eitaa logo
سیدالعلماء
1.6هزار دنبال‌کننده
2.3هزار عکس
711 ویدیو
7 فایل
کانال رسمی مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی ایشان شاگرد بزرگانی مثل حضرات آیات شیخ عباس تهرانی، امام خمینی، علامه طباطبایی، بروجردی و... بودند. مرحوم امام در نامه‌های خود، از ایشان با عبارت "سیدالعلماء" یاد می‌کردند. ارتباط با ادمین @seydololama_admin
مشاهده در ایتا
دانلود
🔺به مناسبت زاد روز شهید ثانی 🔹 یعنی آشنا بودن به مسائلی که فعلاً مثل موشک به شلیک می‌شود. اگر عقاید خدا نکرده سست شود دیگر چیزی ندارد!. چون بر اساس عقاید بنا شده. هم در هر جا سخن از آورده، مقصودش ملت فداکار است؛ زنانِ فرزند از دست داده که با در میدان مبارزه آمده‌اند. پس امام با مردمِ با عقیده کار دارد. با ملتی که آن ملت آگاه و متفقه در دین است. از این جهت می‌گوید: ملت ما از همه‌ی ملت‌ها بالاترند. مقصودش این نیست که ۷۰ ملیون جمعیت که ما داریم، همه‌ی این‌ها ملت واقعی هستند و ما به این‌ها افتخار می‌کنیم! کجا چنین چیزی است؟ بعضی از ، ، دانشگاه‌ها، وظیفه‌ی خود را نمی‌دانند و مثل کارهای اداری به کلاس می‌آیند، یک درسی می‌گویند و می‌روند. ولی مرحوم با تفقهی که دارد در می‌فرماید: حفظ افرادِ تحت پوشش و تحت نفوذ، به عهده‌ی شخص صاحب نفوذ است؛ و ، که شاگرد و ماشین‌نویس دارد، کلی که زیر دست دارد، آقای محترم در هر نقطه کارمندان خودش است، آقای محترم در هر کجا که هست، مسئول کارمندان است. یعنی برای این‌ها باید نقشه و طرح بریزد. خودش و را یک مسلمانِ اسلام‌شناس متعهد و آشنا به تربیت کند و تا به حال چنین چیزی شنیده نشده؛ ولی بنده از گفته‌ی شهید ثانی عرض می‌کنم که می‌فرماید: چون در قرآن وارد شده که: «يا أَيُّهَاالَّذين آمَنُوا قُوا أَنْفُسَكُم وَأَهْليكُم ْناراً»؛ ( :۶)؛ ای مسلمین! ای مؤمنین! دست خودتان و اهل خودتان را بگیرید و از آتش نجات دهید. می‌فرماید: اهل یعنی چه؟ یعنی و ، و زیر دست، فرمان‌بردار. منتهی باید هم داشته باشند. به بودجه‌ی اضافه بدهند تا این کارها را انجام دهند، پخش کنند به خانواده‌ها و به محله‌ها. بشود محل پخش این‌گونه کتاب‌های عقیدتی. ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
18.03M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔺 «اللَّهُ الَّذِی خَلَقَ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ وَمِنَ الْأَرْضِ مِثْلَهُنَّ يَتَنَزَّلُ الْأَمْرُ بَيْنَهُنَّ لِتَعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ وَأَنَّ اللَّهَ قَدْ أَحَاطَ بِكُلِّ شَيْءٍ عِلْماً»¹ 🔹 «... إن فی ذلك لبهجة لذوی البصائر، و نورا و تبصرة لصادقی السرائر.»² 🔸 اختصاص مشاهده‌ی جمال و های الهی به صاحبان 🔺 تذکر به پیشوایان آموزی در 🔹 حل مشکلات با مشاهده‌ی الهی ۸۸٫۱۲٫۱۷ ✅ مرحوم آیت‌الله سید ابراهیم خسروشاهی _____ ۱) [ :۱۲] ۲)[ ج۱ص۴] @seyedololama
سیدالعلماء
