eitaa logo
سنگر شهدا
2.8هزار دنبال‌کننده
123.6هزار عکس
11.4هزار ویدیو
147 فایل
یادوخاطره شهدا ورزمندگان دفاع مقدس ارتباط با ما 🚫تبلیغ و تبادل نداریم🚫 https://eitaa.com/Madizadha
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹 پس امام زمان چی ؟ ( از و ۲۵ ) ۱۳۳۹ ـ ۱۳۶۴.۱۱.۲۶ ... . ▪️سه چهار ماه بعد ازدواجش، شب عملیات والفجر ۸، مهدی حرف‌هایی زد که برای همه بچه بسیجی‌ها اتمام حجت بود، مهدی یکی از دوستانش را کنار کشید و گفت: سید! من امتحان سختی رو گذراندم و خودت می‌‌دانی که روزهای اول زندگی چقدر شیرین است. ▪️من می‌‌توانستم در سپاه بابل بمانم و همان جا خدمت کنم اما خیلی با خودم کلنجار رفتم، بالاخره حریف نفس‌ام شدم، وسوسه‌ها را کنار زدم و با خودم گفتم: مهدی! پس امام زمان چی؟ مگه قرار نبود یاورش باشی، یعنی این قدر نامردی که تا زن گرفتی آقا رو فراموش کردی؟ . ▪️من می‌‌‌دونستم که شهادتم در گرو ازدواجمه، این طوری باید دینم رو کامل می‌‌کردم، بقیه‌اش با خدا.حالا خوشحالم که به واسطه این سیده خانم، با حضرت زهرا(س) هم محرم شدم، سلام من رو به بچه‌ها برسون، بگو گول دنیا رو نخورند. ▪️راوی: سیدحسین مشهدسری . @sangareshohadababol
‍ 🍃به مجرد این که حرف به حرف نامت، ذهنم را چراغانی میکند دیگری در ذهنم متجلی میشود. در زمانی که شهر در است و دور از هر گونه هیاهو و آشوبی، فارغ از نوای شبانه آژیر های خطر، فارغ از بمب و خمپاره و تیراندازی های بیستو چهار ساعته، آوینی دیگری میشود❤ 🍃 شهید هادی باغبانی، که از همان روز های آغازین نبرد به‌همراه  مستندسازان دیگر برای ثبت دقیق جنایات سلفی‌ها و تکفیری‌ها در این کشور حضور پیدا کرده بود، و مستندساز بابلسری قصه ی ما در درگیری‌های مناطق حاشیه‌ای توسط تروریست‌های تکفیری جبهه النصره به شهادت رسید😔 🍃قطع به یقین مسیر برای هرکسی باز نیست، خالص  و روحی بزرگ می‌خواهد. چراکه لازمه آن دست شستن از همه ی بود و نبودهای . چیزهایی که فکرت را به خود اسیر کرده و هر لحظه و ثانیه برای رسیدن به آنها تلاش می‌کنی😓 🍃باید گام‌نخست را در دوری از آنها برداری، تا بتوانی از دنیای پر ازهوا، هوس و خواهش‌های نفسانی دور شوی. شهید هادی باغبانی از جمله کسانی بود که نخستین گام شهادت را با حمایت از مردم سوریه برداشت🌹 🍃کاش برسد روزی که دنیا را از  زاویه نگاه شهید باغبانی و امثال ایشان ببینیم برای خدا گام برداریم و باشیم نه آن... و خود را از جهالتمان نجات دهیم😭 🍃به مناسبت سالروز ✍نویسنده : 📅تاریخ تولد : ۱۵ شهریور ۱۳۶۲ 📅تاریخ شهادت : ۲۸ مرداد ۱۳۹۲.دمشق 🥀مزار شهید : گلزار شهدای امامزاده سید ابراهیم بابلسر @sangareshohadababol
💢 حسین علی پور. ۱۳۴۶ روستای نارنج بن شهرستان .پدرش بود. آخر خانواده بود.تو دیده بان بود و تک تیرانداز. ۲۷ مهر ۱۳۶۳ تو تیر به سرش اصابت کرد و رسید. .🌷🌷🌷 @sangareshohadababol
💠 مهدی تیموری_ ۱۳۴۵ ( ۲۰ آبان ۱۳۶۳_): . 📩 قسمتی از وصیت نامه شهید : عزیزانی که خود را مسلمان می  دانید و در پشت میزها نشسته اید، سرنوشت اسلام و مستضعفان جهان در دست شماست، یادتان باشد که این انقلاب برایمان گران تمام شده است. . ▫️سخنی چند با بی تفاوتان شهرمان، آنانی که هنوز یک بارهم سر به درگه ایزد منان خم نکردند آخر تا کی می خواهید از کنار مسایل بی آنکه سربلند کنید، بگذرید. آخر چطور می توانید روی خون این شهیدان پا نهید؟ به خود آئید که خداوند توبه کنندگان را دوست می دارد.ما می رویم تا با اهدای خون خود قلب ازکارافتاده ملتها را به کار واداریم. . @sangareshohadababol
سنگر شهدا
سالروز #شهادت #شهید #محمد_شالیکار 📅تاریخ تولد : ۱۳۴۹ 📅تاریخ شهادت : ۲۱ آذر ۱۳۹۴ 🥀مزار شهید : مزار
‍ 🍃به دنبالت نقشه را زیر و رو می‌کنم. میخواهم مبدا را بیابم و از آنجا تحقیقاتم را آغاز کنم. پیدایش می‌کنم، ، فریدون‌کنار! 🍃عجیب است ولی هنوز روح سال چهل و شش در همان کوچه ای که خانه‌تان بود بود.‌ او هم مثل من تو را جستجو می‌کرد، ولی در بند خانه ای شده بود که تو اولین بار پا بدان جا گذاشتی. او تو را از میان خانه های نوسازی که خیلی محو رنگ و بوی تو و سالهای زندگی‌ات را دارند جستجو می‌کرد. 🍃من مانند او نیستم! می‌گذرم، از جایی که اولین بار شدی، در آن قد کشیدی، درس خواندی، کار کردی و... می‌خواهم زود به تحقیق و خاتمه بدهم و به آخرش برسم. منتها یکی دو جاده مانده به خانه آخر می‌ایستم. تو در این جاده مجروح شده بودی! یادت می‌آید جناب آقای ؟ 🍃من یادم نمی‌آید در کدام ولی میدانم با آن سن کم بد مجروح شدی، آن هم از ناحیه سر. برخلاف پیش‌بینی هایشان این پایان نبود. هنوز پیمانه سر ریز نشده بود. 🍃جاده ها را باز پشت سر می‌گذارم. اینبار یک جاده مانده به خانه آخر توقف می‌کنم. اینجا تو دیگر چهل و نه سالت شده. برای رفته بودی که شنیدی درگیری ها بالا گرفته و شلوغ شده. 🍃از ذهنت گذشت که برخیزی و از دل بکنی، وقت برای زیارت بود ولی برای انجام تکلیف نه! آنچه از ذهنت گذشت را عملی کردی، هر روز یک قدم به خانه آخر نزدیکتر می‌شدی. و آخرین قدم را با ضمانت در شب شهادتش برداشتی. 🍃خودم خواندم که پای پرونده‌ات امضای بود، زیارت ناقص کربلایت را، جاماندگی‌ات را و را با یک امضا تکمیل کرده بود. و به وقت بیست و یک آذر نود و چهار پرونده زندگی‌ات به زیباترین شکل خودش یافت. ♡سالگرد ♡ ✍نویسنده : 🕊به مناسبت سالروز 📅تاریخ تولد : ۱۳۴۹ 📅تاریخ شهادت : ۲۱ آذر ۱۳۹۴ 🥀مزار شهید : مزار شهدای امام سجاد(ع) فریدون کنار 🕊محل شهادت : سوریه @sangareshohadababol
🌹بخشی از وصیت نامه شهیدمظلوم سید حسین علم الهدی ✍️🌷من در . دراین خانه محقّر. در این خانه فریاد و سکوت، فریاد عشق و سکوت، در این سرد و گرم، سردی زمستان و گرمای خون، در این خانه ساکن و پرجوش و خروش. سکون در کنار و هیجان قلب و شور شهادت، خانه نمناک و شیرین، کوچکی قبر و عظمت آسمان. امشب پاس دارم. ساعت 1:39 چه شب ! چه شب با شکوهی است! من به یاد انس علی ابن ابیطالب با تاریکی شب و تنهایی او می افتم. او با این آسمان پرستاره سخن می گفت. سر در چاه می کرد و می گریست. در همین تاریکی شب علی برمی خاست و به نخلستان می رفت. فاطمه وضو میگرفت، پیامبر به سجده می رفت و حسن و حسین به عبادت میپرداختند. این خانه کوچک است،این سنگر، این گودی در دل زمین، این گونی های بر هم تکیه داده شده پر از حرف است، فریاد است، غوغاست. .. پر محبت اصغر و حرف زدن آرام رضا و خوش زبانی منصور؛ بغض گلویم را گرفته، قطرات اشکم هدیه تان باد. تنهایی عمیق ترین لحظات زندگی یک انسان است. 