📆 سالروز ازدواج رسول خدا با خدیجه کبری صلوات الله علیهما وآلهما؛ ( ۱۰ #ربیع_الاول ۲۵ #عامالفیل)
🔹 ... بعد از مراسم جشن #عروسی حضرت #زهرا سلام الله علیها، دو نفر از بانوان خاندان #پیامبر به نام #ام_سلمه و #ام_ایمن که دو #زن باشخصیت بودند و خیلی به حضرت زهرا علاقه داشتند، به خدمت حضرت آمدند و گفتند: یا رسول الله! اگر #خدیجه زنده بود با تشکیل مراسم جشن عروسیِ زهرا چشمش روشن میشد. اینطور نیست؟!
تا آنها نام آن بانوی فداکار را بردند، اشک در چشمان پیامبر حلقه زد و یاد آن مهربانیها و آن #ایثارگریها و از خود گذشتگیهای خدیجه افتاد.
فرمود: کجا مانند خدیجه زنی پیدا میشود؟! آن روز که همهی #مردم مرا تکذیب کردند، او مرا تصدیق نمود. تمام #ثروت و #زندگی خود را برای نشر آیین خداوند در اختیار من گذاشت.
امروز هم اگر یک زن از این #دانشمندان پیدا شود، یک خانم #دکتر، یک خانم #پروفسور پیدا شود، بگوید: من داراییام این است؛ مثلاً کاخ فلانجا در #شمال مال من است، این دستگاه در #تجریش مال من است، در فلان #کارخانه سهم دارم. داراییهای من اینهاست، همهی اینها را به دفتر آقا میدهم که در راه آنچه که لازم میدانند صرف کنند. برای خودم دو اتاق گذاشتهام که در یکی بخوابم و در یکی دیگر هم مثلاً مهمانی کنم و اینها.
خود این میشود #شیعه خدیجه. خدیجه چنین کاری کرد. هر چه داشت داد. و زنها از این عمل خیلی ناراحت شدند؛ به طوریکه وقتی باردار شد؛ فرستاد از اینها کمک خواست. گفتند: ما نمیآییم!، چقدر به تو گفتیم: به این شخص #فقیر شوهر نکن!. نشنیدی!. حالا موقعش شده که ما نشان بدهیم که ما #خیر تو را میخواستیم که میگفتیم این #شوهر را قبول نکن! وقتی شوهرِ این شخصِ دست خالی شدی ما هم نمیآییم!.
#دل این بانو خیلی شکست در حالیکه #غریب و باردار بود و موقع وضع حملش فرا رسیده بود، و در #فکر بود که چه کار بکند؟!
نشست، زانوی غم به بغل گرفت. یک وقت دید دو سه تا خانم آمدند در اتاق، تعجب کرد و تکانی خورد!.، یکیشان گفت: خانم تکان نخور؛ نترس!. یکی از اینها زن #فرعون است، یکی از اینها #مریم است، یکی از اینها خواهر #موسی بن عمران است، ما آمدهایم به کمک تو برای این پیشآمد زایمان!.
این است که #تفسیر میکند #قرآن را؛ «إِنَّ الَّذِينَ قالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَيْهِمُ الْمَلائِكَةُ أَلَّا تَخافُوا وَ لا تَحْزَنُوا وَ أَبْشِرُوا بِالْجَنَّةِ الَّتِی كُنْتُمْ تُوعَدُونَ»؛ ( #فصلت :۳۰)؛ کسانیکه #استقامت کنند - چه در #اقتصاد، چه در پیشآمدهای دیگر مشکل زندگی- و مرامِ #حق خواهی و حقمحوری را بر همه چیز مقدم بدارند؛ در همین #دنیا چشمشان روشن میشود.
«قالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقامُوا»؛ میگویند: ما خدا داریم و اینکه خدا داریم میشود #امید دل و جان و #عقل، و #روحشان و #وجودشان را تسخیر میکند. دیگر جایی را نمیبینند، کسی را نمیبینند، به چیزی اهمیت نمیدهند، اینها #مقاوم میشوند.
و از این جهت باید نتیجه گرفت و آن این است که در پی این بود که در خود جنس #زنان چنین بانویی پیدا شود و چنین #فداکاریای بکند.
