eitaa logo
انس با صحیفه سجادیه
4.9هزار دنبال‌کننده
16.2هزار عکس
2.2هزار ویدیو
1.4هزار فایل
من به شما عزیزان توصیه میکنم با صحیفه سجادیه انس بگیرید! کتاب بسیار عظیمی است! پراز نغمه های معنوی است! مقام معظم رهبری Sahifeh Sajjadieh در اینستاگرام https://www.instagram.com/sahife2/ ادمین کانال @yas2463
مشاهده در ایتا
دانلود
❇️ اعمال روزها و شب های 🙏 آداب ، اعمال ، ادعیه ، استعاذه ، تسبیح و نماز روز 👉🏻 1da.ir/tYO2Vq 🙏کانال انس با 🆔 @sahife2
🔹وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذي مَنَّ عَلَيْنا بِمُحَمَّدٍ نَبِيِّهِ صَلَّي اللَّهُ عَلَيْهِ وَ الِهِ - سپاس مخصوص خداست، كه بر ما به وجود محمد صلي الله عليه و آله منّت نهاد؛ دُونَ الْاُمَمِ الْماضِيَةِ، وَالْقُرُونِ السَّالِفَةِ، نه بر امّت‏هاي گذشته و زمان‏هاي سپري شده ... 👌بخشی از دعای ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2
✳️ پيامبر صلى الله عليه و آله در كلام ‏ قسمت اول 🔴 لاهيجى در « » در تفسير و توضيح: يكى خطّ است ز اوّل تا به آخر بَرو خلق جهان گشته مسافر (شيخ محمود ) و اشعار بعد از آن مى‏گويد: «از اوّل مراتب موجودات كه عقل اوّل است تا آخر تنزّلات كه مرتبه انسانى است و از مرتبه انسانى تا مرتبه الهيّت كه نقطه آخرين دايره به اوّل متّصل مى‏شود، يك خطّ مستدير موهوم است كه از تجدّد تعيّنات نقطه وحدت نموده مى‏شود. «بَرو خلق جهان گشته مسافر» و بر اين خطّ مذكور خلق عالم مسافرند كه از بطون به ظهور مى‏آيند و از ظهور به بطون مى‏روند: كَما بَدَأَكُمْ تَعُودُونَ» همان گونه كه شما را آفريد، [پس از مرگ به او] بازمى‏گرديد. و مبدأ و معاد و تقدّم و تأخّر و جان و جسم و عقول و نفوس به حسب قلّت و كثرت مناسب با نقطه وحدت نموده مى‏شود. سوى هستى از عدم در هر زمان هست دائم كاروان در كاروان‏ باز از هستى روان سوى عدم مى‏روند اين كاروانها دم بدم‏ جزوها را رويها سوى كُل است بلبلان را عشق بازى با گل است‏ آنچه از دريا به دريا مى‏رود از همان جا كآمد آن جا مى‏رود (مولوى) 👈 ادامه دارد ... ◀️ کانال انس با 🆔 @sahife2
✳️ پيامبر صلى الله عليه و آله در كلام ‏ قسمت 2 🔴 رهبرى انبيا و اوليا و حكمت بالغه حضرت الهيّه مقتضى آن است كه رفتن و آمدن خلايق در اين راه خطّ موهوم كه مذكور شد بى‏رهبرى كه متّصف به كمال اعتدال جمعى الهى باشد ميسّر نگردد. و آن جماعت كه متّصف بدين كمالند أوّلًا و بالذّات انبيايند كه مظاهر حقيقت نبوّت روح اعظم‏اند و ثانياً به سبب متابعت انبيا اوليايند، قدّس اللَّه أسرار هم، فلهذا فرمود كه: در اين ره انبيا چون ساربانند دليل و رهنماى كاروانند (شيخ محمود شبسترى) يعنى در اين راه مبدأ و معاد و نزول و عروج، انبيا كه به حسب كمال ذاتى اطّلاع بر حقايق امور و منازل و مراحل و حمدات و موانع راه حقيقت يافته‏اند چون ساربانند، يعنى چنانچه، ساربان در كاروان ضبط و نگاهبانى اشتران مى‏نمايد كاروان را با احمال و اثقال به وسيله اشتران باربردار به منزل مى‏رساند، انبيا نيز ضبط و نگاهبانى نفوس خلايق از افراط و تفريط اخلاق و اوصاف و اعمال مى‏نمايند به صراط مستقيم عدالت هدايت فرموده به منزلگاه كمال كه وصول به مبدأ است مى‏رسانند. و در تشبيه انبيا به ساربان اشارتى است دقيق كه نفس انسانى را