eitaa logo
انس با صحیفه سجادیه
4.9هزار دنبال‌کننده
16.6هزار عکس
2.4هزار ویدیو
1.6هزار فایل
من به شما عزیزان توصیه میکنم با صحیفه سجادیه انس بگیرید! کتاب بسیار عظیمی است! پراز نغمه های معنوی است! مقام معظم رهبری Sahifeh Sajjadieh در اینستاگرام https://www.instagram.com/sahife2/ ادمین کانال @yas2463
مشاهده در ایتا
دانلود
دعای سیدالساجدین (علیه السلام ) در هنگام : «1» يَا مَنْ تُحَلُّ بِهِ عُقَدُ الْمَكَارِهِ وَ يَا مَنْ يُفْثَأُ بِهِ حَدُّ الشَّدَائِدِ وَ يَا مَنْ يُلْتَمَسُ مِنْهُ الْمَخْرَجُ إِلَى رَوْحِ الْفَرَجِ‏ اى آن كه گره‏هاى امور رنج ‏آور، به وسيله او گشوده مى‏شود، و اى آن كه تندى و تيزى ، به عنايت او فرو مى‏نشيند، و اى آن كه بيرون آمدن از تنگى و فشار، و قرار گرفتن در راحتى گشايش، و رهايى از غم و اندوه، از او خواسته مى‏شود. دعای 🙏کانال انس با 🆔 @sahife2
6 # فرج_پس_از_شدت 6 10 حكايتى از اثر ديانت و امانت‏ 1 ✳️ «يكى از بازرگانان كرخ بغداد حكايت كرد كه من در بغداد سمسارى و دلّالى كردمى و يكى از تجّار خراسان با من معامله داشت و بر دكان من نشستى با مال بسيار و منال بى شمار، چنانكه هر سال از او به وجه سمسارى چندين هزار درهم به من رسيدى و وجه معاش و سبب معيشت من از وى بود. يكسال به وقت موسم نيامد و به سبب تأخير او آن منفعت از من باز افتاد و اختلال تمام و اثرى فاحش در حال من پديد آمد و به همان جهت محنت بر من متوالى و متواتر گشت و وام بسيار بر من جمع شد و بدان طريق تا مدت سه سال نيامد و من درب دكان فرو بستم و از بيم قرض خواهان متوارى گشتم. چون سال چهارم وقت موسم شد، گفتم از حال خراسانى جويا شوم شايد كه آمده باشد و حال من به سبب او نيكو شود. به سوق يحيى آمدم و تجسّس و تفحّص بجاى آوردم هيچ كس از وى مرا خبر نداد. به هنگام بازگشتن به كنار دجله رسيدم. چون ايّام تابستان بود و هوا به شدت گرم، لحظه‏اى در آب دجله نشستم تا سوزش آتش اندوه و تپش آفتاب بدان كمتر گردد. چون از دجله برآمدم و پاى بر خاك نهادم قدرى گِل به پايم چسبيد و از زير آن تسمه‏اى چرمى به نظر رسيد. من جامه در پوشيدم و آن تسمه را بكشيدم، هميانى از زير آن بيرون آمد نظر كردم هميانى پُر بود، برگرفتم و در زير جامه پنهان كردم و به خانه آوردم. چون بگشادم در آن هزار دينار زر يافتم. به سبب آن زر قوّتى در من ظاهر شد و با خداى تعالى عهد كردم كه چون حال من نيكو شود صاحب اين هميان را طلب كنم، چون بيابم تمامت آن زر را بدو رسانم و كار خويش را با طلبكاران پس از يافتن هميان قرارى دادم و درِ دكان بگشادم و خداى مهربان درِ رزق و ربح بر من گشاد و در مدت دوسال سرمايه من چندين هزار دينار شد. چون موسم حج درآمد، من در تعريف هميان و شناخت صاحبش كوشش كردم ولى هيچ نشانى نيافتم. يك روز در دكان نشسته بودم مردى بيامد با موى باليده و حالى ژوليده و جامه‏هاى كهنه كه اثر فقر و اضطرار بر وى ظاهر بود. گمان كردم كه مگر اين بنده خدا يكى از فقراى خراسان است. قصد كردم كه درمى چند بدو دهم او بدانست پشت بگردانيد و به سرعت هر چه تمام‏تر برفت. من در شك افتادم و در عقب او بدويدم، چون نيك نگاه كردم آن بازرگان خراسانى بود كه مرا هر سال از او چندان منفعت رسيدى. من از آن حال تعجّب بماندم و گفتم: اى فلان، اين چه زىّ و هيئت است و تو را چه واقعه‏اى پيش آمد؟ و آن مال و منال و خوبى و جمال تو كجا رفت؟ او بگريست و گفت: حديث من طولانى و عجيب است با نشيب و فراز! او را به منزل بردم و به حمام فرستادم و دستارى لطيف و درّاعه‏اى نظيف در او پوشاندم و چون از طعام و آشاميدنى و ضيافت و آنچه از لوازم آن باشد بپرداختم التماس كردم كه سبب تغيير حال و موجب آن تقرير فرماى. گفت: حال من در ثروت بر تو پوشيده نبود، يكسال بر عادت مستمرّه استعداد آمدن اين طرف مى‏كردم كه روزى امير شهر مرا طلبيد و گفت: گوهرى قيمتى دارم كه جز خليفه را نشايد و آن را به من سپرد و گفت: وقت رفتن به بغداد همراه خود ببر و آن را به خليفه بفروش و نمونه‏هايى از قماش به من داد و درخواست كرد به بعضى از بهاى اين گوهر برايم اقمشه بخر و باقى را به صورت نقد نزد من آور. 👈 ادامه دارد ... تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج‏ 5 ، ص: 237 👌 ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2
6 # فرج_پس_از_شدت 6 10 حكايتى از اثر ديانت و امانت‏ 2 ✳️ من آن گوهر را گرفتم و هميانى از پوست جهت محافظت آن دوختم- صفت آن هميان كه باز مى‏گفت همان بود كه من آن را كنار دجله يافته بودم- آن گوهر را همراه هزار دينار زر نقد در آن هميان نهادم. چون به بغداد رسيدم، به جزيره سوق يحيى به دجله فرو رفتم و در آب نشستم. چون از آب برآمدم هميان را در آن موضع فراموش كردم و تا ديگر روز مرا به ياد نيامد. چون به ياد آمد به طلب هميان بدان موضع شدم باز نيافتم و من اين مصيبت را بر نفس خود مهم نگرفتم، با خود فكر كردم كه قيمت آن گوهر سه هزار دينار بيش نباشد، سه هزار دينار زر از مال خود به امير شهر دهم. از بغداد برفتم و حج گزارده سپس به شهر خود برگشتم. سه هزار دينار زر به امير شهر فرستادم و كيفيت واقعه را به او شرح دادم. امير در تمام اموال من طمع كرد و گفت: قيمت آن گوهر پنجاه هزار دينار است. دستور داد مرا گرفتند و هر قدر مال و منال كه داشتم و در تصرّف من بود از ناطق و صامت از من سلب كردند و به انواع ضرب و شتم شكنجه و تعذيب گرفتارم كردند تا از بود و نبودم دست برداشتم، با اين همه هفت سال هم به زندان محكوم شدم. در اين هفت سال به انواع رنج‏ها دچار بودم تا به شفاعت بعضى از مردمان نجات يافتم. بعد از خلاصى دچار شماتت اعدا شدم، از شهر خود دل بريدم و به اينجا آمدم تا با تو مشورت كنم كه در چه كارى وارد شوم تا زندگى به قناعت بگذرانم و محتاج خلق نشوم و به ذلّت سؤال دچار نيايم. گفتم: اى فلان، خداوند مهربان مقدارى از مال توبه تو رسانيد و تو را از مردم بى‏نياز گردانيد. آن هميان كه تو وصفش كردى نزد من است و آن هزار دينار من‏ برگرفته‏ام و با خداى تعالى عهد كرده بودم كه هر كس وصف هميان گويد به او رسانم؛ برخاستم و كيسه‏اى كه در آن هزار دينار بود بياوردم و پيش وى نهادم. پرسيد: آن هميان بعينه برجاست؟ گفتم: آرى. نعره‏اى زد و بيهوش شد. پس از ساعتى كه به هوش آمد گفت: بفرماى آن هميان را بياورند. خودم رفتم و هميان را آوردم. كاردى بخواست و سر آن هميان بشكافت آن گوهر را كه به اندازه كف دست بود بيرون آورد، خداى را بى اندازه شكر گفت و به هزار دينار نظر نينداخت. گفتم: زر نيز برگير كه از آنِ توست. سوگند خورد كه الّا به مقدار استرى و وجه نفقه راه برنگيرد. بسيار كوشيدم تا سيصد دينار برگرفت و باقى را به من بخشيد و استعداد رجوع به خانه و ديار خويش نمود كه شايد كارش استقامتى يابد. چون همسفر يافت به سرعت هر چه تمام‏تر به خراسان رفت. چون سال ديگر شد بازآمد، حال او نيكو شده به ثروت و نعمت رسيده بود. حالش را جويا شدم، گفت: چون بازگشتم صورت حادثه را با بزرگان و اعيان شهر گفتم و آن ياقوت پاره را به ايشان نمودم و از آنان خواستم مرا نزد امير شهر برند. آنان مرا به نزد او بردند. ياقوت پاره را از من گرفت و دستور داد هر چه از من مصادره كرده بودند به من بازگردانند، علاوه بر آن بر من از مال خود نيز انعام زيادى داد و حال من به مرتبه اول بلكه بهتر رسيد و اين همه از بركت ديانت و امانت تو بود. 👈 ادامه دارد ... تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج‏ 5 ، ص: 237 👌 ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2
✳️بازشناسی در آثار موزه فاطمی - نسخ ✅در گنجینه موزه فاطمی، ده‌ها کتاب و کتابچه نفیس خطی در ادعیه و اذکار وجود دارد که چند نسخه بسیار نفیس صحیفه سجادیه هم جزو آنها است .برخی از این آثار خطی دعای هفتم امام سجاد (علیه السلام) که در صحیفه سجادیه به ما رسیده را دارا هستند. بررسی و مقابله متن دعای هفتم، حکایت از یکسان بودن متن و الفاظ دعا در نسخه های سه‌گانه داشته و این نوعی تواتر نقل از عهد صفویه تا دوره معاصر محسوب می‌گردد که بر ارزشمندی آن افزوده است. در این نوشتار دعای هفتم سفارش شده را، از دو نسخه صحیفه مبارکه که یکی متعلق به عهد صفویه و یکی متعلق به دوره قاجار است و همچنین یک کتابچه دعای خطی دیگر که با بازآفرینی هنری در «اولین همایش مرمت آثار و نسخ خطی ماندگار» ازسوی موزه آستان مقدس فاطمی به زیور طبع آراسته و منتشر شده را، معرفی می‌کنیم و تصاویر صفحات مربوط به این دعای شریف را تقدیم می‌کنیم. باشد که موجب روشنی چشم، ترغیب و التفاب هر چه بیشتر هم‌وطنان، مسلمانان و موحدان جهان به این دعا و مضامین عالیه آن به ویژه در این دوران سخت بیماری کرونا گردد: اثر خطی اول؛ صحیفه سجادیه کامل متعلق به عهد صفویه این نسخه صحیفه سجادیه به خط نسخ نوشته شده و تاریخ کتابت آن دوره صفوي به سال ۱۰۶۰ هجري قمري است. نسخه در قطع پالتویی، داراي ۱۳۲ ورق در ابعاد ۱۱ × ۱۹ سانتي‌متر و ۱۳ سطری و سالم و محفوظ است. بیشتر صفحات داراي حاشيه نويسي به خط نسخ و نستعلیق در توضيح دعاها است. در صفحه پایانی کتاب دست‌خط علامه محمدباقر مجلسی (ره) صاحب بحارالانوار، مشاهده می‌شود که به تاریخ ۱۰۷۹ ق. در تایید نسخه و بیان مطالبی درباره ادعیه منقول از امام زین العابدین علیه السلام نوشته شده است که به لحاظ نکات مور اشاره و اصل دست نوشته، بسیار حائز می باشد. اثرخطی دوم؛ صحیفه سجادیه کامل متعلق به دوره قاجاریه این نسخه صحیفه سجادیه به خط غبار نسخ زیبا در قطع جانماری به تعداد ۱۵ سطری و ابعاد جلد ۱۰/۵× در ۶ سانتی متر است. این اثر ارزشمند که دستکم قدمت آن قاجاریه است. در تاریخ سال ۱۳۹۶ شمسی توسط خانم سیده زهرا تکیه از طرف پدرشان مرحوم سیدهادی تکیه به موزه فاطمی اهدا گردیده است. این نسخه نفیس علاوه بر ۵۴ دعای کامل صحیفه سجادیه، ۱۰ دعا در ۱۲ صفحه منقول از امام سجاد علیه السلام را نیز داراست. اثر خطی سوم: کتابچه دعا متعلق به دوره قاجاریه این كتابچه‌ی دعای خطی با عنوان” دعا لمولانا سيد الساجدين للمهمات” نام گذاری شده است .این کتاب بسیار کوچک به خط نسخ زیبای احمد وقار با رقم ” كتبه العبد الاقل العاصي احمد الوقار في ۱۲۸۷” است. قطع کتابچه پالتویی، با ابعاد كاغذ: ۲/۹ × ۵/۱۵ سانتی‌متر و ۱۹ ورق است. این سه نسخه خطی و قدیمی که دارای دعاهای حضرت امام زین العابدین(ع) هستند، امروزه جزو میراث فاخر شیعه محسوب شده و حکایت از فرهنگ نیایش و آیین دعا در بین مردمان عهد صفویه و قاجاریه دارد. از این روی بازشناسی و معرفی آثار تاریخی و فرهنگی و احیاء آیین‌ها و خرده فرهنگ‌های مثبت ایرانی و اسلامی، به منظور تمدن‌سازی نوین اسلامی در افق گام دوم انقلاب نیز از اهداف و وظایف ما به عنوان میراث داران کریمه اهل بیت (علیهم السلام) و خادمان فرهنگ اسلامی در موزه فاطمی باید باشد. ✍️منبع : خبرگذاری شبستان ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2
33 ▪️ زیارت عاشورای معروفه همان زیارتی معروف و مشهوری است كه برای زیارت امام حسین(ع) در روز عاشورا وارد شده . زیارت عاشورای غیر معروفه با زیارت معروفه متداوله در اجر و ثواب شریك است بدون مشقت گفتن صد مرتبه لعن و صد مرتبه سلام ( یعنی در این زیارت غیر معروفه دیگر صد مرتبه لعن و صد مرتبه سلام كه در زیارت عاشورای معروفه وارد شده، وجود ندارد) و این برای آنانكه شغل مهمی دارند فوزی است عظیم. ▪️به نیابت از آقا و مولایمان امام زمان علیه السلام با هم را چهل روز زمزمه میکنیم :👇 ♦️🔊📜 السَّلامُ عَلَیكَ یا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ السَّلامُ عَلَیكَ یا ابْنَ الْبَشِیرِ النَّذِیرِ وَ ابْنَ سَیدِ الْوَصِیینَ ..... 👈 نرم افزار زیارت ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از انس با صحیفه سجادیه
دعای 🌹 دعای سیدالساجدین (علیه السلام ) در دفع حیله دشمنان و رد آزار ایشان ◀️ کانال انس با 🆔 @sahife2
دعای 🌹 دعای سیدالساجدین (علیه السلام ) در دفع حیله دشمنان و رد آزار ایشان ◀️ کانال انس با 🆔 @sahife2
دعای سیدالساجدین(ع) در دفع حیله دشمنان و رد آزار ایشان: 🔹و كَمْ مِنْ سَحَائِبِ مَكْرُوهٍ جَلَّيْتَهَا عَنِّى، وَ سَحَائِبِ نِعَمٍ أَمْطَرْتَهَا عَلَيَّ، وَ جَدَاوِلِ رَحْمَةٍ نَشَرْتَهَا، وَ عَافِيَةٍ أَلْبَسْتَهَا، وَ أَعْيُنِ أَحْدَاثٍ طَمَسْتَهَا، وَ غَوَاشِى كُرُبَاتٍ كَشَفْتَهَا🔹 🔸و چه بسا ابرهاى ناخوش و تيره را از بالاى سر من پراكندى و از ابرهاى پرنعمت بر من باريدى، و جويهاى رحمت را بر من روان كردى، و جامه بر من پوشيدى، و چشم را از ديدن من كور ساختى و پرده هاى اندوه را کنار زدى🔸 ◀️ کانال انس با 🆔 @sahife2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🙏خدایا چقدر با ارسال ابرهای رحمت خوشی و دفع ابرهای تیره و ناخوشی در حق ما و ملت ما خوبی کردی و متاسفانه ما نفهمیدیم بعضا هم فهمیدیم اما خود را به نفهمی زدیم و کلی برای پیش آمد آن خوبی و دفع بلا و اتفاق ناگوار از سرمان برای خود توجیه کردیدم به علممان به هوشمان به مدیریت مان به ... به همه چیز ربطش دادیم الا به لطف و مهربانی تو ای خدای من!! خاک بر سر ما کاش ذره ای از آن لطف هایت را میدیدیم کاش ... ◀️ کانال انس با 🆔 @sahife
D1737534T13711723(Web).mp3
2.49M
🔊 بشنوید/ صوت کامل دعای با صدای عربی سلیس مرحوم ( هفت دقیقه ) ◀️ کانال انس با 🆔 @sahife2
برنامه ی برتری عمل بر حسب و نسب وَ قَالَ (عليه السلام ) : مَنْ أَبْطَأَ بِهِ عَمَلُهُ، لَمْ يُسْرِعْ بِهِ نَسَبُهُ. وَ فِي رِوَايَةٍ أُخْرَى: مَنْ فَاتَهُ حَسَبُ نَفْسِهِ، لَمْ يَنْفَعْهُ حَسَبُ آبَائِه. حضرت علی که درود خدا بر او، فرمود: آن كس كه كردارش او را به جايى نرساند، بزرگى خاندانش، او را به پيش نخواهد راند. [در نقل ديگرى آمده كه]: آن كس كه ارزش خويش از دست بدهد، بزرگى خاندانش او را سودى نخواهد رساند. 🖋کانال انس با صحیفه سجادیه 🆔 @sahife2
◀️ هر افتخارى است در عمل است: قسمت 1 ⏺ امام(عليه السلام) در اين گفتار حكيمانه به نكته اى اشاره مى كند كه بسيارى، از آن غافل اند. مى فرمايد: «كسى كه اعمالش او را به عقب براند نسبش او را پيش نخواهد برد»; (مَنْ أَبْطَأَ بِهِ عَمَلُهُ لَمْ يُسْرِعْ بِهِ نَسَبُهُ). اشاره به اين كه ارزش و شخصيت در انسان به صفات و فضايل شخصى اوست، علم و دانش، شجاعت و سخاوت، بزرگوارى و امانت و صفات برجسته ديگر. و آن ها كه از اين صفات بى بهره اند و تنها به مقام پدران خود افتخار مى كنند در اشتباه بزرگى هستند و به گفته شاعر: گيرم پدر تو بود فاضل از فضل پدر، تو را چه حاصل؟ و به گفته بعضى از بزرگان: از عجايب روزگار اين است كه انسان زنده به شخص مرده اى افتخار كند و استخوان هاى پوسيده را نشانه عظمت خود بداند. اين همان است كه قرآن مجيد در سوره حجرات به آن اشاره كرده است: «(يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاكُمْ مِّنْ ذَكَر وَأُنثَى وَجَعَلْنَاكُمْ شُعُوباً وَقَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللهِ أَتْقَاكُمْ إِنَّ اللهَ عَلِيمٌ خَبِيرٌ); اى مردم! ما شما را از يك مرد و زن آفريديم و شما را تيره ها و قبيله ها قرار داديم تا يكديگر را بشناسيد; (اين ها ملاك امتياز نيست،) گرامى ترين شما نزد خداوند، باتقواترين شماست; خداوند دانا و آگاه است!». البته عظمت نياكان ممكن است به صورت تشريفاتى مايه افتخار شود ولى افتخار حقيقى در پرتو صفات و اعمال خود انسان است. در حديثى مى خوانيم: شخصى خدمت امام على بن موسى الرضا(عليه السلام) رسيد و عرض كرد: به خدا سوگند كه بر روى زمين كسى ازنظر شرافت پدر از تو برتر نيست. امام(عليه السلام) فرمود: «التَّقْوَى شَرَّفَتْهُمْ وَطَاعَةُ اللَّهِ أَحْظَتْهم; تقواى الهى آن ها را شريف نمود و اطاعت پروردگار آن ها را والامقام ساخت». آن مرد بار ديگر عرض كرد: به خدا سوگند تو بهترين مردم هستى. امام(عليه السلام) فرمود: اى مرد! قسم مخور; خَيرٌ مِنِّى مَنْ كَانَ أَتْقَى لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ أَطْوَعَ لَهُ وَ اللَّهِ مَا نَسَخَتْ هَذِهِ الاْيةَ آيةٌ "وَ جَعَلْناكُمْ شُعُوباً... إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاكُم"; بهتر از من كسى است كه تقواى الهى اش بيشتر و مطيع تر در برابر فرمان خدا باشد به خدا سوگند اين آيه را هيچ آيه اى نسخ نكرده است: خداوند شما را طوايف و قبايلى قرار داده تا يكديگر را بشناسيد، گرامى ترين شما نزد خدا با تقواترين شماست». 👈 ادامه دارد ..... 🖋کانال انس با صحیفه سجادیه 🆔 @sahife2
◀️ هر افتخارى است در عمل است: قسمت 2 ⏺ در حديثى از امام باقر(عليه السلام) مى خوانيم كه فرمود: «سه چيز است كه از اعمال دوران جاهليت است...» و نخستين آن را «الفخر بالانساب; افتخار به نسب» ذكر فرمود. اين سخن را با حديثى از امام على بن موسى الرضا(عليه السلام) پايان مى دهيم: زيد بن موسى (برادر امام على بن موسى الرضا (عليه السلام)) در مدينه خروج كرد و بر ضد حكومت قيام نمود و در مدينه آتش افروزى كرد و عده اى را به قتل رساند و به همين دليل زيد النار ناميده شد. لشكريان مأمون او را اسير كردند و نزد مأمون آوردند. مأمون گفت: او را نزد ابوالحسن على بن موسى الرضا(عليه السلام) ببريد. ياسر (غلام حضرت) مى گويد: هنگامى كه او را نزد امام(عليه السلام) آوردند حضرت به او فرمود: آيا سخن افراد بى سروپاى كوفه كه مى گويند: فاطمه زهرا(عليها السلام) دامانش پاك بود و خداوند تمام فرزندانش را بر آتش دوزخ حرام كرد، تو را فريفته؟ اين فقط مربوط به امام حسن و امام حسين بود اگر چنين مى پندارى كه تو خدا را معصيت كنى و وارد بهشت شوى و موسى بن جعفر اطاعت خدا را كند و او هم وارد بهشت شود در اين صورت مقام تو نزد خداوند از موسى بن جعفر(عليه السلام) هم بالاتر است. سپس فرمود: «وَ اللَّهِ مَا ينَالُ أَحَدٌ مَا عِنْدَ اللَّهِ عَزَّ وَجَلَّ إِلاَّ بِطَاعَتِهِ وَ زَعَمْتَ أَنَّكَ تَنَالُهُ بِمَعْصِيتِهِ فَبِئْسَ مَا زَعَمْت; به خدا سوگند كسى به مقامات الهى نمى رسد مگر از طريق طاعت او ولى تو چنين پنداشته اى كه به آن مقامات از طريق معصيت مى رسى، چه پندار غلطى!». سپس زيد عرض كرد: من برادرت و فرزند پدرت هستم. حضرت فرمود: تو برادر من هستى مادامى كه اطاعت خداوند متعال كنى. نوح عرض كرد: خداوندا! فرزند من از خانواده من است و وعده تو حق مى باشد (كه خاندان مرا نجات دهى) و تو احكم الحاكمينى. خداوند فرمود: اى نوح! او از خاندان تو نيست او عمل غير صالحى است (= فرد ناشايسته اى است). خداوند متعال او را به سبب معصيت از خاندان نوح طرد كرد. از بعضى از روايات استفاده مى شود كه مأمون او را به خاطر امام على بن موسى الرضا(عليه السلام) بخشيد و او تا پايان خلافت متوكل عباسى زنده بود سپس از دنيا رفت و در سامرا به خاك سپرده شد مرحوم سيد رضى در ذيل اين گفتار حكيمانه مى افزايد: «در روايت ديگرى (اين مطلب به صورت ديگرى نقل شده است): آن كس كه از ارزش هاى وجودى بى بهره است ارزش پدران و نياكان سودى به او نخواهد بخشيد»; (مَنْ فَاتَهُ حَسَبُ نَفْسِهِ لَمْ يَنْفَعْهُ حَسَبُ آبَائِهِ). مضمون اين سخن همان است كه امام(عليه السلام) در گفتار حكيمانه اول فرموده و هردو بر اين معنا تأكيد دارند كه ارزش وجودى انسان به فضايل و صفات و ويژگى هاى وجود خود اوست و عظمت پدران و فضايل آن ها سودى به انسان نمى بخشد اگر خودش از آن ها بى بهره باشد. متأسفانه نه تنها در دوران جاهليت افتخار به انساب و آباء امر بسيار رايجى بود تا آن جا كه گاهى به گورستان مى رفتند و تعداد قبرهاى مردگان قبيله خود را مى شمردند تا برترى خود را بر قبايل ديگر اثبات كنند: (أَلْهَاكُمْ التَّكَاثُرُ * حَتَّى زُرْتُمُ الْمَقَابِرَ).[6] بلكه در عصر ما نيز همين سنت جاهلى باقى است كه عده اى فاقد هرگونه علم و دانش و فضيلت اخلاقى، تنها با اتكا به فضايل آباء و نياكانشان انتظار دارند در جامعه مورد احترام و صاحب شخصيت باشند. 🖋کانال انس با صحیفه سجادیه 🆔 @sahife2
❇️ قرآن کریم هر روز یک آیه تفسیر نور – استاد محسن قرائتی سوره بسم اللّه الرّحمن الرّحیم الم اللَّهُ لاَ إِلَهَ إِلَّا هُوَ الْحَىُّ الْقَيُّومُ‏ الف لام میم‌ خداوند كه معبودى جز او نیست، زنده وپاینده است. سوره آل‌عمران داراى دویست آیه است و آیات آن از یك نظام و هماهنگى خاصّى برخوردارند. این سوره در مدینه نازل شد و نزول آن زمانى بود كه نداى دعوت اسلام درجهان آن روز بلند ودشمنان حساس وگوش به زنگ شده بودند. چنانكه در تفسیر المیزان آمده است، عدّه‌اى از مسیحیان منطقه‌ى نجرانِ یمن، براى شنیدن سخنان پیامبر به مدینه آمدند كه هشتاد وچند آیه اوّل این سوره براى توضیح معارف‌اسلام به آنان یكجا نازل گردید و با ماجراى مباهله به انجام رسید. همچنین ماجراى جنگ اُحد و دعوت مسلمانان به صبر و پایدارى، در این سوره مطرح شده است. نام این سوره بر اساس آیات 33 و 35 آن مى‌باشد كه ماجراى تولّد حضرت مریم علیها السلام فرزند عِمران را بیان مى‌دارد. لذا مراد از آل‌عمران در این سوره، حضرت مریم‌ علیها السلام و حضرت عیسى‌ علیه السلام مى‌باشند، گرچه نام پدر حضرت موسى علیه السلام نیز، عمران بوده است. 👈 با نصب نرم افزار زیر با ما در این دوره ی تفسیر خوانی همراه شوید 👇 https://cafebazaar.ir/app/com.ghadeer.tafsirnour ⏺کانال انس با 🆔 @sahife2
🌹 یک غزل زیبا از مرحوم فیض کاشانی رحمت الله علیه ( در فراق کربلا و با هم زمزمه کنیم ): 👈 پای تا سر همه ام در غمت اندیشه شدست زدن تیشه بر این کوه مرا پیشه شدست خواهش من دگر و آنچه تو خواهی دگرست نخل امید مرا غیرت تو تیشه شدست هر نهالی که خیال قد و بالای تو گشت ریشهٔ شد بدل اکنون همه دل ریشه شدست دم بدم در دلم از غصه نهالی کارم از درخت غم تو باغ دلم بیشه شدست بیش ازین تاب جفای تو ندارم جانا بس که بگداخت سراپای دلم شیشه شدست متصل میکندش تا که در آرد از پای غم هجران تو بنیاد مرا تیشه شدست ناله ام مطرب و خون باده و چشمم ساغر یادتو ساقی این بزم و دلم شیشه شدست گل سرخست رخت یاشده از می گلگون زعفرانیست رخم یا گل کافیشه شدست بس که در حسن سراپای تو اندیشه نمود پای تا سر دل حیرت زده اندیشه شدست هر روز بنظم غزلی پردازد سفتن گوهر معنیش مگر پیشه شدست ◀️ کانال انس با 🆔 @sahife2