eitaa logo
انس با صحیفه سجادیه
5هزار دنبال‌کننده
16.8هزار عکس
2.5هزار ویدیو
1.7هزار فایل
من به شما عزیزان توصیه میکنم با صحیفه سجادیه انس بگیرید! کتاب بسیار عظیمی است! پراز نغمه های معنوی است! مقام معظم رهبری Sahifeh Sajjadieh در اینستاگرام https://www.instagram.com/sahife2/ ادمین کانال @yas2463
مشاهده در ایتا
دانلود
6 6 6 ✳️ داستان ابوسعيد بقّال در زندان حجاج‏ «ابوسعيد بقّال حكايت كند كه من و ابراهيم تيمى در حبس حجّاج بوديم. يك شب به وقت نماز مغرب با هم سخن مى‏گفتيم كه شخصى را درآوردند. گفتم: يا عَبْدَاللَّهِ ما قَضِيَّتُكَ؟ از حال او و سبب حبس او سؤال كرديم، گفت: هيچ موجب ديگر نمى‏دانم الّا آن كه رئيس محل از من بدينگونه سعايت كرده كه او نماز بسيار مى‏خواند و روزه بسيار مى‏گيرد، همانا كه مذهب خوارج دارد. بدين تهمت مرا گرفته و محبوس كرده‏اند؛ به خدا قسم اين مذهبى است كه هرگز نپسنديده‏ام و هواى آن بر دل من نگذشته است و دوست نداشته‏ام آن مذهب را و اهل آن مذهب را. بعد از آن گفت: بفرماييد تا مرا آب وضو دهند. التماس كرديم تا به جهت او آب وضو آوردند، وضو ساخت و چهار ركعت نماز بگزارد و بعد از آن بگفت: اللّهُمَّ أنْتَ تَعْلَمُ إساءَتى وَ ظُلْمى وَ إسْرافى، لَمْ اجْعَلْ لَكَ وَلَداً وَ لا نِدّاً وَ لا صاحِبَةً وَ لا كُفْواً، فَإنْ تُعَذِّبْنى فَبِعَدْلِكَ، وَ إنْ تَعْفُ عَنّى فَإنَّكَ أنْتَ الْغَفُورُالرَّحيمُ الْعَزيزُ الْحَكيمُ. اللَّهُمَّ إنّى أسْألُكَ يَا مَنْ لايُغْلِطُهُ الْمَسائِلُ، وَ يا مَنْ لا يَشْغَلُهُ سَمْعٌ عَنْ سَمْعٍ، وَ يا مَنْ لايُبْرِمُهُ إلْحاحُ الْمُلِحّينَ، أنْ تَجْعَلَ لى فى ساعَتى هذِهِ فَرَجاً وَ مَخْرَجاً مِنْ حَيْثُ أرْجُو ... خداوندا، تو كردار زشت و ستم و اسراف مرا مى‏دانى، براى تو فرزند و همتا و همسر و شريكى ننهاده‏ام، پس اگر عذابم كنى از روى عدالت توست و اگر از من درگذرى تو را سزد كه تو بسيار بخشنده و مهربان و عزيز و حكيمى. خداوندا! اى كه درخواست‏هاى گوناگون او را به اشتباه نيفكند، اى كه هيچ‏ شنيدنى او را از شنيدنى ديگر سرگرم نسازد، اى كه پافشارى اهل اصرار او را دلتنگ نكند، از تو مى‏خواهم كه در همين ساعت براى من فرج و راه گريزى از آن جا كه اميد دارم قرار دهى ... چند نوبت همين بگفت. بدان خدايى كه جز او خدايى نيست، هنوز دعا تمام نكرده بود كه درِ زندان بگشادند و او را آواز دادند. برخاست و گفت: اگر عافيت باشد به خدا كه شما را در دعا فراموش نكنم و اگر حالى ديگر بود خداى در دنيا به رحمت و ثواب در آخرت جمع گرداند. روز ديگر شنيديم كه دست تعرض از او كوتاه كردند و او را مطلق العنان گردانيدند، به بركت اخلاص اين دعا.» 👈 ادامه دارد ... تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج‏ 5 ، ص: 228 👌 ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2
6 6 7 ✳️ دعاى خفى اللُّطف و نجات از مرگ‏ «هارون الرشيد روزى به يكى از خدمتكاران خود گفت كه چون شب درآيد به فلان حجره رو و در بگشا و آن كس كه در آن جا يابى بگير و به فلان صحرا رو و در فلان موضع قرار بگير كه آن جا چاهى است آماده، او را زنده در آن چاه افكن و چاه را به خاك انباشته كن و بايد كه فلان حاجب با تو باشد. آن شخص به موجب فرمان، آن حجره بگشاد، در آن جا نوجوانى ديد در غايت جمال و لياقت و ظرافت و لطافت كه آفتاب از نور روى او خجل شدى. او را بگرفت و به جبر هر چه تمام‏تر وى را به طرف محل مقصود حركت داد. جوان گفت: از خداى بترس كه من فرزند رسول خدايم، اللَّه اللَّه كه فرداى قيامت جدّ مرا بينى و خون من در گردن تو باشد! مأمور هارون سخن وى را هيچ التفات نكرد و آن جوان را كشان كشان در آن موضع برد كه هارون دستور داده بود. جوان چون هلاك خود معاينه ديد، از جان نوميد گشت و گفت: اى فلان در هلاك من تعجيل مكن كه هر گه كه خواهى توانى، مرا چندان امان ده كه دو ركعت نماز بگزارم، بعد از آن تو دانى بدانچه تو را فرموده‏اند. برخاست و دو ركعت نماز بگزارد و آن موكّلان شنيدند كه در نماز مى‏گفت: يا خَفِىَّ اللُّطْفِ أعِنّى فى وَقْتى