eitaa logo
سیدالعلماء
1.5هزار دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
692 ویدیو
7 فایل
کانال رسمی مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی ایشان شاگرد بزرگانی مثل حضرات آیات شیخ عباس تهرانی، امام خمینی، علامه طباطبایی، بروجردی و... بودند. مرحوم امام در نامه‌های خود، از ایشان با عبارت "سیدالعلماء" یاد می‌کردند. ارتباط با ادمین @seydololama_admin
مشاهده در ایتا
دانلود
سیدالعلماء
🔺 نمونه‌هایی از دشمنی‌های نفس با انسان! 🔹 مسئله‌ی مخالفت با به قدری مهم است که در حدود ۸۰ سال پیش اول از همین حدیث جهاد با نفس، کتاب را شروع کردند؛ منتهی این‌ها به صورت _اساسی روی میزها نیامده؛ فلذا باید خلاصه‌گیری کرد و این‌ها را در وارد کرد، در شورای وارد کرد که آقایانی که می‌آیند از روی این برنامه، و را تشخیص دهند. و در هر کاری که اشتغال داریم اعم از این‌که کار ، ، ، ، کار خیر کردن، خیّر شدن و ... باشد، این مسائل را دخالت دهیم. مثلاً بعضی‌ها هستند اما برای چه؟! برای نفس‌شان!. چون اگر به آن‌ها بگویی بیا حساب خودت را بکن، نمی‌آید. اما را که فیلم‌برداری شده و پخش می‌شود که این آقا از خیّرهای فلان استان است و به این طرف و آن طرف دعوت می‌شود، را حاضر است!. این هم یک‌طور متابعت نفس است که به صورت خیّر شدن است. خوب اگر شما خیّری، برای شما چه فرقی می‌کند؟ چرا مالی‌ات را حساب نمی‌کنی؟ باید از این خیّرها سؤال بشود که این کاری که می‌کنند به عنوان خدمت به است و کاری به ندارند که اسلام چه فرموده؟ یا نه باید سال به سال اموال‌شان را حساب کنند؟ بعد اگر زیاد ماند می‌توانند کار خیر انجام دهند، می‌توانند مشرف بشوند، می‌توانند مشرف بشوند، بروند، برای کار بکنند، برای کار بکنند؛ همه‌ی خیرات بعد از واجبات است. اگر ما دیدیم که علاقه‌مان به اموری هست که آن‌ها از واجبات دسته دوم و سوم است، باید به این متوجه بشویم که نکند ما دارد صورت پیدا می‌کند؛ آن‌چه را که ما می‌پسندیم عمل می‌کنیم!. ⏪...دینی که یک‌یک دستورات را بیان کرده و نفس متابع آن دستورات است، این و است. ولی اگر نه، ما عمل بکنیم؛ یک یتیمی را زیربال خود بگیریم، یک ، مدرسه‌ای، تأسیس کنیم اما از این کارها منظوری داشته باشیم یا بسازیم و منظور ما غیر از اطاعت دستور و برنامه‌ی الهی باشد، این مطابق نفس است نه مطابق دستور!. یعنی از روی خودش آمده با برنامه‌ای مشترک با دین شریک شده، آن وقت این‌جا این را نمی‌تواند به حساب دین بگذارد. هر چقدر هم که خرجش بشود! و ای بسا که بعضی عمره‌ها از این جهت باشد که انسان از یا از یا از فرهنگ یا از هر چیز خسته است، پی یک مسافرتی می‌گردد. حالا این مسافرت پیش آمده و هم اجازه می‌دهد که به عمره برود. در صورتی‌که این خرجی که می‌کند الآن حساب نشده است. یعنی ، برادرزاده‌اش، ، خواهرزاده‌اش، موقع ازدواج‌شان است، نمی‌توانند کنند. آن‌وقت ایشان می‌خواهد چند میلیون خرج کند و به عمره برود!. این است که پرهیز می‌دهند به ما که نفس مانند که دشمن می‌آید انسان را پایین می‌آورد، کارهایش را از آثار خیر و به خیری دور می‌کند. این نفس هم آمده در برنامه‌ی انسان رخنه کرده است. ۹۴/۵/۸= ۱۳ المکرم ۱۴۳۶ ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
سیدالعلماء
🔺 یادگاری از باقرالعلوم علیه‌السلام 🏴 🔹 به حضرت (علیه‌السلام) خلعت داده شد تا هزاران سال بعد همه تابع او شده و ببندند، گفته و نمایند. لبیک یعنی: خدایا، این جهان را آفریدی و ما را کردی و خود را به ما نمایش دادی. هرچه بفرمایی و بخواهی ما حاضریم. و و هرچه داریم فدای تو باد. لذا باید ببیند هنگامی‌که در گوسفندی را کشت، آیا همه چیزش را کشته است؟ و هنگامی‌که به ستونی سنگ زد، آیا به آن‌چه که و زشت و زشت است، پشت کرده‌ است؟! ایام شهادت بزرگواری است که همه باید در تحت او کنند و لبیک بگویند یعنی حضرت (علیه‌السلام) که یک دست‌گیری از ما کرده ‌است که تا زمان هر گرفتاری داشته باشیم، می‌توانیم با آن رفع کنیم و آن است، البته اگر با خوانده شود. منای و قربانی شدن در راه خدا، آن‌قدر ارزش دارد که زیارت امام (علیه‌السلام) در روز برابر است با ۲۰۰۰ حج، و که همه در خدمت باشد!؛ چرا که این خون خدا را به لرزه در آورد و آن آسمان و زمینی که خداوند برای نمایی آفریده هم بر ایشان می‌کنند. ۸۸٫۹٫۲ ☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
سیدالعلماء
📜 وروی أنه صلوات الله عليه لمّا عزم على الخروج إلى العراق، قام خطيباً فقال: الحمد لله، وما شاء الله،
