🙏 الها #كينه اهل ايمان را از دلم بركن
و دلم به خاشعين درگاهت نرم فرما
و با من چنان باش كه با بندگان صالحت هستى
و لباس تقوى را بر قامتم بپوشان
و براى من ياد خوبى در آيندگان
و ذكر پر آوازهاى در بين ديگران قرار ده
و مرا در بين مومنين نخستين در آور
دعای #چهل_هفت
#دعا_چهل_هفت_127
◀️ کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
برنامه ی #نهج_البلاغه_خوانی
#نهج_البلاغه_حكمت_288
ارزش #علم و #عالم
وَ قَالَ (علیه السلام): إِذَا أَرْذَلَ اللَّهُ عَبْداً، حَظَرَ عَلَيْهِ الْعِلْمَ.
حضرت علی که درود خدا بر او باد در #جهل و خوارى فرمودند : هر گاه خدا بخواهد بنده اى را خوار كند، #دانش را از او دور سازد.
🖋کانال انس با صحیفه سجادیه
🆔 @sahife2
◀️ گوهر علم را به نااهلان نمى دهند:
قسمت 1
📜 امام عليه السلام در اين گفتار حكيمانه اشاره به عظمت مقام علم و عالم كرده مى فرمايد: «هرگاه خداوند بندهاى را پست بشمرد علم را از او دريغ مى دارد»؛ (إِذَا أَرْذَلَ اللّهُ عَبْداً حَظَرَ عَلَيْهِ الْعِلْمَ).
«أرْذَلَ» از مادّه «رَذْل» به معنى پست و «حَظَرَ» از ريشه «حَظْر» به معناى منع است. بديهى است خداوند، هم حكيم است و هم عادل، و هرگز كارى برخلاف حكمت و عدالت نخواهد كرد، پست شمردن افراد به يقين براثر گناهان ومعاصى آنهاست و مفهوم اين سخن آن است كه افرادى كه براثر گناه از درگاه خداوند بيرون شوند خداوند بزرگ ترين موهبت را كه موهبت علم است از آنها منع مى كند. امام عليه السلام در اين كلام شريف مى خواهد درس مهم اخلاقى به همگان بدهد كه اگر علاقه اى به علم و دانش و محضر علما و دانشمندان نداشتيد بدانيد اين براثر تاريكى قلب شما و گناهانى است كه مرتكب شده ايد. علم، نور است و هيچ انسانى كه داراى چشم سالم است از نور نمى گريزد، اين خفاش صفت انند كه از نور وحشت دارند و در تاريكى ها به حركت درمى آيند.
در اهميت علم، همين بس كه طبق صريح آيات قرآن مجيد، چيزى كه سبب فضيلت آدم بر فرشتگان شد و مسجود آنها گرديد علم و دانشى بود كه خداوند به آدم براثر استعدادش داد. نيز در اهميت علم همين بس كه خداوند در قرآن مجيد نام دانشمندان را پس از نام خود و فرشتگان آورده مى فرمايد: (شَهِدَ اللهُ أَنَّهُ لاَ إِلَهَ إِلاَّ هُوَ وَالْمَلاَئِكَةُ وَأُوْلُوا الْعِلْمِ). نيز همين فخر براى دانشمندان كافى است كه قرآن درباره وزير سليمان كه توانست در يك چشم برهم زدن تخت ملكه سبا را از يمن به شام بياورد مى گويد: «(قَالَ الَّذِى عِنْدَهُ عِلْمٌ مِّنَ الْكِتَابِ...)؛ كسى كه علم و دانشى از كتاب آسمانى داشت...». همچنين با صراحت مى گويد: عالمان هستند كه به آنچه بر تو (اى پيامبر) نازل شده ايمان مى آورند و آن را حق مى دانند؛ (وَيَرَى الَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ الَّذِى أُنزِلَ إِلَيْکَ مِنْ رَبِّکَ هُوَ الْحَقَّ). سرانجام مقامات والا را ويژه مؤمنان و عالمان معرفى مى كند و مى فرمايد : «(يَرْفَعِ اللهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَالَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ دَرَجَاتٍ)؛ خداوند كسانى را از شما كه ايمان آورده اند و كسانى را كه صاحب علمند درجات رفيعى مى بخشد».
آيات و روايات درباره اهميت و مقام عالم و دانشمند بيش از آن است كه در اين بحث كوتاه بگنجد، شرح آن نياز به كتاب هاى فراوان دارد. بديهى است خداوند اين موهبت عظما را از افراد رذل و پست كه براثر اعمال زشتشان به پستى گراييده اند دريغ خواهد داشت.
ادامه دارد ...
