eitaa logo
سالن مطالعه
194 دنبال‌کننده
9.2هزار عکس
2.3هزار ویدیو
966 فایل
امروز کتابخوانی و علم‌آموزی نه تنها یک وظیفه‌ی ملّی، که یک واجب دینی است. امام خامنه‌ای مدیر: @Mehdi2506
مشاهده در ایتا
دانلود
۷۰ سایه‌‌ بازی تاریکی برای کودکان همیشه موقعیت ترسناک و مخوفی است اما بازی با سایه‌ها می‌تواند آنها را با این شرایط آشنا‌تر کند. این بازی کودکانه در خانه در اکثر مواقع در شب انجام می‌شود اما می‌توانید با سایه‌های تشکیل شده در آفتاب نیز آن را انجام دهید. در این بازی از کودک بخواهید که با دستان و اسباب بازی‌های کوچک خود اشکال مختلفی درست کند که معنادار باشد و به جای این شخصیت‌ها صحبت کند. این بازی تا حد زیادی خلاقیت و تخیلات فرزند دلبند شما را تقویت خواهد کرد و کودکان بالای ۵ سال از آن استقبال زیادی می‌کنند. ❤️هم بازی شدن با فرزندان❤️ ✅ یکی از راه های پرورش شخصیّت فرزندان، شرکت بزرگ سالان در بازی های آن هاست. 🌈🌈🌈🌈هم بازی شدن با کودک، 🔸روح و روان کودک را سرشار از مسرّت و شادی می کند . 🔸اعتماد به نفس و احساس خود ارزشمند بودن را در کودک تقویت می کند.☃️☃️ 🔸میل به اطاعت و همراهی با والدین را در او زیاد می کند. 🔸🌺🔸-------------- 🖋"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی @salonemotalee
✡🔥 🔥✡ ۵۴ 🖋 مقاله‌ی دوازدهم: (ص) قسمت سوم؛ ◀️ ۴. کشتار 🏴 اساساً انگیزه‌ی کشتار، به یک حالت روانی در میان یهودیان تبدیل شده بود، [۲۰] به‌گونه‌ای که از رسول الله (ص) روایت شده است: «هرگاه دو یهودی و یک مسلمان در جایی تنها باشند، تصمیم به قتل وی خواهند گرفت!» [۲۱] از امیرالمؤمنین (ع) نیز نقل شده است که فرمود: «مسلمان از شش نفر در امان نیست؛ یهودی و مسیحی و زرتشتی و باده‌نوش و شطرنج‌باز و کسی که هرچه می‌شود، آبروی مادر خود را پیش می‌کشد.» [۲۲] 🏴 حتی برخی اصرار دارند که شهادت رسول‌الله (ص) بر اثر سمّ کُشنده یهود در خیبر بوده است. همان سمّی که زینب بنت الحارث، همسر سلام بن مشکم و خواهر مرحب خیبری، در گوشت سردست گوسفند به رسول‌الله (ص) خورانید و این سمّ سه سال بعد، پیامبر (ص) را از پای درآورد! و نیز، براساس برخی گزارش‌ها، دو تن از اصحاب عقبه که قصد کُشتن رسول‌الله (ص) را داشتند، یهودی بودند. [۲۳] 🏴 در هر حال درباره‌ی کشتارهای یهود در دوران پس از رسول‌الله (ص) نیز، گزارش‌هایی در دست است. نمونه‌ای از مهم‌ترین این گزارش‌ها عبارتند از: ▪️الف. ترور ناموفق امیرالمؤمنین (ع) جریان حاکم، با غصب ولایت به هدف خود دست یافته بودند، ولی حلقه‌ی پایانی این نقشه ناتمام بود. باید علی (ع) کاملاً از صحنه حذف می‌شد. بنابراین تصمیم گرفتند ایشان را در نماز به شهادت برسانند؛ زیرا همان‌گونه که در زمان رسول‌الله (ص)، شخص رسول اکرم (ص) بالاترین تهدید برای آنان به‌شمار می‌آمد، پس از ایشان، این خطر از ناحیه‌ی امام علی (ع) متوجه آن‌ها بود؛ چرا که او می‌توانست افشاگر و همچنین خنثی‌کننده‌ی طرح‌های آنان باشد. بنابراین می‌بایست ترور فیزیکی و نیز شخصیتی امام علی (ع) را در دستور کار خود قرار دهند. چنان‌که طبق نقلی، ابوبکر به خالدبن‌ولید فرمان داد در میان نماز، امیرالمؤمنین (ع) را به قتل برساند. اما در میانه‌ی نماز از این کار پشیمان شد و گفت: «خالد! فرمانی که به تو دادم را انجام نده.» [۲۴] بعدها نیز امیرالمؤمنین (ع) پس از آن‌که ابن‌ملجم را برای نخستین‌بار دید، پس از افشاکردن نام و نسب صحیح وی، قاتل خود را از زبان رسول‌الله (ص)، یک یهودی معرفی نمود. [۲۵] حتی براساس گزارشی، پس از رجعت امیرالمؤمنین (ع)، آن حضرت دوباره به‌دست یک یهودی در منطقه‌ی اریحا به شهادت خواهد رسید. [۲۶] ▪️ب. شهادت حضرت فاطمه (س) همانگونه که پیش از این و در بحث آزار و اذیت اشاره کردیم، حضرت فاطمه (س) یکی از اهداف اصلی «سازمان نفوذ» و برخی افراد «جریان حاکم» برای آزار و اذیت بود. آنان در مرحله‌ی دوم هدف‌گذاری خویش، تصمیم به حذف آن حضرت گرفتند؛ چراکه حضرت فاطمه (س) تنها مدافع امیرالمؤمنین (ع) بود که تمامی مردم، خود را موظف به حفظ احترام و جایگاه او می‌دانستند. این مسأله در کنار دفاع تمام‌قد آن حضرت از امیرالمؤمنین (ع) و فاصله گرفتن از جریان باطل، عرصه را بر آن‌ها تنگ کرده بود. بنابراین باید به هر وجه ممکن، برای از میان برداشتن این مانع تحرّکی از خود نشان می‌دادند. نکته‌ی دیگری که جریان باطل را به این ضرورت رسانده بود، نقش حضرت فاطمه (س) در جامعه‌پذیری امیرالمؤمنین (ع) بود. به تصریح گزارشی که بخاری آن را نقل کرده است: «تا زمانی که حضرت فاطمه (س) زنده بود، امیرالمؤمنین (ع) در جامعه مورد احترام بود.» [۲۷] ▪️ج. ترور سعد بن عباده وی که یکی از سرسخت‌ترین مخالفان جریان حاکم بود، بالاخره در سال پانزدهم هجری و در شام کُشته شد!! [۲۸] ادامه دارد ... قسمت بعد؛ https://eitaa.com/salonemotalee/6041 🔸🌺🔸-------------- 🖋"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی @salonemotalee
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
(۳۲) موضع ما در قضیّه‌ی فلسطین یک موضع اصولی است؛ یک موضع قطعی و اصولی است. از پیش از پیروزی انقلاب، از اوایل نهضت، امام بزرگوار ما به خطر نفوذ صهیونیسم و دخالت صهیونیسم و ظلم صهیونیسم تصریح کرد؛ از اوّل انقلاب هم ما در این موضع قرار گرفتیم. اوّلین کاری که جمهوری اسلامی کرد، این بود که مرکز صهیونیست‌ها در تهران را که مال رژیم قبل بود، از آنها گرفت، بیرونشان کرد، داد به فلسطینی‌ها؛ این یک کار واقعی و نیز یک کار نمادین بود و تا امروز ما در موضع خودمان قرار داریم. ۱۳۹۸/۰۸/۲۴ بیانات در دیدار مسئولان نظام و میهمانان کنفرانس وحدت اسلامى‌ 🔸🌺🔸-------------- @salonemotalee
🌷🇮🇷 🇮🇷🌷 روایتی از زندگی ۴۰ساله همسر گرامی سرلشکر شهید حاج حسین همدانی ◀️ قسمت چهل و سوم؛ عمه دعوت‌مان کرد. عصر به تهران رسیدیم. حسین هم پیش پای ما رسید صدای اذان می‌آمد، بلافاصله رفت، وضو گرفت و نمازش را خواند. خیلی خوشم آمد. بعد از نماز با اشاره عمه، از کبابی سر کوچه، چند سیخ کوبیده گرفت. چون میهمان عمه بودیم، عروس گلم و از این حرفها بهم نگفت، می‌دانست حسین خجالت می‌کشد و نمی‌خواست حرفی بزند که حسین مجبور شود، برود. آن روز یکی از شیرین ترین روزهای زندگی‌ام بود. وقتی برگشتیم، گفتند، حسین به خدمت سربازی رفت. رفت و غمی پنهان گوشه دلم نشست. پدرم از سرویس که آمد، صدای یک نوزاد، سردی و سکوت خانه ما را شکست. دومین برادرم رضا، چراغ خانه‌مان را روشن‌تر کرد. حالا مادرم سه دختر و دو پسر داشت اما توی خانه حرف از حسین بود. حتی مامانم برای او گریه می‌کرد و نامه می‌نوشت. برای سلامتی‌اش صدقه کنار می‌گذاشت. ولی آقام خونسرد و تودار بود و می‌گفت: «حسین هیچش نمی‌شه، چون مرده» و برای دل قرصی مامان، خاطرات کودکی تا نوجوانی حسین را برایمان مرور می‌کرد: «یه شب از سرویس اومدم. حسین هفت ساله بود. بهش گفتم این یه قرون رو بگیر و برو ماست بخر. توی اون وقت شب، همه جا بسته بود، الا همون دکان بقالی که حسین باید می‌رفت، حسین رفت و با یه کاسه ماست برگشت. انگشت به ماست زدم و گفتم ترشه، برو پسش بده. از سرما می‌لرزید و بغض کرده بود. خواهرم در گوشی بهش گفت: حسین برو، اگه نری، دایی فکر می‌کنه که مرد نیستی. حسین کاسه ماست رو برد، پس داد. اومد اما گریه‌اش گرفته بود. یه قرون رو به خودش هدیه کردم و گفتم می‌خواستم امتحانت کنم که قبول شدی. حسین جاهای دیگه امتحانات بزرگ‌تری داد که برای من که داییش هستم درس بود. حسین که پارکابی من شد، بار افتاد و شمال رفتیم. کنار دریا ماهی ریخته بود. گفتم حسین از این ماهی‌ها که امواج به ساحل آورده، چند تا بیار کباب کنیم. خیلی جدی گفت: مگه این ماهیها حلالن؟ گفتم آبی دریا و ماهی همه مال خداست مال کسی نیست که ما دزدیده باشیم. گفت ولی ما که با زحمت خودمون اونا رو صید نکردیم، شاید سهم ماهی‌گیرها باشن نه مال ما. این تقوای حسین بود. و اما شجاعتش؛ به خرمشهر رفتیم بار رو توی گاراژ خالی کردیم که با گاراژدار که یه عرب بود، دعوام شد. توی یه چشم به هم زدن، چهار پنج نفر گرفتنم زیر مشت و لگد. فکر نمی‌کردم از اون زیر، زنده بیرون بیام. ناله و دادوهوار می‌کردم. عربا هم می‌زدن و گوش‌شون بدهکار نبود که حسین به دادم رسید و با بیل به جون‌شون افتاد. همه شونو درو کرد. اگر حسین نبود، زیر دست و پاشون له می‌شدم. لباس‌هام رو تکوندم و خون رو از لب و دهنم پاک کردم و پرسیدم: زبل خان، بیل از کجا آوردی؟ گفت: از زیر یکی از کمپرسی‌ها.» پدرم از تقوا و شجاعت حسین تعریف می‌کرد؛ و مرا به یاد روزی می‌انداخت که محو نماز خواندنش شدم. کم‌کم معنی دوست داشتن را می‌فهمیدم. ادامه دارد ... 🔸🌺🔸-------------- 🖋"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی @salonemotalee
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چهل روز گذشت و هنوز آرتین می گوید چرا پدر و مادرش دیر کرده‌اند و ... . اون‌هایی که درباره شهدای حرم شاه‌چراغ سکوت کردند و گلوی‌شان را برای اعدام قاتلان دریده‌اند ببینند و خجالت بکشند. 🔸🌺🔸-------------- @salonemotalee
