eitaa logo
سالن مطالعه
194 دنبال‌کننده
8.3هزار عکس
2هزار ویدیو
877 فایل
امروز کتابخوانی و علم‌آموزی نه تنها یک وظیفه‌ی ملّی، که یک واجب دینی است. امام خامنه‌ای مدیر: @Mehdi2506
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۲۵۰ سلام بر شما که با طلب مال حلال، کاری می‌کنید سخت‌تر از جنگ با شمشیر ‏وقتی مریض می‌شم با ارزشترین چیز دنیا رو سلامتی می‌دونم☹️☹️ اما ... بعد از اینکه خوب شدم نظرم دوباره به پول تغییر می‌کنه 😂😂🤣 ‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ حضرت محمد صلی الله علیه و آله: لَیْسَ مِنْ حُبِّ الدُّنْیَا طَلَبُ مَا یُصْلِحُکَ. جستن آنچه مایۀ سامان زندگی توست، نشانۀ دنیادوستی نیست. کنزالعمّال: ح ۵۳۳۹ کسی که در پی ما یحتاج زندگی دنیایی خویش است نباید متهم به حب دنیا شود زیرا همه انسانها وظیفه دارند اسباب آرامش و آسایش و رفاه خود و خانواده خود را فراهم نمایند. این با زهد نیز منافاتی ندارد چرا که زهد یعنی دل نباختن به دنیا و ربطی به داشتن دنیایی آرام و حتی مرفه ندارد. 🔸🌺🔸-------------- 🖋"سالن مطالعه محله زینبیه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی @salonemotalee
KayhanNews759797104121495752152457.pdf
15.46M
بسم الله الرحمن الرحیم امروز دوشنبه‌ ۱۴ آذر ۱‌۴۰۱ ۱۰ جمادی‌الاول ۱۴۴۴ ۵ دسامبر ۲۰۲۲ تمام صفحات پی‌دی‌اف روزنامه‌های آرمان، ایران و وطن امروز در "سالن مطالعه" 🔸🌺🔸-------------- 🖋"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی @salonemotalee
۶۵ 🌹بازیهای جایگزین موبایل برای کودکان بازی با اسباب بازی برای بچه‌ها در یک بازه زمانی کوتاه مناسب است چون زود خسته شده و آن‌ها را رها می‌کنند. برای این منظور خودتان دست به کار شوید و مانند دوران کودکیتان با آنها اسم فامیل، نقطه بازی، دوز، منچ بازی کنید و یا به کمک هم حباب‌های شگفت انگیز بسازید یا بازی حدس زدن کلمات و بازی با حروف فارسی و ... 🌺 مطمئن باشید که بازی، مهم ترین کاری است که هر کودکی باید انجام دهد. ✍️ هیچ کلاس آموزشی، ابزار آموزشی و چیزهای دیگر نمی تواند اهمیت ساعات بازی آزاد کودکان را در یک محیط امن و غنی پر کند. 👌کودکان به ساعات بازی نیاز دارند که به طور آزادانه و خلاق به تجربه دنیای اطراف خود مشغول باشند. 🔸🌺🔸-------------- 🖋"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی @salonemotalee
✡🔥 🔥✡ ۴۹ 🖋 مقاله‌ی یازدهم: قسمت یکم؛ ◀️ شهادت رسول الله صلی‌الله‌علیه‌وآله مطابق روایات معتبر، رسول گرامی اسلام، با شهادت از دنیا رفته است.(۲) 🔹برخی شهادت حضرت را بر اثر سمّی دانسته‌اند که زنی یهودی در عملیات خیبر در گوشت گوسفند کرده و به ایشان خورانده بود.(۳) اما اشکال بزرگی بر این نظر وارد است؛ با توجه به فاصله چهارساله‌ی عملیات خیبر تا شهادت پیامبر (ص) آیا اثر کردن این زهر چهار سال طول کشیده است؟! بنابراین، نمی‌توان پذیرفت که این سم مربوط به خیبر باشد. شاید در تاریخ دست برده و کلمه «خیبر» را بدان افزوده باشند تا خطی را در کوره‌راه‌های تاریخ گم کنند. 🔹شهادت رسول‌الله (ص) در برهه‌ی حساس و مهمی رخ داد. درست در زمانی که آن حضرت سپاه اسامه را بسیج کرده بود تا به سوی موته پیش رود و شکست پیشین مسلمین را در این منطقه جبران کند، به یک‌باره و بدون هیچ سابقه‌ای، حال پیامبر (ص) دگرگون شد. اگر اسامه در این نبرد پیروز می‌شد، سد مستحکم یهود به سوی قدس فرو می‌ریخت و از سوی دیگر با شکست یهود، نفاق نیز در مدینه شکست می‌خورد و یهود آخرین پایگاه امید خویش را هم از دست می‌داد. 🔹بنابراین، یهود برای جلوگیری از فتح قدس به دست پیامبر اسلام (ص) دست به کار شد. اگر پیامبر (ص) تنها یک ماه دیگر زنده می‌ماند و این سپاه به جنبش درمی‌آمد، مرگ یهود قطعی بود، اینجا بود که منافقان مدینه، برای حفظ حیات خویش و یهود، به پیامبر (ص) زهر نوشاندند. (۴) ◀️ یهودیان دو چهره گفتیم که یهود برای مقابله با پیامبر (ص) عملیاتی را در سه مرحله تعریف کرده بود: 👈۱- ترور یا جلوگیری از تولد پیامبر (ص) 👈۲- ایجاد استحکامات و موانع بر سر راه پیامبر (ص) برای جلوگیری از رسیدن ایشان به قدس؛ که آخرین عملیات در موته با وفات پیامبر اکرم (ص) متوقف شد. 👈۳- نفوذ در سیستم حکومتی پیامبر (ص) در صورت تشکیل آن. 🔹تاکنون به دو محور نخست عملیات یهود پرداخته‌ایم. اکنون می‌خواهیم چگونگی نفوذ یهود در سیستم حکومتی پیامبر (ص) را بررسی کنیم. یهود درباره اسلام، اطلاعات جامعی داشت؛ نه تنها درباره نبی اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله (۵)، بلکه اطلاعات مربوط به جانشینان او را نیز در کتاب‌های خود داشت و اهل‌بیت علیهم‌السلام را همانند فرزندان خود می‌شناخت، علائم ظهور منجی آخرالزمان (ع) در کتاب‌های دانیال، ارمیا، حزقیل و اشعیا آمده بود. یهود می‌دانست که بر این اساس، رسالت نبی اکرم (ص) با جانشینان او ادامه می‌یابد. 🔹بنابراین، اگر پرچمی که در موته متوقف شده بود، به دست علی (ع) بلند می‌شد و او آن عملیات را ادامه می‌داد و قدس را می‌گرفت، گویی پیامبر (ص) آن را گرفته و فتح کرده بود. پس اگر علی (ع) هم سرزمینی را فتح می‌کرد، دیگر آن سرزمین از دست مسلمین بیرون نمی‌رفت. اگر آنها توانستند نبی اکرم (ص) را در موته متوقف کنند، علی (ع) پس از پیامبر (ص) به این کار (فتح قدس) مبادرت می‌کرد و به هر حال، یهود شکست می‌خورد. پس می‌بایست برای این شرایط نیز تدبیری می‌چیدند؛ و این گره، جز با نفوذ دادن عوامل‌شان، باز نمی‌شد. 🔹یهود برای نفوذ در حکومت مسلمانان، گروهی را سازماندهی کرد و درون حکومت پیامبر (ص) فرستاد. این گروه که برخی از آنان را با نام منافقان می‌شناسیم، کسانی بودند که در ظاهر، اسلام آورده بودند، ولی دل در گرو آن نداشتند و درصدد یافتن فرصتی مناسب برای ضربه زدن به اسلام بودند. ادامه دارد ... قسمت بعد؛ https://eitaa.com/salonemotalee/5814 🔸🌺🔸-------------- 🖋"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی @salonemotalee
(۲۷) من تکیه می‌کنم در این برهه‌ی از زمان روی مسئله‌ی خانواده تکیه کنید. دشمن نه دشمن ایران یا دشمن انقلاب؛ دشمن بشریّت تصمیم گرفته که نظام خانواده را در بین بشر از بین ببرد. خانواده سنّت الهی است. دشمن بشریّت یعنی جریان سرمایه‌داری بین‌المللی و صهیونیسم تقریباً از حدود صد سال پیش تصمیم گرفتند که خانواده را در بین بشر از بین ببرند؛ و یک جاهایی موفّق شدند. در آن جاهایی که از خدا دور بودند موفّق شدند، در یک جاهایی هم از جمله در ایران اسلامی ما موفّق نشدند امّا دارند تلاش می‌کنند. این ازدواج‌های سخت، این ازدواجهای دیر، این فرزندآوری کم، این به تعبیرِ غلطِ زشتشان «ازدواجهای سفید» که سیاه‌ترین نوع زندگی مزدوج است همه‌ی اینها به خاطر این است که خانواده از بین برود. ۱۳۹۷/۱۲/۰۷ بیانات در دیدار مداحان اهل‌بیت علیهم‌السلام 🔸🌺🔸-------------- 🖋"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی @salonemotalee
