eitaa logo
خط سبز
106 دنبال‌کننده
278 عکس
28 ویدیو
2 فایل
گاه نوشت های "محمدرضا اخضریان کاشانی" دانش جوی اندیشه و سیاست و جامعه
مشاهده در ایتا
دانلود
گزارش یک نشست یکشنبه با لطف و دعوت ریاست محترم مرکز پژوهش های مجلس شورای اسلامی به نشستی جهت وضعیت سنجی و ارائه توصیه های کاربردی در خصوص انتخابات مجلس و خبرگان به این مرکز رفتم. چند تن دیگر از اساتید بزرگوار نیز حاضر بودند که نکات ارزشمندی از هریک شنیدم که اگر مرکز محترم پژوهش ها به صلاح دانستند منتشر خواهند کرد. عرض بنده در این نشست ناظر به چند نکته بود که فهرست وار به شرح زیر است : فهم چرایی و چگونگی شرایط کنونی در عرصه انتخابات نیازمند تحلیل و درک سپهر سیاسی و اجتماعی کشور است. شرایطی که می تواند در قالب یک حکمرانی هوشمند، تحلیل دقیقی از شرایط داشته و به تناسب وضعیت، واکنش نشان دهد. از دوران پسامهسا کشور وارد فرایندی جنبشی شده اما حاکمیت تصویر روشنی از این تغییر پارادایمی ندارد و همچنان به سیاق چهل سال گذشته و خارج از چارچوب حکمرانی هوشمندانه به جامعه می نگرد. این شرایط منجر یه بروز چالش های بزرگی (عمدا به جای لفظ "بحران" از واژه "چالش" بهره می گیرم) شده که شامل چالش در مشروعیت، هویت جمعی، مشارکت و کارآمدی نظام شده است که شکاف میان دولت و ملت را –حتی اگر امروز اندک باشد- گسترش می دهد. بخشی از بدنه تحلیلگر نظام با این تصور که می توان با صرفنظر کردن از مشارکت، کارآمدی نظام را در کوتاه مدت ارتقای چشمگیری داد و با خالص سازی فرایند حکمرانی می توان در آینده ای نزدیک (هشت یا حتی چهار ساله) سایر چالش ها را اصلاح و مرتفع نمود و آنگاه مشارکت نیز به شکل چشمگیری افزایش خواهد یافت اصراری بر افزایش مشارکت در انتخابات ندارند. امروز مشارکت گسترده (بالاتر از ۵۵ درصد)، رقیب اصلی برخی از جریانات سیاسی و فکری است لذا انگیزه ای برای شکست یا چالش انتخاباتی ندارند. مشارکت در انتخابات یک فرایند (پروسه) است نه یک پروژه که بتوان با کنتورات دو یا چند ماهه پیمانکاری با کیفیت مدنظر تحویل داد و پایان کار گرفت. برای مشارکت، فرصت چهار ساله و حتی چهل ساله نیاز است. آنچه مردم را به مشارکت دعوت می کند تبلیغات رسانه ای و حتی تایید صلاحیت برخی چهره های سیاسی منتقد و... نیست بلکه مشاهده وضعیت جامعه و تحلیل اثربخشی مشارکت توسط آنان است.   امروز پرسش محوری برای بخش های زیادی از جامعه این است که اساسا چرا باید مشارکت کرد؟ خوب است اگر مرکز پژوهش ها در قالب یک پیمایش مردمی ارزیابی کند که واکنش احتمالی آنان به این مساله که اگر مجلس، اساسا تعطیل شود چه احساسی پیدا می کنند و چه واکنشی نشان می دهند؟  مشارکت در انتخابات مجلس در شهرهای کوچک و بزرگ و روستاها الگوهای متفاوتی دارد که از نگرش عمدتا سیاسی در کلان شهرها تا رقابت های محلی و قومی و طایفه ای در شهرهای کوچک و حتی رقابت های محله ای در روستا ها را شامل می شود. فهم تلقی عمومی از جایگاه نظام در اذهان جامعه را می توان از مشارکت در انتخابات خبرگان که همزمان با انتخابات مجلس است برداشت کرد. شرایطی که به دلایل متعدد از جمله عدم وجود تصویری روشن از جایگاه و کارکرد خبرگان در میان عموم مردم حتی مورد توجه جدی کارگزاران نظام هم نیست.   