گاهى كه مستعدّ رياضت و مخالفت وى بوده باشد در اصطلاحات عارفان «بَقَره» مى‏نامند و بعد از اشتغال به سلوك «بَدَنه» مى‏خوانند و بَدَنه شترى است كه روز عيد اضحى‏ در مكّه ذبح مى‏نمايند. خلاصه سخن اين است كه چون انبيا عليهم السلام جهت هدايت خلقند و هدايت حقيقى كه رجوع به مبدأ است آن جماعتى را ميسّر گشته كه بدنه نفس را به تيغ مخالفت نفس و هوا و موت اختيارى ذبح نموده باشد؛ كأنَّه كه بعثت انبيا عليهم السلام به جهت ايصال نفوس اين جماعت است و به منزل وصول هر چند كه حكم نبوّت شامل همه است كه: وَاللَّهُ يَدْعُوا إِلَى‏ دَارِ السَّلَامِ وَيَهْدِي مَن يَشَاءُ إِلَى‏ صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ» [مردم را] به سراى سلامت و امنيت [كه بهشتِ عنبر سرشت است‏] دعوت مى‏كند و هر كه را بخواهد به راهى راست هدايت مى‏نمايد. اين طايفه‏اند اهل معنى باقى همه خويشتن پرستند فانى زخود و به دوست باقى اين طُرفه كه نيستند و هستند (محمد اسيرى لاهيجى) دليل كاروان راه شريعتند كه عامّه خلايقند و راهنماى كاروان راه طريقتند كه خواصّند، چو هر طايفه به قدر استعداد فطرى كه دارند قبول فيض هدايت هادى مى‏توانند نمود. سير هر كس تا كمال وى بود قرب هر كس حسب حال او بود لاجرم چون مختلف افتاد سير هم رَوِش هرگز نيفتد هيچ طير هست با هر ذرّه درگاهى دگر پس ز هر ذرّه بدو راهى دگر (عطار نيشابورى) 👈 ادامه دارد ... ◀️ کانال انس با 🆔 @sahife2
✳️ پيامبر صلى الله عليه و آله در كلام ‏ قسمت 3 🔴 اگر چه انسان مظهر جامع اسم كلى «اللَّه» است وفى الحقيقه از جميع اسما وصفات الهى من حيث الجامعّية محظوظ است امّا انسان كامل كه انبيا و اوليا از باقى افراد انسانى از آن جهت به كمال ممتاز گشته‏اند كه به طريق تصفيه، رجوع به مبدأ حاصل كرده‏اند ودر پرتو تجلّى احديّت او، هستى موهوم خويش فانى كرده باقى باللَّه شده‏اند و صفات جزئى ايشان عين صفات كلّى حق گشته است و در اين مرتبه بقاء باللَّه تفاوت مراتب كمال به حسب تحقّق و اتّصال به صفات الهى بسيار است، بعضى متحقّق به اكثر صفات الهى شده‏اند و بعضى به اقّل و باز در اين اقّل و اكثر تفاوت بسيار است. و آن فرد كامل كه مستعدّ آن باشد كه به حسب حقيقت و معنى مظهر ذات و مجموع اسما و صفات اللَّه باشد و خواصّ و احكام اسم كلّى اللَّه به جزئيات و كليّات در او ظاهر مى‏شود و آن متحقّق به همه صفات الهى مى‏گردد حضرت خاتم محمّدى است و باقى انبيا و تمامت اولياى الهى اگر چه مظهر اين اسم كلى اللَّه‏اند، امّا هر يك مظهر اين اسم به بعضى صفاتند و مظهر تامّ اللَّه، كه مجموع صفات در او بالفعل به ظهور پيوسته باشد حضرت سيّد كونين است، پس نشأه ختمى محمّدى من حيث الحقيقة و المعنى سابق بر جميع انبيا باشد كه: كُنْتُ نَبِيًّا و آدَمُ بَيْنَ الْماءِ و الطّينِ. من نبى بودم در حالى كه حضرت آدم در بين آب و گل بود. ومن حيث الصّورة، متأخّر؛ چه علّت غايى «اوّل الفكر آخر العمل» است‏ «و نَحْنُ الْآخَرُونَ السّابِقُونَ» و از جهت اين تقّدم ذاتى كه بيانش بر سبيل اجمال گفته شد، فرمود: و ز ايشان سيّد ما گشته سالار هم او اوّل هم او آخر در اين كار (شيخ محمود ) «و ز ايشان» يعنى از انبيا «سيّد ما» كه حضرت رسالت پناه محمّدى صلى الله عليه و آله است «گشته سالار» يعنى مقدّم و بزرگ و مقتداى خلايق از انبيا و غيرهم. و در اين محلّ، سالار به مناسبت كاروان فرمود. «هم او اوّل هم او آخر در اين كار» يعنى در اين كار نبوّت. ◀️ کانال انس با 🆔 @sahife2
