eitaa logo
انس با صحیفه سجادیه
4.9هزار دنبال‌کننده
16.5هزار عکس
2.3هزار ویدیو
1.5هزار فایل
من به شما عزیزان توصیه میکنم با صحیفه سجادیه انس بگیرید! کتاب بسیار عظیمی است! پراز نغمه های معنوی است! مقام معظم رهبری Sahifeh Sajjadieh در اینستاگرام https://www.instagram.com/sahife2/ ادمین کانال @yas2463
مشاهده در ایتا
دانلود
‏ 28 15 🔴 صداى حشرات‏ دانشمندان زنجره‏ها را به خاطر صداى بلند و منظمشان نوازنده جهان حشرات ناميده‏اند و بيش از دو هزار نوع زنجره تا به حال شناخته شده است. دانشمند حشره شناس اس. د. فروست مى‏گويد: در جهان حشرات، جيرجيرك بغرنج‏ترين اندام‏هاى صوتى را داراست. اين حشره نه تنها داراى پوستى شبيه پوسته طبل است و آن را به كمك عضلات نيرومند خود به نوسان و لرزش در مى‏آورد، بلكه داراى يك سيستم بسيار كامل تشديد كننده صداست كه در مقابل آن مگافون‏هاى ملخ‏هاى سبز مانند اسباب بازى‏هاى بچه‏هاست. آوازهاى اين حشرات هر كدام معناى خاص خود را دارد، برخى از آنها پيام‏هاى عاشقانه است و بعضى براى جلب توجّه ماده و برخى ديگر وجود خطر را خبر مى‏دهند، بعضى هم خبر دهنده گرماى هواست، و معانى ديگرى در اين صداها هست كه هنوز بشر به آنها آگاهى نيافته است. حشرات نوازنده و موسيقى دان، گرماسنج‏هاى خوبى نيز هستند. زنجره‏ها هر چه هوا گرم‏تر شود تندتر مى‏خوانند، ولى چون گرمى هوا به يكصد درجه فارنهايت‏ رسيد ناگهان از صدا مى‏افتند، از اين‏روست كه برخى از مردم گرمى هوا را از روى نغمه زنجره حدس مى‏زنند و مى‏گويند: اگر تعداد دفعاتى را كه يك زنجره برفى در 15 ثانيه از خود صدا در مى‏آورد با عدد چهل جمع كنيم درجه درست هوا را به دست آورده‏ايم! تمام حشرات داراى اندام شنوايى مى‏باشند، اما محلّ قرار گرفتن اين اندام‏ها انسان را دچار شگفتى مى‏نمايد. ملخ مهاجر داراى يك جفت گوش بر روى پاهاى عقبى و ملخ معمولى داراى يك جفت گوش روى پاهاى جلو مى‏باشد. جيرجيرك‏ها نيز چنين هستند. نكته قابل توجه اين است كه: گوش براى شنيدن آفريده شده تا موجود زنده را از خيلى چيزها آگاه كند. مثلًا گوش انسان وِزوِز ، ريزش آب، صداى طوفان، آواز پرنده، صداى دوست، سخن دشمن و صداهاى بسيار ديگرى را به مغزها مخابره مى‏كند و آدمى را از وجود چيزهاى مختلف آگاه مى‏سازد. مسلّماً گوش در حشرات و حيوانات هم براى اين منظور مهم آفريده شده تا چون موضوعات مختلف و مطالب گوناگون را كه به صورت صدا منعكس شده درك كند! راستى، چه جهان عجيبى است. انسان با همه قدرت فكرى و علمى در برابر عظمت اين واقعيت‏ها به دريايى از حيرت فرو مى‏رود و با تمام وجود در برابر آفريننده اين عرصه گاه پر از عجايب، به فرياد مى‏آيد كه: يكى هست و هيچ نيست جز او وَحْدَه لا الهَ الّا هُو ( اصفهانى ) آرى، تدبّر در آفريده‏ها، آدمى را به آفريننده هدايت مى‏كند و عقل و انديشه را در برابر حريم با عظمت او به سجده دائمى وادار مى‏نمايد. 👈 ادامه دارد ... تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج‏4، ص: 206 👌 دعای ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2
