عشق‌غیر‌مجاز♡همسرتقلبی‌من♡(رمان‌های بانو فهیمی)♡
🧸♥️🧸♥️🧸♥️🧸♥️🧸♥️🧸 ༊────────୨୧────────༊ #عشق_غیر_مجاز ⛔️ #اثری_از_اعظم
🧸♥️🧸♥️🧸♥️🧸♥️🧸♥️🧸 ༊────────୨୧────────༊ ⛔️ 📝 ༊────────୨୧────────༊ به مهتاب نگاه میکنم که تلفنی اطلاع میدهد شب به خانه شان میرود. کتابم را روی میز پرت میکنم و میپرسم: -مگه قرار نبود پسره دیشب بیاد پس چی شد؟ موبایلش را نگاهی میکند و جواب میدهد: -وقتی دیدن من قرار نیس برم کنسلش کردن؛ الانم مامانم باورش نشد قراره برم خونه! -چرا نگفتی منم همراهت میام؟ شانه ای بالا میدهد: -لزومی نداشت، میفهمن دیگه! متعجب نگاهش میکنم، نمیدانم چه در سرش میگذرد! همین موقع موبایلم زنگ میخورد به اسم خاله نگاه میکنم و با تعجب جواب میدهم: -سلام خاله جون! صدای پر انرژی اش گوشم را پر میکند: -سلام عزیز خاله خوبی قربونت برم؟ -خیلی ممنونم شما خوبین؟ -فدات شم عزیزم، پریا جون تماس گرفتم ازت بپرسم شما برای آخر ماه اوکی ای؟ با عاقد و محضردار هماهنگ کنم؟ میانبر پارت اول رمان 👇 https://eitaa.com/11906399/13996 میانبر پارت 50 رمان 👇 https://eitaa.com/11906399/23547 میانبر پارت 100 رمان 👇 https://eitaa.com/Hamsar_Ostad/28683