eitaa logo
انس با صحیفه سجادیه
4.9هزار دنبال‌کننده
16.6هزار عکس
2.4هزار ویدیو
1.6هزار فایل
من به شما عزیزان توصیه میکنم با صحیفه سجادیه انس بگیرید! کتاب بسیار عظیمی است! پراز نغمه های معنوی است! مقام معظم رهبری Sahifeh Sajjadieh در اینستاگرام https://www.instagram.com/sahife2/ ادمین کانال @yas2463
مشاهده در ایتا
دانلود
در ذیل شرح بند 16 دعای چهارم صحیفه سجادیه معانی 30 🔴 87- وجود حضرت او محسن و نيكوكار است، او از فعل قبيح برى و مبرّاست، كلّ بِرّ و احسان از اوست. عبد چون به احسان و برّ به والدين و خوبى به مردم اقدام كند خود را تجلّى گاه آن صفت عالى نموده و به تأمين خير دنيا و آخرت خود برخاسته است. 🔴 88- اوست كه تمام خلق را در روز قيامت مبعوث مى‏كند و براى جزا دادن در عرصه محشر حاضر مى‏نمايد. او باعث مَنْ فِى الْقُبورِ ومُحَصِّل ما فِى الصُّدورِ است، و كسى را در اين زمينه راه فرار از حكومت او نيست. او مبعوث كننده انبيا به رسالت براى هدايت مردم است. كسى كه باعث نجات ديگرى از جهل و فساد گردد و حيات علمى و فكرى و اخلاقى در مملكت وجود انسان‏ها برانگيزد و عباد را به سوى حضرت ربّ العزّه بخواند و در حقيقت آنان را از نشأه مادّى به نشأه معنوى و از حيات حيوانى به حيات طيّبه برساند، مظهر اسم باعث است. 🔴 89- اوست كه اسباب توبه را از قبيل ارائه آيات و عرضه تنبيهات و توجه به آيات عذاب و حقايق تحذيريّه براى بندگان فراهم مى‏آورد و راه بازگشت به حضرتش را براى عباد آسان مى‏نمايد. به فضل و رحمتش گناهكار را از گناه پشيمان مى‏نمايد و وى را به راه توبه و انابه هدايت مى‏نمايد و توبه عبد را با عنايت خاصّش قبول مى‏نمايد. بر عبد است كه به دنبال مولايش عذرِ عذرخواه را بپذيرد، و معذرت دوستان و رفيقان و آشنايان را قبول نمايد، تا تخلّقش را به اخلاق حضرت محبوب نشان دهد و بهره و نصيبش را از اسم توّاب بنماياند. 🔴 90- وجود عزيزش موصوف به صفات جلال، چون مُلك و تقدّس و علم و قدرت و ساير كمالات است. گويى وصف كبير دلالت بر كمالات ذات، و جليل نشانگر كمال صفات، و عظيم نشان دهنده كمال ذات و صفات باهم است. جليل به معناى سيّد و عظيم و صاحب جلال و اكرام آمده است، و روشن است كه تمام آقايى و عظمت و جلال و كرم از آن حضرت اوست. آنچه سيادت و آقايى و عظمت و بزرگوارى و كمال و حسن و بها است از او و راجع به اوست. جليل و از عباد آن كسى است كه صفات باطنش نيكو و زيباست، كه جمال ظاهر را قدرى نيست و نهايتش در هم ريختگى و فناست. 🔴 91- وجود مباركش محسن و منعم و كثيرالانعام و الإحسان است، سخاوتش را حدّ و نهايتى نيست و درياى بخشش و كرمش را ساحل نمى‏باشد. جواد و كريم و به تعبير دعاهاى وارده از ائمّه طاهرين عليهم السلام أجْوَد الأجوَدين است. عبد را بايد از اين صفت حظّ و نصيب باشد، كه بخل امرى مبغوض و منفور حضرت حق و پاكان عالم است و در شأن خليفة اللّه نيست كه آلوده به اين صفت شيطانى و رذيلت ظلمانى باشد. 👈 ادامه دارد .... ✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج‏4، ص: 67 دعای ◀️ کانال انس با 🆔 @sahife2
در ذیل شرح بند 16 دعای چهارم صحیفه سجادیه معانی 31 🔴 92- اوست آن ذات مقدّسى كه اخبار باطنه از حضرتش پوشيده نيست، در مُلك و در ملكوت چيزى نمى‏گذرد و ذرّه‏اى حركت نمى‏نمايد و ساكن نمى‏شود و نفسى به اطمينان و اضطراب متّصف نمى‏گردد مگر اين كه خبرش نزد حضرت اوست. خبير به معناى عليم است، اما وقتى علم به امور نهانيّه و خفاياى باطنيّه اضافه شود خبرگى، و صاحب آن علم خبير است. عبد بايد خبير به هويّت و موجوديّت و ماهيّت جهان وجود و هستى خود باشد، به اين معنا كه بر خفاياى قلبش آگاه بوده و بداند كه در دنياى درونش چه مى‏گذرد. اگر آنچه مى‏گذرد پسند مولاست بر حفظ و تداوم و ثبوت آن بكوشد، و اگر آنچه مى‏گذرد منفور حضرت محبوب است در مقام زدودن و پاك كردن آن برآيد، كه قلب همراه با غشّ و خيانت و دغلى و حرص و كبر و حسد و ريا، پسند حضرت مولا نيست و جاهل به باطن از حريم رحمت حضرت دوست دور است. 🔴 93- آنچه به اراده و عنايت حضرت او از عدم به ديار هستى مى‏آيد و خلق مى‏گردد نيازمند به تقدير و اندازه است و اوست كه اندازه و تقدير اشيا به دست حضرتش مى‏باشد. عبد بايد در تمام امورش به پيروى از مولاى مهربانش داراى اندازه و تقدير باشد تا درهاى سعادت و فتح و پيروزى به رويش باز شود و از لطف حضرت محبوب بهره‏مند گردد. 