eitaa logo
سالن مطالعه
195 دنبال‌کننده
9.2هزار عکس
2.3هزار ویدیو
965 فایل
امروز کتابخوانی و علم‌آموزی نه تنها یک وظیفه‌ی ملّی، که یک واجب دینی است. امام خامنه‌ای مدیر: @Mehdi2506
مشاهده در ایتا
دانلود
KayhanNews75979710412150525471213.pdf
9.83M
بسم الله الرحمن الرحیم تمام صفحات امروز یکشنبه ۲۶ تیر ۱‌۴۰۱ -------------- 🖋"سالن مطالعه محله زینبیه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی @salonemotalee
📖 فرنگیس 🖋قسمت ۱۰۱م چند پاسدار و بسیجی و چند تا ارتشی کنار هم ایستاده بودند و از کسانی که می‌خواستند رد شوند، سؤال و جواب می‌کردند. می‌گفتند امنیت ندارد و نمی‌توانند اجازه دهند رد شویم. التماس کردم و گفتم: «امنیت با خودم. شما می‌دانید من از کجا آمده‌ام؟ می‌دانید چقدر سختی کشیدم تا به بچه‌ام برسم؟» یکی از آن‌ها که معلوم بود ارشد است، بالاخره گفت بگذارید برود. از سرازیری چهارزبر، با خوشحالی پایین آمدم. حالا دیگر به ماهیدشت نزدیک بودم. فکر میکردم قلبم دارد از حرکت می‌ایستد. وقتی چهارزبر را پشت سر گذاشتم، سهیلا نان می‌خواست و گرسنه بود. مدام می‌گفتم ناراحت نباش، الآن می‌رسیم. دست و پایم می‌لرزید. تمام بدنم یخ کرده بود. با اینکه هوا گرم بود، اما لرز داشتم. مدام از خودم می‌پرسیدم: «شوهر و پسرم را دوباره می‌بینم؟ آیا علیمردان و رحمان سالم هستند؟» کمی ‌که پیاده رفتم، ماشینی ایستاد و سوار شدم. دیگر چشم‌هایم جایی را نمی‌دید. حتی نفهمیدم راه چطوری طی شد. وقتی ماشین توی ماهیدشت ایستاد، بنا کردم به دویدن. وقتی رسیدم و در زدم، پسرم رحمان در را باز کرد. همان‌جا روی زمین نشستم و سرم را به خاک مالیدم. سهیلا با تعجب به رحمان نگاه می‌کرد و رحمان با تعجب و خوشحالی مرا نگاه می‌کرد. وقتی سر برداشتم، علیمردان را دیدم که گریه می‌کند. رحمان و سهیلا را توی بغل گرفتم و سرم را به آسمان بلند کردم و فریاد زدم: «خدایا، ممنون. خدایا، شکرت.» پسرم سالم بود. شوهرم سالم بود. حالا دوباره همه با هم بودیم. با خودم گفتم: «دیگر دنیا را دارم و مشکلی نیست.» خدا کمکم کرده بود تا به آن‌ها رسیده بودم. ریش علیمردان بلند شده بود. انگار توی همان چند روز، کلی پیر شده بود. موهایش تمام سفید شده بود. چشم‌هایش گود افتاده بود. جلو آمد و سهیلا و رحمان را از بغلم گرفت. توی خانۀ پسردایی‌ام، همه خوشحال بودند و می‌گفتند فکر کرده بودند کشته شده‌ام. شوهرم کمی ‌ناراحتی کرد و بعد دستش را به آسمان برد و گفت: «خدایا، شکرت که زنم و دخترم سالم هستند.» به شوهرم گفتم: «علیمردان، اسم خدا را بیاور و بیا به خانه برگردیم.» این بار بلند شد و گفت: «باشد. برویم!» بالاخره خندید و گفت: «من که می‌دانم تو می‌روی. پس بهتر است که همه با هم باشیم. بمانیم یا بمیریم، باید با هم باشیم.» موقع خداحافظی، پسردایی‌ام خندید و گفت: «فرنگیس، مثل اسپند روی آتش می مانی. کمی ‌می‌ماندی، خستگی‌ات در می‌رفت و بعد می‌رفتی.» گفتم: «باید به من بگویی برو. طاقت نمی‌آورم. می‌خواهم بروم خانه. گاو و گوساله‌ام هنوز باید زنده باشند.» خداحافظی کردیم و به سمت گیلان‌غرب راه افتادیم. سوار پیکانی شدیم و قرار شد دربست ما را به گیلان‌غرب ببرد. کمی ‌که رفت، جلویمان را گرفتند. گفتند: «خطر دارد. روی مین می‌روید یا در اثر بمباران می‌میرید. برگردید.» این حرف را که شنیدم، با داد و فریاد گفتم : «خواهش می‌کنم بگذارید رد شویم. بمیریم بهتر از این است که آواره باشیم.» چند نفر از نیروها که معلوم بود مال شهرهای دور بودند، سر تکان دادند و گفتند: «اجازه نمی‌دهیم. گیلان‌غرب هنوز کامل پاکسازی نشده. خطرناک است.» همان‌جا روی زمین نشستم و گفتم: «یا رد می‌شوم یا همین‌جا می‌مانم، با همین بچه‌ها.» شوهرم گفت: «به خاطر خدا بگذارید برویم. زن من حرفی که بزند، انجام می‌دهد.» وقتی گریه‌های من و بچه‌ها را دیدند، با ناراحتی قبول کردند برویم. ولی گفتند: «دارید به دل دشمن می‌روید، به دل خطر.» دستم را به آسمان بلند کردم و گفتم: «خدا به ما کمک می‌کند.» وقتی سر جادۀ روستا پیاده شدیم، به علیمردان گفتم: «خودت بچه‌ها را بیاور.» پاهایم بی‌حس شده بود. احساس می‌کردم نمی‌توانم بقیۀ راه را بروم. دو تا بچه‌هایم، با خوشحالی دست پدرشان را می‌کشیدند و به سمت خانه می‌آمدند وقتی که چشم باز کردم، جلوی در خانه بودم. اما چشمتان روز بد نبیند. همه چیز را غارت کرده بودند. بعضی وسایل خانه‌، از این خانه به آن خانه رفته بود. همه چیز به هم ریخته بود. هیچ چیز سر جایش نبود. از گوساله و گاوم خبری نبود. کمی ‌از علوفه‌هاشان هنوز روی زمین مانده بود. نزدیک بود از ناراحتی روی زمین بیفتم، اما دست به دیوار گرفتم و وارد حیاط شدم. گونی‌های گندمی‌ که علیمردان روز حمله گوشۀ حیاط گذاشته بود، تکه‌تکه و پاره . همه جای حیاط به هم ریخته بود. وسایل خانۀ همسایه، توی حیاط ما بود. همه را خرد کرده بودند. وسایل خانۀ خودم نبود. فقط قابلمه‌هایم را گوشۀ حیاط دیدم. تلویزیون و یخچال و وسایل خوب را برده بودند. کلید برق را زدم. خبری از برق نبود. آب هم نبود. همه جا سوت و کور بود. هیچ‌ وقت خانه و زندگی‌مان را این‌طور ندیده بودم. وحشتناک بود. ادامه دارد ... -------------- 🖋"سالن مطالعه محله زینبیه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی @salonemotalee
ChehelDor.pdf
1.78M
چهل جمله از سخنرانی پیامبر (ص) در روز عید غدیر. -------------- 🖋"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی @salonemotalee
همزمان با هفتمین سالگرد امضای برجام توسط ایران و گروه موسوم به ۱+۵ سوالات و ابهامات مهمی در خصوص این توافق‌نامه با استناد به بیانات رهبر انقلاب پاسخ داده شده است. پاسخ آیت الله خامنه ای به ۱۰ پرسش کلیدی درباره برجام 🖋قسمت سوم 🔹 ۵. اروپایی‌ها در عهدشکنی آمریکا سهیم هستند؟ اروپایی‌ها هم از لحاظ عهدشکنی و بداخلاقی کمتر از آمریکا نیستند؛ آنها هم مثل آمریکایند لکن در مقام زبان‌بازی و حرف زدن طلبکارند؛ همیشه طلبکارند. گویا این ما بودیم که مدّت‌ها مذاکره را به مسخره گرفتیم و تعهّداتمان را زیر پا گذاشتیم و عمل نکردیم؛ این کاری است که آنها کردند. (بیانات در نخستین دیدار رئیس‌جمهور و اعضای هیئت دولت سیزدهم ۶/‏۶/‏۱۴۰۰) اروپا یازده تعهّد در مقابل ایران، در قضیّه‌ی برجام داشته و به هیچکدام از این یازده تعهّد عمل نکرده؛ یعنی این حرفی است که وزیر خارجه‌ی ما دارد می‌گوید؛ وزیر خارجه خُب معمولاً ملاحظات دیپلماتیک دارند. (گزیده‌ای از بیانات در دیدار ائمه جمعه سراسر کشور ۲۵/‏۴/‏۱۳۹۸) در قضیّه‌ی برجام، وظیفه‌ی اروپایی‌ها چه بود؟ یک طرف که آمریکا است خارج شد؛ وظیفه‌ی طرف‌های دیگر چه بود؟ وظیفه‌ی اروپایی‌ها این بود که می‌ایستادند در مقابل آمریکا، می‌گفتند ما به تعهّد خودمان پایبندیم؛ تعهّد آنها این بود که تحریم‌ها به طور کلّی برداشته بشود؛ باید محکم می‌ایستادند، [امّا] با بهانه‌های مختلف نَایستادند. علاوه بر اینکه در مقابل آمریکا نَایستادند، خودشان هم در عین اینکه مدام به ما تأکید کردند و می‌کنند که «مبادا از برجام خارج بشوید»، عملاً از برجام خارج شده‌اند؛ یعنی حتّی تحریم‌های جدیدی را علیه ایران به وجود آورده‌اند. این رفتار اروپایی‌ها است؛ از اینها می‌شود توقّع داشت؟ (بیانات در اجتماع زائران و مجاوران حرم مطهر رضوی ۱/‏۱/‏۱۳۹۸) 🔹 ۶. تفاوتی بین مطالبات برجامی دولت بایدن و ترامپ وجود دارد؟ دولت کنونی آمریکا هم هیچ فرقی با دولت قبلی ندارد؛ یعنی همین چیزی که الان اینها در زمینه‌ی مسائل هسته‌ای از ایران مطالبه می‌کنند، همان چیزی است که ترامپ مطالبه می‌کرد، که آن روز مسئولین بالای دولتی می‌گفتند که امکان ندارد، عاقلانه نیست و مانند اینها. امروز اینها همان را می‌خواهند؛ هیچ تفاوتی نکرده. او با یک زبان می‌گفت، اینها با یک زبان دیگری میگویند. باید به اینها توجّه کرد. (بیانات در نخستین دیدار رئیس‌جمهور و اعضای هیئت دولت سیزدهم ۶/‏۶/‏۱۴۰۰) 🔹 ۷. مشکل آمریکا با ایران صرفاً بر سر برنامه‌ی هسته‌ای است؟ عمق دشمنی آمریکا با ایران و با جمهوری اسلامی است. دشمنی، دشمنیِ عمیق است، دشمنیِ سطحی نیست. مخالفت بر اساس و بر محور مسئله‌ای مثل مسئله‌ی اتمی نیست، این را همه فهمیده‌اند؛ بحث، فراتر از اینها است. بحث این است که اینها با نظامی که در این منطقه‌ی حسّاس سر بلند کرده، ایستاده، قد برافراشته، رشد کرده، با ظلم‌های آمریکا مخالفت می‌کند، نسبت به آمریکا هیچ‌گونه ملاحظه‌کاری نمی‌کند، روحیه‌ی مقاومت را در منطقه توسعه می‌دهد، پرچم اسلام را در دست گرفته مخالفند؛ عمیقاً مخالفند. مسئله‌ی آنها این است که این نظام اسلامی و جمهوری اسلامی نباید باشد؛ نه‌فقط این نظام نباشد، [بلکه] آن مردمی که این نظام را حمایت می‌کنند یعنی ملّت ایران هم منفور سران حکومت‌های آمریکایند. (بیانات در دیدار مسئولان نظام ۲/‏۳/‏۱۳۹۷) ادامه دارد ... -------------- 🖋"سالن مطالعه محله زینبیه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی @salonemotalee
(۳۹) مقاله شانزدهم قسمت قبل؛ https://eitaa.com/salonemotalee/2196 🖋قسمت دوم این فعال محیط زیست(جیم لی) در ادامه به ابعاد بزرگ‌تری از این پروژه اشاره کرد و افزود: هدف از پروژه‌ی «نیل آبی»، تغییرات اقلیمی در سه دولت کوبا، چین و شوروی بود تا محصولات این سه کشور را نابود کنند و آشوب‌های سیاسی ایجاد کنند. وی در ادامه درخصوص احتمال به‌کارگیری چنین فناوری‌ای برای ایران خاطرنشان کرد: می‌دانید؟ من طرفدار ایران نیستم، اما هر طور فکر کنید، احتمال این موضوع وجود دارد. این اقلیم‌شناس آمریکایی ادامه داد: رئیس سازمان هواشناسی ایران گفته این شرایط یک تغییر اقلیمی است نه جنگ اقلیمی؛ اما کسانی که گذشته را فراموش کنند، (و عبرت نگیرند) محکوم به تحمل تکرار آن هستند. وی با اشاره به مقالات متعدد کنش‌های سیا در زمینه‌ی دستکاری اقلیمی، آمریکا را – بجای اسرائیل – بازیگر اصلی این موضوع دانست، و اضافه کرد:  سیا این فناوری را در انحصار خود دارد؛ حتی کانادایی‌ها برای استفاده، ناچارند به سیا در خواست بفرستند. این محقق حوزه‌ی دستکاری‌های اقلیمی همچنین به پیام نتانیاهو درباره‌ی موضوع آب ایران اشاره کرد، و افزود: این اگرچه در ظاهر به‌عنوان یک نیّت خیرخواهانه نشان داده می‌شود اما این نوع هم‌دردی نتانیاهو، در واقع «جاسوس‌بازی» است. چرا که این نوع هم‌دردی و حل مشکل، اهرم فشاری به همراه خواهد آورد. وی تصریح کرد: فناوری دستکاری اقلیمی ما در حال دزدیدن باران‌هایی است که به سمت ایران می‌روند؛ آن‌وقت پیام می‌دهند ما به شما تجهیزات می‌دهیم که مقدار فراوانی آب برای شما به همراه داشته باشد. جیم لی کارشناسان سازمان هواشناسی ایران را مورد خطاب قرار داد و گفت: برای هواشناسان ایرانی که می‌گویند این موضوع نمی‌تواند اتفاق افتاده باشد می‌گویم یک شرکت به نام «آکواس» وجود دارد که مدعی است فناوری تغییر اقلیم را در اختیار دارد و از ایستگاه‌های زمینی برای ایجاد امواج الکترومغناطیسی برای هدایت ابرها در آسمان استفاده می‌کند. وی افزود: پس آیا می‌توان رودخانه‌ها را از آسمان هدایت کرد یا ابرها را از ایران دور کرد؟ بر طبق گفته‌های صاحبان این فناوری من می‌گویم: بله. امکانش هست. مدیر وب‌سایت کلایمت ویور ادامه داد: ما نگرانی ایران را قبل از این هم دیده‌ایم؛ به همین دلیل من پیش از این مقاله‌ای نوشتم و ۱۰ فناوری را که برای این منظور استفاده می‌شود نشان داده‌ام. ما در سال ۱۹۶۲ و ۱۹۶۹ این فناوری را در اختیار داشتیم و استفاده کردیم؛ که با فناوری‌های امروزی ما قابل قیاس نیست. جیم لی در پایان تأکید کرد: این یک حقیقت است که دستکاری اقلیمی اتفاق افتاده است. مشروح فیلم اظهارات جیم کلی را ذیلاً ببینید: فیلم: جیم لی از تغییرات آب و هوایی می‌گوید. توضیح: جیم لی در مقاله‌ای مجزا ۱۰ فناوری دستکاری اقلیمی را این‌گونه برمی‌شمرد: گرمایش یونوسفریک، راکت‌های صوتی، ماهواره، لیزر، بارور کردن ابرها، یونیزه کردن ابرها، تزریق ایروسول استراتوسفریک، ایجاد ابر، و هدایت جریان ابر در آسمان. ادامه دارد ... -------------- 🖋"سالن مطالعه محله زینبیه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی @salonemotalee
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ویدئوی "جِیم لی" درباره ابردزدی اسرائیل از ایران
مستند صوتی شنود - 02.mp3
16.23M
🎙 ، قسمت ۲ (تجربه نزدیک به مرگ یک مسئول امنیتی در بیمارستان بقیه الله تهران) هرشب از کانال "سالن مطالعه" 🔺 تجربه‌گر در پی حذف برخی قسمت‌های کتاب ، توسط ارشاد و نامفهوم شدن برخی قسمت‌های آن و همچنین بیان برخی مطالب گفته نشده، تصمیم به روایت صوتی تجربه خود گرفته‌ است و استاد امینی‌خواه مستندات روایی مرتبط با تجربه را بیان می‌دارد. مروری بر نکات جلسه دوم: 🔻 عنایتی که در کودکی شامل حالم شد 🔻 نیاتی که داشتم را می دیدم. 🔻 ارزش هر عمل را نشانم می‌دادند 🔻 احساس ورشکستگی به من دست می‌داد 🔻 صفرهایی که در کارنامه عمل ردیف می‌شد 🔻 اعمالی که فکرش را نمی‌کردم ارزشمند باشد را از من خریدند. 🔻 عنایتی که حضرت زهرا (س) به من کردند. 🔻 جانی که حفظ کردم، جانم حفظ شد‌. 🔻 ماجرای همسرم و اتفاق عجیبی که افتاد 🔻 هیچ عمل خالصی نداشتم 🔻 شرمندگی که سراسر وجودم را فرا گرفته بود. 🔻 دغدغه ای که خدا از من خرید. 🔻 اگر دوست داشته باشی امام زمان را یاری کنی، در زمره ی یاران حضرتی. 🔻 چه شد که برگشتم. -------------- 🖋"سالن مطالعه محله زینبیه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی @salonemotalee
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 بازتاب سرود " " در شبکه "کان" رژیم صهیونیستی: این سرود ایرانی مرزها را پشت سر گذاشته، به خارج صادر شده و واقعا گرفته حتی در لبنان که همه شیعه نیستند... -------------- 🖋"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی @salonemotalee
شب عید غدیر .mp3
4.06M
شرح و تفسیر نهج‌البلاغه به مناسبت عید غدیر درخدمت حجةالاسلام یک‌شنبه‌ ۲۶ تیر مسجد حضرت زینب علیهاالسلام/شهرک شهید زین‌الدین -------------- 🖋"سالن مطالعه محله زینبیه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی @salonemotalee
✡🔥 🔥✡ ۴۲ 🖋 مقاله‌ی دهم؛ قسمت اول ◀️ حادثه‌ غدیر خم‌ و حدیث‌ غدیر، به‌ اعتراف‌ بزرگان‌ علمای اهل‌سنت‌، حدیثی‌ است‌ متواتر كه‌ هیچ‌ شكی‌ در صدور آن‌ نیست‌. (امینی، الغدیر، ۱ : ۲۹۴-۳۱۳ و نجفی مرعشی، ملحقات احقاق الحق، ۲ : ۴۲۳) و به‌ لحاظ‌ دلالت‌ برای شخص‌ منصفی‌ كه‌ بخواهد به‌ قصد تحقیق‌ آن‌ را بررسی‌ نماید، بقدری‌ از قرائن‌ حالیه‌ و مقالیه برخوردار می‌باشد كه‌ دلالت‌ این‌ حدیث‌ را بر ولایت‌ و امامت‌ حضرت‌ علی (ع) بعد از پیامبر اكرم (ص) كاملاً روشن‌ و آشكار می‌نماید. (میلانی، نفحات الازهار، ج۸و۹) 🔹 اما در این‌جا مهم‌ترین‌ مسئله‌ای‌ كه‌ در ارتباط‌ با حدیث‌ غدیر به‌ نظر می‌رسد، كه‌ حتی‌ از پرداختن‌ به‌ سند و دلالت‌ آن‌ نیز با اهمیت‌تر است‌، این‌ است‌ كه‌ پس‌ چرا آن‌گونه‌ كه‌ تاریخ‌ نشان می‌دهد، به‌ این‌ حدیث‌ عمل‌ نشد و تاریخ‌ اسلام‌ بر‌ خلاف‌ جهت‌ حدیث‌ غدیر رقم‌ خورد؟ 🔹 از عوامل‌ بسیار مهم‌ در عملكرد یك‌ قوم‌، مراجع‌ فکری‌ آن‌ قوم‌ می‌باشند كه‌ مستقیماً نقش خود را در گزینش‌ها و تعیین‌ رفتار یک قوم‌، ایفا می‌نمایند. در این‌ میان‌ نقش‌ مرجعیت‌ فكری و دینی‌ یهود كه‌ چند قرن‌ پیش‌ از ظهور اسلام‌ در جزیرة‌العرب‌ حضور داشتند بسیار حائز اهمیت‌ است‌. حضوری‌ كه‌ تأثیر آن‌ بر اعراب‌ از مرجعیت‌ نوپای‌ اسلام‌ بسیار ریشه‌دارتر بود. ◀️ برتری‌ فرهنگی‌ و علمی‌ یهود نسبت‌ به‌ اعراب‌ جاهلی 🔹 بی‌تردید یهودیان‌ نسبت‌ به‌ اعراب‌ در سطح‌ فكری و فرهنگی‌ بالاتری‌ قرار داشتند و در مقایسه‌ با اعراب‌ كه‌ از تمامی‌ مظاهر فرهنگ حتی‌ خواندن‌ و نوشتن‌ بی‌بهره‌ بودند، بسیار پیش بودند، و با داشتن‌ كتاب‌ و عالمان‌ دینی‌ از چنان‌ هیبتی‌ برخوردار بودند كه‌ خود بخود عرب جاهلی در برابر آنان‌ احساس‌ حقارت‌ می‌نمود و به‌ برتری آنان‌ اعتراف‌ داشت‌. 🔹 دكتر علی‌اكبر فیاض‌ می‌نویسد: یهود در عربستان‌، كنیسه‌ و مدرسه‌ و تمام‌ آداب تلمودی را داشت‌. بدین‌جهت‌ خودشان را از اعراب امّی خیلی‌ برتر می‌دانستند، خود اعراب نیز آنها را به‌ همین‌ سِمَت‌ ملاحظه می‌كردند و به‌ كاهنان‌ و علمای‌ آنها گوش‌ می‌دادند. از اعراب یهودی شده‌ در تاریخ‌ نیز نام‌ برده شده‌ است‌. (علی‌اكبر فیاض، تاریخ اسلام، ۴۷) 🔹 از این‌رو اهل كتاب در نظر اعراب‌ به‌ عنوان‌ دانشمندان‌ صاحب‌نظر جلوه‌ كرده‌ و همین امر موجب‌ خودباختگی‌ عرب‌ در برابر آنها بود. 🔹 علامه‌ طباطبایی‌ نیز‌ می‌گوید: یهود در دنیای‌ قبل‌ از اسلام‌ خود را اشرف‌ ملل‌ می‌دانست‌ و سیادت‌ و تقدم‌ بر سایر اقوام را حق‌ مسلّم‌ خود می‌پنداشت‌، و خود را اهل كتاب نامیده‌ به‌ داشتن‌ ربانیین و احبار مباهات می‌نمود. به‌ علم‌ و حكمت‌ خود می‌بالید و سایر مردم‌ را بی‌سواد می‌نامید. (محمدحسین طباطبایی، المیزان، ۶ : ۳۴) ◀️ یهود، مرجع اعراب جاهلی‌ 🔹 هیمنه‌ی‌ فكری یهود، در طول‌ چند قرن‌ بر اعرابی‌ كه‌ از‌ علوم‌ و معارف‌ تهی‌ بودند، باعث‌ شده‌ بود كه‌ آنان‌ در مسائل‌ معرفتی‌ همچون‌ شناخت‌ انبیاء، تاریخ‌ پیامبران‌ و امم‌ گذشته‌، به‌ اهل‌ كتاب‌ رجوع‌ نموده‌ و تكیه‌ و اعتمادشان‌ بر آنان‌ باشد. 🔹 از این‌رو می‌بینیم‌، در سال‌های اولیه‌ بعثت‌ پیامبر (ص)، قریش‌ نمایندگانی‌ را به‌ یثرب‌ می‌فرستد تا درباره‌ی‌ نبوت‌ آن‌ حضرت‌ از یهودیان‌ تحقیق‌ كنند. (ابن سعد، طبقات الكبری، ۱ : ۱۶۵) 🔹 برای‌ اثبات‌‌ مرجعیت‌‌ یهود در بین‌ اعراب‌، كافی‌ است‌ بدانیم‌ كم‌ نبودند كسانی‌ كه‌ وقتی‌ مواجه‌ با دعوت‌ به‌ اسلام‌ می‌شدند، به‌ حبر یا راهبی‌ مراجعه‌ نموده‌، صدق چنین‌ دعوتی‌ را جویا می‌گشتند.‌ گاهی‌ اهل‌ یك‌ قبیله‌ كه‌ اسلام‌ بر آنها عرضه می‌شد، به‌ سراغ‌ اهل‌ كتاب‌ رفته‌ و از نبوت‌ محمد (ص) سؤال‌ می‌نمودند. 🔹 در منا، پیامبر، قومی‌ را كه‌ میسره‌ نامی‌ در میان‌ آنها بود به‌ اسلام‌ دعوت‌ نمودند، قوم‌ مخالفت كردند، اما میسره‌ به‌ آنها گفت‌ به‌ سراغ‌ یهودیان فدک برویم‌ و در مورد ادعای‌ این‌ مرد از آنها سئوال‌ كنیم‌. (ابن كثیر، البدایة و النهایة، ۳ : ۱۷۸) 🔹 و مهم‌تر از همه‌، اسلام‌ اهل‌ یثرب‌ است‌ كه‌ زمینه‌ی‌ ایمان‌ آوردن‌ آنان‌، همان‌ اطمینان‌ و اعتمادی‌ است‌ كه‌ اوس‌ و خزرج‌ به‌ سخنان‌ یهودیان‌ به‌ عنوان‌ مراجع‌ فكری‌ خود داشتند. ادامه دارد ... قسمت بعد؛ https://eitaa.com/salonemotalee/2219 🔸🌺🔸-------------- 🖋"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی @salonemotalee
✡🔥 🔥✡ ۴۳ 🖋 مقاله‌ی دهم؛ قسمت دوم 🔹 زمانی‌ كه‌ پیامبر اكرم‌ (ص) با گروهی‌ از قبیله‌ی‌ خزرج‌ ملاقات‌ كرد و آنان‌ را دعوت‌ به‌ اسلام نمود، آنان‌ با توجه‌ به‌ آن‌چه‌ از یهودیان‌ درباره‌ی‌ ظهور قریب‌الوقوع‌ پیامبری‌ در این‌ سرزمین شنیده‌ بودند، به‌ یكدیگر گفتند: "بخدا قسم‌ این‌ همان‌ پیامبری‌ است‌ كه‌ یهود به‌ آمدنش‌ ما را وعده‌ می‌داد، بیایید در ایمان‌ بر آنها سبقت‌ بگیریم‌." (محمد ابن اسحاق، سیره ابن هشام، ۲ : ۲۹۲) ◀️ عملكرد یهود در برابر اسلام 🔹مرجعیت فكری یهود و اعتماد اعراب‌ به‌ آنها هرچند با پیشگویی‌هایی‌ كه‌ از ظهور پیامبر در سرزمین‌ حجاز نموده‌ بودند، زمینه‌ساز پذیرش‌ اسلام‌ توسط‌ برخی اعراب‌، بخصوص‌ انصار را فراهم‌ نمود، اما این‌ تكیه‌گاه‌ فكری‌‌ اعراب‌، بعد از اسلام بخصوص‌ بعد از هجرت‌ پیامبر (ص) به‌ مدینه‌ به‌گونه‌ی‌ دیگر رفتار نمود. 🔹 علت‌ چنین‌ امری‌، این‌ بود كه‌ آنان‌ هرچند منتظر‌ ظهور پیامبری‌ در سرزمین‌ عربستان بودند، اما نه‌ از نژاد عرب‌ و نه‌ از غیر بنی‌اسرائیل‌! یهود بر اساس‌ عقایدی‌ كه‌ به‌ شدت‌ تحریف شده‌ بود، اعتقاد داشت‌ هیچ‌گاه‌ نبوت‌ از بنی‌اسرائیل‌ خارج‌ نمی‌شود و همیشه‌ این‌ قوم‌ به‌عنوان‌ نژاد برتر باقی‌ خواهد ماند. و لذا هرچند به‌ فرموده‌ی‌ قرآن‌، پیامبر را همچون فرزندان‌ خویش‌ می‌شناختند، (بقره/۱۴۶؛ انعام/۲۰) اما به‌علت‌ خوی‌ برتری‌طلبی‌ و حسادت‌، در مقابل‌ پیامبر (ص) ایستادند، و در راه‌ نابودی‌ اسلام‌ از هیچ‌ تلاشی‌ فروگذار نكردند، تا جایی‌ كه‌ قرآن كریم‌ از آنها به‌ سخت‌ترین‌ دشمنان‌ نسبت‌ به‌ مؤمنین‌ یاد كرده‌ است‌. (مائده/۸۲) 🔹 احمد شلبی‌ می‌گوید: "یهود می‌خواست‌ كه‌ پیامبر از میان‌ آنها و برای‌ آنها باشد، و تسلط‌ آنان‌ را بر مردم‌ تقویت كند و جایگاه‌ آنها را برتری‌ بخشد. لیكن‌ اسلام‌ بدست‌ مردی‌ از عرب‌ كه‌ از یهود نبود، آمد و میان‌ مردم‌ مساوات‌ برقرار نمود، پس‌ یهود را به‌ عنوان‌ قوم‌ برتر باقی‌ نگذاشت‌." (احمد شلبی، موسوعة التاریخ الاسلامی، ۴۴۴) 🔹 علامه‌ طباطبایی‌ می‌نویسد: "یهود وقتی‌ مشاهده‌ كرد كه‌ قرآنی‌ بر قریش‌ (كه‌ زمانی‌ به‌ خاطر علم‌ و كتاب‌ یهود در برابرآنها خضوع‌ می‌كردند) نازل‌ شده،‌ خصوصاً وقتی‌ در آن‌ كتاب‌ نظر كرد و آن‌ را كتابی‌ آسمانی‌ و ناظر به‌ سایر كتب‌ آسمانی‌ دید، آن‌ را سرشار از حقیقت‌ و مشتمل‌ بر عالی‌ترین‌ تعلیمات‌ و وحی‌ و كامل‌ترین‌ طریق‌ هدایت‌ یافت‌ از این‌رو بیشتر از پیش‌ به‌ ذلّت‌ و بی‌ارجی‌ علم‌ و كتاب خود كه‌ سال‌ها به‌ رخ‌ جهانیان‌ می‌كشید، پی‌ برد و به‌ ناچار از خواب‌ و خیال‌ بیدار شده‌ و به‌ طغیان و كفر خود افزود." (محمدحسین طباطبایی، المیزان، ۶ : ۳۴-۳۵) 🔹 لذا تاریخ‌ نشان‌ می‌دهد، یهود به‌ خاطر حسادت‌ و حس‌ برتری‌طلبی‌ كه‌ داشت‌ از هرگونه تلاشی‌ برای‌ نابودی‌ اسلام‌ دریغ‌ نكرد و از نفوذ فكری‌ و مرجعیت‌ خود، در بین‌ اعراب‌، بسیار بهره‌ برد. 