📔 « » قسمت اول 🔴 شیخ محمود از بزرگان عرفان نظری و از شاعران متوسط پارسی گوی اواخر قرن هفتم و اوایل هشتم(متولد ۶۸۷ ق و متوفی ۷۲۰ ق) است که در جوانی (ظاهراً سی و سه سالگی)، در زادگاهش شبستر تبریز درگذشت. مهمترین اثر بجای مانده از وی «گلشن راز» بوده که منظومه ایست عرفانی در ۹۹۳ بیت که وی آن را به اشاره استادش شیخ بهاء الدین یعقوب در جواب هفده سؤال منظوم شیخ خراسان امیر سید حسین حسینی هروی سرود (تلخیص تاریخ ادبیات ایران دکتر ذبیح الله صفا، ج ۲، محمد ترابی، ۱۵۶-۱۵۷). شبستری آن پرسشهای منظوم عرفانی را در یک مجلس، به این ترتیب که هر بیتی را به بیتی، جواب داده و برای سائل بازپس فرستاد و پس از آن بر ابیات ارسالی افزود، تا منظومه گلشن راز با مطلع: به نام آنکه جان را فکرت آموخت/ چراغ دل به نور جان برافروخت، آفریده شد. این اثر در جایگاه یکی از بهترین منظومه هاى ادبیات تعلیمی فارسى در بیان حکمت عملی و عرفانِ نظری است. پاسخ هاى شیخ در این اثر، همسو و هم رنگ و بو با مشرب معرفتی شیخ محیى الدین بن عربى اندلسی، پدر عرفان نظری(به تعبیر استاد در خدمات متقابل اسلام و ایران) است. اگر چه با تصریح شاعر در این اثر، مجموعه گلشن راز نخستین منظومه شعری اوست، آنجا که می گوید؛ همه دانند کین کس در همه عمر/ نکرده هیچ قصد گفتن شعر(!) که در این بیت به مناسبت موضوع که نفی هنر شاعری از اوست، عمداً «شعر» را با «عُمر» قافیه کرده تا معلوم کند که شاعر نیست (مقدمه گلشن راز، دکتر حسین الهی قمشه ای)، اما برخلاف گفته خود که: معانی هرگز اندر حرف ناید/ که بحر قلزم اندر ظرف ناید، زبان ساده و بیان روان شیخ در این مثنوی، مشتمل بر معانی و معارف دقیق عرفان نظری است، چنانکه قرنهاست که آن را مطبوع طبع ارباب معرفت گردانیده است. برخی تعداد شرح های نوشته شده بر آن را تا هفده شرح برشمرده اند(دانشمندان آذربایجان، محمد علی تربیت، ص۳۳۷) هر چند که مجموعه حاشیه ها، شرح ها و مستزادهای بر این مثنوی، از شمار سى تجاوز مى کند. مشهورترین این شروح، شرح شیخ محمد متخلص به «اسیری» از عرفای قرن نهم هجری به نام «مفاتیح الاعجاز فی شرح گلشن راز» است و پس از آن شرح شاه نعمت الله ولی(متوفی ۸۳۴ ق) به نام «روضه اطهار» مشهور می باشد (مقدمه ای بر مبانی عرفان و تصوف، دکتر سید ضیاء الدین سجادی، ص۱۷۱). البته مستزادی عرفانی نیز به عنوان شرح آن توسط میر سید حسین ظهیر الاسلام دزفولی با مطلع: به نام آنکه جان را فکرت آموخت/ قبای عاشقی دوخت/ چراغ دل به نور جان برافروخت/ سراپا جان ما سوخت، سروده شده است.(عرفان و سلوک اسلامی، سید علی کمالی دزفولی) محورهای اساسی گلشن راز عبارتند از: در ماهیت تفکر:‌ تفکر رفتن از باطل سوی حق/ به جزو اندر بدیدن کل مطلق. در موضوع تفکر: در آلا فکر کردن شرط راه است/ ولی در ذات حق محض گناه است. در حقیقت «من»: چو هست مطلق آید در اشارت/ به لفظ من کنند از وی عبارت. در معنای انسان کامل: کسی مرد تمام است کز تمامی/ کند با خواجگی کار غلامی. در راز وحدت: کسی بر سرّ وحدت گشت واقف/ که او واقف نشد اندر مواقف. در معنی انا الحق: همه ذرات