انس با صحیفه سجادیه
✳️بیا تا گل برافشانیم و می در ساغر اندازیم فلک را سقف بشکافیم و طرحی نو دراندازیم اگر غم لشکر انگیزد
صبا ! خاک وجود ما بـدان عالی جناب انداز
بـُوَد کآن شاه خوبان را نظر بر منظر اندازیم
“صـبـا” : بادِملایم وروح پروری که بشارت دهنده است. بعضی ها معتقدند از زیرِ عرش میوزد و از عرش(آسمان) برفرش(خاکیان) پـیـام میآورد. نسیمِ صبحگاهی ، باد خنکی که از شمالِ شرقی میوزد ، “باد صبا” در ادبیات ما جنبهیِ اساطیری پیدا کرده ، در کوی معشوق رفت آمد دارد و پیام رسانِ عاشق و معشوق است .
“خـاکِ وجودِما” : منظور این است که وجودِ ما درمقابلِ وجودمعشوق بی ارزش است وهمانندِ خاک وگرد وغباراست.چون خاک را باد راحت تر را جا به جا میکند،”وجود” رابه خاک تشبیه کرده تادرخواستی که دارد{انداختنِ خاکِ وجود برآستانِ بارگاهِ جانان} امکانپذیرترگردد.
“جـنـاب” : پـیـشـگـاه ، درگـاه
ممکن است منظورشاعر از “خاکِ وجودِ ما” ازتبدیل به خاک شدنِ بدن پس از مرگ باشد،درآنصورت میخواهد بـگـویـد : ما که وقتی زنـده بـودیـم به وصال نـرسیـدیم لا اقل پس از مرگ، خاک ما را به کوی معشوق بـرسـان تابهره مندگردیم.
“بـُـوَد” : بـاشـد ، به ایـن امـیـد
“شاه خوبان” : سلطانِ زیـبـارویـان، معشوق
“مـَنـظـَر” : دو معنی دارد : ۱- اسم مکان است به معنی محلِّ نگاه کردن ، پـنـجـره ، روزنه . ۲- استعاره از : “چـهره” و ظاهر شخص ،
۱- :به این امید که بتوانیم از پنجرهی آن بارگاه بلند مرتبه معشوق را تماشا کنیم.
۲- : به این امید که بـتـوانـیم در آن بارگاهِ بلند مرتبه ، چهرهیِ زیبایِ معشوق را ببینیم.
۳- : به این امید که بـتـوانـیـم در آن بـارگاه بلند مرتـبـه نـظـر معشوق را به سوی خود جلب کنیم.
حافظ چوره به کنگره یِ کاخ وصل نیست
باخاکِ آستانه یِ این دربسربریم
#حافظ_غزل_374
◀️ کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
طرح #برداشت_من هفته 8
از عبارات نورانی #صحیفه_سجادیه
👌صفحه ی ویژه اعضا در روزهای #جمعه
✳️ عبارت #منتخب "
🙏 اللَّهُمَّ وَفِّرْ بِلُطْفِكَ نِيَّتِي ، وَ صَحِّحْ بِمَا عِنْدَكَ يَقِينِي ، وَ اسْتَصْلِحْ بِقُدْرَتِكَ مَا فَسَدَ مِنِّي .
.بار خدايا، نيتم را به لطف خود كامل و خالص گردان، و يقينم را بدانگونه كه دانى به راه صحت بر، و تباهى كارم را به قدرتت اصلاح كن 🔸
دعای #بیستم #مکارم_اخلاق
#دعا_بیستم_2
👈 نظرات، دل نوشته ها و حرفهای صمیمانه ی شما درخصوص عبارت فوق که از هم اکنون برای ما ارسال شود،
با اسم خودتان (البته درصورت صلاحدید خودتان) در این قسمت بارگذاری میشود
◀️ انشاالله سعی کنید در این طرح به عشق امام سجاد علیه السلام و انس بیشتر با این کتاب نورانی ولو درحد یک خط!! مشارکت فرمایید
👌 ادمین 👇
@yas2463
◀️ کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
#دعا_بیستم_2 با تشکر از مرادی
بار خدايا نيت مرا به لطف (توفيق) خود كامل گردان (بس براى تو بوده به غرض ديگرى آلوده نباشد) و باورم را به رحمت خويش پابرجا نما (به طورى كه شك در آن راه نيابد) و به قدرت و توانائيت آنچه از من از دست رفته اصلاح فرما (از كيفر آن بگذر)
فیض الاسلام
با تشکر از یوسفی عزیز
O God,
complete my intention through Thy gentleness,
rectify my certainty through what is with Thee,
and set right what is corrupt in me through Thy power!