🔴 94- خير الناصرين‏ او بهترين يارى دهندگان است، خواهنده يارى و نصرت از درگاهش محروم و نااميد نمى‏رود و چه بسا كه بدون درخواست و دعا به يارى و نصرت بنده‏اش گر چه غرق در گناه و نسيان است عنايت فرمايد. بر عبد است كه از جناب حق درس گرفته و به يارى نيازمندان با نصرت و كمك اقدام كند، كه خوش كردن دل مؤمن باعث جلب خشنودى خداست. 🔴 95- اوست كه مزد و جزاى نيكوكاران و جريمه و عقاب بدكاران چه در دنيا و چه در آخرت به دست اوست. قلب عبد بايد مالامال از مفهوم اين حقيقت باشد تا در هر كارى و در هر برنامه‏اى تقوا را رعايت كند و از آنچه باعث جريمه دنيايى و آخرتى است بپرهيزد كه دنيا و آخرت دار مكافات و عرصه‏گاه جزاى تمام اعمال انسانى است. 🔴 96- اوست آن وجود مقدّسى كه طاعت اندك را جزاى كثير مى‏دهد و عمل محدود و معدود نيك را در آخرت ثواب و اجر نامحدود مى‏بخشد. براى عمل انسان آخر هست، ولى جزا و مزدش را از جانب حق نهايت نيست. شكر حق از عبد همان احسان و جزا و ثواب و انعام حضرت اوست. تشكّر عبد از خوبى و احسان عباد كه گاهى به صورت ثنا و زمانى به شكل احسان است از خصال حميده و از اخلاق الهى است و آن چنان از اهميّت برخوردار است كه فرموده‏اند: «هر كس از مخلوق تشكر نكند از خالق تشكر نكرده است! عبد بايد با تمام وجود از احسان حق نسبت به خودش شكر كند و شكر او به اين است كه تمام نعمت‏هاى خداوند را در همان راهى كه به او دستور داده‏اند خرج كند، كه خرج نعمت در راه غير او عين كفران و ناسپاسى است. 👈 ادامه دارد .... ✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج‏4، ص: 70 دعای ◀️ کانال انس با 🆔 @sahife2
در ذیل شرح بند 16 دعای چهارم صحیفه سجادیه معانی 32 🔴 97- اوست كه متّصف به وصف عظمت و بزرگى است و غير او حقير و كوچك و فقير و ناچيز است. عظمتش در ذات و صفات و افعال و غلبه‏اش بر اشيا و احاطه قدرتش بر تمام هستى آن چنان آشكار است كه جاى بحث و گفتگو و استدلال و برهان نيست. عبد با آراسته شدن به عقايد حقّه و پيراسته شدن از رذايل و متَّصف شدن به حسنات اخلاقيّه و اعمال صالحه مى‏تواند كسب عظمت و سيادت و مجد و بزرگى كند. 🔴 98- وجود مقدّسش آگاه به دقايق مصالح، خالق و آفريننده موجودات غير قابل رؤيت و نيكى كننده به عباد و نعمت بخش به موجودات و لطيف در تدابير امور جهان هستى است. چون عبد رفق و نرمى به عباد پيشه كرد و در دعوت مردم به صراط مستقيم و شناخت حق و هدايت آنان به سعادت ابدى مهر و محبّت به خرج داد و از عنف و زور و جبر نسبت به هر كسى در هر امرى پرهيز داشت و خود نيز حق را در چهره ايمان و اخلاق به خوبى قبول كرد، مظهر اسم لطيف شده است. توضيح لطف به اين آسانى ميسّر نيست، كه شرح مفهوم آن از گنجايش كتاب‏ها خارج است. 🔴 99- حضرتش با علل و اسباب و وسايل لازم، شفابخش بيماران، و با عنايت و لطف نجات دهنده جسم از امراض، و با نبوّت و امامت و قرآن مجيد شفادهنده آلام و امراض عقلى و روحى و قلبى است. وَنُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ مَا هُوَ شِفَاءٌ وَرَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنِينَ و ما از قرآن آنچه را براى مؤمنان مايه درمان ورحمت است، نازل مى‏كنيم. چون عبد با علم طب به معالجه دردمندان برخيزد، يا با معارف و علوم الهى امراض روحيّه و قلبيّه را به علاج برساند، تجلّى گاه اسم شافى شده و از اخلاق محبوب و معبودش رنگ گرفته است. 👈 ادامه دارد .... ✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج‏4، ص: 72 دعای ◀️ کانال انس با 🆔 @sahife2