عالم همچو منصور/ تو خواهی مست گیر و خواه مخمور/ در این تسبیح و تهلیلند دائم/ بدین معنی همی باشند قائم؛ و نیز: در حقیقت وصال، در وحدت حدوث و قدم، در معنی شراب و شمع و شاهد، و ... . جهت نشان دادن اهمیت گلشن راز در نزد بزرگان وادی معرفت، ذکر خاطره دکتر حسین الهی قمشه ای از پدر عارفش مرحوم آیت الله مهدی الهی قمشه ای، مناسب است: «روزی پدر، که روانش خوش باد مرا گفت: خواهی که تو را هزار درهم زر دهم که هرچندان خرج کنی هیچ کم نشود، بلکه همچنان بر بهای آن بیفزاید؟ گفتم از این خوشتر چیست که به گفته سعدی: خرم دلی که محبوب از در فرازش آید/ چون رزق نیکبختان بی منت سؤالی، فرمود آن هزار بیت است از عارفی بزرگوار و شاعری کریم النفس، که چون از معرفت نور و صفا دید/ به هر چیزی که دید اول خدا دید؛ شاعری که در همه عمر هیچ قصد گفتن شعر نکرده اما ناگهان طوطی طبعش به گفتار آمده و به یکباره بی تلقین و تکرار در میانه جمع منظومه ای آفریده که از عالم بالا گلشن راز نام گرفته و نیاز اهل دل شده است؛ گلشنی که: عیون نرگس او جمله بیناست/ زبان سوسن او جمله گویاست» (مقدمه دکتر حسین الهی قمشه ای بر گلشن راز) . 👈 ادامه دارد .... ◀️ کانال انس با 🆔 @sahife
📔 « » قسمت 2 🔴 کتاب «مفاتیح الاعجاز فی شرح گلشن راز» اثر ‌شمس‌الدین‌ محمد بن‌ یحیى‌ بن‌ على‌ گیلانى‌ مشهور به شیخ محمد و متخلص به «اسیری‌» عارف و‌ شاعر قرن نهم (متولد حدود ۸۳۳ ق‌) ایرانی (لاهیجان) است. وی علاوه‌ بر عرفان‌ در علوم‌ فقه‌ و حدیث‌ و تفسیر تبحر داشت و چنانکه‌ در این اثر مفصّل‌ او، مفاتیح‌ الاعجاز، مى‌نماید، از کلام‌ و حکمت‌ نیز بهرة کامل‌ داشت‌. لاهیجی همیشه جامة سیاه‌ برتن داشت و او دلیل سیاه‌پوشى‌ خود را در جواب پرسش شاه اسماعیل صفوی،‌ نشان‌ واقعة کربلا و استمرار عزای‌ عاشورا برشمرد و این‌ حاکى‌ از پسندِ مذهبى‌ و معتقدات‌ شیعى‌ اوست‌. وی شخصی متشرع و متعادل و از ادعاهای‌ متداول صوفیه به دور بود‌.‌ ‌عرفان‌ِ لاهیجی متأثر از عرفانِ نظری‌ ابن‌ عربى‌ است. البته چنانکه‌ در آثار او مشهود است، دانش‌ و بینش‌ عرفانى‌ و ذوق‌ ادبى‌ او ترکیبى‌ است‌ از معرفت‌ مولوی‌وار و عشق‌ و رندی‌ حافظانه‌ و نظریة وحدت‌ وجود و مظهریت‌ اسمائى‌ ابن‌ عربى‌. (دایره المعارف بزرگ اسلامی، ج ۸، اسیری لاهیجی، نجیب‌ مایل‌ هروی‌) مفاتیح‌ الاعجاز، مشهورترین‌ اثر لاهیجی در قلمرو معارف عرفانی‌ و معروف‌ترین‌ شرح‌ در میان‌ شروح‌ بر گلشن‌ راز شیخ محمود شبستری‌ است‌. شرح لاهیجى خود اثرى مستقل و مبنایى به شمار مى آید. لاهیجى در این تصنیف ارزشمند، مباحث گسترده اى از عرفان نظرى و عملى را به میان کشیده است که همگى مغتنم و سود بخش است. گرایش هاى شیعى و هماهنگی افق اندیشه هاى لاهیجى به آفاق تشیع، بر قدر و بهاى آن افزوده است. لاهیجى در این اثر، بر خلاف اکثر مؤلّفان متون عرفانى، در توصیف انسان کامل، تنها به بیان مفهوم اکتفا نکرده، بلکه جاى جاى کتابش را به نام حضرت موعود(عج)، متبرک مى کند. این شرح‌ در حقیقت‌ دانشنامه‌ای‌ است‌ از مطالب‌ و موضوعات‌ اساسی عرفان‌ نظری‌، با استشهاد به‌ آیات‌ و احادیث‌ و روایات‌ مستند‌ و اشعار و اقوال‌ بزرگان‌ اهل معرفت‌ و مشتمل‌ بر نکته‌های‌ برخاسته‌ از تجربه‌ها و دریافتهای‌ عرفانى‌ شارح‌. این‌ شرح‌ در طول‌ قرنها‌، همواره‌ مورد توجه‌ و مراجعة علاقمندان قرار داشته و در عصر صفویه‌ به‌ قلم‌ علامه محمد دهدار با عنوان‌ «ایجاز مفاتیح‌ الاعجاز» تلخیص‌ شده‌ است‌. این‌ کتاب با عنوان‌ «جام‌ دلنواز» به‌ ترکى‌ نیز ترجمه‌ شده‌ است‌. متن‌ کامل‌ آن بارها منتشر شده‌ و نسخه‌ای‌ نسبتاً معتبر از آن‌ به‌ کوشش‌ دکتر محمدرضا برزگر و عفت‌ کرباسى‌، در تهران‌ ۱۳۷۱ ش‌ انتشار یافته‌ است‌. ◀️ کانال انس با 🆔 @sahife