مجلس امروز یک مجلس عوام است که دغدغه هایی با فاصله زیاد از جامعه از یکسو و با فرایندهای توسعه و پیشرفت کشور از سوی دیگر دارد –در واژه مجلس عوام، توهینی در کار نیست بلکه منظور، مقایسه آن با نظام های دومجلسی است که سنا دغدغه های ملی و توسعه ای داشته و مجلس عوام یا نمایندگان، دغدغه های محلی و خرد دارند-. مخاطب بیانات رهبری و تاکید بر ضرورت برگزاری انتخابات با چهار محور مشارکت قوی، رقابت واقعی، سلامت و امنیت، مسوولان کشور هستند که باید اقدام کنند در حالی که نگاه عملیاتی مجریان و متولیان انتخابات، بر نقش مردم و آن هم از دریچه ایجاد تکالیف شرعی و ملی ویا تبلیغات احساسی متمرکز است. نظام برای انتخابات های پیش رو، نیاز به تعیین هدف واضح عملیاتی دارد. این هدف با پاسخ به این پرسش ها به دست می آید : مردم چرا باید مشارکت کنند؟ دستاورد ملموس آنان از انتخابات چه خواهد بود؟  آیا نظام، علاقه و اراده ای برای مشارکت مردم دارد؟ منظور از مشارکت بالا چند درصد است؟ متوسط مشارکت در انتخابات های گذشته مجلس ۵۵ درصد، بالاترین میزان مشارکت ۷۱ دصد و میزان مشارکت در مجلس کنونی ۴۲.۵ درصد در کشور و ۲۵.۴ درصد در تهران است. نظام، کدام گزینه را مدنظر دارد؟ برای رسیدن به این هدف چه ابزارهایی دارد و چه اقداماتی حاضر است انجام دهد؟ به کانال گاه نوشت های خط سبز بپیوندید. https://eitaa.com/sabzkhat
جور دیگر باید دید. نام‌نویسی حج سال ۱۴۴۵ قمری از امروز با شیوهٔ جدیدی در عربستان شروع شده و برای اولین بار متقاضیان می‌توانند شخصاً یا به‌صورت خانوادگی در سامانهٔ نُسُک ثبت‌نام کنند. در این روش متقاضیان نیازی به مجوز دولت‌ها ندارند و می‌توانند مثل سفرهای تفریحی، بسته‌های زیارتی را انتخاب کنند و هزینهٔ آن را مستقیماً بپردازند. عربستان اعلام کرده متقاضیان همهٔ کشورها می‌توانند در حج امسال ثبت‌نام کنند. پی نوشت: یکسال و نیم پیش، ۱۴ تیر ۱۴۰۱ در یادداشتی بر ضرورت تغییر نگاه به ساختار و فرایند اجرایی حج تاکید کردم. تصمیم اخیر عربستان برای پذیرش زائران حتی اگر با هدف تقدس زدایی از حج و تبدیل آن به یک فرایند گردشگری باشد در عرصه اجرایی قابل تامل است. با توجه به نزدیکی مضمون یادداشت پیشین با این تصمیم عربستان، بازنشر آن خالی از لطف نیست: تصدی گری دولت در بیشتر امور طی سالیان گذشته تجربه ایست که به قیمت کاهش کیفیت و افزایش هزینه کاربران و مشتریان تمام شده است. از صنعت تا کشاورزی و خدمات عمدتا در سازمان های عریض و طویلی گرفتار کارمندانی شده که پول مردم را می گیرند و کارشان را با کمترین رضایتمندی انجام می دهند. سفر به حج و عتبات از جمله همین تصدی گری هایی است که می تواند به تسهیل گری تبدیل و بار سنگین خدمات پرهزینه از دوش مردم برداشته شود. صرفنظر از فرایندهای ضروری سهمیه بندی و انجام توافقات کلان میان دولتها و ابلاغ پیام جمهوری اسلامی به زائران بیت الله الحرام که در بعثه انجام می شود کمترین نیازی به ورود و دخالت سازمان بزرگی چون حج و زیارت در