#نهج_البلاغه_حكمت_288
🖋کانال انس با صحیفه سجادیه
🆔 @sahife2
◀️ گوهر علم را به نااهلان نمى دهند:
قسمت 2
📜 اين سخن را با حديثى از امام حسن عسكرى عليه السلام پايان مى دهيم: علّامه مجلسى از آن حضرت نقل مى كند كه مردى از فقهاى شيعه خدمت امام عليه السلام رسيد. اين مرد پيش از اين با بعضى از ناصبين (دشمنان اهل بيت) سخن گفته وآنها را محكوم كرده بود؛ محكوميتى كه به رسوايى شان انجاميد. اين مرد بر امام هادى عليه السلام وارد شد. در صدر مجلس مكان ويژه اى بود كه امام عليه السلام خارج از آن نشسته بود و در حضورش گروهى از علويين و بنى هاشم بودند. امام عليه السلام آن مرد عالم را بالا برد تا آنجا كه در مكان ويژه نشاند و در برابر او نشست. اين كار بر اشراف علويين و بنى هاشم كه در مجلس بودند گران آمد. علويين، امام را بالاتر از آن مى دانستند كه به او عتاب كنند؛ ولى پيرمردى كه در ميان هاشميين (منظور از هاشمى عباسى است) بود، عرض كرد: اى پسر رسول خدا! آيا اين درست است كه يك مرد عامى را بر سادات بنى هاشم اعم از فرزندان ابوطالب و عباس مقدم مى دارى؟ امام عليه السلام فرمود: بپرهيزيد از اينكه مشمول اين آيه باشيد: «(أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ أُوتُوا نَصِيبآ مِّنَ الْكِتَابِ يُدْعَوْنَ إِلَى كِتَابِ اللهِ لِيَحْكُمَ بَيْنَهُمْ ثُمَّ يَتَوَلَّى فَرِيقٌ مِّنْهُمْ وَهُمْ مُّعْرِضُونَ)؛ آيا نديدى كسانى را كه بهره اى از كتاب (آسمانى) داشتند، به سوى كتاب الهى دعوت شدند تا در ميان آنها داورى كند، سپس گروهى از آنان، (با علم و آگاهى،) روى گردان مى شوند، در حالى كه (از قبول حق) اعراض دارند؟». سپس فرمود: آيا راضى هستيد كه قرآن مجيد در ميان ما حَكَم باشد؟ عرض كردند: آرى. فرمود: آيا خدا نمى فرمايد: «(يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا قِيلَ لَكُمْ تَفَسَّحُوا فِى الْمَجَالِسِ فَافْسَحُوا يَفْسَحِ اللهُ لَكُمْ وَإِذَا قِيلَ انشُزُوا فَانشُزُوا يَرْفَعِ اللهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَالَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ دَرَجَاتٍ)؛ اى كسانى كه ايمان آورده ايد! هنگامى كه به شما گفته شود: «مجلس را وسعت بخشيد (و به تازه واردها جا دهيد)»، وسعت بخشيد، خداوند (بهشت را) براى شما وسعت مى بخشد؛ و هنگامى كه گفته شود: «برخيزيد»، برخيزيد؛ اگر چنين كنيد، خدا كسانى را كه ايمان آورده اند وكسانى را كه علم به آنان داده شده درجات عظيمى مى بخشد». بنابراين خدا براى عالم مؤمن راضى نشده مگر اينكه بر مؤمن غير عالم برترى پيدا كند. همانگونه كه مؤمن را بر غير مؤمن برترى داده است. سپس آيات زيادى از قرآن مجيد را درباره برترى عالمان بر غير عالمان تلاوت فرمود و آن مرد عباسى محكوم شد.
#نهج_البلاغه_حكمت_288
🖋کانال انس با صحیفه سجادیه
🆔 @sahife2
❇️ #تفسیر_خوانی قرآن کریم
هر روز یک آیه
تفسیر نور – استاد محسن قرائتی
سوره #بقره
#بقره_174
إِنَّ الَّذِينَ يَكْتُمُونَ مَآ أَنْزَلَ اللَّهُ مِنَ الْكِتَبِ وَيَشْتَرُونَ بِهِ ثَمَناً قَلِيلاً أُوْلَئِكَ مَا يَأْكُلُونَ فِى بُطُونِهِمْ إِلَّا الْنَّارَ وَلَا يُكَلِّمُهُمُ اللَّهُ يَوْمَ الْقِيَمَةِ وَلَا يُزَكِّيهِمْ وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ
كسانى كه آنچه را خداوند از كتاب نازل كرده، كتمان مىكنند و بدان بهایى اندك مىستانند، آنها جز آتش در شكمهاى خود فرو نمىبرند، و خداوند روز قیامت با آنها سخن نمىگوید و پاكشان نمىكند و براى آنها عذاب دردناكى است.