🕌🌷 این خانه کوچک را برای من مبارک گردان؛ در این چند روز با خاک انس گرفتهام، بوی خاک گرفته ام. حال می فهمم که علی ابن ابیطالب چگونه میفرماید: سجده های نماز، حرکت اوّل خم شدن روی مهر، این معنا را میدهد که خاک بودهایم، حرکت دوّم این معنا را دارد که از خاک برخاسته ایم، شدیم. حرکت سوّم رفتن دوباره به خاک به این معناست که دوباره به خاک برمیگردیم مرگ. و حرکت چهارم به این معناست که دوباره زنده می شویم. حیات قیامت 🔹امّا در این در کنار این خاکیم و خاک است. درون سنگر با خود سخن می گویم. راستی چه خوب است از این فرصت استفاده کنم و با قرآن آشنا شوم. ایات خدا را بخوانم و بعد حفظ کنم و سپس زمزمه کنم و بعد شعار زندگی کنم. باشد تا این دل پر هیجان و طپش را آرامش دهد. و بعد با این برای خود توشه سازم و توشه را راهی سفرم گردانم و در انتظار شهادت بمانم و بمانم. 🔹آیات جهاد را، ، تقوی، ایمان، ایثار، اخلاص، عمل صالح. ..همه را پیدا کنم و سنگر کلاس درسم باشد و ملاقتم با خدا شود. سنگرم محرابم گردد. سنگرم خانه امیدم شود و قبله دوّمم گردد. از فردا حتما بیشتر قرآن خواهم خواند. 🔹در این خانه کوچک که انتخاب کردم، روزها لحظات به گونه ای می گذرد و شب ها به گونه ای دیگر، روزها در تنهایی با خود سخن می گویم و با دوستانم، در جمع در لحظاتی که را بر دوش دارم به فکر می افتم؛ به فکر دست ابوذر می افتم و دست پر توان او. ... خدایا این اسلحه را در دست من به سرنوشت آن نزدیک بگردان. گاهی این تصوّر غلط به ذهنم میاید که در یک تکرار به سر میبرم. یکنواختی و عادت را احساس میکنم. 🌺امّا زندگی در این خانه کوچک که یک قلب است؛ یک دل خاکی است در زمین خدا، در متن پاکی نمیتواند تکرار پذیر باشد؛ زیراکه لحظاتی با خدا سخن می گویم و ساعاتی را با شهدا و زمانی به خود می اندیشم و زمانی به خمینی روح خدا و به فضای پر غوغای راهپیمایی ها و زمانی لحظهای هم.. . آری. .. تنهایی است الهی و در تنهایی می توان به خدا رسید. روزها به فکر سربازان و حماسه های آنها می افتم: جنگ بدر، غزوه احد، غزوه خندق، خیبر،تبوک و....آنها چگونه کردند و ما چگونه می توانیم به آنها نزدیک شویم. در این اندیشه ام که درباره یاران پیامبر سخن می گوید: مُحَمَّدٌ رَسولُ اللّهِ وَ الَّذینَ مَعَهُ أَشِدّاءُ عَلیَ الْکُفّارِ.. ❤️شهید علم الهدی به قلم مجاهد حسینی❤️ @sangareshohadababol
🌹 حمید هاشمی ؛ ۱۳۳۸ #شهادت : ۲۷ ۱۳۶۵ : . 🕊قسمتی از وصیت نامه ی شهید : خواهران من! می بخشید که از برادر بزرگ بودن خود مغرور می گشتم و در کوچکی شما را اگر اذیت کرده بودم حالا از شما تمنای عفو می نمایم انشاءالله که بخاطر زحمتهایتان از زینب کبری اجرتان را بگیرید. برادران من! شما هم باید مرا مورد عفو قرار دهید زیرا برادر خوبی برایتان نبودم. . @sangareshohadababol
🏷 . ▫️برادر عباسی : « عقیل در جبهه تمام نمازهایش را به موقع و اول وقت می خواند. یک بار صبح بیدار شدم دیدم عقیل صورت برافروخته ای داره و بسیار ناراحت و غمگینه . تعجب کردم چه اتفاقی افتاده که عقیل اینجوری ناراحته. پرسیدم: « عقیل چی شده؟ اتفاقی افتاده؟ » دیدم با صدایی گرفته و ناراحت می گه: « نماز امروزم قضا شد.» با خنده گفتم: « عقیل جان! من خودم برای نماز صبح بیدارت کردم و نمازت را اول وقت، روبه روی من خوندی.» در جوابم گفت: « من نماز صبح را خوندم، اما نماز شب و نافله ی صبح را نخوندم و برای همین ناراحتم. . 🇮🇷🌴 سردار عقیل ( مسئول محور در ویژه ۲۵ ). ۱۳۴۴ #شهادت :۴ ۱۳۶۵ ام الرصاص) . @sangareshohadababol
🏷 سیدیحیی ساداتی _ ۱۳۴۷ روستای بالاده #شهادت :۱۳ ۱۳۶۵ (( تاریخ ۱۳۷۴)) . ▪️خواهر شهید : زمانی که کاروان سپاهیان محمد(ص) می خواستند عازم جبهه شودند  سیدیحیی دلش می خواست با آن ها برود از آن جا که پدرم به همراه آن کاروان عازم جبهه بود و مادرم کسالت داشت به او گفتند باید تا برگشتن پدرت صبر کنی او نیز برای جلب رضایت والدین صبر کرد هنگامی که کاروان حضرت مهدی (عج) عازم جبهه بود با والدینش رفتنش را مطرح کرد پدرم گفت : من تازه از جبهه آمدم شما برای چه می خواهی به جبهه بروی ؟  ایشان ناراحت شد و به رختخواب رفتند و از چشمانش اشک سرازیر شد تا این که پدر با اشاره مادر به طرفش رفت  به او گفت بلند شو پسرم  ما باید دشمن را ذلیل و خار کنیم  امروز جبهه به شما جوانان نیاز دارد ایشان با شنیدم این حرف از رختخواب بلند شدند و پیشانی و صورت پدر را بوسید و به این طریق رضایت پدرو مادر را برای رفتن جلب کرد . 🩸 @sangareshohadababol
وقتی عقل عاشق شود! عشق عاقل می‌شود. و شهید می‌شوی… . 📷 احمدعلی ابراهیمی ( ۱۳۴۹ قائم شهر_ ۱۳۶۶ تیر به و ) شادی روحش صلوات.🌷 . @sangareshohadababol
🌹 پس امام زمان چی ؟ ( از و ۲۵ ) ۱۳۳۹ ـ ۱۳۶۴.۱۱.۲۶ ... . ▪️سه چهار ماه بعد ازدواجش، شب عملیات والفجر ۸، مهدی حرف‌هایی زد که برای همه بچه بسیجی‌ها اتمام حجت بود، مهدی یکی از دوستانش را کنار کشید و گفت: سید! من امتحان سختی رو گذراندم و خودت می‌‌دانی که روزهای اول زندگی چقدر شیرین است. ▪️من می‌‌توانستم در سپاه بابل بمانم و همان جا خدمت کنم اما خیلی با خودم کلنجار رفتم، بالاخره حریف نفس‌ام شدم، وسوسه‌ها را کنار زدم و با خودم گفتم: مهدی! پس امام زمان چی؟ مگه قرار نبود یاورش باشی، یعنی این قدر نامردی که تا زن گرفتی آقا رو فراموش کردی؟ . ▪️من می‌‌‌دونستم که شهادتم در گرو ازدواجمه، این طوری باید دینم رو کامل می‌‌کردم، بقیه‌اش با خدا.حالا خوشحالم که به واسطه این سیده خانم، با حضرت زهرا(س) هم محرم شدم، سلام من رو به بچه‌ها برسون، بگو گول دنیا رو نخورند. ▪️راوی: سیدحسین مشهدسری . @sangareshohadababol
💠 مهدی تیموری_ ۱۳۴۵ ( ۲۰ آبان ۱۳۶۳_): . 📩 قسمتی از وصیت نامه شهید : عزیزانی که خود را مسلمان می  دانید و در پشت میزها نشسته اید، سرنوشت اسلام و مستضعفان جهان در دست شماست، یادتان باشد که این انقلاب برایمان گران تمام شده است. . ▫️سخنی چند با بی تفاوتان شهرمان، آنانی که هنوز یک بارهم سر به درگه ایزد منان خم نکردند آخر تا کی می خواهید از کنار مسایل بی آنکه سربلند کنید، بگذرید. آخر چطور می توانید روی خون این شهیدان پا نهید؟ به خود آئید که خداوند توبه کنندگان را دوست می دارد.ما می رویم تا با اهدای خون خود قلب ازکارافتاده ملتها را به کار واداریم. . @sangareshohadababol