📆 روز ترویه و توطئه‌ی ترور امام حسین علیه‌السلام و حرکت آن بزرگوار از مکه به عراق؛ ( ۸ ۶۰ ق) 🔺 خطبه‌ی اباعبدالحسین صلوات‌الله‌علیه به هنگام خروج از مکه‌ی مکرمه 🔹 حضرت علیه‌السلام در فرمایشی از خودشان خبر دادند. همین‌که موسم نزدیک شد و حجاج گروه گروه وارد شدند، در اوایل ماه خبر رسید که بن معاویه، را در ظاهر امیر و سرپرست حاجّ قرار داده ولی در واقع به او مأموریت داده که هر کجا توانستی، هر نقطه‌ای امکان داشت، امام را کن. پس این جدید وارد شده بر حاجیان ما (شهادت حجاج در ) مبدأ آن مال آن‌جاست، مبدأ آن یزید بن معاویه و مأمورین او هستند که برای ترور وارد مکه می‌شوند نه برای حج و و !. به خبر رسید که یک چنین تروری در انتظار شماست؛ لذا حضرت تصمیم گرفت که احترام خانه‌ی مکه را به خاطر او نشکنند، حریم مکه‌ی معظمه از زمان ساخته شدنش به دست حضرت (علیه‌السلام)، خدا این خانه را خانه‌ی خودش فرموده، را طواف عرشی قرار داده، را برای به آن‌جا دعوت کرده نه برای کشتار و آزار مردم!. این بود که حضرت دریغ داشت که این کار درباره‌ی او انجام بگیرد و حریم خانه‌ی خدا شکسته شود. بنابراین تصمیم گرفت که این حج را به پایان نبرد و حج را به عمره‌ی مفرده تبدیل کند. روز سه‌شنبه هشتم ذی‌الحجة از مکه خارج بشود. آن‌وقت در بین و افرادی‌که در همراهش بودند، آن‌ها را جمع کرد و صحبت از کرد!. فرمود: «الحمدلله و ماشاءالله و لا قوة الا بالله و صلی الله علی رسوله»؛ کلاسِ درس مرگ از این‌جا برای مردم گشوده شد؛ «خُطَّ الموتُ علی وُلدِ آدم مَخَطَّ القَلادَةِ علی جیدِ الفَتاة». در هیچ عبارت و شعری پیدا نمی‌شود که کسی این‌طور مرگ را و داده باشد. می‌فرماید: اگر بخواهیم لباس مرگ را برای خودمان تشبیه کنیم، در مردها چنین چیزی نیست، ولی در خانم‌ها و دوشیزگان وقتی یک گردن‌بند طلایی از پدر یا در موقع ازدواج به آن‌ها می‌رسد، افتخار به آن می‌کنند، لذت می‌برند و زینت قرار می‌دهند. «خُطَّ الموتُ علی وُلدِ آدم مَخَطَّ القَلادَةِ علی جیدِ الفَتاة» برای چنین گردن‌بندی اسباب آبرو، اسباب زینت، اسباب راحتی، به نام مرگ خدا قرار داده. «و ما اَولهَنی اِلی اَسلافی»؛ نمی‌دانید چه چیزی در باطن من موج می‌زند از علاقه‌ی به مادرم ، از علاقه‌ی به پدرم، از علاقه‌ی به جدم، و برادرم! می‌خواهم پرواز کنم!؛ «ما اَولهَنی اِلی اَسلافی اشتیاقَ یعقوبَ اِلی یوسفَ»؛ فقط در مردها می‌توانم یک مرد پیدا کنم، مثال بزنم، آن هم جدایی از است. چقدر یعقوب جدایی کشید تا چشمانش از بین رفت و سفید شد؟! «خُیِّرَ [خیِرَ] لی مَصرعاً»؛ یک جایگاهی به نام افتادنْ‌گاه برای من فراهم شده! «انَا لاقیهِ»؛ باید بروم آن‌جا بیفتم!. آن‌جا کجاست؟ آن‌جا گودی قتله‌گاه است!. پس نظر من این است که من دارم پرواز می‌کنم به سوی محبوب‌های خودم. خروج من الآن از مکه و بیابان‌ها در ظاهر آواره شدن است، ولی من رو به مقصد خود دارم حرکت می‌کنم. «کأنی باَوصالی، تتقَطَّعُها عُسلانُ الفَلواتِ»؛ مثل این‌که دارم می‌بینم گرگ‌هایی به من حمله کرده‌اند و دارند ماهیچه‌های من را با دندان‌هایشان تکه‌تکه از من جدا می‌کنند!. «بین النواویس وکربلاء فیملان منی اَکراشاَ جوفا و اجربةً سُغَّبا. لا محیص عن یوم خط بالقلم، رضی الله رضانا اهل البیت»؛ همین‌که خدا برای ما یک نقشه‌ای قرار داده، ما به چشم خود قبول داریم به سوی او پرواز می‌کنیم. وصلی الله علی محمد وآله الطاهرین ۹۴٫۷٫۲۳ ☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
💔 منای و قربانی شدن در راه خدا آن‌قدر ارزش دارد که امام (علیه‌السلام) در روز برابر است با ۲۰۰۰ ، و که همه در خدمت باشد!؛ چرا که این خون خدا را به لرزه در آورد و آن آسمان و زمینی که خداوند برای آفریده هم بر ایشان می‌کنند. ۸۸٫۹٫۲ ☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
🔺 راه نجات امت اسلامی با تمسک به حدیث شریف ثقلین بسم الله الرحمن الرحیم حدیثی که قبلاً از [ ج ۲ صص ۲۳۵_۲۳۶] نقل کردیم که از اکرم صلی الله علیه وآله سؤال شد که اگر جنازه‌ای باید تشییع شود و در همان موقع مجلس علمی برپاست که حضور در آن مجلس با تشییع آن جنازه به صورت هم زمان امکان ندارد، چه باید کرد؟ طبق این حدیث حضرت فرمودند اگر کسی هست که جنازه را به سامان برساند، مجلس و دانش ـ که منظور دانش است - از هزار و و و و کارهای بسیار نیکو، فضیلت بسیار بیشتری دارد و برتر است. این مسئله‌ای که در این حدیث بیان شده برای کسانی‌که این فتنه‌های امروز ما را ندیده بودند، مسئله‌ی مشکلی بود که چطور می‌شود که در یک مجلس در حضور یک ، حضور پیدا کند و این حضور یافتن این همه داشته باشد. لکن این فتنه‌ای که اخیراً پیدا شد و اسلام از و مسلمانان بهترین استفاده را بردند و خود را مجهّز کرده و به جان مسلمانان و دیگر انداختند و خودشان به تماشا نشستند؛ این نشان داد که مشکل دوری از تعالیم کریم و فرمایشات علیهم‌السلام است و حدیث که اول وصیت (رحمه الله) هم هست ناظر به همین مطلب است که یک برانگیخته و مبعوث شد، در حالی‌که‌ عمر کمی داشت؛ فرمود که: من بعد از خود دو چیز سنگین‌قیمت و سنگین‌وزن باقی می‌گذارم و روز حساب و کتاب از شما خواهم پرسید که با این دو چه کردید. این همین مسئله است که حضور در مجلس علم را روشن می‌کند. چون ممکن است بعضی بگویند علم و هم علم است؛ نه این‌ها امور است و امور زندگی برای زندگی است. آن‌چه انسان را انسان می‌کند و را از و و می‌دهد در دانشگاه نیست بلکه در دین است، در حدیث ثقلین است. و لذا تمام دانشگاه و سایر مناصب بالای اجتماع، ، ، همه به این دین و تعالیم و داشتن یک نیازمندند و اگر این هیچ‌گاه یک عالم ربانی نداشت این موفقیت نصیبش نمی‌شد؛ از آن‌جا که این انقلاب بعد از زمان پیدا شد و زندگی مردم طبق برنامه‌ی زندگی طاغوتیان بود، تاکنون موفق نشده‌اند که این مسئله را اجرا کنند که برای هر از و و و و و و همه، بیان و پیاده کنند که این علم است که نجات‌بخش است و اگر نباشد زندگی‌شان زیان‌بخش می‌شود. این را نتوانستند به صورت قانونی برقرار کنند. تنها