eitaa logo
سیدالعلماء
1.6هزار دنبال‌کننده
2.3هزار عکس
711 ویدیو
7 فایل
کانال رسمی مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی ایشان شاگرد بزرگانی مثل حضرات آیات شیخ عباس تهرانی، امام خمینی، علامه طباطبایی، بروجردی و... بودند. مرحوم امام در نامه‌های خود، از ایشان با عبارت "سیدالعلماء" یاد می‌کردند. ارتباط با ادمین @seydololama_admin
مشاهده در ایتا
دانلود
🖋 نظر مرحوم آیت الله سید ابوالقاسم پس از وقوع ، پیرامون شخصیت خمینی به روایت مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی 🖋«در ابتدای به اشرف مشرف شدیم. به خاطر این‌که مرحوم حجت‌الاسلام تهرانی(باجناق حقیر) شاگرد مرحوم آیت‌الله العظمی بود به صرف ناهار خدمت ایشان دعوت شدیم. بنده خواستم از بركات و پلیدی‌های رژیم آن‌چه می‌دانم معروض دارم. ایشان فرمودند: "در بعضی از اخبار آمده است كه شخصی قبل از قیام حضرت علیه‌السلام قیام كرده و راه را برای آن حضرت آماده می‌سازد و من فكر می‌كنم آن شخص همین آقای باشد."» @seyedololama
سیدالعلماء
🔺 خطر تبعیت از هوای نفس 🔹 رحمة‌الله‌علیه در شرح حدیث دهم¹ فرمودند: خواهش‌ها و تمناها و هوی و هوس‌های انسان تمامی ندارند، به هر مقدار که به خواهشِ نفس عمل بکند، تمامی ندارد. برایش وسائل گوناگون فراهم می‌شود، ادامه‌ی این خواهش‌ها تا دم ، انسان را راحت نمی‌گذارد. یکی از علما نقل می‌کرد از آیت الله رحمة‌الله‌علیهم که می‌فرمود: ما در معمولاً کفش‌های زنانه را با پاشنه‌ی کوتاه یا بی‌پاشنه تهیه می‌کردیم. یک‌وقت خانواده‌ از ما خواست که پاشنه‌دار باشد. من هم پیش کفاش کفش‌فروش رفتم و از آن کفش‌هایی که مخصوص زنان اداره‌ای آن‌جا بود و خیلی پاشنه داشت و دراز بود، گرفتم به شرط این‌که اگر پس بیاورم قبول کند؛ آوردم و جلوی همسرم گذاشتم. همسرم یک‌مرتبه ناراحت شد. گفت: من که از این‌ها نخواستم! گفتم آن‌چه که شما گفتی بالأخره آخرش همین است!. این درجه به درجه، سال به سال، شش ماه به شش ماه، عوض می‌شود. اوضاع و احوال در یک‌حال نیست که انسان خسته شود، بگوید: من دیگر از این وضع خسته شده‌ام، مرتباً خستگی را رفع می‌کند!. به‌خاطر تفاوت‌هایی که در اوضاع و احوال خورد و و و و و این‌ها، پی در پی می‌آید، انسان را باز نمی‌گذارد و فرصت نمی‌دهد که انسان بگوید که: دیگر مرا بس است، تمام شد، دیگر تمام شد، و تمام شد، قدری به خود بیایم و به بیافتم. نمی‌گذارد!. تا آخر کار که انسان که بنده‌ی نفس خودش بوده و بنده‌ی خدا نبوده -نعوذبالله نعوذبالله- کار به جای می‌کشد که انسان، دیگران را که مقیَّد به قید و هستند، تمسخر می‌کند و زیر بار همه‌چیز می‌رود!. در خیابان هم یک‌وقت مرتکب حرکات کفرآمیز یا حمله به مساجد، یا حمله به جماعات، یا بمب‌گذاری برای افراد و... می‌شود و کارش به این‌جاها می‌کشد؛ آن کسانی‌که این کارها را می‌کنند، یک‌مرتبه این‌طور نشده‌اند، به بر و خواهشِ هر چه که درون انسان از انسان می‌خواهد، شده‌اند. ۱۳۹۴٫۵٫۲۲=۲۷ شوال ۱۴۳۶ ✅ مرحوم آیت‌الله سید ابراهیم خسروشاهی ___________ ۱) [ ح۱۰] @seyedololama