⏺ دنیاگرایى، بزرگترین خطر براى علما و دانشمندان است. «یكتمون، یشترون»
⏺ دین فروشى، به هر قیمتى كه باشد خسارت است، زیرا حقایق و معارف كتب آسمانى ارزشمندتر از همه منافع است. «ثمناً قلیلاً»
⏺ خوردنىهاى حرام، به صورت آتش تجسّم مىیابند. «ما یأكلون... الاّ النار»
⏺ اشیا داراى یك وجهه باطنى و ملكوتى هستند كه در قیامت به آن شكل تجسّم مىیابند. «فى بطونهم الاّ النّار»
⏺ كیفر، باید متناسب با جرم باشد. آنانكه در دنیا راه شنیدن كلام خدا را بر مردم بستهاند، در قیامت از لذّت استماع كلام خدا محروم مىشوند. «لا یكلّمهم اللَّه»
🔗 با نصب نرم افزار زیر با ما در این دوره ی تفسیر خوانی همراه شوید 👇
https://cafebazaar.ir/app/com.ghadeer.tafsirnour
⏺کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
👈با عنایت به به پایان رسیدن #حافظ_خوانی از امروز اشعار زیبا و معنوی مرحوم #فیض_کاشانی تحت عنوان " #فیض_خوانی " را شروع میکنیم:
⏺ فیض نور خداست در دل ما
از دل ماست نور منزل ما
نقل ما نقل حرف شیرینش
یاد آن روی شمع محفل ما
در دل از دوست عقدهٔ مشکل
در کف اوست حلّ مشکل ما
تخم محنت بسینهٔ ما کشت
آنکه مهرش سرشته در گل ما
سالها در جوار او بودیم
سایهٔ دوست بود منزل ما
در محیط فراق افتادیم
نیست پیدا کجاست ساحل ما
مهر بود و وفا که میکشتیم
از چه جور و جفاست حاصل ما
دست و پا بس زدیم بیهوده
داغ دل گشت سعی باطل ما
دل بتیغ فراق شد بسمل
چند خواهد طپید بسمل ما
چونکه خواهد فکند در پایش
سر ما دستمزد قاتل ما
طپش دل زشوق دیدار است
به از این چیست فیض حاصل ما
در سفر تا بکی تپد دل ما
نیست پیداکجاست منزل ما
بوی جان میوزد در این وادی
ساربانا بدار محمل ما
هر کجا میرویم او با ماست
اوست در جان ما و در دل ما
جان چو هاروت و دل چو ماروتست
زاسمان اوفتاده در گل ما
زهرهٔ ماست زهرهٔ دنیا
شهواتست چاه بابل ها
از الم های این چه بابل
نیست واقف درون غافل ما
کچک درد تا بسر نخورد
نرود فیل نفس کاهل ما
#فیض از #نفس خویشتن ما را
نیست ره سوی شیخ کامل ما
#استاد
#فیض_کاشانی_غزل_1
◀️ کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
📔 مجموعه آثار علامه #فیض_کاشانی رحمه الله از بزرگترین علمای امامیه قرن یازدهم هجری و از شاگردان خاص و داماد مرحوم #ملاصدرا 👇
متن كامل 90 عنوان كتاب در 200 جلد، شامل: 40 عنوان از آثار علامه فیض كاشانی در 89 جلد و 18عنوان كتاب مرتبط با آثار مرحوم فیض كاشانی در 79 جلد، طیّ موضوعات: تفسیر و ...
🔊 👈زندگینامه مختصر (تصویری)
◀️ کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
👌ادامه ی
#شرح_صحیفه_سجادیه_انصاریان_دعا_5
#دعا_پنجم_1
تبیین لینک زیر
https://eitaa.com/sahife2/40226
#شگفتی_حیوانات (در 28 قسمت زیبا)
دعای #پنجم
◀️کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
#شرح_صحیفه_سجادیه_انصاریان_دعا_5
#دعا_پنجم_1
#عجايب_عظمت_حق 28
#عظمت_آفرینش
#عجايب_حيات
#شگفتی_حیوانات 1
🔴 به حقيقت كه انسان با تمام نيروى عقل و دانشش در برابر عناصر جهان، به خصوص عناصرى كه از حيات برخوردارند غرق در تعجّب و حيرت است.
نمىداند چه رشته علمى را انتخاب كند، نمىداند قدرت و قوّت تحقيقش را در چه حقيقتى متمركز كند؟ نمىداند به چه وسيله آثارى كه از عناصر بروز مىكند به شماره آورد.
همان تحيّر و اعجابى كه در جهان فضا و كواكب و جهان نباتات بر آدمى چيره مىشود، چندين برابر آن در جهان حيوانات به آدمى دست مىدهد.
اين كه مىگوييم چندين برابر آن، به خاطر آن است كه خورشيد با آن همه عظمت فاقد عنصر حيات و حسّ و اراده است، اما در جهان حيوان عنصر ناشناخته حيات با همه پيچيدگى و ابهامش و با تشكيلات وسيع و عظيمش بر ساير عجايب عالم مادّه افزون گرديده است.