مرحوم استاد در رساله‌ی که در زمان طاغوت نوشته یک جمله کوتاه دارد در صفحه‌ی ۶۷ که می‌فرماید: «اصول عقاید مذهبی اجباراً باید آزادانه مورد تحقیق واقع شود وگرنه با روح مذهب که هدایت و راهنمایی است، منافی است»؛ یعنی ما حدیث ثقلین و مذهب و و قرآن را قبول کرده‌ایم ولی به شرط این‌که تحقیقات ما همراهش باشد. جزء برنامه باشد همان‌طور که در برنامه‌ی اجباری ، ، دبیرستان‌ها و دانشگاه‌ها، تدریس و حساب و و اجباری است و بدون تدریس آن‌ها و تشکیل کلاس و امتحان از آن‌ها، داده نمی‌شود؛ باید فهم و دینی هم همین‌طور باشد. و این کلمه‌ی #«اجبار» با کلمه‌ی «آزادانه» در این جمله جمع شده. در این‌جا یعنی باید جزء برنامه باشد، نمره داشته باشد، استاد داشته باشد، رفوزه داشته باشد، مدرک باشد و هم در این‌جا یعنی مانند حساب و هندسه روی فهم باشد نه از روی . هیچ علمی با تقلید نمی‌سازد. باید آزادانه هر مسلمانی درباره‌ی مسائل مذهبش کار کند و در فکر و مغزش مؤثر باشد که من خدای جهانم و جهان خدا دارد و دارد. آخرین آن‌ها دین را آورده که از حدود ۱۴ قرن قبل تاکنون بدون این‌که بررسی عالمانه و در آن شود نمی‌توانست دوام بیاورد. با زحمات علمای ربانی و همین که به دنبال علم واقعی هستند و می‌کنند در زندگی طلبگی برای آن، این علم برقرار گردیده و پخش شده و تا به حال به دست ما رسیده است. ۹۳/۳/۱۵=۷ المعظم ۱۴۳۵ ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
🔺 صلی الله علیک یا اباعبدالله 🔹 منای و قربانی شدن در راه خدا آن‌قدر ارزش دارد که امام (علیه‌السلام) در روز برابر است با ۲۰۰۰ ، و که همه در خدمت باشد!؛ چرا که این خون خدا را به لرزه در آورد و آن آسمان و زمینی که خداوند برای آفریده هم بر ایشان می‌کنند. ۸۸٫۹٫۲ ☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
🔺 بوسه بر دستان نعمت‌بخش عالَم 🔹 مسجد و به رفتن، سعادت به و مشرف شدن، سعادت و رفتن به این است که آدم وقتی بلند می‌شود از خانه‌اش پول برمی‌دارد که برود برای تهیه‌ی گذرنامه، ویزا، بلیط و این‌جور چیزها، قرارداد با قافله‌ی حج به قصد این باشد که می‌خواهم بروم در یک جایی‌که به اسم خدا ساخته شده آن‌جا، دست خدا را ببوسم که این همه برای من لطف کرده. چه‌جوری دست خدا بوسیده می‌شود؟ همین ، همین ، همین ، همین یا در ماه همین گرسنگی و تشنگی و یاد او کردن و از یک‌قدری اشتغالات دنیا را کم کردن، این‌ها همه دست‌بوسی الهی است. از این جهت تا وارد این مسائل نشده حتماً وارد نشده؛ یعنی او ولو خیلی هم پیشرفته است، اما است. ۸۵٫۹٫۱۹ ✅ مرحوم آیت‌الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
🔺 ضرورت اسلام‌شناسی 🔹 تا زمانی که برای اتمام نشده و باشیم، تقصیری نداریم چون به ما نگفته بودند ولی از زمانی که بر بنده و شما از روی و ، و و دستورات و خطب و این‌ها اتمام حجت بشود، دیگر چاره‌ای نداریم و باید به اموری ملتزم باشیم. اولش این است که باید باشی که با هر هم‌کلاسی، هر و دبیری، حرفت شد، حرف خودت را بتوانی به‌صورت منطقی و صحیح و عقلانی به گوش آن‌ها برسانی و آن‌قدر به حرف خودت داشته باشی که همان‌جا او را رها نکنی؛ و بگویی: یا حرف مرا بپذیر یا پاسخ منطقی بده به حرف من یا اگر می‌خواهی با بکنی، بیا بکنیم!. جلو بیا که من آماده‌ی خدا هستم، تو هم باید آماده شوی. را خدا به عذاب خودش مبتلا کند. در همین مجلس و در همین میدان. بنابراین شوخی‌بردار نیست؛ بودن، بودن، سینه‌زن بودن، زنجیرزن بودن، رفتن، رفتن، این‌ها همه ممکن است که "لا یبقی من القرآن" بشود که فرمود: «يَأْتِی عَلَى النَّاسِ زَمَانٌ لَا يَبْقَى فِيهِمْ مِنَ الْقُرْآنِ إِلَّا رَسْمُهُ وَ مِنَ الْإِسْلَامِ إِلَّا اسْمُهُ»؛ ( ح۳۶۹)؛ خط قشنگ، چاپ قشنگ، کاغذهای گران‌قیمت، جلدهای رنگارنگ، ها از این قرآن‌ها خیلی چاپ می‌کنند شاید هم به مسافرها مجانی بدهند که اسم‌شان در ممالک اسلامی پخش شود ولی در درون‌شان جز و لج‌بازی و تیرگی و چیز دیگری نیست. به‌قدری این سعودی‌ها و ها شقی هستند که تقریباً در دویست سال پیش که آن‌موقع نه موتور بود و نه ماشین بود، راه دور از تا را با اسب طی کردند و در صحن مبارک حضرت امام علیه‌السلام ریختند و آن‌جا کشتار کردند. نوشته‌اند ده نفر زوار کشتند!. بعد به داخل حرم رفتند، هاون‌هایشان را بردند در آن‌جا، نشستند به کوبیدن آن چیزهایی که می‌خوردند و می‌کشیدند. هر چه هم در آن‌جا بود غارت کردند. بعد آمدند سراغ . نجفی‌ها چون برج و بارو داشتند، قدری کردند و نگذاشتند آن‌ها وارد شهر بشوند. منظور این است که این‌ها چنین موجودات شروری هستند. الآن هم شرورترین خلق یعنی را با خودشان همراه کرده‌اند. هم اسم می‌برند، هم مسلمین را در حرمین و ادعا می‌کنند و هم این‌طور آدم‌کش و بی‌رحم و بی‌حساب هستند. پس وقتی که زمان ما زمانی شده است که این‌طور وحشی‌گری به نام ، به نام ، به نام اسلام، به نام اسلام این‌طور دارد به این شکل‌ها در می‌آید، ما چه باید بکنیم؟ ما سرگرم این ها بشویم؟ سرگرم این ها بشویم؟ همه‌ی این‌ها را آن‌ها تهیه دیده‌اند برای سرگرم کردن نسل ما که در این ها نیفتد، این دغدغه‌ها به خاطرش نیاید، این دلهره‌های دینی، این عاقبت به‌خیری و این‌ها در دلش وارد نشود؛ مدام چشمش را به این بدوزد که کی توپ را از این میدان به در برد و کی جایزه گرفت و این‌طور چیزها که همه و کودکانه و ترک و رو کردن به و کودکی است. ۸۶٫۳٫۷ ✅ مرحوم آیت‌الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