📆 سال‌روز وفات مرحوم حاج شیخ محمد حسین زاهد؛ (۲۱ الحرام ۱۳۲۷ ق) 🔹 آقا شیخ محمدحسین در بازار زندگی می‌کرد، و این‌ها تشکیل نداده بود. خیلی مرد پاکیزه‌ای بود، به دردخور بود. به او می‌گفتند آقا شیخ محمدحسین نفتی. چون اولش نفت‌فروش بود و بعد آمده بود درس. تا و آن‌جاها هم بیشتر نخوانده بود، ولی شاید هر متدینی در تهران که پیدا کنیم، یا خودش یا پدرش، او را دیده بودند. یک پول مختصری، -مثلاً ماهی پنج ریال- از شاگردها، از بازاری‌ها می‌گرفت که خرجش درست شود، چون درآمدی که نداشت، برای این‌ها می‌گفت، می‌گفت، این آقای که امروز این را دارد، شاگرد او بود. این‌ها را جمع و جور می‌کرد. برای این‌ها می‌گفت. مثلاً شاید آقای هم درک کرده باشد درس او را، مباحث مقدماتی مثل ، چیزی پیش ایشان خوانده باشد. یک آدمی بود که به گفته‌ی استاد ما [ مرحوم آشیخ ] درباره‌شان می‌گفت: ایشان کلاه سر دنیا گذاشته!. یعنی را فریفته. ۸۱٫۴٫۱۸ 🔹 دردِ ، دردِ ،دردِ بايد اين جامعه‌ای را كه سی سال است می‌گوید به خود بياورد. بنشينند ، ، ، ، جمع بشوند، بگويند بشری که در بی‌بصيرتی، اين‌جور می‌غلتد، اين‌جور افتضاح به بار می‌آورد، اين‌جور آبروی خودش را می‌برد، درد چیست؟ چه بايدش كرد؟ آقايان ها! سه روز تعطيل كردنِ بازار، خون‌بهای امام می‌شود؟! سينه زدن شما را نجات می‌دهد؟! افكار را به جا می‌آوره؟ را خشنود می‌كند؟ داغ‌های كبری را تخفيف می‌دهد؟ خدا به شما بيشتر بدهد. دست شما درد نكند، اما همه‌ی اين‌ها غير از آن مسئله‌ای است كه شيخ محمد حسین در شما می‌نشست و را می‌داد، ماهی پنج ريال والدین هر بچه‌ای به او می‌دادند، چون نمی‌خواست سهم و بخورد. اسلام‌پروری می‌كرد. چرا الآن ما نداريم؟ در بازار شماها، در شماها، كه بچه‌هاتون رو صبح‌ها قبل از ، يا بعد از مدرسه، در عصر و شب، پيشش بفرستيد كه اين‌ها رو كن. اين‌ها دارند می‌خوانند، می‌خوانند، می‌خوانند، اما مسلمانی كسی نيست يادشان بدهد، خدا بودن كسی نيست به اين‌ها ياد بدهد، به این‌صورت‌که به تو گفته شود: يک ساعت با اين‌ها کار بکن، اين‌ها را مسلمان کن، تا وقتی به می‌رسند، و علاقه‌ی دنيايی ها در اين‌ها نباشد! ظاهر مسلمان و باطن نباشند. وقتی در خارج برنامه‌های خارج به گوش‌شان می‌رسد كه: خوب شد به اختلاف افتاد، اين‌ها بی‌تفاوت نباشند. بگويند: نه! ما رگِ داريم. ما اختلاف اگر داريم خانوادگی است. ما همه در يک صفيم. ما همه حسينی هستيم. ، خانم‌ها تو خيابان‌ها بگويند: نه! ما همه زينبی هستيم. ديگری نداريم. اين فريادِ است!. ۸۸٫۱۰٫۶ ☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
سیدالعلماء
📆 سال‌روز درگذشت مرحوم آیت الله محمد حسین غروی اصفهانی؛ (۵ الحرام ۱۳۶۱ق=۲۳ ۱۳۲۱ ش) 🔹 به تعبیر مرحوم علامه در المیزان¹ از ثمرات پاک "واستعمال ما فی وُسع الانسان من جاهٍ و مالٍ و علمٍ و فضیلة" می‌باشد. بعضی طلبه‌ها بوده‌اند که از زمان ورودشان به ، هر آن‌چه داشته‌اند؛ باغ یا ملک یا کارخانه‌ی پدری که به این‌ها رسیده بوده، در راه تعظیم ، ، ساختن، ساختن، طلبه قبول کردن، کردن صرف کرده‌اند و آخرش می‌بینی که ورشکسته شده‌اند! و هر چه داشته‌اند خرج کرده‌اند، اما از شوق‌شان کاسته نشده. شنیدم در شرح حال مرحوم علامه شیخ ، صاحب شرح بر ² - و این‌که به ایشان می‌گویند ، لابدّ پدرشان از تجار معتبر بوده و درآمد خوبی داشته- ایشان وقتی وارد اشرف می‌شود به قدری سرشار از امور بوده که یک روز در کوچه‌های نجف، تسبیح قیمتی‌ای که دست‌شان بوده پاره می‌شود و می‌ریزد و ایشان که داشته درس می‌رفته، زورش می‌آید که بنشیند و این‌ها را جمع کند!