برگزاری این رویداد جهانی نیست. چنانکه سفر به عتبات اساسا نیازی به چنین سازمانی ندارد. سالها و دهه هاست که زیارت مشهد را همچون سایر سفرهای دیگر، موسسات گردشگری و آژانس های مسافرتی سازماندهی می کنند و با تنوعی از کیفیت و قیمت برای مسافران و زائران، خدمات ارائه می دهند. حج و عتبات نیز سفرهایی است که می تواند بدون تصدیگری دولت با هزینه ای کمتر و کیفیتی بهتر و تنوعی از خدمات انجام شود و هم مردم با رضایتمندی بیشتر، هم دولت با تمرکز بیشتر بر اهداف و اولویت هایش سفر را برگزار کنند، چنانکه برای عتبات به شکل محدودی محقق شده است. اکنون حج و عمره در آستانه برگزاری است و تجربه آن دو سالهاست پیش چشم همه است. جور دیگر باید دید. به کانال گاه نوشت های خط سبز بپیوندید. https://eitaa.com/sabzkhat
ناوشکن البرز «ناوشکن البرز» با عبور از تنگه باب‌المندب وارد دریای سرخ شد ناوشکن البرز در قالب ناوگروه ۹۴ نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران با عبور از تنگه باب‌المندب وارد دریای سرخ شد. ناوگروه‌های ارتش از اوایل سال ۸۸ تاکنون مأموریت خود را در آب‌های آزاد برای تأمین امنیت خطوط کشتی‌رانی و مقابله با دزدان دریایی و مأموریت‌های دیگر آغاز کرده‌اند. پی نوشت : این ورود و حضور شاید امروز به چشم نیاید اما ممکن است روزی بیاید که این روز را سرآغاز یک رویداد اثرگذار در تاریخ معاصر بنامند. روزی که جمعی از آن به قدرت نمایی و گروهی به ماجراجویی یاد خواهند کرد.... البته شاید.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
میلاد بانوی دو جهان، حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها و روز زن و بزرگداشت مقام مادر مبارک و خجسته باد.🌹
نظام محاسباتی مقاومت شهید رضی ترور شد. شهید عاروری ترور شد. در عملیات تروریستی در کرمان دهها نفر شهید شدند. اینها اخباری است که این روزها زیاد شنیده شده و قلب همه را آتش می زند و با کنایه های تند و تیز مردم از یکسو و مطالبه انتقام سخت از سوی دیگر روبرو می شود. در دو یادداشتی که حدود سه ماه پیش و دو روز پس از آغاز نبرد حماس و اسراییل و نیز در سی امین روز جنگ نوشتم، بر این نکته تاکید کردم که مهمترین سازوکار رژیم صهیونیستی برای خروج از بحران، یا دستیابی به یک پیروزی ملموس است که جز با ترور فرماندهان مقاومت ممکن نیست یا گسترش جنگ به خارج از مرزهای مناطق اشغالی است که جز با درگیری نظامی با ایران یا حزب الله لبنان یا انصارالله یمن، شدنی نیست. ترور رهبران مقاومت، مهمترین و در آستانه یکصدمین روز جنگ، عملا تنها راهبرد هوشمندانه و ترکیبی برای فرار اسراییل از تداوم شکست در جنگ کنونی و فشار بر جبهه مقاومت برای گسترش جنگ به خارج از مرزهای اشغالی و به دنبال آن برساخت یک جنگ جهانی یا دستکم منطقه ای با مشارکت مستقیم حامیان امریکایی و اروپایی است که تاکنون از ورود نظامی مستقیم به جنگ، طفره رفته اند. روشن است که این راهبرد اسراییلی، بسان تیغی دولبه است که بازی با هر سوی آن مخاطرات جدی دارد: یک لبه آن تداوم صبر راهبردی و پاسخ غیرآشکار به ترورها و تهدیدات است که سرمایه اجتماعی