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
۵ آذر ۴۰۱ قسمت یازدهم؛ دانشمند برجسته‌ی هسته‌ای، شاگردش میگوید که در یک مسئله‌ای ماندیم، تا آخر شب داشتیم کار می‌کردیم ــ در دانشگاه شهید بهشتی ــ به من گفت که بیا برویم؛ بلند شدیم آمدیم از اتاق کار بیرون، آمدیم داخل نمازخانه، ما را برد داخل نمازخانه، شروع کرد نماز خواندن و دعا کردن؛ بعد ناگهان گفت فهمیدم، مشکل حل شد؛ بلند شد رفت آنجا. ببینید، در محیط علمی، محیط کار هسته‌ای، سجده، دعا، نماز! حضور بسیجی معنویّت را با خودش می‌برد در بخشهای مختلف؛ این خیلی مهم است؛ خیلی مهم است. چهارم، در کنار عمل‌گرایی، آرمان‌گرا هم هست ــ بسیجی این جوری است ــ برای اینکه بسیجی اهل عمل است، اهل اقدام است. فقط حرف نمی‌زند، عمل می‌کند؛ امّا در کنار عمل‌گرایی، محصور در عمل‌گرایی نمی‌شود، آرمان‌گرایی را فراموش نمی‌کند، به سمت آرمان‌ها [حرکت می‌کند]؛ فراموش کردن آرمانها خطر بزرگی است. این هم یکی از ثمرات است. من بخواهم بشمرم ثمرات این شجره‌ی طیّبه را، بیش از اینها است؛ حالا من سه‌ چهار موردش را عرض کردم؛ این برکات در بسیج هست. خب، حالا ما این همه بسیج را توصیف کردیم از قول امام بزرگوار و شواهد و مثال‌های گوناگون برای بسیجی‌ها آوردیم؛ همه‌ی اینها مشروط به این است که شما روحیه‌ی بسیجی را حفظ کنید؛ مغرور نشویم به اسم. ما طلبه‌ها اگر روحیه‌ی طلبگی را حفظ کردیم، وجودمان برکت پیدا می‌کند؛ اگر از روحیه‌ی طلبگی خارج شدیم ــ که امام مکرّر هشدار می‌دادند به معمّمینی که در دستگاه‌ها هستند، می‌گفتند روحیه‌ی طلبگی‌تان را حفظ کنید(۷) 🔸🌺🔸-------------- @salonemotalee
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴🎥 ( ۵ ) عمکلرد جمهوری اسلامی در بهداشت و درمان 🔺میگه انقلابی که ۴۰ سال ثمر نداده، از این به بعدم نمی‌ده !! پس اینا چیه؟ 🔸🌺🔸-------------- @salonemotalee
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📢 انتشار نخستین‌بار 📹 ببینید | آیت‌الله العظمی گلپایگانی تضعیف نظام را حرام می‌دانست 🔻 روایت حضرت آیت‌الله خامنه‌ای از پیامی که آیت‌الله العظمی گلپایگانی برای ایشان فرستاده بودند 🗓 انتشار به مناسبت ایام سالگرد رحلت این مرجع عظیم‌الشان 💻 Farsi.Khamenei.ir 🔸🌺🔸-------------- @salonemotalee
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 | چگونه یک دختر بچه قاتل می‌شود؟! ♨️ نماز و روزه ی بدون به درد ما نخواهد خورد همانطور که به درد عامل انتحاری شهادت آیت‌الله دستغیب نخورد... 🔶 بازنشر ١ دقیقه و ۴۴ ثانیه‌ای به ۲۰ آذرماه، مناسبت سالروز شهادت حضرت آیت‌الله 🔸🌺🔸-------------- @salonemotalee
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✳️ روزنامه‌نگاران، جنایتکار جنگی هستند! 🎙، بنیانگذار ویکی‌لیکس: 🔹جنگ‌ها نتیجه‌ی دروغ هستند. جنگ ویتنام و فشار برای دخالت ایالات متحده که در نتیجه حادثه خلیج تونکین رخ داد، دروغ بود. جنگ عراق، معروف است که نتیجه دروغ بود. جنگ در سومالی نتیجه دروغ بود. جنگ جهانی دوم و حمله آلمان به لهستان، نتیجه‌ی دروغ‌هایی بود که به دقت ساخته شده بودند! 🔸این جنگ‌ها نتیجه‌ی دروغگویی رسانه‌ها است. اجازه دهید از رسانه‌های همدست که اکثریت مطبوعات جریان اصلی را تشکیل می‌دهند، بپرسیم: "میانگین مرگ و میر مربوط به هر روزنامه‌نگار چقدر است؟!" 🔹وقتی متوجه شدیم که جنگ‌ها در نتیجه دروغ به عموم مردم بریتانیا و مردم آمریکا و مردم سراسر اروپا و سایر کشورها رخ داده است، پس جنایتکاران جنگی چه کسانی هستند؟! فقط رهبران نیستند؛ فقط سربازان نیستند؛ روزنامه‌نگاران هم هستند! روزنامه‌نگاران دروغ‌گو جنایتکار جنگی هستند. 🔸واقعیت اطراف ما توسط دروغگویان ساخته شده است؛ توسط افرادی ساخته شده که به کسانی نزدیک هستند که قرار است دنیا را به شکل پلیسی اداره کنند! 🔸🌺🔸-------------- @salonemotalee
📖 🇮🇷 🔷 قسمت ششم؛ 🔷🔹فصل اول- اصول كلی 🔸اصل چهاردهم به حكم آیه شریفه (لا ینْهاكُمُ اللهُ عَنِ الَّذینَ لَمْ یقاتِلُوكُمْ فِی الدِّینِ وَ لَمْ یخْرِجُوكُمْ مِنْ دِیارِكُمْ اَنْ تَبَرُّوهُمْ وَ تُقْسِطُوا إِلَیهِمْ إِنَّ اللهَ یحِبُّ الْمُقْسِطینَ) دولت جمهوری اسلامی ایران و مسلمانان موظفند نسبت به افراد غیرمسلمان با اخلاق حسنه و قسط و عدل اسلامی عمل نمایند و حقوق انسانی آنان را رعایت كنند. این اصل در حق كسانی اعتبار دارد كه بر ضد اسلام و جمهوری اسلامی ایران توطئه و اقدام نكنند. 🔷🔹فصل دوم: زبان، خط، تاریخ و پرچم كشور 🔸اصل پانزدهم زبان و خط رسمی و مشترك مردم ایران فارسی است. اسناد و مكاتبات و متون رسمی و كتب درسی باید با این زبان و خط باشد، ولی استفاده از زبان‏های محلی و قومی در مطبوعات و رسانه‏‌های گروهی و تدریس ادبیات آنها در مدارس، در كنار زبان فارسی آزاد است. 🔸اصل شانزدهم از آنجا كه زبان قرآن و علوم و معارف اسلامی، عربی است و ادبیات فارسی كاملاً با آن آمیخته است، این زبان باید پس از دوره ابتدایی تا پایان دوره متوسطه در همه كلاس‏ها و در همه رشته‌‏‏ها تدریس شود. 🔸اصل هفدهم مبدأ تاریخ رسمی كشور، هجرت پیامبر اسلام(ص) است و تاریخ هجری شمسی و هجری قمری هر دو معتبر است، اما مبنای كار ادارات دولتی هجری شمسی است. تعطیل رسمی هفتگی روز جمعه است. 🔸اصل هجدهم پرچم رسمی ایران به رنگ‏های سبز و سفید و سرخ با علامت مخصوص جمهوری اسلامی و شعار «الله اكبر» است. 🔸🌺🔸-------------- @salonemotalee
✳️ جورج مک لورین، اولین مرد سیاه‌پوستی که در سال ۱۹۴۸ در دانشگاه اوکلاهاما پذیرفته شد، مجبور بود در گوشه‌ای دور از همکلاسی‌هایش بنشیند. (لینک) 🔸🌺🔸-------------- @salonemotalee
📙 🔅 قسمت دهم؛ روح از چهره مادرم رفته بود. بی‌حس، مثل مرده‌ها! فقط نفس می‌کشید و کار می‌کرد. نمی‌گذاشت هیچ کدام بهش کمک کنیم. من می‌ایستادم و نگاهش می‌کردم. درون من انگار چیزی فرق کرده بود. برای اولین بار در زندگی‌ام هدف داشتم. هدفی که باید برایش می‌جنگیدم. با تمام شدن تعطیلات سال نو به مدرسه برگشتم. مادر اما اصلا راضی نبود او می‌ترسید از اینکه یکی دیگر از فرزندانش را هم از دست بدهد. می‌ترسید چون من داشتم به دنیای سفید‌ها پا می‌گذاشتم. دنیایی که همه افراد آن سفید بودند و همان سفیدها آن‌جور که دل‌خواه‌شان بود برای آن قانون می‌گذاشتند. دنیایی که من در آن تنها و بیگانه بودم. اما من تصمیمم را گرفته بودم. تصمیمی که آن زمان به خاطر پدر و مادرم جرات به زبان آوردنش را نداشتم. اما حقیقت این بود که جز مرگ چیزی نمی‌توانست مانع من شود... به مدرسه برگشتم و زمان باقی‌مانده از تحصیلم را با جدیت تمام درس خواندم. آنقدر تلاش کردم که بهترین امتیاز و معدل دبیرستان را کسب کردم. علی‌رغم تمام دشمی‌ها معدلم به حدی عالی شده بود که اگر یک سفیدپوست بودم، به راحتی می‌توانستم برای بهترین دانشگاه‌ها و رشته‌ها درخواست بدهم. همین کار را کردم. به دانشگاه حقوق درخواست دادم اما هیچ پاسخی به من داده نشد. من با سرسختی تمام به سراغ دانشگاه رفتم. من هیچ تصمیمی برای پذیرش شکست و عقب نشینی نداشتم. وقتی به دانشگاه حقوق رفتم، کتک سختی از گارد دانشگاه خوردم. حتی نتوانستم پایم را داخل محیط دانشگاه بگذارم چه برسد به ساختمان و دفتر مدیریت!!! دفعه بعدی با نقشه دقیق‌تری عمل کردم. بدون اینکه کسی بفهمد که من یک بومی سیاه‌پوست هستم، با دانشگاه تماس گرفتم و از رئیس دانشگاه حقوق وقت ملاقات گرفتم... روز ملاقات رسید. آن روز من یک لباس مرتب پوشیدم و راهی دانشگاه شدم. گارد جلوی ورودی تا چشمش به من افتاد با عصبانیت به سمتم امد و گفت: "تو چه موجود زبان نفهمی هستی! چندبار باید بهت بگم؟ تو حق ورود به این‌جا رو نداری!" خیلی عادی و محکم در چشم‌هایش نگاه کردم و گفتم: "من از رئیس دانشگاه حقوق وقت گرفتم. می‌تونید تماس بگیرید و اسمم رو چک کنید." اول باورش نشد اما من خیلی جدی بودم. گفت: "اگه تماس بگیرم و چنین چیزی نباشه، مطمئن باش به جرم اختلال، به پلیس زنگ می‌زنم و از اون‌جا به بعد باید واسه خودت قبر بکنی!" تماس گرفت. ولی به حدی تو شوک و هیجان بود که اصلا حواسش نبود بگوید که من یک بومی سیاهم! آن‌ها قرار مرا تایید کردند. او هم فقط با تعجب تمام ورود مرا به دانشگاه تماشا می‌کرد. حس آدمی را داشتم که توانسته از بزرگ‌ترین دژ دشمن عبور کند. باورم نمی‌شد پایم را در دانشگاه حقوق گذاشته‌ام ادامه دارد ... 🔸🌺🔸-------------- 🖋"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی @salonemotalee
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کارتون "شجاعان" حکایت‌گر دلاوری‌های رزمندگان هوانیروز در ۸ سال دفاع مقدس؛ 📺 زیبای قسمت هشتم 🎞 این قسمت: کلک مرغابی 🔸🌺🔸-------------- 🖋"سالن مطالعه محله زینبیه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی @salonemotalee
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍂«بزرگترین درس حضرت زهرا» چرا امام زمان تو این همه آدم می‌فرمایند فاطمه دختررسول خدا برای من آسوده است..؟