، حالا زمین گل‌آلود بوده یا هرچه. خدا قسمت کند بروید نجف، این سبزی‌فروش‌های نجف که ما هم دیده‌ایم، یک مشت سبزی و کاهوی پس مانده را می‌گذارند بیرون که هر که خواست ببرد. ایشان چند سال بعد که این سرمایه‌ها تمام خرج می‌شود، می‌آمده از این‌ها استفاده می‌کرده! و بعد یک‌بار در بین راه این‌ها از دستش ریخته و مشغول جمع شدن می‌شود!. یک کسی به ایشان می‌رسد و می‌گوید: جناب آیت الله! بگذارید من جمع کنم. ایشان می‌گوید: من حالا داشتم می‌خندیدم، چون یادم افتاد وقتی آمدم نجف و تسبیح‌ام در کوچه پاره شد، زورم می‌آمد این‌ها را جمع کنم، اما الآن این کاهوهای غیر قابل فروش را که ریخته، دلم نمی‌آید بگذرم و می‌خواهم جمع کنم. این همان "واستعمال ما فی وُسع الانسان من جاهٍ و مالٍ و علمٍ و فضیلة" در راه آن است. اگر فطرت انسان سالم باشد، حالا خواه ، خواه ، خواه ، خواه ، خواه ؛ خودش خدا می‌شود و فعال می‌گردد و قهرمان خدمت به می‌شود. چرا؟ چون در درونش، فطرت سالم مانده. پس این‌که ما در گیر کرده‌ایم که معمولاً با هر کسی روبرو شویم، می‌بینیم درد او را گرفته، باید بفهمیم که فطرت‌های سالم را های ناسالم ، دست‌خورده و کرده است؛ ولذا این باید درک این موضوع درش بشود که ما روبرو هستیم با یک بیماری عمومی و آن این است که فطرت‌ها تغییر کرده!. این‌که دردهای ظاهریِ ما آمده مسلّط شده بر ما و دردهای ما را تحت‌الشعاع قرار داده؛ به خاطر همین است که این فطرت ناسالم است و باید یک مخصوص احیای فطرت اسلامی ما داشته باشیم که دانشمندانی بنشینند و سرچشمه‌های این بیماری‌ها را پیدا کنند و داروهایش را بیابند و در تمام اوضاع و احوال این مسائل را بگنجانند که هر در هر جا اجرا می‌شود در ضمن، احیای فطرت اسلامی هم درونش باشد. مخصوصاً در وزارت . ۸۱٫۷٫۱۵ ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی _ ۱) [ ج ۱ ص ۴۵] ۲) [ ] @seyedololama
سیدالعلماء
🔺پیرامون و 🔹 استفاده از اشعار شیخ در جهت ضرورت اهل‌بیت علیهم‌السلام و دشمنان خاندان رسالت 🔺دیوان عطار ص۲۲: دوستی احمد و حب علی می‌کند آیینه دل منجلی؛ قُل لا أَسئَلُكُم عَلَیهِ أَجراً إِلاَّ المَوَدَّةَ فِی القُربى؛ ( :۲۳)؛ قُل ما سَئَلتُکُم مِن اَجر فَهُوَ لَکُم؛ ( :۴۷)؛ وقلت: ما سئلتکم من أجر فهو لکم؛ ( دعای ) 🔹 دفع برخی از به 🔺 لسان‌الغیب: پيرو ايشان حياتی يافته دست بوجهل زمان برتافته می‌رود او شاد و خندان در بهشت چون گل خود را ز حب او سرشت؛ 🔹 ج۴۴ص۲۸۲؛ فرحم الله من احیا امرنا؛ 🔺لسان‌الغیب: گر هزاران سال طاعت کرده‌ای بی ولای او نه ايمان برده‌ای گر