May 11
سیدالعلماء
🏴 شرح یک حدیث به مناسبت ایام شهادت امام باقر علیهالسلام
«و قال عليهالسلام: اشدّ الأعمال ثلاثة: مواساة الإخوان فی المال»
🔺 معمولاً طلاب محترمی كه در زمانهای سابق وارد حوزهها میشدند، آنموقع بيشتر از شهرستانهای خودشان برایشان شهريهای میآمد، يا گاهی هديهای از پدر و مادر يا خويشان میآمد چون که میگفتند فلان جوان ما که رفته قم يا نجف، خب غريب و تنهاست، مخارج و غیره میخواهد، يک كمکهای مالی برايش میكردند.
🔹 بعد اينها هم حجره داشتند و همه از وضع مالی يکديگر خبر داشتند. طلبه میدانست كه معلمش مثلاً چه جور خانهای اجاره كرده. بچههايش چندتا هستند، مخارجش چهجور است. چهجور اداره میشوند. لذا پولی كه برايش میرسيد، به فكر استادش هم بود. استاد هم به فكر شاگرد بود. شاگردها هم به فكر همحجره و هممباحثه و رفيق بودند. اينطوری زندگی میكردند. آنوقت گاهی اتفاق میافتاد كه سه نفر، پنج نفر كه با هم اينطوری همكيسه و همخرج و رفيقاند، اصلاً هيچچيز گيرشان نمیآمد بخورند. حالا يک نفر فرض كنيد برايشان يک غذايي میآورد، به قدریكه يک نفر سير شود. خب اين ديگر نمیتوانست خودش را سير كند. اين غذا را برمیداشت تقسيم میكرد، یک چيزی خودش میخورد، بقيهاش را میداد به رفيقانش.
🔸 مرحوم حاجآقا صدر جزايری يكي از اساتيد همين مدرسه بود- خدا رفتگانشان را رحمت كند- ايشان نقل میكرد فرمود كه در نجف يک آقايی چند ماهی مرجع شد به نام آيتالله مرندی. ديدم خيلی در مخارجش دقت میكند، مثلاً به خادمش دستور میدهد كه فلان چيز را میخری، مواظب باش زياد نخری و… عرض كردم كه آقا شما خب قبلاً كه يک مدرس بوديد و به شما پول و اينها نمیرسيد، حق داشتيد اينجور سختگيری كنيد. حالا كه مرجع شدهايد و دستتان باز است، ديگر چرا اينطور سفارش به قناعت میكنيد؟
ايشان پاسخ داد كه ما چند نفر بوديم همخرج و همكيسه كه در همين نجف اشرف درس میخوانديم. در بين اين طلبگیهای ما چندين مرتبه اتفاق افتاد كه سه شبانهروز هيچكدام هيچ گيرمان نيامد بخوريم. اما اينكه دو شبانهروز چیزی برای خوردن نداشته باشیم، معمولی بود. معمولاً هر دو شبانهروز يک چيزی گيرمان میآمد بخوريم. اما اين كه يک شبانهروز يك چيزی بخوريم، كار هميشهمان بود. و ما اينطوری درس میخوانديم كه در شبانهروز فرض كنيد يك نصفه نان معمولی -آنهم نه سنگک و اينها- گيرمان میآمد که اينها را با هم تقسيم میكرديم. حالا كه من مرجع شدهام و هرشب اینکه خادم میرود چيزي میخرد اين برای من يک اشرافيت است نه قناعت.
☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی
@seyedololama
🏴 شهادت جانسوز حضرت مولا امام محمد باقر علیه السلام را به پیشگاه مقدس امام زمان علیه السلام و همه دوستان و شیعیان تسلیت عرض می نمائیم.
@seyedololama
سیدالعلماء
🏴 شهادت جانسوز حضرت مولا امام محمد باقر علیه السلام را به پیشگاه مقدس امام زمان علیه السلام و همه دو
🔺 یادگاری از باقرالعلوم علیهالسلام 🏴
🔹 به حضرت #ابراهیم (علیهالسلام) خلعت #یقین داده شد تا هزاران سال بعد همه تابع او شده و #احرام ببندند، #لبیک گفته و #طواف نمایند.
لبیک یعنی: خدایا، این جهان را آفریدی و ما را #مهمان کردی و #صنع خود را به ما نمایش دادی. هرچه بفرمایی و بخواهی ما حاضریم. #جان و #مال و هرچه داریم فدای تو باد.
لذا #حاجی باید ببیند هنگامیکه در #منا گوسفندی را کشت، آیا همه چیزش را کشته است؟ و هنگامیکه به ستونی سنگ زد، آیا به آنچه که #شیطانی و #افکار زشت و #اخلاق زشت است، پشت کرده است؟!
ایام شهادت بزرگواری است که همه باید در تحت #تربیت او #حج کنند و لبیک بگویند یعنی حضرت #باقر (علیهالسلام) که یک دستگیری از ما کرده است که تا زمان #ظهور هر گرفتاری داشته باشیم، میتوانیم با آن رفع کنیم و آن #زیارت_عاشورا است، البته اگر با #اخلاص خوانده شود.
منای #کربلا و قربانی شدن #خاندان_رسالت در راه خدا، آنقدر ارزش دارد که زیارت امام #حسین (علیهالسلام) در روز #عاشورا برابر است با ۲۰۰۰ حج، #عمره و #جهادی که همه در خدمت #پیامبر باشد!؛ چرا که این خون #عرش خدا را به لرزه در آورد و آن آسمان و زمینی که خداوند برای #قدرت نمایی آفریده هم بر ایشان #گریه میکنند.
۸۸٫۹٫۲
☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی
@seyedololama
📆 روز ترویه و توطئهی ترور امام حسین علیهالسلام و حرکت آن بزرگوار از مکه به عراق؛ ( ۸ #ذی_الحجة ۶۰ ق)
🔺 خطبهی اباعبدالحسین صلواتاللهعلیه به هنگام خروج از مکهی مکرمه
🔹 حضرت #سیدالشهداء علیهالسلام در فرمایشی از خودشان خبر دادند.
همینکه موسم #حج نزدیک شد و حجاج گروه گروه وارد #مکه شدند، در اوایل ماه #ذی_الحجة خبر رسید که #یزید بن معاویه، #عمرو_بن_سعد_بن_عاص را در ظاهر امیر و سرپرست حاجّ قرار داده ولی در واقع به او مأموریت داده که هر کجا توانستی، هر نقطهای امکان داشت، امام را #ترور کن.
پس این #مصیبت جدید وارد شده بر حاجیان ما (شهادت حجاج در #منا ) مبدأ آن مال آنجاست، مبدأ آن یزید بن معاویه و مأمورین او هستند که برای ترور وارد مکه میشوند نه برای حج و #عمره و #عبادت!.
به #امام خبر رسید که یک چنین تروری در انتظار شماست؛ لذا حضرت تصمیم گرفت که احترام خانهی مکه را به خاطر او نشکنند، حریم مکهی معظمه از زمان ساخته شدنش به دست حضرت #ابراهیم (علیهالسلام)، خدا این خانه را خانهی خودش فرموده، #طواف را طواف عرشی قرار داده، #مردم را برای #بندگی به آنجا دعوت کرده نه برای کشتار و آزار مردم!.
این بود که حضرت دریغ داشت که این کار دربارهی او انجام بگیرد و حریم خانهی خدا شکسته شود. بنابراین تصمیم گرفت که این حج را به پایان نبرد و حج را به عمرهی مفرده تبدیل کند. روز سهشنبه هشتم ذیالحجة از مکه خارج بشود.
آنوقت در بین #بنی_هاشم و افرادیکه در همراهش بودند، آنها را جمع کرد و صحبت از #مرگ کرد!.
فرمود: «الحمدلله و ماشاءالله و لا قوة الا بالله و صلی الله علی رسوله»؛ کلاسِ درس مرگ از اینجا برای مردم گشوده شد؛
«خُطَّ الموتُ علی وُلدِ آدم مَخَطَّ القَلادَةِ علی جیدِ الفَتاة».