با تشکر از ن شمس الدین عزیز
بند دوم از دعای بیستم،تاکید بند اول است به جهت اهمیت موضوع.
عمل نیک ،ثمره نیت ویقین کامل است.
وفر به معنای اکمل است.یعنی بالطف خود(کامل ترین) احسن نیت راعطا بفرما.
بماعندک=فضل خداوند.بافضل خودت یقین مرا کامل فرما.
وبا قدرت خود، فسادوتباهی نفسم را به صلاح تبدیل نما.
نتیجه اینکه:اصلاح نفس ،احسن اعمال و مقدمات آن ، فقط بافضل خدا نصیب انسان می شود.
من که باشم که برآن خاطر عاطر گذرم
لطف ها می کنی ای خاک درت تاج سرم
دلبرا بنده نوازیت که آموخت بگو
که من این ظن به رقیبان تو هرگز نبرم
با تشکر از رحمتی و نقل شعر محمد حسین سلطانی کجوری
الهى آنچه خواهم كن تو شد را
رسان بر سايهى الطاف خود را
و بر اين نيت پاكم گشايش
دهى توفيق تا بر تو ستايش
يقينم را به نسبت بر عقيدت
بيارايى به زيبايى و صحت
بر آنچه دستخوش شد در تباهى
ز رفتار و ز كردار و مناهى
به اصلاح خودت آور تو ما را
مگردان بىنصيبم كردگارا
با تشکر از سالمی گرامی
بعضى از افعال در لغت عرب هم به معناى لازم به كار برده مىشود و هم به معناى متعدى، از آن جمله، فعل «وفر» است.
گاهى مىگويند «وفر الشىء» يعنى «تم و كمل»: فلان چيز به حد كمال و تمام خود رسيد،
و گاهى مىگويند «وفرته» اى «اتممته و اكملته»، يعنى فلان چيز را تتميم و تكميل نمودم.
اين كلمه در دعاى حضرت سجاد (ع) به معناى متعدى آمده و امام از پيشگاه الهى درخواست مىنمايد كه:
پروردگارا! نيت مرا به لطف خود تام و كامل بفرما.
اما كلمهى «وفر» به معنايى ديگر هم آمده است و آن معنى «صيانت و محافظت» است.
در كتب لغت، مىگويند «وفر عرضه»: فلانى عرض و آبرو و شرف او را از خطر، مصون و محفوظ داشت و حراست نمود.
در اينجا كه امام سجاد (ع) كلمهى «وفر» را آورده و از خداوند درخواست عنايت نموده، ممكن است مراد امام تكميل و تتميم نيت باشد چنانكه ممكن است مراد حضرتش حفاظت و صيانت نيت باشد.
با تشکر از محسن
كلمهى «لطف» داراى دو معناى متناسب است:
يكى معناى «رفق و مدارا»
و آن ديگر، معناى «رقيق و دقيق» است.
امام (ع) گويى مىخواهد در پيشگاه الهى عرض كند:
پروردگارا! عنايت بفرما و نيت مرا تتميم و تكميل بنما، اما با رفق و مدارا، نه اينكه مرا در مضيقه و رنج قرار دهى.
يك معناى دگرش اين است:
پروردگارا! نيت مرا كامل گردان، يعنى با يك تصرف صحيح و دقيق و پنهانى در وجود من آن هدف مقدس يعنى تتميم و تكميل نيت را تعليم بنما و به من عطا بفرما. اولين نشانهى تكميل و تتميم نيت، آن حالت مقدس خلوص و پاكى است كه در ضمير يك مرد الهى به وجود مىآيد، هر قدر آن نيت خالصتر باشد از كمال بيشتر برخوردار و مستفيد است.