✳️ هلْ إِلَیْکَ یَابْنَ أَحْمَدَ سَبیلٌ فَتُلْقى؟ ... مَتى تَرانا وَ نَراکَ ؟ آیا بسوی تو ای پسر احمد راهی هست که ملاقات شوی؟؟؟!!! ... کی شود که تو ما را و ما تو را ببینیم ... 👌بخشی از ✳️ مرحبا طایر فرخ پی فرخنده پیام خیر مقدم چه خبر دوست کجا راه کدام یا رب این قافله را لطف ازل بدرقه باد که از او خصم به دام آمد و معشوقه به کام ماجرای من و معشوق مرا پایان نیست هر چه آغاز ندارد نپذیرد انجام گل ز حد برد تنعم نفسی رخ بنما سرو می‌نازد و خوش نیست خدا را بخرام زلف دلدار چو زنار همی‌فرماید برو ای شیخ که شد بر تن ما خرقه حرام مرغ روحم که همی‌زد ز سر سدره صفیر عاقبت دانهٔ خال تو فکندش در دام چشم بیمار مرا خواب نه در خور باشد من لَهُ یَقتُلُ داءٌ دَنَفٌ کیفَ ینام تو ترحم نکنی بر من مخلص گفتم ذاکَ دعوایَ و ها انتَ و تلکَ الایام ار میل به ابروی تو دارد شاید جای در گوشه محراب کنند اهل کلام 🔅 برنامه ی روزانه عجل ◀️ کانال انس با 🆔 @sahife2
🔴 مَرحبا طـایــر فــرُّخ پی فرخـُنـده پــیـام خـیـر مـقـدم چه خبـر؟ دوست کجا ؟ راه کـدام ؟ ای پرنده‌ی خوش قدم خوش خبر آفرین بر تـو، قدمت مبارک وخجسته باد، بگو از دوست چه خبری آورده‌ای ؟ معشوق کجاست ؟ مسیرش از کدام طرف است ؟ مَرحبا ای پیک مشتاقان بده پیغام دوست تاکنم جان ازسر رغبت فدای نام دوست. 🔴 یـا رب ایـن قـافـلــه رالـطـف ازل بـدرقــه بــاد کـه ازوخـَصـم بـه دام آمـد و مـعـشـوقـه بـه کــام پروردگارااین کاروانی که معشوق درمیان آنهاست موردِ عنایت و حمایتِ خاصّ ِخود قرارده. چشم من دررهِ این قافله ی راه بماند تابه گوش ِ دلم آوازِ درآ بازآید 🔴 ماجرای مـن ومعشـوق مـراپایان نـیـسـت هــر چـه آغاز نـدارد نپـذیــرد انـجــام جریان وسرگذشتِ عشق من با معشوق هرگزپایانی نخواهد داشت.زیرا هر آنچه که آغازی برایش نیست وازازل بوده است سرانجامی نیزبرایش رقم نخواهدخورد واَزلی ابدی هم هست. روزاوّل رفت دین اَم برسرزلفین تو تاچه خواهدشددراین سودا سرانجامم هنوز 🔴 گـل ز حـــد بـُـرد تـَنـَــعـُّــم ، نـفـسـی رُخ بـنــمـــا سـرو مـی‌نـازد و خـوش نـیـست ، خـدا را بـخـرام محبوب من گل درغیابِ توازحدودِ خویش خارج شده وبیش ازاندازه عشوه وافاده می کند،ازطرفِ دیگرسَرو نیزدرنبودِ توبه قد وقامتِ خویش می نازد،اینجوری اصلاً خوش نیست! یک لحظه چهره‌ اَت را نشان بـده تاجلوه گران(سرو وگل) شرمسارشوند و برسرجایشان بنشینند. نرگس کرشمه می بَردازحد برون خرام ای من فدای شیوه ی ِچشم سیاه تو 🔴 چـشـم بـیـمـارمـرا خواب نـه در خـور بـاشـــد مـَـنْ لـَـــهُ یـَقـتـُــلُ دا ءٌ دَنـَـفٌ کـَیـْــفَ یـَـنــٰـام ؟! چشمان ِ بیمار من سزاوار خواب نیستند! آخرکسی که دارای بیماری ایست که دارد آرام آرام او را نابودمی سازد ومی کُشد چگونه می‌تواند بـخوابد ؟ 🔴 تـو تـرحـُّم نـکـنــی بـر مـن مـُخـلـِـص ، گـفتـم : ذاکَ دَعـــــوایَ وَ هـــٰـا اَنـتَ وَ تـِلـــــــکَ الایــّـام گفتم : تـو بر من بی ریـای عاشق رحم نمی‌کنی ، این ادّعای من است ، اینک این گوی واین میدان! این تـو و این هم روزها یی که در پیش ِ رویمان است تا ببینیم چه ترحّمی در حقِ این عاشق ِ مُخلص وصادق می کنی! ◀️ کانال انس با 🆔 @sahife2