🌷🇮🇷 🇮🇷🌷 روایتی از زندگی ۴۰ساله همسر گرامی سرلشکر شهید حاج حسین همدانی ◀️ قسمت سی و هشتم؛ با همه اشتیاقی که برای شنیدن ماجرای زندگی عمه و بچه‌هاش، داشتم، دست و پاهام سرد بود. ایران و افسانه هم دل ودماغ قصه گوش‌کردن، نداشتند. مادرم چند تکه زغال سرخ آورد. پدرم سینی منقل را از زیر کرسی کشید بیرون، آرام روی خاکستر فوت کرد و زغال‌های سرخ را روی آن گذاشت و سینی و منقل را هل داد سر جاش و چند تلمبه به چراغ توری زد. کرسی که داغ شد، لحاف کرسی را تا روی شانه‌هایمان بالا کشیدیم و زیر نور پر فروغ چراغ توری، چشم به دهان آقام دوختیم. مثل یک قصه‌گو برایمان تعریف کرد که: شوهرعمه، آدم زحمت‌کش و عرق‌ریزی بود که تو شرکت نفت آبادان کار می‌کرد. همه اونو به تقوا و پاکدستی می‌شناختن، شوهر خواهرم بود ولی پشت سرش نماز می‌خوندم. تو گرمای بالای ۵۰ درجه آبادان روزه می‌گرفت و کار می‌کرد. به قدری تشنه می‌شد که عصرها قبل از اذان تا گردن توی رودخانه می‌رفت و آب رو سر و صورتش می‌ریخت اما روزه‌ش رو نمی‌شکست. از بس تشنگی کشید جیگرش سوخت و کارش به بیمارستان و اتاق عمل کشید اما کسی نبود به او خون بده. ما همدان بودیم که شنیدیم فوت کرده. گوهر موند با دو تا دختر و دو تا پسر توی شهر غریب بدون دخل‌وخرج. خیلی دلم به حال خواهرم و یتیماش سوخت. رفتم شرکت نفت آبادان، اولش زده بودن زیر همه چیز و همون جوب باریکه که اسمش رو حقوق نمی‌شد گذاشت، به خواهرم نمی‌دادن. اما وقتی سفت وایسادم، شرکت نفت، کوتاه اومد. اما این حقوق کفاف زندگی‌شون رو نمی‌داد. از طرفی ارث پدری‌مون توی همدان بود. به ناچار گوهر و بچه‌هاش به همدان اومدن. چند سال بعد، حسین با اینکه ۵ سال بیشتر نداشت شاگرد عطاری شد. روزی به ریال مزد می‌گرفت و هرروز عصر می‌آورد و به خواهرم می‌داد. حسین به حدی مثل پدر خدابیامرزش دست پاک و نجیب بود که اگر یه روز مریض می‌شد، اوستای عطار به خونه می‌اومد و سراغش رو می‌گرفت، می‌گفت: "توی دخل، پول می‌ذارم که امتحانش کنم. می‌رم و میآم، می‌بینم دست به پول نزده.» براش کار، عار نبود. بعد از شاگرد عطاری، شاگرد اوستای کفاش شد و پینه‌دوزی کرد. مدتی هم شاگرد باطری‌ساز شد. تو این مدت حتی یه نفر از اون گلایه و شکایت نکرد. منم که کارم تو بیابان بود. دنبال یه شاگرد مطمئن می‌گشتم، دیدم بهتر و مطمئن‌تر از حسین کی رو پیدا کنم؟! تا پیشنهاد دادم، حسین قبول کرد ولی چون نمی‌خواست به درسش لطمه بخوره فقط تابستون‌ها با من می‌اومد.» آن شب آقام، آن قدر از عمه و حسین، خاطره گفت که پلک‌هایمان سنگین شد و من آخرین کسی بودم که خوابم برد. شکوفه‌های سفید بادام که باز می‌شد. تمام اعضای خانواده ما و عمه، ساک و زنبیل برمی‌داشتیم و پیاده از خانه به باغ‌مان در «فخرآباد» می‌رفتیم. ادامه دارد ... 🔸🌺🔸-------------- 🖋"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی @salonemotalee