با تشکر از جوادیان گرامی
در حديث، از حضرت على بن الحسين عليهماالسلام آمده است كه آن حضرت مىفرمود: ميل ندارم خدا را براى مقصود و منظور منفعت و نيل به بهشت سعادت بندگى كنم، همچنين ميل ندارم خدا را از ترس عذاب و عقاب ذات اقدس الهى عبادت كنم تا مانند بردگان باشم. در اين موقع،
قيل فلم تعبده؟
به آن حضرت عرض شد: پس شما خدا را به چه انگيزهاى عبادت مىكنيد؟
قال: لما هو اهله باياديه على و انعامه.
من خدا را براى اينكه او سزاوار و شايستهى بندگى و پرستش است عبادت مىكنم، براى نعمتهايى كه به من داده و مرا مشمول فيضهاى گوناگون خود فرموده است.
عبادتى اينچنين، بهترين و عاليترين عبادات است و نيت عبادت به اين كيفيت نيت كامل و تمام است،
همان نيتى كه امام سجاد از خدا خواسته و گفته است:
به لطف خود و به رافت و رحمت خود نيت مرا تتميم و تكميل بفرما.
امام صادق (ع) فرموده: كسى كه نيت صادقانه و پاك دارد صاحب قلب سليم است زيرا سالم ماندن قلب از خاطرات زشت و انديشههاى ناروا به اين است كه نيت ما در جميع شئون براى خدا باشد و در كتاب مقدس قرآن آمده كه در قيامت، مال و اولاد به آدمى نفعى نمىرسانند، تنها قلب سليم است كه مىتواند موجب نجات انسانها شود و آنان را از خطرات و عذاب بزرگ قيامت رهايى بخشد.
با تشکر از مصطفوی عزیز
يكى ديگر از آثار تماميت و كمال نيت اين است كه افراد با ايمان تمناى همكارى و هميارى با مجاهدين راه خدا را و همچنين تمنى و هميارى با نيكوكاران را در ضمير داشته باشند ولى بر اثر ناتوانى يا بيمارى نتوانند عملا آنان را يارى نمايند. چنين نيت مقدسى صاحبش را از پاداش الهى بهرهمند مىسازد و بدون اينكه تحمل رنج و زحمتى كرده باشد از اجر باريتعالى برخوردار مىگردد.
رسول اكرم فرمود: ما در مدينه كسانى را ترك گفتهايم، هم اكنون هيچ واديى را نمىپيماييم و از هيچ بلندى بالا نمىرويم و از هيچ پستى پايين نمىرويم الا آنكه آنان با ما هستند. عرض شد يا رسول الله: چگونه با ما هستند با آنكه حضور ندارند؟ فرمود: به نيتهايى كه در دل آنان است ما را همراهى مىكنند. فرمود آنان با نيتهاى خود با ما هستند، يعنى در منزل مريضند ولى در نيت خود آرزومندند كه با ما باشند و خداوند اجرى نظير پاداشى كه به مجاهدين همراه يكديگر عنايت مىنمايد به آنان عطا مىفرمايد.
على (ع) مىفرمايد:
پس از آنكه خداوند على (ع) را بر اصحاب جمل پيروز نمود، يكى از دوستان و اصحاب آن حضرت گفت: دوست داشتم كه فلان برادرم در اينجا مىبود و ناظر پيروزى شما و يارى خداوند به شما مىشد. حضرت در پاسخ فرمود: آيا دوست تو به ما متمايل است و نيت پيروزى ما را دارد؟ گفت بلى. حضرت فرمود: او با اين نيتى كه دارد همانند ديگر اصحابمان شاهد و حاضر در اين معركه بوده و در جنگ جمل شركت داشته است، نه فقط دوست شما بلكه كسانى هم اكنون در اصلاب پدران و در ارحام مادراناند و به دنيا نيامدهاند اما پس از ولادت و رسيدن به سرحد بلوغ، قضاياى جمل را مىشنوند و در دل آرزو مىكنند كه ايكاش ما هم در ركاب اميرالمومنين مىبوديم و اداى وظيفه مىنموديم، خداوند، آنان را نيز از اجر اصحاب من و همانند پاداش آنان برخوردار مىنمايد.