📆 سال‌روز وفات مرحوم آیت الله حاج شیخ جواد کربلایی؛ ( ۲۸ ۱۴۳۲= ۱۳۹۰٫۸٫۵) 🔹 مرحوم آقا سید رضا در مورد یکی از علمای به نام مرحوم حاج شیخ می‌گفت: ایشان در یزد از حمالی تا آیت‌اللهی، همه کاری انجام می‌دهد. حالا این آقای آشیخ جواد هم این‌جوری بود. این از حمالی تا آیت‌اللهی را من در آشیخ جواد دیدم؛ مشرّف شدیم با خانواده‌مان . یک جایی گرفتیم، منتهی چیزی نداشتیم، سرما بود. زمستان بود. یک‌وقت در زدند. من رفتم در را باز کردم، دیدم آقای آشیخ جواد، یک رخت‌خواب روی سرش گذاشته، آمده!؛ یک لاحافی به قدر این فرش تمام، لاحاف کرسی می‌گویند. بله. خدا همه‌شان را رحمت کند. این‌جور درس‌ها تو باید به طور رویت، مشاهده بشود تا انسان‌ها، ها، حوزوی‌ها، امثال بنده بدانند که عناوین و این‌ها انسان را از آنی که هست بالاتر نبرد!. ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
📆 سال‌روز درگذشت مرحوم آیت الله محمد حسین غروی اصفهانی؛ (۵ الحرام ۱۳۶۱ق=۲۳ ۱۳۲۱ ش) 🔹 به تعبیر مرحوم علامه در المیزان¹ از ثمرات پاک "واستعمال ما فی وُسع الانسان من جاهٍ و مالٍ و علمٍ و فضیلة" می‌باشد. بعضی طلبه‌ها بوده‌اند که از زمان ورودشان به ، هر آن‌چه داشته‌اند؛ باغ یا ملک یا کارخانه‌ی پدری که به این‌ها رسیده بوده، در راه تعظیم ، ، ساختن، ساختن، طلبه قبول کردن، کردن صرف کرده‌اند و آخرش می‌بینی که ورشکسته شده‌اند! و هر چه داشته‌اند خرج کرده‌اند، اما از شوق‌شان کاسته نشده. شنیدم در شرح حال مرحوم علامه شیخ ، صاحب شرح بر ² - و این‌که به ایشان می‌گویند ، لابدّ پدرشان از تجار معتبر بوده و درآمد خوبی داشته- ایشان وقتی وارد اشرف می‌شود به قدری سرشار از امور بوده که یک روز در کوچه‌های نجف، تسبیح قیمتی‌ای که دست‌شان بوده پاره می‌شود و می‌ریزد و ایشان که داشته درس می‌رفته، زورش می‌آید که بنشیند و این‌ها را جمع کند!، حالا زمین گل‌آلود بوده یا هرچه. خدا قسمت کند بروید نجف، این سبزی‌فروش‌های نجف که ما هم دیده‌ایم، یک مشت سبزی و کاهوی پس مانده را می‌گذارند بیرون که هر که خواست ببرد. ایشان چند سال بعد که این سرمایه‌ها تمام خرج می‌شود، می‌آمده از این‌ها استفاده می‌کرده! و بعد یک‌بار در بین راه این‌ها از دستش ریخته و مشغول جمع شدن می‌شود!. یک کسی به ایشان می‌رسد و می‌گوید: جناب آیت الله! بگذارید من جمع کنم. ایشان می‌گوید: من حالا داشتم می‌خندیدم، چون یادم افتاد وقتی آمدم نجف و تسبیح‌ام در کوچه پاره شد، زورم می‌آمد این‌ها را جمع کنم، اما الآن این کاهوهای غیر قابل فروش را که ریخته، دلم نمی‌آید بگذرم و می‌خواهم جمع کنم. این همان "واستعمال ما فی وُسع الانسان من جاهٍ و مالٍ و علمٍ و فضیلة" در راه آن است. اگر فطرت انسان سالم باشد، حالا خواه ، خواه ، خواه ، خواه ، خواه ؛ خودش خدا می‌شود و فعال می‌گردد و قهرمان خدمت به می‌شود. چرا؟ چون در درونش، فطرت سالم مانده. پس این‌که ما در گیر کرده‌ایم که معمولاً با هر کسی روبرو شویم، می‌بینیم درد او را گرفته، باید بفهمیم که فطرت‌های سالم را های ناسالم ، دست‌خورده و کرده است؛ ولذا این باید درک این موضوع درش بشود که ما روبرو هستیم با یک بیماری عمومی و آن این است که فطرت‌ها تغییر کرده!. این‌که دردهای ظاهریِ ما آمده مسلّط شده بر ما و دردهای ما را تحت‌الشعاع قرار داده؛ به خاطر همین است که این فطرت ناسالم است و باید یک مخصوص احیای فطرت اسلامی ما داشته باشیم که دانشمندانی بنشینند و سرچشمه‌های این بیماری‌ها را پیدا کنند و داروهایش را بیابند و در تمام اوضاع و احوال این مسائل را بگنجانند که هر در هر جا اجرا می‌شود در ضمن، احیای فطرت اسلامی هم درونش باشد. مخصوصاً در وزارت . ۸۱٫۷٫۱۵ ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی _ ۱) [ ج ۱ ص ۴۵] ۲) [ ] @seyedololama