در ذیل شرح بند 16 دعای چهارم صحیفه سجادیه معانی 33 قسمت پایانی 🔴 معرفت اسماى الهى‏ در پايان توضيح محدود و مختصر اين اسما اين نكته را ناگفته نگذارم كه در كتب مهمّ حديث از قول حضرت صادق عليه السلام آمده است: نَحْنُ وَاللّهِ الْأسْماءُ الْحُسْنَى الَّتى لا يَقْبَلُ اللّهُ مِنَ الْعِبادِ عَمَلًا إلّا بِمَعْرِفَتِنا. به خدا قسم، ما اسماى حسناى اوييم كه عملى از بندگان جز از طريق معرفت به ما قبول نمى‏شود. اين روايت اشاره به اين حقيقت است كه شعاع نيرومند و پرقدرتى از مفاهيم آن اسما در وجود ماست كه شناخت ما به شناخت حضرت او كمك مى‏كند. غرض و مقصد نهايى از معرفت اسماى الهى و احصاى آن، اين است كه به اين اسما و صفات ايمان داشته باشد پس از آن بكوشد در وجود خود پرتوى از مفاهيم آنها را منعكس سازد، در اين صورت هم دعايش مستجاب مى‏شود و هم اهل بهشت مى‏گردد. اين نكته را نيز بايد توجه كرد كه شكى نيست صفات حضرت حق قابل احصا و شماره نمى‏باشد؛ زيرا كمالات او نامتناهى است و براى هر كمالى از كمالات او اسم و صفتى مى‏توان انتخاب كرد. ولى چنانكه از احاديث استفاده مى‏شود، از ميان صفات او بعضى داراى اهميّت بيشترى مى‏باشد و شايد اسماى حُسنى‏ اشاره به همين گروه ممتازتر است. «2» در اين جا به توضيح نكات پرارزش جملات آخر دعاى چهارم كه هفت نكته بود بر مى‏گرديم: در نكته اوّل مسأله رغبت به حق و شوق به جناب ربّ الأرباب مطرح بود، با ذكر حديث بسيار مهم اسماى حسنى‏ و توضيح هر اسم، اين حقيقت را بايد بازگو كنم كه بدون معرفت به اين اسما و شناخت مفاهيم ملكوتى اين صفات، تحقّق شوق و رغبت به حضرت او در قلب ميسّر نيست. هر كس طالب رغبت و شوق و عشق به محبوب هستى و معشوق عشّاق و مولاى موالى و ربّ ارباب و مالك وجود و محيط به كلّ شى‏ء و خالق و رازق آفرينش است، بايد به درك مفهوم اين اسما نايل گردد و به تدريج مفاهيم اين صفات را در خود تحقّق دهد، تا عشق و رغبت انسان را فناى محبوب كند و به بقاى او بقا پيدا نمايد. ✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج‏4، ص: 73 دعای ◀️ کانال انس با 🆔 @sahife2
🌷 اسماء خدا دو نوع هستند : یکی اسمائی که مختص خدا می باشند، مانند : احد ، صمد و غیره و یکی هم اسمائی که بین خالق و مخلوق مشترک هستند، مانند : رئوف، رحیم، ستار، جواد، این از من یادگاری باشد سعی کنید آن اسمائی که بین خالق و مخلوق مشترک است را در خودتان محقق کنید . 👤 آیت الله ◀️ کانال انس با 🆔 @sahife2
🌷خداوند متعال می فرماید: وَ للَّهِ الأَسمَاءُ الحْسني فَادْعُوهُ بها «و مخصوص خداست همه نیکوترین نامها پس بخوانید او را با آنها» خداوند دارای اسماء حسنایی است که باید با حواس جمع و با توجه و اعتقاد به معانی آنها، استفاده کنیم و تعداد هم ندارد، عدد داشتن اذکار و اسماء فقط در دو صورت است: یکی اینکه در حدیث معصوم وارد شده باشد که مثلا فلان دعا یا ذکر را با عدد خاص بخوانید، مثل تسبیح حضرت صدیقه سلام الله علیها و بسیاری ازموارد دیگر. و یا این که شخصی که دستور عدد خاصی می دهد، از اولیاء خداست و کسی است که یقین داریم روی حساب حرف می زند و متصل به ولایت است، مانند مرحوم حسنعلی نخودکی و یا بالاتر از ایشان مرحوم قاضی. اسماء حسنی که در آیات و روایات آمده چیست؟ نود و نه تا از اسماء الله موجود است که اصلی است و سایر اسماء، متفرع برآنها هستند. خداوند سفره را باز کرده و اجازه فرموده که ما با اینها خدا را بخوانیم. گرچه اسمائی که در دعای جوشن کبیر و سایر ائمه و احادیث آمده و بسیاری از آنها ترکیبی هستند، همه شریف و دارای فواید و آثار می باشند، اما این نود و نه تا یک خصوصیت دیگری دارند. در روایت است که : من احصاها دخل الجنه «کسی که این نود و نه تا اسم را بشمارد، وارد بهشت می شود.» که منظور صرف شمارش نیست، بلکه مراد این است که توجه به معانی آنها نموده و متصف به آنها شود. مثلا وقتی خداوند ستار است او هم بفهمد که آبروی کسی را نیاسد بریزد، یا خدا رئوف و رحیم و مهربان است، چرا من داد و فریاد می کنم؟! من هم مهربان باشم. احصا یعنی تدبر کند در معنای آن و در خود، معنای آن را تحقق دهد. خلاصه هر کس یکی از اسماء خداوند را به اندازه قدرت و توان خود، در وجودش تحقق بخشد، نور آن اسم را به او می دهند. از طرفی در روایت داریم که امام صادق علیه السلام می فرماید: نحن والله اسماء الحسنی «قسم به خدا که ما اسماء حسنای خدا هستیم» این فرمایش منافاتی با مطلب قبلی ندارد، هر دو صحیح است. وجود امیر المومنین اسم خداست. و جود امام حسین و سایر ائمه علیهم السلام، اسم خداست. این بزرگواران اسم های عینی خدا هستند، چنانچه مثلا در قرآن خود حضرت عیسی را کلمه خدا معرفی کرده است. اسم و کلمه فقط چیزی نیست که از دهان بیرون می آید، بلکه گاهی یک وجود خارجی است. نفوس و ارواح مقدسه انبیاء و اولیاء که به مقام بالایی از پاکی و طهارت رسیده اند و نشانه علم و قدرت و سایر کمالات خداوند می باشند، کلمات خدا و اسماء او هستند. وجود چهارده معصوم علیهم السلام که مظهر و نشان دهنده صفات خدا هستند، اسماء حسنای الهی بلکه اسم اعظم خدا می باشند. بنده در جوانی با یکی از اولیاء خدا آشنا شدم که علما و عملا شخص بی نظیر یا کم نظیر بود. ایشان شش ماه شبانه روز با مرحوم نخودکی اصفهانی مصاحبت و معاشرت داشته است.