رسول اكرم مىفرمود: هر كس به رختخواب خود برود و در نيتش اين باشد كه به موقع #نماز_شب برخيزد و اين سنت بزرگ الهى را برپا دارد اما چشم او بر او غلبه كرد و خواب او را فرو برد تا صبح شد، رسول اكرم مىفرمود كه در نامهى عمل چنين انسانى نيتش نوشته مىشود و همانند كسى كه نافلهى شب خوانده اجر دارد، و به علاوه فرمود: خواب او با اين نيت ثواب صدقهاى دارد كه پروردگار به او عنايت مىنمايد.
يكى ديگر از آثار تتميم و تكميل نيت آن است كه خداوند آدمى را به نسبت كمال نيتى كه در ضمير دارد نسبت به امور سعادتبخش و مفيد مويد و موفق مىدارد. كسى كه از خداوند درخواست مىكند كه مرا در تحصيل علم و فراگرفتن دانش موفق بدار، توفيق باريتعالى به او متناسب با نيت و تصميمى است كه در تحصيل عمل دارد، آن كس كه نيتش در تحصيل، تام و كامل است از توفيق بزرگ باريتعالى برخوردار مىگردد و آن كس كه فاقد چنين تصميمى است موفقيتش در تحصيل علم به تناسب همان نيت محدود و ناتمام است.
على (ع) فرموده است: خداوند، عطيهى توفيق را به مقدار نيت به صاحب آن عنايت مىفرمايد.
و همچنين فرموده است: كسى كه نيت خوب دارد توفيق پروردگار مددكار او خواهد بود.
امام صادق (ع) مىفرمايد: مقدار يارى خداوند بر بندگان بر وفق مقدار نيات آنان است، كسى كه نيت صحيح و كامل دارد يارى خداوند هم نسبت به او كامل خواهد بود، اما كسى كه نيت كوتاه دارد يارى پروردگار هم براى او كم و كوتاه مىباشد و نسبت اين كوتاهى يارى خداوند به نسبت كوتاهيى است كه خود آن بنده در نيت خويشتن انجام داده است.
يكى ديگر از آثار تكميل و تتميم نيت، بهرهمندى صاحب آن از پاداشهاى وسيع و گستردهى حضرت باريتعالى است.
امام سجاد (ع) اين موفقيت عظيم را در دعاى #نهم صحيفهى سجاديه از پيشگاه الهى درخواست نموده است. مىگويد:
اللهم فصل على محمد و آله و اجعل همسات قلوبنا و حركات اعضائنا و لمحات اعيننا و لهجات السنتنا فى موجبات ثوابك حتى لا تفوتنا حسنه نستحق بها جزاءك و لا تبقى لنا سيئه نستوجب بها عقابك.
بار الها! بر محمد و آلش درود بفرست و آنچنان كن كه خاطرات دلهاى ما، حركات اعضاى ما، چشم برهم زدنهاى ما، و گفتههاى زبانهاى ما در امورى به جريان افتد كه مايهى جلب رحمت و پاداش تو باشد، چنانكه هيچ كار خوبى كه مايهى استحقاق اجر و
پاداش توست از ما فوت نشود و هيچ گناهى كه مستوجب عقاب توست براى ما باقى نماند. نيت پاك و كاملى اينچنين مىتواند انسان را در جميع جهات ظاهر و باطن پاك و منزه دارد و او را از آلوده شدن به اعمال زشت و انديشههاى ناروا مصون و محفوظ نمايد.
با تشکر از ج ح گرامی
از این جملهى اول كلام امام سجاد (ع) می فهمیم تتميم نيت مىتواند افراد را در دنيا از خطرات و كارهاى ناصواب مصون دارد و در قيامت موجب رستگارى و نجات آنان گردد.
در روايات خاطرنشان گرديده كه بعضى از تمايلات درونى از قبيل حرص و طمع يا پارهاى از اعمال برونى مانند جدل نمودن در بحثهاى دينى يا آميزش زياد با دنياپرستان موجب تضعيف يقين مىگردد و اولياى گرامى اسلام پيروان خود را از آنها برحذر داشتهاند و در اينجا به يك روايت فقط اشاره مىشود:
على (ع) مىفرمايد: مخلوط شدن و همنشينى كردن زياد با اهل دنيا چهرهى دين را تيره مىكند و موجب تضعيف يقين مىگردد.
با تشکر از مرادخانی
و استصلح بقدرتك ما فسد منى.
بار الها! هر چه در وجود من از وضع صحيح و مستقيمش خارج شده و به فساد گراييده است، توبه قدرت لايزال خود آنرا اصلاح فرما.
«استصلاح» در مقابل «استفساد» است.
استصلاح به معناى خواستن صلاح و اصلاح است
و استفساد همت گماردن در افساد و از پى فساد رفتن است.
امام سجاد (ع) در اين جملهى دعا، گويى مىخواهد عرض كند:
بار الها! مرا هرگز به خودم وامگذار و همواره عنايت و تفضل تو در جميع شئون مادى و معنوى شامل حال من باشد.
اين عبارت كوتاه مىتواند تمام اوضاع و احوال نامتعادل جسم و جان را دربر گيرد و همهى آنها را شامل شود، از قبيل ناتوانى بدن، ضعف اعصاب، كم يا زياد شدن فشار خون، ناموزونى ضربان قلب، پريشان فكرى، اضطراب روان،
و به طور خلاصه تمامى آنچه نظير آنهاست مشمول كلمهى فساد است و امام (ع) اصلاح همهى آنها را از پيشگاه خداوند بزرگ درخواست مىنمايد.
توجه به حضرت باريتعالى براى رفع مفاسد و بلايا و اعادهى نعمتها و عطاياى الهى مخصوص ائمهى طاهرين عليهمالسلام نيست، بلكه تمام مردم بايد رفتارى اينچنين داشته باشند و همانند پيشوايان بزرگ دينى در حل مشكلات و برطرف ساختن مصائب از خداوند استمداد نمايند.
على (ع) در اين باره فرموده است:
و لو ان الناس حين تنزل بهم النقم و تزول عنهم النعم فزعوا الى ربهم بصدق من نياتهم و وله من قلوبهم لرد عليهم كل شارد و اصلح لهم كل فاسد.
على (ع) فرموده: اگر مردم در موقعى كه نقمت بر آنان وارد مىشود و نعمت از دستشان مىرود متوجه خدا شوند و با صدق نيت و از صميم قلب او را بخوانند خداوند نعمتهاى از دست رفته را به آنان بر مىگرداند و همهى مفاسدشان را اصلاح مىنمايد.
اگر پروردگار عنايت فرمايد و دعاى دعاكنندگان را در اصلاح مفاسد اجابت كند فسادهاى واقعى از ميان مىرود و صلاح و سعادت جايگزين آنها مىگردد، زيرا خداوند به تمامى حقايق واقف است و صلاح و فساد واقعى را مىداند.
اما اگر بشر بخواهد اين مهم را به عهده بگيرد، فساد را براندازد و صلاح را به جاى آن برقرار نمايد هميشه و همه جا به انجام اين كار موفق نمىشود زيرا ممكن است در پارهاى از مواقع هواى نفس يا نارسايى علم، او را از درك واقع بازدارد، فساد در نظرش صلاح جلوه كند، جامعه را به مسير باطل سوق دهد و موجبات بدبختى آنان را فراهم آورد.
با تشکر از خانم مشهدی
دنياى امروز در مورد زنان به اين انحراف گراييد و هم اكنون از عوارض آن رنج مىبرد. گردانندگان كشورهاى غرب تصور كردند كه آزادى بيش از حد به زنان دادن بر وفق مصلحت اجتماع است، به اين كار ناروا دست زدند، بر اثر آن، بىعفتى شايع شد، بيماريهاى آميزشى گسترش يافت، باعث تيرهروزى و اختلاف خانوادهها گرديد و مردم را به صور مختلف گرفتار نمود. بعضى از انسانها در مواقعى صلاح و فساد واقعى
را مىشناسد و حقيقت را درك مىكنند ولى بر اثر سوء نيت و اطاعت از هوى و تمايلات نفسانى حقيقت را وارونه جلوه مىدهند، صلاح را فساد و فساد را صلاح مىخوانند و موجب تحير مردم و احيانا گمراهى آنان مىگردند. منافقين صدر اسلام چنين بودند و براى آنكه نگذارند تعاليم الهى گسترش يابد به اين قبيل اعمال دست مىزدند و خداوند در قرآن شريف دربارهى اينان فرموده:
و اذا قيل لهم لا تفسدوا فى الارض قالوا انما نحن مصلحون. الا انهم هم المفسدون و لكن لا يشعرون.