در هیچ عبارت و شعری پیدا نمیشود که کسی اینطور مرگ را #عزت و #آبرو داده باشد.
میفرماید: اگر بخواهیم لباس مرگ را برای خودمان تشبیه کنیم، در مردها چنین چیزی نیست، ولی در خانمها و دوشیزگان وقتی یک گردنبند طلایی از پدر یا در موقع ازدواج به آنها میرسد، افتخار به آن میکنند، لذت میبرند و زینت قرار میدهند.
«خُطَّ الموتُ علی وُلدِ آدم مَخَطَّ القَلادَةِ علی جیدِ الفَتاة»
برای #انسان چنین گردنبندی اسباب آبرو، اسباب زینت، اسباب راحتی، به نام مرگ خدا قرار داده.
«و ما اَولهَنی اِلی اَسلافی»؛ نمیدانید چه چیزی در باطن من موج میزند از علاقهی به مادرم #زهرا، از علاقهی به پدرم، از علاقهی به جدم، و برادرم! میخواهم پرواز کنم!؛ «ما اَولهَنی اِلی اَسلافی اشتیاقَ یعقوبَ اِلی یوسفَ»؛ فقط در مردها میتوانم یک مرد پیدا کنم، مثال بزنم، آن هم جدایی #یعقوب از #یوسف است. چقدر یعقوب جدایی کشید تا چشمانش از بین رفت و سفید شد؟!
«خُیِّرَ [خیِرَ] لی مَصرعاً»؛ یک جایگاهی به نام افتادنْگاه برای من فراهم شده! «انَا لاقیهِ»؛ باید بروم آنجا بیفتم!.
آنجا کجاست؟ آنجا گودی قتلهگاه است!. پس نظر من این است که من دارم پرواز میکنم به سوی محبوبهای خودم. خروج من الآن از مکه و بیابانها در ظاهر آواره شدن است، ولی من رو به مقصد خود دارم حرکت میکنم.
«کأنی باَوصالی، تتقَطَّعُها عُسلانُ الفَلواتِ»؛ مثل اینکه دارم میبینم گرگهایی به من حمله کردهاند و دارند ماهیچههای من را با دندانهایشان تکهتکه از من جدا میکنند!.
«بین النواویس وکربلاء فیملان منی اَکراشاَ جوفا و اجربةً سُغَّبا. لا محیص عن یوم خط بالقلم، رضی الله رضانا اهل البیت»؛ همینکه خدا برای ما یک نقشهای قرار داده، ما به چشم خود قبول داریم به سوی او پرواز میکنیم.
وصلی الله علی محمد وآله الطاهرین
۹۴٫۷٫۲۳
☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی
@seyedololama
1ce69109d30b5dde55dfd34a59f57dd44d870823a6df7a7b850dcc09a8d658190_.mp3
2.7M
9089d28738800195ec9c15d356850a5a3dbb9c068b26c6f34fd74a6ca3a94edd0_.mp3
833.4K
🔺 حال در #دعا کردن
🏴 روضهی جناب #مسلم بن عقیل علیهالسلام
☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی
@seyedololama
🔺 خدایا به حق ضعف و نقاهت #مسلم بن عقیل؛ به ضعف و نقاهت ما در دینمان ترحم فرما، که وقتی از این تاریکی به آن سرا رفتیم، آنطور پشیمانی که هیچ چیزی نداشته باشیم، به ما دست ندهد!.
✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی
@seyedololama
🔺 آماده قربانی شدن در راه خدا
🔹 بعضی اوقات امتحانهای مشکلی پیش میآید، ولی در واقع آنقدر سخت نیست، چرا که زود میگذرد، مثل امتحانی که برای حضرت #ابراهیم (علیهالسلام) پیش آمد، عرض میکند: «رَبِّ هَبْ لِي مِنَ الصَّالِحِينَ». خداوند میفرماید: «فَبَشَّرْنَاهُ بِغُلَامٍ حَلِيمٍ»¹؛ ببینید #قرآن نکات #لطیفی بیان میکند که روز #جمعه ها اگر دور هم جمع بشویم، لذتش را میبریم.
او عرض میکند: «هب لی من الصالحین»؛ من فرزندی که از بندگان شایسته خودت باشد، ندارم. #فرزند میخواهم؛ «فبشَّرناه بغلام حلیم»؛ ما به او #بشارت دادیم فرزندی نصیبت میکنیم که دارای فضیلت #حلم است. تفسیر میشود #صالح بر حلم.
حلم تفسیر میشود به چی؟ به سنگینی، به وقار و #فهم و #شعور و #بصیرت و صاحب نظر بودن و دقیق بودن.
چطور؟
برای اینکه وقتی بزرگ میشود و به حد رشد میرسد، پدر میبیند این اهل نظر شد، اهل فهم شد، میفهمد که پدر با او چه میگوید. لذا به فرزندش میگوید: نظر بده ای صاحبْنظر؛ «فانظر ماذا تری»؛ من دستور گرفتم که تو را سر ببرم!. من فرزند نداشتم، از خداوند خواستم تا به من داده شد، حالا دستور آمده که گلوی تو را با کارد ببرم؛ «فانظر ماذا تری»؛ ببین چه فکر میکنی؟
این فرزند اهل #فکر، اهل بصیرت، عرض میکند که حاضرم پدر؛ انجام بده؛ «افعل ما تؤمر»²؛ این #خداشناس است. این #جهان_شناس است. پس صالح و شایسته کسی است که از نظر فکری صالح باشد. در #خداشناسی صالح باشد. زمین و آسمانشناس باشد، #مرگ و #حیات را بشناسد و وقتیکه #امتحان آمد، فوری بگوید: من قبول دارم؛ «افعل ما تؤمر».
وقتی #فرهنگ ما #حسینی است که این چنین صاحبنظرانی در آن باشند. #معلمین و #اساتید و بزرگانش، #وزیر فرهنگ، وزیر #ارشاد، وکلای #مجلس اینجور فهم داشته باشند. اینها شایستگی انتخاب را دارند.
✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی
______
۱) [ #صافات :۱۰۰-۱۰۱]
۲) [ #صافات :۱۰۲]
@seyedololama
🔺 یادی از بزرگمرد معرفت و اخلاق مرحوم آیت الله میرزا جواد آقا ملکی تبریزی رضواناللهتعالیعلیه؛ (۱۱ #ذی_الحجة الحرام ۱۳۴۳ق؛ ۱۱ #تیر ۱۳۰۴ش)
🔹 دربارهی مرحوم حاج میرزا جواد آقا #ملکی_تبریزی (علیةالرحمة والرضوان) خواندهایم، گفتهایم، شنیدهایم که در یک روز #عید، روز عید قربانی شاید مرسوم بود که آشنایان میآمدند منزل ایشان و ناهار را آنجا صرف میکردند.
یکوقت ایشان در بین ملاقات و نشستن با دوستان و ناهار به گوشش ناله و صدا رسید. تشریف برد در اندرون؛ دید که زنها خیلی دارند شیون میکنند، چون یک فرزندی در حوض یا حوضخانه افتاده و فوت کرده!.
آنوقت فرمود: ساکت باشید!. نمیدانم از راه #معنویت هم #تصرف کرد یا نه؟ در هر صورت دیگر صدا بلند نشد.
بازگشت پیش مهمانها و نشست و مشغول صحبت شد، در حالیکه بهتر از آن وقتی بود که این خبر را نشنیده بود!، تا اینکه هیچ به گوش اینها چیزی نرسد که ناراحت شوند.
ناهار را که صرف کردند، بلند شدند بروند، به بعضی از ایشان فرمود: باشید من یک کمکی لازم دارم برای تجهیز و برای دفن آن اولاد!.
این را میگویند: «رضیً بقضائک»
✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی
@seyedololama