تو را عمری بود چون عمر نوح وين جهان‌را می‌کنی پر از فتوح؛ ذمّ در شعر شیخ عطار 🔹 لسان‌الغیب: بی ولای مرتضی مردود تو در شريعت کمتر از نمرود تو مرتضی را تو مگر نشناختی خويش را از گمرهی در باختی مصطفی را بن عم و داماد بود پيک حضرت را بحق استاد بود؛ جریان پس گرفتن پیک خطاب از مشرکین از و ابلاغ پیام توسط صلوات الله علیه 🔺لسان‌الغیب: احمدش خوانده برادر بارها گفته اندر پيش او اسرارها محرم راز نهان من توئی واقف سر عيان من توئی گفته‌ام سرّ يقين دوست را با تو اندر اين جهان ای پيشوا تو چرا با او بدی در اعتقاد ظاهراً از مادرت هست اين فساد؛ سخن رحمه‌الله با در مورد مواظبت اولاد و این‌که مبغضین علیه‌السلام به مادرشان رجوع کنند!؛ حکمت جلوگیری از اختلاط و در 🔹لسان‌الغیب: تو چرا کس بر علی بگزيده‌ای غالباً گفت نبی نشنيده‌ای مصطفی او را وصی خويش خواند از همه اصحاب او را پيش خواند گفت او را روح و جسم و جان خويش ديگر آن‌که واقفی بر سرّ تو پيش يار جان و نور عين اين بدن نيستی غايب دمی از پيش من گفت احمد گوش کن ای خارجی بگذر از بغض علی گر قابلی دشمن او دشمن احمد بود پيش قهّار جهان او بد بود 🔹 معنای ۸۰٫۲٫۱۳ ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
📆 سال‌روز درگذشت مرحوم آیت الله محمد حسین غروی اصفهانی؛ (۵ الحرام ۱۳۶۱ق=۲۳ ۱۳۲۱ ش) 🔹 به تعبیر مرحوم علامه در المیزان¹ از ثمرات پاک "واستعمال ما فی وُسع الانسان من جاهٍ و مالٍ و علمٍ و فضیلة" می‌باشد. بعضی طلبه‌ها بوده‌اند که از زمان ورودشان به ، هر آن‌چه داشته‌اند؛ باغ یا ملک یا کارخانه‌ی پدری که به این‌ها رسیده بوده، در راه تعظیم ، ، ساختن، ساختن، طلبه قبول کردن، کردن صرف کرده‌اند و آخرش می‌بینی که ورشکسته شده‌اند! و هر چه داشته‌اند خرج کرده‌اند، اما از شوق‌شان کاسته نشده. شنیدم در شرح حال مرحوم علامه شیخ ، صاحب شرح بر ² - و این‌که به ایشان می‌گویند ، لابدّ پدرشان از تجار معتبر بوده و درآمد خوبی داشته- ایشان وقتی وارد اشرف می‌شود به قدری سرشار از امور بوده که یک روز در کوچه‌های نجف، تسبیح قیمتی‌ای که دست‌شان بوده پاره می‌شود و می‌ریزد و ایشان که داشته درس می‌رفته، زورش می‌آید که بنشیند و این‌ها را جمع کند!، حالا زمین گل‌آلود بوده یا هرچه. خدا قسمت کند بروید نجف، این سبزی‌فروش‌های نجف که ما هم دیده‌ایم، یک مشت سبزی و کاهوی پس مانده را می‌گذارند بیرون که هر که خواست ببرد. ایشان چند سال بعد که این سرمایه‌ها تمام خرج می‌شود، می‌آمده از این‌ها استفاده می‌کرده! و بعد یک‌بار در بین راه این‌ها از دستش ریخته و مشغول جمع شدن می‌شود!. یک کسی به ایشان می‌رسد و می‌گوید: جناب آیت الله! بگذارید من جمع کنم. ایشان می‌گوید: من حالا داشتم می‌خندیدم، چون یادم افتاد وقتی آمدم نجف و تسبیح‌ام در کوچه پاره شد، زورم می‌آمد این‌ها را جمع کنم، اما الآن این کاهوهای غیر قابل فروش را که ریخته، دلم نمی‌آید بگذرم و می‌خواهم جمع کنم. این همان "واستعمال ما فی وُسع الانسان من جاهٍ و مالٍ و علمٍ و فضیلة" در راه آن است. اگر فطرت انسان سالم باشد، حالا خواه ، خواه ، خواه ، خواه ، خواه ؛ خودش خدا می‌شود و فعال می‌گردد و قهرمان خدمت به می‌شود. چرا؟ چون در درونش، فطرت سالم مانده. پس این‌که ما در گیر کرده‌ایم که معمولاً با هر کسی روبرو شویم، می‌بینیم درد او را گرفته، باید بفهمیم که فطرت‌های سالم را های ناسالم ، دست‌خورده و کرده است؛ ولذا این باید درک این موضوع درش بشود که ما روبرو هستیم با یک بیماری عمومی و آن این است که فطرت‌ها تغییر کرده!. این‌که دردهای ظاهریِ ما آمده مسلّط شده بر ما و دردهای ما را تحت‌الشعاع قرار داده؛ به خاطر همین است که این فطرت ناسالم است و باید یک مخصوص احیای فطرت اسلامی ما داشته باشیم که دانشمندانی بنشینند و سرچشمه‌های این بیماری‌ها را پیدا کنند و داروهایش را بیابند و در تمام اوضاع و احوال این مسائل را بگنجانند که هر در هر جا اجرا می‌شود در ضمن، احیای فطرت اسلامی هم درونش باشد. مخصوصاً در وزارت . ۸۱٫۷٫۱۵ ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی _ ۱) [ ج ۱ ص ۴۵] ۲) [ ] @seyedololama
سیدالعلماء
‍ 🔺 توصیه علامه شعرانی برای دفع شبهات (۱) 🔹 شبهه‌هایی که در دین حاصل می‌شود، انسان می‌تواند واکسنش را بزند. چه کار بکند؟ مرحوم می‌فرماید به وسیله این‌که چند دلیل محکم و را تهیه کند برای خودش. و همیشه در خاطر داشته باشد. در خاطر داشتن یعنی هر روز صبح انسان آن را کند و إلا یادش می‌رود. اگر این کار را بکند مثل این است ‌که متخصصین یک آمپولی به او زده‌اند، و از خانه بیرونش کرده‌اند. این یک چنین خاصیتی دارد. چند تا دلیل، دلیل قانع کننده‌ای که خودش در نفسش به آن قانع شود. از نبوت و ولایت را تهیه کند و همیشه همراهش، یا در خاطرش یا در کیفش باشد. چون وقتی انسان مجهز شد به دشمنِ شبهه، دیگر دفع می‌شود. مثل آدم مسلح می‌ماند. 📡 الآن سال‌هاست که ایشان (مرحوم شعرانی) وفات کرده، و آن موقع این برنامه های نبود. علاوه بر آن‌ کسانی که از کشور فرار کرده‌اند و در پی انتقام‌گیری هستند روز به روز شبهه افکنی می‌کنند، در داخل هم منافق‌هایی که به صورت و و و این‌ها هستند، وجود دارند. این مثل تیرهای مختلفی دارد شلیک می‌شود به و ماها که ما را متزلزل کند. وقتی متزلزل کرد خودش می‌خوابد. مثل این‌که زیر یک ساختمان آب بگیری، می‌پوسد و می‌ریزد!. با این حال ایشان راه دفع را بیان کرده. خود ایشان یک کتابی در رد شبهات و اثبات نبوت به نام نوشته است. ادامه دارد.... ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
سیدالعلماء
‍ ‍ 🔺 توصیه علامه شعرانی برای دفع شبهات (۲) 🔹 این کتاب چندتا از ادله‌اش چه ما درس خوانده باشیم چه نخوانده باشیم، برای انسان کافی است که هم را و هم را در دل محکم نگه بدارد و تزلزل را ببرد. حتماً این‌جور جاهای کتاب و ادله را تکثیر کنید. و همه داشته باشید و به هر کس که می‌شناسید تحفه و ارمغان بدهید. در مجالسی که هست و افراد جمع می‌شوند، جلویشان تخمه و میوه گذاشته می‌شود، این میوه معنوی هم اضافه شود. این خداست