از ایشان پرسیدم: آقای حاج شیخ حسنعلی اصفهانی چگونه به مقامات رسیده بود؟! فرمود: از اسماء استفاده می نمود و آثار را حفظ می کرد! این جمله یک کتاب مطلب دارد، اجمالا این که: اسماء خدا دو اسم است: اسماء علمی یا لفظی، و اسماء عینی. اسماء لفظی ماننده الله، رحمن، رحیم، ، جلیل و سایر اسماء که در روایات آمده است. اسماء عینی یعنی وجود معصومین علیهم السام که مظاهر اکمل کمالات خدا هستند. از اسماء استفاده می کرد، یعنی از هر دو قسم اسماء استفاده می کرد، از اسماء لفظی با تکرار و توجه به معنا و تحقق معنای آنها در خود و حضور قلب، بهره می برد.از از اسماء عینی با توجه و حضور و توسل به آن ذوات مقدسه. پس از هز دو قسم از اسماء بهره می گرفت ولی اثر و نورش را با مراقبه و مواظبت، حفظ می نمود و از دست نمیداد. ما ها متاسفانه غالبا ولخرج هستیم، ولخرج نور هستم. اگر از عبادتی نوری کسب کنیم، آن را حفظ نمی کنیم، فورا آن را با رفتارمان خرج می کنیم و از بین مب بریم. می خوانیم ، بعد غیبت میکنیم، یک نورانیت هم اگر بدهند، صبح خرجش می کنیم. یک دعا می خوانیم، با جواب تلخی که مثلا به مادرمان می دهیم، از بین می بریم. خلاصه هر عمل خیر، نوری دارد که باید حفظ شود تا به تدریج این نور ها جمع شده و قوی شده و دارای آثار عالیه بشوند، وگرنه آن نور با اعمال سیئه از بین می رود. 👤 آیت الله ◀️ کانال انس با 🆔 @sahife2
🌷 این یک خصوصیت هایی دارند. در روایت است که : من احصاها دخل الجنه «کسی که این نود و نه تا اسم را بشمارد، وارد بهشت می شود.» که منظور صرف شمارش نیست، بلکه مراد این است که توجه به معانی آنها نموده و متصف به آنها شود 👤 آیت الله ◀️ کانال انس با 🆔 @sahife2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔊خداوند اسماء الحسنی دارد که بنا بر روایات هر کس آنها را بشمارد به سعادت می رسد. منظور از شمردن این اسماء، شمارش ظاهری نیست بلکه منظور بهره بردن از این اسامی در زندگی است. به طوری که بشود معانی آن را در قلب جای داد. انسان باید مُتِخَلّق به اخلاق خداوند باشد. 👈اشاره ای به مقام والای عرفانی مرحوم شیخ محمد 👤 آیت الله ◀️ کانال انس با 🆔 @sahife2
سلسله مباحث علیه السلام در ◀️ درباره خداوند امور فاسد بندگانش را از راه توبه اصلاح ميکند. به خدا پناه ببريد. توبه کنيد. براي خداوند درگذشتن از گناهان بزرگ دشوار نيست. عفو خداوند ازمعصيت بزرگ ما، عظيمتر است. عفو خداوند از انتقامش فزونتر، و خشنودي او از خشمش بيشتر است. محبوبترين بندگان نزد خداوند کسي است که نافرماني و سرکشي را فرو گذارد. 👈بخشي از دعاي صحيفه سجاديه https://b2n.ir/sahife2_12 به خداوند پناه بريد، از اينکه سرکشي اوامر الهي را بکنيد و اصرار در گناه نمائيد. خداوند توبه کنندگان را دوست دارد، توبه آنها را و از گناهان آنها درميگذرد. پيمان توبه اينست که به آنچه ناپسند خداست، باز نگرديد و کاري که پيش خدا نکوهيده است، انجام ندهيد و از همه گناهان دوري کنيد. 👈بخشي از دعاي صحيفه سجاديه https://b2n.ir/sahife2_13 اگر در حضور شما به مظلومي ستم شده باشد و شما او را ياري نکرده باشيد، بايد به پيشگاه خدا توبه کنيد و طلب عفو و مغفرت نمائيد. 👈بخشي از دعاي صحيفه سجاديه https://b2n.ir/u52556 🖋کانال انس با صحیفه سجادیه 🆔 @sahife2
893263618_-210037.m4a
25.44M
👌جلسه 8 آشنایی اجمالی با دوران تاریخی امام سجاد علیه السلام 👤استاد علی اصغر 🖋کانال انس با 🆔 @sahife2