🔺 ثمرات اسلام 🔹 در کریم می‌خوانیم که: «مَنْ قَتَلَ نَفْساً بِغَيْرِ نَفْسٍ أَوْ فَسادٍ فِی الْأَرْضِ فَكَأَنَّما قَتَلَ النَّاسَ جَمِيعاً»؛ کشتن یک آدم بی مثل کشتن یک نسل است، چون ممکن است او مثل حضرت بشود. «وَ مَنْ أَحْياها فَكَأَنَّما أَحْيَا النَّاسَ جَمِيعاً»؛ ( :۳۲)؛ هر کسی هم بتواند یک نفر را به راه بیاورد، کند و دستش را بگیرد و از او را بیرون بیاورد و از و نجاتش بدهد؛ مثل این است که را داده؛ پس ارزش و یک این‌قدر زیاد است. هیچ‌وقت آدم نکند و بگوید که خب! پس اسلام چه کرد؟! اسلام خیلی کارها کرد. تمار ساخت، بن زیاد ساخت، هفتاد و دو تن شب ساخت، و هر عصری همین‌طور. تا به علمای بزرگوار رسید و امثال شیخ ساخت، شیخ ساخت، استاد محترم ساخت، شاگرد او ساخت، مرحوم اعلی الله مقامهم، شاگردش خمینی ساخت. پس در این راه با همکاری و هم‌فکری و پیگیری و فکری می‌توان حرکت کرد و عده‌ای حرکتی در خودشان به وجود بیاورند و تا هر جایی‌که رسیدند و تا هر جایی‌که عمرشان و نفَسِ‌شان اجازه داد در خدمت پروردگار واقع شده‌اند، در خدمت واقع شده‌اند. ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
سیدالعلماء
‍ 🏴 توسل به اباالفضل العباس سلام الله علیه برای دستیابی به همتی عالی در راه خدای متعال 🔺 از مرحوم - زمانی‌که در به اشتغالات علمی مشغول بود- منقول است که: مدتی در بودم که کتابی در شرح بنویسم و مطالب لازم را درباره‌اش بیان کنم، ولی گرفتاری‌هایی پیش می‌آمد و مانع می‌شد، اما من در خودم همتی ایجاد کردم که با آن اگر می‌خواستم، می‌توانستم از آسمان ستاره‌ای را به زمین وارد کنم!، و اثر او را ( ) معجزه‌ی قرن نامیدند. با این همه تفصیل وقتی ایشان با قصیده‌ی شیخ کاظم که در مورد (علیهم‌السلام) سروده بود، برخورد کرد، آرزو نمود این قصیده در نامه عملش به جای کتاب جواهرش نوشته شود!. بنابراین از این مطلب مشخص می‌شود که ارادت به اهل‌بیت (علیهم‌السلام) می‌تواند عصای کار ما باشد و به وسیله‌ی به می‌توانیم همتی به کار گیریم و إن‌شاءالله در به جایی برسیم. توسل به چه کسی؟ به صاحبان همت اعلی، مثل حضرت الفضل_العباس (علیه‌السلام) که می‌فرماید: "و الله أن قطعتمو یمینی" قسم به خدا دست مرا زدید، دستم را از من گرفتید؛ "والله إن قطعتمو یمینی *** إنی احامی ابداً عن دینی"؛ من هیچ‌گاه دست از حسینم نمی‌کشم و از یاری علیه‌السلام دست بر نمی‌دارم. خدایا به آبروی همت اباالفضلی، به همه‌ی ، توفیق فهم وظیفه و عمل به آن مرحمت بفرما. سایه‌ی مبارک عجل الله فرجه را بر سر معظم، مجتهدین، علما، حوزه‌ها، مؤمنین و مؤمنات، ممالک اسلامی مستدام بدار. وصلی الله علی محمد و آله الطاهرین ۸۹/۱/۲۲ ☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
سیدالعلماء
