🏴#لطیفه_نکته ۲۶۲
▪️#متن_خطبهی_فدکیه
قسمت هفتم؛
ثم التفت الی اهل المجلس و قالت:
اَنْتُمْ عِبادَ اللَّـهِ نُصُبُ اَمْرِهِ وَ نَهْیهِ،
وَ حَمَلَةُ دینِهِ وَ وَحْیهِ،
وَ اُمَناءُ اللَّـهِ عَلی اَنْفُسِكُمْ،
وَ بُلَغاؤُهُ اِلَی الْاُمَمِ،
زَعیمُ حَقٍّ لَهُ فیكُمْ،
وَ عَهْدٍ قَدَّمَهُ اِلَیكُمْ،
وَ بَقِیةٍ اِسْتَخْلَفَها عَلَیكُمْ:
كِتابُ اللَّـهِ النَّاطِقُ
وَ الْقُرْانُ الصَّادِقُ،
و النُّورُ السَّاطِعُ
وَ الضِّیاءُ اللاَّمِعُ،
بَینَةً بَصائِرُهُ،
مُنْكَشِفَةً سَرائِرُهُ،
مُنْجَلِیةً ظَواهِرُهُ،
مُغْتَبِطَةً بِهِ اَشْیاعُهُ،
قائِداً اِلَی الرِّضْوانِ اِتِّباعُهُ،
مُؤَدٍّ اِلَی النَّجاةِ اسْتِماعُهُ،
بِهِ تُنالُ حُجَجُ اللَّـهِ الْمُنَوَّرَةُ،
وَ عَزائِمُهُ الْمُفَسَّرَةُ،
وَ مَحارِمُهُ الْمُحَذَّرَةُ،
وَ بَیّناتُهُ الْجالِیةُ،
وَ بَراهینُهُ الْكافِیةُ،
وَ فَضائِلُهُ الْمَنْدُوبَةُ،
وَ رُخَصُهُ الْمَوْهُوبَةُ،
وَ شَرائِعُهُ الْمَكْتُوبَةُ
🏴🏴🏴🏴🏴
آنگاه حضرت فاطمه علیهاالسلام رو به مردم كرده و فرمود:
شما ای بندگان خدا پرچمداران امر و نهی او،
و حاملان دین و وحی او،
و امینهای خدا بر یکدیگر،
و مبلّغان او به سوی امّتهایید،
زمامدار حق در میان شما بوده،
و پیمانی است که از پیشاپیش به سویتان فرستاده،
و باقیماندهای است که برای شما باقی گذارده است:
آن کتاب گویای الهی
و قرآن راستگو
و نور فروزان
و شعاع درخشان است،
که بیان و حجّتهای آن روشن،
اسرار باطنی آن آشکار،
ظواهر آن جلوهگر است،
پیروان آن مورد غبطه جهانیان بوده،
و تبعیت از او خشنودی الهی را باعث میگردد،
و شنیدن آن راه نجات است.
به وسیله آن میتوان به حجّتهای نورانی الهی،
و واجباتی که تفسیر شده،
و محرّماتی که از ارتکاب آن منع گردیده،
نیز به گواهیهای جلوهگرش
و برهانهای کافیاش
و فضائل پسندیدهاش،
و رخصتهای بخشیده شدهاش
و قوانین واجبش دست یافت.
ادامه دارد ...
قسمت بعد؛ https://eitaa.com/salonemotalee/6332
▪️🌺▪️--------------
🖋"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی
@salonemotalee
KayhanNews759797104121505756154464.pdf
13.17M
┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄
امروز؛ دوشنبه
۲۸ آذر ۱۴۰۱
۲۴ جمادیالاول ۱۴۴۴
۱۹ دسامبر ۲۰۲۲
تمام صفحات #روزنامه_کیهان
پیدیاف روزنامههای ایران، وطن امروز، شرق و اعتماد در "سالن مطالعه"
▪️🌺▪️--------------
🖋"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی
@salonemotalee
#تحلیل_تاریخی
#دشمن_شناسی
✡🔥 #تبار_انحراف 🔥✡
#پژوهشی_در_دشمنشناسی_تاریخی ۴۹
🖋 مقالهی سیزدهم:
#اولین_عامل_نفوذی_یهود
قسمت قبل؛ https://eitaa.com/salonemotalee/6264
قسمت سوم؛
برنامههای ابوبکر در نفوذ به سازمان حکومتی پیامبر
🔸الف. شخصیتپردازی
ابوبکر در بین مردم مکه صاحبنام بود و جایگاه ویژهای داشت.