◀️ « دست برنداشتن از گدایی در خانه‌ی خداوند » 🔆 « مرحوم جمال السالکین، آقای شیخ محمّد (رضوان الله علیه) در یکی از مکتوبات خود به شاگردش می‌نویسد: " در هیچ حال دست از گدایی برندارید، هیچ وقت گدایی را ترک نکنید، درخواست از خدا را ترک نکنید." 👈 آیت الله 🎥 _ زندگی علامه شیخ محمد بهاری👇 🎥 1da.ir/9q2J 🙏کانال انس با 🆔 @sahife2
1_888552117.mp3
2.86M
👌 شرح از این کسان مباش! 7 ❇️ نباش ازکسانی که از مرگ به سبب زیادى گناهانش متنفر است; اما به اعمالى ادامه مى دهد که مرگ را به سبب آن ناخوش مى دارد. 🖋کانال انس با صحیفه سجادیه 🆔 @sahife2
برنامه ی ◀️ آغازگر جنک نباش وَ قَالَ (علیه السلام): ا تَدْعُوَنَّ إِلَی مُبَارَزَةٍ، وَ إِنْ دُعِیتَ إِلَیْهَا فَأَجِبْ؛ فَإِنَّ الدَّاعِیَ إِلَیْهَا بَاغٍ، وَ الْبَاغِیَ مَصْرُوعٌ علی علیه السلام به فرزندش امام مجتبی علیه السّلام فرمود : کسی را به پیکار دعوت نکن، اما اگر تو را به نبرد خواندند بپذیر، زیرا آغازگر پیکار تجاوزکار، و تجاوزکار شکست خورده است. 🖋کانال انس با صحیفه سجادیه 🆔 @sahife2
◀️ آغازگر جنگ نباش 📜امام(علیه السلام) در این گفتار حکیمانه اندرز مهمی به فرزندش می دهد و می فرماید: «هرگز کسی را به مبارزه دعوت مکن (و آغازگر جنگ مباش) ولی اگر کسی تو را به مبارزه فراخواند اجابت کن (و سستی در جهاد با دشمن مکن) زیرا دعوت کننده به مبارزه ستمکار و ستمکار در هر حال مغلوب است»; (لاَ تَدْعُوَنَّ إِلَی مُبَارَزَة، وَإِنْ دُعِیتَ إِلَیْهَا فَأَجِبْ، فَإِنَّ الدَّاعِیَ إِلَیْهَا بَاغ، وَالْبَاغِیَ مَصْرُوعٌ). «مبارزة» به معنای جنگ تن به تن است و «باغی» به معنای ستمگر و «مصروع» به معنای شکست خورده بر زمین افتاده است. شاید بعضی از شارحان چنین پنداشته اند که این سخن اشاره به جنگ های تن به تن در بیرون از دایره جهاد است در حالی که هرگز چنین نیست. هرگاه کسی ما را در غیر میدان جهاد به مبارزه طلبد نه تنها پذیرش دعوت او مطلوب نیست بلکه حرام است، زیرا القای نفس در تهلکه است تنها جایی که می توان دعوت به مبارزه را پذیرفت میدان جهاد است، زیرا در بسیاری از میدان های جهاد در آغاز، جنگ های تن به تن انجام می شد; کسی از لشکر دشمن بیرون می آمد و مبارز می طلبید، دیگری در برابر او قرار می گرفت و سرانجام یکی از آن دو بر خاک می افتاد. مسلمانان دستور داشتند آغازگر مبارزه در میدان های جنگ نباشند; ولی در صورتی که کسی از لشکر دشمن در وسط میدان قرار گرفت و مبارز طلبید، سکوت در برابر او جایز نیست، زیرا چنین سکوتی مساوی با شکست به شمار می آید و می دانیم امیرمؤمنان(علیه السلام) کرارا در میدان های جنگ با دشمنان اسلام به مبارزه طلبیده شد و امام(علیه السلام) در برابر حریف خود قرار گرفت و او را از پای در آورد که بارزترین نمونه آن میدان جنگ خندق و قرار گرفتن در مقابل «عمرو بن عبدود» است، زیرا او بارها در وسط میدان مبارز طلبید و هیچ کس جرأت نکرد در مقابل او ظاهر شود و امیرمؤمنان(علیه السلام) بارها از پیغمبر(صلی الله علیه وآله) تقاضا کرد که اجازه دهد در برابر او قرار گیرد و پیامبر(صلی الله علیه وآله) برای این که دیگران را آزمایش کند رخصت نمی داد; ولی آخرین بار اجازه داد و آن حضرت در برابر عمرو قرار گرفت و با مبارزه ای قهرمانانه او را بر خاک افکند و حدیث معروف «لَضَرْبَةُ عَلِیّ یَوْمَ الْخَنْدَقِ أفْضَلُ مِنْ عِبادَةِ الثَّقَلَیْنِ; ضربه ای که علی(علیه السلام) در روز خندق (بر پیکر عمرو بن عبد ود) وارد کرد از عبادت جن و انس بالاتر است» را بیان فرمود. 🖋کانال انس با صحیفه سجادیه 🆔 @sahife2
❇️ قرآن کریم هر روز یک آیه تفسیر نور – استاد محسن قرائتی سوره بَلَى‏ مَنْ أَسْلَمَ وَجْهَهُ لِلَّهِ وَهُوَ مُحْسِنٌ فَلَهُ أَجْرُهُ عِنْدَ رَبِّهِ وَ لاَ خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلا َ هُمْ يَحْزَنُونَ‏ آرى، كسى كه با به خدا روى آورد و نیكوكار باشد، پس پاداش او نزد پروردگار اوست، نه ترسى بر آنهاست و نه غمگین خواهند شد. 🔴 براى ورود به بهشت، به جاى خیال و آرزو، هم تسلیم خدا بودن و ایمان درونى لازم است و هم عمل صالح بیرونى. «اسلم وجهه لله و هومحسن» 🔴 نیكوكارى باید سیره‌ى انسان باشد، نه به صورت موسمى وفصلى. «هو محسن» 🔴 هر كس خالصانه روى به خدا آورد، هم بهره كامل دارد؛ «فله اجره عند ربه» و هم از هر نوع دلهره بیمه خواهد بود. «لا خوف علیهم» ⏺کانال انس با 🆔 @sahife2