در جهان حيوان، تشكيلات وسيع موجودات ذرّه بينى چون: ويروسها و باكترىها و ساير موجودات ذرهّ بينى يا ميكربها، گروههاى گوناگون آنها، آثار مختلف حياتى آنها، نقش يكايك اصناف آنها در سازمان اين عالم خاصّه در وضع حالات بشرى، ميكربهاى موجد امراض، ميكربهاى زحمتكش و خدمتگزار، حشرات ريز، سازمان حياتى آنها، قدرت احساس آنها، كيفيت توالد و تناسل گوناگون سراسر جانداران، تخم گذارى، تلقيح يا تركيب تخم نر و ماده، حمل، تقسيم، اسرار اسپرماتوزييد يا تخم نر، اسرار اوول يا تخم ماده، تشكيلات كرموزونها، ژنها، اسرار سلّول حيوانى يا حيوان تك سلّولى، شگفتىهاى درون سلّول، اصناف حيوانات، خزندگان، پرندگان، پستانداران، حيوانات آبى، چهار پايان، سازمان و ساختمان يكايك آنها، نظامات زندگى آنها، عواطف و احساسات آنها، و ميليارد ميليارد موضوع ديگر، كه هر يك از اينها رشتهاى است طولانى و بس پر پيچ و خم كه علوم گوناگون با همه ضعف علمى بشر به بيان اسرار و نظامات اين موجودات و سازمانهاى آنها پرداختهاند.
ويروسها چندين ميليون بار از يك مور ضعيف كوچكترند. شگفت آن كه با اين حقارت جسمى از تمام تشكيلات وسيع يك موجود زنده برخوردارند! يعنى داراى وسايل حسّ و حركت، جهازات تغذيه، دستگاه كامل گوارش، سلسله اعصاب و حواس يا وسايل ارتباطى با جهان خارج و داخل، ابزار و تشكيلات توليد مثل، وسايل تأمين بدل ما يتحلّل، جهازات تنفسى، قدرت تطبيق با محيط، قابليت تأثر و عكس العمل در مقابل عوامل خارجى، جهازات رشد و نما و ... مىباشند.
اين همه جهازات و وسايل حياتى و خواص و نيروهاى گوناگون را در يك جاندارى كه حتى زير دستگاههاى ميكروسكوپ الكترونيك بدون استفاده از اشعه و رنگ كردن اين موجودات مشاهده نمىشوند و حداكثر اندازه يك ويروس از يكصدم مو تجاوز نمىكند، كدام قدرت گنجانيده است؟!
👈 ادامه دارد ...
تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج4، ص: 206
👌 دعای #پنجم
◀️کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
#شرح_صحیفه_سجادیه_انصاریان_دعا_5
#دعا_پنجم_1
#عجايب_عظمت_حق 28
#عظمت_آفرینش
#عجايب_حيات
#شگفتی_حیوانات 2
🔴 تحقيقات دانشمندان درباره حيوانات
در ميان حيوانات ملاحظه مىشود بر اثر حكمتها و اسرارى، برخى از موجودات مثلًا فاقد چشمند و تمام حوايج خود را با وسايل مجهّز ديگرى كه در اختيار دارند انجام مىدهند. و برخى ديگر به جاى دو چشم، چشمهاى گوناگون، و يا وسايل حسّى ديگر بسيار قوى دارند.
طبق تحقيق برخى از دانشمندان حشره شناس، اكثر حشرات داراى سه چشم يك سطحى و دو چشم چندين سطحى كه در حقيقت چندين چشم محسوبند مىباشند.
حشره «ليپريا» داراى دوازده چشم و مورچهها بر حسب اختلاف نوع مورچه داراى دويست چشم الى 400 چشم مىباشند! حشرهاى كه شبيه به خفّاش است و آفت پنبه مىباشد و به نام «اسفنكس كونفولى» موسوم است داراى 27 هزار چشم مىباشد.
👈 ادامه دارد ...
تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج4، ص: 206
👌 دعای #پنجم
◀️کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
#شرح_صحیفه_سجادیه_انصاریان_دعا_5
#دعا_پنجم_1
#عجايب_عظمت_حق 28
#عظمت_آفرینش
#عجايب_حيات
#شگفتی_حیوانات 3
🔴 حيوانات در كلام #مترلينگ
مترلينگ كه تحقيقات و نوشتههايش درباب برخى از حشرات معروف است، درباره زنبور عسل مىنويسد:
«زنبورهاى عسل اضافه بر چشمهايى كه هر يك داراى شش تا هفت هزار سطح مىباشند سه چشم ديگر در پيشانى آنهاست كه به شكل قبّهها و دايرههاى خوش تركيبى است و ما از كيفيت انعكاس اشيا در آنها اطلاعى نداريم.
لانهاى كه عنكبوت براى زندگى خود و دام صيد حشرات درست مىكند، از نخستين زمان تاكنون به يك منوال است و هر تارى از تارهاى لانه عنكبوت كه از قنات مخصوصى از زير دل اين حشره بيرون مىشود اگر چهار ميليارد از آنها با هم تابيده شوند ضخامت آن به مقدار موى سر ما خواهد بود. اين حشره با يك حوصله و دقتى از چنين آجر و سنگ ظريفى، ساختمان بنا مىكند.
تمايلات غريزى در حيوانات با تمرين و تكرار تقويت نمىشوند، اولين لانه عنكبوت با آخرين لانه او به يك شكل است. به تعليمات مادر نيز ضرور نيست.
بچه مرغابى را دور از نوع او بزرگ كردند، چون اولين بار او را به نهرى انداختند به شنا پرداخت و ناگهان از توله سگى كه اولين بار آن را مىديد به همان روش نوع خود ترسيد و زير آب رفت، مسافتى زير آب طى كرد تا خود را از خطر توله سگ دور ساخت.