وقتى به منافقين گفته مىشد: در زمين افساد منماييد مىگفتند ما اصلاح طلبيم. خداوند فرموده است كه اينان مفسدند اما نمىفهمند.
با تشکر از رحت الله گرامی
امروزه در بعضى از جوامع بشرى بيش و كم منافقينى هستند كه جريان صحيح و اوضاع مفيد و ثمربخش را بر وفق تمايل شخصى و هواى نفس خود نمىدانند، براى اينكه آن را متوقف نمايند و جريان را از كار بيندازند افساد مىكنند، سمپاشى مىنمايند و كارهاى نادرست خود را اصلاح مىخوانند. گاهى انسانهاى شريف و بزرگوار به فساد واقعى افراد مفسد واقفاند و مىدانند كه وجود آنان در جامعه تا چه حد مضر و مايهى بدبختى است. اين گروه جز با زبان قاطع شمشير اصلاح نمىشوند و اگر انسانهاى شريف بخواهند آنان را اصلاح كنند بايد خود به تندروى و فساد عمل گرايش يابند. از اين رو از اصلاح آنان چشم مىپوشند و خوددارى مىكنند، اما آنان را به تسلط افراد ظالم و به آيندهى خطرناك و تيرهاى كه در پيش دارند تهديد
مىنمايند. على (ع) موقعى كه از رفتار نادرست مردم كوفه و سستيهاى آنان در امر جهاد سخت آزردهخاطر گرديد، به آنان فرمود:
آيا مىخواهيد با شمشيرم شما را بزنم و به حياتتان خاتمه دهم؟ من از نيتتان آگاهم و مىدانم كه چه چيز شما را از كجروى و اعوجاج باز مىدارد ولى هرگز صلاح شما را به فساد خود معامله نمىكنم بلكه آگاهتان مىسازم كه بر اثر روش نادرستى كه در پيش گرفتهايد خداوند قومى را بر شما مسلط خواهد نمود كه انتقام مرا از شما بگيرد، در نتيجه نه از دنيا بهرهمند مىشويد و نه به آخرت مرضى خداوند راه مىيابيد. پس كوبيده و مطرود باشيد اى جهنميها!
نتيجه آنكه امام سجاد (ع) در این جمله عرض مىكند:
و استصلح بقدرتك ما فسد منى
بار الها! آنچه در جسم و جان من به فساد گراييده و از راه مستقيم خود خارج شده است تو با قدرت لايزال خود آنرا اصلاح فرما.
پيروان امام سجاد (ع) بايد اين روش سعادت بخش را از آن حضرت بياموزند و همه روزه اين مهم را از خدا بخواهند و عرض كنند:
و استصلح بقدرتك ما فسد منى
بار الها! تو به تمام عيوب و نقائص برون و درون من واقف و آگاهى، تفضل فرما و با قدرت خود آن عيوب را اصلاح كن و مرا از آن نقائص نجات بخش.
با تشکر از جمالی نزاد عزیز
ناگفته نماند كه اصلاح مفاسد و عيوب شخصى يا نوعى را از خدا خواستن و در پيشگاه او دعا نمودن موجب رفع تكليف دينى از مسلمانان نمىشود و مسئوليت آنان را برطرف نمىنمايد.
اسلام، پيروان خود را موظف نموده است كه در اصلاح مفاسد يكديگر بكوشند و با زبانى نرم، عيوب موجود در افراد را به يكديگر تذكر دهند و از اين راه زمينهى سعادت و رستگارى جامعه را فراهم آورند.
رسول اكرم فرموده: مومن براى برادر خويش همانند آيينه است، عيوب و بديهاى او را تذكر مىدهد و لكههاى اخلاقى وى را برطرف مىسازد.
در آيين مقدس اسلام تا بدان درجه به رفع عيوب و نقائص اهميت داده شده و اولياى گرامى اسلام در اين باره تاكيد نمودهاند كه خوددارى از انجام اين وظيفه نوعى خيانت تلقى شده است.
امام صادق (ع) فرموده: كسى كه برادرش را در وضعى ببيند
كه آن را ناپسند مىداند و با آنكه قدرت اصلاح آن را دارد به او تذكر ندهد به وى خيانت نموده است.
برنامه ی #نهج_البلاغه_خوانی
#نهج_البلاغه_حكمت_180
◀️ #طمع ، عامل ذلت
🔴 و قَالَ (علیه السلام) : الطَّمَعُ رِقٌّ مُؤَبَّدٌ.
طمع ورزى، بردگى هميشگى است.
🖋کانال انس با صحیفه سجادیه
🆔 @sahife2
◀️ بردگى جاويدان!
قسمت اول
امام(عليه السلام) در اين كلام نورانى به آثار زيان بار طمع اشاره كرده مى فرمايد: «طمع بردگى جاويدان است»; (اَلطَّمَعُ رِقٌّ مُؤَبَّدٌ).
حقيقت طمع، علاقه شديد به امور مادى است كه در دست ديگران است و شخص طماع براى رسيدن به آن هر گونه خضوع و ذلت را مى پذيرد و به همين دليل همچون برده اى است در برابر كسى كه طمع از او دارد و طماع غالباً اين صفت رذيله را با خود حفظ مى كند از همين رو امام(عليه السلام) آن را نوعى بردگى ابدى شمرده است. افراد طمع كار انسان هاى ضعيف، زبون، دون همت و فاقد شخصيت اند و چون اعتماد به نفس ندارند سعى مى كنند از طريق وابستگى به ديگران به مقصود خود برسند. در مقابل اين صفت رذيله فضيلتى است كه از آن به عنوان «يأس عَمّا في أيدِى النّاسِ; قطع اميد از آنچه در دست ديگران است» تعبير شده و به بيان ديگر قناعت به آنچه خود دارد.
در احاديث اسلامى به اين موضوع اشاره شده است. در مورد اصل طمع مرحوم کلینى بابى در جلد دوم کافى عنوان کرده و احادیث نابى در ذیل آن آورده است; از جمله از امام باقر(علیه السلام) نقل مى کند که فرمود: «بِئْسَ الْعَبْدُ عَبْدٌ لَهُ طَمَعٌ یَقُودُهُ وَبِئْسَ الْعَبْدُ عَبْدُ لَهُ رَغْبَةٌ تُذِلُّهُ; چه بد انسانى است آن کس که طمعى دارد که وى را به هر سو مى کشاند و چه بد انسانى است کسى که علاقه به چیزى دارد که سبب ذلت او مى شود»
در مورد قطع امید از آنچه در دست مردم است امام على بن الحسین(علیهما السلام) مى فرماید: «رَأَیْتُ الْخَیْرَ کُلَّهُ قَدِ اجْتَمَعَ فی قَطْعِ الطَّمَعِ عَمّا فی أیْدِى النَّاسِ; تمام خوبى ها را در قطع امید از آنچه در دست مردم است دیدم».
حدیثى از امام صادق(علیه السلام) مى خوانیم در جواب این سؤال که چه چیز ایمان را در قلب راسخ و ثابت مى دارد مى فرماید: «الْوَرَعُ» (تقوا و پرهیزگارى) و در پاسخ این پرسش که چه چیز ایمان را از قلب انسان خارج مى کند مى فرماید: «الطَّمَعُ».
شخص طماع در واقع نه اعتمادى به خدا دارد و نه ایمان درستى به رزاقیت او به همین دلیل دست نیاز به سوى این و آن دراز مى کند.
از این فراتر حدیثى است که از رسول خدا(صلى الله علیه وآله) نقل شده و مى فرماید: «الطَّمَعُ یُذْهِبُ الْحِکْمَةَ مِنْ قُلُوبِ الْعُلَماءِ; طمع علم و دانش را از دل هاى دانشمندان دور مى سازد».