✳️ تو را که هر چه مراد است در جهان داری چه غم ز حال ضعیفان ناتوان داری بخواه جان و دل از بنده و روان بستان که حکم بر سر آزادگان روان داری میان نداری و دارم عجب که هر ساعت میان مجمع خوبان کنی میانداری بیاض روی تو را نیست نقش درخور از آنک سوادی از خط مشکین بر ارغوان داری بنوش می که سبکروحی و لطیف مدام علی الخصوص در آن دم که سر گران داری مکن عتاب از این بیش و جور بر دل ما مکن هر آن چه توانی که جای آن داری به اختیارت اگر صد هزار تیر جفاست به قصد جان من خسته در کمان داری بکش جفای رقیبان مدام و جور حسود که سهل باشد اگر یار مهربان داری به وصل دوست گرت دست می‌دهد یک دم برو که هر چه مراد است در جهان داری چو گل به دامن از این باغ می‌بری چه غم ز ناله و فریاد باغبان داری 🔅 برنامه ی روزانه ◀️ کانال انس با 🆔 @sahife2
دعا برای شرح ادامه ی لینک زیر https://eitaa.com/sahife2/39635 «16» لِتَرُدَّهُمْ إِلَى الرَّغْبَةِ إِلَيْك وَالرَّهْبَةِ مِنْك وَتُزَهِّدَهُمْ فِي سَعَةِ الْعَاجِلِ وَتُحَبِّبَ إِلَيْهِمُ الْعَمَلَ لِلآجِلِ وَالاسْتِعْدَادَ لِمَا بَعْدَ الْمَوْتِ «17» وَتُهَوِّنَ عَلَيْهِمْ كُلَّ كَرْبٍ يَحِلُّ بِهِمْ يَوْمَ خُرُوجِ الْأَنْفُسِ مِنْ أَبْدَانِهَا «18» وَتُعَافِيَهُمْ مِمَّا تَقَعُ بِهِ الْفِتْنَةُ مِنْ مَحْذُورَاتِهَا وَكَبَّةِ النَّارِ وَطُولِ الْخُلُودِ فِيهَا «19» وَتُصَيِّرَهُمْ إِلَى أَمْنٍ مِنْ مَقِيلِ الْمُتَّقِينَ. و به جانب شوق و رغبت به سويت، و بيم از حضرتت برگردانى و به فراخى دنياى زودگذر و فانى شدنى بى‏رغبتشان سازى، و عمل براى جهان آخرت، و آمادگى براى آنچه پس از مرگ است، محبوب آنان فرمايى و هر سختى و مشقت و اندوه و حزنى كه روز بيرون رفتن جان‏ها از بدن‏ها بر آنان وارد مى‏شود، آسان كنى، و آنان را از امورى كه به سبب آنها، فتنه واقع مى‏شود؛ فتنه‏هايى كه از آن مى‏پرهيزند، و از كانون و مركز آتش و طول ماندگارى در آن، سلامت همه جانبه دهى، و به مقام امنى كه جايگاه استراحت پرهيزكاران است، منتقل گردانى. 👌 دعای ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2
دعا برای قسمت 19 شرح ادامه ی لینک زیر https://eitaa.com/sahife2/39635 🔴 2- ترس از عظمت حق‏ عبد چون از طريق آيات قرآن مجيد و دعاها و روايات و مفاهيم اسماى حسنى‏ به عرصه گاه معرفت راه پيدا كند و پس از آن به تقوا و عمل صالح آراسته شود، عظمت و مهابت حق به عنايت و لطف خود او در قلب تجلّى مى‏كند، در آن صورت غير او را هيچ و پوچ و ذليل و حقير و فقير و خاضع مى‏بيند و خويش را با فقر و مسكنت و ذلّت و حقارت در برابر عظمتى بى‏نهايت در بى‏نهايت مشاهده مى‏نمايد و قلبش را از شدّت حقارتِ هستى و عظمتِ هستى بخش پر از خوف از مهابت و بزرگى حضرت محبوب احساس مى‏نمايد. خوفى كه همكفّه عشق و ترسى كه همسنگ رغبت و محبّت است و محصولش عبادت و اطاعت عاشقانه، سيرحركت به سوى او، اميد به وصال و لقاى آن جناب و به دست آوردن خشنودى و رضايت آن حضرت است. چون اينچنين خوف در قلب تحقّق پيدا كند، ترس از مخلوق، هر كه باشد و هر چه باشد، از حرم قلب رخت بر مى‏بندد و آدمى را از هر نوع اسارت آزاد ساخته در تصرّف مالك حقيقى و معبود حق مى‏برد. خوف از عذاب و ترس از تقصير در عبادت نتيجه همين خوف است. اين گونه خوف و ترس و رهبت از عظمت و مقام حق، مهار كننده هوا و هوس و مقهور كننده شياطين ظاهرى و باطنى به دست تقوا و عبادت و اخلاق و قدرت و قوّت روحى انسان است. وَأَمَّا مَنْ خَافَ مَقَامَ رَبِّهِ وَنَهَى النَّفْسَ عَنِ الْهَوَى‏* فَإِنَّ الْجَنَّةَ هِيَ الْمَأْوَى‏ و اما كسى كه از مقام و منزلت پروردگارش ترسيده و نفس را از هوا و هوس بازداشته است؛* پس بى‏ترديد جايگاهش بهشت است. 👈 ادامه دارد .... ✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج‏ 4 ، ص: 76 دعای ◀️ کانال انس با 🆔 @sahife2