درون کشور و جبهه مقاومت را مخدوش و نظام را با چالش ناتوانی امنیتی در افکار عمومی مواجه می سازد و لبه دیگر آن دادن پاسخ قاطع نظامی به اسراییل است که کشور و منطقه را وارد یک جنگ ناشناخته نموده پایان آن را در کوتاه مدت دشوار می کند. سازوکار گذر از این شرایط، مواجهه هوشمندانه ترکیبی در ابعاد امنیتی، رسانه ای، روان شناختی و مدیریت افکار عمومی است که ضمن تداعی انتقام و تقویت انگاره امنیتی در داخل، جبهه مقاومت را با جنگ فراگیر مواجه نسازد. بی تردید راهبرد اسراییلی ترور سران و فرماندهان مقاومت با هدف تغییر نظام محاسباتی در جبهه مقاومت تمام نشده و تا اتخاذ رویکرد بازدارندگی کارآمد از سوی ایران یا ورود به یک جنگ بزرگ ادامه خواهد یافت، شرایطی که نیازمند بازنگری در راهبردهای امنیتی، رسانه ای و مدیریت افکار عمومی در جبهه مقاومت بویژه داخل کشور است. به کانال گاه نوشت های خط سبز بپیوندید. https://t.me/sabzkhat
لحظات دشوار ساعتها و روزهای پیش رو، دوران سختی برای متولیان نظامی و امنیتی است. از شش جهت تحت فشار سخت برای انتقام سخت از جنایت کرمان اند و فشار سخت یعنی احتمال بالاتر خطای انسانی و تکرار خاطرات تلخ یک ملت. در این لحظات سخت تصمیم و اقدام، برای حافظان امنیت کشور، آرامش و دوراندیشی آرزومندم.
توافق نانوشته ۱) امریکا، دست داشتن آمریکا و اسراییل در ترور کرمان را رد و این اقدام را محکوم کرد. ۲) داعش، مسوولیت ترور کرمان را برعهده گرفت. به نظر می رسد میان ایران و آمریکا توافق نانوشته ای ایجاد شده که از یک جنگ منطقه ای فراگیر دوری کنند. امریکا، اسراییل را از اتهام ترور تبرئه کرد، ایران هم از پذیرش مسوولیت ترور توسط داعش استقبال کرد. این در حالی است که گروه داعشی که مسوولیت ترور را برعهده گرفته از نیروهای نیابتی اسراییل است. از نظر من این نشانگر عقلانیت راهبردی جمهوری اسلامی است، بویژه اگر در ادامه و بزودی شاهد یک انتقام شدید از نیروهای داعش در هر جایی از جهان باشیم.
رئیس‌جمهور : زمان و مکان انتقام را نیروهای مسلح ما تعیین خواهند کرد. فرمانده سپاه: انتقام این شهیدان قبل از شهادت گرفته شده است.
شلختگی از چهارشنبه که عملیات تروریستی کرمان صورت گرفته تاکنون شاهد تنوع حیرت انگیزی از اظهارات مقامات سیاسی و امنیتی و نظامی و ... در سطوح عالی مدیریتی بوده ایم و از اعلام مسوولیت داعش تا نقش مستقیم و غیرمستقیم اسراییل و آمریکا و از انتقام سخت فوری تا انتقام در آینده و حتی در گذشته را شاهد بوده ایم. این همه تنوع در بیانات افراد مختلف در سطوح بالای نظام فقط نشانگر شلختگی ساختاری در تبیین سیاست های نظام حتی در بالاترین سطوح و ناآشنایی با مقدمات و اصول اولیه کنش رسانه ای و مدیریت افکار عمومی است. واقعا چه ضرورتی دارد این همه مسوول، اظهار نظر کنند و موضع بگیرند و وعده های دشوار بدهند؟ وظیفه سخنگویان رسمی در این شرایط چیست؟ آیا جز سخنگویان شورای عالی امنیت ملی، ستادکل نیروهای مسلح و وزارت خارجه نیازی به اعلام مواضع دیگران بر اساس سیاست های کلی نظام و بیانات رهبر انقلاب نیز وجود دارد؟ کاش از این حوادث کمی درس بگیریم.
یک روضه صورتی این روزها از صورتی ها زیاد می شنویم. برای هر چیزی که سرخ نباشد، نسبت صورتی می دهند و گاه با طعن و کنایه رنگش را به باد نقد می گیرند. همین رنگ صورتی یک جلوه دیگر دارد که آشناتر و دلنشین تر است. اگر از هر دختری رنگ محبوبش را بپرسید به ندرت جز صورتی، نام رنگ دیگری را بشنوید. بیشتر دخترکان، صورتی را با باربی می شناسند، با عروسک هایش، لباس هایش، کیف ها و لوازم آرایشش و این اواخر با فیلم پر سرو صدایش. همه ما پدران، دستکم یک لباس یا عروسک یا کیف صورتی برای دختران مان گرفته ایم و از ذوق کردن هایشان ذوق کرده ایم. اما ما از چهارشنبه سرخ کرمان، صورتی را نه با باربی که با رنگ ریحانه می شناسیم؛ ریحانه، عروسک کاپشن صورتی که قلب همه را به آتش کشید. از امروز کاپشن صورتی، به تنهایی یک روضه مکشوف است. از معصومیت چهره تا صدای شیرینی که از او منتشر شده، تا گوشواره. اصلا خود گوشواره یک روضه است که فقط شیعیان حسین می فهمند. از این پس کدام پدری است که می تواند برای دخترش کاپشن صورتی بگیرد و چشمانش اشکبار نشود؟ من با «دختر کاپشن صورتی با گوشواره های قلبی» یک روضه مکشوف خواندم، یک روضه اشکبار. ریحانه امروز مهمان حضرت زهراست. خدا به خانواده اش صبر دهد و دلشان را به محبت زهرا آرام گرداند.
یک خبر بی حاشیه دبیر ستاد امر به معروف: از آبان تا آذر ۱۴۰۲ بیش از ۲۸۵ هزار مورد تذکر لسانی در خیابان ولیعصر (ع) تهران صورت گرفته؛ ۴۰ مورد منجر به تنش شده که ۳۶ مورد آن حل و فصل و برای چهار مورد آن پرونده قضایی تشکیل شده است. پی نوشت : خبر فوق، در ایام سوگواری کرمان، خیلی بی حاشیه و بدون جلب توجه فعالان عرصه اجتماعی منتشر شد. بر اساس اعلام دبیر محترم ستاد امر به معروف، طی حدود یکماه فقط در یک خیابان تهران حدود ۲۸۵ هزار نفر شرایطی داشته اند که نیازمند تذکر بوده است. این در حالی است که می دانیم و می بینیم که شاخص هایی که منجر به تذکر منکراتی شود نسبت به سال گذشته و طبعا سالهای قبل تر درصد بسیار زیادی تغییر و انعطاف داشته و عملا مواردی به تذکر منجر می شود که قواعد شرعی و عرفی به شکل آشکاری شکسته و منهدم شده باشد. این امر بدین معناست که با احتساب میزان تردد در این خیابان و آنهم صرفا در نقاطی که آمران به معروف حضور داشته اند شرایط پوشش شرعی و عرفی دچار یک شکاف آشکار میان ارزشهای رسمی و غیررسمی است. مسأله زمانی نیازمند دقت بیشتری است که مشخص شود تردد های منجر به تذکر، در ساعات اداری و در مقابل افرادی بوده که به محیط های کاری و اداری و آموزشی می روند یا در زمانی بوده که افراد در مراکز تفریحی یا فروشگاهی حضور داشته اند. تحلیل این شرایط برای فهم درست آینده پیش رو و تدوین راهبردها و راهکارهای مواجهه موثر با آن یک ضرورت اجتناب ناپذیر است. چنین روندی، هم با رویکردها هم با روش های کنونی به کمترین دستاوردی نه برای ارتقای وضعیت پوشش مناسب جامعه و نه برای تقویت همدلی و همبستگی اجتماعی و افزایش سرمایه اجتماعی نظام منجر نخواهد شد. به کانال گاه نوشت های خط سبز بپیوندید. https://eitaa.com/sabzkhat
