eitaa logo
ساحل رمان
8.9هزار دنبال‌کننده
3.1هزار عکس
821 ویدیو
19 فایل
رمان‌های [ نرجس شکوریان‌فرد ] را این‌جا بخوانید✨ . . بعضی لحظه‌ها سخت و کسل‌کننده می‌گذرند :( . یک حرفی نیاز دارم تا این لحظات ناآرام را، آرام‌بخش کنم🌱 . نویسنده‌هایی هستند که خاص لحظات من می‌نویسند♡✍🏻 . . ارتباط با ما: @sahele_roman
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
••🇮🇷 مدفون کنمت دشمن صهیونی با آن خاک که بر گوشه ی پرچم افتاد. SAHELEROMAN |
امشب البته عجیب مورد تاکید است، تو هم فقط فرج و سلامتی مولا رو نیت کن و از طرف شهدای غریب دیروز بهترین صدقه رو‌ بده. 6104337338149907 خیریه زمزم کوثر ولایت
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
| ♥️ • 🪞| . . . « قسمت صدوهشتادوپنجم » «رمان بگذارید خودم باشم» فصل بعد من فکر می‌کردم دایی مثل همیشه که خانهٔ خواهرش را دوست دارد و می‌آید آمده است که دل خواهرش را شاد کند و در ضمن یادآور شود که امام رضا امر کرده دل بانوان را شاد کنید: مادر، همسر و خواهر و دختر را و دایی به طمع ادامهٔ روایت که خدا در روز قیامت او را خوشحال می‌کند، هوای دل ماها را دارد! بعد از همهٔ حرف‌ها و بازگشتن آرامش به خانه، متوجه می‌شوم که نگاه‌ها مثل همیشه نیست، نگاه دایی نه! او بلد است خودش را خونسرد عالم نشان دهد، نگاه مادر و سوده، سوده شاد و مادر کمی نگران! می‌خواهم مثل یک دختر فرهیخته برخورد کنم و کمی خودم را کمتر به تقلا بیندازم که دایی عزم رفتن می‌کند. می‌روند و من می‌روم تا کمی کار آشپزخانه را از روی دوش مامان بردارم! میان جابه‌جایی بشقاب‌ها و در فاصلهٔ بین میز و کمد مامان می‌گوید: - فرشته متوجه شدی داییت برای چی اومده بود؟ سوال عجیبی است، عجیب جواب می‌دهم: - محبت شما همه رو میاره این‌جا! البته دایی به خاطر دلمه اومده بود، کمی هم به خاطر شاد شدن دل شما! چشم‌غره می‌رود و می‌داند که می‌دانم دارم هذیان نمی‌گویم، عین واقعیت را گفتم و می‌گوید: - راستش، یعنی خب اومده بود ببینه که ما اجازه می‌دیم بیان برای خاستگاری یا نه؟ . . . [ برای خوندن هر شب دو قسمت از رمان، کافیه عضو کانال VIP ما بشید! هماهنگی از طریق: @sahele_roman ] ادامه دارد... کپی اکیدا ممنوع!!!!! 🌊 •• SAHELEROMAN | ساحل رمان ...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