در کنار تخمه، پرتغال، سیب. وقتی ، آدم است که این خدا را با این‌جور مسائل مخلوط کند. جلسه را تنها برای شکم قرار ندهد. اغلب مجالس ما، ما، رستوران‌های ما، دعوت‌های ما، چه برای مرده‌ها که جلسه می‌گیریم، چه برای زنده‌ها که عیش و نوش می‌گیریم، از این مسائل خالی است. و چون خالی است مرتب می‌آید. و اسلحه و سپر و واکسنی نیست که جلویش را بگیرد؛ همه شبهه‌ناک می‌شوند. معلم‌ها سر کلاس حرف‌های می‌زنند. و آن‌هایی که مغرضند هم با و با چیزهای دیگر مردم را پراکنده و مسموم می‌کنند. إن‌شاءالله هر تعطیلی که در پیش بود، باید شما تحقیقاتی در این مسائل بکنید و این‌جور مطالب دفع را جمع‌آوری کنید و بتوانید درباره‌اش صحبت کنید. در مسجد محله‌تان و در جاهایی که هستند و در مسافرت‌ها و یا حتی در اتوبوس! استاد ما [مرحوم حاج شیخ ] خدا رحمتش کند می‌گفت: من در اتوبوس بین قم و تهران یک بغل دستی داشتم که اهل این حرف‌ها نبود، به مناسبتی با او شروع کردم به صحبت کردن. همین‌که از اتوبوس پیاده شدیم یک [توضیح المسائل] تهیه کرد و زیر بغلش گرفت. اگر انسان با اشخاص گمراهِ بی‌تقصیر سخن بگوید و مطلبش اساسی و مستند باشد، همین‌طور تقویت می‌شود. تقویت می‌شود. و واقعاً ما و می‌شویم. ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
🇮🇷 تذکری مهم به مناسبت 12 فروردین؛ روز جمهوری اسلامی 🇮🇷 💠 اصحاب انقلاب فرهنگی ما؛ چه در حوزه ها، چه دانشگاه‌ها، چه در اجتماعات و صدا و سیما باید هم برای بازاریان و مردمان دیگر و خانواده ها کاملاً جدی روشن کنند که ما وقتی می‌توانیم ادعا کنیم که از "جمهوری اسلامی" بهره بریده‌ایم و از اهداف مقدس بانیان آن و خون مقدس شهدا قدردانی کرده‌ایم که همه مسایل بر اساس "انا لله و انا الیه راجعون" شروع شود، ادامه یابد و ختم شود. 🔺 ضرورت قدرشناسی از نعم الهی 🔹 جمهوری اسلامی مثل میوه‌ای است که تا حالا نه چشیده‌ایم و نه دیده‌ایم!. مثل این‌که به ما بگویند در کشور میوه‌ای وجود دارد که چنین و چنان است، ولی ما نه آن میوه را دیده‌ایم و نه چشیده‌ایم. در ابتدای نعمت این‌گونه به ما می‌آمد و نمی‌فهمیدیم یعنی چه. نمی‌فهمیدیم چه معنایی دارد. و چه مقامی دارد. آیا اصلا ارزش این‌ها به قیمت در می‌آید؟ آیا قیمت را می‌توان معلوم کرد؟ آیا رابطه‌ی که بین بشر و خدا است را می‌توان تصور کرد؟ نه! پس همه‌ی این‌ها ، جاهلی و بی‌بصیرتی است. ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
📆 سال‌روز درگذشت مرحوم آیت الله محمد حسین غروی اصفهانی؛ (۵ الحرام ۱۳۶۱ق=۲۳ ۱۳۲۱ ش) 🔹 به تعبیر مرحوم علامه در المیزان¹ از ثمرات پاک "واستعمال ما فی وُسع الانسان من جاهٍ و مالٍ و علمٍ و فضیلة" می‌باشد. بعضی طلبه‌ها بوده‌اند که از زمان ورودشان به ، هر آن‌چه داشته‌اند؛ باغ یا ملک یا کارخانه‌ی پدری که به این‌ها رسیده بوده، در راه تعظیم ، ، ساختن، ساختن، طلبه قبول کردن، کردن صرف کرده‌اند و آخرش می‌بینی که ورشکسته شده‌اند! و هر چه داشته‌اند خرج کرده‌اند، اما از شوق‌شان کاسته نشده. شنیدم در شرح حال مرحوم علامه شیخ ، صاحب شرح بر ² - و این‌که به ایشان می‌گویند ، لابدّ پدرشان از تجار معتبر بوده و درآمد خوبی داشته- ایشان وقتی وارد اشرف می‌شود به قدری سرشار از امور بوده که یک روز در کوچه‌های نجف، تسبیح قیمتی‌ای که دست‌شان بوده پاره می‌شود و می‌ریزد و ایشان که داشته درس می‌رفته، زورش می‌آید که بنشیند و این‌ها را جمع کند!