🌹مسأله‌ی اعتقاد به امام زمان صلوات‌الله‌علیه 🔹باید مسأله‌ی به حضرت علیه‌السلام کاملاً برای خود انسان روشن باشد و بتواند برای دیگران هم روشن‌گری بکند. خوشبختانه خود حضرت مأموریت دارد که اگر نقطه‌ای تاریک باشد برطرف کند. این است که باید عرض کنیم از ناحیه‌ی آن حضرت کمک می‌شود. خیلی کمک‌هایی که انسان احتمالش را نمی‌دهد یا کم احتمال می‌دهد، بالخصوص در مقابل کسانی که با این مذهب خیلی مخالفند و صدماتی هم تا توانسته‌اند به ما زده‌اند، یعنی این گروه که حدود دویست سال قبل به وسیله‌ی استعمار تقویت شد و سر کار آمد. هدف انگلیس‌ها از پدید آوردن این این بود که چون برخورد کرده بودند به یک شیخ از این عرب‌ها و دیده بودند خیلی داغ و تند است، فهمیدند که این مذهب را اگر سر کار بیاورند، دیگر در تا بشود اختلاف و زد و خورد و شکست خواهد بود. این‌ها از آن افراد خیلی خیلی متعصبِ آدم‌کش بودند که پیش‌شان کُشت و کشتار خیلی سهل و آسان است. این‌ها سر کار آمدند و بعد از مدتی قبور را به تحریکات همان دشمنان ویران کردند و به آن هم قناعت نکردند. برای ویران کردن قبور ائمه‌ی هم لشکر کشی کردند. در موفق نشدند که وارد شهر شوند، ولی در وارد شدند و در صحن مقدس و در خود شهر، هر کسی را گیر آوردند کشتند. به طوری‌که نوشته‌اند حدود دوازده هزار نفر در خود صحن و اطراف حرم کشته شدند. و هرچه بود غارت کردند. بعد از آن هم دشمنی‌شان بود، تا زمانی که زمان بود و آن کارها را در با حجاج ما کردند. بعداً در و تأسیساتی کردند از قبیل دانشگاه مدینه و انجمن رابطه‌ی اسلامی در مکه و ... مؤسساتی فرهنگی درست کردند برای دفاع از مذهب‌شان. آن‌وقت از برکات حضرت علیه‌السلام یک نفر از عرب‌های کنیا، به مراکز این‌ها مراجعه کرده به خاطر مسأله‌ی مهدی، که آیا این مسأله‌ی مهدی چه مسأله‌ای است؟ اسلامی است؟ است؟ از کجا درست شده؟ چون در همان تونس و مغرب و نقاطی از آفریقا هم بعضی‌ها می‌آمدند و ادعای می‌کردند. می‌گفتند آن مهدی که در اسلام هست، ما هستیم و عده‌ای را دور خودشان جمع می‌کردند. این شخص دانشجو از کنیا نامه می‌نویسد به جمعیت الرابطة الإسلامیة در مکه و از آن‌ها درخواست می‌کند که شما روشن کنید این مسأله را ﻛﻪ آن‌ها یک جوابی می‌دهند که این جواب را باید از برکات حضرت مهدی علیه‌السلام و واقعاً یک پشتیبانی از مذهب شمرد. این نامه‌ی جوابیه در در ذیل بعضی آیاتی که مربوط به حضرت مهدی علیه‌السلام هست، چاپ شد. مثل آیه‌ی شریفه‌ی «وَ لَقَدْ كَتَبْنا فِي الزَّبُورِ مِنْ بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الْأَرْضَ يَرِثُها عِبادِیَ الصَّالِحُونَ»؛ (انبیاء علیهم‌السلام:۱۰۵). ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
‍ 🔺 حیله‌های نفس! 🔹 در شرح حديث دهمِ کتاب فرمودند: خواهش‌ها، تمناها و هوا و هوس‌های انسان تمام نمی‌شود. این خواهش‌ها با وسائل مختلف تا دم انسان را راحت نمی‌گذارند!. یکی از علما از مرحوم آیت الله نقل کردند که ما در معمولاً کفش‌های زنانه را بی‌پاشنه یا کم‌پاشنه انتخاب می‌کردیم. یک وقتی خانواده از ما خواست که کفشش پاشنه‌دار باشد. من هم رفتم پیش کفش‌فروش و از آن کفش‌هایی که مخصوص اداری آن موقع بود که خیلی دراز بود و پایه‌ی بلند داشت، گرفتم و به فروشنده گفتم: می‌برم، اما به شرط این‌که اگر پس آوردم، قبول کنی. کفش‌ها را آوردم و جلوی همسرم گذاشتم. تا همسرم دید ناراحت شد و گفت: من از این‌ها نخواستم. من هم گفتم: آنی که شما خواستید، بالأخره آخرش این می‌شود!. این درجه به درجه و سال به سال پیش می‌رود. اوضاع درجه‌ی در یک حال نیست که خسته شود و با خود بگوید که من از این وضع خسته شدم. هیْ خستگی خود را در خود رفع می‌کند، به خاطر تفاوت‌هایی که در خورد و خوراک