هذا، وَ الْطُفْ بى لُطْفَكَ الْخَفِىَّ. اى آن كه لطف پنهان دارى، مرا در اين گاه يارى رسان و با لطف پنهان خويش مورد نوازشم قرار ده. گفتند: دعا هنوز تمام نشده بود كه بادى سخت برخاست و غبار تيره پديد آمد چنانكه يكديگر را نتوانستيم ديد و از صعوبت آن حال به روى درافتاديم و به خويشتن چنان مشغول شديم كه پرواى آن جوان نبود. بعد از آن غبار نشست و باد ساكن گشت، جوان را طلب كرديم، نيافتيم و آن بندها را ديديم كه در وى بود آن جا افتاده. با يكديگر گفتيم نبايد كه امير را گمان افتد كه ما او را آزاد كرديم و اگر دروغ گوييم تواند بود كه خبر آن جوان بعد از اين به وى رسد و اگر راست گوييم باشد كه باور ندارد و ما را هلاك كند. بعد از اين با يكديگر گفتيم كه دروغ ما را از بلا نخواهد رهانيد، راستى بهتر خواهد بود. چون نزديك هارون درآمديم صورت حال را به راستى با وى حكايت كرديم. رشيد گفت: خفىّ اللّطف او را از هلاك برهانيد، برويد به سلامت و اين سخن به هيچكس نگوييد.» 👈 ادامه دارد ... تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج‏ 5 ، ص: 229 👌 ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2
و اجزى من هجرنى بالبر
گفته اند:در راه رسیدن به کمال،تحول و دگرگونی ،باید از درون آغاز شود.بذر معرفت در فطرت انسان،به ودیعه گذاشته شده است.این انسان است که با بندگی خداوند،آن را پرورش می‌دهد ،آبیاری میکند تاشکوفا شده و به ثمر بنشیند. ثمره درونی آن :اینکه ،الهی جز خدا در دل راه ندهد...لوکان فیهما آلهة الا الله لفسدتا....و ثمره بیرونی:همین فراز دعا:«خدایا آنقدر قدرت روحی به من عطا کن،تا بتوانم دربرابر آنکس که مرا ترک کرده،بانیکی وبخشش تلافی کنم.» امام هادی علیه السلام :هرکه بذر خوبی بکارد،شادمانی بدرود،وهرکه تخم بدی بیفشاند،پشیمانی بدرود.
يكى از مهمترين عوامل پيشرفت اسلام و بسط آيين الهى محبت و الفتى بود كه به قضاى خداوند و در پرتو يكتاپرستى در قلوب مسلمانان ايجاد شد و اين سرمايه‏ى گرانقدر فقط در پرتو عنايت باريتعالى نصيب مسلمانان گرديد و قرآن شريف در اين باره فرموده است: و الف بين قلوبهم لو انفقت ما فى الارض جميعا ما الفت بين قلوبهم و لكن الله الف بينهم. خداوند در دلهاى آنان ايجاد الفت و محبت نمود و تو اى رسول گرامى اگر تمام آنچه را در زمين است انفاق مى‏نمودى نمى‏توانستى آن الفت را در قلوب مسلمين ايجاد نمايى، ولى خداوند اين الفت را به وجود آورد. ابى‏بصير مى‏گويد: از امام صادق (ع) شنيدم كه مى‏فرمود: مومن برادر مومن است، همانند يك جسد، اگر عضوى از بدن بيمار شود درد و ناراحتى عضو بيمار در تمام بدن اثر مى‏گذارد، گويى همه‏ى بدن دردمند است. محبت و الفت بى‏نظير مسلمانان در صدر اسلام موجب شد كه آنان به عز و عظمت رسيدند و دين خدا را با سرعت نشر دادند.
بدون ترديد، بقاى عز و بزرگى مسلمين در اين است كه وحدت و الفت آنها پايدار بماند و ضعف و سستى در آن راه نيابد. از اين رو اسلام براى ابقاى آن سرمايه‏ى الهى تمام گفتارها و رفتارهايى را كه موجب پراكندگى و اختلاف مى‏شود و به وحدت مسلمين آسيب مى‏رساند ممنوع اعلام نموده و مسلمانان را از آن برحذر داشته است،
و از جمله‏ ى عوامل پراکندگی و اختلاف ، جدا شدن و فاصله گرفتن دو مسلمان از يكديگر بر اثر دلگيرى و آزردگى است و اين مفارقت و جدايى در روايات اسلامى به كلمه‏ى «هجران» تعبير شده و امام سجاد (ع) نيز در این جمله‏ى دعاى مورد بحث آن كلمه را ذكر كرده است.
كلمه‏ى «هجران» راغب در مفردات قرآن مى‏گويد: الهجر و الهجران مفارقه الانسان غيره اما بالبدن او باللسان او بالقلب. هجر و هجران، جدايى و مفارقت انسان است از غير خودش و اين جدايى گاه به بدن است، گاه به زبان، و گاه به دل. هجرت انسان از شهرى به شهر ديگر جدايى بدن است، سكوت دو نفر در مقابل يكديگر جدايى سخن است، و تيرگى قلب و آزردگى خاطر دو نفر از هم جدايى دل است. اما جدايى دو دوست از يكديگر در بسيارى از موارد شامل هر سه قسمت مى‏شود يعنى با هم سخن نمى‏گويند، در كنار هم نمى‏نشينند و محبتشان از دل يكديگر مى‏رود يا لااقل كاهش مى‏يابد.