دعا برای قسمت 21 https://eitaa.com/sahife2/39635 🔴 3- در دنيا 1 دنيا يعنى محلّى كه بقايى براى آن نيست، چند روزى انسان در آن مهمان است و سپس به عالم آخرت كوچ مى‏كند، آنچه را بنا كرده يا به دست آورده بايد بگذارد و برود و آماده حساب آن در پيشگاه حضرت حق گردد. دنيا به تعبير قرآن و روايات محلّ مسؤوليّت، جاى رشد، مركز به دست آوردن معرفت و جايگاه عبادت و طاعت و خدمت به خلق است، نه جاى ماندن و استقرار و جمع ثروت و به دست آوردن قدرت براى زور و زورگويى. بايد در دنيا به قدر نياز از مواهب و نعمت‏ها استفاده كرد، و از جمع ثروت و ستم و ظلم و غفلت پرهيز داشت. زهد در دنيا به معناى بى‏رغبتى به معصيت و ناپاكى و امور آلوده و حرام و پرهيز از حرص و بخل و ساير رذايل اخلاقى است. زهد به معناى نخوردن و نپوشيدن و نداشتن و ازدواج نكردن و معاشرت نداشتن با خلق خدا نيست. زهد، يعنى دورى از حرام و از دست ندادن حلال و واجبات الهيّه است. دنيادارى بر خلاف قواعد وحى به قيمت قطع رابطه با حق و دور شدن از فرهنگ انبيا و ائمّه عليهم السلام و از دست دادن آخرت است. عبد بايد به چنين چهره خطرناكى از دنيا، زهد بورزد و با تمام وجود به چنين قيافه موحشى بى‏رغبتى نشان دهد. دنيايى كه انسان را از حقيقت و حق و رشد و كمال و درستى و فضيلت و اولياى الهى دور كند بايد از نظر انداخت و دست ارادت از دامن آن برچيد. دنيايى كه انسان را با همكيشان و همنوعان و برادران و اقوام و مردم صالح به جنگ و دعوا و اختلاف و تفرقه بيندازد بايد از دست انداخت و نسبت به آن كمال بى‏رغبتى نشان داد و برابر او به زهد نشست. 👈 ادامه دارد .... ✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج‏ 4 ، ص: 77 دعای ◀️ کانال انس با 🆔 @sahife2
دعا برای قسمت 21 https://eitaa.com/sahife2/39635 🔴 3- در دنيا 2 اگر به آيات زير كه نشان دهنده چهره دنيايى است كه بايد به آن بى‏رغبت بود به دقّت بنگريد و به مفاهيم ملكوتى آيات با چشم دل نظر بيندازيد، نور زهد در باطن شما جلوه خواهد كرد و از آن پس آن چنان با دنيا روبرو خواهيد شد كه مولاى محبوب شما از شما خواسته است: إِنَّمَا مَثَلُ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا كَمَاءٍ أَنزَلْنَاهُ مِنَ السَّماءِ فَاخْتَلَطَ بِهِ نَبَاتُ الْأَرْضِ مِمَّا يَأْكُلُ النَّاسُ وَالْأَنْعَامُ حَتَّى‏ إِذَا أَخَذَتِ الْأَرْضُ زُخْرُفَهَا وَازَّيَّنَتْ وَظَنَّ أَهْلُهَا أَنَّهُمْ قَادِرُونَ عَلَيْهَا أَتَاهَا أَمْرُنَا لَيْلًا أَوْ نَهَاراً فَجَعَلْنَاهَا حَصِيداً كَأَن لَمْ تَغْنَ بِالْأَمْسِ كَذلِكَ نُفَصِّلُ الْأَيَاتِ لِقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ* وَاللَّهُ يَدْعُوا إِلَى‏ دَارِ السَّلَامِ وَيَهْدِي مَن يَشَاءُ إِلَى‏ صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ در حقيقت، داستان زندگى دنيا [در زود گذر بودن‏] مانند آبى است كه از آسمان نازل كرديم، پس گياهان و روييدنى‏هاى زمين از آنچه مردم و چهارپايان از آن مى‏خورند، با آن آب در آميخت [و رشد و نمو يافت‏] تا آن گاه كه زمين [سرسبزى و نهايت زيبايى و] زينتش را [از آن همه روييدنى‏هاى رنگارنگ هم چون عروس‏] بر خود گرفت، و اهل آن گمان كردند كه قدرت [هر نوع بهره‏بردارى را] از آن [چهره زيبا و آراسته‏] دارند، [كه ناگهان‏] فرمان ما در شبى يا روزى [به صورت سرمايى سخت يا صاعقه‏اى آتش‏زا يا توفانى بنيان كن‏] به زمين رسيد، پس همه گياهان را به صورت گياهان خشك درو شده درآورديم كه گويى ديروز [چنين زراعتى‏] وجود نداشته. اين‏گونه نشانه‏ها [ى قدرت خود] را براى گروهى كه‏ مى‏انديشند، بيان مى‏كنيم.* و خدا [مردم را] به سراى سلامت و امنيت [كه بهشتِ عنبر سرشت است‏] دعوت مى‏كند و هر كه را بخواهد به راهى راست هدايت مى‏نمايد. آنچه در آيه شريفه آمده، ترسيم روشن و گويايى از زندگى زودگذر و فريبنده و پر زرق و برق دنياى مادى است كه نه مقام و ثروتش قابل دوام است و نه جاى امنيّت و سلامت به معناى واقعى مى‏باشد. 👈 ادامه دارد .... ✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج‏ 4 ، ص: 77 دعای ◀️ کانال انس با 🆔 @sahife2