در هر #استان اگر یکی دو تا پیدا شود کافی است. دیگر مردم و زنان دیگر خجالت نمیکشند که مثلاً دستشان خالی از زینت باشد. گوششان خالی از زینت باشد. لباسشان لباس پارسال باشد. هر سال لباس نو نداشته باشند. برایشان این #ننگ نیست. وضع زندگی پایین میآید.
✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی
@seyedololama
🔺 توصیه علامه شعرانی برای دفع شبهات (۱)
🔹 شبهههایی که در دین حاصل میشود، انسان میتواند واکسنش را بزند.
چه کار بکند؟
مرحوم #شعرانی میفرماید به وسیله اینکه چند دلیل محکم #ولایت و #نبوت را تهیه کند برای خودش. و همیشه در خاطر داشته باشد.
در خاطر داشتن یعنی هر روز صبح انسان آن را #مطالعه کند و إلا یادش میرود. اگر این کار را بکند مثل این است که متخصصین یک آمپولی به او زدهاند، و از خانه بیرونش کردهاند. این یک چنین خاصیتی دارد.
چند تا دلیل، دلیل قانع کنندهای که خودش در نفسش به آن قانع شود. از نبوت و ولایت را تهیه کند و همیشه همراهش، یا در خاطرش یا در کیفش باشد. چون وقتی انسان مجهز شد به دشمنِ شبهه، دیگر #شبهه دفع میشود. مثل آدم مسلح میماند.
📡 الآن سالهاست که ایشان (مرحوم شعرانی) وفات کرده، و آن موقع این برنامه های #ماهواره نبود. علاوه بر آن کسانی که از کشور فرار کردهاند و در پی انتقامگیری هستند روز به روز شبهه افکنی میکنند، در داخل هم منافقهایی که به صورت #نویسنده و #روزنامهنگار و #مجلهنویس و اینها هستند، وجود دارند.
این #شبهات مثل تیرهای مختلفی دارد شلیک میشود به #عقل و #روح ماها که #دین ما را متزلزل کند. وقتی متزلزل کرد #جمهوری_اسلامی خودش میخوابد. مثل اینکه زیر یک ساختمان آب بگیری، میپوسد و میریزد!.
با این حال ایشان راه دفع #شبهه را بیان کرده.
خود ایشان یک کتابی در رد شبهات و اثبات نبوت به نام #راه_سعادت نوشته است.
ادامه دارد....
✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی
@seyedololama
#توحید
🍃 برنامهی زندگی #انسان را، #وجدان انسان ترسیم میکند، مثل آئینه نشان میدهد که انسان یعنی موجود هیچکاره، دستخالی، بیسرمایه، بینیرو، بیدانایی، تا آنجایی که هِیْ میرود عقب تا میرسد به یک ذره از میلیونها ذراتی که درون منی هست!.
خب فاصلهی آن ذرهای که از تشکیل ذراتِ زن و شوهر پیدا میشود تا یک آقایی که الآن علومی پیدا کرده، قدرتی پیدا کرده، فاصلهشان از زمین تا آسمان هم بیشتر است. آنوقت این مثل این میماند که من یک قورباغه بودم، یک مورچه بودم، حالا به یکباره مرا یک آدم کردهاند! آن دست کسی که مرا اینجور کرده، چه جوری ببوسم؟!
این است که قدردانی موجودات از خدا ممکن نیست؛ «وَمَا قَدَرُوا اللَّهَ حَقَّ قَدْرِهِ»؛ (#زمر:۷۹)؛ کسی نمیتواند بگوید من حقِّ قدرِ او را دادم. اینجا هم حضرت #علی علیهالسلام فرموده: «الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی لَا يَبْلُغُ مِدْحَتَهُ الْقَائِلُونَ»؛ (#نهجالبلاغه؛خطبه۱)؛ حرف، از #عقل در میآید، عقل هم از منی در آمده! این عقل و این حرفی که اولش منی بوده، حالا آمده به جایگاهِ حرف زدن نشسته، به منبر نشسته، به مدیریت نشسته؛ پس این هیچگاه نمیتواند بگوید: من و تو؛ به آن مبداء خودش بگوید: من و تو؛ من #بندهی تو هستم. من کو؟! اول منْات را پیدا کن، بعد بگو من بندهی تو هستم.