سیدالعلماء
🏴 در آستانه‌ی شهادت جان‌سوز امام محمد باقر صلوات‌الله‌علیه، ارائه می‌گردد. 🔺ضرورت و اهمیت «تفقه در
🔺 ضرورت احیای مسئله‌ی تفقه در دین 💠 «الکمال کلُّ الکمالِ التفقُّهُ فی الدین و الصبرُ علی النائبة وتقدیرُ المعیشة»¹ 🔹 یکی از های موقتی و دم‌دستی حال امروز همین مسئله‌ی است که در پیش است. بعضی از آقایان روحانی که متصدی اعتکاف بودند، روز گذشته به این‌جا تشریف آوردند و ما خدمت‌شان رسیدیم. بنده این تذکرات را خدمت‌شان عرض کردم که ما یکی از مسائل تفقهی دین‌مان این است که هیچ‌وقت واجبی را به واسطه‌ی یک کار خوب و مستحب و پرثواب و پرنتیجه از دست ندهیم. واجب دو قسم است؛ عمل کردن به واجبات و ترک که این نتیجه‌ی است. یکی از کلاس‌های مهم فهمیدن این است که ما چند چیز در شبانه‌روز برای‌مان لازم و واجب است و چند چیز برای‌مان ممنوع است. حالا اگر اعتکاف یا سفر مبارکِ و یا سفر مبارکِ پیش آمد، نمی‌شود این‌ها را در برابر هم قرار داد؛ یعنی گفت: ما آماده‌ی عمره هستیم! یعنی بماند برای بیست روز دیگر یا یک ماه دیگر!. یکی از مسائل تفقه در دین که نجات‌بخش ماست این است که هیچ‌وقت کار نباید در برابر کار قرار بگیرد. همیشه بالاترین وظیفه‌، واجب است که یا انجام عملی است یا ترک آن. اگر به جای این‌که ما چند ساعت کنیم، یا بخوانیم، می‌توانستیم به جای آن چند مسئله‌ی دینی یاد بگیریم و این کار را نکردیم، این خلاف است و از تفقه دینی به دور است. فرمایش امام علیه‌السلام این‌جا معلوم می‌شود. یعنی باز کننده‌ی جملات بسته. @seyedololama ص۲ ⬇️
🔺 یادگاری از باقرالعلوم علیه‌السلام 🏴 🔹 به حضرت (علیه‌السلام) خلعت داده شد تا هزاران سال بعد همه تابع او شده و ببندند، گفته و نمایند. لبیک یعنی: خدایا، این جهان را آفریدی و ما را کردی و خود را به ما نمایش دادی. هرچه بفرمایی و بخواهی ما حاضریم. و و هرچه داریم فدای تو باد. لذا باید ببیند هنگامی‌که در گوسفندی را کشت، آیا همه چیزش را کشته است؟ و هنگامی‌که به ستونی سنگ زد، آیا به آن‌چه که و زشت و زشت است، پشت کرده‌ است؟! ایام شهادت بزرگواری است که همه باید در تحت او کنند و لبیک بگویند یعنی حضرت (علیه‌السلام) که یک دست‌گیری از ما کرده ‌است که تا زمان هر گرفتاری داشته باشیم، می‌توانیم با آن رفع کنیم و آن است، البته اگر با خوانده شود. منای و قربانی شدن در راه خدا، آن‌قدر ارزش دارد که زیارت امام (علیه‌السلام) در روز برابر است با ۲۰۰۰ حج، و که همه در خدمت باشد!؛ چرا که این خون خدا را به لرزه در آورد و آن آسمان و زمینی که خداوند برای نمایی آفریده هم بر ایشان می‌کنند. ۸۸٫۹٫۲ ☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
📆 روز ترویه و توطئه‌ی ترور امام حسین علیه‌السلام و حرکت آن بزرگوار از مکه به عراق؛ ( ۸ ۶۰ ق) 🔺 خطبه‌ی اباعبدالحسین صلوات‌الله‌علیه به هنگام خروج از مکه‌ی مکرمه 🔹 حضرت علیه‌السلام در فرمایشی از خودشان خبر دادند. همین‌که موسم نزدیک شد و حجاج گروه گروه وارد شدند، در اوایل ماه خبر رسید که بن معاویه، را در ظاهر امیر و سرپرست حاجّ قرار داده ولی در واقع به او مأموریت داده که هر کجا توانستی، هر نقطه‌ای امکان داشت، امام را کن. پس این جدید وارد شده بر حاجیان ما (شهادت حجاج در ) مبدأ آن مال آن‌جاست، مبدأ آن یزید بن معاویه و مأمورین او هستند که برای ترور وارد مکه می‌شوند نه برای حج و و !. به خبر رسید که یک چنین تروری در انتظار شماست؛ لذا حضرت تصمیم گرفت که احترام خانه‌ی مکه را به خاطر او نشکنند، حریم مکه‌ی معظمه از زمان ساخته شدنش به دست حضرت (علیه‌السلام)، خدا این خانه را خانه‌ی خودش فرموده، را طواف عرشی قرار داده، را برای به آن‌جا دعوت کرده نه برای کشتار و آزار مردم!. این بود که حضرت دریغ داشت که این کار درباره‌ی او انجام بگیرد و حریم خانه‌ی خدا شکسته شود. بنابراین تصمیم گرفت که این حج را به پایان نبرد و حج را به عمره‌ی مفرده تبدیل کند. روز سه‌شنبه هشتم ذی‌الحجة از مکه خارج بشود. آن‌وقت در بین و افرادی‌که در همراهش بودند، آن‌ها را جمع کرد و صحبت از کرد!. فرمود: «الحمدلله و ماشاءالله و لا قوة الا بالله و صلی الله علی رسوله»؛ کلاسِ درس مرگ از این‌جا برای مردم گشوده شد؛ «خُطَّ الموتُ علی وُلدِ آدم مَخَطَّ القَلادَةِ علی جیدِ الفَتاة». در هیچ عبارت و شعری پیدا نمی‌شود که کسی این‌طور مرگ را و داده باشد. می‌فرماید: اگر بخواهیم لباس مرگ را برای خودمان تشبیه کنیم، در مردها چنین چیزی نیست، ولی در خانم‌ها و دوشیزگان وقتی یک گردن‌بند طلایی از پدر یا در موقع ازدواج به آن‌ها می‌رسد، افتخار به آن می‌کنند، لذت می‌برند و زینت قرار می‌دهند. «خُطَّ الموتُ علی وُلدِ آدم مَخَطَّ القَلادَةِ علی جیدِ الفَتاة» برای چنین گردن‌بندی اسباب آبرو، اسباب زینت، اسباب راحتی، به نام مرگ خدا قرار داده. «و ما اَولهَنی اِلی اَسلافی»؛ نمی‌دانید چه چیزی در باطن من موج می‌زند از علاقه‌ی به مادرم ، از علاقه‌ی به پدرم، از علاقه‌ی به جدم، و برادرم! می‌خواهم پرواز کنم!