و مسکن و شغل و این‌ها، پی در پی می‌آید. ، انسان را باز نمی‌گذارد تا فرصتی برای انسان پیش بیاید و با خود بگوید: دیگه برای من بس است!. تمام شد!. یک قدری به خود بیایم و به بیفتم. نفس نمی‌گذارد تا آخر کار!. انسانی که نفس خودش بوده و بنده‌ی خدا نبوده؛ -نعوذ بالله- کارش به هم می‌رسد!. یعنی کسانی را که مقیّد به هستند، به تمسخر می‌گیرد، یا به و یا جماعات حمله می‌کند. یا بمب‌گذاری می‌کند!. این‌ها یک مرتبه این‌طور نشدند؛ به بر هوا پرستی و خواهشِ هر چه که نفس از انسان می‌خواهد، شدند. اما ائمه علیهم‌السلام در احادیث شریفه هشدار می‌دهند همان‌گونه که از حضرت علیه‌السلام نقل شده: إحذروا أهوائکم کما تحذرون أعدائکم؛ یعنی منبع حق‌شناسی و ، حرف جدیدی برای بشریت آورده: ای بشریت! تو همیشه همراه خودت، در درون لباسِ وجود خودت، یک زهر کشنده و گرگ کشنده و داری؛ هیچ‌وقت از او غافل نشو!. ۹۴.۴.۲۲ ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
📆 سال‌روز درگذشت مرحوم آیت الله محمد حسین غروی اصفهانی؛ (۵ الحرام ۱۳۶۱ق=۲۳ ۱۳۲۱ ش) 🔹 به تعبیر مرحوم علامه در المیزان¹ از ثمرات پاک "واستعمال ما فی وُسع الانسان من جاهٍ و مالٍ و علمٍ و فضیلة" می‌باشد. بعضی طلبه‌ها بوده‌اند که از زمان ورودشان به ، هر آن‌چه داشته‌اند؛ باغ یا ملک یا کارخانه‌ی پدری که به این‌ها رسیده بوده، در راه تعظیم ، ، ساختن، ساختن، طلبه قبول کردن، کردن صرف کرده‌اند و آخرش می‌بینی که ورشکسته شده‌اند! و هر چه داشته‌اند خرج کرده‌اند، اما از شوق‌شان کاسته نشده. شنیدم در شرح حال مرحوم علامه شیخ ، صاحب شرح بر ² - و این‌که به ایشان می‌گویند ، لابدّ پدرشان از تجار معتبر بوده و درآمد خوبی داشته- ایشان وقتی وارد اشرف می‌شود به قدری سرشار از امور بوده که یک روز در کوچه‌های نجف، تسبیح قیمتی‌ای که دست‌شان بوده پاره می‌شود و می‌ریزد و ایشان که داشته درس می‌رفته، زورش می‌آید که بنشیند و این‌ها را جمع کند!، حالا زمین گل‌آلود بوده یا هرچه. خدا قسمت کند بروید نجف، این سبزی‌فروش‌های نجف که ما هم دیده‌ایم، یک مشت سبزی و کاهوی پس مانده را می‌گذارند بیرون که هر که خواست ببرد. ایشان چند سال بعد که این سرمایه‌ها تمام خرج می‌شود، می‌آمده از این‌ها استفاده می‌کرده! و بعد یک‌بار در بین راه این‌ها از دستش ریخته و مشغول جمع شدن می‌شود!. یک کسی به ایشان می‌رسد و می‌گوید: جناب آیت الله! بگذارید من جمع کنم. ایشان می‌گوید: من حالا داشتم می‌خندیدم، چون یادم افتاد وقتی آمدم نجف و تسبیح‌ام در کوچه پاره شد، زورم می‌آمد این‌ها را جمع کنم، اما الآن این کاهوهای غیر قابل فروش را که ریخته، دلم نمی‌آید بگذرم و می‌خواهم جمع کنم. این همان "واستعمال ما فی وُسع الانسان من جاهٍ و مالٍ و علمٍ و فضیلة" در راه آن است. اگر فطرت انسان سالم باشد، حالا خواه ، خواه ، خواه ، خواه ، خواه ؛ خودش خدا می‌شود و فعال می‌گردد و قهرمان خدمت به می‌شود. چرا؟ چون در درونش، فطرت سالم مانده. پس این‌که ما در گیر کرده‌ایم که معمولاً با هر کسی روبرو شویم، می‌بینیم درد او را گرفته، باید بفهمیم که فطرت‌های سالم را های ناسالم ، دست‌خورده و کرده است؛ ولذا این باید درک این موضوع درش بشود که ما روبرو هستیم با یک بیماری عمومی و آن این است که فطرت‌ها تغییر کرده!. این‌که دردهای ظاهریِ ما آمده مسلّط شده بر ما و دردهای ما را تحت‌الشعاع قرار داده؛ به خاطر همین است که این فطرت ناسالم است و باید یک مخصوص احیای فطرت اسلامی ما داشته باشیم که دانشمندانی بنشینند و سرچشمه‌های این بیماری‌ها را پیدا کنند و داروهایش را بیابند و در تمام اوضاع و احوال این مسائل را بگنجانند که هر در هر جا اجرا می‌شود در ضمن، احیای فطرت اسلامی هم درونش باشد. مخصوصاً در وزارت . ۸۱٫۷٫۱۵ ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی _ ۱) [ ج ۱ ص ۴۵] ۲) [ ] @seyedololama
⬆️ ص ۴ 4⃣ 🔺 اولین برخورد با مرحوم علامه طباطبایی ❔ اولین بار و آخرین باری که ایشان را دیدید؟ 🔹 اولین بار ما در صحن بودیم و طلبه‌ای بودیم. می‌دیدیم که یک آقایی می‌آیند، ردّ می‌شوند و و دینی کتاب جلو می‌برند و از ایشان مسأله‌ای‌ می‌پرسند. فقط این را ‌دیدیم. ولی بعد که کم‌کم پرسیدیم گفتند: ایشان از علمای هستند و از به قم آمدند و بعداً هم فهمیدیم که در مسایل و واردند، با ایشان که آشنا شدیم و این بنا را گذاشتیم که آن موقع در باغی با ایشان مجلس سه چهار نفری داشته باشیم و کم‌کم رابطه زیادتر شد و به منازل کشید و برخی شب‌های یا تعطیلی ایشان تشریف می‌آوردند منازل ما، گاهی روزها، گاهی هم به صرف ناهار در خدمت‌شان بودیم. این اواخر دیگر قسمت بنده نبود، چون از قم بیرون آمده بودم و در همین نواحی بودم که شنیدم ایشان رحلت فرمودند. 🔺 ضرورت ایجاد اشتیاق در جوانان و والدین و اساتید به منظور استفاده از تعالیم بزرگانی هم‌چون مرحوم علامه طباطبایی ❔ یکی از درس‌هایی که می‌توانیم از ایشان برای جوان‌ها بگیریم چیست؟ 🔹 عرض کنم که پرسش در مورد مسأله‌ی آمادگیِ گرفتن و در پی آن بودن، مشکل‌تر است؛ به این‌که چگونه مشتاق بشود که از فردی مثل ایشان دستوری بگیرد و آن به این است که دوره‌ای برای و عزیز قرار دهند،- البته با خدمات مالی و برای‌شان تا آن‌ها فرصتی داشته باشند- که در هر سال در و یک‌وقتی، در دوره‌ای بیاموزند که چگونه نسل جوان را باید مشتاق فرمایشات این‌ها کرد. آن‌موقع وقتی این امر محقق شد، همین صفحات اول تفسیر برای تمام کافی‌ست و برای همه‌ی دنیا کافیست. برای تمام نمایندگان محترم شورا و ها و ها کافی‌ست که دیگر مسأله این است که "هر چه برای خدا باشد، آن به سود است و هر ‌چه با از خدا باشد، سودی به انسان نمی‌رساند". و این خاصیت و سنت الهی در جهان است. حال اگر این تفهیم شود به یک ، او می‌کند الآن الهی او چیست؟ و آیا آن تکالیف عمل شده یا نه؟ گاهی ممکن است که یک‌مرتبه ۵ سال کار ورزشی‌اش عقب بیفتد و امور و اش جلو بیاید. همچنین وقتی‌که فهمید این دانشی که می‌خواهد بیاموزد، باید برای خدا باشد، باید در خدمت خدا باشد، و وقتی نگاه می‌کند به و و و تنظیمات و قوانین مدرسه، گاهی می‌شود که باید وضعیتش را عوض کند و باید به و بگوید من این‌جا نمی‌توانم استفاده کنم و جای دیگری می‌روم. و هم‌چنین راجع به پدر و مادر، برنامه‌هایی که پدران و مادران را ملتفت تکالیف‌شان کند الآن کم است، یعنی نسبت به برنامه‌های ، برنامه‌های رفت و آمد افراد و وقایع و حوادث دنیا که در همه‌ی این‌ها، در گوشه‌ای هم از این مسائل [بیدار کننده] یافت می‌شود! و حال این‌که باید بشر را ریشه‌یابی کرد و سعادت را اگر دانشمندان ریشه‌یابی کنند به این می‌رسند که جهانْ، جهان خداوند است. و انسان بنده‌ی خداوند است، و این‌که تا چقدر این دارد در این جهان به وظیفه‌اش عمل می‌کند. این باعث می‌شود که خانواده‌ها و ادارات و وزارت‌خانه‌ها را عوض می‌کند، تا بلکه یک وزارت‌خانه‌ای برای خصوص این امور تأسیس شود، تشخیص وظیفه بدهند، برای تشخیص وظایفی که و مرحوم علامه در پی آن بودند که معصومین (علیهم‌السلام) و کریم دستور داده‌اند. ☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی __________ ۱) [ ج ۱ صص ۱۵-۱۶] @seyedololama