، حالا زمین گل‌آلود بوده یا هرچه. خدا قسمت کند بروید نجف، این سبزی‌فروش‌های نجف که ما هم دیده‌ایم، یک مشت سبزی و کاهوی پس مانده را می‌گذارند بیرون که هر که خواست ببرد. ایشان چند سال بعد که این سرمایه‌ها تمام خرج می‌شود، می‌آمده از این‌ها استفاده می‌کرده! و بعد یک‌بار در بین راه این‌ها از دستش ریخته و مشغول جمع شدن می‌شود!. یک کسی به ایشان می‌رسد و می‌گوید: جناب آیت الله! بگذارید من جمع کنم. ایشان می‌گوید: من حالا داشتم می‌خندیدم، چون یادم افتاد وقتی آمدم نجف و تسبیح‌ام در کوچه پاره شد، زورم می‌آمد این‌ها را جمع کنم، اما الآن این کاهوهای غیر قابل فروش را که ریخته، دلم نمی‌آید بگذرم و می‌خواهم جمع کنم. این همان "واستعمال ما فی وُسع الانسان من جاهٍ و مالٍ و علمٍ و فضیلة" در راه آن است. اگر فطرت انسان سالم باشد، حالا خواه ، خواه ، خواه ، خواه ، خواه ؛ خودش خدا می‌شود و فعال می‌گردد و قهرمان خدمت به می‌شود. چرا؟ چون در درونش، فطرت سالم مانده. پس این‌که ما در گیر کرده‌ایم که معمولاً با هر کسی روبرو شویم، می‌بینیم درد او را گرفته، باید بفهمیم که فطرت‌های سالم را های ناسالم ، دست‌خورده و کرده است؛ ولذا این باید درک این موضوع درش بشود که ما روبرو هستیم با یک بیماری عمومی و آن این است که فطرت‌ها تغییر کرده!. این‌که دردهای ظاهریِ ما آمده مسلّط شده بر ما و دردهای ما را تحت‌الشعاع قرار داده؛ به خاطر همین است که این فطرت ناسالم است و باید یک مخصوص احیای فطرت اسلامی ما داشته باشیم که دانشمندانی بنشینند و سرچشمه‌های این بیماری‌ها را پیدا کنند و داروهایش را بیابند و در تمام اوضاع و احوال این مسائل را بگنجانند که هر در هر جا اجرا می‌شود در ضمن، احیای فطرت اسلامی هم درونش باشد. مخصوصاً در وزارت . ۸۱٫۷٫۱۵ ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی _ ۱) [ ج ۱ ص ۴۵] ۲) [ ] @seyedololama
16.24M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔺 استفاده از برکات مجالس امام علیه‌السلام برای احیای 🔹 خدمات برای مقابله با نقشه‌های شوم و ☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
⬆️ ص ۳ 3⃣ 🔺 تعالیم غافلانه و تعالیم بیدارگرانه 🔹 مرحوم احمد و دانشمندانی دیگر در سال‌ها قبل کتابی به نام ترجمه کردند که از گفتارهای درجه‌ی یک است. در یکی از مقالات آن آمده است: در پی از ماشین و استفاده از آن است و به سازنده‌ی آن کاری ندارد. یعنی علوم روز بر اساس سازیِ ها پی‌ریزی‌ شده است. این است یک معنای فراگیریِ جور و ستم در که معنای هم درست مبارزه با آن خواهد بود. [ مرحوم علامه ] از این‌طور توجیهات