک بر تو و بر دو چشم خونبارت عمر، جان دادن تو بود حسن یار هم دشمن تو بود حسن [ یا حسن مجتبی(ع) ] کانال روضه های مکتوب https://eitaa.com/rozehayemaktoub کانال شعر و متن: https://eitaa.com/rozehayemaktoubb
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ اگرچه گریه نمودم دو ماه با غمتان مرا ببخش نمردم پس از محرمتان لباس مشکی من یادگاری زهراست چگونه دل کنم از آن؟ چگونه از غم تان؟ @hosenih بگیر امانتی ات را خودت نگه دارش که چند وقت دگر می شویم محرمتان برای سال دگر نه برای فاطمیه برای روضه مادر برای ماتمتان دلم بگیر که محکم ترش گره بزنی به لطف فاطمه بر ریشه های پرچم تان هزار شکر که از لطف پنجره فولاد میان حلقه ماتم شدیم هم دمتان @hosenih بیا دوباره بخوان روضه های یابن شبیب که من دوباره بسوزم دوباره با دمتان چه شام ها که زدی سر به گریه ام اما مرا ببخش نمردم به پای مقدمتان ... ⏹ به نقل از کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ کانال روضه های مکتوب https://eitaa.com/rozehayemaktoub کانال شعر و متن: https://eitaa.com/rozehayemaktoubb
🔰فهرست برخی مطالب کانال متن روضه اهل بیت (آرشیو روضه های مکتوب) فهرست متون روضه ائمه و ده شب محرم: https://eitaa.com/rozehayemaktoub/149 فهرست اشعار: ‼️در هر آدرسی اشعار مورد نظر را از همان آدرس و پیام های بعد پیدا کنید. 🔸لیست صوت روضه ده شب محرم: https://eitaa.com/rozehayemaktoubb/29 🔸شعر حضرت عبدالله بن الحسن: https://eitaa.com/rozehayemaktoubb/52 https://eitaa.com/rozehayemaktoubb/106 🔸شعر حضرت قاسم بن الحسن: https://eitaa.com/rozehayemaktoubb/54 🔸شعر حضرت علی اصغر: https://eitaa.com/rozehayemaktoubb/59 🔸شعر حضرت علی اکبر: https://eitaa.com/rozehayemaktoubb/66 https://eitaa.com/rozehayemaktoubb/109 🔸شعر حضرت عباس: https://eitaa.com/rozehayemaktoubb/71 🔸شعر امام حسین: https://eitaa.com/rozehayemaktoubb/80 🔸شعر حضرت رقیه: https://eitaa.com/rozehayemaktoubb/88 🔸شعر شام: https://eitaa.com/rozehayemaktoubb/164 🔸شعر امام مجتبی: https://eitaa.com/rozehayemaktoubb/172 ✅کانال شعر فاطمه زهرا ( سلام الله علیها): @madareshohada ✅کانال روضه های مکتوب @rozehayemaktoub ✅ کانال شعر و متن روضه: @rozehayemaktoubb
🔴حرمله ملعون و راس مقدس قمر بنی هاشم (علیه السلام) در کوفه در کتاب امالی شجری و سبط ابن جوزی و ... آمده است: قاسم بن اصبغ بن نباته نقل می کند وقتی سرهای مقدس سید الشهدا و یارانش را به کوفه آوردند سوارانی را دیدم که حامل سرهای مقدس بودند در این میان مردی را دیدم که بر گردن اسب خود سری را آویزان کرده است به مانند ماه شب چهارده که وقتی اسب سر خود را پایین میاورد سر مقدس به زمین می خورد. پرسیدم این سوار و این سر کیستند؟ پاسخ دادند: این سوار حرمله، و این سر راس مقدس عباس بن علی (علیه السلام) است. مدتی گذشت حرمله را دیدم که چهره اش سیاه شده بود گویا داخل آتش شده است و بیرون کشیده شده است. علت سیاهی چهره را از او پرسیدم. پاسخ داد: به خدا از روزی که سر عباس را آورده ام هر شب در عالم خواب دو ملک می آیند و بازوی من را می گیرند و مرا در آتش می اندازند و چهره ام می سوزد. (1) شیخ صدوق در ثواب الاعمال همین روایت را با اندکی تفاوت نقل کرده است از جمله وقتی از سوار علت تغییر رنگ صورت را می پرسد وی می گوید: «مردی زیبا و با چهره سپید از اصحاب حسین را کشتم که بین دو چشم او اثر سجده بود.» و از جمله از قول راوی نقل می کند که:«گفتم: ای کاش سر را بالاتر می آورد مگر نمی بیند اسب با سر چه می کند».(2) البته در روایت صدوق به نام سوار و صاحب سر اشاره نشده است، اما بلاذری در جمل انساب الاشراف، سبط ابن جوزی در تذکرة الخواص و برخی کتب دیگر به نام سوار و صاحب سر و مقاتل الطالبیین و ینابیع المودة قندوزی به نام صاحب سر یعنی قمر بنی هاشم اشاره کرده اند.(3) آنچه در این میان مورد سوال قرار گرفته این است که در برخی نقل ها در توصیف راس مقدس گفته شده «غلام أمرد» و این توصیف با سن حضرت نمی سازد. در پاسخ به این مساله الدمعة الساکبة آورده است که واژه «غلام» و واژه «أمرد» لزوما در نوجوان بدون محاسن استعمال نمی شود بلکه شواهدی آورده است که این واژه ها در مورد جوانی که در حالت نشاط و قدرت جوانی است نیز به کار می رود.(۴) به هر ترتیب این توصیف یا توجیه لغوی دارد یا می تواند از اشتباه راوی باشد زیرا عمر قمر بنی هاشم در زمان شهادت حدود 34 سال بوده است. پاورقی: موسوعة الامام الحسين(عليه‏السلام) ؛ ج‏7 ؛ ص589 به نقل از الشّجري، الأمالي، 1/ 182- 183/ مثله المحلّي، الحدائق الورديّة، 1/ 127. عن هشام بن الكلبيّ رفعه إلى القاسم بن الأصبغ بن نباتة العرنيّ، قال: لمّا أخذ برأس الحسين عليه السلام وبرؤوس‏ أهل بيته وأصحابه، أقبل‏ الخيل شماطيط معها الرّؤوس، وأقبل رجل من أنضر النّاس لوناً وأحسنهم وجهاً على فرس أدهم، قد علّق في الباب‏ فرسه رأس غلام أمرَد، وكأنّ وجهه قمر ليلة البدر، فإذا هو قد أطال الخيط الّذي فيه الرّأس والفرس يمرح‏، فإذا رفع رأسه لحق الرّأس بجرانه، فإذا طأطأ رأسه صكّ الرّأس الأرض، فسألت عنه، فقيل: هذا حرملة بن الكاهل الأسديّ، وهذا رأس‏ العبّاس‏ بن عليّ عليهما السلام. فمكث بعد ذلك ما شاء اللَّه، ثمّ رأيت حرملة ووجهه أسود كأ نّما أدخل النّار ثمّ أخرج، فقلت له: يا عمّاه! لقد رأيتك في اليوم الّذي جئت برأس العبّاس وإنّك لأنضر العرب وجهاً، فقال: يا ابن أخي؟ ورأيتني، قلت: نعم. قال: فإنِّي واللَّه مذ جئت بذلك الرّأس ما من ليلة آوى فيها إلى فراشي إلّاوملكان يأتياني فيأخذان بضبعي ينتهيان‏ بي إلى نار تأجج فيدفعاني فيها، وأنا أنكص عنها فيسفعني‏ كما ترى. قال‏: وكانت عنده امرأة من بني تيم، فسألتها عن ذلك. فقالت: أما إذا أفشى‏على نفسه فلا يبعد اللَّه غيره، واللَّه ما يوقظني إلّاصياحه كأنّه مجنون. (2) قتلت رجلا من أصحاب الحسين أبيض، بين عينيه أثر السّجود. موسوعة الامام الحسين(عليه‏السلام) ؛ ج‏9 ؛ ص480 به نقل از الصّدوق، ثواب الأعمال،/ 259- 260- عنه: المجلسي، البحار، 45/ 308 (3) موسوعة الامام الحسین (علیه السلام)، ج9، ص479 و صفحات بعد. (4) موسوعة الامام الحسين(عليه‏السلام)، ج‏9، ص: 480 پاورقی 5. ✅کانال روضه های مکتوب https://eitaa.com/rozehayemaktoub ✅ کانال شعر و متن روضه: https://eitaa.com/rozehayemaktoubb