سیدالعلماء
📆 سال‌روز درگذشت مرحوم آیت الله محمد حسین غروی اصفهانی؛ (۵ الحرام ۱۳۶۱ق=۲۳ ۱۳۲۱ ش) 🔹 به تعبیر مرحوم علامه در المیزان¹ از ثمرات پاک "واستعمال ما فی وُسع الانسان من جاهٍ و مالٍ و علمٍ و فضیلة" می‌باشد. بعضی طلبه‌ها بوده‌اند که از زمان ورودشان به ، هر آن‌چه سرمایه داشته‌اند؛ باغ یا ملک یا کارخانه‌ی پدری که به این‌ها ارث رسیده بوده، در راه تعظیم ، درس، کتاب‌خانه ساختن، ساختن، طلبه قبول کردن، تدریس کردن صرف کرده‌اند و آخرش می‌بینی که ورشکسته شده‌اند! و هر چه داشته‌اند خرج کرده‌اند، اما از شوق‌شان کاسته نشده. شنیدم در شرح حال مرحوم علامه شیخ ، صاحب شرح بر ² - و این‌که به ایشان می‌گویند کمپانی، لابدّ پدرشان از تجار معتبر اصفهان بوده و درآمد خوبی داشته- ایشان وقتی وارد اشرف می‌شود به قدری سرشار از امور مالی بوده که یک روز در کوچه‌های نجف، تسبیح قیمتی‌ای که دست‌شان بوده پاره می‌شود و می‌ریزد و ایشان که داشته درس می‌رفته، زورش می‌آید که بنشیند و این‌ها را جمع کند!، حالا زمین گل‌آلود بوده یا هرچه. خدا قسمت کند بروید نجف، این سبزی‌فروش‌های نجف که ما هم دیده‌ایم، یک مشت سبزی و کاهوی پس مانده را می‌گذارند بیرون که هر که خواست ببرد. ایشان چند سال بعد که این سرمایه‌ها تمام خرج می‌شود، می‌آمده از این‌ها استفاده می‌کرده! و بعد یک‌بار در بین راه این‌ها از دستش ریخته و مشغول جمع شدن می‌شود!. یک کسی به ایشان می‌رسد و می‌گوید: جناب آیت الله! بگذارید من جمع کنم. ایشان می‌گوید: من حالا داشتم می‌خندیدم، چون یادم افتاد وقتی آمدم نجف و تسبیح‌ام در کوچه پاره شد، زورم می‌آمد این‌ها را جمع کنم، اما الآن این کاهوهای غیر قابل فروش را که ریخته، دلم نمی‌آید بگذرم و می‌خواهم جمع کنم. این همان "واستعمال ما فی وُسع الانسان من جاهٍ و مالٍ و علمٍ و فضیلة" در راه آن معشوق فطری است. اگر فطرت انسان سالم باشد، حالا خواه ، خواه ، خواه اداری، خواه وزیر، خواه وکیل؛ خودش کارمند خدا می‌شود و فعال می‌گردد و قهرمان خدمت به می‌شود. چرا؟ چون در درونش، فطرت سالم مانده. پس این‌که ما در گیر کرده‌ایم که معمولاً با هر کسی روبرو شویم، می‌بینیم درد او را گرفته، باید بفهمیم که فطرت‌های سالم را تربیت های ناسالم ، دست‌خورده و کرده است؛ ولذا این دولت جمهوری اسلامی باید درک این موضوع درش بشود که ما روبرو هستیم با یک بیماری عمومی و آن این است که فطرت‌ها تغییر کرده!. این‌که دردهای ظاهریِ ما آمده مسلّط شده بر ما و دردهای دینی ما را تحت‌الشعاع قرار داده؛ به خاطر همین است که این فطرت ناسالم است و باید یک وزارت‌خانه مخصوص احیای فطرت اسلامی ما داشته باشیم که دانشمندانی بنشینند و سرچشمه‌های این بیماری‌ها را پیدا کنند و داروهایش را بیابند و در تمام اوضاع و احوال کشور این مسائل را بگنجانند که هر قانونی در هر جا اجرا می‌شود در ضمن، احیای فطرت اسلامی هم درونش باشد. مخصوصاً در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی. ۸۱٫۷٫۱۵ ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی _ ۱) [ ج ۱ ص ۴۵] ۲) [ ] @seyedololama
