🔰
#احترام به
#شاگرد نوجوان
🌷يكى از علماى وارسته , كلاس درسى داشت و از ميان شاگردانش به نوجوانى بيشتر احترام مـى گـذاشـت .
🍎روزى يكى از شاگردان از آن عالم پرسيد: چرا بى دليل , اين نوجوان را آن همه احترام مى كنيد؟
🌷آن عالم دستور داد چند مرغ آوردند.
👈آن مرغ ها را بين
#شاگردان تقسيم نمود و به هر كدام كاردى داد و گفت : هريك از شما مرغ خود رادر جايى كه كسى نبيند ذبح كند و بياورد.
☺️شاگردان به سرعت به راه افتادند و پس از ساعتى هر يك از آنها, مرغ ذبح كرده خود را نزد
#استاد آورد, اما نوجوان مرغ را زنده آورد.
🌷عالم به او گفت : چرا مرغ را ذبح نكرده اى ؟ او در
#پـاسخ گفت : شما فرموديد مرغ را در جايى ذبح كنيد كه كسى نبيند, من هر جا رفتم ديدم
#خداوند مرا مى بيند.
☺️شاگردان به
#تيزنگرى و توجه عميق آن شاگرد برگزيده پى بردند,او را
#تحسين كردند و دريافتند كه آن
#عالم وارسته چرا آن قدر به او احترام مى گذارد.
مجموعه ورام، ص 235.
https://eitaa.com/dastan_latifeh