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
✳️دعای 🔹 استاد اصغر ✔️ جلسه 49 👌نمونه‌های خودداری از ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دعای 🌹 دعای سیدالساجدین (علیه السلام ) " هنگامی طلب پرده پوشی و حفظ از گناه " ◀️ کانال انس با 🆔 @sahife2
دعای سیدالساجدین(علیه السلام) " هنگامی طلب پرده پوشی و حفظ از گناه " : 🔹أخْفِ عَنْهُمْ مَا يَكونُ نَشْرُهُ عَلَيَّ عَارا، وَاطْوِ عَنْهُمْ مَا يُلْحِقُنِى عِنْدَكَ شَنَارا🔹 🔸هر چه آشكار شدن آن ننگ من است ، پنهان دار، و آنچه موجب رسوايى است، از نظر آن ها در پرده گذار🔸 ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✍️ شرح محمد علي چهاردهی 🔴 مقاصه نكن مرا به آن چه كه مرتكب شدم من، خداى عزوجل عوض گناهان و ذنوب عقوبات مهيا نموده و عوض طاعات درجات و حسنات قرار داده انسان گاهى كه مرتكب بعضى از معاصى شود و طاعاتى هم نمود مى‏شود كه خداوند عالم طاعت و حسنه او را عوض عصيان او بگيرد و در صحيفه ثواب طاعات نباشد و او را تقاص و گرو معصيت گرفت. اجتراح: كسب معصيت. تقاص: عوض حق گرفتن كلمه ما در اجترحت موصوله عايد صله محذوف پس معنى آن است كه عوض نگير مرا به آن چه كسب نمودم از گناهان. اظهار عيب منما در آنچه كسب نمودم مناقشه در مطلب ايراد بر آن است و در حساب دقت است و استقصاء پس اگر خدا بخواهد مناقشه در عمل نمايد هيچ عملى از براى انسان نماند سالم، اين است كه در بعض ادعيه وارد است كه پناه مى‏برم به سوى تو از مناقشه در حساب مثلا مى‏شود انسان گاهى عملى از عبادات نمود خالصاو مخلصالله و فى الله لكن مخلوط هست بر يا به نحوى كه بر خود عامل مشتبه است قطع دارد كه عمل او خالص است و مع ذلك خدا بر او معلوم نمايد كه اين عمل مال من نبوده است چنانچه در بعضى از روايات وارد است كه ريا در عمل پوشيده‏تر است از حركت پاى مورچه در شب تار در سنگ صاف. آشكار ننما تو پنهان شده‏ى مرا و برندار امر پوشيده‏ى مرا، عيوب مخفيه انسان دو نحو است يكى آن است كه نداند او را مگر خود و خدا و اين قسم تعبير به كتمان شود گفته شود سركاتم و ديگر آن است كه مى‏شود مردم بر او مطلع شوند لكن او را از مردم بپوشاند در بازار قيامت چون انسان مورد تفضل نشود هر دو قسم از عيوب او خواهد آشكار و هويدا شد نعوذ بالله. و نگذار در ترازوى عدل و انصاف كردار مرا، در نزد اهل اسلام محقق است ثبوت ميزان كه اعمال خلايق در آن سنجيده شود و اين نحو على نحو الاجمال عدل خدائى است كه قوه‏ى عاقله بر آن حكم نمايد اختلاف در آن است كه اين ميزان چه هست بعضى را گمان آن است كه ميزان عبارت است از حكم به عدل و انصاف خلاق عالم در روز قيامت، بنابراين اطلاق ميزان مجاز است و خلاف ظواهر آيات و نصوص است آنچه اكثر قوم بر او رفته‏اند. و بعضى از روايات صحيحه و صريحه كه بر آن دلالت كند آن ترازوئى است مثل ترازوى اهل تجارت و به آن اعمال مردم سنجيده گردد. و در خبر صحيح