eitaa logo
انس با صحیفه سجادیه
4.9هزار دنبال‌کننده
16.7هزار عکس
2.5هزار ویدیو
1.6هزار فایل
من به شما عزیزان توصیه میکنم با صحیفه سجادیه انس بگیرید! کتاب بسیار عظیمی است! پراز نغمه های معنوی است! مقام معظم رهبری Sahifeh Sajjadieh در اینستاگرام https://www.instagram.com/sahife2/ ادمین کانال @yas2463
مشاهده در ایتا
دانلود
6 5 7 ✳️ از بيانات فوق استفاده مى‏شود كه هر كس با سعى و كوشش و جدّ و جهد خويش به مرتبه اسلام و ايمان و احسان برسد: اوّلًا: تمام مسائل مادّى و دنيايى به هر صورت كه باشد در نظرش سهل و آسان و از دست رفتنى جلوه كند. و ثانياً: تمام همّت خود را بعد از معاش حلال، صرف رشد عقل و فكر و قلب و روح نمايد، تا جايى كه مظهر اسما و صفات شود. ثالثاً: با فيوضات اخروى اتحاد پيدا كرده، در آن جا آثار وجودى خويش را كه متولّد از اسلام و ايمان و احسان بوده به صورت فردوس و يا جنّت و رضا و خشنودى حق خواهد يافت. اينچنين انسان در برابر حوادث و ابتلائات و فتنه‏ها و آزمايش‏ها، بى‏شكست است و بلكه تمام مكاره براى او زمينه تذكر و توجه نسبت به حضرت محبوب است و گشايش كار خويش را هم جز به دست رحمت و لطف دوست نخواهد دانست. آرى، انسان عجيب‏ترين موجود جهان از نظر باطن و ملكوت وجود است كه با كمك اسلام يعنى عمل به شريعت و ايمان يعنى خلوص و اخلاص و احسان يعنى فناى در حق مى‏تواند به وصال محبوب واقعى يعنى حضرت ربّ العزّه برسد. 👈 ادامه دارد ... تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج‏ 5 ، ص: 209 👌 ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2
👌 👈🎙 صوتی تصویری با صدای : حاج محمد دعای ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دعای 🌹 دعای سیدالساجدین (علیه السلام ) در دفع حیله دشمنان و رد آزار ایشان ◀️ کانال انس با 🆔 @sahife2
دعای سیدالساجدین(ع) در دفع حیله دشمنان و رد آزار ایشان: 🔹و وَسِيلَتِى إِلَيْكَ التَّوْحِيدُ، وَ ذَرِيعَتِى أَنِّى لَمْ أُشْرِكْ بِكَ شَيْئا، وَ لَمْ أَتَّخِذْ مَعَكَ إِلَها، وَ قَدْ فَرَرْتُ إِلَيْكَ بِنَفْسِى، وَ إِلَيْكَ مَفَرُّ الْمُسىئِ، وَ مَفْزَعُ الْمُضَيِّعِ لِحَظِّ نَفْسِهِ الْمُلْتَجِى🔹 🔸دستاويز من برای رسیدن به تو ، توحيد من است، و بهانه ام اين كه ديگرى را با تو خدايى شريك ندانستم، و غير تو را به خدايى نگرفتم و خود تنها به سوى تو آمدم، كه بازگشت گناهكاران سوى توست، و پناه كسى كه به بخت خود پشت پاى زده تويى🔸 ◀️ کانال انس با 🆔 @sahife2
دعای سیدالساجدین(ع) در دفع حیله دشمنان و رد آزار ایشان: 🔹فكَمْ مِنْ عَدُوٍّ انْتَضَى عَلَيَّ سَيْفَ عَدَاوَتِهِ، وَ شَحَذَ لِى ظُبَةَ مُدْيَتِهِ، وَ أَرْهَفَ لِى شَبَا حَدِّهِ، وَ دَافَ لِى قَوَاتِلَ سُمُومِهِ، وَ سَدَّدَ نَحْوِى صَوَائِبَ سِهَامِهِ، وَ لَمْ تَنَمْ عَنِّى عَيْنُ حِرَاسَتِهِ، وَ أَضْمَرَ أَنْ يَسُومَنِى الْمَكْرُوهَ، وَ يُجَرِّعَنِى زُعَاقَ مَرَارَتِهِ🔹 🔸چه بسا دشمن كه تيغ خصومت بر سر من آخته، و لبه خنجر خود را براى من تيز كرده، و نوك سلاح خود را براي من تند ساخته، و زهرهاى كشنده را پرورده، و تيرهاى بی خطای