دعا برای قسمت 21 https://eitaa.com/sahife2/39635 🔴 3- در دنيا 3 در آيه بعد با يك جمله كوتاه اشاره به نقطه مقابل اين گونه زندگى كرده مى‏فرمايد: خداوند به دارالسّلام، خانه صلح و سلامت و امنيّت دعوت مى‏كند، در آنجا كه نه از اين كشمكش‏هاى غارتگران دنياى مادى خبرى است و نه از مزاحمت‏هاى احمقانه ثروت اندوزان از خدا بى‏خبر و نه جنگ و خونريزى و استعمار و استثمار. هرگاه زندگى در اين دنيا بر اساس فرهنگ حق بنا شود، و محصولى از عبادت رب و خدمت به خلق باشد، تبديل به دارالسّلام شده، از صورت آن مزرعه بلا ديده طوفان زده در مى‏آيد. خدا هر كس را شايسته و لايق ببيند به سوى راه مستقيم، همان راهى كه به دارالسّلام و مركز امن و امان منتهى مى‏شود، دعوت مى‏كند. وَاضْرِبْ لَهُم مَثَلَ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا كَمَاءٍ أَنزَلْنَاهُ مِنَ السَّماءِ فَاخْتَلَطَ بِهِ نَبَاتُ الْأَرْضِ فَأَصْبَحَ هَشِيماً تَذْرُوهُ الرِّيَاحُ وَكَانَ اللَّهُ عَلَى‏ كُلِّ شَيْ‏ءٍ مُقْتَدِراً* الْمَالُ وَالْبَنُونَ زِينَةُ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَالْبَاقِيَاتُ الصَّالِحَاتُ خَيْرٌ عِندَ رَبِّكَ ثَواباً وَخَيْرٌ أَمَلًا و زندگى دنيا را براى آنان وصف كن كه [در سرعت زوال و ناپايدارى‏] مانند آبى است كه آن را از آسمان نازل كنيم، پس گياه زمين به وسيله آن [به طور انبوه و در هم پيچيده‏] برويد، [و طراوت و سرسبزى شگفت‏انگيزى پديد آورد] آن گاه [در مدتى كوتاه‏] خشك و ريز ريز شود كه بادها آن را به هر سو پراكنده كنند؛ و خدا بر هر كارى تواناست.* مال و فرزندان، آرايش و زيور زندگى دنيا هستند، ولى اعمال شايسته پايدار نزد پروردگارت از جهت پاداش بهتر و از لحاظ اميد داشتن به آنها نيكوتر است. براى آنها زندگى دنيا را به قطره‏هاى آب باران كه از آسمان نازل مى‏كنيم تشبيه كن. اين قطره‏هاى حيات بخش بر كوه و صحرا مى‏ريزد، دانه‏هاى آماده‏اى كه در زمين‏هاى مستعد نهفته است با ريزش آن جان مى‏گيرد و حركت تكاملى خود را آغاز مى‏كند. پوست سخت و پرمقاومت دانه در برابر نرمش باران نرم مى‏شود و به جوانه گياه اجازه عبور مى‏دهد، سرانجام جوانه نورس از دل خاك سر بر مى‏آورد، آفتاب مى‏درخشد، نسيم مى‏وزد، مواد غذايى زمين كمك مى‏كند و اين جوانه نورس با نيرو گرفتن از همه اين عوامل حيات، به رشد و نموّ خود ادامه مى‏دهد، آن چنان كه بعد از مدّت كوتاهى گياهان زمين سر بر سر هم مى‏گذارند و در هم فرو مى‏روند. صفحه كوه و صحرا يك پارچه جنبش و حيات مى‏شود، شكوفه‏ها و گل‏ها و ميوه‏ها يكى پس از ديگرى زينت بخش شاخه‏ها مى‏شوند، گويى همه مى‏خندند، فرياد شادى مى‏كشند، به وجد و رقص درآمده‏اند، ولى اين صحنه دل‏انگيز ديرى نمى‏پايد، بادهاى خزان شروع مى‏شود و گرد و غبار مرگ بر سر آنها مى‏پاشد، هوا به سردى مى‏گرايد، آبها كم مى‏شود و چيزى نمى‏گذرد كه آن گياه خرّم و سبز و خندان به شاخه‏ها و برگ‏هاى پژمرده و بى‏فروغ تبديل مى‏شود. آن برگ‏هايى كه در فصل بهار آن چنان شاخه‏ها را چسبيده بودند كه قدرت هيچ طوفانى نمى‏توانست آنها را جدا كند، آن قدر سست و بى‏جان مى‏شوند كه هر باد و نسيمى آنها را جدا كرده و با خود به هر سو مى‏برد. آرى، خداوند بر هر چيزى توانا بوده و هست. آيه بعد موقعيّت مال و ثروت و نيروى انسانى را كه دو ركن اصلى حيات دنياست در اين ميان مشخّص مى‏كند و مى‏گويد: اموال و فرزندان، زينت حيات دنيا هستند، شكوفه‏ها و گل‏هايى مى‏باشند كه بر شاخه‏هاى اين درخت آشكار مى‏شوند، زود گذرند، كم‏دوامند و اگر از طريق قرار گرفتن در مسير «اللّه» رنگ جاودانگى نگيرند بسيار بى‏اعتبارند. به هر حال همان گونه كه ديديم پابرجاترين اموال كه عبارت از باغ و زمين زراعتى و چشمه آب بود چگونه در چند لحظه نابود شد، در مورد فرزندان نيز گذشته از آن كه حيات و سلامتشان هميشه آسيب‏پذير است گاهى به صورت دشمنانى در مى‏آيند كه به جاى كمك بودن، مزاحم سرسختى خواهند شد. سپس اضافه مى‏كند: باقيات صالحات، يعنى ارزش‏هاى پايدار و شايسته، نزد پروردگارت ثوابش بهتر و اميدبخش‏تر است. اين باقيات صالحات عبارت است از هر فكر و انديشه صحيح كه آثار و بركاتش به همه مى‏رسد و نيز تمام عبادات و تقوا و خدمت به خلق و هر آنچه كه براى دنيا و آخرت انسان سود دارد. بنابراين به چنين دنياى پرزرق و برق و پر فريب كه بسيار زودگذر و حاصلى براى انسان جز انواع گناهان و معاصى ندارد بايد با تمام وجود بى‏رغبت بود و چيزى جز زهد نثارش نكرد. 👈 ادامه دارد .... ✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج‏ 4 ، ص: 77 دعای ◀️ کانال انس با 🆔 @sahife2