؛ «ما اَولهَنی اِلی اَسلافی اشتیاقَ یعقوبَ اِلی یوسفَ»؛ فقط در مردها می‌توانم یک مرد پیدا کنم، مثال بزنم، آن هم جدایی از است. چقدر یعقوب جدایی کشید تا چشمانش از بین رفت و سفید شد؟! «خُیِّرَ [خیِرَ] لی مَصرعاً»؛ یک جایگاهی به نام افتادنْ‌گاه برای من فراهم شده! «انَا لاقیهِ»؛ باید بروم آن‌جا بیفتم!. آن‌جا کجاست؟ آن‌جا گودی قتله‌گاه است!. پس نظر من این است که من دارم پرواز می‌کنم به سوی محبوب‌های خودم. خروج من الآن از مکه و بیابان‌ها در ظاهر آواره شدن است، ولی من رو به مقصد خود دارم حرکت می‌کنم. «کأنی باَوصالی، تتقَطَّعُها عُسلانُ الفَلواتِ»؛ مثل این‌که دارم می‌بینم گرگ‌هایی به من حمله کرده‌اند و دارند ماهیچه‌های من را با دندان‌هایشان تکه‌تکه از من جدا می‌کنند!. «بین النواویس وکربلاء فیملان منی اَکراشاَ جوفا و اجربةً سُغَّبا. لا محیص عن یوم خط بالقلم، رضی الله رضانا اهل البیت»؛ همین‌که خدا برای ما یک نقشه‌ای قرار داده، ما به چشم خود قبول داریم به سوی او پرواز می‌کنیم. وصلی الله علی محمد وآله الطاهرین ۹۴٫۷٫۲۳ ☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
🏴 واحسینا 🔺 شب اباعبدالله علیه‌السلام به خدا عرض کرد: "خدای را ستایش می‌کنم بهترین ستایش‌ها"؛ یعنی الآن به قدر یک سر سوزن از این اوضاعی که تا حالا پیش آمده و بعد پیش می‌آید، بین من و بین تو هیچ به هم نخورده. همان هستم که دعای خواندم. همان هستم که ها و های پیاده از تا کرده‌ام به خاطر تو و شب‌هایی گذرانده‌ام در و و تو. همان‌ام که هستم. یک ذره و سرِسوزنی برای من فرقی نکرده. خب پس اگر معنی و پیشوای انسانیت و و این است، پس هر عاشورایی که ما این چیزها را می‌خوانیم، باید برویم خانه و کنیم؛ نه برای امام (علیه‌السلام) بلکه برای خودمان که این چه است که ما داریم؟! این چه است که ما داریم؟! ما که به هر پیش‌آمدی خوشحال می‌شویم، به هر پس‌آمدی بد حال می‌شویم؛ یک دوستی میان‌مان را با خدا تاریک می‌کند! یک فرزندی زیر ماشین می‌رود، یک سرمایه‌ای بر شکسته می‌شود، یک چکی بر می‌گردد، یک چشمی خدای نخواسته نابینا می‌شود. بودن این‌جور نیست که ما داریم! این‌ها همه است!. اما باشد خدا قبول کرده است. امام حسین قبول کرده است. اما با این دوا نمی‌شود. امام حسین با این‌جور پی‌گیری کردن اثر نمی‌گذارد و خدایی نکرده این پیش‌آمدهایی که دارد می‌کند و غلغله‌های وحیقانه‌ای که دارد پیدا می‌شود¹؛ نمایشی از درون ماهاست!؛ چون پیش‌آمد برای آن‌ها کرده و این‌جورشان کرده؛ حالا برای ما چه جور پیش‌آمد بکند که آن‌جور شویم، نمی‌دانیم!. شاهد بزرگ این عرض بنده جلسه‌ای است که بن عقیل وارد شد؛ چقدر مردم خوشحال شدند! جمعیت جمع شد. همین که شروع کردند به خواندن نامه‌ی آن حضرت، ها از چشم‌ها سرازیر شد!. برداشتند نامه نوشتند؛ امضا کردند؛ ۱۸ هزار نفر!. اما چند روز بعد، آقا آمد در میدان، قرآنش را هم روی سرش گذاشته بود و فرمود: «بینی و بینکم کتاب الله و سنت جدی رسول الله» مگر من با شما چه کرده‌ام؟! آیا حقی از من دارید؟! خونی از شما ریخته‌ام؟! مالی از شما ضایع کرده‌ام؟! مگر شما مرا مهمان نکرده‌اید؟! ناگهان سکوت محض فراگیر شد! این تبدیل خاطر و عوض شدن هاست نه تبدیل شدن به وضع دیگر!. ما انسانیت پیدا نکرده‌ایم و لذا ما باید در سرمان بزنیم و بگوییم: ما اهل کوفه هستیم! ما می‌گوییم! و شاهدش همین است که اگر گاز کم و زیاد شود، اگر خدای نکرده نفت کم و زیاد شود؛ اوضاع فوری عوض می‌شود؛ تمام منازل، تمام ادارات آماده می‌شوند. تمام مخارج کپنی می‌شود. خلاصه، اوضاع عوض می‌شود. چون است دیگر. اما این خطرات هیچ خطر نیست! دیگر هیچ اوضاع را عوض نمی‌کند. هیچ را عوض نمی‌کند!. ۸۸٫۱۰٫۷ ☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی ________ ۱) اشاره به اغتشاشات پس از انتخابات سال ۸۸ می باشد. @seyedololama
🔺 یادگاری از باقرالعلوم علیه‌السلام 🏴 🔹 به حضرت (علیه‌السلام) خلعت داده شد تا هزاران سال بعد همه تابع او شده و ببندند، گفته و نمایند. لبیک یعنی: خدایا، این جهان را آفریدی و ما را کردی و خود را به ما نمایش دادی. هرچه بفرمایی و بخواهی ما حاضریم. و و هرچه داریم فدای تو باد. لذا باید ببیند هنگامی‌که در گوسفندی را کشت، آیا همه چیزش را کشته است؟ و هنگامی‌که به ستونی سنگ زد، آیا به آن‌چه که و زشت و زشت است، پشت کرده‌ است؟! ایام شهادت بزرگواری است که همه باید در تحت او کنند و لبیک بگویند یعنی حضرت (علیه‌السلام) که یک دست‌گیری از ما کرده ‌است که تا زمان هر گرفتاری داشته باشیم، می‌توانیم با آن رفع کنیم و آن است، البته اگر با خوانده شود. منای و قربانی شدن در راه خدا، آن‌قدر ارزش دارد که زیارت امام (علیه‌السلام) در روز برابر است با ۲۰۰۰ حج، و که همه در خدمت باشد!؛ چرا که این خون خدا را به لرزه در آورد و آن آسمان و زمینی که خداوند برای نمایی آفریده هم بر ایشان می‌کنند. ۸۸٫۹٫۲ ☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
