❇️ دعا كردن #بلعم_باعورا
👈 بلعم با عور را خلق جهان
سغبه شد مانند عیسی زمان
سجدهٔ ناوردند کس را دون او
صحت رنجور بود افسون او
پنجه زد با موسی از کبر و کمال
آنچنان شد که شنیدستی تو حال
صد هزار ابلیس و بلعم در جهان
همچنین بودست پیدا و نهان
این دو را مشهور گردانید اله
تا که باشد این دو بر باقی گواه
این دو دزد آویخت از دار بلند
ورنه اندر قهر بس دزدان بدند
این دو را پرچم به سوی شهر برد
کشتگان قهر را نتوان شمرد
نازنینی تو ولی در حد خویش
الله الله پا منه از حد بیش
گر زنی بر نازنینتر از خودت
در تگ هفتم زمین زیر آردت
قصهٔ عاد و ثمود از بهر چیست
تا بدانی کانبیا را نازکیست
این نشان خسف و قذف و صاعقه
شد بیان عز نفس ناطقه
جمله حیوان را پی انسان بکش
جمله انسان را بکش از بهر هش
هش چه باشد عقل کل هوشمند
هوش جزوی هش بود اما نژند
جمله حیوانات وحشی ز آدمی
باشد از حیوان انسی در کمی
خون آنها خلق را باشد سبیل
زانک وحشیاند از عقل جلیل
عزت وحشی بدین افتاد پست
که مر انسان را مخالف آمدست
پس چه عزت باشدت ای نادره
چون شدی تو حمر مستنفره
خر نشاید کشت از بهر صلاح
چون شود وحشی شود خونش مباح
گرچه خر را دانش زاجر نبود
هیچ معذورش نمیدارد ودود
پس چو وحشی شد از آن دم آدمی
کی بود معذور ای یار سمی
لاجرم کفار را شد خون مباح
همچو وحشی پیش نشاب و رماح
جفت و فرزندانشان جمله سبیل
زانک بیعقلند و مردود و ذلیل
باز عقلی کو رمد از عقل عقل
کرد از عقلی به حیوانات نقل
#مثنوی_معنوی_151
برنامه ی #مثنوی_خوانی
#مولوی - #مثنوی_معنوی - #دفتر_اول
🙏کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
انس با صحیفه سجادیه
❇️ دعا كردن #بلعم_باعورا 👈 بلعم با عور را خلق جهان سغبه شد مانند عیسی زمان سجدهٔ ناوردند کس را دون
🔴#بلعم_باعورا كسى بود كه مردم بقدرى فريفتهى او شده بودند كه گفتى عيسى زمان است.
جز باو تعظيم نمىكردند و افسون او شفا دادن بيماران بود.
اين شخص از روى كبر و غرور كماليه داشت با حضرت موسى پنجه زد و آن طور شد كه شنيدهاى.
صد هزاران ابليس و بلعم پنهان يا آشكار در جهان بوده و همين حال را داشتهاند
ولى اين دو نفر را خداى تعالى مشهور نموده تا گواه حال سايرين باشند
خداوند براى اين مقصود اين دو دزد را بدار آويخت و گر نه در شهر بس دزد بود.
اين دو نفر را با پرچم شهرت بشهر بردند و گر نه كشتگان قهر بقدرى زيادند كه نمىتوان شمرد.
تو نازنين هستى ولى در حد خودت الحذر پا از حد خود بيرون نگذار.
اگر با نازنينتر از خود مصادف شده و مخالفت كنى چنان مىزنندت كه بزير هفتمين زمين فرو روى.
بيان قصه عاد و ثمود براى چيست؟ براى اينست كه بدانى كه انبيا بچه كس مىنازند.
بزمين فرو بردن (چنان كه قارون و قوم لوط را فرو بردند) و دور انداختن چنانچه قوم ثمود را باد بر مىداشت و دور مىانداخت و صاعقه كه قوم عاد با آن هلاك شدند اينها همه بيان عزت نفس ناطقه است.