در باب فعاليتها و زندگى پر اعجاب و اسرار حيوانات مختلف مطالعات گوناگونى انجام گرفت و كتابها درباره شگفتىهاى جهان حيوانات نگاشته شد.
مثلًا درباب اسرار حيات و زندگى مورچه، «مترلينگ» احتمال مىدهد كه: دو شاخك مورچه به منزله آنتن راديو و هوا سنج در مورچه و نيز وسيله تفهّم و تفهيم و ارتباطات با همنوعان باشد.
درباره شامّه عجيب مورچهها كه در فاصله بسيار زيادى بوى اشيايى كه ما بوى آنها را درك نمىكنيم- مانند قند- و آنها درك مىكنند داستانها گفتهاند، حتى گفته شده: مورها، خودى و بيگانه را از راه شامّه تشخيص مىدهند!
انبار زدن خواروبار مورها تماشايى است. دانهها را در انبارهايى ذخيره مىكنند كه فاسد يا سبز نشود و غلّات قابل فساد و مساعد سبز شدن را به خوبى شناخته آنها را دو نيم و سه نيم مىكنند. برخى از غلّات را در نقطهاى مىگذارند تا سبز شود و مواد نشاستهاى آن به مواد قندى مبدّل گردد، سپس جوانهها را قطع و دانهها را خشك مىكنند.
بر روى دانهها اعمال ديگرى انجام مىدهند كه از فساد آنها جلوگيرى مىشود اما بر ما معلوم نيست، فقط از اين جا به راز اين كار واقف مىشويم كه اگر آنها را از لانه بيرون كنيم پس از چندى دانههاشان فاسد مىشود.
مورچگان به اصول دامپرورى نيز آشنا هستند! حشرات كوچكى را مانند «شته» كه يك نوع ماده قندى از آنها ترشّح مىشود نگاهدارى مىكنند و حتى آنها را به چرا برده و باز مىگردانند.
👈 ادامه دارد ...
تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج4، ص: 206
👌 دعای #پنجم
◀️کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
#شرح_صحیفه_سجادیه_انصاریان_دعا_5
#دعا_پنجم_1
#عجايب_عظمت_حق 28
#عظمت_آفرینش
#عجايب_حيات
#شگفتی_حیوانات 4
🔴 عجايبى ديگر از حيوانات
حيوانات داراى غريزه حبّ ذات هستند و به زندگى خود علاقمندند و حداكثر كوشش را براى حفظ حيات خود به كار مىبرند. در محلّى كه احساس خطر مىكنند نمىروند و در صورتى كه گرفتار خطرى شدند با تمام قوا مىكوشند كه خود را نجات دهند. آنها داراى غريزه جنسى هستند، توالد و تناسل مىكنند، در درون همان جثه كوچك خود دستگاه هاضمه و جاذبه و دافعه دارند.
در برخى حيوانات زندگى اجتماعى و تعاون همگانى عجيبى ديده مىشود كه حقّاً قابل توجه و شايان تعمّق است.
يكى از نويسندگان معروف مىنويسد:
يكى از روزها كه در فيليپين به سر مىبردم، نزديك سقف كج و كوتاهى ايستاده بودم. ناگاه چشمم به مور درشت سرخ رنگى افتاد كه به لبه سقف نزديك مىشد.
برگهاى درختى كه نزديك بنا روييده بود در چند سانتى مترى مور مىجنبيد. او مىكوشيد به يكى از اين برگها بچسبد. براى اين منظور به پاهاى عقب تكيه كرد و بى ترس و بيم، جسمش را در فضا رها كرد و به تقلّا پرداخت.
طولى نكشيد كه نسيم ملايمى وزيد و برگى از درخت را به طرف مور رانده به طورى كه توانست پاهاى جلو را به آن بند كند، اما برخلاف انتظار روى برگ نپريد، بلكه بى حركت اندامش را چون پلى ميان برگ و لبه سقف كشيد. در يك چشم بهم زدن دهها مورچه كه روى سقف مىپلكيدند به اين پل روى آوردند و يكايك از روى جسم كشيده مور عبور كردند و از سقف به درخت رسيدند. وقتى كه آخرين مور گذشت، پاهاى عقب را از سقف جدا كرد و روى برگ پريد و قافله موران در ميان برگهاى سبز به راه افتادند.
👈 ادامه دارد ...
تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج4، ص: 206
👌 دعای #پنجم
◀️کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
#شرح_صحیفه_سجادیه_انصاریان_دعا_5
#دعا_پنجم_1
#عجايب_عظمت_حق 28
#عظمت_آفرینش
#عجايب_حيات
#شگفتی_حیوانات 5
🔴 كلام رابرت رافيل در عجايب زندگى حيوانات
مجلّه «ريدرز دايجست» در مورد عجايب زندگى حيوانات مىنويسد: رابرت رافيل ماكدونالد مىگويد:
روزى در ارتفاعات سانتاكروز كاليفرنيا راه پيمايى مىكرديم. به علفزار وسيعى رسيديم كه گلهاى آهو در آن مىچريدند. ناگهان ديدم كه گله پراكنده شد و سرها از بيم لرزيد. به طرفى كه آهوها نگاه مىكردند چشم دوختم. دو گربه وحشى بزرگ را در گوشهاى دور دست مشاهده كردم، خيال كردم همين الآن گله از ترس پا به فرار مىگذارد. مسلّماً نرهاى بزرگ مىتوانستند خود را نجات دهند اما اين كار به قيمت نابودى بقيه گله به دست گربههاى وحشى تمام مىشد. برخلاف انتظار هيچ نرى پا به فرار نگذاشت و گله به مانور دفاعى عجيبى دست زد كه به راستى مايه شگفتى بود:
هفت آهوى نر بزرگ به شكل عدد هفت «7» صف كشيدند و در همين اثنا نرهاى كوچك به طرف آهوهاى كوچكتر روى آوردند و آنها را به ميان اين شكل «7» رم دادند و خودشان در بالا جا گرفتند. گله به تودهاى قوى و متراكم تبديل شد كه دورش را نرهاى بزرگ احاطه كرده بودند و اين همه در برابر گربههاى وحشى جبهه گرفتند و آنگاه بر فرمانى كه از طرف بزرگترشان صادر شد به يكباره سوى گربهها يورش بودند.
برخورد پاهايشان با زمين، سر و صداى وحشتناكى ايجاد كرد. گربهها كه از اين وضع دستخوش حيرت و خوف شده بودند ماندن را صلاح ندانستند و پا به فرار گذاشتند. آن توده سهمگين آهوان با تركتازى عجيب خود گربهها را تا نقطه دورى تعقيب كردند و پس از آن پراكنده شدند و با خيال جمع به چرا پرداختند.
اين مسائل بهتانگيز كه ما در جهان حيوانات مشاهده مىكنيم و هزاران نمونه ديگر، ما را بىاختيار به تكرار سخن ابا عبداللّه الحسين عليه السلام وا مىدارد كه مىفرمايد:
عَمِيَتْ عَيْنٌ لاتَراك
خداوندا، كور است چشمى كه تو را نبيند.
جاندارنى كه آنان را فاقد عقل و هوش مىدانيم، حيواناتى كه از ديدگاه ما موجوداتى حقير و كوچكند، هر يك عالمى دارند كه بشر دانشمند بايستى سالها بررسى و دقت كند تا به گوشهاى از عالم اسرارآميز آنان واقف گردد و در پرتو آن به عظمت پروردگار خود پى برد.
👈 ادامه دارد ...
تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج4، ص: 206
👌 دعای #پنجم
◀️کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
#شرح_صحیفه_سجادیه_انصاریان_دعا_5
#دعا_پنجم_1
#عجايب_عظمت_حق 28
#عظمت_آفرینش
#عجايب_حيات
#شگفتی_حیوانات 6
🔴 مار زنگى در مطالعات جانورشناسى
يكى از جانورشناسان، مار زنگى را مورد مطالعه قرار داد و با كمال تعجّب ديد كه اين جانور در تاريكى، موش را كه بهترين طعمه اوست به آسانى شكار مىكند. تصور كرد ديدگان مار زنگى خلقت خاصى دارد كه در تاريكى به خوبى مىبيند، لذا چشمهاى مار را بست. اين بار نيز به آسانى مار زنگى طعمه خود را شكار كرد. بار دوم شنوايى و مرتبه سوم حسّ بويايى حيوان را از كار انداخت و هر دفعه مار زنگى در تاريكى به شكار موش موفق شد. پس ثابت گرديد كه مار زنگى از حسّ بويايى و شنوايى و بينايى براى شكار خود استفاده نمىكند.
كنجكاوى پرفسور بولون ادامه يافت و بالأخره متوجه شد كه در دو طرف سر مار زنگى بين چشمها و منخرينش دو فرورفتگى وجود دارد كه سلّولهاى اطراف آن گرماگير است! و اين سلّولها كه در هر سانتى متر مربع 150000 عدد است قادرند گرماى طمعه را در هر نقطهاى باشد به مغز حيوان گزارش دهند. با توجه به اين كه در هر سانتى متر مربع دست انسان فقط سه عدد سلول گرماگير وجود دارد، مىتوان به اهميت عجيب دستگاه گرماگيرى مار زنگى پى برد!
ماهى در كلام امام صادق عليه السلام
امام صادق عليه السلام به #مفضّل فرمود:
«ببين ماهى چگونه بايد در آب زندگى كند، پا ندارد و چون مانند حيوانات خشكى نمىتواند نفس بكشد شش نيز ندارد. به جاى دو پا دو بالهاى محكم در پهلوهاى خود دارد كه مانند پاروهاى قايق رانان در موقع شنا كردن به آب مىزنند.
بدنش را فَلسهاى محكم مانند زره پوشانيده تا از آسيب محفوظ بماند. و چون بينايى چشمانش ضعيف است خداوند شامّه قوى به آن عطا فرموده كه بوى طعمه خود را از دور استشمام مىكند. و از دهان آن به طرف گوشها سوراخهايى است كه آبى را كه مىبلعد از آنها خارج مىكند و اين كار در ماهى به منزله نفس كشيدن است!»