🔺 یادگاری از باقرالعلوم علیه‌السلام 🏴 🔹 به حضرت (علیه‌السلام) خلعت داده شد تا هزاران سال بعد همه تابع او شده و ببندند، گفته و نمایند. لبیک یعنی: خدایا، این جهان را آفریدی و ما را کردی و خود را به ما نمایش دادی. هرچه بفرمایی و بخواهی ما حاضریم. و و هرچه داریم فدای تو باد. لذا باید ببیند هنگامی‌که در گوسفندی را کشت، آیا همه چیزش را کشته است؟ و هنگامی‌که به ستونی سنگ زد، آیا به آن‌چه که و زشت و زشت است، پشت کرده‌ است؟! ایام شهادت بزرگواری است که همه باید در تحت او کنند و لبیک بگویند یعنی حضرت (علیه‌السلام) که یک دست‌گیری از ما کرده ‌است که تا زمان هر گرفتاری داشته باشیم، می‌توانیم با آن رفع کنیم و آن است، البته اگر با خوانده شود. منای و قربانی شدن در راه خدا، آن‌قدر ارزش دارد که زیارت امام (علیه‌السلام) در روز برابر است با ۲۰۰۰ حج، و که همه در خدمت باشد!؛ چرا که این خون خدا را به لرزه در آورد و آن آسمان و زمینی که خداوند برای نمایی آفریده هم بر ایشان می‌کنند. ۸۸٫۹٫۲ ☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
📆 روز ترویه و توطئه‌ی ترور امام حسین علیه‌السلام و حرکت آن بزرگوار از مکه به عراق؛ ( ۸ ۶۰ ق) 🔺 خطبه‌ی اباعبدالحسین صلوات‌الله‌علیه به هنگام خروج از مکه‌ی مکرمه 🔹 حضرت علیه‌السلام در فرمایشی از خودشان خبر دادند. همین‌که موسم نزدیک شد و حجاج گروه گروه وارد شدند، در اوایل ماه خبر رسید که بن معاویه، را در ظاهر امیر و سرپرست حاجّ قرار داده ولی در واقع به او مأموریت داده که هر کجا توانستی، هر نقطه‌ای امکان داشت، امام را کن. پس این جدید وارد شده بر حاجیان ما (شهادت حجاج در ) مبدأ آن مال آن‌جاست، مبدأ آن یزید بن معاویه و مأمورین او هستند که برای ترور وارد مکه می‌شوند نه برای حج و و !. به خبر رسید که یک چنین تروری در انتظار شماست؛ لذا حضرت تصمیم گرفت که احترام خانه‌ی مکه را به خاطر او نشکنند، حریم مکه‌ی معظمه از زمان ساخته شدنش به دست حضرت (علیه‌السلام)، خدا این خانه را خانه‌ی خودش فرموده، را طواف عرشی قرار داده، را برای به آن‌جا دعوت کرده نه برای کشتار و آزار مردم!. این بود که حضرت دریغ داشت که این کار درباره‌ی او انجام بگیرد و حریم خانه‌ی خدا شکسته شود. بنابراین تصمیم گرفت که این حج را به پایان نبرد و حج را به عمره‌ی مفرده تبدیل کند. روز سه‌شنبه هشتم ذی‌الحجة از مکه خارج بشود. آن‌وقت در بین و افرادی‌که در همراهش بودند، آن‌ها را جمع کرد و صحبت از کرد!. فرمود: «الحمدلله و ماشاءالله و لا قوة الا بالله و صلی الله علی رسوله»؛ کلاسِ درس مرگ از این‌جا برای مردم گشوده شد؛ «خُطَّ الموتُ علی وُلدِ آدم مَخَطَّ القَلادَةِ علی جیدِ الفَتاة». در هیچ عبارت و شعری پیدا نمی‌شود که کسی این‌طور مرگ را و داده باشد. می‌فرماید: اگر بخواهیم لباس مرگ را برای خودمان تشبیه کنیم، در مردها چنین چیزی نیست، ولی در خانم‌ها و دوشیزگان وقتی یک گردن‌بند طلایی از پدر یا در موقع ازدواج به آن‌ها می‌رسد، افتخار به آن می‌کنند، لذت می‌برند و زینت قرار می‌دهند. «خُطَّ الموتُ علی وُلدِ آدم مَخَطَّ القَلادَةِ علی جیدِ الفَتاة» برای چنین گردن‌بندی اسباب آبرو، اسباب زینت، اسباب راحتی، به نام مرگ خدا قرار داده. «و ما اَولهَنی اِلی اَسلافی»؛ نمی‌دانید چه چیزی در باطن من موج می‌زند از علاقه‌ی به مادرم ، از علاقه‌ی به پدرم، از علاقه‌ی به جدم، و برادرم! می‌خواهم پرواز کنم!؛ «ما اَولهَنی اِلی اَسلافی اشتیاقَ یعقوبَ اِلی یوسفَ»؛ فقط در مردها می‌توانم یک مرد پیدا کنم، مثال بزنم، آن هم جدایی از است. چقدر یعقوب جدایی کشید تا چشمانش از بین رفت و سفید شد؟! «خُیِّرَ [خیِرَ] لی مَصرعاً»؛ یک جایگاهی به نام افتادنْ‌گاه برای من فراهم شده! «انَا لاقیهِ»؛ باید بروم آن‌جا بیفتم!. آن‌جا کجاست؟ آن‌جا گودی قتله‌گاه است!. پس نظر من این است که من دارم پرواز می‌کنم به سوی محبوب‌های خودم. خروج من الآن از مکه و بیابان‌ها در ظاهر آواره شدن است، ولی من رو به مقصد خود دارم حرکت می‌کنم. «کأنی باَوصالی، تتقَطَّعُها عُسلانُ الفَلواتِ»؛ مثل این‌که دارم می‌بینم گرگ‌هایی به من حمله کرده‌اند و دارند ماهیچه‌های من را با دندان‌هایشان تکه‌تکه از من جدا می‌کنند!. «بین النواویس وکربلاء فیملان منی اَکراشاَ جوفا و اجربةً سُغَّبا. لا محیص عن یوم خط بالقلم، رضی الله رضانا اهل البیت»؛ همین‌که خدا برای ما یک نقشه‌ای قرار داده، ما به چشم خود قبول داریم به سوی او پرواز می‌کنیم. وصلی الله علی محمد وآله الطاهرین ۹۴٫۷٫۲۳ ☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
🔺 ضرورت اسلام‌شناسی 🔹 تا زمانی که برای اتمام نشده و باشیم، تقصیری نداریم چون به ما نگفته بودند ولی از زمانی که بر بنده و شما از روی و ، و و دستورات و خطب و این‌ها اتمام حجت بشود، دیگر چاره‌ای نداریم و باید به اموری ملتزم باشیم. اولش این است که باید باشی که با هر هم‌کلاسی، هر و دبیری، حرفت شد، حرف خودت را بتوانی به‌صورت منطقی و صحیح و عقلانی به گوش آن‌ها برسانی و آن‌قدر به حرف خودت داشته باشی که همان‌جا او را رها نکنی؛ و بگویی: یا حرف مرا بپذیر یا پاسخ منطقی بده به حرف من یا اگر می‌خواهی با بکنی، بیا بکنیم!. جلو بیا که من آماده‌ی خدا هستم، تو هم باید آماده شوی. را خدا به عذاب خودش مبتلا کند. در همین مجلس و در همین میدان. بنابراین شوخی‌بردار نیست؛ بودن، بودن، سینه‌زن بودن، زنجیرزن بودن، رفتن، رفتن، این‌ها همه ممکن است که "لا یبقی من القرآن" بشود که فرمود: «يَأْتِی عَلَى النَّاسِ زَمَانٌ لَا يَبْقَى فِيهِمْ مِنَ الْقُرْآنِ إِلَّا رَسْمُهُ وَ مِنَ الْإِسْلَامِ إِلَّا اسْمُهُ»؛ ( ح۳۶۹)؛ خط قشنگ، چاپ قشنگ، کاغذهای گران‌قیمت، جلدهای رنگارنگ، ها از این قرآن‌ها خیلی چاپ می‌کنند شاید هم به مسافرها مجانی بدهند که اسم‌شان در ممالک اسلامی پخش شود ولی در درون‌شان جز و لج‌بازی و تیرگی و چیز دیگری نیست. به‌قدری این سعودی‌ها و ها شقی هستند که تقریباً در دویست سال پیش که آن‌موقع نه موتور بود و نه ماشین بود، راه دور از تا را با اسب طی کردند و در صحن مبارک حضرت امام علیه‌السلام ریختند و آن‌جا کشتار کردند. نوشته‌اند ده نفر زوار کشتند!. بعد به داخل حرم رفتند، هاون‌هایشان را بردند در آن‌جا، نشستند به کوبیدن آن چیزهایی که می‌خوردند و می‌کشیدند. هر چه هم در آن‌جا بود غارت کردند. بعد آمدند سراغ . نجفی‌ها چون برج و بارو داشتند، قدری کردند و نگذاشتند آن‌ها وارد شهر بشوند. منظور این است که این‌ها چنین موجودات شروری هستند. الآن هم شرورترین خلق یعنی را با خودشان همراه کرده‌اند. هم اسم می‌برند، هم مسلمین را در حرمین و ادعا می‌کنند و هم این‌طور آدم‌کش و بی‌رحم و بی‌حساب هستند. پس وقتی که زمان ما زمانی شده است که این‌طور وحشی‌گری به نام ، به نام ، به نام اسلام، به نام اسلام این‌طور دارد به این شکل‌ها در می‌آید، ما چه باید بکنیم؟ ما سرگرم این ها بشویم؟ سرگرم این ها بشویم؟ همه‌ی این‌ها را آن‌ها تهیه دیده‌اند برای سرگرم کردن نسل ما که در این ها نیفتد، این دغدغه‌ها به خاطرش نیاید، این دلهره‌های دینی، این عاقبت به‌خیری و این‌ها در دلش وارد نشود؛ مدام چشمش را به این بدوزد که کی توپ را از این میدان به در برد و کی جایزه گرفت و این‌طور چیزها که همه و کودکانه و ترک و رو کردن به و کودکی است. ۸۶٫۳٫۷ ✅ مرحوم آیت‌الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
سیدالعلماء
🔺 راه نجات امت اسلامی با تمسک به حدیث شریف ثقلین بسم الله الرحمن الرحیم حدیثی که قبلاً از [ ج ۲ صص ۲۳۵_۲۳۶] نقل کردیم که از اکرم (صلی الله علیه وآله) سؤال شد که اگر جنازه‌ای باید تشییع شود و در همان موقع مجلس علمی برپاست که حضور در آن مجلس با تشییع آن جنازه به صورت هم‌زمان امکان ندارد، چه باید کرد؟ طبق این حدیث حضرت فرمودند: اگر کسی هست که جنازه را به سامان برساند، مجلس و دانش ـ که منظور دانش است - از هزار و و و و کارهای بسیار نیکو، فضیلت بسیار بیشتری دارد و برتر است. 🔹این مسئله‌ای که در این حدیث بیان شده برای کسانی‌که این فتنه‌های امروز ما را ندیده بودند، مسئله‌ی مشکلی بود که چطور می‌شود که در یک مجلس در حضور یک ، حضور پیدا کند و این حضور یافتن این همه داشته باشد. لکن این فتنه‌ای که اخیراً پیدا شد [پیدایش گروه‌های تکفیری هم‌چون ] و اسلام از و مسلمانان بهترین استفاده را بردند و خود را مجهّز کرده و به جان مسلمانان و دیگر انداختند و خودشان به تماشا نشستند؛ این نشان داد که مشکل دوری از تعالیم کریم و فرمایشات (علیهم‌السلام) است و حدیث که اول وصیت (رحمه الله) هم هست، ناظر به همین مطلب است که یک برانگیخته و مبعوث شد، در حالی‌که‌ عمر کمی داشت؛ فرمود که: من بعد از خود دو چیز سنگین‌قیمت و سنگین‌وزن باقی می‌گذارم و روز حساب و کتاب از شما خواهم پرسید که با این دو چه کردید؟!. این همین مسئله است که حضور در مجلس علم را روشن می‌کند. چون ممکن است بعضی بگویند علم و هم علم است؛ نه این‌ها امور است و امور زندگی برای زندگی است. آن‌چه انسان را انسان می‌کند و را از هرج و مرج و و ، می‌دهد در دانشگاه نیست بلکه در دین است، در حدیث ثقلین است. و لذا تمام دانشگاه و سایر مناصب بالای اجتماع، وزرا، وکلا، همه به این دین و تعالیم و داشتن یک نیازمندند و اگر این هیچ‌گاه یک عالم ربانی نداشت، این موفقیت نصیبش نمی‌شد. 🔹 از آن‌جا که این انقلاب بعد از زمان پیدا شد و زندگی مردم، طبق برنامه‌ی زندگی طاغوتیان بود، تاکنون موفق نشده‌اند که این مسئله را اجرا کنند که برای هر از و و و و و و همه، تبیین و پیاده کنند که این علم است که نجات‌بخش است و اگر نباشد زندگی‌شان زیان‌بخش می‌شود. این را نتوانستند به صورت قانونی برقرار کنند. تنها مرحوم استاد در رساله‌ی که در زمان طاغوت نوشته، یک جمله کوتاه دارد در صفحه‌ی ۶۷ که می‌فرماید: «اصول عقاید مذهبی اجباراً باید آزادانه مورد تحقیق واقع شود وگرنه با روح مذهب که هدایت و راهنمایی است، منافی است»؛ یعنی ما حدیث ثقلین و مذهب و و قرآن را قبول کرده‌ایم ولی به شرط این‌که تحقیقات ما همراهش باشد. تحقیقات جزء برنامه باشد همان‌طور که در برنامه‌ی اجباری ها، ها، دبیرستان‌ها و دانشگاه‌ها، تدریس و حساب و و اجباری است و بدون تدریس آن‌ها و تشکیل کلاس و امتحان از آن‌ها، داده نمی‌شود؛ باید فهم و دینی هم همین‌طور باشد. و این کلمه‌ی «اجبار» با کلمه‌ی «آزادانه» در این جمله جمع شده؛ در این‌جا یعنی باید جزء برنامه باشد، نمره داشته باشد، استاد داشته باشد، رفوزه داشته باشد، مدرک باشد و هم در این‌جا یعنی مانند حساب و هندسه روی فهم باشد، نه از روی . هیچ علمی با تقلید نمی‌سازد. باید آزادانه هر مسلمانی درباره‌ی مسائل مذهبش کار کند و در فکر و مغزش مؤثر باشد که من خدای جهانم و جهان خدا دارد و دارد، که آخرین آن‌ها دین را آورده که از حدود ۱۴ قرن قبل تاکنون بدون این‌که بررسی عالمانه و در آن شود نمی‌توانست دوام بیاورد. با زحمات علمای ربانی و همین هایی که به دنبال علم واقعی هستند و می‌کنند در زندگی طلبگی برای آن، این علم برقرار گردیده و پخش شده و تا به حال به دست ما رسیده است. ۹۳/۳/۱۵=۷ المعظم ۱۴۳۵ ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama ______ 📄 در ادامه دو فایل از دو رساله‌ی مختصر پیرامون حدیث ثقلین و سند و متن آن، که مورد سفارش از سوی مرحوم آیت‌الله سید ابراهیم خسروشاهی بود، به‌منظور مطالعه خدمت کاربران محترم پیرامون ارائه می‌گردد. 👇👇👇