تمام حيوانات اگر براى يك انسان كشته شود بجا و بموقع است و تمام انسانها اگر براى هوش بميرد بجا است
هوش چيست؟ هوش عقل كل است عقل جزئى نيز هوش است ولى هوش پست.
تمام حيواناتى كه از انسان دورى مىكنند و نسبت باو وحشى هستند از حيواناتى كه با انسان مأنوس و اهلى هستند پستترند
خون آنها براى خلق سبيل و مباح است براى اينكه از عقل صاحب جلال گريزان هستند.
عزت وحشيان براى آن از ميان رفته كه مخالف امر انسان شدهاند.
(در قرآن مجيد سوره مدثر آيه 51 در حق كفار مىفرمايد: كَأَنَّهُمْ حُمُرٌ مُسْتَنْفِرَةٌ فَرَّتْ مِنْ قَسْوَرَةٍ 74: 50- 51 يعنى مثل اينكه خران گريختهاى هستند كه از جلو شير فرار كردهاند مولوى اشاره به آيه مزبور مىفرمايد)
وقتى تو وحشى گرديده و چون خر گريخته شدى ديگر چه عزتى دارى
كشتن خر جايز نيست ولى وقتى وحشى شد خونش مباح مىشود
خر دانش ندارد كه او را از وحشى بودن باز دارد ولى با اين وصف خدا او را معذور ندانسته است.
پس اگر آدم از گفتار فرستاده خدا وحشى گرديده و متنفر شد چگونه معذور خواهد بود.
از اين جهت همان طور كه خون حيوانات وحشى نزد تير اندازان و نيزه پرانان حلال است خون كفار نيز حلال شده است.
زن و فرزندشان سبيل است چون عاقل نبوده و رانده از درگاه خدا و ذليل هستند
عقلى هم كه از عقل عقل رم كرده دورى گزيند از مرتبه عقل فرود آمده در شمار حيوانات قرار گرفته است.
#مثنوی_معنوی_ 151 ترجمه
🙏کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
✳️ «#بلعم_باعورا» كيست و قرآن او را چگونه توصيف كرده است؟
📜 « بلعم باعورا» يكي از دانشمندان بني اسرائيل بود و آن چنان در مقامات معنوي ارج و قرب يافت كه مستجاب الدعوه شد و حضرت موسي (ع) از او به عنوان مبلغ استفاده مي كرد، ولي بر اثر تمايل به فرعون و وعده و وعيدهاي او از راه حق منحرف شد و همه كرامات خود را از دست داد، تا آنجا كه در صف مخالفان موسي(ع) قرار گرفت.
هنگامي كه فرعون تصميم گرفت موسي و يارانش را تعقيب كند به بلعم باعورا گفت: از خدا بخواه كه موسي و اصحابش به دست ما گرفتار شوند. او پذيرفت و به طرف موسي و اصحابش به راه افتاد تا آنها را نفرين كند. چهارپاي وي از حركت امتناع ورزيد، بلعم باعورا حيوان را زد؛ خداوند حيوان را به زبان آورد و حيوان گفت: واي بر تو! چرا مي زني؟! آيا مي خواهي همراه تو بيايم كه تو پيامبر خدا و قومش را نفرين كني؟ بلعم باعورا آن قدر حيوان را زد تا جان داد. در اين هنگام #اسم_اعظم از دست او رفت.
اين موضوع به زمان موسي (ع) يا ساير پيامبران اختصاص نداشته و بعد از پيامبر اسلام (ص) و تا به امروز نيز ادامه دارد كه بلعم باعوراها علم و دانش و نفوذ اجتماعي خود را در برابر درهم و دينار يا مقام و يا از روي حسد در اختيار گروه هاي منافق و دشمنان حق قرار داده و مي دهند.
اين افراد ويژگي هايي دارند كه قرآن، آنها را چنين بيان مي كند:
«وَاتْلُ عَلَيْهِمْ نَبَأَ الَّذِي آتَيْنَاهُ آيَاتِنَا فَانْسَلَخَ مِنْهَا فَأَتْبَعَهُ الشَّيْطَانُ فَكَانَ مِنَ الْغَاوِينَ * وَلَوْ شِئْنَا لَرَفَعْنَاهُ بِهَا وَلَٰكِنَّهُ أَخْلَدَ إِلَى الْأَرْضِ وَاتَّبَعَ هَوَاهُ ۚ فَمَثَلُهُ كَمَثَلِ الْكَلْبِ إِنْ تَحْمِلْ عَلَيْهِ يَلْهَثْ أَوْ تَتْرُكْهُ يَلْهَثْ ۚ ذَٰلِكَ مَثَلُ الْقَوْمِ الَّذِينَ كَذَّبُوا بِآيَاتِنَا ۚ فَاقْصُصِ الْقَصَصَ لَعَلَّهُمْ يَتَفَكَّرُونَ ؛ اعراف/ 175 و 176
[و بر آنها بخوان سرگذشت آن كس را كه آيات خود را به او داديم؛ ولي (سرانجام) خود را از آن تهي ساخت و شيطان در پي او افتاد، و از گمراهان شد! * و اگر ميخواستيم، (مقام) او را با اين آيات (و علوم و دانشها) بالا ميبرديم؛ (اما اجبار، بر خلاف سنت ماست؛ پس او را به حال خود رها كرديم) و او به پستي گراييد، و از هواي نفس پيروي كرد! مثل او همچون سگ (هار) است كه اگر به او حمله كني، دهانش را باز، و زبانش را برون ميآورد، و اگر او را به حال خود واگذاري، باز همين كار را ميكند؛ (گويي چنان تشنه دنياپرستي است كه هرگز سيراب نميشود! (اين مثل گروهي است كه آيات ما را تكذيب كردند؛ اين داستانها را (براي آنها) بازگو كن، شايد بينديشند (و بيدار شوند)!]
◀️ کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
6.73M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 دانشمند دنیا پرست #بلعم_باعورا. 1
تفسیر سوره اعراف آیات 175 و 176
👤 استاد #قرائتی
◀️ کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
8.19M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 دانشمند دنیا پرست #بلعم_باعورا 2
تفسیر سوره اعراف آیات 175 و 176
👤 استاد #قرائتی
◀️ کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
انس با صحیفه سجادیه
❇️ دعا كردن #بلعم_باعورا 👈 بلعم با عور را خلق جهان سغبه شد مانند عیسی زمان سجدهٔ ناوردند کس را دون
✳️ ضرورت حّد شناسى و پا از گلیم خویش بیرون ننهادن
🔴 #بلعم_باعورا
بلعم یا بلعام « درزبان عبری یعنی شکم پرست»، نام یکی از مدعیان نبوت است که در بین النهرین می زیست وپادشاه موآب او را مزد داده بود تا عبرانیان را لعنت ونفرین کند. وقتی که بلعام به سوی عبرانیان می رفت، اُلاغ او بر جای ماند وحرکت نکرد، وفرشته یی از جانب خداوند آمد که: به جای لعنت، عبرانیان را دعا کن. این خلاصه یی از روایات کتاب مقدس( تورات وانجیل) دربارهْ بلعام است. ولی سور آبادى شرح مبسوطى نوشته که خلاصه آن این است: مردم شهر اریحا از موسى بترسیدند همه به نزدیک بلعام آمدند که مستجاب الدعوة بود تا بر موسى نفرین کند. گفت او به فرمان خداست، شما باید بدو ایمان بیاورید. مردم اریحا زن بلعام را با زر و گوهر بفریفتند، و او شوهر را بفریفت تا موسى را نفرین کرد و آنان در تیه گرفتار شدند. موسى (ع) نیز در حق او نفرین کرد و آن نور معرفت از وى گرفته شد.
مولانا براساس روایات مفسران قرآن، بلعم، پسر باعور را یکی از زاهدان بنیاسرائیل میداند که مشمول توجه خداوند نیز بود، اما به دلیل تکبر و غرور و مقابله با موسی، در شمار گمراهان درآمد. در قرآن نامی از بلعم نیست، اما مفسران آیهْ 175 سورهْ اعراف را اشاره به او میدانند که: «ای پیامبر بر مردم حکایت کسی را بخوان که ما آیات خود را به او عطا کردیم، اما از آن آیات سر پیچید...و از گمرهان شد». به هر حال مولانا چنان که شیوه اوست در تأیید سخنان پیشین خود که آدمى نباید به عبادت و پرهیزکارى خود غرّه شود و باید پیوسته میان خوف و رجا به سر برد، این داستان را شاهد آورده است.
به موجب این اعتقاد، بلعم بهقول مولانا، مانند عیسای زمان، خلق را مسحور خود کرده بود. او را تعظیم میکردند، دم او را شفای بیماران میدانستند، اما بلعم دچار بیماری روحی خطرناک خود بزرگ بینی و تکبر و غرور شد و مدعی شد که کمال معنوی او با موسی برابر یا از او برتراست. مولانا میگوید کسانی که بر اثر کبر و غرور و دیگر رذایل اخلاقی، مانند بلعم و یا ابلیس، از صراط الهی باز ماندند و گمراه شدند، افراد کمی نیستند، بلکه بیشمارند. خداوند برای عبرت مردم، این دو نفر را مشهور و پرچم آنها را برافراشت، تا مایه عبرت دیگر انسانها شوند. ای انسان! تو عزیزی و محترمی، ولی به اندازهْ خود، از خدا بترس و پای خود را فراتر مگذار و بر اثر خود بزرگبینی با عزیزتر و محترمتر از خودت، مقابله مکن که اگر چنین کنی، تو را از آسمان هفتم به پایینترین مرتبهْ زمین تنزّل خواهند داد. همهْ غریزههای نفسانی و رذایل اخلاقی خود را که موج تحکیم جنبهْ حیوانیت تو میشود، باید در پای انسانیت خود فدا کنی، زیرا انسان شایستگی ادراک حقایق الهی را دارد. اما انسان هم باید تمام هستی خود را فدا کند تا به این هوش معرفتیاب برسد.
#مثنوی_معنوی_151
🙏کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
◀️ نه نيكوكاران در امانند نه بدكاران مأيوس:
#خوف_رجا 1
⏺ امام(عليه السلام) در اين گفتار حكيمانه كوتاه به دو نكته مهم اشاره مى كند و در واقع به همگان هشدار مى دهد. در نكته اول مى فرمايد: «بهترين افراد اين امت را نبايد از عذاب الهى ايمن بدانيد ( #خوف ) زيرا خداوند مى فرمايد: جز زيان كاران هيچ كس در برابر مجازات الهى احساس امنيت نمى كند»; (لاَ تَأْمَنَنَّ عَلَى خَيْرِ هذِهِ الاُْمَّةِ عَذَابَ اللّهِ لِقَوْلِهِ تَعَالَى: «فَلاَ يَأْمَنُ مَكْرَ اللّهِ إِلاَّ الْقَوْمُ الْخَاسِرُونَ»).
ابن ابى الحديد در شرح نهج البلاغه خود در اين جا ايرادى مطرح كرده و آن را بدون پاسخ گذاشته است و آن اين كه آيه شريفه اول درمورد قوم زيان كار است كه ممكن است در برابر مجازات الهى احساس امنيت كند اما كسى كه از بهترين افراد اين امت است مشمول اين آيه نيست. چگونه امام(عليه السلام) آيه را تطبيق بر اين گونه افراد فرموده است؟
پاسخ اين ايراد روشن است و تعجب مى كنيم چگونه ابن ابى الحديد توجه به آن پيدا نكرده است. منظور امام(عليه السلام) اين است: افرادى كه در صف متقين و نيكوكاران قرار دارند از آينده خود در امان نباشند زيرا هر زمان ممكن است لغزشى براى آن ها پيدا شود و از مسير حق منحرف گردند و گرفتار عذاب الهى شوند. همان گونه كه در ميان ياران پيامبر(صلى الله عليه وآله) افرادى مثل طلحه و زبير بودند كه در زمان پيامبر(صلى الله عليه وآله) خدمات بزرگى به اسلام كردند و همه جا از آن ها به نيكى ياد مى شد ولى در زمان على(عليه السلام) بيعت او را شكستند و شمشير به روى امام وقت خود كشيدند و براى به دست آوردن مقام، جنگ جمل را به راه انداختند كه گروه زيادى از مسلمانان در آن جنگ كشته شدند و خود آن ها نيز به قتل رسيدند.