••🌙 ✒️... - حدود ۱۸۰ قدشه! - نه ۱۷۵ ته تهش! - لیسانس داره، بهش هم می‌خوره ۲۴ باشه دیگه داوود هم اسمش خوبه! - داره ارشد می‌گیره، ۲۶ ساله، محمد اسمش! مصطفی خندید به حدس و گمان این دو! - آریا توکلیه، ۲۳ سالشه داره ارشد سینما می‌خونه! اینام که دورشن نوجوونائین که چند ساله باهاشن! جواد دستی کوبید به کمر مصطفی و گفت: - این‌جا که مسجد شما نیست! مصطفی شانه بالا انداخت و گفت: - از اهل خونه و خودم که فراری می‌شم و نیاز به تنهایی و یه کس و کار دیگه دارم راه می‌افتم توی همین کوچه پس کوچه‌ها، تا برسم به خونهٔ خدا! دیگه آوارگیمو توی هر مسجدی که روزیم بشه بازسازی می‌کنم می‌زنم بیرون! این مسجد رو هم گاهی میام، آریا هم گاهی حالمو خوب می‌کنن! سوال آریا حواسشان را برد سمت خودش. - فرق نسخه‌های دینی با نسخه‌های دنیایی چیه؟ هرکس داشت جواب می‌داد، جواد و آرشام و مصطفی هم داشتند ذهنی تلاش می‌کردند جواب پیدا کنند که آریا توضیح کامل را داد: _یکی از تفاوتای این دو تا نسخه برای درمان دردهای ما آدما اینه که اگه شما مثلأ آثار آنتی‌بیوتیک و آثاری رو که مصرف اون در بدن ما داره رو ندونید، صِرف مصرف، آنتی‌بیوتیک اثر خودش رو می‌ذاره و کار خودش رو انجام می‌ده. آرشام خندید و زیر لب گفت: _خوبه دارو ماروها نیازی به چند کلاس سواد و علم داشته باشی نداره. دارو رو بخور، چه متخصص باشی، چه عامی، دارو کارکرد یکسانی داره. تازه شدیم گاو! | @SAHELEROMAN
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
|🪶| ببین خب چی کار می‌کنی! •• SAHELEROMAN |
•• پرونده رو دو روز پیش بستیم! روزهای خوشی رو گذروندیم باهاتون و چه استعدادهایی شناسایی شدن!😎 خوشحال میشیم نظرتون رو درمورد این چالش پانزده روزه بدونیم!👐🏻😇 @sahele_roman ••
•• اینم از برگزیدگان [روز نهایی] چالش‌مون!🍓
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
| ♥️ • 🪞| . . . « قسمت صدوهشتادوششم » «رمان بگذارید خودم باشم» صاف می‌ایستم تازه می‌بینم مامان کمی مضطرب است و این اضطرابش یعنی این‌که دوست دارد بیایند برای خاستگاری و از جواب من دلش در تاب‌وتب است! دلم از این حال مادر می‌گیرد و پیش خودم حس می‌کنم که چه دختر منفوری هستم؛ مادرم از طرف من احساس نگرانی دارد. چرا نتوانسته‌ایم طوری باهم باشیم که مایهٔ آرامش و امنیت خاطر هم باشیم؟ لبخندی می‌زنم و می‌‌گویم: - شما دوست داری بیان؟ متعجب می‌شود تمام صورتش از سوال من و می‌پرسد: - من؟ چه می‌دونم؟ زندگی خودته! ظرف‌ها تمام می‌شود و می‌نشینم مقابلش می‌گویم: - زندگی من به شما رابطه داره دیگه. دایی چی گفته؟ اگه شما صلاح می‌دونی بیان خب! و بلند می‌شوم و پناه می‌برم به اتاقم و تازه متوجه می‌شوم که دقیقا الانی که دلم می‌خواهد با کسی حرف بزنم رویم نمی‌شود و دقیقا آن کس‌ها دایی هست و... که خب بیشتر خجالت می‌کشم! . . . [ برای خوندن هر شب دو قسمت از رمان، کافیه عضو کانال VIP ما بشید! هماهنگی از طریق: @sahele_roman ] ادامه دارد... کپی اکیدا ممنوع!!!!! 🌊 •• SAHELEROMAN | ساحل رمان ...
به تعداد کتاب‌هایی که می‌خری، تخفیف بگیر😍 خرید ۱ کتاب: ۱۰ درصد تخفیف خرید ۲ کتاب: ۲۰ درصد تخفیف خرید ۳ کتاب: ۳۰ درصد تخفیف خرید ۴ کتاب: ۴۰ درصد تخفیف خرید ۵ کتاب : ۵۰ درصد تخفیف تازهههه، همراه با خریدت شگفتانه هم بگیر!✌️ •° اطلاع از موجودی و قیمت کتـب: 📪- @sefaresh_namaktab سفارش از طریق: 📚|@ketab98_99 مهلت ثبت سفارش: از میلاد امام حسن علیه‌السلام تا عید فطر✨ •° بفرست برای رفیقت که اونم کتاب مورد علاقه‌ش رو بگیره🥸 👇👇👇👇👇👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2615869456C65e7ea9c67 👆👆👆👆👆👆👆👆
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
••🌙 ✒️... مصطفی لب گزید و سرش را پایین انداخت تا خنده‌اش معلوم نشود اما‌ جواد با آرنج کوبید به پای آرشام و گفت: _ خیلیاشم دخلتو میاره، بدون غصه می‌میری آقای گاو آریا داشت می‌گفت: _ اما نسخه‌های دینی این‌جور نیستن. که آرشام گفت: _هر چی لذت داره از نظر دین حرومه! جواد نگذاشت آرشام ادامه دهد و گفت: _کسی گفته شما لالی؟ آرشام خنده‌اش را رها کرد و گفت: _ نه به جان تو ، باشه بابا آقا مهدوی اثبات کرد که دین می‌گه هر چی لذتش کمه، کوتاه، ضرر می‌زنه، تموم می‌شه رو دین تبلیغ نمی‌کنه، می‌گه لذت ببر عالی. مواظب باشند گاو نباشی. آریا حواسش کمی پرت این دو نفر شد، نگاهی کرد و ادامه داد: _ نسخه‌های دین رو هرچی بیشتر بفهمیم، و داروهاش رو هرچی بیشتر بشناسیم، بیشتر اثر داره. علم و فکر برا تأثیرگذاری رفتارهای دینی مخصوصا تو عبادت نقش بالایی داره. _دین نمی‌خواد گاو باشی. اینو کسی نگفته بود! _ارشام بقیه رو که گفتن من و تو رفتیم دنبالش! _به جون جواد که برام عزیزتر از این مصطفایی مهمه بگن، ولی مهمه چطور بگن، کی‌ بگه! _ البته هر کس به قدر معرفتش، به قدر عقلش، دقتش، اثر کارهاشو می‌بینه. رمضان میاد و می‌ره و بالاخره ما هم، روزه می‌گیریم، قرآن و دعا می‌خونیم و...، اما اگه بدونیم روزه و رمضان، چجوری می‌خواد در ما اثر بذاره، می‌تونیم به پرثمر و پراثرتر بودن روزه تو روح و روانمون، کمک کنیم و استفادهٔ بیشتری از این ماه ببریم. حتی اگه کار خاصی رو هم در اثر این آگاهی‌ها انجام ندیم. همینه که امام سجاد(ع) از خدا می‌خواد که: " و ألهِمنَا مَعرِفَةَ فَضلِهِ؛ خدایا شناخت برتری‌های رمضان را به ما الهام کن" جواد کوبید روی‌پای مصطفی و‌گفت: _ پاشو بریم که این آریاتون ما رو‌شست و‌ چلوند و‌ پهن کرد. | @SAHELEROMAN
در جریان باشید که رمان در خصوصی تموم شد. عروسی آرشام و فرشته خوش گذشت جای شما خالی!😉
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
• ⭕️💯یکی از پر سروصداترین کنسرت‌های جهان!💯⭕️ یعنی ممکنه هنوز اینو نشنیده باشی؟!😳 بابا تو دیگه خیلی از دنیا عقبی!!!! • • جوری که مخاطباش تحت تاثیر قرار گرفتن>>>>>>>🥺💔 SAHELEROMAN | ساحل رمان
•• جدید!⚠️ تا صبح اینو برای همه‌ی مخاطب‌ها و گروه‌هاتون فوروارد کنید؛ شات بگیرید و ادمین رو خبر کنید. به سه نفر هدیه فوق‌العاده تعلق می‌گیره!🎁 ( این‌بار جایزه چیزیه که اگه از دست بدی قطعا حسرت می‌خوری! از ادمین گفتن!👀🤫)
حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
♻️پاسخ ایرانی ساکن آمریکا به حسن آقامیری! @takrang1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا