19- از اين جمله استفاده مىشود كه افراد خير و نيكوكار اگر كار خوب خود را به منت آلوده كنند عمل خيرشان باطل و بىاثر مىشود و خداوند آن را محو و نابود مىكند، و اين مطلب در قرآن شريف آمده است:
يا ايها الذين آمنوا لا تبطلوا صدقاتكم بالمن و الاذى.
اى مردم باايمان! صدقات خود را با منت گذاردن و اذيت كردن باطل ننماييد.
20- اسلام، دين تعاون و مواسات است و از افراد متمكن خواسته كه قسمتى از اموال خود را به عنوان واجب يا مستحب به گروه كمبضاعت و تهيدست بدهند. ولى اين كار بايد به قصد قربت و با رعايت احترام كامل به تهيدستان انجام پذيرد و آنان مورد تحقير و اهانت واقع نشوند. آيين مقدس اسلام عز و شرافت مسلمانان را بسيار محترم شمرده و پر ارج دانسته است و هيچكس حق ندارد كرامت نفس و بزرگوارى خود را با پول معامله كند و بر همين اساس است كه تملقگويى و چاپلوسى ممنوع گرديده است. كسى كه به فرد بىبضاعتى كمك مىكند و خدمت خود را مادهى منت نسبت به او قرار مىدهد با اين عمل به عز و شرف او ضربه مىزند و به حيثيت انسانى وى آسيب مىرساند و خداوند چنين صدقهاى را هرگز نمىپذيرد و منت گذاردن موجب ابطال عمل خير آن مرد خير مىشود. تا جايى اسلام به اين مهم عنايت دارد كه فرموده است:
قول معروف و مغفره خير من صدقه يتبعها اذى.
به گرمى با فقير سخن گفتن و از او عذر خواستن از اينكه نمىتواند به وى خدمتى نمايد بهتر از صدقهاى است كه آميخته به منتگذارى و آزار او باشد.
21- پیامبر صلى الله عليه و آله: كسى كه به مومنى چيزى عطا كند و به وى صدقهاى بدهد سپس او را با كلام خود آزار نمايد يا بر وى منت گذارد با اين عمل، صدقهى خود را باطل نموده است.
و نيز فرموده است: كسى كه به برادر دينى خود خدمتى نمايد سپس بر وى منت گذارد خداوند عمل او را محو و نابود مىسازد و بار سنگين آن عمل بر دوش وى مىماند و از خدمتى كه انجام داده است بهرهاى نمىبرد.
امام صادق (ع) فرموده است: منت گذاردن عمل خير انسان را نابود و فانى مىنمايد.
22- اگر شخص مسلمانى صدقه بدهد و به كسانى كه آن را دريافت نمودهاند به طور مستقيم منت نگذارد و آزارشان ننمايد ولى در غياب آنان عمل خود را به زبان بياورد و احسان خويش را به اين و آن بگويد و در نتيجه موجب هتك حرمت و تحقير دريافت كنندگان صدقه گردد، چنين شخصى مشمول آيهى كريمهى ابطال صدقه با من و اذى است، زيرا غيرمستقيم بر فقرا منت گذارده و آنان را آزار داده است، و اين مطلب را امام جواد (ع) به شخصى فرمود كه در يك روز به ده نفر فقير عائلهدار كمك نموده بود بدون آنكه بر آنها منت گذارد يا آنان را آزار دهد، ولى قضيهى احسان و انفاق خود را براى امام جواد نقل نمود. امام به وى فرمود:
تو با نقل اين قضيه بر و نيكى خود به برادرانت را ابطال نمودى و از ميان بردى، عرض كرد: چگونه از ميان بردم؟ حضرت پاسخ داد: كلام خدا را بخوان كه فرموده است: اى مردم باايمان! صدقات خود را با منت گذاردن و اذيت كردن ابطال منماييد، عرض كرد: يابن رسول الله! به كسانى كه كمك نمودم نه بر آنها منت گذاردم و نه آزارشان دادم. حضرت فرمود: خداوند فرموده صدقات خود را با منت گذاردن و اذيت كردن باطل نكنيد و نفرموده است كه: صدقات خود را با اذيت دادن و منت گذاردن مستقيم بر سر كسى كه صدقه را دريافت مىنمايد باطل نكنيد.
اين آيه، شامل حال تمام اقسام منتها و آزارها مىشود، خواه كمككننده، خود مستقيما به گيرندهى صدقه منت گذارد و آزارش دهد، خواه خدمت عملى و احسان خود را به دگران بگويد و اين و آن را آگاه سازد و غيرمستقيم دريافت كنندگان را مورد منت يا مورد اذيت قرار دهد.
بيان امام جواد (ع) و نكتهاى را كه در آيه تذكر داده است براى افراد خير و احسانكننده درسى آموزنده است و به آنان خاطرنشان مىفرمايد: شما كه براى خدا و به نيت قربت به فقيرى آبرومند كمك مىكنيد به گونهاى باشد كه فقط خدا بداند و شما بدانيد و فقير، دگرى از آن آگاه نشود تا آن احسان ذخيرهى قيامت شما گردد و اگر به دگران بگوييد و آبروى فقير را ببريد با گفتهى خود، احسان خويش را ابطال نمودهايد و ممكن است بر اثر پردهدرى و اهانت به فقير، در قيامت استحقاق كيفر و عذاب داشته باشيد. نه تنها منت گذاردن و آزار دادن فقير در زمينهى صدقات، ممنوع و نارواست، بلكه اگر كيفيت پرداخت صدقات آبرومندانه و مناسب با عز و شرف مسلمان نباشد و موجب تحقير و توهين وى گردد نيز در اسلام ممنوع و غير مجاز است.
23- ائمهى معصومين عليهمالسلام كه در آموختن وظايف دينى، معلم مسلمانان بودند براى آنكه اصحاب و دوستانشان به راه خطا نروند همواره به آنان تذكرات لازم را مىدادند و آگاهشان مىساختند تا اگر در مسير ناصحيح قدم برمىدارند بازگردند و به راه درست گرايش يابند.
اسحق بن عمار مىگويد: امام صادق (ع) به من فرمود: چگونه زكوه مالت را مىدهى، گفتم: محصول را به منزل مىآورم. اهل استحقاق مىآيند و دريافت مىكنند امام فرمود: اسحق! تو با اين كار، مسلمانان را در معرض ذلت و خوارى قرار مىدهى، از اين كار پرهيز كن، پرهيز كن، خداوند فرموده است هر كس دوست مرا خوار نمايد براى جنگ با من مهيا گرديده است.
24- بحث ما دربارهى دعاى « #مكارم_الاخلاق » صحیفه سجادیه است. اين دعاى شريف حاوى مطالب بسيار رفيع و بلند در شان انسانسازى و پرورش مكارم اخلاق در ضمير مردم باايمان است، بايد ما حتما در هر قسمتى دقت نمايند و هر مطلبى را كه امام سجاد (ع) به صورت دعا از زبان خود در پيشگاه الهى عرض مىكند آن را سرمشق خود قرار دهند و بر طبق آن عمل نمايند تا بتوانند از اين دعا بهرهى علمى و اخلاقى ببرند و متخلق به سجاياى انسانى گردند.
مثلا از دو جملهى مورد بحث امروز استفاده شود كه تمام افراد به قدرى كه قدرت دارند با مال و قلم و قدم خود به مردم خدمت كنند و ديگر آنكه خدمات خود را با منت گذاردن بر سر مردم و به رخ آنان كشيدن نابود و فانى ننمايند و خويشتن را از پاداش خدا در قيامت محروم نسازند.
هدایت شده از سبک زندگی اسلامی آوای توحید
🌟زندگیت رو با قرآن عزیز از نو بساز
دوره آموزش مجازی تفسیر قرآن کریم
سبک زندگی قرآنی |خانواده قرآنی| ترببت قرآنی| تفسیرانفسی قرآن کریم
باحضوربرجسته ترین اساتیدکشوری
تخفیف40%برای اولین باربمناسبت رجب
ثبت نام آسان کمتر از ۳۰ ثانیه 👇
▫️https://zarinp.al/359389
🔰اطلاعات بیشتر از آموزش ها:
https://eitaa.com/joinchat/2158690304C84ca230822
برنامه ی #نهج_البلاغه_خوانی
#نهج_البلاغه_حكمت_226
◀️ #طمع ، عامل ذلت
وَ قَالَ (علیه السلام): الطَّامِعُ فِی وِثَاقِ الذُّلِّ.
علی علیه السلام که درود خدا بر او فرمودند : طمع کار در بند ذلت گرفتار است.