سیدالعلماء
🏴 شهادت جانسوز حضرت مولا امام محمد باقر علیه السلام را به پیشگاه مقدس امام زمان علیه السلام و همه دو
🔺 یادگاری از باقرالعلوم علیه‌السلام 🏴 🔹 به حضرت (علیه‌السلام) خلعت داده شد تا هزاران سال بعد همه تابع او شده و ببندند، گفته و نمایند. لبیک یعنی: خدایا، این جهان را آفریدی و ما را کردی و خود را به ما نمایش دادی. هرچه بفرمایی و بخواهی ما حاضریم. و و هرچه داریم فدای تو باد. لذا باید ببیند هنگامی‌که در گوسفندی را کشت، آیا همه چیزش را کشته است؟ و هنگامی‌که به ستونی سنگ زد، آیا به آن‌چه که و زشت و زشت است، پشت کرده‌ است؟! ایام شهادت بزرگواری است که همه باید در تحت او کنند و لبیک بگویند یعنی حضرت (علیه‌السلام) که یک دست‌گیری از ما کرده ‌است که تا زمان هر گرفتاری داشته باشیم، می‌توانیم با آن رفع کنیم و آن است، البته اگر با خوانده شود. منای و قربانی شدن در راه خدا، آن‌قدر ارزش دارد که زیارت امام (علیه‌السلام) در روز برابر است با ۲۰۰۰ حج، و که همه در خدمت باشد!؛ چرا که این خون خدا را به لرزه در آورد و آن آسمان و زمینی که خداوند برای نمایی آفریده هم بر ایشان می‌کنند. ۸۸٫۹٫۲ ☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
📆 روز ترویه و توطئه‌ی ترور امام حسین علیه‌السلام و حرکت آن بزرگوار از مکه به عراق؛ ( ۸ ۶۰ ق) 🔺 خطبه‌ی اباعبدالحسین صلوات‌الله‌علیه به هنگام خروج از مکه‌ی مکرمه 🔹 حضرت علیه‌السلام در فرمایشی از خودشان خبر دادند. همین‌که موسم نزدیک شد و حجاج گروه گروه وارد شدند، در اوایل ماه خبر رسید که بن معاویه، را در ظاهر امیر و سرپرست حاجّ قرار داده ولی در واقع به او مأموریت داده که هر کجا توانستی، هر نقطه‌ای امکان داشت، امام را کن. پس این جدید وارد شده بر حاجیان ما (شهادت حجاج در ) مبدأ آن مال آن‌جاست، مبدأ آن یزید بن معاویه و مأمورین او هستند که برای ترور وارد مکه می‌شوند نه برای حج و و !. به خبر رسید که یک چنین تروری در انتظار شماست؛ لذا حضرت تصمیم گرفت که احترام خانه‌ی مکه را به خاطر او نشکنند، حریم مکه‌ی معظمه از زمان ساخته شدنش به دست حضرت (علیه‌السلام)، خدا این خانه را خانه‌ی خودش فرموده، را طواف عرشی قرار داده، را برای به آن‌جا دعوت کرده نه برای کشتار و آزار مردم!. این بود که حضرت دریغ داشت که این کار درباره‌ی او انجام بگیرد و حریم خانه‌ی خدا شکسته شود. بنابراین تصمیم گرفت که این حج را به پایان نبرد و حج را به عمره‌ی مفرده تبدیل کند. روز سه‌شنبه هشتم ذی‌الحجة از مکه خارج بشود. آن‌وقت در بین و افرادی‌که در همراهش بودند، آن‌ها را جمع کرد و صحبت از کرد!. فرمود: «الحمدلله و ماشاءالله و لا قوة الا بالله و صلی الله علی رسوله»؛ کلاسِ درس مرگ از این‌جا برای مردم گشوده شد؛ «خُطَّ الموتُ علی وُلدِ آدم مَخَطَّ القَلادَةِ علی جیدِ الفَتاة». در هیچ عبارت و شعری پیدا نمی‌شود که کسی این‌طور مرگ را و داده باشد. می‌فرماید: اگر بخواهیم لباس مرگ را برای خودمان تشبیه کنیم، در مردها چنین چیزی نیست، ولی در خانم‌ها و دوشیزگان وقتی یک گردن‌بند طلایی از پدر یا در موقع ازدواج به آن‌ها می‌رسد، افتخار به آن می‌کنند، لذت می‌برند و زینت قرار می‌دهند. «خُطَّ الموتُ علی وُلدِ آدم مَخَطَّ القَلادَةِ علی جیدِ الفَتاة» برای چنین گردن‌بندی اسباب آبرو، اسباب زینت، اسباب راحتی، به نام مرگ خدا قرار داده. «و ما اَولهَنی اِلی اَسلافی»؛ نمی‌دانید چه چیزی در باطن من موج می‌زند از علاقه‌ی به مادرم ، از علاقه‌ی به پدرم، از علاقه‌ی به جدم، و برادرم! می‌خواهم پرواز کنم!؛ «ما اَولهَنی اِلی اَسلافی اشتیاقَ یعقوبَ اِلی یوسفَ»؛ فقط در مردها می‌توانم یک مرد پیدا کنم، مثال بزنم، آن هم جدایی از است. چقدر یعقوب جدایی کشید تا چشمانش از بین رفت و سفید شد؟! «خُیِّرَ [خیِرَ] لی مَصرعاً»؛ یک جایگاهی به نام افتادنْ‌گاه برای من فراهم شده! «انَا لاقیهِ»؛ باید بروم آن‌جا بیفتم!. آن‌جا کجاست؟ آن‌جا گودی قتله‌گاه است!. پس نظر من این است که من دارم پرواز می‌کنم به سوی محبوب‌های خودم. خروج من الآن از مکه و بیابان‌ها در ظاهر آواره شدن است، ولی من رو به مقصد خود دارم حرکت می‌کنم. «کأنی باَوصالی، تتقَطَّعُها عُسلانُ الفَلواتِ»؛ مثل این‌که دارم می‌بینم گرگ‌هایی به من حمله کرده‌اند و دارند ماهیچه‌های من را با دندان‌هایشان تکه‌تکه از من جدا می‌کنند!. «بین النواویس وکربلاء فیملان منی اَکراشاَ جوفا و اجربةً سُغَّبا. لا محیص عن یوم خط بالقلم، رضی الله رضانا اهل البیت»؛ همین‌که خدا برای ما یک نقشه‌ای قرار داده، ما به چشم خود قبول داریم به سوی او پرواز می‌کنیم. وصلی الله علی محمد وآله الطاهرین ۹۴٫۷٫۲۳ ☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama