eitaa logo
سیدالعلماء
1.5هزار دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
697 ویدیو
7 فایل
کانال رسمی مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی ایشان شاگرد بزرگانی مثل حضرات آیات شیخ عباس تهرانی، امام خمینی، علامه طباطبایی، بروجردی و... بودند. مرحوم امام در نامه‌های خود، از ایشان با عبارت "سیدالعلماء" یاد می‌کردند. ارتباط با ادمین @seydololama_admin
مشاهده در ایتا
دانلود
سیدالعلماء
🔺 شرح حدیث: قسمت اول 🔹 سأله بعض اصحابه از این عبارت معلوم می‌شود که حضرت امام #صادق (علیه‌السلام)
🔺 شرح حدیث قسمت دوم 🔹 عبارت « عَلِمتُ... » حضرت می‌فرمایند "عَلِمتُ". نمی‌فرمایند "ظَنَنتُ". نیست، بلکه است، پس علم باید ریشه‌ی باشد. همان‌طور که در آیه ۱۲ سوره آمده: «لِتَعْلَمُوا»؛ جهان و شما را کرده‌ام برای علم. 🔹 «عَلِمتُ أنّ عَمَلی لا یَعمَله غَیری فَاجتَهَدتُ» من یک دانشی پیدا کردم و آن این بود که من به خود من وابسته است. حتی به این‌که پدرم است و جدّم است، هم اکتفا نکردم. بنابراین من پیدا کردم. اجتهاد در این‌جا به معنای اجتهاد لغوی است نه اصطلاح فقهی. به معنای تلاش جانانه است. 🔹 عبارت «علمتُ أن الله عزوجل مُطَلِّعٌ علیَّ فاسْتَحْیَیْتُ» خدا در هر ذره‌ای از ذرات جهان و نافذ است و آن‌ها را فرا گرفته. پس همه جا خدا با من است! حال که این‌طور است می‌خواهم از خجالتِ خدا آب شوم و بروم زیر زمین؛ «فأستحییت»! وقتی این آمد همه را آدم می‌کند، یعنی مثلاً در یک مدرسه یک غیر آدم در آن‌جا پیدا نمی‌شود. آن‌قدر حیا مهم است. اثر حیا این است که می‌خواهد حرف بزند، می‌ترسد و دندان‌هایش به هم می‌خورد که چه بگویم که خدا ناراضی نباشد؟! می‌خواهد کَر شود که چه بشنوم که خدا منع نکرده باشد؟! حیا را می‌سازد. ⚠️ این است که دولت‌های هرجا را که بخواهند خراب کنند، بی حیایی راه می‌اندازند!. می‌گویند شرم اصلاً معنا ندارد!. حتی من چند سال پیش از مرحوم آیت الله یزدی فرزند آشیخ یزدی که در و تدریس می‌کرد، شنیدم که نقل می‌کرد: آدم در خیابان که راه می‌رود یک دفعه می‌بیند که یک خانمی با لباس خواب، روی سبزه‌های پارک دراز کشیده! این شخص از وجودش بی حیایی پخش می‌شود! آن وقت می‌روند آن‌جا و می‌گویند می‌خواهم و بشوم، نمی‌گوید که این بی حیایی‌ها با ما چه می‌کند؟! ولذا وقتی بر می‌گردد آن حیا و آن شرم گذشته کمتر در انسان پیدا می‌شود. این‌ها مواد کشنده‌ی سفر اروپا است، بدانید که چقدر خطرناک است! ادامه دارد... ☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
سیدالعلماء