👌 ترجیع بند زیبا و عرفانی اصفهانی 1 👈 ای فدای تو هم دل و هم جان وی نثار رهت هم این و هم آن دل فدای تو، چون تویی دلبر جان نثار تو، چون تویی جانان دل رهاندن زدست تو مشکل جان فشاندن به پای تو آسان راه وصل تو، راه پرآسیب درد عشق تو، درد بی‌درمان بندگانیم جان و دل بر کف چشم بر حکم و گوش بر فرمان گر سر صلح داری، اینک دل ور سر جنگ داری، اینک جان دوش از شور عشق و جذبهٔ شوق هر طرف می‌شتافتم حیران آخر کار، شوق دیدارم سوی دیر مغان کشید عنان چشم بد دور، خلوتی دیدم روشن از نور حق، نه از نیران هر طرف دیدم آتشی کان شب دید در طور موسی عمران پیری آنجا به آتش افروزی به ادب گرد پیر مغبچگان همه سیمین عذار و گل رخسار همه شیرین زبان و تنگ دهان عود و چنگ و نی و دف و بربط شمع و نقل و گل و مل و ریحان ساقی ماه‌روی مشکین‌موی مطرب بذله گوی و خوش‌الحان مغ و مغ‌زاده، موبد و دستور خدمتش را تمام بسته میان من شرمنده از مسلمانی شدم آن جا به گوشه‌ای پنهان پیر پرسید کیست این؟ گفتند: عاشقی بی‌قرار و سرگردان گفت: جامی دهیدش از می ناب گرچه ناخوانده باشد این مهمان ساقی آتش‌پرست آتش دست ریخت در ساغر آتش سوزان چون کشیدم نه عقل ماند و نه هوش سوخت هم کفر ازان و هم ایمان مست افتادم و در آن مستی به زبانی که شرح آن نتوان این سخن می‌شنیدم از اعضا همه حتی الورید و الشریان که یکی هست و هیچ نیست جز او وحده لااله الاهو ادامه دارد .... ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2
👌 ترجیع بند زیبا و عرفانی اصفهانی 2 👈 از تو ای دوست نگسلم پیوند ور به تیغم برند بند از بند الحق ارزان بود ز ما صد جان وز دهان تو نیم شکرخند ای پدر پند کم ده از عشقم که نخواهد شد اهل این فرزند پند آنان دهند خلق ای کاش که ز عشق تو می‌دهندم پند من ره کوی عافیت دانم چه کنم کاوفتاده‌ام به کمند در کلیسا به دلبری ترسا گفتم: ای جان به دام تو در بند ای که دارد به تار زنارت هر سر موی من جدا پیوند ره به وحدت نیافتن تا کی ننگ تثلیت بر یکی تا چند؟ نام حق یگانه چون شاید که اب و ابن و روح قدس نهند؟ لب شیرین گشود و با من گفت وز شکرخند ریخت از لب قند که گر از سر وحدت آگاهی تهمت کافری به ما مپسند در سه آیینه شاهد ازلی پرتو از روی تابناک افگند سه نگردد بریشم ار او را پرنیان خوانی و حریر و پرند ما در این گفتگو که از یک سو شد ز ناقوس این ترانه بلند که یکی هست و هیچ نیست جز او وحده لااله الاهو ادامه دارد .... ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2
👌 ترجیع بند زیبا و عرفانی اصفهانی 3 👈 دوش رفتم به کوی باده فروش ز آتش عشق دل به جوش و خروش مجلسی نغز دیدم و روشن میر آن بزم پیر باده فروش چاکران ایستاده صف در صف باده خوران نشسته دوش بدوش پیر در صدر و می‌کشان گردش پاره‌ای مست و پاره‌ای مدهوش سینه بی‌کینه و درون صافی دل پر از گفتگو و لب خاموش همه را از عنایت ازلی چشم حق‌بین و گوش راز نیوش سخن این به آن هنیئالک پاسخ آن به این که بادت نوش گوش بر چنگ و چشم بر ساغر