👈 ادامه دارد ...
تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج4، ص: 206
👌 دعای #پنجم
◀️کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
من به شما عزیزان توصیه میکنم که با صحیفهی سجادیه انس بگیرید،
دعای #پنجم صحیفهی سجادیه را مکرر در مکرر بخوانید.
این دعای پنجم صحیفهی سجادیه مال ماست.
#مقام_معظم_رهبری
◀️ کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
برنامه ی #نهج_البلاغه_خوانی
#نهج_البلاغه_حكمت_289
ویژگیهای الگوی شایسته ( 11 ویژگی)
وَ قَالَ (علیه السلام): كَانَ لِي فِيمَا مَضَى أَخٌ فِي اللَّهِ وَ كَانَ [يُعَظِّمُهُ] يُعْظِمُهُ فِي عَيْنِي ...
حضرت علی که درود خدا بر او باد در الگوى كامل انسانيّت فرمودند : در گذشته برادرى دينى داشتم كه در چشم من بزرگ مقدار بود ...
👈متن کامل روایت در ادامه ....
🖋کانال انس با صحیفه سجادیه
🆔 @sahife2
#نهج_البلاغه_حكمت_289
ویژگیهای الگوی شایسته ( 11 ویژگی)
وَ قَالَ (علیه السلام): كَانَ لِي فِيمَا مَضَى أَخٌ فِي اللَّهِ، وَ كَانَ [يُعَظِّمُهُ] يُعْظِمُهُ فِي عَيْنِي صِغَرُ الدُّنْيَا فِي عَيْنِهِ، وَ كَانَ خَارِجاً مِنْ سُلْطَانِ بَطْنِهِ، فَلَا يَشْتَهِي مَا لَا يَجِدُ وَ لَا يُكْثِرُ إِذَا وَجَدَ، وَ كَانَ أَكْثَرَ دَهْرِهِ صَامِتاً، فَإِنْ قَالَ بَذَّ الْقَائِلِينَ وَ نَقَعَ غَلِيلَ السَّائِلِينَ، وَ كَانَ ضَعِيفاً مُسْتَضْعَفاً، فَإِنْ جَاءَ الْجِدُّ فَهُوَ لَيْثُ غَابٍ وَ صِلُّ وَادٍ، لَا يُدْلِي بِحُجَّةٍ حَتَّى يَأْتِيَ قَاضِياً، وَ كَانَ لَا يَلُومُ أَحَداً عَلَى مَا يَجِدُ الْعُذْرَ فِي مِثْلِهِ حَتَّى يَسْمَعَ اعْتِذَارَهُ، وَ كَانَ لَا يَشْكُو وَجَعاً إِلَّا عِنْدَ بُرْئِهِ، وَ كَانَ يَقُولُ مَا يَفْعَلُ وَ لَا يَقُولُ مَا لَا يَفْعَلُ، وَ كَانَ إِذَا غُلِبَ عَلَى الْكَلَامِ لَمْ يُغْلَبْ عَلَى السُّكُوتِ، وَ كَانَ عَلَى مَا يَسْمَعُ أَحْرَصَ مِنْهُ عَلَى أَنْ يَتَكَلَّمَ، وَ كَانَ إِذَا بَدَهَهُ أَمْرَانِ يَنْظُرُ أَيُّهُمَا أَقْرَبُ إِلَى الْهَوَى، [فَخَالَفَهُ] فَيُخَالِفُهُ. فَعَلَيْكُمْ بِهَذِهِ الْخَلَائِقِ فَالْزَمُوهَا وَ تَنَافَسُوا فِيهَا، فَإِنْ لَمْ تَسْتَطِيعُوهَا، فَاعْلَمُوا أَنَّ أَخْذَ الْقَلِيلِ خَيْرٌ مِنْ تَرْكِ الْكَثِير.
حضرت علی که درود خدا بر او باد در الگوى كامل انسانيّت فرمودند : در گذشته برادرى دينى داشتم كه در چشم من بزرگ مقدار بود چون دنياى حرام در چشم او بى ارزش مى نمود، و از شكم بارگى دور بود، پس آنچه را نمى يافت آرزو نمى كرد، و آنچه را مى يافت زياده روى نداشت.
در بيشتر عمرش ساكت بود، امّا گاهى كه لب به سخن مى گشود بر ديگر سخنوران برترى داشت، و تشنگى پرسش كنندگان را فرو مى نشاند.
به ظاهر ناتوان و مستضعف مى نمود، امّا در برخورد جدّى چونان شير پيشه مى خروشيد، يا چون مار بيابانى به حركت در مى آمد.
تا پيش قاضى نمى رفت دليلى مطرح نمى كرد، و كسى را كه عذرى داشت سرزنش نمى كرد، تا آن كه عذر او را مى شنيد، از درد شكوه نمى كرد، مگر پس از تندرستى و بهبودى، آنچه عمل مى كرد مى گفت، و بدانچه عمل نمى كرد چيزى نمى گفت، اگر در سخن گفتن بر او پيشى مى گرفتند در سكوت مغلوب نمى گرديد. و بر شنيدن بيشتر از سخن گفتن حريص بود.