سیدالعلماء
📆 سال‌روز درگذشت مرحوم آیت الله محمد حسین غروی اصفهانی؛ (۵ الحرام ۱۳۶۱ق=۲۳ ۱۳۲۱ ش) 🔹 به تعبیر مرحوم علامه در المیزان¹ از ثمرات پاک "واستعمال ما فی وُسع الانسان من جاهٍ و مالٍ و علمٍ و فضیلة" می‌باشد. بعضی طلبه‌ها بوده‌اند که از زمان ورودشان به ، هر آن‌چه سرمایه داشته‌اند؛ باغ یا ملک یا کارخانه‌ی پدری که به این‌ها ارث رسیده بوده، در راه تعظیم ، درس، کتاب‌خانه ساختن، ساختن، طلبه قبول کردن، تدریس کردن صرف کرده‌اند و آخرش می‌بینی که ورشکسته شده‌اند! و هر چه داشته‌اند خرج کرده‌اند، اما از شوق‌شان کاسته نشده. شنیدم در شرح حال مرحوم علامه شیخ ، صاحب شرح بر ² - و این‌که به ایشان می‌گویند کمپانی، لابدّ پدرشان از تجار معتبر اصفهان بوده و درآمد خوبی داشته- ایشان وقتی وارد اشرف می‌شود به قدری سرشار از امور مالی بوده که یک روز در کوچه‌های نجف، تسبیح قیمتی‌ای که دست‌شان بوده پاره می‌شود و می‌ریزد و ایشان که داشته درس می‌رفته، زورش می‌آید که بنشیند و این‌ها را جمع کند!، حالا زمین گل‌آلود بوده یا هرچه. خدا قسمت کند بروید نجف، این سبزی‌فروش‌های نجف که ما هم دیده‌ایم، یک مشت سبزی و کاهوی پس مانده را می‌گذارند بیرون که هر که خواست ببرد. ایشان چند سال بعد که این سرمایه‌ها تمام خرج می‌شود، می‌آمده از این‌ها استفاده می‌کرده! و بعد یک‌بار در بین راه این‌ها از دستش ریخته و مشغول جمع شدن می‌شود!. یک کسی به ایشان می‌رسد و می‌گوید: جناب آیت الله! بگذارید من جمع کنم. ایشان می‌گوید: من حالا داشتم می‌خندیدم، چون یادم افتاد وقتی آمدم نجف و تسبیح‌ام در کوچه پاره شد، زورم می‌آمد این‌ها را جمع کنم، اما الآن این کاهوهای غیر قابل فروش را که ریخته، دلم نمی‌آید بگذرم و می‌خواهم جمع کنم. این همان "واستعمال ما فی وُسع الانسان من جاهٍ و مالٍ و علمٍ و فضیلة" در راه آن معشوق فطری است. اگر فطرت انسان سالم باشد، حالا خواه ، خواه ، خواه اداری، خواه وزیر، خواه وکیل؛ خودش کارمند خدا می‌شود و فعال می‌گردد و قهرمان خدمت به می‌شود. چرا؟ چون در درونش، فطرت سالم مانده. پس این‌که ما در گیر کرده‌ایم که معمولاً با هر کسی روبرو شویم، می‌بینیم درد او را گرفته، باید بفهمیم که فطرت‌های سالم را تربیت های ناسالم ، دست‌خورده و کرده است؛ ولذا این دولت جمهوری اسلامی باید درک این موضوع درش بشود که ما روبرو هستیم با یک بیماری عمومی و آن این است که فطرت‌ها تغییر کرده!. این‌که دردهای ظاهریِ ما آمده مسلّط شده بر ما و دردهای دینی ما را تحت‌الشعاع قرار داده؛ به خاطر همین است که این فطرت ناسالم است و باید یک وزارت‌خانه مخصوص احیای فطرت اسلامی ما داشته باشیم که دانشمندانی بنشینند و سرچشمه‌های این بیماری‌ها را پیدا کنند و داروهایش را بیابند و در تمام اوضاع و احوال کشور این مسائل را بگنجانند که هر قانونی در هر جا اجرا می‌شود در ضمن، احیای فطرت اسلامی هم درونش باشد. مخصوصاً در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی. ۸۱٫۷٫۱۵ ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی _ ۱) [ ج ۱ ص ۴۵] ۲) [ ] @seyedololama