خود را به جانب من نشان كرده و چشمش نگران من است، هرگز به خواب نرود و در انديشه دارد كه مكروهى به من رساند و كام مرا از آن شراب تلخ چشاند🔸 ◀️ کانال انس با 🆔 @sahife2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مختصر در ادامه فراز نخست چنين عرضه مى‏دارد : 🙏 (هم اكنون وسيله‏اى (براى نجات از اين مهالك) جز توحيد، در پيشگاه تو ندارم) (و وسيلتى اليك التوحيد). (دست آويزم براى رهائى اين است كه هيچ چيز را شريك تو قرار نداده و معبودى با تو اتخاذ نكرده‏ام) (و ذريعتى انى لم اشرك بك شيئا و لم اتخذ معك الها). (و اكنون (براى نجات از كيفر) جان خود را بر گرفته به سوى تو فرار كرده‏ام) (و قد فررت اليك بنفسى). (زيرا تو پناه هر گناهكار فرارى و ملجاء هر كسى هستى كه حظ بهره‏ى خود را در معرض تضييع قرار داده و ملتجى شده است) (و اليك مفر المسى‏ء و مفزع المضيع لحظ نفسه الملتجى‏ء). به دنبال اين قسمت وضع دشمن خود و آمادگى او را چنين تشريح مى‏كند : 🙏 (چه بسيار از دشمنانم كه شمشير عداوتش را برهنه ساخته و بر روى من كشيده است) (فكم من عدو انتضى على سيف عداوته). (خنجر كينش را براى من تيز كرده است) (و شحذ لى ظبه مديته). (سر نيزه‏اش را به قصد جان من آماده ساخته) (و ارهف لى شباحده). (و زهرهاى كشنده‏اش را براى من مهيا ساخته) (و داف لى قواتل سمومه). (تيرهاى صائبش را به سوى من نشانه رفته) (و سدد نحوى صوائب سهامه). (چشم مراقبتش نسبت به من به خواب نگرائيده) (و لم تنم عنى عين حراسته). (و تصميم گرفته است كه مرا آماج رنج و شكنجه قرار دهد، و تلخى و مرارت خود را به كام من بيفشاند) (و اضمر ان يسومنى المكروه و يجزعنى زعاق مرارته). ◀️ کانال انس با 🆔 @sahife2
🙏خدایا دشمنان ما از هر وسیله ای برای ضربه زدن به ما استفاده می کنند!! و دائم ما را زیر نظر دارند! تصمیم آنها بر ضربه زدن و نابودی ما لحظه ای تغییر نکرده است !!! آنها سالهاست که قصد براندازی و نابودی شیعه را دارند!! 🙏 الهی به ما شناخت نقشه های شوم آنها و نیز عدم غفلت از ایشان را مرحمت فرما 🙏خدایا ما را به و موغق فرما ◀️ کانال انس با 🆔 @sahife2
D1737534T13711723(Web).mp3
2.49M
🔊 بشنوید/ صوت کامل دعای با صدای عربی سلیس مرحوم ( هفت دقیقه ) ◀️ کانال انس با 🆔 @sahife2
✅باید را شناخت، نقشه‌ی او را فهمید و از تبعیّت دشمن سر باز زد قرآن این عدم تبعیّت را « » نام نهاده است 👤 @sahife2
25 ▪️ زیارت عاشورای معروفه همان زیارتی معروف و مشهوری است كه برای زیارت امام حسین(ع) در روز عاشورا وارد شده . زیارت عاشورای غیر معروفه با زیارت معروفه متداوله در اجر و ثواب شریك است بدون مشقت گفتن صد مرتبه لعن و صد مرتبه سلام ( یعنی در این زیارت غیر معروفه دیگر صد مرتبه لعن و صد مرتبه سلام كه در زیارت عاشورای معروفه وارد شده، وجود ندارد) و این برای آنانكه شغل مهمی دارند فوزی است عظیم. ▪️به نیابت از آقا و مولایمان امام زمان علیه السلام با هم را چهل روز زمزمه میکنیم :👇 ♦️🔊📜 السَّلامُ عَلَیكَ یا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ السَّلامُ عَلَیكَ یا ابْنَ الْبَشِیرِ النَّذِیرِ وَ ابْنَ سَیدِ الْوَصِیینَ ..... 👈 نرم افزار زیارت ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2