نسبت به نسل کوتاهی نمی‌کردند، حتی بعضی از کسانی که در - در عصر - تأسیس کرده بودند، می‌آمدند در و دروس نسبتاً خودشان را از ایشان استفاده می‌کردند که بعداً هم به صورت کتابی منتشر شد. بنابراین ایشان همه‌ی توجهش به ؛ چه ، چه ، چه و چه ، بر اساس و و اطاعت از دستورات الهی است، همان سخنی‌که هم داشتند به عنوان این‌که ما باید را تعقیب کنیم و در پی پیروزی نباشیم و از شکست هم دل‌آزرده نشویم، چون ما انجام وظیفه و است. این را باید انقلاب فرهنگی ما، چه در ها، چه ها، چه در اجتماعات، و همچنین برای و دیگر و ها کاملاً جدی روشن کنند که ما وقتی می‌توانیم ادعا کنیم که از بهره برده‌ایم و از اهداف مقدس بانیان آن و خون مقدس قدردانی کرده‌ایم که همه‌ی مسایل با اساس "انا لله و انا الیه راجعون" شروع شود، ادامه یابد و ختم شود. و این مسائل در صفحات اول کتاب مطرح شده است. خداوند را به حق قسم می‌دهیم که این توفیق را به اجتماع ما و افراد ما مرحمت بفرماید. والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته 🔺 خاطراتی از مرحوم علامه طباطبایی ❔ حاج آقا خاطره‌ای از علامه دارید؟ 🔹 این‌که درباره‌ی این‌که ایشان به منازل ما چند تا تشریف بیاورند و بعضی روزها مانند ها ناهار هم در خدمت‌شان بودیم و از بیانات‌شان استفاده کنیم، این مسأله بسیار جالب بود. چون آن موقع حتی اتوبوس هم در ظاهراً برقرار نشده بود و ایشان با همان کفش معمولی یعنی نعلین اهل علم، راه نسبتاً طولانی منازل ما را پیاده طی می‌کردند و می‌آمدند و با خودشان هم یک نوشته‌ای یا دفترچه‌ای همراه داشتند. این موضوع نشان می‌داد که ایشان معتقدند به این‌که باید سخنش را قبلاً در نظر بگیرد به طور حضوری، نه این‌که از و استفاده کند تا نکند شاید در بین سخن اشتباهی حاصل شود، ولی اگر انسان خلاصه‌ی مطلب را در حضور داشته باشد، از خطا و اشتباه محافظت می‌شود. و آن‌وقت یک روایتی را و یا یک مطلبی را توضیح می‌دادند. مثلاً در مورد همین بیتی را که ایشان می‌خواندند که: اهل دنیا از کهین و از مهین لعنة الله علیهم اجمعین این را مثلاً وقتی تفسیر می‌دادند، به این مطلب می‌رسیدند که شهرسازی و و مهندسیِ اسلامی با این طرز ساختمان‌های فعلی مناسبت ندارد، چون وقتی انسان به یک ساختمان مرتب و منظمِ عالی نگاه می‌کند، توجه‌اش از آن ممکن است برگردد یا ضعیف شود و مثلاً یا تظاهر خانواده‌ها در مجالس، که خانواده‌ی یک شخص اعیان‌منش یا نسبتاً مستغنی اگر زیاد به خود جواهرات و طلا داشته باشد، خویشان او که این دسترسی‌ها را ندارند یا حاضران مجلس وقتی به منزل بر می‌گردند، نسبت به شوهران‌شان و پدر و مادران‌شان گله‌مند می‌شوند که خانواده‌ی فلانی این‌طور و آن‌طور بودند!. همین مسأله در ساختمان‌ها باید مراعات شود. معماری و مهندسی و شهرسازی نباید بر اساس جلب زیاد افراد به جنبه‌ی شود و از خدا شوند و در نتیجه به کارهای خلاف یا شبه خلاف بپردازند تا درآمدشان را زیاد کنند و از شان باقی بمانند و جدا شوند. این هم از خاطره. ص ۳ 3⃣ @seyedololama ⬇️