اول دعای شریف #ابوحمزه چیست؟؛ «إِلَهِی لا تُؤَدِّبْنِی بِعُقُوبَتِكَ وَ لا تَمْكُرْ بِی فِی حِيلَتِكَ مِنْ أَيْنَ لِیَ الْخَيْرُ يَا رَبِّ وَ لا يُوجَدُ إِلّا مِنْ عِنْدِكَ وَ مِنْ أَيْنَ لیَ النَّجَاةُ وَ "لا تُسْتَطَاعُ إِلّا بِکَ"»؛ من از این خفت و ذلت، جز به وسیلهی تو نمیتوانم در بیایم و بشوم من و بگویم من بندهی توام. پس فاصله، فاصلهی مقدار بردار نیست، دور و نزدیک درونش نیست. کم و زیاد درونش نیست، اصلاً یک حساب جدایی است. «الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی لَا يَبْلُغُ مِدْحَتَهُ الْقَائِلُونَ وَلَا يُحْصِی نَعْمَاءَهُ الْعَادُّونَ».
✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی
@seyedololama
🏴 سلام و صلوات خدا بر اسرای کربلا
🔹 دعایی که در #سحر شب #جمعه، در #مفاتیح_الجنان وارد شده، بسیار #دعای حکیمانه و عجیبی است: «یا مَن فَتَق العقولَ بمعرفته و أطلقَ الألسُن بحمده»؛ [ترجمه: ای کسیکه عقلها را با معرفت خود گشودی و زبانها را با حمد خود پاسخگو کردی]
وقتی #انسان چیز بسیار عجیبی میبیند، خود به خود میپرسد این چیست؟ از کجا آمده؟ چه کسی این را ساخته؟ در زمان قدیم که هواپیما خیلی کم بود، اگر صدایی از بالا بلند میشد، همه میدویدند پشتبام و نگاه میکردند و تعجب میکردند که این چی بود که با این صدا آمد و از بالای سر ما ردّ شد؟!
خب هر روز، ما درونِ چیزی هستیم و داریم میگردیم و میچرخیم - یعنی کرهی زمین- ولی هیچ به روی خودمان نمیآوریم!.
آنهایی که #عقل دارند، عقلشان با #توجه به این چیزها درب و سرپوشش کنار میرود و پاسخگوی به #کبریا و #عظمت الهی میشوند یعنی همان "و اطلق الألسن بحمده"؛ خود به خود در اثر آن #فهم و #شعور که به ما دادی، به #توصیف و #تکریم تو در میآییم. مانند زنان #مصر که با دیدن جمال جناب #یوسف، از خود بیخود شدند و به جای میوه، دست خودشان را قطع کردند و ملتفت نشدند!.
ما که سینه میزنیم و میگوییم: "حسین #حسین " یا میگوییم: "یا امام #زین_العابدین " این بزرگواران اینطور بودند.
اگر اینطور نبودند امام #سجاد در سفر #شام و در آن #مصیبت های بزرگ، باید نمازش قضا میشد! ولی بهجای اینکه یک #نماز قضا بشود، اصلاً زبانش از #یاد خدا #غافل نمیشد!
#زینب کبری میفرمود: «ما رایت إلا جمیلا»؛ هر چی دیدیم خوبی دیدیم!
این همان حالت عجیب از خود بیخود شدن بود که خداوند به اینها داده بود.
۸۰٫۲٫۳
☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی
@seyedololama
🔹 «وَ لا تَجعَل لِلشّيطانِ علی عقلی سَبيلا»¹
بندهی ملتفت به اين مسائل در حال #تضرع و #اشک ريزان، با #دل شکسته در #سحرگاه شب #جمعه، از خداوند میخواهد که آفت #بيماری های درونی و سلطه و استيلای #شياطين را بر #عقل ما، از ما دور بساز، که بدون #توجه به خواست تو از #خلقت، تنها به اعتراف به تو، اکتفا نکنيم و در پی اطلاع از خواست تو بر آييم.
☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی
__
۱) [ #مفاتیح_الجنان، دعای سحر جمعه]
@seyedololama
📆 سالروز ازدواج رسول خدا با خدیجه کبری صلوات الله علیهما وآلهما؛ ( ۱۰ #ربیع_الاول ۲۵ #عامالفیل)
🔹 ... بعد از مراسم جشن #عروسی حضرت #زهرا سلام الله علیها، دو نفر از بانوان خاندان #پیامبر به نام #ام_سلمه و #ام_ایمن که دو #زن باشخصیت بودند و خیلی به حضرت زهرا علاقه داشتند، به خدمت حضرت آمدند و گفتند: یا رسول الله! اگر #خدیجه زنده بود با تشکیل مراسم جشن عروسیِ زهرا چشمش روشن میشد. اینطور نیست؟!
تا آنها نام آن بانوی فداکار را بردند، اشک در چشمان پیامبر حلقه زد و یاد آن مهربانیها و آن #ایثارگریها و از خود گذشتگیهای خدیجه افتاد.
فرمود: کجا مانند خدیجه زنی پیدا میشود؟! آن روز که همهی #مردم مرا تکذیب کردند، او مرا تصدیق نمود. تمام #ثروت و #زندگی خود را برای نشر آیین خداوند در اختیار من گذاشت.
امروز هم اگر یک زن از این #دانشمندان پیدا شود، یک خانم #دکتر، یک خانم #پروفسور پیدا شود، بگوید: من داراییام این است؛ مثلاً کاخ فلانجا در #شمال مال من است، این دستگاه در #تجریش مال من است، در فلان #کارخانه سهم دارم. داراییهای من اینهاست، همهی اینها را به دفتر آقا میدهم که در راه آنچه که لازم میدانند صرف کنند. برای خودم دو اتاق گذاشتهام که در یکی بخوابم و در یکی دیگر هم مثلاً مهمانی کنم و اینها.
خود این میشود #شیعه خدیجه. خدیجه چنین کاری کرد. هر چه داشت داد. و زنها از این عمل خیلی ناراحت شدند؛ به طوریکه وقتی باردار شد؛ فرستاد از اینها کمک خواست. گفتند: ما نمیآییم!، چقدر به تو گفتیم: به این شخص #فقیر شوهر نکن!. نشنیدی!. حالا موقعش شده که ما نشان بدهیم که ما #خیر تو را میخواستیم که میگفتیم این #شوهر را قبول نکن! وقتی شوهرِ این شخصِ دست خالی شدی ما هم نمیآییم!.
#دل این بانو خیلی شکست در حالیکه #غریب و باردار بود و موقع وضع حملش فرا رسیده بود، و در #فکر بود که چه کار بکند؟!
نشست، زانوی غم به بغل گرفت. یک وقت دید دو سه تا خانم آمدند در اتاق، تعجب کرد و تکانی خورد!.، یکیشان گفت: خانم تکان نخور؛ نترس!. یکی از اینها زن #فرعون است، یکی از اینها #مریم است، یکی از اینها خواهر #موسی بن عمران است، ما آمدهایم به کمک تو برای این پیشآمد زایمان!.
این است که #تفسیر میکند #قرآن را؛ «إِنَّ الَّذِينَ قالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَيْهِمُ الْمَلائِكَةُ أَلَّا تَخافُوا وَ لا تَحْزَنُوا وَ أَبْشِرُوا بِالْجَنَّةِ الَّتِی كُنْتُمْ تُوعَدُونَ»؛ ( #فصلت :۳۰)؛ کسانیکه #استقامت کنند - چه در #اقتصاد، چه در پیشآمدهای دیگر مشکل زندگی- و مرامِ #حق خواهی و حقمحوری را بر همه چیز مقدم بدارند؛ در همین #دنیا چشمشان روشن میشود.
«قالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقامُوا»؛ میگویند: ما خدا داریم و اینکه خدا داریم میشود #امید دل و جان و #عقل، و #روحشان و #وجودشان را تسخیر میکند. دیگر جایی را نمیبینند، کسی را نمیبینند، به چیزی اهمیت نمیدهند، اینها #مقاوم میشوند.
و از این جهت باید نتیجه گرفت و آن این است که در پی این بود که در خود جنس #زنان چنین بانویی پیدا شود و چنین #فداکاریای بکند.
در هر #استان اگر یکی دو تا پیدا شود کافی است. دیگر مردم و زنان دیگر خجالت نمیکشند که مثلاً دستشان خالی از زینت باشد. گوششان خالی از زینت باشد. لباسشان لباس پارسال باشد. هر سال لباس نو نداشته باشند. برایشان این #ننگ نیست. وضع زندگی پایین میآید.
✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی
@seyedololama
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺 فرمایشات مولا امیرالمؤمنین علی علیهالسلام در مورد گذران بودن دنیا و اهتمام به امر آخرت : «فاهْتَبِلُوا هَبَلَها، وَ اعْمَلُوا لِلْجَنَّةِ عَمَلَها»؛ [ نهج البلاغه خ۱۳۲]
🔹 وظیفهی دستگاههای حکومتی و مسئولین در مورد امر دین مردم؛ طرحی برای تربیت ایتام
🔺 خطر ضعف #عقل
۹۲٫۶٫۷
✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی
@seyedololama
📆 سالروز ازدواج رسول خدا با خدیجه کبری صلوات الله علیهما وآلهما؛ ( ۱۰ #ربیع_الاول ۲۵ #عامالفیل)
🔹 ... بعد از مراسم جشن #عروسی حضرت #زهرا سلام الله علیها، دو نفر از بانوان خاندان #پیامبر به نام #ام_سلمه و #ام_ایمن که دو #زن باشخصیت بودند و خیلی به حضرت زهرا علاقه داشتند، به خدمت حضرت آمدند و گفتند: یا رسول الله! اگر #خدیجه زنده بود با تشکیل مراسم جشن عروسیِ زهرا چشمش روشن میشد. اینطور نیست؟!
تا آنها نام آن بانوی فداکار را بردند، اشک در چشمان پیامبر حلقه زد و یاد آن مهربانیها و آن #ایثارگریها و از خود گذشتگیهای خدیجه افتاد.
فرمود: کجا مانند خدیجه زنی پیدا میشود؟! آن روز که همهی #مردم مرا تکذیب کردند، او مرا تصدیق نمود. تمام #ثروت و #زندگی خود را برای نشر آیین خداوند در اختیار من گذاشت.
امروز هم اگر یک زن از این #دانشمندان پیدا شود، یک خانم #دکتر، یک خانم #پروفسور پیدا شود، بگوید: من داراییام این است؛ مثلاً کاخ فلانجا در #شمال مال من است، این دستگاه در #تجریش مال من است، در فلان #کارخانه سهم دارم. داراییهای من اینهاست، همهی اینها را به دفتر آقا میدهم که در راه آنچه که لازم میدانند صرف کنند. برای خودم دو اتاق گذاشتهام که در یکی بخوابم و در یکی دیگر هم مثلاً مهمانی کنم و اینها.
خود این میشود #شیعه خدیجه. خدیجه چنین کاری کرد. هر چه داشت داد. و زنها از این عمل خیلی ناراحت شدند؛ به طوریکه وقتی باردار شد؛ فرستاد از اینها کمک خواست. گفتند: ما نمیآییم!، چقدر به تو گفتیم: به این شخص #فقیر شوهر نکن!. نشنیدی!. حالا موقعش شده که ما نشان بدهیم که ما #خیر تو را میخواستیم که میگفتیم این #شوهر را قبول نکن! وقتی شوهرِ این شخصِ دست خالی شدی ما هم نمیآییم!.
#دل این بانو خیلی شکست در حالیکه #غریب و باردار بود و موقع وضع حملش فرا رسیده بود، و در #فکر بود که چه کار بکند؟!
نشست، زانوی غم به بغل گرفت. یک وقت دید دو سه تا خانم آمدند در اتاق، تعجب کرد و تکانی خورد!.، یکیشان گفت: خانم تکان نخور؛ نترس!. یکی از اینها زن #فرعون است، یکی از اینها #مریم است، یکی از اینها خواهر #موسی بن عمران است، ما آمدهایم به کمک تو برای این پیشآمد زایمان!.
این است که #تفسیر میکند #قرآن را؛ «إِنَّ الَّذِينَ قالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَيْهِمُ الْمَلائِكَةُ أَلَّا تَخافُوا وَ لا تَحْزَنُوا وَ أَبْشِرُوا بِالْجَنَّةِ الَّتِی كُنْتُمْ تُوعَدُونَ»؛ ( #فصلت :۳۰)؛ کسانیکه #استقامت کنند - چه در #اقتصاد، چه در پیشآمدهای دیگر مشکل زندگی- و مرامِ #حق خواهی و حقمحوری را بر همه چیز مقدم بدارند؛ در همین #دنیا چشمشان روشن میشود.
«قالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقامُوا»؛ میگویند: ما خدا داریم و اینکه خدا داریم میشود #امید دل و جان و #عقل، و #روحشان و #وجودشان را تسخیر میکند. دیگر جایی را نمیبینند، کسی را نمیبینند، به چیزی اهمیت نمیدهند، اینها #مقاوم میشوند.
و از این جهت باید نتیجه گرفت و آن این است که در پی این بود که در خود جنس #زنان چنین بانویی پیدا شود و چنین #فداکاریای بکند.