برنامه ی آنچه نمیدانی و هرچه میدانی مگو ! وَ قَالَ (عليه السلام ) : لَا تَقُلْ مَا لَا تَعْلَمُ، بَلْ لَا تَقُلْ كُلَّ مَا تَعْلَمُ؛ فَإِنَّ اللَّهَ فَرَضَ عَلَى جَوَارِحِكَ كُلِّهَا فَرَائِضَ يَحْتَجُّ بِهَا عَلَيْكَ يَوْمَ الْقِيَامَةِ. حضرت علی که درود خدا بر او، فرمود: آنچه نمى دانى مگو، بلكه همه آنچه را كه مى دانى نيز مگو، زيرا خداوند بزرگ بر اعضاء بدنت چيزهايى را واجب كرده كه از آنها در روز قيامت بر تو حجّت آورد. 🖋کانال انس با صحیفه سجادیه 🆔 @sahife2
◀️ دو نكته حكيمانه : آنچه نمیدانی و هرچه میدانی مگو ! قسمت اول ⏺ امام(عليه السلام) در اين گفتار حكيمانه به دو نكته مهم اشاره مى فرمايد: نخست اين كه انسان بايد از گفتن چيزى كه درباره آن آگاهى ندارد بپرهيزد، مى فرمايد: «آنچه را نمى دانى مگو»; (لاَ تَقُلْ مَا لاَ تَعْلَمُ). زيرا اولاً در آيات متعددى از قرآن مجيد از اين كار نهى شده است به خصوص هرگاه اسناد به خداوند متعال داده شود. در سوره بقره مى فرمايد: «(إِنَّمَا يَأْمُرُكُمْ بِالسُّوءِ وَالْفَحْشَاءِ وَأَنْ تَقُولُوا عَلَى اللهِ مَا لاَ تَعْلَمُونَ); او شما را فقط به بدى ها و كار زشت فرمان مى دهد; (و نيز دستور مى دهد) آنچه را كه نمى دانيد، به خدا نسبت دهيد». در سوره اعراف نيز مى خوانيم كه خداوند مى فرمايد: «(قُلْ إِنَّمَا حَرَّمَ رَبِّىَ الْفَوَاحِشَ مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَمَا بَطَنَ وَالاِْثْمَ وَالْبَغْىَ بِغَيْرِ الْحَقِّ وَأَنْ تُشْرِكُوا بِاللهِ مَا لَمْ يُنَزِّلْ بِهِ سُلْطَاناً وَأَنْ تَقُولُوا عَلَى اللهِ مَا لاَ تَعْلَمُونَ); بگو: «خداوند، تنها اعمال زشت را، چه آشكار باشد چه پنهان، حرام كرده است; و (همچنين) گناه و ستم به ناحق را; و اين كه چيزى را كه خداوند دليلى براى آن نازل نكرده، شريك او قرار دهيد; و به خدا مطلبى نسبت دهيد كه نمى دانيد». در سوره اسراء مى فرمايد: «(وَلاَ تَقْفُ مَا لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ إِنَّ السَّمْعَ وَالْبَصَرَ وَالْفُؤَادَ كُلُّ أُوْلَئِكَ كَانَ عَنْهُ مَسْئُولا); از آنچه به آن آگاهى ندارى، پيروى مكن، چراكه گوش و چشم و دل، همه مسئول اند». ثانياً ازنظر عقل نيز كار قبيحى است زيرا هنگامى كه انسان چيزى را نمى داند ولى به طور قطع از آن خبر مى دهد مفهومش اين است كه من درباره آن علم و اطلاع دارم در حالى كه اين دروغ است و دروغ، از زشت ترين كارهاست. اضافه بر اين امكان دارد آن سخن برخلاف واقع و كذب باشد بنابراين ذكر آن به طور قطع، نوعى تجرى در برابر خداوند است چراكه چيزى را بى پروا مى گويد كه احتمال دارد معصيت خداوند باشد. مرحوم كلينى در جلد اول كتاب كافى بابى تحت عنوان «النَّهْى عَنِ الْقَوْلِ بِغَيرِ عِلْم» ذكر كرده كه در آن روايات بسيارى آورده است. ازجمله در حديثى از امام صادق(عليه السلام) نقل مى كند كه فرمود: «لِلْعَالِمِ إِذَا سُئِلَ عَنْ شَىء وَ هُوَ لاَ يعْلَمُهُ أَنْ يقُولَ اللَّهُ أَعْلَمُ وَلَيسَ لِغَيرِالْعَالِمِ أَنْ يقُولَ ذَلِكَ; هنگامى كه سؤالى از شخص عالمى شود در حالى كه پاسخ آن را نمى داند بايد بگويد: «الله اعلم» و كسى كه عالم نيست حتى اين جمله را هم نبايد بگويد (زيرا او علمى ندارد كه خدا را از خود اعلم بداند)».[4] در حديث ديگرى از آن حضرت آمده است كه شخص غير عالم در برابر چنين سؤالى بايد بگويد: «لا ادرى; نمى دانم» و نگويد: «الله اعلم». در حديث ديگرى مى خوانيم كه زرارة ابن اعين از امام باقر(عليه السلام) پرسيد: خداوند چه حقى بر بندگان دارد؟ امام(عليه السلام) فرمود: «أَنْ يقُولُوا مَا يعْلَمُونَ وَيقِفُوا عِنْدَ مَا لاَ يعْلَمُون; از آنچه مى دانند سخن بگويند و درباره آنچه نمى دانند توقف كنند». احاديث ديگرى نيز قريب به همين مضمون نقل شده است. مرحوم علامه مجلسى نيز در جلد دوم بحارالانوار باب 16، همين مطلب (نهى از گفتن چيزى بدون آگاهى از آن) را عنوان كرده و آيات متعدد و 50 روايت در اين زمينه نقل كرده است. 👈 ادامه دارد ..... 🖋کانال انس با صحیفه سجادیه 🆔 @sahife2
◀️ دو نكته حكيمانه : آنچه نمیدانی و هرچه میدانی مگو ! قسمت 2 ⏺ در دومين نكته امام(عليه السلام) مى فرمايد: «بلكه همه آنچه را مى دانى نيز مگو زيرا خداوند بر تمام اعضاى انسان واجباتى قرار داده كه در قيامت از آن ها بازخواست مى كند»; (بَلْ لاَ تَقُلْ كُلَّ مَا تَعْلَمُ، فَإِنَّ اللّهَ فَرَضَ عَلَى جَوَارِحِكَ كُلِّهَا فَرَائِضَ يَحْتَجُّ بِهَا عَلَيْكَ يَوْمَ الْقِيَامَةِ). زيرا اولاً بيان آنچه انسان مى داند گاه افشاى اسرار مؤمنين و گاه غيبت و عيب جويى ديگران است و گاه سبب اهانت و يا ايجاد اختلاف در ميان مردم و يا اشاعه فحشا و يا سبب اضطراب افكار عمومى مى شود و يا افراد كم استعدادى را به گمراهى مى افكند كه همه اين ها از مصاديق گناه است. ثانياً بيان آنچه انسان مى داند گاهى سبب انحراف از فضايل اخلاقى است زيرا گاهى خودستايى و اظهار كبر و غرور و برترى بر ديگران است و گاه شكل ريا و سمعه به خود مى گيرد كه تمام اين ها مذموم است. علتى كه امام(عليه السلام) براى نكته دوم گفته است مقصود ايشان را كاملاً آشكار مى سازد و آن اين كه چشم و گوش و دست و پا و زبان هركدام مسئوليتى دارند: (إِنَّ السَّمْعَ وَالْبَصَرَ وَالْفُؤَادَ كُلُّ أُوْلَئِكَ كَانَ عَنْهُ مَسْئُولا) و مسئوليت زبان از همه اعضا بيشتر است و گناهانى كه با زبان انجام مى شود فزون تر و متنوع تر مى باشد. اين احتمال نيز وجود دارد كه كلام اخير امام(عليه السلام) بيان علت براى هر دو بخش كلام آن حضرت باشد. ولى نبايد فراموش كرد كه امام(عليه السلام) مى فرمايد: همه آنچه را مى دانى (كُلّ ما تعلَم). اشاره به اين كه بسيارى از چيزهايى را كه انسان مى داند بايد براى ديگران بيان كند و مردم را از جهل و بى خبرى درباره احكام الهى و مفاسد اخلاقى و يا خطراتى كه جامعه اسلامى را تهديد مى كند خارج سازد. 🖋کانال انس با صحیفه سجادیه 🆔 @sahife2