روشن است که مسلمانان از اسلام آوردن او خشنود شده باشند و او نیز برای انجام مأموریت خود، سعی داشت این ذهنیت را همواره زنده نگهدارد؛
بنابراین در این راستا دست به تلاشهایی چند زد:
▪️۱. همراهی با رسول خدا صلیاللهعلیهوآله
ابوبکر، همواره در تلاش بود که مردم او را در زمرهی صحابیان خاص پیامبر صلیاللهعلیهوآله بشناسند و در رسیدن به این مقصود، در صدد ملازمت با پیامبر صلیاللهعلیهوآله در رویدادهای تاریخساز و مهم اسلام بود.
🔹وی میخواهد خود را رنجکشیده برای اسلام معرفی کند؛ کسی که در شناساندن پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله به مردم کوشش فراوان کرده است.
با این کار، او جایگاه خود را در نظر مردم حفظ کرده و حتی ارتقا میدهد و مردم با شناخت پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله او را نیز میشناسند.
🔹بیعت عقبه دوم، یکی از رویدادهای مهم و تاریخساز اسلام است که مخفیانه بین رسول خدا صلیاللهعلیهوآله و مردم مدینه و در ایام منی در شعبی در آن ناحیه برگزار شد.
در اینجا امیر مؤمنان علیهالسلام و حضرت حمزه و ابوبکر حضور داشتهاند.
حضور علی علیهالسلام و حمزه برای حمایت از پیامبر در حملهی احتمالی کفار به پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله و مردم مدینه بود، که چنین هم شد؛ (۶)
اما نمیتوان حضور ابوبکر را به این علت دانست، و این بعدها در جنگهای احد (۷) حنین (۸) و خیبر (۹) به اثبات رسید و در جنگ خندق نیز هنگامی که عمرو بن عبدود مبارز طلبید، او از ترس ساکت شده بود.
بنابراین حضور چنین فردی، باید دلیل دیگری داشته باشد.
او میخواهد خود را در نزد حاضران به عنوان فردی مهم و ارزشمند برای پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله معرفی کند، و این امر دهان به دهان از حاضران به سایر مردم مدینه منتقل شود و آنان نیز با او آشنا شوند.
🔹در این وقایع، ابوبکر خود را همراه پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله قرار میدهد تا مردم با شناخت پیامبر اکرم (ص)، او را نیز بشناسند؛
در حالی که این امر برای امیرمؤمنان علیهالسلام در آن زمان میسور نبود؛ چرا که در زمان حضور در مکه، ایشان جوان بودند و همانند سایران کمتر جلب توجه میکردند.
🔹این کار برای حضرت ابوطالب هم میسر نبود.
چون ایشان اسلام خود را اعلان نکرد.
ایشان وقار و حکمت حکیمان را واجد بود و به گفتهی اکثم بن صیفی، حکیم عرب:
"حکمت، ریاست و حلم در ابوطالب گرد آمده بود." (۱۰) ابوطالب سیدی بزرگوار و فرمانروایی پرهیبت بود.
به نظر مشرکان، ابوطالب از خود آنها بود و حمایتی که از پیامبر میکرد، حمایت از بستگان و قبیلهای بود.
حضرت ابوطالب اسلام خود را اظهار و اعلام نکرد تا بتواند با حفظ ریاست بر قریش، از رسول خدا صلیاللهعلیهوآله حمایت کند.
از این رو میبینیم پس از وفات حضرت ابوطالب، انواع آزارها بر رسول خدا صلیاللهعلیهوآله جاری شد كه در دوران حضور وی جرئت بر انجام آنها نداشتند.
🔹حضرت حمزه نیز از چنین موقعیتی برخوردار نبود.
ایشان گرچه اسلام خود را اعلام کرد، اما؛
اولاً این امر سال ششم پس از بعثت بود؛
ثانیاً حضرت حمزه زودتر از پیامبر به مدینه هجرت کرد.
ولی ابوبکر تا زمان هجرت در مکه ماند و هیچ مشکلی برای اقامت در آنجا نداشت.
که این نیز میتواند علامت همراهی او با مشرکین باشد. (۱۱)
ادامه دارد ...
قسمت بعد: https://eitaa.com/salonemotalee/6350
▪️🌺▪️--------------
🖋"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی
@salonemotalee
#دشمن_شناسی
#صهیونیسم_در_کلام_رهبری (۳۸)
ماجرای فلسطین، همچنان مهمترین و زندهترین مسئلهی مشترک امّت اسلامی است.
سیاستهای نظام سرمایهداری ظالم و سفّاک، دست یک ملّت را از خانهی خود، از میهن و خاک آباء و اجدادی خود کوتاه کرده
و در آن، رژیمی تروریست و مردمی بیگانه را نشانده است.
سُستتر و بیپایهتر از منطق پوشالی تأسیس رژیم صهیونیستی چیست؟
اروپاییها بنا بر ادّعای خود، به یهودیان در سالهای جنگ جهانی دوّم ظلم کردهاند،
پس باید با آواره کردن ملّتی در غرب آسیا و کشتارهای فجیع در آن کشور انتقام یهودیان را گرفت ...!
این منطقی است که دولتهای غربی با حمایت بیدریغ و دیوانهوار خود از رژیم صهیونیستی به آن تکیه کرده
و بدینگونه، همهی ادّعاهای دروغین خود در باب حقوق بشر و دموکراسی را تخطئه کردهاند.
و این ماجرای خندهآور و گریهآور بیش از هفتاد سال است که ادامه دارد
و هر از چندی برگ دیگری بر آن افزوده میشود.
صهیونیستها فلسطین غصبشده را از روز اوّل به یک پایگاه تروریسم تبدیل کردهاند.
اسرائیل نه یک کشور، که یک پادگان تروریستی علیه ملّت فلسطین و دیگر ملّتهای مسلمان است.
مبارزه با این رژیم سفّاک، مبارزه با ظلم و مبارزه با تروریسم است؛
و این وظیفهای همگانی است.
۱۴۰۰/۰۲/۱۷
سخنرانی تلویزیونی به مناسبت روز جهانی قدس
🔸🌺🔸--------------
@salonemotalee
#رمانهای_دفاع_مقدس_و_شهدا
🌷🇮🇷 #خداحافظ_سالار 🇮🇷🌷
روایتی از زندگی ۴۰ساله همسر گرامی
سرلشکر شهید حاج حسین همدانی
◀️ قسمت پنجاهم؛
هرچه زمان می گذشت، حسین در چشم و دلم بزرگ و بزرگتر میشد.
برای دیدنش لحظهشماری میکردم.
وقتی میآمد، خانه پر از نشاط میشد؛
حتی مامان، دردش را فراموش میکرد.
برای علی و رضای کوچولو هم جای خالی پدر را پر کرده بود.
دولا میشد و به علی و رضا میگفت: «سوار شید.»
و
طول اتاق را چاردست وپا میرفت و میآمد.
وقتی از خانه میرفت شادی هم میرفت.
دلتنگش میشدم.
اما چون میدانستم دنبال فعالیت پنهان سیاسی است، حرفی نمیزدم.
او از همه طیف دوست و رفیق داشت که بیشترشان مؤمن و انقلابی بودند.
با چند نفرشان از جمله با دکتر بابالحوائجی رفتوآمد خانوادگی داشتیم،
خدا به دکتر یک نوزاد داد و قرار شد ما برای یک میهمانی به باغی در «دره مرادبیک» برویم.
این میهمانی، نشست سیاسی بود که اگر لو میرفت گروه متلاشی میشد.
در مسیر باغ، مأموران حکومتی، جلوی ما سبز شدند و همه را دستگیر کردند و بازجویی شروع شد.
اول تمام لباسهایمان را گشتند.
اعلامیههای ضد شاه، داخل قنداق بچه پیچیده شده بود.
خانم دکتر میلرزید و نگران بچهاش بود.
اگر دست مأموران به اعلامیهها میرسید، زندانی شدن همه ما حتمی بود.
تنها جایی که مأموران نگشتند، همان قنداق بچه بود.
وقتی برگشتیم حال مامان هم برگشت.
فشارش افتاد.
دکتر بابالحوائجی بالای سرش آمد و به حسین گفت: «داره میره.»
حسین به عمه اشاره کرد که؛
«بچه ها رو ببرید خونه منصورخانم.»
نمیخواست رضا، علی و افسانه، جان دادن مادرشان را ببینند.
گریه امانم را بریده بود.
مامان پیش چشمم پر کشید و رفت.
حال من مثل حال مادرم در زمان شنیدن خبر فوت دایی بود.
گفتم:
«بعد از مامان نمیخوام زنده بمونم.»
حسین با اینکه زندایی و مادرزنش را از دست داده بود، ولی کمتر از من نمیسوخت.
فقط گریه نمیکرد
توی این دو ماه زندگی، به صورتش که نگاه میکردم از درونش خبردار میشدم.
داشت مثل شمع، ذره ذره آب میشد،
ولی به من روحیه میداد.
میگفت:
«آجی خیلی زجر میکشید، خودش از خدا خواست که بره. ما هم باید تسلیم به حکم حق باشیم.»
کلمه، کلمه حسین مثل آب روی شعلههای آتش دلم بود و آرامم میکرد....
دو روز بعد؛ وقت تدفین، آقام از سرویس آمد
وقتی همه جا را سیاهپوش دید، فروریخت و شوکه شد.
آدم سنگین و باوقاری بود
خیلی دوست نداشت احساسات درونش را نشان بدهد.
اما اینجا مثل یک بچه یتیم روی سرش میزد.
تا مدتی بعد از مرگ مادرم، آقام به بیابان نرفت، میگفت:
«حسین مظلومه! نمیخوام از اخلاقش سوءاستفاده کنم.»
ادامه دارد ...
▪️🌺▪️--------------
🖋"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی
@salonemotalee
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#امام_خامنهای
#متن_سخنرانی
#هفته_بسیج
۵ آذر ۴۰۱
قسمت پانزدهم؛
شما اگر نگاه کنید در این خاطراتی که از رجال سیاسی در دوران پهلوی باقی مانده،
آنجا میبینید حتّی محمّدرضای پهلوی که خودش نوکر آمریکاییها بود و برای آنها کار میکرد، از اینها گله دارد
منتها جرئت نمیکند به زبان بیاورد؛
در جلسهی خصوصی با اسدالله عَلَم و با نزدیکانش گِلهگزاری میکند؛
یعنی اینقدر آمریکاییها پایشان را جلو گذاشته بودند،
زور میگفتند و باجخواهی میکردند که حتّی کسی مثل محمّدرضا را هم گلهمند کرده بودند از خودشان؛
روی ایران یک چنین تسلّطی داشتند.
خب، روی کشورهای دیگر خاورمیانه هم همین جور؛
هر کدام به یک نحوی.
البتّه [در قضیّهی] دخالتهای استعمارگرها صرفاً غربیها نبودند؛
شوروی سابق هم دخالت میکرد،
منتها شوروی در ایران تسلّطی نداشت
میخواست نفوذ بکند به وسیلهی حزب توده و احزاب چپ
کارهایی که حالا در تاریخ معاصر اینها را باید بخوانید
[امّا] در بعضی کشورهای دیگر نفوذ بیشتری داشت،
مثل عراق، مثل سوریه؛
امّا در عین حال غرب مسلّط بود
اینها میخواستند نفوذ کنند،
امّا فرانسه مثلاً در لبنان و سوریه حضور قطعی داشت؛
و دیگرِ غربیها و دیگرِ استعمارگرها
این وضع کشور و در واقع وضع منطقه مال قبل از انقلاب است
خب، اینجا نقطهی کانونی بود.
انقلاب اسلامی در ایران ناگهان همهی چُرتهای اینها را پاره کرد!
یک حادثهای پیش آمد
انقلاب یک ضربهی مهلکی به این سیاست استعماری وارد کرد،
اینها گیج شدند
چند ماه قبل از پیروزی انقلاب، رئیسجمهور آمریکا آمده بود ایران ...
ادامه دارد ...
▪️🌺▪️--------------
@salonemotalee
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❌🎥 سخنان جالب و قابل تامل محمدصادق شهبازی در مورد «نعمت وجود #جمهوری_اسلامی»
▪️🌺▪️--------------
@salonemotalee
27.42M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#حجاب
روایتی از سیر تحول پوشش و آرایش زنان از عصر قاجار تا اصلاحات
گزیدهای از #مستند «#بهت_میاد»؛ ساخته محمد حسن یادگاری
▪️🌺▪️--------------
@salonemotalee
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#حجاب
هیچ جا روسری نمیپوشیدم،
خیلی طرفدار مسیح علینژاد بودم،
اکیپهای دختر پسری باهم دوست بودیم!
▪️🌺▪️--------------
@salonemotalee
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👌 بسیار جالب و دیدنی...
▪️🌺▪️--------------
@salonemotalee
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#حجاب
✅ قدر حجابتون را بدانید
▪️🌺▪️--------------
@salonemotalee
🌸🍃🇮🇷🍃🌸
#توحش_مدرن
#غرب_همچنان_وحشی ۱۱۶
🔴🇫🇷 بیست هزار قربانی در «جهنم روی زمین»
🔺 استعمارگران #فرانسوی برای مجازات ویتنامیها در ۱۸۶۲ زندان کن دائو را ساختند. پس از فرار فرانسویها، آمریکاییها از این زندان استفاده میکردند. سرانجام در ۱۹۷۵ و با فرار زندانبانها فعالیت این زندان به پایان رسید.
❌ صدها هزار #ویتنامی و #کامبوجی به جرم استقلال خواهی، اسارت در این زندان را تجربه کردند و بیست هزار نفر از آنها جان خود را از دست دادند. شرایط زندگی و شکنجهها به گونهای بود که به این زندان لقب «جهنم روی زمین» داده بودند.
🔻 امروزه این زندان تبدیل به موزه شده است و بخشی از این جنایات را در معرض نمایش گذاشته است.
🔸🌸🔸 ----------------
📚@salonemotalee
📖 #متن_قانون_اساسی
🇮🇷 #جمهوری_اسلامی_ایران
🔷 قسمت دوازدهم؛
🔷🔹فصل چهارم؛ اقتصاد و امور مالی
🔸ادامه اصل چهل و سوم:
۶- منع اسراف و تبذیر در همه شئون مربوط به اقتصاد، اعم از مصرف، سرمایهگذاری، تولید، توزیع و خدمات.
۷- استفاده از علوم و فنون و تربیت افراد ماهر به نسبت احتیاج برای توسعه و پیشرفت اقتصاد كشور.
۸- جلوگیری از سلطه اقتصادی بیگانه بر اقتصاد كشور.
۹- تأكید بر افزایش تولیدات كشاورزی، دامی و صنعتی كه نیازهای عمومی را تأمین كند و كشور را به مرحله خودكفایی برساند و از وابستگی برهاند.
🔸اصل چهل و چهارم
نظام اقتصادی جمهوری اسلامی ایران بر پایه سه بخش دولتی، تعاونی و خصوصی با برنامهریزی منظم و صحیح استوار است.
بخش دولتی شامل كلیه صنایع بزرگ، صنایع مادر، بازرگانی خارجی، معادن بزرگ، بانكداری، بیمه، تأمین نیرو، سدها و شبكههای بزرگ آبرسانی، رادیو و تلویزیون، پست و تلگراف و تلفن، هواپیمایی، كشتیرانی، راه و راهآهن و مانند اینها است كه به صورت مالكیت عمومی و در اختیار دولت است.
بخش تعاونی شامل شركتها و مؤسسات تعاونی تولید و توزیع است كه در شهر و روستا بر طبق ضوابط اسلامی تشكیل میشود.
بخش خصوصی شامل آن قسمت از كشاورزی، دامداری، صنعت، تجارت و خدمات میشود كه مكمل فعالیتهای اقتصادی دولتی و تعاونی است.
مالكیت در این سه بخش تا جایی كه با اصول دیگر این فصل مطابق باشد و از محدوده قوانین اسلام خارج نشود و موجب رشد و توسعه اقتصادی كشور گردد و مایه زیان جامعه نشود مورد حمایت قانون جمهوری اسلامی است.
ادامه دارد ...