🖋کانال انس با صحیفه سجادیه
🆔 @sahife2
◀️ اسیران ذلّت
📜 امام(علیه السلام) در این گفتار حکیمانه به یکى از آفات #طمع اشاره کرده، مى فرماید: «طمع کار در بند ذلت گرفتار است»; (الطَّامِعُ فی وَثَاقِ الذُّلِّ). «وَثاق» به معنى بند و زنجیرى است که اسیر و یا حیوانى را با آن مى بندند. شبیه این سخن همان است که در #نهج_البلاغه_حكمت_180 گذشت که فرمود: «الطَّمَعُ رِقٌّ مُؤَبَّدٌ; طمع بندگى جاویدان است» نیز در #نهج_البلاغه_حكمت_219 خواندیم که امام مى فرمود: «قربانگاه عقل ها غالباً در زیر نور خیره کننده طمع هاست». همان گونه که پیش از این نیز اشاره شد طمع معمولا به معناى علاقه شدید به چیزى است که فوق استحقاق انسان و غالباً به دست دیگران است شخص طمع کار براى به دست آوردن آن باید در مقابل این و آن خضوع کند و طناب ذلت بر گردن خویش نهد، شاید به مقصود برسد و شاید هم نرسد. به تعبیر دیگر طمع ریسمانى نامرئى است که انسان بر گردن خود مى نهد و سر آن را به دست کسى که از او طمع دارد مى سپارد و همچون برده یا حیوانى در اختیار او قرار مى گیرد. نقطه مقابل طمع قناعت است که انسان را از همگان بى نیاز و عزت و کرامت او را حفظ مى کند. اضافه بر این ها، اموال و مقامات و اشیایى که مورد طمع طمعکاران است.
در بسیارى از موارد دست نیافتنى است، به همین دلیل طمع کار براى رسیدن به آن عمرى دست و پا مى زند و چه بسا ناکام از دنیا برود در حالى که سرمایه عمر خود را بیهوده از دست داده نه به مقامى در دنیا رسیده و نه در پیشگاه خدا منزلتى دارد. در حدیث معروفى که ملاصالح مازندرانى در شرح اصول کافى آورده است، مى خوانیم: «عَزَّ مَنْ قَنَعَ وَذَلَّ مَنْ طَمَعَ; کسى که قناعت پیشه کند عزیز مى شود، و کسى که طمع بورزد ذلیل خواهد شد». در حدیث دیگرى از امام امیرمؤمنان مى خوانیم: «عِنْدَ غُرُورِ الاْطْماعِ وَالاْمالِ تَنْخَدِعُ عُقُولُ الْجُهّالِ وَتَخْتَبِرُ ألْبابُ الرِّجالِ; به هنگام فریب طمع ها و آرزوها عقول جاهلان گرفتار مى شود و عقل مردان بزرگ در آزمون قرار مى گیرد». در #نهج_البلاغه_حكمت_275 نیز خواهد آمد که امام(علیه السلام)مى فرماید: «إنَّ الطَّمَعَ مُورِدٌ غَیْرُ مُصْدِر، وَضامِنٌ غَیْرُ وَفِىّ; طمع آدمى را به سرچشمه آب وارد مى کند و بى آنکه او را سیراب کرده باشد باز مى گرداند، طمع ضامنى است که هرگز به عهد خود وفا نمى کند». این سخن را با شعر مشهورى که ابن ابى الحدید در شرح نهج البلاغه خود در ذیل این گفتار حکیمانه آورده پایان مى دهیم: طَمِعْتَ بِلَیْلى أنْ تَریعَ وَإنَّما *** تَقَطَّعَ أعْناقَ الرِّجالِ الْمَطامِعُ به لیلا طمع ورزیدى که نظر لطفى به تو کند (و این اشتباه بود) آرى گردن مردان را طمع ها قطع مى کند.
#نهج_البلاغه_حكمت_226
🖋کانال انس با صحیفه سجادیه
🆔 @sahife2
❇️ #تفسیر_خوانی قرآن کریم
هر روز یک آیه
تفسیر نور – استاد محسن قرائتی
سوره #بقره
#بقره_104
يأَيُّهَا الَّذِينَ ءَامَنُواْ لاَ تَقُولُواْ رَ عِنَا وَقُولُواْ انْظُرْنَا وَاسْمَعُواْ وَ لِلْكَفِرِينَ عَذَابٌ أَلِيمٌ
اى كسانى كه ایمان آوردهاید! (به پیامبر) نگویید: «راعِنا» مراعاتمان كن، بلكه بگویید: «اُنظرنا» ما را در نظر بگیر، و (این توصیه را) بشنوید و براى كافران عذاب دردناكى است.
🔴 برخى از مسلمانان براى اینكه سخنان پیامبر را خوب درك كنند، درخواست مىكردند كه آن حضرت با تأنّى و رعایت حال آنان سخن بگوید. این تقاضا را با كلمه «راعنا» مىگفتند. یعنى مراعاتمان كن. ولى چون این تعبیر در عرف یهود، نوعى دشنام تلقى مىشد، آیه نازل شد كه بجاى «راعنا» بگویید: «انظرنا» تا دشمن سوء استفاده نكند.
🔴 توجّه به انعكاس حرفها داشته باشید. «لا تقولوا راعنا...» ممكن است افرادى با حسن نیّت سخن بگویند، ولى باید بازتاب آنرا نیز در نظر داشته باشند.
🔴 دشمن، تمام حركات وحتّى كلمات ما را زیر نظر دارد واز هر فرصتى كه بتواند مىخواهد بهره برده وضربه بزند. «لا تقولوا راعنا...»
👤استاد #قرائتی
⏺کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
❇️ اعمال روزها و شب های #هفته
🙏 آداب ، اعمال ، ادعیه ، استعاذه ، تسبیح و نماز روز #شنبه
👉🏻 1da.ir/TXfZ6s2I
🙏کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
بین دل زار #زینب نگاه و #اسرار زینب
تو راهی از خیمه شدی و
من از قفاح مرو کجا امیر و سالار زینب
حاج محمود #کریمی
https://b2n.ir/sahife2_zeinab
✳️ با مدعی مگویید #اسرار عشق و مستی
تا بیخبر بمیرد در درد خودپرستی
عاشق شو ار نه روزی کار جهان سر آید
ناخوانده نقش مقصود از کارگاه هستی
دوش آن صنم چه خوش گفت در مجلس مغانم
با کافران چه کارت گر بت نمیپرستی
سلطان من خدا را زلفت شکست ما را
تا کی کند سیاهی چندین درازدستی
در گوشه سلامت مستور چون توان بود
تا نرگس تو با ما گوید رموز مستی
آن روز دیده بودم این فتنه ها که برخاست
کز سرکشی زمانی با ما نمینشستی
عشقت به دست طوفان خواهد سپرد #حافظ
چون برق از این کشاکش پنداشتی که جستی
🔅 برنامه ی روزانه #حافظ_خوانی
#حافظ_غزل_435
◀️ کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
🔴 عبد براى رسيدن به مقام عبوديّت و به دست آوردن رشد و كمال و تأمين سعادت دنيا و آخرت و از همه مهمتر جلب رضا و خشنودى حق ،
راهى جز دريافت مفاهيم حقيقى اسماء خداوند ندارد.
✍️ استاد حسین #انصاریان در ذیل شرح #دعا_چهارم_16 (شرحی بر #نود_نه_اسم_خدا) آورده اند که ما آن را از امروز در این صفحه می آوریم (به توفیق الهی انشاالله)
#شرح_صحیفه_سجادیه_انصاریان_دعا_4 #اسم_اعظم
◀️ کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
#شرح_صحیفه_سجادیه_انصاریان_دعا_4
در ذیل شرح بند 16 دعای چهارم صحیفه سجادیه
معانی #نود_نه_اسم_خدا 8
🔴 19- #الحىّ
#حی
وجود مباركش فعّال و مدبّر است و بالذات حىّ است. موت و فنا به پيشگاه مقدّس او راه ندارد و هيچ نيازى به علل و عوامل حيات براى او نمىباشد.
جميع مدرَكات در سايه ادراك حضرت اوست و جميع موجودات در ظلّ فعل او هستند.
عبد چون به وسيله علوم و معارف، عقل خود را زنده كند و حيات علمى ببخشد، و قلب و باطن خويش را به حالات الهى و احساسات ملكوتى از مردگى نجات بخشد، و بر اثر ايمان و عمل صالح به حيات طيّبه برسد، از اسم حىّ و نور مفهوم آن بهرهور شده و ظاهر و باطنش منوَّر گشته است.
🔴 20- الحكيم
#حکیم
او به ظاهر و باطن هستى آگاه است و افعال و فعل آن حضرت در كمال اتقان و محكمى است و فساد در عمل و فعل او به هيچ وجه راه ندارد.
عبدى كه اعمالش بر اساس معرفت و نيّت خالص باشد، و معلوم عقل و قلب او افضل علوم و اجلّ آن كه حضرت «اللّه» است مىباشد، و خداترسى او در آن حدّ است كه وى را به اجراى دستورهاى حكيم على الاطلاق وادار مىكند و از محرّمات و منهيّاتش باز مىدارد حكيم است و در حقيقت از نور حكمت حضرت مولا برخوردار مىباشد.
🔴 21- العليم
#علیم ، حضرتش عليم بنفسه است، عالم به سراير، مطّلع بر ضماير و علم و آگاهى جنابش محيط به كلّ شىء است.
مثقال ذرّهاى از وجود مقدّسش مخفى نيست، به تمام اشيا قبل از به وجود آمدنش و بعد از حدوثش آگاه است.
سرّ و آشكار، ظاهر و باطن، اوّل و آخر، انجام و عاقبت، دقيق و جليل، ريز و درشت، حاضر محضر اوست.
وَعِندَهُ مَفَاتِحُ الْغَيْبِ لَايَعْلَمُهَا إِلَّا هُوَ وَيَعْلَمُ مَا فِي الْبَرِّ وَالْبَحْرِ وَمَا تَسْقُطُ مِن وَرَقَةٍ إِلَّا يَعْلَمُهَا وَلَا حَبَّةٍ فِي ظُلُمَاتِ الْأَرْضِ وَلَا رَطْبٍ وَلَا يَابِسٍ إِلَّا فِي كِتَابٍ مُبِينٍ
و كليدهاى غيب فقط نزد اوست، و كسى آنها را جز او نمىداند. و به آنچه در خشكى و درياست، آگاه است، و هيچ برگى نمىافتد مگر آن كه آن را مىداند، و هيچ دانهاى در تاريكىهاى زمين، و هيچ تر و خشكى نيست مگر آن كه در كتابى روشن [ثبت] است.
عبد چون به جنگ جهل رود، و به عرصه گاه دانش و معرفت راه يابد، و از مبدأ و معاد مطّلع گردد و انبيا و ائمّه و قرآن و حلال و حرام و طريق زندگى صحيح را بشناسد از رنگ عليمى حق رنگ گرفته و متخلّق به اخلاق حضرت محبوب شده است.
👈 ادامه دارد ....
#اسم_اعظم
✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج4، ص: 25
دعای #چهارم
◀️ کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
#شرح_صحیفه_سجادیه_انصاریان_دعا_4
در ذیل شرح بند 16 دعای چهارم صحیفه سجادیه
معانی #نود_نه_اسم_خدا 9
🔴 22- #الحليم
#حلیم
اوست آن وجود مهربانى كه معصيت عباد را مىبيند و مخالفت آنان را با انبيا و ائمّه و قرآن مشاهده مىكند، ولى بر آنان غضب نمىنمايد و در عقوبت بدكاران عجله نمىكند بلكه به آنان مهلت توبه و بازگشت مىدهد.
عبد بايد در برابر آزار و اذيّت و اشتباه زن و فرزند و اقوام و خويشان و برادران و خواهران مسلمان و ساير مردم داراى حلم و بردبارى و حوصله باشد و به آنان مهلت دهد تا به اشتباه خود پى برند و به عرصه گاه حيا و خجالت درآيند.
عبد چون نسبت به مردم حلم ورزيد و در برابر پيشامدها و ناگوارىها حوصله و بردبارى به خرج داد، آراسته به مفهوم اسم حليم شده و به مقام قرب دوست نزديك شده است.
🔴 23- #الحفيظ
#حفیظ ، او حافظ خانه هستى و ظاهر و باطن جهان و غيب و شهود و مُلك و ملكوت است.
حافظِ تعادل نيروهاى متضاد چون حرارت و برودت و ترى و خشكى در وجود موجودات زنده است. حافظ تمام اشيا و عناصر و حيوان و انسان از انواع بلاها و مصايب و علل مرگ و فناست. حافظ تداوم و بقاى موجودات بر صفحات كتاب هستى است.
حافظ دانههاى نباتى در زير خاك از فساد، و روئيدهها و گلها و درختان و ميوهها و حيوانات برّى و بحرى و جوّى از انواع خطرهاست.
حافظ سماوات و ارض و ميلياردها ستاره در فضاى بيكران و حافظ هواى زمين و آب درياها و تمام موجودات ريز و درشت و ذرّهبينى و غير ذرّهبينى است، و قدرت حفظ جناب او محيط بر نهان و آشكار عالم و تمام موجودات خانه خلقت و آفرينش است.
عبد اگر ظاهر و باطن و افعال و اخلاق و عقايد خود را از هجوم خطرات با كمك و عنايت حضرت او حفظ كند، متحقّق به اين حقيقت شده و قابليّت سعادت دنيا و آخرت را پيدا كرده است.
🔴 24- #الحقّ
#حق
حق به معناى مُحق، ثابت، يقين، قطع، عدل، موجود ثابت، مصدر، سلطنت، حزم، تدبير، واقع شدن حتمى، واقع بودن قطعى و مقابل باطل آمده است.
آرى، حضرت او بر تمام ظاهر و باطن هستى ذى حق است، وجودش ثابت و قطعى و يقينى است.
عدل محض است، مصدر هستى است، سلطان آفرينش است، حزم و تدبيرش بر تمام خلقت حاكم است و وجودش واجب بالذّات مىباشد.
ممتنع بالذّات مطلقاً باطل است، واجب بالذّات مطلقاً حق است، و ممكن بالذّات كه واجب بغير است مثل تمام موجودات از جهتى حق و از جهتى باطل است.
از حيث ذات كه وجودى براى او نيست باطل، و از جهت استفاده وجود از واجب الوجودْ حق است.
او ازلًا و ابداً حق مىباشد و غيرش بالذّات باطل و با تكيهاش به آن جناب حق است.
هر حقيقتى منشأش اوست و احقّ حقايق جناب حق است.
عبد بايد ذات خود را هالك و باطل ببيند و غير وجود مقدّس حضرت ربّ العزّه را حق نبيند.
چون خود را از جهت ذات باطل ديد و هر چه را در خويش مشاهده كرد از آن جناب دانست، به راه خير و كمال افتاده ودست از دامن رحمت محبوب نخواهد كشيد.
آنان كه به خوديّت و منيّت گرفتارند در حقيقت دچار مايه تمام امراضند و براى آنان از خطرات و وساوس و حيلههاى شيطانى و هواى نفس و غرور و تكبّر مصونيّتى نيست.
👈 ادامه دارد ....
#اسم_اعظم
✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج4، ص: 26
دعای #چهارم
◀️ کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
#شرح_صحیفه_سجادیه_انصاریان_دعا_4
در ذیل شرح بند 16 دعای چهارم صحیفه سجادیه
معانی #نود_نه_اسم_خدا 10
🔴 25- #الحسيب
#حسیب
اين اسم مبارك به اين معناست كه حضرت او كفايت كننده هستى و به خصوص بندگان خود از همه چيز است.
عبد چون به اين حقيقت واقف شود از قيد تمام بتهاى جاندار و بى جان آزاد گردد و به حريّت واقعى رسد، چرا كه غير حضرت او كفايت كننده نيست.
معناى ديگرش اين است كه آن جناب احصا كننده كلّ شىء است و حساب همه مخلوقات به دست باكفايت اوست.
معناى ديگرش اين است كه در قيامت به حساب تمام اعمال بندگان مىرسد و به تمام آنها جزا مىدهد.
عبد با توجّه به اين معانى، در تمام امور به او تكيه مىكند و حساب وجود و رزق و روزى و امور خود را از او مىداند و به اعمال و اخلاق و عقايد خود كه در فرداى قيامت به حساب خواهد آمد توجه مىكند كه درست و صحيح انجام گيرد و از خطرات شياطين ظاهرى و باطنى محفوظ و مصون ماند.
عبد با نظر به اين اسم بايد توجه و همّت و ارادهاش را فقط و فقط متوجه حضرت رب كند و غير او را اراده ننمايد، حتّى همّت و توجّهش را از بهشت و جهنّم برگيرد و يكپارچه غرق در حضرت او شود و فانى آن ذاتِ باقى گردد.
🔴 26- #الحميد
#حمید
وجود مباركش ستوده صفات، ستوده اسما و ستوده افعال است، كه حميد به معناى محمود آمده است.
حامِد ذات خود است ازلًا و ابداً و عبادش او را بر نعمت و غير نعمت ستايش مىكنند.
عبد حميد آن عبدى است كه عقايد و اخلاق و اعمالش كلّا قابل ستايش باشد، چنين عبدى محمّد صلى الله عليه و آله و ساير انبيا و ائمّه و اوليا و عباد صالح حقّند.
🔴 27- #الحفىّ
#حفی
اين حقيقت صفت كسى است كه اشيا را آن طور كه شايسته است مىشناسد و نوازش كننده و ارائه دهنده نيكى و برّ و احسان است. آن وجود مقدّس كه ازلًا و ابداً چنين است حضرت ربّ العزّه است و بر عبد است كه اين امور را از جناب او درس گرفته و نسبت به خلق خداوند، اعمال نمايد تا به اخلاق جناب حق آراسته شده باشد.
👈 ادامه دارد ....
#اسم_اعظم
✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج4، ص: 28
دعای #چهارم
◀️ کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
برنامه ی #نهج_البلاغه_خوانی
#نهج_البلاغه_حكمت_227
◀️ حقیقت #ایمان
وَ [قَدْ] سُئِلَ عَنِ الْإِيمَانِ، فَقَالَ (علیه السلام): الْإِيمَانُ مَعْرِفَةٌ بِالْقَلْبِ، وَ إِقْرَارٌ بِاللِّسَانِ، وَ عَمَلٌ بِالْأَرْكَانِ.
علی علیه السلام هنگامى كه او را از معنى ايمان پرسيدند، چنين فرمود: ايمان شناخت است به دل و يا اقرار است به زبان و يا عمل است به اعضا.
🖋کانال انس با صحیفه سجادیه
🆔 @sahife2
◀️ حقيقت #ايمان:
قسمت اول
📜 امام(عليه السلام) در اين كلام نورانى خود، كه بر گرفته از كلام رسول اكرم(صلى الله عليه وآله) است حقيقت ايمان كامل را در عبارتى كوتاه و پرمعنا بيان كرده است، هنگامى كه از امام(عليه السلام) درباره تفسير ايمان سؤال كردند فرمود: «ايمان معرفت با قلب (عقل) و اقرار به زبان و عمل به اركان (دين) است»; (وَسُئِلَ عَنِ الاِْيمَانِ فَقَالَ(عليه السلام): الاِْيمَانُ مَعْرِفَةٌ بِالْقَلْبِ، وَإِقْرَارٌ بِاللِّسَانِ، وَعَمَلٌ بِالاَْرْكَانِ).
در واقع ايمان درختى است كه ريشه آن شناخت خدا و پيامبر اكرم و پيشوايان دين و معاد است و به دنبال آن بر زبان ظهور پيدا مى كند و ثمره اين شجره طيبه انجام وظايف الهى است، بنابراين كسانى كه در انجام وظايف كوتاهى مى كنند ايمانشان ناقص است و از دو حال خارج نيست يا گرفتار ضعف ايمانند و يا هوا و هوس چنان بر آنها غالب شده كه از تجلى ايمان در عمل پيش گيرى مى كند.
ابن ابى الحديد در اينجا به نفع مذهب معتزله استفاده كرده مى گويد: آنچه امام(عليه السلام) در اينجا فرموده عين چيزى است كه معتزله اهل سنت به آن معتقدند كه عمل به اركان و انجام واجبات (و ترك محرمات) را در مفهوم ايمان داخل مى دانند و آن كس كه عمل نكند نمى توان نام مؤمن بر او نهاد، هرچند با قلب پذيرفته و با زبان اقرار كرده باشد و اين بر خلاف اعتقاد اشعرى ها از اهل سنت و اماميه است. ولى ابن ابى الحديد از اين نكته غافل شده است كه اماميه، اسلام و ايمان را متفاوت مى دانند; كسى كه شهادتين را ابراز كند و يقين به خلاف گويى او نداشته باشيم در زمره مسلمانان است و جان و مال و خونش محفوظ، ذبيحه او حلال و ازدواج با او مباح است; اماميه آن را به معناى اقرار به شهادتين و اقرار به امامت ائمه دوازده گانه مى دانند و براى آن درجاتى قائلند; بعضى داراى درجات پايين، بعضى درجات متوسط و بعضى درجات عالى هستند و آنچه در كلام امام(عليه السلام) آمده اشاره به درجه عالى ايمان است.
ادامه دارد ...
#نهج_البلاغه_حكمت_227
🖋کانال انس با صحیفه سجادیه
🆔 @sahife2
◀️ حقيقت #ايمان:
قسمت 2
📜 از آن بالاتر چيزى است كه قرآن مجيد در اوائل سوره «انفال» بيان كرده است: «(إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِينَ إِذَا ذُكِرَ اللهُ وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ وَإِذَا تُلِيَتْ عَلَيْهِمْ آياتُهُ زَادَتْهُمْ إِيمَاناً وَعَلَى رَبِّهِمْ يَتَوَكَّلُونَ * الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَوةَ وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ يُنفِقُونَ * أُوْلَئِكَ هُمُ الْمُؤْمِنُونَ حَقّاً لَّهُمْ دَرَجَاتٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَمَغْفِرَةٌ وَ رِزْقٌ كَرِيمٌ); مؤمنان، تنها كسانى هستند كه هرگاه نام خدا برده شود، دل هاشان ترسان مى گردد; و هنگامى كه آيات او بر آنها خوانده مى شود، ايمانشان فزونتر مى گردد; و تنها بر پروردگارشان توكل دارند. * آنها كه نماز را برپا مى دارند; و از آنچه به آنها روزى داده ايم، انفاق مى كنند. * (آرى،) مؤمنان حقيقى آنها هستند; براى آنان درجاتى والا نزد پروردگارشان است; و براى آنها، آمرزش و روزى پرارزش است».
از این سه آیه شریفه به خوبى استفاده مى شود که ایمان کامل علاوه بر اعتقاد قلبى و عمل به ارکان مسائل دیگرى را نیز شامل مى شود; از جمله این که هنگامى که نام خدا برده مى شود دل لرزان گردد و احساس مسئولیت کند و هنگامى که آیات قرآن بر او خوانده شود ایمانش رشد یابد و اینها امورى است که حتى معتزله نیز آن را شرط ایمان نمى دانند و جالب این که در دو مورد از این آیات واژه حصر به کار برده است در ابتدا مى گوید: «(إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ...); مؤمنان تنها اینها هستند که داراى این صفات پنج گانه مى باشند» و در پایان آیه مى فرماید: «(أُوْلَئِکَ هُمُ الْمُؤْمِنُونَ حَقّاً); مؤمنان حقیقى فقط آنها هستند» و از اینجا به خوبى روشن مى شود که ایمان داراى درجات متفاوت و مختلفى است.
اضافه بر این در بعضى از روایات که در منابع اهل بیت آمده است مى خوانیم: هنگامى که درباره ایمان سؤال کردند در جواب فرمودند: «الإیمانُ أنْ یُطاعَ اللهُ فَلا یُعْصى; ایمان آن است که انسان خدا را اطاعت کند پس هیچ معصیتى به جا نیاورد. (این تعبیر معاصى کبیره و صغیره را هر دو شامل مى شود)».
در حدیث دیگرى از همان امام (امام صادق(علیه السلام)) آمده است که در برابر این سؤال که آیا ایمان عمل است یا قولِ بدون عمل (اعتراف به شهادتین) امام(علیه السلام) فرمود: «الإِیمانُ عَمَلٌ کُلُّهُ وَالْقَوْلُ بَعْضُ ذلِکَ الْعَمَلِ; ایمان تمامش عمل و قول بخشى از آن عمل است».
از این تعبیرها استفاده مى شود که ایمان، اطلاقات مختلفى دارد; گاه به حد اقل آن اشاره شده و گاه به حد اکثر و گواه آن حدیث معروفى است که از امام صادق(علیه السلام) نقل شده است که مى فرماید: «الإیمانُ عَشْرُ دَرَجات فَالْمِقْدادُ فِی الثّامِنَةِ وَ أبُوذَرّ فِى التّاسِعَةِ وَ سَلْمانُ فِی الْعاشِرَةِ; ایمان ده درجه دارد. مقداد در درجه هشتم، ابوذر در درجه نهم و سلمان در درجه دهم قرار داشتند». (البته ایمان انبیا و اوصیاى معصوم حساب دیگرى دارد).
#نهج_البلاغه_حكمت_227
🖋کانال انس با صحیفه سجادیه
🆔 @sahife2
❇️ #تفسیر_خوانی قرآن کریم
هر روز یک آیه
تفسیر نور – استاد محسن قرائتی
سوره #بقره
#بقره_105
مَّا يَوَدُّ الَّذِينَ كَفَرُواْ مِنْ أَهْلِ الْكِتَبِ وَلاَ الْمُشْرِكِينَ أَنْ يُنَزَّلَ عَلَيْكُمْ مِنْ خَيْرٍ مِّنْ رَبِّكُمْ وَاللَّهُ يَخْتَصُّ بِرَحْمَتِهِ مَنْ يَشَآءُ واللَّهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِيمِ
كافران از اهل كتاب ومشركان، دوست ندارند كه هیچ خیر ونیكى از طرف پروردگارتان بر شما نازل شود. در حالى كه خداوند، رحمت خود را به هر كه بخواهد اختصاص مىدهد، و خداوند صاحب فضل بزرگ است.
🔴 این آیه، پرده از كینه توزى و عداوت مشركان و كفّار از یهود و نصارى، نسبت به مؤمنان برمىدارد.
🔴 ارادهى قلبى و روحیّه باطنى #دشمن را بشناسید و هرگز به آنان تمایل پیدا نكنید. «ما یودّ...»
آنان هرگز دوست ندارند به مسلمانان كمترین خیرى برسد، ولى در مقابل از بازگشت آنان به كفر وارتجاع واز سازشكارى وسكوت وسستى با كفّار واز به سختى افتادن آنان، لذّت مىبرند. »ودّوالو تكفرون كما كفروا فتكونون سواء« كفّار دوست دارند همانند آنها كافر شوید. نساء، 89. »ودّوالو تدهن فیدهنون« كفّار دوست دارند كه تو اى پیامبر نیز با آنها سازش كنى. قلم، 9. »ودّوا ما عنتّم« كفّار دوست دارند كه شما مسلمین در زحمت قرار گیرید. آلعمران، 118. »ودّت طائفة من اهل الكتاب لو یضلّونكم« گروهى از اهل كتاب دوست دارند شما را منحرف نمایند. آلعمران، 69.
#دشمن_شناسی
👤استاد #قرائتی
⏺کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2