❇️ قرآن کریم هر روز یک آیه تفسیر نور – استاد محسن قرائتی سوره وَإِنْ كَانَ ذُو عُسْرَةٍ فَنظِرَةٌ إِلَى‏ مَيْسَرَةٍ وَأَنْ تَصَّدَّقُواْ خَيْرٌ لَكُمْ إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ واگر (بدهكار) تنگ‌دست بود، او را تا هنگام توانایى مهلت دهید و (در صورتى كه واقعاً توان پرداخت ندارد،) اگر ببخشید براى شما بهتر است، اگر (نتایج آنرا) بدانید. 1- اسلام، حامى مستضعفان است. «و ان كان ذوعسرة» 2- نه تنها نگیرید، بلكه در گرفتن رأس المال و اصل سرمایه نیز مدارا كنید. «فنظرة الى میسرة» 3- اصل در زمان‌بندى براى بازپرداخت، توان بدهكار است. «فنظرة الى میسرة» 4- اجبار بدهكارى كه توانایى پرداخت دارد، مانعى ندارد. «ان كان ذو عسرة فنظرة» 5 - بخشیدن بدهكار فقیر، صدقه است. «وان تصدقوا خیر لكم» 6- نظام حقوقى و اقتصادى اسلام، با نظام اخلاقى آن پیوند دارد. گرچه بازپس‌گیرى وام حقّ است، ولى مهلت دادن وبخشیدنِ بدهكار باید مراعات شود. «فنظرة... تصدقوا» 7- محدودیّت انسان وثروت دوستى او نمى‌گذارد كه انسان به حقیقت ارزشها و كمالات پى‌ببرد. «ان كنتم تعلمون» 👈 با نصب نرم افزار زیر با ما در این دوره ی تفسیر خوانی همراه شوید 👇 https://cafebazaar.ir/app/com.ghadeer.tafsirnour ⏺کانال انس با 🆔 @sahife2
🌹 یک غزل دیگر از مرحوم فیض کاشانی : 👈 عرصه لامکان سرای من است این کهن خاکدان چه جای من است دلم از غصه خون شدی گر نه مونس جان من خدای من است آنکه او خسته داردم شب و روز خود هم او مرهم و شفای من است هر که زو بوی درد می آید صحبتش مایهٔ دوای من است هر که او از دو کون بیگانه است در ره دوست آشنای من است مقصدم حق و مرکبم عشقست شعر من ناله درای من است هست با من کسی همیشه کزو تار و پود من و بقای من است سازدم هر چه قابل آنم دهدم هر چه آن سزای من است خوبی من همه ز پرتو اوست گر بدی هست مقتضای من است من اگر هستم اوست هستی من ور شوم نیست او بجای من است از خود ار بگذرم رسم بخدا بخدائی که منتهای من است بقضا اگر شود راضی هر دو عالم بمدعای من است ◀️ کانال انس با 🆔 @sahife2
دعای سیدالساجدین (علیه السلام ) در هنگام : «1» يَا مَنْ تُحَلُّ بِهِ عُقَدُ الْمَكَارِهِ وَ يَا مَنْ يُفْثَأُ بِهِ حَدُّ الشَّدَائِدِ وَ يَا مَنْ يُلْتَمَسُ مِنْهُ الْمَخْرَجُ إِلَى رَوْحِ الْفَرَجِ‏ اى آن كه گره‏هاى امور رنج ‏آور، به وسيله او گشوده مى‏شود، و اى آن كه تندى و تيزى ، به عنايت او فرو مى‏نشيند، و اى آن كه بيرون آمدن از تنگى و فشار، و قرار گرفتن در راحتى گشايش، و رهايى از غم و اندوه، از او خواسته مى‏شود. دعای 🙏کانال انس با 🆔 @sahife2
6 6 1 ✅ داستان ابوجعفر همدانى و گردن بند مرواريد 1 ✳️ «چون معتصم بر سرير حكومت نشست، ابوجعفر همدانى را به منادمت خويش مخصوص ساخت. شبى به او گفت: داستانى بگو تا لحظه‏اى خاطرم مشغول گردد. ابوجعفر گويد: گفتم: اگر فرمان باشد قصه‏اى كه در جوانى به من گذشت عرض كنم، گفت: بگوى. بر زبان آوردم كه روزگارى به واسطه بيكارى، تنگ‏دستى عظيم پيش من آمد و چون مدتى در محنت فقر و فاقه گذرانيدم درهمى چند قرض كردم و به خدمت ابودُلَف خزرجى پيوستم و به حبل دولت او تمسّك جستم. روزى ابودلف گفت: جمعى حسودان و اضداد، بهتانى بر محمّد مُغيث حاكم ارمنيّه بسته بودند و خليفه را در آن باب چنان گرم ساخته كه به اخذ و قيد او فرمان داده بود و چون او را به بغداد آوردند، خليفه از او استفسار نموده و پس از تفحصّ بليغ، برائت ساحت او وضوح يافت؛ فرمان واجب الاذعان نفاذ يافت كه محمد بن مغيث نوبتى ديگر به سر عمل خود رود. و چون ميان من و او محبت قديم بود گفت: مى‏خواهم كسى را به ارمنيّه فرستم تا زبان به تهنيت او بگشايد، اگر رغبت كنى تو را بدين مهم نامزد كنم. گفتم: فرمانبردارم. و ابودلف هزار درهم به من داد تا به اخراجات ضروريّه خود مصروف دارم و من به ارمنيّه رفته رسوم تهنيت و سفارت به تقديم رسانم. محمد بن مغيث در شأن من التفات موفور نموده پيوسته مرا به مجلس خود مى‏طلبيد و من هميشه نُقلى سواى گوشت قديد آهو نمى‏ديدم و به سبب اكل آن، طبيعت من نيز مايل به گوشت قديد شده، روزى محمد بن مغيث به جهت من آهويى فرستاد، غلام را گفتم اين آهو را ذبح كن و گوشت آن را قديد ساز. 👈 ادامه دارد ... تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج‏ 5 ، ص: 219 👌 ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2
6 6 1 ✅ داستان ابوجعفر همدانى و گردن بند مرواريد 2 ✳️ در اين اثنا كه غلام به ترتيب گوشت‏هاى او مى‏پرداخت و آن را ريزه ريزه مى‏ساخت، زاغى به طمع گوشت از هوا درآمده، گردن بند مرواريد كه در منقار داشت بيفكند و قدرى گوشت در ربود. من چون آن گردن بند مرواريد را ديدم كه در منقار داشت در لطافت و قيمت آن حيران بماندم. چون محمدبن مغيث مرا رخصت مراجعت داد هزار دينار به نزد من فرستاد و من با حصول مطالب و مآرب به بغداد رفتم و آن گردن بند مرواريد را به صرّافى فروختم به پانزده هزار درم و به خدمت ابودلف رفته تشريفى و انعامى لايق به من داد و چون مبلغى خطير به دست من درآمده بود ترك ملازمت كرده به مصر رفتم و با خواجه صاحب ثروت و نعمت از قبيله همدان كه ساكن آن ديار بود آشنايى پيدا كردم و ميان ما قواعد محبت و داد استحكام يافته، به مصاهرت انجاميده، دختر خود را در حباله نكاح من درآورده، ميان ما و آن دختر موافقت و الفتى عظيم روى نمود. روزى غلام من بر بام خانه نشسته گوشت قديد مى‏كرد بر همان اميد كه مگر بار ديگر زاغ عقد مرواريدى بياورد، ناگاه لقلقى مارى در منقار داشت، چون به سر غلام رسيد مار از منقار او جدا شده در كنار غلام افتاد و آن بيچاره را زخمى زده هلاك گردانيد. زن گفت: لعنت بر لقلق و زاغ باد. من گفتم: خيانت لقلق معلوم است اما جرم زاغ چيست كه لعنت بر او مى‏كنى؟ دختر گفت: روزى بر بام خانه خود نشسته بودم و عقد مرواريد قيمتى پيش خود نهاده ناگاه به سخنى مشغول شدم، زاغى بيامد و آن را در ربود، پدرم جمعى در عقب او فرستاد و از آن اثرى نيافتند. آخرالامر آن را در بازار بغداد در دكان صرّافى ديدم، به پانزده هزار درم خريده به نزد من آوردند. من تبسّم كردم و صورت حال بيان نمودم و اين معنى از نوادر اتفاقات است.» « زينة المجالس: 702» 👈 ادامه دارد ... تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج‏ 5 ، ص: 219 👌 ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2
👌 👈🎙 صوتی تصویری با صدای : مهدی دعای ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2