جامعه شناسی نق یکی از عرصه های عمومی جامعه شناسی، پرداختن به چرایی و چگونگی مواجهه جامعه با سایر پدیده هاست. از جمله این مواجهات، تعامل یا تقابل میان دولت و جامعه است که تاثیر خود را بر مشارکت اجتماعی و سیاسی از یکسو و قهر و اعتراض از سوی دیگر نشان می دهد. جامعه ای که در فضای تعاملی با ساختار قدرت زندگی می کند و حرفهایش گوش شنوایی دارد و نهادهای مدنی توانایی انتقال مطالبات و نگرانی ها و اعتراضات را دارند، ادبیات سیاسی جامعه در میان دوگانه حمایت و نقد، سیر می کند و زمانی که راه این تعامل مسدود یا محدود شود، تعامل به تقابل تغییر جهت می دهد و هرچه این تقابل سخت تر باشد مسیر انتقال پیام را دشوارتر و پیچیده تر می سازد.  تاریخ ایران سرشار از متون ادبی است که در قالبی پنهان نگارانه و در پوشش طنز یا گفتگوی حیوانات و... مشکلات زندگی سیاسی و اجتماعی را بیان نموده اند تا از آسیب و آفت مقابله سخت ساختار قدرت در امان باشند. راز روی آوری جامعه به طنز را شاید بتوان در همین سابقه ذهنی و تاریخی جستجو کرد. در چنین شرایطی است که نقد به نق تبدیل و منطق به احساس بدل می شود و گفتگوی میان جامعه و دولت، به کوچه ای بن بست منتهی می شود.  حاصل این وضع، تخلیه احساسات جامعه به شکل واکنش های کلامی و رفتاری و در زمانه ما مواجهه مدنی در بستر مجازی می شود که بخشی از جامعه که شرایط سخت تری را "احساس" می کند با زبانی تند و گزنده کاری می کند یا حرفی می زند که دلش خنک شود و چه بسا در ورای این اظهار یا عمل، اعتقادی نیز نهفته نباشد. در چنین شرایطی فرد خسته از شرایط، خستگی خود را با کنایه و طعن و طنز و حتی توهین به همه آنچه ارزشهای رسمی قدرت محسوب می شود تخلیه می کند. روشن است که واکنش به چنین اقدامی، می تواند یک دوگانه متمایز باشد : برخورد سخت تر و خشن تر یا درک چرایی این اقدام و اصلاح فرایندهای حاکم بر روابط میان دولت و جامعه. روشن است که چنین وضعیتی یک شاخص خوب برای ارزیابی است که نیازمند سعه صدر لازم در حد یک حکمران شایسته است. می توان هرگونه مواجهه تند با نمادهای ارزشی رسمی نظام را دشمنی تلقی و با ابزار حقوقی با آن مقابله کرد یا از آن به عنوان یک مرحله نق زدن اجتماعی تعبیر و در قالب گذشت از سخن لغو، عبور کرد و ناشنیده گرفت و یا با درک دقیق تر از شرایط، نسبت به اصلاح رابطه میان دولت و ملت اقدام کرد و از شکاف میان این دو که نشانگرهایش آشکارا پیش چشم هستند جلوگیری کرد. این روزها اگر شاهدیم که بخشی از جامعه ولو اندک، در مواجهه با قانون حجاب، یا در روشن ترین امر اخلاقی جامعه همچون شهادت دهها نفر از هموطنان در یک اقدام تروریستی، واکنش های نامعمول انجام می دهند هم می توان این رفتارها را به دشمنی یا مزدوری برای دشمن تعبیر کرد، هم می توان به عنوان یک سخن و رفتار لغو نادیده گرفت و از آنها گذر کرد و تنها یک نق اجتماعی در واکنش به نادیده گرفته شدن ها تلقی نمود، هم می توان نشانگری از یک رابطه در حال گسست میان دولت و ملت تلقی کرد که فعلا در نقطه های آغازین قرار داشته و قابل ترمیم است. با این برداشت، نق زدن، یکی از نشانگرهای شکاف ارتباطی میان دولت و ملت است و این، یک حکمران شایسته است که بهترین گزینه را برای مواجهه با جامعه انتخاب خواهد کرد. به کانال گاه نوشت های خط سبز بپیوندید. https://eitaa.com/sabzkhat