🔹 علمای یهود از یك‌سو سراغ‌ مشركان‌ عرب‌ می‌رفتند، و آنان‌ را به‌ جنگ‌ با اسلام‌ ترغیب می‌نمودند. و در چنین‌ شرایطی‌ مشركان‌ از علمای یهود سؤال‌ می‌كردند؛ "شما كه‌ اهل‌ علم‌ و كتاب‌ اول‌ هستید، به‌ ما بگوئید آیا دین‌ ما بهتر است‌ یا دین‌ محمد یهودیان‌ در جواب می‌گفتند: "دین‌ شما برتر و به‌ حق‌ اولی‌تر است‌." (ابن كثیر، السیرة النبویة، ۱۱/۲۰۱) 🔹 همین‌ پاسخ‌ باعث‌ می‌شد مشركان‌ با روحیه‌ و انگیزه‌ی‌ بیشتری‌ به‌ جنگ‌ اسلام‌ بروند. قرآن‌ كریم‌، با نقل‌ این‌ قضاوت‌ بناحق‌ یهود كه در اثر كینه‌ و حسد نسبت‌ به‌ اسلام‌ صورت‌ گرفته‌ بود، آنان‌ را لعن‌ و نفرین‌ نموده‌ است‌. (نساء/۵۱-۵۲) 🔹 از سویی‌ دیگر، یهودیان‌ در میان‌ اعراب‌ مسلمان‌ به‌گونه‌ای‌ دیگر از نفوذ خود استفاده نموده‌ تا با ایجاد شك‌ در اعتقادات‌ مسلمین‌ و تضعیف‌ روحیه‌ آنان‌ موجبات‌ شكست‌ آنان‌ را در حمله‌ مشركین‌ فراهم‌ آورند. نمونه‌ای‌ از توطئه‌هایی‌ را كه‌ یهود انجام‌ می‌دادند و قرآن‌ نیز به آن‌ اشاره‌ دارد (آل عمران/۷۲) این‌ است‌ كه‌؛ "در اول‌ روز اظهار ایمان‌ می‌كردند و آخر روز از ایمان‌ خود برمی‌گشتند. تا مسلمانان‌ كه‌ هنوز آنان‌ را اهل‌ كتاب‌ و علم‌ می‌دانستند، بازگشت‌ آنان‌ را از ایمان‌، به‌ یافتن‌ مدركی‌ در تورات‌ مبنی‌ بر عدم‌ حقانیت‌ اسلام‌ نسبت‌ دهند و از این‌رو مسلمان‌ها هم دچار شك‌ و تردید نسبت‌ به‌ اسلام‌ و رسالت‌ پیامبر اكرم‌ (ص) شده‌ و به‌ كفر و یا عقاید یهود بازگردند." (سیوطی، الدر المنثور، ۲ : ۴۳؛ جعفر مرتضی، الصحیح من سیرة الرسول، ۶ : ۳۱) تو ادامه دارد ... قسمت بعد؛ https://eitaa.com/salonemotalee/2232 🔸🌺🔸-------------- 🖋"سالن مطالعه" باکلی رمان،داستان، مقاله و ... مفیدوخواندنی @salonemotalee
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
-------------- 🖋"سالن مطالعه محله زینبیه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی @salonemotalee
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
جان نجف... اینم برای لحظات آخر عید غدیر امسال -------------- 🖋"سالن مطالعه محله زینبیه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی @salonemotalee
صفحه ۶۲ قرآن کریم
۱۴۴ افسر جلومو گرفت گفت: اینجا سرعت قانونی هشتادتاست تو چرا صد و هشتادتا میرفتی؟ گفتم: گاندی میگه قوانین برای شکسته شدن ساخته شدن😊 گفت واقعا خردمندانه بود ولی خب الان پدر گاندی هم نمیتونه ماشینتو از پارکینگ دراره 😂 *به نام خدایی که علی را به ولایت منصوب کرد* *با سلام و ادب و تبریک عید بزرگ شیعه و روز انتصاب مولا علی علیه السلام به امامت و جانشینی پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله محضر نورانی شما* *خدای متعال در قرآن مجید فرمودند* *الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَرَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلَامَ دِينًا* *امروز دین شما را به حد کمال رساندم و بر شما نعمتم را تمام کردم و بهترین آیین را که اسلام است برایتان برگزیدم* *بخشی از آیه سه سوره مائده* *به اعتقاد شیعه و بخشی از علمای اهل سنت این آیه شریفه به مناسبت روز غدیر و انتصاب مولا علی علیه السلام به امامت بر امت پیامبر نازل شده است. طبق این آیه میتون به نکات زیر دست یافت.* ۱. مهم‌ترين روزنه‌ى اميد كفّار، مرگ پيامبر بود كه با تعيين حضرت على عليه السلام به رهبرى، آن روزنه بسته شد. ۲. كفّار از دينِ كامل مى‌ترسند، نه از دينى كه رهبرش تسليم، جهادش تعطيل، منابعش تاراج و مردمش متفرّق باشند. ۳. اگر كفّار از شما مأيوس نشده‌اند، چه بسا نقصى از نظر رهبرى در دين شماست. ۴. دين بدون رهبر معصوم، كامل نيست. ۵. قوام مكتب به رهبرى معصوم است و تنها با وجود آن، كفّار مأيوس مى‌شوند، نه با چيز ديگر. ۶. همه‌ى نعمت‌ها بدون رهبرى الهى ناقص است. ۷. نصب على عليه السلام به امامت، اتمام نعمت است، و رها كردن ولايت او كفران نعمت و ناسپاسى نعمت و عواقب بدى دارد -------------- 🖋"سالن مطالعه محله زینبیه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی @salonemotalee
KayhanNews75979710412150525671214.pdf
8.02M
بسم الله الرحمن الرحیم تمام صفحات امروز سه شنبه ۲۸ تیر ۱‌۴۰۱ -------------- 🖋"سالن مطالعه محله زینبیه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی @salonemotalee
📖 فرنگیس 🖋قسمت ۱۰۲م لباس‌های نو، که داخل کمد می‌گذاشتم، تکه‌تکه شده بود. همه را پاره کرده بودند. یاد وقت‌هایی افتادم که دلم نمی‌آمد این لباسها را تن بچه‌ها بکنم و می‌گفتم زود خراب می‌شوند. علیمردان کنار بچه‌ها، روی سکوی خانه نشسته بود و با دهان باز به حیاط و وسایل داخل حیاط نگاه می‌کرد. دستش را به زانو گرفته بود و با غم و حسرت نگاه می‌کرد. جارو را کنار حیاط پیدا کردم. پر از خاک و سنگ بود. جارو را به دیوار خاکی زدم. خاک و سنگ از جارو ریخت و تمام صورتم را گرفت. دستم را جلوی دهانم گرفتم و چشم‌هایم را بستم. سطل کهنه‌ای را که کنار خانه افتاده بود، برداشتم و بیرون رفتم. کنار منبع آب که خراب شده بود، کمی‌ آب پیدا کردم. سطل را توی آب زدم و برگشتم خانه. آب سطل را که توی اتاق‌ها پاشیدم، شوهرم با تعجب دستم را گرفت و پرسید: «فرنگیس، داری چه ‌کار می‌کنی؟ نکند می‌خواهی امشب اینجا بمانی؟» روبه‌رویش ایستادم و گفتم: «آره، می‌خواهم امشب توی خانۀ خودم بمانم. علیمردان، از من نخواه که چند روز دیگر آواره باشم. به جای این حرف‌ها، کمک کن. چیزی زیر بچه‌ها بینداز و برو ببین می توانی آب خوردن از چشمه پیدا کنی. تا تو برگردی، اتاق‌ها را آماده می‌کنم.» کم‌کم صداهای آشنا توی ده شنیده شد. همسایه‌ها و فامیل و مردم ده برگشتند. یکی‌یکی با ترس می‌آمدند. مرا که می‌دیدند، می‌خندیدند و می‌گفتند: «ها، اولین نفر شدی، درسته؟» با خوشحالی آمدن مردم را نگاه می‌کردم. جای خالی گوساله‌ و گاوم را تمیز کردم. باید دنبالشان می‌گشتم؛ شاید زنده بودند. یکی از زن‌های همسایه آمد و گفت: «فرنگیس، شنیده‌ام گوساله‌ات زنده است. توی دهات بغلی بوده. مردم آن را دیده‌اند.» با خوشحالی صورت زن را بوسیدم و گفتم: «به خدا اگر حرفت درست باشد، مژدگانی داری.» به علیمردان گفتم حواست به بچه‌ها باشد، فکر کنم بتوانم گوساله‌ را برگردانم. علیمردان با تعجب گفت: «فرنگ، بس کن. الآن آن گوساله‌ را برده‌اند، یا کشته شده‌... گوساله کجا بود؟ چقدر خوش خیالی تو. تازه، اگر کسی گوساله‌ات را پیدا کرده باشد، پس می‌دهد؟» روبرویش ایستادم و گفتم: «مالم حلال است... مالم را با خون جگر و زجر به دست آوردم. مال حلال به صاحبش برمی‌گردد. خدا مال مرا برمی‌گرداند. اگر گوساله زنده باشد، برش می‌گردانم.» علیمردان اخم کرد و گفت: «اگر من تو را می‌شناسم، فکر کنم اگر بروی دنبال گوساله، باید از عراق برت گردانم.» گفتم: «چرا این حرف را می‌زنی؟ می‌خواهی نروم؟» خودش را به مرتب کردن انبار مشغول کرد و گفت: «من کاری ندارم. خوشحال شدم. فهمیدم دیگر مخالفتی ندارد. چوب بلندی دست گرفتم و راه افتادم. از کنار مزرعه‌های سوخته که می‌گذشتم، مرتب چوب را توی خاک می‌کوبیدم که نکند مین جلوی پایم باشد. با احتیاط جلو را نگاه می‌کردم و قدم برمی‌داشتم. توی دشت، لاشۀ گوسفند‌ها و سگ‌های زیادی دیده می‌شد. زبان‌بسته‌ها تکه‌تکه شده بودند. هوا گرم بود. خسته بودم، ولی باید گاو و گوساله‌ام را پیدا می‌کردم. از دور لاشۀ گاوی را دیدم. تقریباً اندازۀ گاو من بود. خوب نگاه کردم و از زنگوله‌ای که به گردنش انداخته بودم، شناختمش. با عجله دویدم. وقتی بالای سرش رسیدم، آه از دلم بلند شد. کنارش نشستم و چشم‌هایم پر از اشک شد. معلوم بود که توی دشت ول شده و گلولۀ دشمن به آن خورده. توپ‌های صدام تکه‌تکه‌اش کرده بودند. قسمتی از لاشۀ گاو را کرم‌ها داشتند می‌خوردند. گاوم را خیلی دوست داشتم. و حالا این‌طور تکه‌تکه شده بود. کمی ‌که بالای سرش اشک ریختم، بلند شدم. حالا مانده بود گوساله‌ام. شاید آن یکی هم همین نزدیکی مرده بود. از عرض جاده گذشتم. نیروهای خودی هنوز با ماشین به سمت قصرشیرین می‌رفتند. برایشان دست بلند کردم و به طرف روستای بالا (کله‌جوب علیا) به راه افتادم. توی راه، مردم در حال آوردن و بردن وسایل بودند. زنی را دیدم که به سویم می‌آمد. دست بالا برد و بلند گفت: «سلام فرنگیس.» ادامه دارد ... -------------- 🖋"سالن مطالعه محله زینبیه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی @salonemotalee
همزمان با هفتمین سالگرد امضای برجام توسط ایران و گروه موسوم به ۱+۵ سوالات و ابهامات مهمی در خصوص این توافق‌نامه با استناد به بیانات رهبر انقلاب پاسخ داده شده است. پاسخ آیت الله خامنه ای به ۱۰ پرسش کلیدی درباره برجام 🖋قسمت چهارم 🔹 ۸. در نهایت می‌توان با آمریکا کنار آمد؟ یک تصوّر غلطی در اینجا وجود دارد و آن این است که «ما با آمریکا می‌توانیم کنار بیاییم؛ با آمریکا کنار بیاییم و مشکلات را حل کنیم»! خُب این تصوّر، تصوّر درستی نیست. ما نمی‌توانیم به توهّم تکیه کنیم، باید به واقعیّت‌ها تکیه کنیم. اوّلاً همان‌طور که گفتیم، از لحاظ منطقی، نظامی مثل جمهوری اسلامی ایران هرگز مورد محبّت و ملاطفت نظامی مثل آمریکا قرار نمی‌گیرد؛ امکان ندارد. ثانیاً رفتارهایشان؛ از پنجاه سال پیش، شصت سال پیش، از بیست‌وهشتم مرداد، بعد از آن در دوران رژیم طاغوت، بعدش از اوّل انقلاب تا امروز، شما نگاه کنید ببینید رفتار آمریکا با ما چگونه بوده. در رژیم طاغوت، آمریکا به‌عنوان یک ثروت نگاه می‌کرد به رژیم پهلوی، درعین‌حال ضرباتی که در همان دوران از سوی آمریکا به ایران وارد شده ضربات کاری و مؤثّری است که کسانی که با تاریخ آشنایند، با زندگی آن دوران آشنایند، کاملاً این را می‌فهمند و تصدیق می‌کنند. (بیانات در دیدار مسئولان نظام ۱۲/‏۸/‏۱۳۹۲) 🔹 ۹. چرا مذاکرات اخیر برای احیای برجام بی نتیجه است؟ آمریکایی‌ها بر سر موضع عناد آمیز خودشان محکم ایستادند و یک قدم جلو نیامدند. روی کاغذ یا در مقام وعده می‌گویند بله، ما تحریم‌ها را برمی‌داریم، [امّا] برنداشتند و برنمی‌دارند هم؛ شرط می‌گذارند؛ می‌گویند اگر می‌خواهید تحریم‌ها برداشته بشود، باید الان در همین توافق یک جمله‌ای را بگنجانید که این جمله به معنای آن باشد که بعداً باید درباره‌ی این موضوعات با شما صحبت کنیم و توافق کنیم؛ اگر چنانچه این جمله را نگنجانید ما الان با همدیگر توافقی نخواهیم داشت. این جمله چیست؟ این جمله یک بهانه‌ای است برای مداخلات بعدی؛ درباره‌ی خود برجام، تمدید برجام، درباره‌ی مسائل گوناگون، درباره‌ی موشک، درباره‌ی منطقه، که اگر شما بعداً گفتید که نه من در این مورد بحث نمی‌کنم یا مثلاً سیاست کشور اجازه نمی‌دهد یا مجلس اجازه نمی‌دهد، خواهند گفت خیلی خُب شما نقض کردید، پس هیچ، توافق بی توافق! یک بار توافق‌ها را نقض کردند و کاملاً بی هزینه نقض کردند و الان هم که [به آنها] گفته می‌شود شما باید قول بدهید، تضمین بدهید که نقض نمی‌کنید، می‌گویند «نه»، ما تضمین نمی‌دهیم؛ این را الان صریح به دوستان و به دیپلمات‌های ما می‌گویند که ما تضمین نمی‌دهیم نقض نکنیم؛ نمی‌توانیم چنین تضمینی بدهیم. (بیانات در آخرین دیدار رئیس‌جمهور و هیئت دولت دوازدهم ۰۶/‏۰۵/‏۱۴۰۰‬ 🔹 ۱۰. آیا دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران باید صرفاً بر حل موضوع هسته‌ای متمرکز شود؟ دیپلماسی را تحت تأثیر مسئله‌ی هسته‌ای هم نباید قرار داد؛ یعنی این جور نباشد که دیپلماسیِ کشور متّصل به قضیّه‌ی هسته‌ای باشد؛ نه، قضیّه‌ی هسته‌ای یک قضیّه‌ی جداگانه‌ای است که آن را باید به یک شکل مناسب و شایسته‌ی کشور حل کنند، امّا دایره‌ی دیپلماسی خیلی وسیع‌تر است. در قضیّه‌ی هسته‌ای، آمریکایی‌ها انصافاً وقاحت را از حد گذرانده‌اند؛ واقعاً وقاحت را از حد گذرانده‌اند: جلوی چشم همه از برجام خارج شدند، حالا جوری حرف می‌زنند انگاری که ایران از برجام خارج شده، جوری طلبکاری می‌کنند که انگار ما تعهّدات را به هم زده‌ایم! مدّت‌ها در مقابل این حرکت آمریکایی‌ها هیچ حرکتی از طرف ایران انجام نگرفت؛ بعد از گذشت مدّتی، با اعلام، با توجّه، برخی از تعهّدات کنار گذاشته شد؛ برخی، نه همه. آنها به تعهّدشان عمل نکردند. (بیانات در نخستین دیدار رئیس‌جمهور و اعضای هیئت دولت سیزدهم ۶/‏۶/‏۱۴۰۰) پایان -------------- 🖋"سالن مطالعه محله زینبیه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی @salonemotalee
(۴۰) مقاله هفدهم 🔹 «ایری»، نام یک نهاد پیشتاز دانشی است که در سال ۱۹۵۹ میلادی، با هدف ابداع گونه‌های تراریخت توسط بنیاد راکفلر پایه‌گذاری و تاکنون هدایت شده است. دیوید راکفلر جونیور در سال ۲۰۱۳، حین بازدید از این مؤسسه،‌ آن را در زمره افتخارات خانواده راکفلر برشمرد. 🔹 «ام. اس. سوامیناتان»، تنها مدیر غیرآمریکایی مؤسسه «ایری» تا زمان خودش بود. وی از سال ۱۹۸۲ الی ۱۹۸۸ میلادی، مسئولیت این مؤسسه را به‌عهده داشت. مدیریت یک فرد «هندی» در آن زمان واکنش‌های زیادی در پی داشت؛ اما این انتخاب بی‌جهت نبود، و یک اقدام به‌شدت حساب‌شده به‌شمار می‌رفت. 🔹 سوامیناتان از طرفی با برنامه‌های «انقلاب سبز» راکفلر (در موج دوم این برنامه در هندوستان) در دهه‌های ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ همکاری گسترده داشت و از سوی دیگر به‌دلیل تصدی مناصب رده‌بالا در وزارت کشاورزی هندوستان، به بانک‌های ژنی این کشور نیز کاملاً دسترسی داشت. 🔹 این دو فاکتور مهم – وفاداری به «برنامه» و دسترسی به هندوستان – برای بنیاد راکفلر بسیار پراهمیت بود؛ چه این‌که تنوع ژنتیک گیاهی هندوستان از غنی‌ترین گنجینه‌های دنیاست؛ برای نمونه در زمینه برنج، به‌گفته خانم پروفسور «واندانا شیوا» – فعال زیست‌محیطی برجسته هندی – در این کشور، بیش از ۲۰ هزار رقم برنج بومی وجود داشته، که به بنیاد راکفلر منتقل شده است. 🔹 اقدامات سوامیناتان البته به همین‌جا ختم نشد؛ او با خوش‌رقصی برای راکفلرها، تلاش کرد همین سناریو را علاوه بر هند به کشورهای دیگر نیز گسترش دهد، برای نمونه او در ایران نیز در سال ۱۹۸۳، معاهده‌ای را با عیسی کلانتری،‌ معاون آموزش و تحقیقات وقت وزارت کشاورزی منعقد نموده است 🔹 تلاش‌های او البته از سوی راکفلرها بی‌اجر و مزد نماند؛ وی ضمن این‌که به‌عنوان اولین برنده جایزه‌ی جهانی غذا (ی راکفلر)، و نیز یکی از ۲۰ چهره برتر و تأثیرگذار آسیا در کل قرن بیستم، معرفی شد؛ جوایز متعدد بین‌المللی را نیز از آن خود کرده است. 🔹 اما علی‌رغم این سابقه‌ی گسترده در ساخت و برکشیدن محصولات تجاری تراریخت در دنیا توسط سوامیناتان، او اکنون از سودمندی تجاری و همچنین امنیت این محصولات عقب نشسته است. وی طی هفته‌های اخیر در انتشار مقاله‌ای مشارکت داشت که در آن قید شده بود: "ما درباره: ۱. بازدهی افزون‌تر، ۲. کاهش آفت‌کُش‌ها و همچنین ۳. ایمنی این محصولات دچار اشتباه شدیم." 🔹 اظهارات این پیشتاز تولید محصولات تراریخته، یک شکست بزرگ برای طرفداران تجارت و تولید محصولات تراریخته به‌شمار می‌رود؛ وی البته پس از انتشار این مقاله به‌شدت تحت فشار قرار گرفت؛ به‌طوری که (ضمن این‌که بر سه اشتباه مهم بالا مجدداً تأکید کرد)، گفت که تنها در تدوین «بخش‌هایی از این مقاله علمی» مشارکت داشته است!! ترجمه کامل متن گزارش مجله «ساینس» از اظهارات او در قسمت بعد می‌آید. ادامه دارد ... قسمت بعد؛ https://eitaa.com/salonemotalee/2245 -------------- 🖋"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی @salonemotalee
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 دوربین مخفی؛ 😳وقتی نوجوونا میخوان با دست خالی، برای عید، جشن راه بندازن! بچه‌ها می‌خواستن واسه روز عید، تو محله‌شون جشن بگیرن و شربت و شیرینی بدن 😭ولی یه اتفاقی افتاد... ببینین مردم واکنششون چی بود؟ ما که فکرشو نمیکردند! -------------- 🖋"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی @salonemotalee
✡🔥 🔥✡ ۴۴ 🖋 مقاله‌ی دهم؛ قسمت سوم 🔹 از جمله‌ تلاش‌های‌ دیگری‌ كه‌ یهود برای‌ شكست‌ اسلام‌ انجام‌ داد، ترویج‌ و انتشار تورات و افكار یهود، در بین‌ مسلمانان‌ بود. (بخاری، صحیح بخاری، ۸ : ۱۶۰) تا بدین‌وسیله‌ با عقاید مسموم‌ و تحریف‌شده‌ی‌ یهود، عقاید پاك‌ و خالص‌ اسلام‌ را آلوده‌ ساخته‌ و زمینه‌های‌ انحراف‌ این‌ دین‌ الهی‌ را نیز همچون یهودیت‌ و مسیحیت‌، آماده‌ سازد. 🔹از جمله‌ تلاش‌های‌ دیگری‌ كه‌ یهود برای‌ شكست‌ اسلام‌ انجام‌ داد، ترویج‌ و انتشار تورات و افكار یهود، در بین‌ مسلمانان‌ بود. (بخاری، صحیح بخاری، ۸ : ۱۶۰) تا بدین‌وسیله‌ با عقاید مسموم‌ و تحریف‌شده‌ی‌ یهود، عقاید پاك‌ و خالص‌ اسلام‌ را آلوده‌ ساخته‌ و زمینه‌های‌ انحراف‌ این‌ دین‌ الهی‌ را نیز همچون یهودیت‌ و مسیحیت‌، آماده‌ سازد. 🔹 متأسفانه‌ این‌ ترفند یهود، جواب‌ داد و عده‌ای‌ از صحابه‌ پیامبر (ص) با آن‌كه‌ آیاتی‌ از قرآن‌ در تحذیر مسلمانان‌ از یهود و اعلام‌ تحریف‌ كتب‌ آنها نازل‌ شده‌ بود و رسول‌ گرامی‌ اسلام (ص) نیز مسلمانان‌ را از خطراتی‌ كه‌ از جانب‌ یهود تهدیدشان‌ می‌كرد برحذر داشته‌ بودند،‌ برخلاف‌ دستورات‌ خدا و پیامبرش‌ به‌ فرا گرفتن‌ تورات‌ از یهودیان‌ اقدام‌ نمودند. 🔹 سیوطی‌ در ذیل‌ آیه‌ی‌ «أَوَلَم‌ْ یكْفِهِم‌ْ أَنّا اَنْزَلْنا عَلَیك‌َ الْكِتاب‌َ یُتْلی‌ عَلَیهِم‌ْ»، این‌ روایت‌ را نقل می‌كند كه‌ گروهی‌ از صحابه‌ اقدام‌ به‌ تعلیم‌ تورات‌ و نوشتن‌ آن‌ كرده‌ بودند. به‌ پیامبر (ص) كه خبر رسید، آن‌ حضرت‌ فرمودند: "از حماقت‌ و گمراهی‌ یك‌ قوم‌ همین‌ بس‌ كه‌ از آنچه پیامبرشان‌ آورده‌ است‌، روی‌ برگردانند و به‌ سوی‌ آنچه‌ دیگران‌ آورده‌اند، بروند. (سیوطی، الدر المنثور، ۵ : ۱۴۸) 🔹 در این‌ میان‌، روایات‌ فراوانی‌ در كتب‌ معتبر شیعه‌ و سنی‌ به‌ چشم‌ می‌خورد كه از مجموع آنها چنین‌ برمی‌آید كه‌ عمر در بین‌ صحابه‌ بیشتر از همه‌ مشتاق‌ فراگرفتن‌ تورات‌ و تعلّم‌ از یهود بوده‌ است‌. روایاتی‌ كه‌ به‌ احادیث تهوّک مشهور است‌ پرده‌ از چنین‌ حقایقی‌ برمی‌دارد. 🔹 عمر روزی‌ به‌ پیامبر گفت‌: "اهل‌ كتاب‌ احادیثی‌ را برای‌ ما می‌گویند كه‌ به‌ دل‌ می‌نشیند و ما را وامی‌دارد كه‌ آنها را بنویسیم‌." پیامبر فرمودند: 'ای‌ پسر خطاب‌، آیا همان‌گونه‌ كه‌ یهود و نصاری‌ متحیّرند شما نیز دچار سرگردانی‌ و تردید شده‌اید؟! قسم‌ به‌ كسی‌ كه‌ جان‌ محمد در دست‌ اوست‌، دینی‌ روشن‌ و به‌ دور از هرگونه‌ انحراف‌ و آلودگی‌ برای‌ شما آورده‌ام‌." (ابن منظور، لسان العرب، ۱۰ : ۵۰۸) 🔹 در نقلی‌ دیگر آمده‌ است‌ كه‌ این‌بار عمر با نوشته‌ای‌ كه‌ از مطالب‌ یهود تعلیم‌ گرفته‌ بود به حضور پیامبر رسید و گفت:‌ "برادری‌ از بنی‌قریظه‌ را دیدم‌ و این‌ مطالب‌ را برایم‌ از تورات نوشت‌، آیا بر شما عرضه‌ بدارم‌؟" از شدت‌ ناراحتی‌ رنگ‌ چهره‌ پیامبر سرخ‌ شد و فرمودند: "قسم به‌ كسی‌ كه‌ جان‌ محمد در دست‌ اوست‌، اگر موسی‌ در میان‌ شما بیاید و از او تبعیت‌ كنید و مرا ترك‌ نمائید، به‌ حتم‌ گمراه‌ شده‌اید. شما بهره‌ من‌ از امت‌ها هستید و من‌ بهره‌ شما از پیامبرانم‌." (احمد ابن حنبل، مسند احمد، ۳ : ۳۸۷) 🔹 در خبر دیگری‌ كه‌ حكایت‌ از تكرار أخذ مطالب‌ یهود توسط‌ عمر دارد، پیامبر بقدری ناراحت‌ و خشمگین‌ شدند كه‌ انصار فریاد السلاح‌ السلاح‌ سر دادند و آنگاه‌ كه‌ گرداگرد منبر پیامبر حلقه‌ زدند، آن‌ حضرت‌ فرمودند: "من‌ همه‌ چیز را برای‌ شما آورده‌ام‌، راهی‌ روشن‌ و بدور از هرگونه‌ ناپاكی‌ در برابر شما گشودم‌، پس‌ سرگردان‌ نشوید و اجازه‌ ندهید سرگردانان شما را مجذوب‌ خود كنند." (ابن حجر عسقلانی، لسان المیزان، ۲ : ۴۰۸) 🔹 جالب‌ این‌جاست‌ كه‌ حفصه‌ دختر عمر و همسر پیامبر اكرم (ص) در نقلی‌، كتابی‌ را كه‌ قصه یوسف‌ در آن‌ نوشته‌ شده‌ بود و از اهل‌ كتاب‌ گرفته‌ بود، نزد رسول‌ خدا آورد و برای‌ آن حضرت‌ شروع‌ به‌ خواندن‌ كرد. چهره‌ پیامبر (ص) دگرگون‌ شد و فرمودند: "قسم‌ به‌ خدایی‌ كه جانم‌ در دست‌ اوست‌، اگر یوسف‌ بیاید در حالی‌ كه‌ من‌ در میان‌ شما باشم‌ و آن‌گاه‌ شما از او تبعیت‌ نمایید و مرا رها كنید، بطور حتم‌ گمراهید." (عبدالرزاق، مصنف، ۶ : ۱۱۴) ادامه دارد ... قسمت بعد؛ https://eitaa.com/salonemotalee/2242 🔸🌺🔸-------------- 🖋"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی @salonemotalee
مستند صوتی شنود - 03.mp3
14.35M
🎙 ، قسمت ۳ (تجربه نزدیک به مرگ یک مسئول امنیتی در بیمارستان بقیه الله تهران) هرشب از کانال "سالن مطالعه محله زینبیه" 🔺 تجربه‌گر در پی حذف برخی قسمت‌ها توسط ارشاد و نامفهوم شدن برخی قسمت‌های آن و همچنین بیان برخی مطالب گفته نشده، تصمیم به روایت صوتی تجربه خود گرفته‌ است و استاد امینی‌خواه مستندات روایی مرتبط با تجربه را بیان می‌دارد. مروری بر نکات جلسه سوم: 🔻 با اشاره حضرت عزرائیل برگشتم. 🔻 جان هایی که قبض می شد را می‌دیدم 🔻 دیوارها را نمی‌دیدم و مسلط به محیط بیمارستان بودم 🔻 نحوه متفاوت قبض روح افراد 🔻 به هرچه توجه می کردم، کنه آن را می‌دیدم 🔻 معجزه بازگشت روح به تن را در هرشب جدی بگیریم 🔻 احساس ترس هنگام بازگشت دوباره به دنیا 🔻 احساس می کردم بالای سرم بی‌کران است و به پایین تسط دارم 🔻 تصرف در عالم ماده،از مقامات شهدا 🔻 قهقهه ی شیطان را شنیدم 🔻 در اتوبان دیدم که تا سقف ماشین زیر منجلاب است. -------------- 🖋"سالن مطالعه محله زینبیه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی @salonemotalee