دلیل آن این است که علم و دانش نیاز به حریت فکر و آزادمنشى دارد در حالى که شخص طماع چون اسیر خواسته هاى خویش است نمى تواند درست بیندیشد و چه بسا براى رسیدن به مقصود خود کارهاى خلاف ارباب قدرت و مقام را توجیه کند و به بیان دیگر، طمع نوعى مستى و تخدیر فکر مى آورد و به طمّاع اجازه نمى دهد درست بیندیشد.
ادامه دارد ...
#نهج_البلاغه_حكمت_180
🖋کانال انس با صحیفه سجادیه
🆔 @sahife2
◀️ بردگى جاويدان!
قسمت 2
براى این که بدانیم «طمع» کار انسان را به چه جایى مى رساند کافى است تاریخ طمع کاران را مطالعه و بررسى کنیم. «اشعب» یکى از طمع کاران معروف عرب است که در میان آنها به صورت ضرب المثل در آمده است. در حالات او نوشته اند: «روزى شخصى را دید که مشغول بافتن زنبیلى است به او گفت خواهش مى کنم آن را بزرگ تر بباف گفت به تو چه مربوط است؟ گفت شاید روزى صاحب آن بخواهد براى من هدیه اى بفرستد و بیشتر در این زنبیل جاى بگیرد.
نیز درباره او گفته اند: از اشعب طمع کارتر سگ او بود، زیرا روزى عکس ماه را در وسط چاهى دید خیال کرد گرده نانى است براى به چنگ آوردن آن خود را در چاه پرت کرد و مرد.
ابن ابى الحدید قبل از نقل این دو داستان در شرح نهج البلاغه این شعر پرمعنا را نقل کرده است:
تَعَفَّفْ وَعِشْ حُرّاً ولا تَکُ طامِعاً
فَما قَطَعَ الاْعْناقُ إلاَّ المَطامِعُ
این سخن را با حدیثى از پیغمبر اکرم پایان مى دهیم: یکى از یاران آن حضرت به نام «ابو ایوب خالد بن زید» خدمتش رسیده عرض کرد: اى رسول خدا! اندرزى به من ده; اندرزى کوتاه تا بتوانم آن را حفظ کنم (و به آن عمل نمایم) پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله) فرمود: «أُوصیکَ بِخَمْس بِالْیَأسِ عَمّا فی أیْدِى النّاسِ فَإِنَّهُ الْغِنى وَإیّاکَ وَالطَّمَعَ فَإِنَّهُ الْفَقْرُ الْحاضِرُ وَصَلِّ صَلاةَ مُوَدِّع وَإیّاکَ وَما یُعْتَذَرُ مِنْهُ وَأحِبَّ لاِخیکَ ما تُحِبُّ لِنَفْسِکَ; پنج چیز را به تو سفارش مى کنم: از آنچه در دست مردم است مأیوس باش و صرف نظر کن که این همان بى نیازى حقیقى است و از طمع بپرهیز که فقر و تنگدستى حاضر است و نمازى را که مى خوانى آنچنان بخوان که گویى آخرین نماز توست و مى خواهى با دنیا وداع کنى و از کارهایى که ناچار مى شوى از آن عذرخواهى کنى بپرهیز و آنچه براى خود دوست دارى براى برادر مسلمانت نیز دوست بدار»
#نهج_البلاغه_حكمت_180
🖋کانال انس با صحیفه سجادیه
🆔 @sahife2
❇️ #تفسیر_خوانی قرآن کریم
هر روز یک آیه
تفسیر نور – استاد محسن قرائتی
سوره #بقره
#بقره_51
و وَإِذْ وَ عَدْنَا مُوسَى أَرْبَعِينَ لَيْلَةً ثُمَّ اتَّخَذْتُمُ الْعِجْلَ مِن بَعْدِهِ وَ أَنتُمْ ظَلِمُونَ
و (به خاطر بیاورید) هنگامى كه با موسى چهل شب وعده گذاردیم وشما پس از (آمدن) او (به میقات،) گوساله را (معبود خود) گرفتید، در حالى كه ستمكار بودید.
🔴 #عبادت در #چهل شب وبه دور از مردم، داراى آثار خاصّى است. «اربعین لیلة»
👤استاد #قرائتی
⏺کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2