اگر بر سر دو راهى دو كار قرار مى گرفت، مى انديشيد كه كدام يك با خواسته نفس نزديك تر است با آن مخالفت مى كرد.
پس بر شما باد روى آوردن به اينگونه از ارزش هاى اخلاقى، و با يكديگر در كسب آنها رقابت كنيد، و اگر نتوانستيد، بدانيد كه به دست آوردن برخى از آن ارزش هاى اخلاقى بهتر از رها كردن همه است.
👈 برخى گفته اند آن شخص #ابوذر غفارى يا عثمان بن مظعون بود.
🖋کانال انس با صحیفه سجادیه
🆔 @sahife2
◀️ برادرى با تمام صفات انسانى:
11 صفت
قسمت 1
📜 در اين گفتار نورانى امام عليه السلام، سخن از برادرى است كه داراى يازده صفت برجسته از فضايل مهم انسانى است؛ فضائلى كه در قرآن مجيد و روايات اسلامى با اهميت فراوان ذكر شده است. در اينكه آيا اين برادر دينى يك شخص معين خارجى بوده و يا ازقبيل تمثيل است مختلف سخن گفته اند. گروهى از شارحان نهج البلاغه معتقدند كلام امام عليه السلام اشاره به شخص خاصى است؛ اما در اينكه اين شخص چه كسى بوده اختلاف نظر دارند. بعضى او را ابوذر غفارى و برخى عثمان بن مظعون، عدّه اى مقداد و گروهى حتى رسول خدا پيغمبر گرامى اسلام صلي اله عليه وآله ذكر كرده اند. جمعى ديگر معتقدند اين بيان ازقبيل تمثيل است. امام عليه السلام براى اينكه الگو واسوه اى جهت شناخت انسان هاى بافضيلت و والا مقام ارائه دهد، شخصى را فرض كرده كه واجد اين صفات عالى است. و قرائنى در كار است كه نظر دوم را تأييد مى كند كه بعدآ به آن اشاره مى كنيم. ولى هركدام از اين دو نظر واقعيت داشته باشد، در اهميت گفتار حكيمانه مزبور تفاوتى ندارد و انسانى بافضيلت و واقعى در اين كلام ترسيم شده است تا طالبان فضيلت و پويندگان راه قربِ پروردگار از او سرمشق بگيرند.
* نخست مى فرمايد: «در گذشته برادرى الهى و دينى داشتم (كه وصفش چنين بود)»؛ (كَانَ لِي فِيمَا مَضَى أَخٌ فِي اللَّهِ). آنگاه امام عليه السلام يازده صفت بسيار ممتاز درباره اين برادر دينى الهى بيان مى كند: نخست مى فرمايد: «آنچه او را در نظرم بزرگ جلوه مى داد كوچكى دنيا در نظر او بود»؛ (وَكَانَ يُعْظِمُهُ فِي عَيْنِي صِغَرُ الدُّنْيَا فِي عَيْنِهِ). اين مسئله اى مهم است كه دنيا در نظر انسان كوچك باشد و خداوند، بزرگ. اين كوچكى سبب مى شود كه براى رسيدن به مال و مقام و ثروت و شهوت به سراغ گناه نرود و براى رسيدن به آن زياد دست و پا نزند. حرص و طمع وحسادت و صفاتى از اين قبيل را كه زاييده حب دنياست از خود دور سازد.
امام عليه السلام در خطبه «همام» درباره صفات پرهيزكاران نيز به همين معنا با عبارت زيباى ديگرى اشاره كرده مى فرمايد: «عَظُمَ الْخَالِقُ فِي أَنْفُسِهِمْ فَصَغُرَ مَا دُونَهُ فِي أَعْيُنِهِمْ؛ خداوند، با عظمت در نظر آنها جلوه كرده ازاين رو ماسِوَى الله در نظر آنها كوچك است». در #نهج_البلاغه_حكمت_129 باز همين معنا به تعبير ديگرى آمده است، مى فرمايد: «عِظَمُ الْخَالِقِ عِنْدَکَ يُصَغِّرُ الْمَخْلُوقَ فِي عَيْنِکَ؛ بزرگى خالق نزد تو، مخلوق را در چشمت كوچك مى كند». تا انسان به اين مقام نرسد پيوسته دين و ايمان او در خطر است. در تعبير ديگرى از امام سجاد عليه السلام مى خوانيم كه از آن حضرت پرسيدند : والامقامترين انسانها كيست؟ (مَنْ أَعْظَمُ النَّاسِ خَطَراً) امام عليه السلام در پاسخ فرمود: «كسى كه دنيا را براى خود بزرگ نشمرد»؛ (مَنْ لَمْ يَرَ لِلدُّنْيَا خَطَراً لِنَفْسِهِ).
ادامه دارد ...
#نهج_البلاغه_حكمت_289
🖋کانال انس با صحیفه سجادیه
🆔 @sahife2