در ذيل آيه شريفه 175 سوره اعراف نيز داستان مردى از بنى اسرائيل در تفاسير مختلف نوشته شده است كه نخست در صف مؤمنان بود و حامل آيات و علوم الهى شده بود سپس از اين مسير گام بيرون نهاد و شيطان به وسوسه او پرداخت و عاقبت كارش به گمراهى و بدبختى كشيده شد. «(وَاتْلُ عَلَيْهِمْ نَبَأَ الَّذِى آتَيْنَاهُ آيَاتِنَا فَانسَلَخَ مِنْهَا فَأَتْبَعَهُ الشَّيْطَانُ فَكَانَ مِنَ الْغَاوِينَ); و بر آن ها بخوان سرگذشت آن كس را كه آيات خود را به او داديم; ولى (سرانجام) خود را از آن تهى ساخت و شيطان درپى او افتاد، و از گمراهان شد!». مفسران نام اين شخص را #بلعم_باعورا نوشته اند كه دانشمند مهمى بود ولى سرانجام براثر دنياپرستى منحرف گشت.
👈 ادامه دارد .....
#نهج_البلاغه_حكمت_377
🖋کانال انس با صحیفه سجادیه
🆔 @sahife2
❇️ #تفسیر_خوانی قرآن کریم
هر روز یک آیه
تفسیر نور – استاد محسن قرائتی
سوره #اعراف
#اعراف_175
✳️ وَاتْلُ عَلَيْهِمْ نَبَأَ الَّذِى ءَاتَيْنَهُ ءَايَتِنَا فَانسَلَخَ مِنْهَا فَأَتْبَعَهُ الشَّيْطَنُ فَكَانَ مِنَ الْغَاوِينَ
و بر آنان، داستانِ آن كس (بَلعَم باعورا) را بخوان كه آیات خود (از علم به معارف و اجابت دعا و صدور برخى كرامات) را به او داده بودیم، پس او (ناسپاسانه) خود را از آن آیات جدا ساخت، پس شیطان او را در پى خویش كشید تا از گمراهان شد.
✍️ این آیه، به داستان دانشمندى از بنى اسرائیل، به نام «بَلعَم باعورا» اشاره مى كند كه نخست در صف مؤمنان و حاملان آیات و علوم الهى بود، امّا با وسوسه ى شیطان و طاغوت، منحرف شد.
امام رضا علیه السلام فرمود: بَلعَم فرزند باعور، اسم اعظم الهى را مى دانست و دعایش مستجاب مى شد، ولى به دربار فرعون جذب شد و با آنكه در ابتداى كار، مبلّغ حضرت موسى علیه السلام بود، ولى سرانجام بر علیه موسى و یاران او اقدام كرده و بد عاقبت شد آرى، زرق و برق دنیا و دربار، عامل سقوط علما و دانشمندان است.
قرآن، نام این شخص را نمى برد، ولى كارش را بازگو مى كند، تا به فرموده ى امام باقر علیه السلام بر هر كس كه هواى نفس را بر حقّ غالب كند منطبق شود ] و چنین كسانى در هر زمانى یافت مى شوند و اختصاص به زمان و شخص خاصّى مانند بلعم باعورا ندارد.
ماجراى #بَلعم_باعورا، در تورات كنونى هم آمده است.