است كه صحيفهاى مردم سنجيده شود به ميزانى كه او را عمودى و دو كفه باشد همه‏ى خلايق در آن نظر نمايند براى اظهار معدلت و قطع معذرت. از ابن عباس مروى است كه درازى عمود ميزان پنجاه هزار سال راه است و كفهاى او يكى از نور و يكى از ظلمت است حسنات را در كفه‏ى نور نهند و سيئات را در كفه‏ى ظلمت. و در سوره‏ى زلزال خداى عالم مى‏فرمايد: هر بد و خوب اگر چه اندك و به مقدار ذره باشد خواهد ديد، و در سوره‏ى قارعه مى‏فرمايد: هر كه ميزان عمل او در روز قيامت سنگين است او در سعه و اطمينان است و هر كه ميزان عمل او سبك است جاى او جهنم است. و در سوره‏ى اعراف و مومن نيز نظير اين مى‏فرمايد ثقل و خفت به دو نحو تصور شود يكى آن است كه يكى از خير و شر است و ديگرى اصلا نيست. دوم- آن است كه هر دو هست لكن يكى راجح و زيادتر از ديگرى است و كيف كان ثبوت فى الجمله كفايت در ترسيدن انسان مى‏كند اگر بناء عدل باشد در يوم الفصل نه بناء فضل و كرم پس واى به ما واى به ما. آشكار نكن بر چشمهاى خلايق حال و شغل مرا. ملاء: جماعت. خبر به معنى حال و كار و شغل است. ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2
✍️ شرح محمد علي چهاردهی 🔴 و پنهان نما تو از آنها آنچه را كه هست پهن شدن او بر من ننگ و به پيچ تو از آنها امرى را كه لاحق مى‏كند او را نزد تو به خوارى و ذلت. اخف و اطو هر يك از باب افعال است پس هر يك متعدى به دو مفعول است عارا و شنارا ظاهر آن است كه مفعول ثانى باشد نه حال و تميز. بدان كه انسان در عالم دنيا اگر بر او دوبليه يا ازيد اگر وارد آيد اگر يكى غالب باشد پس ديگرى خواهد محو و نابود در نزد او بود چنانكه به العيان مشاهده مى‏شود، و اما در عالم آخرت بلاياى عظيمه بر او وارد شود هر يك هم تاثير تام و مستقل دارد اگر چه بعضى شديد و بعضى اشد باشد مثلا انسان اگر العياذ بالله از اهل طاعت نباشد محزون شدن از بهشت يك بليه‏ى او است رسوا شدن در نزد اهل محشر مصيبت ديگر او است، شماتت اهل بهشت بر او مصيبت ديگر، شماتت بعض كفار در جهنم بليه‏ى ديگر، شماتت حفظه و ملائكه‏ى عذاب بليه‏ى ديگر او، و اعظم بليات او مايوس شدن او است از رحمت خداى عزوجل. حضرت امير مومنان (ع) در دعاى كميل عرض مى‏كند به خداى عزوجل كه: فرض كنم كه بر حرارت آتش تو صبر كردم لكن چگونه صبر توانم نمود به فراق تو پس از اين جهت است كه امام عرض به خدا مى‏كند كه اين امورى كه باعث شكست و رسوائى است از مردم مخفى‏دار و مگذار كه نزد مردم پراكنده و پهن شود در نظر آيد كه انسب ذكر اطو بدل انسب لكن اعرف امام است به بلاغت. ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2
برنامه ی ◀️ تناسب یاری خدا با نیاز انسان 🔴 و قَالَ (علیه السلام): تَنْزِلُ الْمَعُونَةُ عَلَى قَدْرِ الْمَئُونَةِ. 🔴  كمك الهى به اندازه نياز فرود مى آيد. 🖋کانال انس با صحیفه سجادیه 🆔 @sahife2