آرزوی دو کون در آغوش به ادب پیش رفتم و گفتم: ای تو را دل قرارگاه سروش عاشقم دردمند و حاجتمند درد من بنگر و به درمان کوش پیر خندان به طنز با من گفت: ای تو را پیر عقل حلقه به گوش تو کجا ما کجا که از شرمت دختر رز نشسته برقع‌پوش گفتمش سوخت جانم، آبی ده و آتش من فرونشان از جوش دوش می‌سوختم از این آتش آه اگر امشبم بود چون دوش گفت خندان که هین پیاله بگیر ستدم گفت هان زیاده منوش جرعه‌ای درکشیدم و گشتم فارغ از رنج عقل و محنت هوش چون به هوش آمدم یکی دیدم مابقی را همه خطوط و نقوش ناگهان در صوامع ملکوت این حدیثم سروش گفت به گوش که یکی هست و هیچ نیست جز او وحده لااله الاهو ادامه دارد .... ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2
👌 ترجیع بند زیبا و عرفانی اصفهانی 4 👈 چشم دل باز کن که جان بینی آنچه نادیدنی است آن بینی گر به اقلیم عشق روی آری همه آفاق گلستان بینی بر همه اهل آن زمین به مراد گردش دور آسمان بینی آنچه بینی دلت همان خواهد وانچه خواهد دلت همان بینی بی‌سر و پا گدای آن جا را سر به ملک جهان گران بینی هم در آن پا برهنه قومی را پای بر فرق فرقدان بینی هم در آن سر برهنه جمعی را بر سر از عرش سایبان بینی گاه وجد و سماع هر یک را بر دو کون آستین‌فشان بینی دل هر ذره را که بشکافی آفتابیش در میان بینی هرچه داری اگر به عشق دهی کافرم گر جوی زیان بینی جان گدازی اگر به آتش عشق عشق را کیمیای جان بینی از مضیق جهات درگذری وسعت ملک لامکان بینی آنچه نشنیده گوش آن شنوی وانچه نادیده چشم آن بینی تا به جایی رساندت که یکی از جهان و جهانیان بینی با یکی عشق ورز از دل و جان تا به عین‌الیقین عیان بینی که یکی هست و هیچ نیست جز او وحده لااله الاهو ادامه دارد ... ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2
👌 ترجیع بند زیبا و عرفانی اصفهانی 5 👈 یار بی‌پرده از در و دیوار در تجلی است یا اولی‌الابصار شمع جویی و آفتاب بلند روز بس روشن و تو در شب تار گر ز ظلمات خود رهی بینی همه عالم مشارق انوار کوروش قائد و عصا طلبی بهر این راه روشن و هموار چشم بگشا به گلستان و ببین جلوهٔ آب صاف در گل و خار ز آب بی‌رنگ صد هزاران رنگ لاله و گل نگر در این گلزار پا به راه طلب نه و از عشق بهر این راه توشه‌ای بردار شود آسان ز عشق کاری چند که بود پیش عقل بس دشوار یار گو بالغدو و الآصال یار جو بالعشی والابکار صد رهت لن ترانی ار گویند بازمی‌دار دیده بر دیدار تا به جایی رسی که می‌نرسد پای اوهام و دیدهٔ افکار بار یابی به محفلی کآنجا جبرئیل امین ندارد بار این ره، آن زاد راه و آن منزل مرد راهی اگر، بیا و بیار ور نه ای مرد راه چون دگران یار می‌گوی و پشت سر می‌خار هاتف، ارباب معرفت که گهی مست خوانندشان و گه هشیار از می و جام و مطرب و ساقی از مغ و دیر و شاهد و زنار قصد ایشان نهفته اسراری است که به ایما کنند گاه اظهار پی بری گر به رازشان دانی که همین است سر آن اسرار که یکی هست و هیچ نیست جز او وحده لااله الاهو ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2