در هر #استان اگر یکی دو تا پیدا شود کافی است. دیگر مردم و زنان دیگر خجالت نمیکشند که مثلاً دستشان خالی از زینت باشد. گوششان خالی از زینت باشد. لباسشان لباس پارسال باشد. هر سال لباس نو نداشته باشند. برایشان این #ننگ نیست. وضع زندگی پایین میآید.
✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی
@seyedololama
#عقل
#فلسفه
#مکتب_تفکیک
📅 به مناسبت روز بزرگداشت حکیم ملا هادی سبزورای رحمهالله
🔺 سلسله مباحثی پیرامون جایگاه عقل و علوم معارفی و حکمی و فلسفی
بخشی از مقاله: "مکتب تفکیک دستخوش تفکیکی دیگر"
🔺 توضیح: با توجه به مطالب یاد شده، پایبندی به یک طرز فکر یا یک مکتب، اسارت فکری است، زیرا انسان تابع طرز فکر خود میباشد نه فرستاده از صریح وحی، در صورتی که دانشمند معظم تفکیکی در مجلهی اندیشه حوزه میفرماید: «برای نمونه در حاشیهی شرح منظومهی سبزواری مطلبی در این مورد ذکر شده است: متصدیان معرفت حقایق چهار گروهند: برخی به تفکر تنها اکتفا کردهاند و جمعی به تصفیه و تزکیه نفس و گروهی بین تصفیه و تفکر را جمع کردهاند، آنان که تصفیه و تفکر را جمع کردهاند اشراقیون هستند. برخی به تصفیه تکیه کردهاند، اینها صوفیهاند. اکتفا کنندگان به تفکر، آنها که رعایت وحی را کردهاند، متکلمین هستند و آنها که به مطلق تفکر اکتفا نمودهاند، میخواهد با وحی تطبیق بکند یا نه، فلاسفهی مشأ هستند .... فلسفه یک بحث آزاد است و مقصد فیلسوف از قبل تعیین نشده است، نظریه و انطباق آن با وحی مطرح نیست میخواهد با وحی تطبیق بکند یا نه.» (۴۲) (یعنی متکلم صد در صد در اختیار وحی است.) انصاف این استکه تعبد از اساتید درگذشته (اعلی الله مقامهم) کار خود را کرده است و بدبینی به فلسفه کاملاً در بحث نمودار است. این تقسیم از نظر کلی است و شامل فلاسفهی غیر دینی نیز میشود، ولی بحث مکتب تفکیک دربارهی فلاسفهی اسلام است که پیشوای مشایین آنان شیخ الرییس است که میگوید اگر حقیقتی از ناحیهی وحی به ما رسید بر چشم ما جای دارد و هر گاه در مسألهای دچار تحیر میشود، به مسجد جامع محل میرود و از حق تعالی حل مشکل میطلبد. همین مرحوم محقق سبزواری که این تقسیم را در حاشیه آورده است در ابتدای منظومهی منطق، اعلان واعلام میکند که من با تحمل زحمت میخواهم به اهل ایمان خدمتی کرده باشم:
قال تعالوا طالبی الایقان
اتل علیکم حکمة المیزان
و در ابتدای منظومه حکمت میگوید:
یقوم هاؤم اقرئوا کتابیه
منظومتی لسقم جهل شافیه
نظمتها فی الحکمه التی سمت
فی الذکر بالخیر الکثیر سمیت
با دقت و مروری بر ابواب وجود و عدم، روشن میشود که چرا واژهی حکمت و خیر کثیر قرآنی را مشروط به موافقت با وحی ندانست، زیرا تلاش فلسفهی عالیه و حکمت متعالیه برای وصول به مسایل وحیانی است و در صورتی که وحی و افادات وحیانی عقلاً و به روشنی حضور داشته باشد، نیازی به حکمت متعالیه و تلاش برهانی نیست. آن متکلمین اصطلاحی هستند که برای خود صورتی و تصویری از معاد و مبدا میسازند و ای بسا که اجماعشان را هم اضافه میکنند و آنگاه از آن دفاع مینمایند. در همین مسألهی معاد باید دید چه گفته و چه کردهاند و چگونه راه حمله و ایراد بر دین را برای زندیقان و بیدینان گشودهاند. مرحوم سبزواری دربارهی مسالهی اعادی معدوم چنین میگوید: «غرر فی أن المعدوم لا یعاد بعینه، اختلفوا فی جواز اعادة المعدوم و عدمه فاکثر المتکلمین علی الاول و الحکما و جماعة من المتکلمین علی الثانی و هو الحق ... و بعضهم کالشیخ الرییس فیه ای فی الامتناع، الضرورة و البداهة ادعی و استحسن الامام الرازی دعوی الضرورة» امام رازی و پیشوای مشککین از بداهت امتناع اعادهی معدوم استقبال کرده و گفته است: «و نعم ما قال الشیخ: من أن کل من رجع الی فطرته السلیمة و رفض عن نفسه المیل و العصبیة شهد عقله الصریح بان اعادة المعدوم ممتنعة قطعاً و کما انه قد یتوهم فی غیر البدیهی، انه بدیهی لاسباب خارجیه فکذلک قد یتوهم فی البدیهی، انه غیر بدیهی لموانع من خارج»(۴۳)
🔰 پی نوشتها:
۴۲. اندیشهی حوزه، شماره ۱۹، ص ۷۴.
۴۳. فخر الدین رازی: المباحث المشرقیه، باب اول، فصل ۱۰.
🖊 مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی رحمه الله تعالی
@seyedololama
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺 فرمایشات مولا امیرالمؤمنین علی علیهالسلام در مورد گذران بودن دنیا و اهتمام به امر آخرت : «فاهْتَبِلُوا هَبَلَها، وَ اعْمَلُوا لِلْجَنَّةِ عَمَلَها»؛ [ نهج البلاغه خ۱۳۲]
🔹 وظیفهی دستگاههای حکومتی و مسئولین در مورد امر دین مردم؛ طرحی برای تربیت ایتام
🔺 خطر ضعف #عقل
۹۲٫۶٫۷
✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی
@seyedololama
📆 سالروز غزوه خندق؛ (۱۷ شوال ۵ هق)
🔹 حضرت #علی علیهالسلام در یکی از جنگهای اسلامی که روبرو شد با آن پهلوان عرب که کسی جرأت نداشت در میدان او بیاید؛ این شخص میخواست دین اسلام را مانند یک چراغ بشکند و خفه کند و خاموش کند.
حضرت یک ضربت زد و این خطر را از اسلام دور کرد؛ پیامبر یک مدال به او داد و فرمود: «ضَربَةُ عَلِی یَومَ الخَندَقِ اَفضَلُ مِن عِبادَةِ الثّقلین»؛ پس بندگی باید با شعور و #عقل و فکر باشد. در آنموقع شاید عدهای بودند که میگفتند اگر ما برویم در مسجد مشغول عبادت بشویم، کار خیر الآن این است، ولی حضرت مدال بهترین اعمال بشریت را و نه، بلکه همهی موجودات که بندهی خدا باشند، [را به او دادند و فرمودند: همهی آن اعمال] افضل از این یک ضربه نیست و این میچربد بر همهی آنها. اینجور شناخت پیدا کردن دربارهی دین، هنر است و باید در راهش خدمت کرد و کوشید و مجلس را تهیه دید، کتابش، رسالهاش، نوشتهاش، پرسش و پاسخش را تهیه کرد و پیگیری نمود؛ این میشود تحصیل علم که هر ساعتی از آن، بسیار بسیار بر هر عبادتی ترجیح دارد؛ که البته انشاءالله همهتان دیدهاید در کتاب داستان و راستان اولین داستانش گویا همین است که پیامبر اکرم (صلیالله علیه وآله) وارد مسجد شده و دیدند که دو گروه اینجا حضور دارند؛ یک گروه مشغول عبادتاند و یک گروه هم مشغول صحبتها و مسائل دینی هستند. حضرت تشریف برد پیش آنهایی که فقط مشغول سخن دینی بودند و فرمود هر دو دسته مورد رضایت ماست و خوب است، اما من برای این مسائل مبعوث شدهام: انسانسازی و انسانشناسی و جهانشناسی که این مسائل را آدم با شناخت، مشغول روبرو شدن و معامله شدن، باشد. همهی اینها نتیجهی تحصیل تفسیر قرآن است، نتیجهی نهجالبلاغه است، نتیجهی علوم امام جعفر بن محمد بن الصادق علیهالسلام است؛ خب اینها وقت میخواهد. برنامهریزی میخواهد.
۸۵٫۷٫۲۲
✅ مرحوم آیتالله سید ابراهیم خسروشاهی
@seyedololama