◀️ امداد الهى به اندازه نياز توست 📋 امام(عليه السلام) در اين گفتار حكيمانه خود اشاره اى به رابطه مواهب الهى با نيازها و مصرف ها كرده مى فرمايد: «كمك (الهى) به اندازه حاجت و نياز نازل مى شود»; (تَنْزِلُ الْمَعُونَةُ عَلَى قَدْرِ الْمَؤُونَةِ). این سخن در واقع دو پیام دارد: پیام نخست این است که هرچه هزینه انسان بیشتر شود به طور طبیعى تلاش و کوشش وى بیشتر مى گردد و مواهب فزون ترى نصیبش مى شود و این که در احادیث آمده است: «روزى همراه همسران به خانه شوهران مى آید» نیز ممکن است اشاره به همین معنا باشد که انسان مجرد تلاش زیادى براى زندگى نمى کند; اما هنگامى که احساس کرد بار مسئولیت نفقه همسر بر عهده اوست و آبرویش در خطر است بر تلاش و فعالیت خود مى افزاید و روزى به خانه او سرازیر مى شود. همچنین هر زمان فرزند یا فرزندان بیشترى پیدا مى کند این احساس و آن تلاش بیشتر حاصل مى گردد. پیام دوم پیام معنوى و الهى است که خداوند روزى رسان به افرادى که براى زندگى هزینه بیشترى مى کنند و سخت گیرى به همسر و فرزند ندارند و دست و دل آنها براى بخشش به نیازمندان و کارهاى خیر و پذیرایى مهمان باز است، رزق و روزى وسیع ترى عنایت مى کند. این گفتار حکیمانه در واقع مى خواهد مردم را از بخل و تنگ گرفتن بر عیال و کسانى که نان خور او هستند بر حذر دارد و به شرکت در کارهاى خیر تشویق کند و امیدوار سازد که هر اندازه بیشتر به سراغ این امور رود خداوند هم روزى او را وسیع تر مى کند. قرآن مجید به کسانى که در عصر جاهلیت عرب فرزندان خود را از ترس فقر مى کشتند خطاب کرده و مى فرماید: «(وَلاَ تَقْتُلُوا أَوْلاَدَکُمْ خَشْیَةَ إِمْلاَق نَّحْنُ نَرْزُقُهُمْ وَإِیَّاکُمْ); و فرزندانتان را از ترس فقر به قتل نرسانید، ما آنها و شما را روزى مى دهیم» و در آیه 22 و 23 سوره «ذاریات» مى فرماید: «(وَفِى السَّمَاءِ رِزْقُکُمْ وَمَا تُوعَدُونَ * فَوَرَبِّ السَّمَاءِ وَالاَْرْضِ إِنَّهُ لَحَقٌّ مِّثْلَ مَا أَنَّکُمْ تَنطِقُونَ); و روزى شما در آسمان است و نیز آنچه شما وعده داده مى شوید * سوگند به پروردگار آسمان و زمین که این مطلب حق است همان گونه که شما سخن مى گویید». ابن ابى الحدید در شرح نهج البلاغه خود حدیثى را (از رسول خدا(صلى الله علیه وآله)) آورده که مى فرماید: «مَنْ وَسّعَ وُسِعَ عَلَیْهِ وَکُلَّما کَثُرَ الْعِیالُ کَثُرَ الرِّزْقُ; هر کس دامنه انفاق را گسترش دهد خداوند روزى او را وسیع تر مى کند و هر زمان افراد خانواده انسان بیشتر شوند روزى نیز فزون تر خواهد شد». ابن ابى الحدید سپس داستانى از بعضى از ثروتمندان نقل مى کند که تقسیم سالانه اى براى جمعى از فقرا داشت. ناگهان به نظرش آمد که این هزینه زیادى مى برد. به حساب دار خود دستور داد که آن را قطع کند. شبى در خواب دید که اموال زیادى در خانه دارد و گروهى آنها را از درون خانه اش به آسمان مى برند و او جزع و بى تابى مى کند و عرضه مى دارد: پروردگارا! روزى من چه شد؟ روزى من چه شد؟ ناگاه این پیام به او رسید که ما اینها را به تو روزى دادیم که آن را درباره فقرا مصرف کنى هنگامى که آن را قطع کردى ما هم آنها را از تو گرفتیم به دیگران دادیم. صبح گاهان هنگامى که بیدار شد به حساب دارش دستور داد تمام آن کمک ها را ادامه دهد 🖋کانال انس با صحیفه سجادیه 🆔 @sahife2
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
1⃣هیچ راهبری مانندتوفیق نیست 2⃣گاهی ابزار باعث نمیشود(مثال) 3⃣سه چیز باعث توفیق انسان میشود ☑️اهل انفاق وعطا بودن.(کمکهای مومنانه) ☑️اهل تقوی بودن ☑️داشتن اعتقادات سالم 4⃣امروز سالگردشهادت جوان سرمایه دار ایتالیایی است که شیعه گردیده بود(شرح) 👌ادامه ی شرح 🖋کانال انس با صحیفه سجادیه 🆔 @sahife2