▪️🌺▪️--------------
@salonemotalee
📙 #داستان
🔅#سرزمین_زیبای_من
قسمت شانزدهم؛
اما یک حرف، به راحتی تمام حس خوب مرا از بین برد:
-- فکر می کنی با گرفتن مدرک و مجوز کسی بهت رجوع میکنه؟
یا اصلا اگه کسی بهت رجوع کنه، دادستانی هست که باهات کنار بیاد؟
یا قاضی و هیئت منصفهای که به حرفت توجه کنه؟؟؟
حق با او بود... 😞
به زحمت جای کوچکی را اجاره کردم.
یک سوئیت چهار در پنج با اتاق کوچکی به اندازه یک انباری...
میز و وسایلم را توی سوئیت گذاشتم و چون جایی برای خواب نداشتم؛ شب ها توی انباری میخوابیدم...
خیلی تلاش کردم اما هیچ مراجعی در کار نبود...
ناچار شدم برای گذران زندگی و پرداخت اجاره دفتر، شبها به سر کار بروم.
با آن وضعیت دستم پیدا کردن کار شبانه بسیار سخت بود...
فکر کنم من اولین و تنها وکبل جهان بودم که شبها پس از تمام شدن ساعت اداری سطل زباله مردم را خالی میکردم...
اما بهرحال با این واقعیت کنار آمده بودم که زندگی از ابتدا برای من میدان جنگ بود...
چندین ماه گذاشت...
پرداخت اجاره آن دفتر کوچک برایم بسیار سخت شده بود.
با حقوقی که میگرفتم از پس زندگی محقرم برنمیآمدم.
بعد از گذشت این همه سال و این همه تلاش و زخمت، کم کم یاس و ناامیدی را در قلبم حس میکردم.
و بدتر از همه اینکه جرات گفتن این حرفها را به کسی نداشتم.
علی الخصوص مادرم که همیشه معتقد بود دارم وقتم را تلف میکنم.
از طرفی برای رسیدن به آن مرحله دستم را در اوج جوانی از دست داده بودم
و از طرفی دیگر مطمئن بودم با برگشتنم امید در قلب همه میمیرد.
اما با همه اینها کمکم به فکر پس دادن دفتر و برگشتن پیش خانوادهام افتاده بودم.
آن شب حین کار یکی از بچهها، در مورد برادرش حرف میزد.
برادرش سرکار دچار سانحه شده بود و کارفرما هم حاضر به پرداخت غرامت درمانی نشده بود.
آنها هم با مراجعه به یک وکیل تسخیری شکایت کرده بودند و حتما میتوانید حدس بزنید که در دادگاه شکست خورده بودند...
او همینطور با ناراحتی ماجرا را برای بقیه تعریف میکرد.
حرفهایش که تمام شد، بخاطر کنجکاویام در مورد پرونده سوالاتی پرسیدم.
او خیلی متعجب جواب سوالهایم را میداد
اما آخر حوصلهاش سر رفت و گفت:
"این سوالها چیه که میپرسی کوین؟ چی تو سرته؟"
چند لحظه بهش نگاه کردم.
یک بومی سیاه و یک مرد سفید...
عزمم را جزم کردم و گفتم:
"ببین مرد! با توجه به مدارکی که شما دارید به راحتی میشه اجازه بازرسی دفتر رو از دادگاه گرفت. بعد از ثبت اطلاعات بازرسی به طور رسمی و استناد به قوانین مربوطه میشه رای رو به نفع شما برگردوند..."
مات و مبهوت به من نگاه میکرد. چند لحظه طول کشید تا به خودش آمد. پرسید:
"تو این ها رو از کجا میدونی کوین؟"
ناخودآگاه لبخند تلخی روی لبهایم نشست و گفتم:
"من وکیلم! البته فقط روی کاغذ..."
ادامه دارد ...
▪️🌺▪️--------------
🖋"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی
@salonemotalee
#دفاع_مقدس
#شهدا
برای این کانال نتونستم چیزی بنویسم
نمیدونم اسمش چیه؟
ادمینش کیه؟
چندتا عضو داشته؟
اعضایش الان کجان؟
ولی دم همهشون گرم که تا آخر توکانال موندن و left ندادن تا ما آروم باشیم.
شادي روح شهدا صلوات🌹