👈 با نصب نرم افزار زیر با ما در این دوره ی تفسیر خوانی همراه شوید 👇
https://cafebazaar.ir/app/com.ghadeer.tafsirnour
🆔 @sahife2
❇️ #تفسیر_خوانی قرآن کریم
هر روز یک آیه
تفسیر نور – استاد محسن قرائتی
سوره #اعراف
#اعراف_176
✳️ وَلَوْ شِئْنَا لَرَفَعْنَهُ بِهَا وَلكِنَّهُ أَخْلَدَ إِلَى الْأَرْضِ وَاتَّبَعَ هَوَيهُ فَمَثَلُهُ كَمَثَلِ الْكَلْبِ إِن تَحْمِلْ عَلَيْهِ يَلْهَثْ أَوْ تَتْرُكْهُ يَلْهَث ذَّ لِكَ مَثَلُ الْقَوْمِ الَّذِينَ كَذَّبُواْ بَِايَتِنَا فَاقْصُصِ الْقَصَصَ لَعَلَّهُمْ يَتَفَكَّرُونَ
و اگر مى خواستیم، (قدر وارزش) او را به وسیله ى آیات (و علومى كه به او داده بودیم) بالا مى بردیم، ولى او به زمین (و مادّیات) چسبید و از هوس خود پیروى كرد. پس مَثَل او مَثَل سگ است كه اگر به آن حمله كنى دهان باز كرده و پارس مى كند و زبان بیرون مى آورد و اگر او را واگذارى، باز چنین مى كند (همیشه دهان دنیاپرستان باز است،) این، مَثَل كسانى است كه آیات مارا تكذیب كردند. پس این داستان را (برایشان) بازگو، باشد كه بیندیشند.
✍️ در این آیه، چون كلمه ى «أرض» در برابر رفعت معنوى قرار گرفته، مراد از آن مسائل حقیر، مادّى و دنیوى است.
پیامبر صلى الله علیه وآله فرمودند: كسى كه علم و معلوماتش زیاد شود، امّا هدایت یابى او بیشتر نشود، آن علم سبب دورى بیشتر او از خداوند شده است ]
قصّه هاى قرآن بر پایه ى حقّ و حقیقت استوار است و براى دلدارى و ثبات قدم پیامبر صلى الله علیه وآله و اهل ایمان، نا امیدى دشمنان و وسیله ى موعظه و تذكّر مؤمنان بوده و مایه ى عبرتى براى خردمندان است.
#بَلعم_باعورا
👈 با نصب نرم افزار زیر با ما در این دوره ی تفسیر خوانی همراه شوید 👇
https://cafebazaar.ir/app/com.ghadeer.tafsirnour
🆔 @sahife2
❇️ #تفسیر_خوانی قرآن کریم
هر روز یک آیه
تفسیر نور – استاد محسن قرائتی
سوره #اعراف
#اعراف_180
✳️ وَلِلَّهِ الْأَسْمَآءُ الْحُسْنَى فَادْعُوهُ بِهَا وَذَرُواْ الَّذِينَ يُلْحِدُونَ فِى أَسْمَئِهِ سَيُجْزَوْنَ مَاكَانُواْ يَعْمَلُونَ
و نیكوترین نام ها براى خداوند است، پس خداوند را با آنها بخوانید. و كسانى را كه در اسم هاى خدا به كژى و مجادله میل دارند (و به جنگ و ستیزه مى پردازند و صفات خدا را بر غیر او مى نهند) رهاكنید. آنان به زودى به كیفر آنچه مى كردند، خواهند رسید.
✍️ گرچه همه ى نام ها و صفات الهى نیكوست و خداوند همه ى كمالات را دارد كه قابل احصا و شماره نیست، امّا در روایات، بر 99 اسم تكیه شده، كه در كتب اهل سنّت مانند صحیح مسلم، بخارى، ترمذى نیز آمده است. و هر كس خدا را با آنها بخواند، دعایش مستجاب مى شود. و هر كس آنها را شماره كند، اهل بهشت است. البتّه منظور تنها شمردن لفظى و با حركات لب نیست، بلكه توجّه و الهام گرفتن از این صفات و اتّصال به آنهاست.
طبق روایات، هر كه اسم اعظم خداوند را بداند، دعایش مستجاب است و مى تواند در طبیعت، تصرّف كند. چنانكه #بلعم_باعورا ( #اعراف_175 ) اسم اعظم الهى را مى دانسته است.
#نود_نه_اسم_خدا #اسم_اعظم #اسماء_الله
👈 با نصب نرم افزار زیر با ما در این دوره ی تفسیر خوانی همراه شوید 👇
https://cafebazaar.ir/app/com.ghadeer.tafsirnour
🆔 @sahife2