eitaa logo
انس با صحیفه سجادیه
4.9هزار دنبال‌کننده
16.5هزار عکس
2.3هزار ویدیو
1.5هزار فایل
من به شما عزیزان توصیه میکنم با صحیفه سجادیه انس بگیرید! کتاب بسیار عظیمی است! پراز نغمه های معنوی است! مقام معظم رهبری Sahifeh Sajjadieh در اینستاگرام https://www.instagram.com/sahife2/ ادمین کانال @yas2463
مشاهده در ایتا
دانلود
تبیین لینک زیر https://eitaa.com/sahife2/40226 ‏ 27 1 🔴 «مسأله نباتات و و آنچه از زمين مى‏رويد، از اهمّ مسائل عرصه گاه خلقت و آفرينش است. انسان با همه وسعت علم و دانشش، هنوز نتوانسته به شمارش و احصاى نباتات موفّق شود، چه رسد به عظمت و اسرار و شگفتى‏هاى اين جهان حيرت‏انگيز. انواع و اقسام گياه در سطح خاك و درون درياهاى ژرف و بر دامنه و قلل كوههاى بلند، حتى بر روى صخره‏هاى عظيم و به صورت معلّق در هوا موجود است. قسمتى از اين گياهان به اندازه‏اى كوچك و ريزند كه فقط با چشم مسلّح ديده مى‏شوند، و عدّه‏اى آن قدر بزرگند كه عظيم‏ترين موجودات زنده روى زمين به شمار مى‏آيند. شماره انواع گياه كه تاكنون شناخته شده از صدهزار متجاوز است و هر يك داراى آثار مخصوصى است. چون شناختن فرد فرد گياهان غيرمقدور است لذا علماى علم گياه‏شناسى آنها را طبقه بندى نموده‏اند، و اين طبقه بندى بر اساس اندام‏هاى گياه مثل ريشه و ساقه و برگ و گل قرار گرفته است و طبق همين نظر در ابتدا آنها را به دو قسمت اصلى و سپس هر قسمت را به چند قسمت تقسيم نموده‏اند. 1- گياهان گلدار: داراى ريشه و ساقه و برگ و گل بوده و عالى‏ترين گياهان مى‏باشند. اين همه گل‏هاى رنگارنگ كه سطح خاك را زينت بخشيده و در صحن بيابان و صفحه باغستان مناظر زيبا و جالبى به وجود آورده‏اند و انواع ميوه‏ها و سبزيجات كه قسمت مهمّى از احتياجات زندگى انسان را تأمين نموده و غلّات و حبوباتى كه نيازمندى‏هاى غذايى را رفع مى‏كنند و بالأخره قسمت مهمّى از گياهانى كه مصرف طبّى دارند، همه و همه جزء اين دسته محسوب مى‏گردند. 2- گياهان بى‏گل: اين دسته از گياهان فاقد گل هستند، بنابراين توليد مثل در آنها بر خلاف گياهان گلدار به طريق خاصّى انجام مى‏گيرد. گياهان بى گل نيز داراى اقسام مختلفى هستند به طورى كه بعضى از آنها ريشه و ساقه و برگ داشته فقط گل ندارند، و برخى از آنها ساقه و برگ داشته ولى بدون ريشه و گل مى‏باشند. اين قسمت اغلب روى تنه درختان و نقاطى كه آب و هواى معتدل دارند زيست مى‏نمايند. و بالأخره قسمتى فاقد برگ و گل و ريشه و ساقه بوده و در پايين آنها رشته‏هاى تارمانندى وسيله جذب آب و ساير مواد غذايى بوده و باعث اتصال آنها به زمين مى‏گردد، و ما نوعى از آنها را كه «جُلبَك» ناميده مى‏شود در جويبارها و آبهاى راكد و حوض‏ها، به مقدار زياد مى‏بينيم. اين را مى‏دانيم كه انواع حيواناتى كه در عرصه گاه گيتى پراكنده شده و سطح زمين را ميدان زندگى خود قرار داده‏اند شديداً به غذا نيازمندند و براى ادامه حيات بايد از عناصرى كه در روى زمين موجود است استفاده كنند و از طرف ديگر عناصرى كه در آب و خاك و هوا موجود است به همين صورت قابل استفاده و تغذيه حيوانات نيست؛ اين جاست كه گياهان براى تأمين احتياجات غذايى حيوانات، نقش مهمّى را ايفا مى‏كنند، زيرا آنها عناصر آب و خاك را به وسيله دستگاههاى مخصوصى كه در ساختمان آنها قرار دارد به صورت ساقه و برگ و ميوه در مى‏آورند و در نتيجه مواد غذايى حيوانات را در اختيار آنها مى‏گذارند. 👈 ادامه دارد ... تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج‏4، ص: 192 👌 دعای ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2
‏ 27 2 🔴 از اين نظر طبقه انسان نيز با حيوانات ديگر يكسان است و انسان تا كنون نتوانسته است از عناصر زمين بدون واسطه گياه استفاده كامل بنمايد و احتياجات غذايى خود را تأمين كند، بلكه همواره دست حاجت به سوى گياه دراز كرده و از محصول كارگاه نبات بهره‏مند گرديده است. در هوايى كه تنفّس مى‏كنيم مقدار معيّنى «اكسيژن» موجود است و اكسيژن يك مادّه حياتى است كه براى توليد حرارت غريزى حايز اهميت فوق العاده‏اى است و زندگى بدون آن، پنج دقيقه هم ممكن نيست. هنگام تنفّس مقدارى اكسيژن وارد ريه‏ها مى‏شود و با خونى كه در ريه‏ها موجود است تركيب مى‏گردد و دستگاه پخش خون آن را در تمام قسمت‏هاى بدن توزيع مى‏كند و همين اكسيژن، غذا را در سلول‏هاى مختلف بدن آهسته و آرام با حرارتى ضعيف مى‏سوزاند. در اثر احتراق غذا در سلول‏ها يك گاز سمّى به نام «كربنيك» ايجاد و با خون داخل ريه مى‏گردد و با تنفّس‏هاى بعدى از بدن خارج شده به هواى محيط بر مى‏گردد. به اين ترتيب كليه جانوران اكسيژن استنشاق مى‏كنند و گاز كربنيك بيرون مى‏دهند. اگر اين عمل به همين صورت ادامه پيدا مى‏كرد، پس از مدت كوتاهى اين ماده حياتى يعنى اكسيژن كه به اندازه معيّنى در هوا موجود است تمام مى‏شد و گاز سنگين و غليظ و سمّى كربنيك جايگزين آن مى‏گرديد و آن وقت حيات كليه حيوانات با خطر بسيار بزرگى مواجه مى‏شد و رفته رفته مى‏بايست همه جانوران مسموم شوند و از آنها در روى زمين اثرى و خبرى نماند و انسان هم از اين پيشامد خطرناك البته مستثنى نمى‏گرديد، زيرا هر فردى از انسان در 24 ساعت در ضمن تنفّس، معمولًا 250 گرم كربن خالص از ريه خود بيرون مى‏فرستد و روى اين حساب در ظرف يكسال، دويست وهفتاد و سه ميليون و هفتصد و پنجاه هزار (000، 750، 273) تن از اين گاز سمّى به وسيله سه ميليارد بشر توليد مى‏شد، و چندين برابر اين مقدار را حيوانات ديگر در ضمن تنفّس توليد مى‏نمايند. اين جاست كه به اهميت يكى از اعمال گياهان پى مى‏بريم و آن عمل كربن‏گيرى است. گياهان در حرارت آفتاب گاز كربنيك را كه از دو عنصر كربن و اكسيژن تشكيل‏ شده است تجزيه مى‏كنند و اكسيژن را در هوا رها مى‏سازند و كربن را در تنه خود نگه مى‏دارند، و قسمت مهمّ وجود گياهان از همين كربن تشكيل يافته است. اين عمل يعنى عمل كربن‏گيرى كه به وسيله برگ‏هاى گياهان انجام مى‏گيرد درست به عكس تنفّس جانوران است. اين تناسب عجيب و تعادل دقيقى كه ميان اكسيژن و گاز كربنيك برقرار گرديده تا نيازمندى حيات جانوران و گياهان براى هميشه تأمين شود يكى از آيات بزرگ خداشناسى است 👈 ادامه دارد ... تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج‏4، ص: 192 👌 دعای ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2
‏ 27 3 🔴 عجايب گياهان در قرآن‏ قرآن مجيد به طور مكرّر به مسأله گياه و عجايب آن و خالق حكيم و عالمش اشاره كرده است: الَّذِى جَعَلَ لَكُمُ الْأَرْضَ فِرَاشاً وَالْسَّمَاءَ بِنَاءً وَأَنْزَلَ مِنَ الْسَّمَاءِ مَاءً فَأَخْرَجَ بِهِ مِنَ الثَّمَرَاتِ رِزْقاً لَكُمْ فَلَا تَجْعَلُوا لِلّهِ أَنْدَاداً وَأَنْتُمْ تَعْلَمُونَ» آن پروردگارى كه زمين را براى شما بسترى گسترده و آسمان را سقفى برافراشته قرار داد و از آسمان، آبى [مانند برف و باران‏] نازل كرد و به وسيله آن از ميوه‏هاى گوناگون، رزق و روزى براى شما بيرون آورد؛ پس براى خدا شريكان و همتايانى قرار ندهيد در حالى كه مى‏دانيد [براى خدا در آفريدن و روزى دادن، شريك و همتايى وجود ندارد]. الَّذِى جَعَلَ لَكُمُ الْأَرْضَ مَهْداً وَسَلَكَ لَكُمْ فِيهَا سُبُلًا وَأَنزَلَ مِنَ السَّماءِ مَاءً فَأَخْرَجْنَا بِهِ أَزْوَاجاً مِن نَبَاتٍ شَتَّى‏* كُلُوا وَارْعَوْا أَنْعَامَكُمْ إِنَّ فِي ذلِكَ‏ لَآيَاتٍ لِأُولِي النُّهَى‏ همان كسى كه زمين را براى شما بسترى گسترده قرار داد، و براى شما در آن [به خاطر آسان شدن رفت و آمدتان‏] راههايى پديد آورد، و از آسمان آبى نازل كرد، پس به وسيله آن انواعى از روييدنى‏هاى گوناگون بيرون آورديم. [خود از اين نعمت هاى فراوان‏] بخوريد و دام‏هايتان را بچرانيد، يقيناً در اين امور نشانه‏هايى [بر توحيد، ربوبيّت و قدرت خدا] براى صاحبان خرد است. 👈 ادامه دارد ... تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج‏4، ص: 192 👌 دعای ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2
‏ 27 4 🔴 چهار بخش از نعمت‏هاى بزرگ حق‏ «در مجموع اين مسائل به چهار بخش از نعمت‏هاى بزرگ حق اشاره شده است. 1- زمين، كه مهد آرامش و آسايش انسان است و به بركت قانون جاذبه و همچنين قشر عظيم هوايى كه اطراف آن را گرفته، انسان مى‏تواند به راحتى و امن و امان روى آن زندگى كند. 2- راهها و جاده‏هايى كه خداوند در زمين به وجود آورده است كه تمام مناطق آن را به يكديگر پيوند مى‏دهد. همان گونه كه غالباً ديده‏ايم در ميان سلسله جبال سر به آسمان كشيده غالباً درّه‏ها و راههايى وجود دارد كه انسان مى‏تواند از آنها عبور كرده و به مقصد خود برسد. 3- آبى كه مايه حيات است و سرچشمه همه بركات، از آسمان نازل كرده است. 4- گياهان و نباتات گوناگون و مختلفى كه به وسيله اين آب از زمين مى‏رويد كه قسمتى از آنها مواد غذايى انسان را تشكيل مى‏دهند، و بخشى مواد دارويى، و قسمتى را انسان براى ساختن لباس مورد استفاده قرا مى‏دهد، و قسمت ديگرى را براى وسايل زندگى همچون درها و حتى خانه‏هايى كه از چوب ساخته مى‏شود و كشتى‏ها و بسيارى از وسايل نقليه ديگر.» «1» أَمَّنْ خَلَقَ السَّماوَاتِ وَالْأَرْضَ وَأَنزَلَ لَكُم مِنَ السَّماءِ مَاءً فَأَنبَتْنَا بِهِ حَدَائِقَ ذَاتَ بَهْجَةٍ مَا كَانَ لَكُمْ أَن تُنبِتُوا شَجَرَهَا أَءِلهٌ مَّعَ اللَّهِ بَلْ هُمْ قَوْمٌ يَعْدِلُونَ يا آن كه آسمان‏ها و زمين را آفريد، و براى شما از آسمان آبى نازل كرد كه به وسيله آن باغ‏هايى خرم و باطراوت رويانديم، كه روياندن درختانش در قدرت شما نيست؛ آيا با خدا معبودى ديگر هست [كه شريك در قدرت و ربوبيت او باشد؟ نه، نيست‏]، بلكه آنان مردمى منحرف‏اند [كه براى او شريك مى‏گيرند.]. 👈 ادامه دارد ... تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج‏4، ص: 192 👌 دعای ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2
‏ 27 5 🔴 عجايب گياهان در كلام دانشمندان‏ دن هرتاك متخصّص توارث نباتى و آمار حياتى آن و برخى از علوم مربوط به نباتات در مقاله‏اى كه در باب خداشناسى دارد مى‏گويد: مهم‏ترين كارخانه و ماشين مصنوع بشرى با كوچك‏ترين كارخانه و ماشين پيچيده يك نبات، مثلًا دستگاه تصفيه، هضم، تبخير، توليد مثل نباتات به هيچ وجه قابل مقايسه نيست. همان عجايب و اسرار يا نظامات پيچيده‏اى كه در ذرّات اين عالم به نام اتم‏ها و اسرار منظومه اتمى، و در فضاى اين عالم به نام منظومه‏ها و اختران، ما را به اعجاب و تحسين وا مى‏دارد، در لباس ديگر و با وضعى ديگر در عالم نباتات ما را در دنيايى از تحيّر فرو مى‏برد و در عظمت مشيّت و حكمت پروردگار غرق مى‏سازد. حسّ و حيات نباتات كه هنوز درك آن از چشم علوم بشرى پنهان است، دقت در سلّول نباتات، تجزيه عناصر تشكيل دهنده اين سلّول‏ها، توجه به خاصيت هر يك، تركيب هسته، غشاى سلّول، اعمال فيزيكى آن، كيفيّت توليد نيرو، چگونگى تغذيه، اسرار مرموز نموّ متناسب، توليد و تكثير، نسوج نباتى، جهازات داخلى هر يك، خواص طبيعى آنها، كيفيت ساختمان ريشه‏ها، طبقات ريشه‏ها، استوارى آنها، كيفيت جذب آب و املاح، جريان شيره خام، دفع مواد زايد، كيفيت دفع مبارزه ريشه‏ها با هم، ساختمان كلاهك يا سپر بر سر آنها، عناصر تركيب كننده آنها، عمليات فيزيكى هر يك، تأثير خاص رطوبت و نور و حرارت در نباتات، دستگاههاى گيرايى اين قوا در گياه، وسايل تنفس گياه، ساختمان برگ، تركيبات و طبقات و انواع آنها، برگ‏هاى خاردار، عمل لقاح، ابزار و وسايل لقاح، كيفيت‏هاى گوناگون آن در انواع نباتات، حشرات و مگس‏هاى مأمور لقاح، بادها و امواج مأمور، حساسيت خاصّ برخى از نباتات، گياهان توانا و ناتوان، تعاون گياهها با هم، درخت‏هاى گوشتخوار، نظام توارث در نباتات، اسرار ميوه‏ها، اشكال گل‏ها، گلبرگ‏ها، شكوفه‏ها، گياهان آبى و صحرايى، مقاومت گياهان در برابر امراض گياهى، امراض گياهى، مرگ گياه، هر يك از اين امور و صدها امور نباتى ديگر موضوع علم خاصّى بوده و داراى ميلياردها قانون و نظام مستحكم مى‏باشد و شرح آنها هرگز در چند دفتر نگنجد. 👈 ادامه دارد ... تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج‏4، ص: 192 👌 دعای ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2
‏ 27 6 🔴 اسرار نباتات‏ به دو نمونه از اسرار و نظامات نباتات توجّه نماييد: 1- در حالى كه نيروى جاذبه زمين همه چيز را به سمت پايين مى‏كشد، مادّه حياتى نباتات كه هنوز بشر را بر درك حقيقت آن راهى نيست، به منظور تقويت و رشد نبات، آب و موادّ غذايى و معدنى و انرژى‏هاى فضايى را با ابزار گوناگون جذب كرده على رغم جاذبه زمين به سمت بالا رشد مى‏كند. در جنگل‏هاى بزرگ هند و آمريكا و آفريقا درخت‏هاى بسيار تنومند و بلندى وجود دارد كه چنارهاى ما در مقابل آن نهالى بيش نيست. ملاحظه كنيد: راز مبارزه با نيروى جاذبه هنوز به خوبى بر بشر كشف نيست، اما درخت‏هاى دانشمند! صدها هزار قرن است چهل متر و كمتر و بيشتر مواد زمينى و آب و املاح را به بالا مى‏برند! فكر نمى‏كنيد قدرت و مشيّت و اراده قاهرى در اين كار دخيل باشد؟ 2- قارچ‏ها در اثر نداشتن مادّه سبز رنگ «كلروفيل» (كه در اكثر گياهان براى كربن‏گيرى موجود است ودر ساختن قند و چربى و نشاسته موادّ غذايى نباتات به كار مى‏رود) همواره مى‏كوشند تا با گياه كلروفيل دارى رفاقت كنند و بدين وسيله حيات نباتى خود را با تغذيه مناسب ادامه دهند، لذا با جلبك‏ها كه آنها نيز به درد ديگرى دچارند، يعنى داراى ريشه كافى كه بتواند مواد معدنى و انرژى‏هاى زمينى را به خوبى جذب كنند نمى‏باشند، اما در عوض ماده كلروفيل فراوانى دارند رفيق و شريك مى‏شوند. با طرح اين رفاقت يا سرمايه گذارى هر دو جانبه و تأسيس يك شركت، قارچ از كلروفيل جلبك استفاده مى‏كند و جلبك از ريشه‏هاى نيرومند قارچ. آيا اين قارچ و جلبك به طور مشترك مى‏توانند با اين تعاون عاقلانه خود ما را به مبدأ هشيار و بصير و حكيمى هدايت كنند؟ هر گياهى نظير خود را توليد مى‏كند و اين توليد مثل، خود از عجيب‏ترين تشكيلات پيچيده نباتى است و روى مشيّت و برنامه بسيار مفصّلى انجام مى‏گيرد. گل‏ها و گروههاى مختلف نباتى بر اثر دارا بودن كارخانه‏ها و غدّه‏هاى خاصّى، به تهيه انواع مختلف شيره‏ها كه هر يك از آنها مورد توجّه نوع خاصّى از حشرات است پرداخته و حشرات خاصّه را به دور خود جمع مى‏كنند تا در مقابل، حشرات نيز وسيله تلقيح آنها باشند، در نتيجه بذر لازم براى توليد نبات و گل‏هاى سال آينده و نسل آينده به وجود آيد! اين جا از آنجاهايى است كه نباتات، حيوانات را استخدام مى‏كنند! يا بهتر بگوييم نظامات الهى، حيوانات را در خدمت توليد نباتات گمارده است. 👈 ادامه دارد ... تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج‏4، ص: 192 👌 دعای ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2
‏ 27 7 🔴 رابطه گياهان و حيوانات در كلام دكتر جان ويليام كلاتس‏ بهتر است اين بحث پيچيده و راز مهم را با ديده يك متخصّص فن كه استاد علم الحيات يا فيزيولژى و علوم طبيعى و دكتر در فلسفه از «پيتسبورك» و متخصّص در وراثت چند نوع حشره مى‏باشد يعنى دكتر جان ويليام كلاتس ببينيم، مى‏گويد: «يكى از مسائل بغرنج عالم وجود يك نوع رابطه و علاقه اجبارى است كه در بين پاره‏اى از موجودات مثلًا يك گياه خاص با يك حيوان خاص مشاهده مى‏شود. يكى از مصاديق آن ارتباط مرموز و عميق، رابطه‏اى است كه ميان «گل يوكا» «مگس يوكا» وجود دارد. گل يوكا سرش پايين است و مادگى يعنى قسمت ماده گل نيز از بساك يا قسمت نر گل پايين‏تر است. كلاله يا مادگى گل كه بايد گرده به آن وارد شود به شكلى است كه ورود گرده به درون آن به خودى خود امكان ندارد. گرده يوكا توسط مگس ماده‏ يوكا كمى بعد از غروب آفتاب به مادگى حمل مى‏شود، بدين ترتيب كه مگس يوكا قسمتى از گرده را از بساك در دهانش گرفته به سوى كلاله پرواز نموده، تخمدان گل را مى‏شكافد و چند دانه از تخم خود در آن مى‏گذارد و سپس روى آن را با گرده‏اى كه آورده مى‏پوشاند. گل دانه‏هاى زيادى مى‏دهد كه قسمتى از آن را كرم‏هاى نوزاد مگس مى‏خورند و قسمت ديگر گل‏هاى تازه توليد مى‏كند. توليد مثل گل يوكا يا بهتر بگوييم بقاى نسل اين گل از آغاز پيدايش آن تا كنون تنها به وسيله اين مگس انجام مى‏گيرد! اين گل نيز به نوبه خود محل مناسبى براى بقاى نسل مگس يوكا است. بين انجيرهاى تجارتى و چند نوع از زنبور كوچك نيز همين رابطه برقرار است. خوشه‏هاى درخت انجير دو نوعند: عدّه‏اى هم گل‏هاى نر دارند و هم گل‏هاى ماده، و عدّه‏اى ديگر فقط گل‏هاى ماده دارند. اما اين همه گل‏ها به وسيله زنبورهاى ماده تلقيح مى‏شوند، بدين ترتيب كه مدخل اين گل‏ها در نتيجه وجود پوشش‏هاى مختلف به قدرى صعب العبور است كه حشره بينوا به زحمت مى‏تواند به داخل آن راه يابد و غالباً بال‏هايش در سر اين كار جدا مى‏شود، اما عاملى مرموز او را با وجود اين همه مشكلات تحريص مى‏كند تا بالأخره به درون گل راه يابد. اگر گل از آنهايى است كه هم قسمت نر دارد و هم قسمت ماده، زنبور ماده تخم گذارى مى‏كند و خود مى‏ميرد. تخم‏ها رشد كرده، زنبور مى‏شوند، زنبورهاى نر مى‏ميرند و زنبورهاى ماده از گل بيرون شده به سوى گل‏هاى ديگر به پرواز مى‏آيند ولى قبل از خروج از داخل گل با گرده درون گل آغشته مى‏شوند تا آن را به گل‏هاى ديگر ببرند. اگر گل ديگر كه زنبور بر آن مى‏نشيند مثل اولى نر و ماده باشد كه همان عمل گذشته تكرار مى‏شود، و اگر گل جديد فقط ماده باشد به علّت عمق زياد اين گل، زنبور بدون آن كه بتواند تخم گذارى كند، پس از نشستن روى آن از آنجا مى‏گذرد، ولى با همين مكث مختصر بر روى گل ماده، گل ماده را با گرده نر كه به آن آغشته بود و به همراه داشت تلقيح كرده‏ است. در نتيجه اين گل بزرگ شده و تبديل به انجير رسيده كاملى مى‏شود. نخستين درخت‏هاى انجيرى كه در آمريكا آورده شد ميوه ندادند، بعدها متوجّه شدند كه موقع حمل اين درخت‏ها آن زنبورها را با خود نياوردند، وقتى زنبورهاى مخصوص را نيز به آمريكا آوردند، درخت‏ها ميوه دادند و انجير از مال التجاره‏هاى مهم آن كشور شد. دكتر جان ويليام پس از آن كه مثال‏هاى ديگر مى‏آورد در آخر نتيجه مى‏گيرد: اين زحمت كشان به فرمان چه كسى على الدوام مأموريت خود را انجام مى‏دهند؟ آيا اين شواهد به وجود خداوند متعال دلالت نمى‏كند؟ خيلى مضحك و نامعقول و مشكل است كه همه اين كارهاى منظم و مُنتج را از آغاز پيدايش اين نوع گياهان و درخت‏ها و اين نوع حشرات به تصادف حمل كنيم! 👈 ادامه دارد ... تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج‏4، ص: 192 👌 دعای ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2
‏ 27 8 🔴 روشنايى گياهان، انگل‏ها، قارچ‏ها دو گروه از گياهان، انگل‏ها، قارچ‏ها هستند كه داراى پيكرى درخشنده مى‏باشند. روشنايى آنها به نحوى است كه در تاريكى شب كاملًا خود را نشان مى‏دهند. روشنايى آنها از چيست؟ آيا چه مادّه محترقه‏اى تمام نشدنى در پيكر آنها موجود است كه اين روشنايى از آن پديد مى‏آيد آيا اين نورها به چه وسيله پخش مى‏شود؟ به وسيله لامپ، يا وسيله ديگر؟ آيا نورافكن آنها در كدام كارخانه به دست كدام مهندس ساخته شده است، و چه كسى آن را نصب كرده است؟ آيا ماده، دانشمند است و مى‏تواند موادّ محترقه را از غير محترقه تميز بدهد؟ هرگز؛ چون مادّه فاقد علم مى‏باشد. آيا مهندسين عالى مقام بشرى مى‏توانند از آب و هوا و غذاهايى كه نباتات از زمين مى‏خورند، چراغى نورانى به اين كوچكى و ريزى بسازند؟ آنهم چراغى كه‏ خودش پيوسته ماده احتراقى خود را درست كند و نيازى به كمك خارجى نداشته باشد؟ اگر پزشكى، بيمارى بيماران را به خوبى تشخيص دهد و داروى صحيح هر بيمارى را بداند، عقلا او را دانشور و خردمند مى‏خوانند. اگر داروشناسى داروهاى بيمارى‏ها را خوب بشناسد و يكايك آنها را براى بهره بردارى بيماران آماده داشته باشد عقلا وى را دانا و عاقل مى‏دانند. اگر كسى هم پزشك باشد و هم داروشناس، هم پزشكى را بداند و هم داروپزشكى، عقلا وى را بسيار دانا دانسته و در برابر دانش او سر تعظيم فرود مى‏آورند. اگر موجودى هم پزشك باشد و هم داروشناس و هم سازنده دارو و پديد آورنده دارو و هم گذارنده دارو به طور رايگان در دسترس بيماران، چنين وجودى بسيار دانا و توانا و حكيم و كريم و مهربان خواهد بود. آيا وجود گياهان دارويى در اين جهان، از آغاز تا كنون و آينده به ما نمى‏گويد كه پديدآورنده آنها دانا و تواناست، حكيم و كريم و مهربان است؟ اوست كه بيمارى‏هاى بشر را يكايك دانسته و داروهاى آنها را يكايك شناخته و داروها را يكايك ساخته و پرداخته و از نيستى به هستى آورده و به طور رايگان تحت اختيار بشر قرار داده است، ولى بشر خود را به نادانى مى‏زند! اين دانش نامتناهى را ناديده مى‏گيرد، اين قدرت نامتناهى را نمى‏بيند، اين حكمت نامتناهى را به هيچ مى‏انگارد، اين كرم نامتناهى را نمى‏فهمد، اين مهر نامتناهى را درك نمى‏كند! برناى كاشف پنى سيلين و مانند آن بسيار احترام و ارزش قائل است ولى آفريننده پنى‏سيلين و مانند آن را منكر مى‏شود؛ نمك را مى‏خورد و نمكدان را مى‏شكند! بزرگوارى و رحمت او اقتضا مى‏كند كه براى مدتى از اين گناه بزرگ بشر چشم‏ پوشى كند. كريم و مهربان است، اوست كه بيمارى‏هاى بشر را يكايك دانسته و داروى آنها را يكايك شناخته و داروها را يكايك ساخته و پرداخته است. در بخش‏هاى استوايى كره زمين گياهى مى‏رويد كه هم گل مى‏دهد و هم بر مى‏دهد. برهاى اين گياه به اندازه دانه باقلا مى‏باشد. اين گياه به وسيله برگ‏هاى گل خود تنفّس مى‏كند، در صورتى كه گل آن تحمل گرد و غبار را ندارد. وقتى كه مقدارى گرد روى برگ آن گل جمع شود، برگ‏ها از گازى كه خود آن گياه توليد كرده پر مى‏شود و ناگهان منفجر مى‏گردد. گل باز مى‏شود و گردها ريخته مى‏شود، در اثر انفجار گاز بيرون مى‏آيد و صدايى مى‏دهد كه شبيه سرفه كودك مى‏باشد. آيا اين نشانه آن نيست كه اين گياه، سازنده‏اى دارد بسيار دانا و حكيم و توانا، به طورى كه دقيق‏ترين چيزها از نظرش محو نمى‏شود و قدرت بر هر چيزى دارد؟! داستان گل‏ها و گياهان و مواد خوراكى و آثار عجيبه آنها در حيات جانداران، مسأله‏اى نيست كه در اين دفتر بگنجد. در اين زمينه تاكنون هزاران كتاب ارزشمند نوشته شده و هزاران محقّق بزرگ عمر خود را در تحقيق مسائل اين عرصه گاه اعجاب‏انگيز سپرى كرده‏اند. اين وجيزه به گوشه‏اى بسيار ناچيز از اين جهان بزرگ براى پى بردن به عظمت حضرت محبوب اشاره كرد، باشد كه نورى از آن منبع بى‏نهايت در بى‏نهايت به قلب بتابد و آثار آن نور، سعادت دنيا و آخرت تهيدستان از حقيقت را تأمين نمايد. آرى، به قول حضرت زين العابدين عليه السلام: «يا مَنْ لا تَنْقَضى عَجائِبُ عَظَمَتِهِ» 👈 ادامه دارد ... تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج‏4، ص: 192 👌 دعای ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2
👆 ادامه برنامه ختم روزانه بند به بند صحیفه سجادیه
دعای سیدالساجدین(ع) در روز عرفه: 🔹و انْزِعِ الْغِلَّ مِنْ صَدْرِى لِلْمُؤْمِنِينَ، وَ اعْطِفْ بِقَلْبِى عَلَى الْخَاشِعِينَ، وَ كُنْ لِى كَمَا تَكُونُ لِلصَّالِحِينَ، وَ حَلِّنِى حِلْيَةَ الْمُتَّقِينَ، وَ اجْعَلْ لِى لِسَانَ صِدْقٍ فِى الْغَابِرِينَ، وَ ذِكْرا نَامِيا فِى الاْخِرِينَ، وَ وَافِ بِى عَرْصَةَ الْأَوَّلِينَ🔹 🔸و كينه مؤمنان را از دل من بيرون كن و دل مرا بر زيردستان مهربان گردان و با من چنان باش كه با بندگان شايسته خود هستی و مرا به زيور پرهيزگاران آراسته كن و چنان مقدر فرما كه آيندگان درباره من نيكوگوى باشند و در روز رستاخیز مرا در زمره کسانی درآور که اطاعت و ایمان، نخستین کسان بودند🔸 ◀️ کانال انس با 🆔 @sahife2
مختصر خداترسان وَ انْزَعِ الْغِلَّ مِنْ صَدْرِي لِلْمُؤْمِنِينَ، وَ اعْطِفْ بِقَلْبِي عَلَى الْخَاشِعِينَ، وَ كُنْ لِي كَمَا تَكُونُ لِلصَّالِحِينَ، وَ حَلِّنِي حِلْيَةَ الْمُتَّقِينَ، وَ اجْعَلْ لِي لِسَانَ صِدْقٍ فِي الْغَابِرِينَ، وَ ذِكْرًا نَامِيًا فِي الْآخِرِينَ، وَ وَافِ بِي عَرْصَةَ الْأَوَّلِينَ. و كينه داشتن براى مؤمنان را از سينه‏ام بر كن، و دلم را بر فروتنان مهربان گردان، و با من چنان باش كه با شايستگان هستى، و مرا به زيور پرهيزكاران بياراى، و براى من ياد نيكو در بازماندگان و آوازه بلند در آيندگان قرار ده، و مرا به جايگاه (رستاخيز) پيشينيان برسان. «اعْطِفْ بِقَلْبِي»: يعنى دل مرا دوستدار و رئوف (آنان) گردان. «الْخَاشِعِين»: از مادّه خشع، به معنى تضرّع و زارى است. اين واژه بيشتر در حالاتى كه در اعضاى بدن ظاهر مى‏شود به كار مى‏رود. ولى تضرّع به معنى زارى و فروتنى است كه بيشتر در حالتى كه در دل و خاطر انسان به وجود مى‏آيد به كار مى‏رود. و با كلمه «خشى» كه از مادّه «خشيّة» است و به معنى بيم و تعظيم و بزرگداشت مى‏باشد، تفاوت دارد. پس «خاشعين» كسانى هستند كه اعضا و جوارح آنان در فروتنى خداوند و تضرّع و زارى نمودن در درگاه الهى نرم گشته است كه اين حالت، گاهى به مؤمنين نسبت داده مى‏شود. (الَّذِينَ هُمْ فِى صَلَاتِهِمْ خَاشِعُونَ): «آنها كه در نمازشان خشوع دارند». (مؤمنون/ 2.) و گاهى به اعضا و جوارح نسبت داده مى‏شود (أَبْصَارُهَا خَاشِعَةٌ): «چشم‏هاى آنان از شدّت ترس فروافتاده است». (نازعات/ 9.). «الْغَابِرِين»: اين كلمه به سه گروه اطلاق مى‏شود: كسانى كه باقى مى‏مانند، كسانى كه بازماندگان عالم هستند و آيندگان. ◀️ کانال انس با 🆔 @sahife2
🙏 الها اهل ايمان را از دلم بركن و دلم به خاشعين درگاهت نرم فرما و با من چنان باش كه با بندگان صالحت هستى و لباس تقوى را بر قامتم بپوشان و براى من ياد خوبى در آيندگان و ذكر پر آوازه‏اى در بين ديگران قرار ده و مرا در بين مومنين نخستين در آور دعای ◀️ کانال انس با 🆔 @sahife2
برنامه ی ارزش و وَ قَالَ (علیه السلام): إِذَا أَرْذَلَ اللَّهُ عَبْداً، حَظَرَ عَلَيْهِ الْعِلْمَ. حضرت علی که درود خدا بر او باد در و خوارى فرمودند : هر گاه خدا بخواهد بنده اى را خوار كند، را از او دور سازد. 🖋کانال انس با صحیفه سجادیه 🆔 @sahife2
◀️ گوهر علم را به نااهلان نمى دهند: قسمت 1 📜 امام عليه السلام در اين گفتار حكيمانه اشاره به عظمت مقام علم و عالم كرده مى فرمايد: «هرگاه خداوند بندهاى را پست بشمرد علم را از او دريغ مى دارد»؛ (إِذَا أَرْذَلَ اللّهُ عَبْداً حَظَرَ عَلَيْهِ الْعِلْمَ). «أرْذَلَ» از مادّه «رَذْل» به معنى پست و «حَظَرَ» از ريشه «حَظْر» به معناى منع است. بديهى است خداوند، هم حكيم است و هم عادل، و هرگز كارى برخلاف حكمت و عدالت نخواهد كرد، پست شمردن افراد به يقين براثر گناهان ومعاصى آنهاست و مفهوم اين سخن آن است كه افرادى كه براثر گناه از درگاه خداوند بيرون شوند خداوند بزرگ ترين موهبت را كه موهبت علم است از آنها منع مى كند. امام عليه السلام در اين كلام شريف مى خواهد درس مهم اخلاقى به همگان بدهد كه اگر علاقه اى به علم و دانش و محضر علما و دانشمندان نداشتيد بدانيد اين براثر تاريكى قلب شما و گناهانى است كه مرتكب شده ايد. علم، نور است و هيچ انسانى كه داراى چشم سالم است از نور نمى گريزد، اين خفاش صفت انند كه از نور وحشت دارند و در تاريكى ها به حركت درمى آيند. در اهميت علم، همين بس كه طبق صريح آيات قرآن مجيد، چيزى كه سبب فضيلت آدم بر فرشتگان شد و مسجود آنها گرديد علم و دانشى بود كه خداوند به آدم براثر استعدادش داد. نيز در اهميت علم همين بس كه خداوند در قرآن مجيد نام دانشمندان را پس از نام خود و فرشتگان آورده مى فرمايد: (شَهِدَ اللهُ أَنَّهُ لاَ إِلَهَ إِلاَّ هُوَ وَالْمَلاَئِكَةُ وَأُوْلُوا الْعِلْمِ). نيز همين فخر براى دانشمندان كافى است كه قرآن درباره وزير سليمان كه توانست در يك چشم برهم زدن تخت ملكه سبا را از يمن به شام بياورد مى گويد: «(قَالَ الَّذِى عِنْدَهُ عِلْمٌ مِّنَ الْكِتَابِ...)؛ كسى كه علم و دانشى از كتاب آسمانى داشت...». همچنين با صراحت مى گويد: عالمان هستند كه به آنچه بر تو (اى پيامبر) نازل شده ايمان مى آورند و آن را حق مى دانند؛ (وَيَرَى الَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ الَّذِى أُنزِلَ إِلَيْکَ مِنْ رَبِّکَ هُوَ الْحَقَّ). سرانجام مقامات والا را ويژه مؤمنان و عالمان معرفى مى كند و مى فرمايد : «(يَرْفَعِ اللهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَالَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ دَرَجَاتٍ)؛ خداوند كسانى را از شما كه ايمان آورده اند و كسانى را كه صاحب علمند درجات رفيعى مى بخشد». آيات و روايات درباره اهميت و مقام عالم و دانشمند بيش از آن است كه در اين بحث كوتاه بگنجد، شرح آن نياز به كتاب هاى فراوان دارد. بديهى است خداوند اين موهبت عظما را از افراد رذل و پست كه براثر اعمال زشتشان به پستى گراييده اند دريغ خواهد داشت. ادامه دارد ... 🖋کانال انس با صحیفه سجادیه 🆔 @sahife2
◀️ گوهر علم را به نااهلان نمى دهند: قسمت 2 📜 اين سخن را با حديثى از امام حسن عسكرى عليه السلام پايان مى دهيم: علّامه مجلسى از آن حضرت نقل مى كند كه مردى از فقهاى شيعه خدمت امام عليه السلام رسيد. اين مرد پيش از اين با بعضى از ناصبين (دشمنان اهل بيت) سخن گفته وآنها را محكوم كرده بود؛ محكوميتى كه به رسوايى شان انجاميد. اين مرد بر امام هادى عليه السلام وارد شد. در صدر مجلس مكان ويژه اى بود كه امام عليه السلام خارج از آن نشسته بود و در حضورش گروهى از علويين و بنى هاشم بودند. امام عليه السلام آن مرد عالم را بالا برد تا آنجا كه در مكان ويژه نشاند و در برابر او نشست. اين كار بر اشراف علويين و بنى هاشم كه در مجلس بودند گران آمد. علويين، امام را بالاتر از آن مى دانستند كه به او عتاب كنند؛ ولى پيرمردى كه در ميان هاشميين (منظور از هاشمى عباسى است) بود، عرض كرد: اى پسر رسول خدا! آيا اين درست است كه يك مرد عامى را بر سادات بنى هاشم اعم از فرزندان ابوطالب و عباس مقدم مى دارى؟ امام عليه السلام فرمود: بپرهيزيد از اينكه مشمول اين آيه باشيد: «(أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ أُوتُوا نَصِيبآ مِّنَ الْكِتَابِ يُدْعَوْنَ إِلَى كِتَابِ اللهِ لِيَحْكُمَ بَيْنَهُمْ ثُمَّ يَتَوَلَّى فَرِيقٌ مِّنْهُمْ وَهُمْ مُّعْرِضُونَ)؛ آيا نديدى كسانى را كه بهره اى از كتاب (آسمانى) داشتند، به سوى كتاب الهى دعوت شدند تا در ميان آنها داورى كند، سپس گروهى از آنان، (با علم و آگاهى،) روى گردان مى شوند، در حالى كه (از قبول حق) اعراض دارند؟». سپس فرمود: آيا راضى هستيد كه قرآن مجيد در ميان ما حَكَم باشد؟ عرض كردند: آرى. فرمود: آيا خدا نمى فرمايد: «(يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا قِيلَ لَكُمْ تَفَسَّحُوا فِى الْمَجَالِسِ فَافْسَحُوا يَفْسَحِ اللهُ لَكُمْ وَإِذَا قِيلَ انشُزُوا فَانشُزُوا يَرْفَعِ اللهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَالَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ دَرَجَاتٍ)؛ اى كسانى كه ايمان آورده ايد! هنگامى كه به شما گفته شود: «مجلس را وسعت بخشيد (و به تازه واردها جا دهيد)»، وسعت بخشيد، خداوند (بهشت را) براى شما وسعت مى بخشد؛ و هنگامى كه گفته شود: «برخيزيد»، برخيزيد؛ اگر چنين كنيد، خدا كسانى را كه ايمان آورده اند وكسانى را كه علم به آنان داده شده درجات عظيمى مى بخشد». بنابراين خدا براى عالم مؤمن راضى نشده مگر اينكه بر مؤمن غير عالم برترى پيدا كند. همانگونه كه مؤمن را بر غير مؤمن برترى داده است. سپس آيات زيادى از قرآن مجيد را درباره برترى عالمان بر غير عالمان تلاوت فرمود و آن مرد عباسى محكوم شد. 🖋کانال انس با صحیفه سجادیه 🆔 @sahife2
❇️ قرآن کریم هر روز یک آیه تفسیر نور – استاد محسن قرائتی سوره إِنَّ الَّذِينَ يَكْتُمُونَ مَآ أَنْزَلَ اللَّهُ مِنَ الْكِتَبِ وَيَشْتَرُونَ بِهِ ثَمَناً قَلِيلاً أُوْلَئِكَ مَا يَأْكُلُونَ فِى بُطُونِهِمْ إِلَّا الْنَّارَ وَلَا يُكَلِّمُهُمُ اللَّهُ يَوْمَ الْقِيَمَةِ وَلَا يُزَكِّيهِمْ وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ‏ كسانى كه آنچه را خداوند از كتاب نازل كرده، كتمان مى‌كنند و بدان بهایى اندك مى‌ستانند، آنها جز آتش در شكم‌هاى خود فرو نمى‌برند، و خداوند روز قیامت با آنها سخن نمى‌گوید و پاكشان نمى‌كند و براى آنها عذاب دردناكى است. ⏺ دنیاگرایى، بزرگترین خطر براى علما و دانشمندان است. «یكتمون، یشترون» ⏺ دین فروشى، به هر قیمتى كه باشد خسارت است، زیرا حقایق و معارف كتب آسمانى ارزشمندتر از همه منافع است. «ثمناً قلیلاً» ⏺ خوردنى‌هاى حرام، به صورت آتش تجسّم مى‌یابند. «ما یأكلون... الاّ النار» ⏺ اشیا داراى یك وجهه باطنى و ملكوتى هستند كه در قیامت به آن شكل تجسّم مى‌یابند. «فى بطونهم الاّ النّار» ⏺ كیفر، باید متناسب با جرم باشد. آنانكه در دنیا راه شنیدن كلام خدا را بر مردم بسته‌اند، در قیامت از لذّت استماع كلام خدا محروم مى‌شوند. «لا یكلّمهم اللَّه» 🔗 با نصب نرم افزار زیر با ما در این دوره ی تفسیر خوانی همراه شوید 👇 https://cafebazaar.ir/app/com.ghadeer.tafsirnour ⏺کانال انس با 🆔 @sahife2
👈با عنایت به به پایان رسیدن از امروز اشعار زیبا و معنوی مرحوم تحت عنوان " " را شروع میکنیم: ⏺ فیض نور خداست در دل ما از دل ماست نور منزل ما نقل ما نقل حرف شیرینش یاد آن روی شمع محفل ما در دل از دوست عقدهٔ مشکل در کف اوست حلّ مشکل ما تخم محنت بسینهٔ ما کشت آنکه مهرش سرشته در گل ما سالها در جوار او بودیم سایهٔ دوست بود منزل ما در محیط فراق افتادیم نیست پیدا کجاست ساحل ما مهر بود و وفا که میکشتیم از چه جور و جفاست حاصل ما دست و پا بس زدیم بیهوده داغ دل گشت سعی باطل ما دل بتیغ فراق شد بسمل چند خواهد طپید بسمل ما چونکه خواهد فکند در پایش سر ما دستمزد قاتل ما طپش دل زشوق دیدار است به از این چیست فیض حاصل ما در سفر تا بکی تپد دل ما نیست پیداکجاست منزل ما بوی جان میوزد در این وادی ساربانا بدار محمل ما هر کجا میرویم او با ماست اوست در جان ما و در دل ما جان چو هاروت و دل چو ماروتست زاسمان اوفتاده در گل ما زهرهٔ ماست زهرهٔ دنیا شهواتست چاه بابل ها از الم های این چه بابل نیست واقف درون غافل ما کچک درد تا بسر نخورد نرود فیل نفس کاهل ما از خویشتن ما را نیست ره سوی شیخ کامل ما ◀️ کانال انس با 🆔 @sahife2
‏ 28 1 🔴 ‏ به حقيقت كه انسان با تمام نيروى عقل و دانشش در برابر عناصر جهان، به خصوص عناصرى كه از حيات برخوردارند غرق در تعجّب و حيرت است. نمى‏داند چه رشته علمى را انتخاب كند، نمى‏داند قدرت و قوّت تحقيقش را در چه حقيقتى متمركز كند؟ نمى‏داند به چه وسيله آثارى كه از عناصر بروز مى‏كند به شماره آورد. همان تحيّر و اعجابى كه در جهان فضا و كواكب و جهان نباتات بر آدمى چيره مى‏شود، چندين برابر آن در جهان حيوانات به آدمى دست مى‏دهد. اين كه مى‏گوييم چندين برابر آن، به خاطر آن است كه خورشيد با آن همه عظمت فاقد عنصر حيات و حسّ و اراده است، اما در جهان حيوان عنصر ناشناخته حيات با همه پيچيدگى و ابهامش و با تشكيلات وسيع و عظيمش بر ساير عجايب عالم مادّه افزون گرديده است. در جهان حيوان، تشكيلات وسيع موجودات ذرّه بينى چون: ويروس‏ها و باكترى‏ها و ساير موجودات ذرهّ بينى يا ميكرب‏ها، گروه‏هاى گوناگون آنها، آثار مختلف حياتى آنها، نقش يكايك اصناف آنها در سازمان اين عالم خاصّه در وضع حالات بشرى، ميكرب‏هاى موجد امراض، ميكرب‏هاى زحمتكش و خدمتگزار، حشرات ريز، سازمان حياتى آنها، قدرت احساس آنها، كيفيت توالد و تناسل گوناگون سراسر جانداران، تخم گذارى، تلقيح يا تركيب تخم نر و ماده، حمل، تقسيم، اسرار اسپرماتوزييد يا تخم نر، اسرار اوول يا تخم ماده، تشكيلات كرموزون‏ها، ژن‏ها، اسرار سلّول حيوانى يا حيوان تك سلّولى، شگفتى‏هاى درون سلّول، اصناف حيوانات، خزندگان، پرندگان، پستانداران، حيوانات آبى، چهار پايان، سازمان و ساختمان يكايك آنها، نظامات زندگى آنها، عواطف و احساسات آنها، و ميليارد ميليارد موضوع ديگر، كه هر يك از اينها رشته‏اى است طولانى و بس پر پيچ و خم كه علوم گوناگون با همه ضعف علمى بشر به بيان اسرار و نظامات اين موجودات و سازمان‏هاى آنها پرداخته‏اند. ويروس‏ها چندين ميليون بار از يك مور ضعيف كوچكترند. شگفت آن كه با اين‏ حقارت جسمى از تمام تشكيلات وسيع يك موجود زنده برخوردارند! يعنى داراى وسايل حسّ و حركت، جهازات تغذيه، دستگاه كامل گوارش، سلسله اعصاب و حواس يا وسايل ارتباطى با جهان خارج و داخل، ابزار و تشكيلات توليد مثل، وسايل تأمين بدل ما يتحلّل، جهازات تنفسى، قدرت تطبيق با محيط، قابليت تأثر و عكس العمل در مقابل عوامل خارجى، جهازات رشد و نما و ... مى‏باشند. اين همه جهازات و وسايل حياتى و خواص و نيروهاى گوناگون را در يك جاندارى كه حتى زير دستگاههاى ميكروسكوپ الكترونيك بدون استفاده از اشعه و رنگ كردن اين موجودات مشاهده نمى‏شوند و حداكثر اندازه يك ويروس از يكصدم مو تجاوز نمى‏كند، كدام قدرت گنجانيده است؟! 👈 ادامه دارد ... تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج‏4، ص: 206 👌 دعای ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2
‏ 28 2 🔴 تحقيقات دانشمندان درباره حيوانات‏ در ميان حيوانات ملاحظه مى‏شود بر اثر حكمت‏ها و اسرارى، برخى از موجودات مثلًا فاقد چشمند و تمام حوايج خود را با وسايل مجهّز ديگرى كه در اختيار دارند انجام مى‏دهند. و برخى ديگر به جاى دو چشم، چشم‏هاى گوناگون، و يا وسايل حسّى ديگر بسيار قوى دارند. طبق تحقيق برخى از دانشمندان حشره شناس، اكثر حشرات داراى سه چشم يك سطحى و دو چشم چندين سطحى كه در حقيقت چندين چشم محسوبند مى‏باشند. حشره «ليپريا» داراى دوازده چشم و مورچه‏ها بر حسب اختلاف نوع مورچه داراى دويست چشم الى 400 چشم مى‏باشند! حشره‏اى كه شبيه به خفّاش است و آفت پنبه مى‏باشد و به نام «اسفنكس كونفولى» موسوم است داراى 27 هزار چشم مى‏باشد. 👈 ادامه دارد ... تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج‏4، ص: 206 👌 دعای ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2