🔹اخيراً مقام معظم در سخنرانی خود تأکيدی بر و داشتند که تاکنون نشنيده بوديم که ايشان با بيان خود بر پخش اذان از مساجد تأکيد داشته باشند، که بسيار مفيد بود، خداوند به ايشان طول عمر و سلامتی عطا فرمايد. انسان در هر برای رسيدن به محل کار خود با عجله حرکت می‌کند، زیرا يا بايد به قطار برسد يا وسيله‌ای که منتظر اوست که بايد آن را از دست ندهد، بنابراين با عجله و حتی صبحانه نخورده از منزل خارج می‌شود به نحوی‌که فراموش می‌کند «بسم الله» بگويد و می‌کند که اين وسيله، اين قدم و نَفَس از چه کسی است. از خود اوست يا با نفسی که به او داده شده حرکت می‌کند. و وقتی هم که وارد محل کارش می‌شود، با چندين تلفن بر روی ميز کارش و تعداد زياد مراجعه کننده روبرو شده و فراموش می‌کند که همه‌ی اين‌ها را کسی در اختيار او قرار داده و خود او کاره‌ای نيست و همه عاريه است و ممکن است به آنی از او گرفته شود و حتی از پشت ميز به افتاده و يا حتی به دار کشيده شود. در اين هنگام صدای بلند می‌شود تا همه‌ی غافلان را بيدار کند، لذا اذان يکی از امتيازات بسيار مهم دين مبين است و چون آخرين است، داروهايی برای بعضی امراض در اختيار دارد که با هيچ دارويی درمان نمی‌شود. جايگاه اذان بسيار مهم است، قدر آن را بدانيد، بزرگی است. تا می‌توانيد اذان بگوييد و يا مؤذن را تقويت نماييد و در هيچ مکانی و مدرسه‌ای که صدای اذان وجود ندارد، آرام نمانيد؛ به هر قيمتی که شده اذان را احياء کنيد، زيرا اذان يک حرکت و پاک‌کننده‌ی غبار انسان‌هاست. کبريايی و عظمت و نيرو در اين هست، ولی اين نيروها و جان‌ها و حرکات، منشأیی غير از خدا ندارد، ولی و سبب می‌شود که همه‌ی اين‌ها را به خود و يا به وسايل و اسباب نسبت می‌دهد و می‌کند همه قوی هستند و همه شير واقعی هستند؛ الله اکبر همه را خالی می‌کند و اعلام می‌کند همه شير عَلَم و پرچم هستند و همه تحت نيروی کسی ديگر و گرداننده‌ی جهان قرار دارند. چرخ و فرمان اصلی دست هيچ کسی نيست، از و و الهی رسيده تا به و و گرفته تا خود آدم ، و ، ، ، و... ممکن است گاهی به گونه‌ای عمل کند که نسخه برای خود و خانواده‌ی خود بنويسد و به ضرر آن‌ها تمام شود و دکتر ديگری او را متوجه اشتباه خود نمايد. يا جراح درجه‌ی اول به گونه‌ای محتاج شود که بايد او را از اين محل به آن محل حرکت دهند. در اين دنيا همه نمايش قدرت واحد است و و و فضائل، خوبی‌ها و و که در هر چيزی ديده می‌شود، از يک منبع است، بقيه همه مانند شير عَلَم می‌مانند که با حرکت باد به اين طرف و آن طرف حرکت می‌کنند و خودشان به اندازه‌ی يک پشه هم توان ندارند. ۸۷/۸/۳۰ ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
📆 سال‌روز ازدواج رسول خدا با خدیجه کبری صلوات الله علیهما وآلهما؛ ( ۱۰ ۲۵ ) 🔹 ... بعد از مراسم جشن حضرت سلام الله علیها، دو نفر از بانوان خاندان به نام و که دو باشخصیت بودند و خیلی به حضرت زهرا علاقه داشتند، به خدمت حضرت آمدند و گفتند: یا رسول الله! اگر زنده بود با تشکیل مراسم جشن عروسیِ زهرا چشمش روشن می‌شد. این‌طور نیست؟! تا آن‌ها نام آن بانوی فداکار را بردند، اشک در چشمان پیامبر حلقه زد و یاد آن مهربانی‌ها و آن و از خود گذشتگی‌های خدیجه افتاد. فرمود: کجا مانند خدیجه زنی پیدا می‌شود؟! آن روز که همه‌ی مرا تکذیب کردند، او مرا تصدیق نمود. تمام و خود را برای نشر آیین خداوند در اختیار من گذاشت. امروز هم اگر یک زن از این پیدا شود، یک خانم ، یک خانم پیدا شود، بگوید: من دارایی‌ام این است؛ مثلاً کاخ فلان‌جا در مال من است، این دستگاه در مال من است، در فلان سهم دارم. دارایی‌های من این‌هاست، همه‌ی این‌ها را به دفتر آقا می‌دهم که در راه آن‌چه که لازم می‌دانند صرف کنند. برای خودم دو اتاق گذاشته‌ام که در یکی بخوابم و در یکی دیگر هم مثلاً مهمانی کنم و این‌ها. خود این می‌شود خدیجه. خدیجه چنین کاری کرد. هر چه داشت داد. و زنها از این عمل خیلی ناراحت شدند؛ به طوری‌که وقتی باردار شد؛ فرستاد از این‌ها کمک خواست. گفتند: ما نمی‌آییم!، چقدر به تو گفتیم: به این شخص شوهر نکن!. نشنیدی!. حالا موقعش شده که ما نشان بدهیم که ما تو را می‌خواستیم که می‌گفتیم این را قبول نکن! وقتی شوهرِ این شخصِ دست خالی شدی ما هم نمی‌آییم!. این بانو خیلی شکست در حالی‌که و باردار بود و موقع وضع حملش فرا رسیده بود، و در بود که چه کار بکند؟! نشست، زانوی غم به بغل گرفت. یک وقت دید دو سه تا خانم آمدند در اتاق، تعجب کرد و تکانی خورد!.، یکی‌شان گفت: خانم تکان نخور؛ نترس!. یکی از این‌ها زن است، یکی از این‌ها است، یکی از این‌ها خواهر بن عمران است، ما آمده‌ایم به کمک تو برای این پیش‌آمد زایمان!. این است که می‌کند را؛ «إِنَّ الَّذِينَ قالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَيْهِمُ الْمَلائِكَةُ أَلَّا تَخافُوا وَ لا تَحْزَنُوا وَ أَبْشِرُوا بِالْجَنَّةِ الَّتِی كُنْتُمْ تُوعَدُونَ»؛ ( :۳۰)؛ کسانی‌که کنند - چه در ، چه در پیش‌آمدهای دیگر مشکل زندگی- و مرامِ خواهی و حق‌محوری را بر همه چیز مقدم بدارند؛ در همین چشم‌شان روشن می‌شود. «قالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقامُوا»؛ می‌گویند: ما خدا داریم و این‌که خدا داریم می‌شود دل و جان و ، و و را تسخیر می‌کند. دیگر جایی را نمی‌بینند، کسی را نمی‌بینند، به چیزی اهمیت نمی‌دهند، این‌ها می‌شوند. و از این جهت باید نتیجه گرفت و آن این است که در پی این بود که در خود جنس چنین بانویی پیدا شود و چنین بکند. در هر اگر یکی دو تا پیدا شود کافی است. دیگر مردم و زنان دیگر خجالت نمی‌کشند که مثلاً دست‌شان خالی از زینت باشد. گوش‌شان خالی از زینت باشد. لباس‌شان لباس پارسال باشد. هر سال لباس نو نداشته باشند. برای‌شان این نیست. وضع زندگی پایین می‌آید. ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
سیدالعلماء
‌‌🏴 وفات ام المومنین حضرت خديجه کبری سلام الله عليها ( ۱۰ ۱۰ ق) تسلیت و تعزیت باد 🔹 ... بعد از مراسم جشن عروسی حضرت سلام الله علیها، دو نفر از بانوان خاندان پیامبر به نام و که دو زن باشخصیت بودند و خیلی به حضرت زهرا علاقه داشتند، به خدمت حضرت آمدند و گفتند: یا رسول الله! اگر زنده بود با تشکیل مراسم جشن زهرا، چشمش روشن می‌شد. این‌طور نیست؟! تا آن‌ها نام آن بانوی فداکار را بردند، اشک در چشمان حلقه زد و یاد آن مهربانی‌ها و آن ها و از خود گذشتگی‌های خدیجه افتاد. فرمود: کجا مانند زنی پیدا می‌شود؟! آن روز که همه مردم مرا تکذیب کردند، او مرا تصدیق نمود. تمام و خود را برای نشر آیین خداوند در اختیار من گذاشت. امروز هم اگر یک از این دانشمندان پیدا شود، یک خانم ، یک خانم پیدا شود، بگوید: من دارایی‌ام این است؛ مثلاً کاخ فلان‌جا در شمال مال من است، این دستگاه در تجریش مال من است، در فلان کارخانه سهم دارم. دارایی‌های من این‌هاست، همه‌ی این‌ها را به دفتر آقا می‌دهم که در راه آن‌چه که لازم می‌دانند، صرف کنند. برای خودم دو اتاق گذشته‌ام که در یکی بخوابم و در یکی دیگر هم مثلاً مهمانی بگیرم. خود این می‌شود خدیجه. خدیجه چنین کاری کرد. هر چه داشت داد. و زن‌ها از این عمل خیلی ناراحت شدند. به طوری‌که وقتی باردار شد؛ فرستاد از این‌ها کمک خواست. گفتند: ما نمی‌آییم!. چقدر به تو گفتیم: به این شخص شوهر نکن!. نشنیدی!. حالا موقعش شده که ما نشان بدهیم که ما خیر تو را می‌خواستیم که می‌گفتیم این را قبول نکن! وقتی شوهرِ این شخصِ دست خالی شدی، ما هم نمی‌آییم!. دل این بانو خیلی شکست در حالی‌که غریب و باردار بود و موقع وضع حملش فرا رسیده بود، و در بود که چه کار بکند؟! نشست زانوی غم به بغل گرفت. یک‌وقت دید دو سه تا خانم آمدند در اتاق، تعجب کرد و تکانی خورد!. یکی‌شان گفت: خانم تکان نخور؛ نترس!. یکی از این‌ها، زن است، یکی از این‌ها است، یکی از این‌ها خواهر بن عمران است، ما آمده‌ایم به کمک تو برای این پیش‌آمد زایمان!. این است که می‌کند را؛ «إِنَّ الَّذِينَ قالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَيْهِمُ الْمَلائِكَةُ أَلَّا تَخافُوا وَ لا تَحْزَنُوا وَ أَبْشِرُوا بِالْجَنَّةِ الَّتِي كُنْتُمْ تُوعَدُونَ»؛ ( : ۳۰)؛ کسانی‌که کنند - چه در ، چه در پیش‌آمدهای دیگر مشکل زندگی- و مرامِ خواهی و حق‌محوری را بر همه چیز مقدم بدارند؛ در همین چشم‌شان روشن می‌شود. "قالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقامُوا"، می‌گویند: ماخدا داریم و این‌که خدا داریم می‌شود امید و جان و ، و روح‌شان و وجودشان را تسخیر می‌کند. دیگر جایی را نمی‌بینند، کسی را نمی‌بینند، به چیزی اهمیت نمی‌دهند، این‌ها مقاوم می‌شود. و از این جهت باید نتیجه گرفت و آن این است که در پی این بود که در خود جنس چنین بانویی پیدا شود و چنین فداکاری‌ای بکند. در هر استانی یکی دو تا پیدا شود، کافی است. دیگر و زنان دیگر خجالت نمی‌کشند که مثلاً دست‌شان خالی از زینت باشد. گوش‌شان خالی از زینت باشد. لباس‌شان، لباس پارسال باشد. هر سال لباس نو نداشته باشند. برای‌شان این ننگ نیست. وضع زندگی پایین می‌آید. ۹۳٫۱۲٫۶ ☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
سیدالعلماء
🔺 شرح حدیث: قسمت اول 🔹 سأله بعض اصحابه از این عبارت معلوم می‌شود که حضرت امام #صادق (علیه‌السلام)
⬆️ ص۲ 🔺 شرح حدیث قسمت دوم 🔹 عبارت « عَلِمتُ... » حضرت می‌فرمایند "عَلِمتُ". نمی‌فرمایند "ظَنَنتُ"؛ نیست، بلکه است، پس علم باید ریشه‌ی باشد. همان‌طور که در آیه ۱۲ سوره آمده: «لِتَعْلَمُوا»؛ جهان و شما را کرده‌ام برای علم. «عَلِمتُ أنّ عَمَلی لا یَعمَله غَیری فَاجتَهَدتُ» من یک دانشی پیدا کردم و آن این بود که من به خود من وابسته است. حتی به این‌که پدرم است و جدّم است، هم اکتفا نکردم. بنابراین من پیدا کردم. -اجتهاد در این‌جا به معنای اجتهاد لغوی است نه اصطلاح فقهی-. به معنای تلاش جانانه است. 🔹 عبارت «علمتُ أن الله عزوجل مُطَلِّعٌ علیَّ فاسْتَحْیَیْتُ» و خدا در هر ذره‌ای از ذرات جهان نافذ است و آن‌ها را فرا گرفته. پس همه‌جا خدا با من است! حال که این‌طور است، می‌خواهم از خجالتِ خدا آب شوم و بروم زیر زمین؛ «فأستحییت»! وقتی این آمد همه را آدم می‌کند، یعنی مثلاً در یک مدرسه یک غیر آدم در آن‌جا پیدا نمی‌شود. آن‌قدر حیا مهم است. اثر حیا این است که می‌خواهد حرف بزند، می‌ترسد و دندان‌هایش به هم می‌خورد که چه بگویم که خدا ناراضی نباشد؟! او می‌خواهد کَر شود که چه بشنوم که خدا منع نکرده باشد؟! حیا را می‌سازد. ⚠️ این است که های هرجا را که بخواهند خراب کنند، بی‌حیایی راه می‌اندازند!. می‌گویند شرم اصلاً معنا ندارد!. حتی من چند سال پیش از مرحوم آیت الله یزدی فرزند آشیخ یزدی که در و تدریس می‌کرد، شنیدم که نقل می‌کرد: آدم در خیابان که راه می‌رود، یک‌دفعه می‌بیند که یک خانمی با لباس خواب، روی سبزه‌های پارک دراز کشیده! این شخص از وجودش بی‌حیایی پخش می‌شود! آن‌وقت ها می‌روند آن‌جا و می‌گویند می‌خواهم و بشوم، نمی‌گوید که این بی‌حیایی‌ها با ما چه می‌کند؟! ولذا وقتی بر می‌گردد آن حیا و آن شرم گذشته کم‌تر در انسان پیدا می‌شود. این‌ها مواد کشنده‌ی سفر اروپا است، بدانید که چقدر خطرناک است! @seyedololama ص۲ ⬇️
سیدالعلماء
‌‌🏴 وفات ام المومنین حضرت خديجه کبری سلام الله عليها ( ۱۰ ۱۰ ق) تسلیت و تعزیت باد 🔹 ... بعد از مراسم جشن عروسی حضرت سلام الله علیها، دو نفر از بانوان خاندان پیامبر به نام و که دو زن باشخصیت بودند و خیلی به حضرت زهرا علاقه داشتند، به خدمت حضرت آمدند و گفتند: یا رسول الله! اگر زنده بود با تشکیل مراسم جشن زهرا، چشمش روشن می‌شد. این‌طور نیست؟! تا آن‌ها نام آن بانوی فداکار را بردند، اشک در چشمان حلقه زد و یاد آن مهربانی‌ها و آن ها و از خود گذشتگی‌های خدیجه افتاد. فرمود: کجا مانند زنی پیدا می‌شود؟! آن روز که همه مردم مرا تکذیب کردند، او مرا تصدیق نمود. تمام و خود را برای نشر آیین خداوند در اختیار من گذاشت. امروز هم اگر یک از این دانشمندان پیدا شود، یک خانم ، یک خانم پیدا شود، بگوید: من دارایی‌ام این است؛ مثلاً کاخ فلان‌جا در شمال مال من است، این دستگاه در تجریش مال من است، در فلان کارخانه سهم دارم. دارایی‌های من این‌هاست، همه‌ی این‌ها را به دفتر آقا می‌دهم که در راه آن‌چه که لازم می‌دانند، صرف کنند. برای خودم دو اتاق گذشته‌ام که در یکی بخوابم و در یکی دیگر هم مثلاً مهمانی بگیرم. خود این می‌شود خدیجه. خدیجه چنین کاری کرد. هر چه داشت داد. و زن‌ها از این عمل خیلی ناراحت شدند. به طوری‌که وقتی باردار شد؛ فرستاد از این‌ها کمک خواست. گفتند: ما نمی‌آییم!. چقدر به تو گفتیم: به این شخص شوهر نکن!. نشنیدی!. حالا موقعش شده که ما نشان بدهیم که ما خیر تو را می‌خواستیم که می‌گفتیم این را قبول نکن! وقتی شوهرِ این شخصِ دست خالی شدی، ما هم نمی‌آییم!. دل این بانو خیلی شکست در حالی‌که غریب و باردار بود و موقع وضع حملش فرا رسیده بود، و در بود که چه کار بکند؟! نشست زانوی غم به بغل گرفت. یک‌وقت دید دو سه تا خانم آمدند در اتاق، تعجب کرد و تکانی خورد!. یکی‌شان گفت: خانم تکان نخور؛ نترس!. یکی از این‌ها، زن است، یکی از این‌ها است، یکی از این‌ها خواهر بن عمران است، ما آمده‌ایم به کمک تو برای این پیش‌آمد زایمان!. این است که می‌کند را؛ «إِنَّ الَّذِينَ قالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَيْهِمُ الْمَلائِكَةُ أَلَّا تَخافُوا وَ لا تَحْزَنُوا وَ أَبْشِرُوا بِالْجَنَّةِ الَّتِي كُنْتُمْ تُوعَدُونَ»؛ ( : ۳۰)؛ کسانی‌که کنند - چه در ، چه در پیش‌آمدهای دیگر مشکل زندگی- و مرامِ خواهی و حق‌محوری را بر همه چیز مقدم بدارند؛ در همین چشم‌شان روشن می‌شود. "قالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقامُوا"، می‌گویند: ماخدا داریم و این‌که خدا داریم می‌شود امید و جان و ، و روح‌شان و وجودشان را تسخیر می‌کند. دیگر جایی را نمی‌بینند، کسی را نمی‌بینند، به چیزی اهمیت نمی‌دهند، این‌ها مقاوم می‌شود. و از این جهت باید نتیجه گرفت و آن این است که در پی این بود که در خود جنس چنین بانویی پیدا شود و چنین فداکاری‌ای بکند. در هر استانی یکی دو تا پیدا شود، کافی است. دیگر و زنان دیگر خجالت نمی‌کشند که مثلاً دست‌شان خالی از زینت باشد. گوش‌شان خالی از زینت باشد. لباس‌شان، لباس پارسال باشد. هر سال لباس نو نداشته باشند. برای‌شان این ننگ نیست. وضع زندگی پایین می‌آید. ۹۳٫۱۲٫۶ ☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
سیدالعلماء
🔹اخيراً مقام معظم در سخنرانی خود تأکيدی بر و داشتند که تاکنون نشنيده بوديم که ايشان با بيان خود بر پخش اذان از مساجد تأکيد داشته باشند، که بسيار مفيد بود، خداوند به ايشان طول عمر و سلامتی عطا فرمايد. انسان در هر برای رسيدن به محل کار خود با عجله حرکت می‌کند، زیرا يا بايد به قطار برسد يا وسيله‌ای که منتظر اوست که بايد آن را از دست ندهد، بنابراين با عجله و حتی صبحانه نخورده از منزل خارج می‌شود به نحوی‌که فراموش می‌کند «بسم الله» بگويد و می‌کند که اين وسيله، اين قدم و نَفَس از چه کسی است. از خود اوست يا با نفسی که به او داده شده حرکت می‌کند. و وقتی هم که وارد محل کارش می‌شود، با چندين تلفن بر روی ميز کارش و تعداد زياد مراجعه کننده روبرو شده و فراموش می‌کند که همه‌ی اين‌ها را کسی در اختيار او قرار داده و خود او کاره‌ای نيست و همه عاريه است و ممکن است به آنی از او گرفته شود و حتی از پشت ميز به افتاده و يا حتی به دار کشيده شود. در اين هنگام صدای بلند می‌شود تا همه‌ی غافلان را بيدار کند، لذا اذان يکی از امتيازات بسيار مهم دين مبين است و چون آخرين است، داروهايی برای بعضی امراض در اختيار دارد که با هيچ دارويی درمان نمی‌شود. جايگاه اذان بسيار مهم است، قدر آن را بدانيد، بزرگی است. تا می‌توانيد اذان بگوييد و يا مؤذن را تقويت نماييد و در هيچ مکانی و مدرسه‌ای که صدای اذان وجود ندارد، آرام نمانيد؛ به هر قيمتی که شده اذان را احياء کنيد، زيرا اذان يک حرکت و پاک‌کننده‌ی غبار انسان‌هاست. کبريايی و عظمت و نيرو در اين هست، ولی اين نيروها و جان‌ها و حرکات، منشأیی غير از خدا ندارد، ولی و سبب می‌شود که همه‌ی اين‌ها را به خود و يا به وسايل و اسباب نسبت می‌دهد و می‌کند همه قوی هستند و همه شير واقعی هستند؛ الله اکبر همه را خالی می‌کند و اعلام می‌کند همه شير عَلَم و پرچم هستند و همه تحت نيروی کسی ديگر و گرداننده‌ی جهان قرار دارند. چرخ و فرمان اصلی دست هيچ کسی نيست، از و و الهی رسيده تا به و و گرفته تا خود آدم ، و ، ، ، و... ممکن است گاهی به گونه‌ای عمل کند که نسخه برای خود و خانواده‌ی خود بنويسد و به ضرر آن‌ها تمام شود و دکتر ديگری او را متوجه اشتباه خود نمايد. يا جراح درجه‌ی اول به گونه‌ای محتاج شود که بايد او را از اين محل به آن محل حرکت دهند. در اين دنيا همه نمايش قدرت واحد است و و و فضائل، خوبی‌ها و و که در هر چيزی ديده می‌شود، از يک منبع است، بقيه همه مانند شير عَلَم می‌مانند که با حرکت باد به اين طرف و آن طرف حرکت می‌کنند و خودشان به اندازه‌ی يک پشه هم توان ندارند. ۸۷/۸/۳۰ ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
📆 سال‌روز ازدواج رسول خدا با خدیجه کبری صلوات الله علیهما وآلهما؛ ( ۱۰ ۲۵ ) 🔹 ... بعد از مراسم جشن حضرت سلام الله علیها، دو نفر از بانوان خاندان به نام و که دو باشخصیت بودند و خیلی به حضرت زهرا علاقه داشتند، به خدمت حضرت آمدند و گفتند: یا رسول الله! اگر زنده بود با تشکیل مراسم جشن عروسیِ زهرا چشمش روشن می‌شد. این‌طور نیست؟! تا آن‌ها نام آن بانوی فداکار را بردند، اشک در چشمان پیامبر حلقه زد و یاد آن مهربانی‌ها و آن و از خود گذشتگی‌های خدیجه افتاد. فرمود: کجا مانند خدیجه زنی پیدا می‌شود؟! آن روز که همه‌ی مرا تکذیب کردند، او مرا تصدیق نمود. تمام و خود را برای نشر آیین خداوند در اختیار من گذاشت. امروز هم اگر یک زن از این پیدا شود، یک خانم ، یک خانم پیدا شود، بگوید: من دارایی‌ام این است؛ مثلاً کاخ فلان‌جا در مال من است، این دستگاه در مال من است، در فلان سهم دارم. دارایی‌های من این‌هاست، همه‌ی این‌ها را به دفتر آقا می‌دهم که در راه آن‌چه که لازم می‌دانند صرف کنند. برای خودم دو اتاق گذاشته‌ام که در یکی بخوابم و در یکی دیگر هم مثلاً مهمانی کنم و این‌ها. خود این می‌شود خدیجه. خدیجه چنین کاری کرد. هر چه داشت داد. و زنها از این عمل خیلی ناراحت شدند؛ به طوری‌که وقتی باردار شد؛ فرستاد از این‌ها کمک خواست. گفتند: ما نمی‌آییم!، چقدر به تو گفتیم: به این شخص شوهر نکن!. نشنیدی!. حالا موقعش شده که ما نشان بدهیم که ما تو را می‌خواستیم که می‌گفتیم این را قبول نکن! وقتی شوهرِ این شخصِ دست خالی شدی ما هم نمی‌آییم!. این بانو خیلی شکست در حالی‌که و باردار بود و موقع وضع حملش فرا رسیده بود، و در بود که چه کار بکند؟! نشست، زانوی غم به بغل گرفت. یک وقت دید دو سه تا خانم آمدند در اتاق، تعجب کرد و تکانی خورد!.، یکی‌شان گفت: خانم تکان نخور؛ نترس!. یکی از این‌ها زن است، یکی از این‌ها است، یکی از این‌ها خواهر بن عمران است، ما آمده‌ایم به کمک تو برای این پیش‌آمد زایمان!. این است که می‌کند را؛ «إِنَّ الَّذِينَ قالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَيْهِمُ الْمَلائِكَةُ أَلَّا تَخافُوا وَ لا تَحْزَنُوا وَ أَبْشِرُوا بِالْجَنَّةِ الَّتِی كُنْتُمْ تُوعَدُونَ»؛ ( :۳۰)؛ کسانی‌که کنند - چه در ، چه در پیش‌آمدهای دیگر مشکل زندگی- و مرامِ خواهی و حق‌محوری را بر همه چیز مقدم بدارند؛ در همین چشم‌شان روشن می‌شود. «قالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقامُوا»؛ می‌گویند: ما خدا داریم و این‌که خدا داریم می‌شود دل و جان و ، و و را تسخیر می‌کند. دیگر جایی را نمی‌بینند، کسی را نمی‌بینند، به چیزی اهمیت نمی‌دهند، این‌ها می‌شوند. و از این جهت باید نتیجه گرفت و آن این است که در پی این بود که در خود جنس چنین بانویی پیدا شود و چنین بکند. در هر اگر یکی دو تا پیدا شود کافی است. دیگر مردم و زنان دیگر خجالت نمی‌کشند که مثلاً دست‌شان خالی از زینت باشد. گوش‌شان خالی از زینت باشد. لباس‌شان لباس پارسال باشد. هر سال لباس نو نداشته باشند. برای‌شان این نیست. وضع زندگی پایین می‌آید. ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
سیدالعلماء
‌‌🏴 وفات ام المومنین حضرت خديجه کبری سلام الله عليها تسلیت و تعزیت باد 🔹 ... بعد از مراسم جشن عروسی حضرت سلام الله علیها، دو نفر از بانوان خاندان پیامبر به نام و که دو زن باشخصیت بودند و خیلی به حضرت زهرا علاقه داشتند، به خدمت حضرت آمدند و گفتند: یا رسول الله! اگر زنده بود با تشکیل مراسم جشن زهرا، چشمش روشن می‌شد. این‌طور نیست؟! تا آن‌ها نام آن بانوی فداکار را بردند، اشک در چشمان حلقه زد و یاد آن مهربانی‌ها و آن ها و از خود گذشتگی‌های خدیجه افتاد. فرمود: کجا مانند زنی پیدا می‌شود؟! آن روز که همه مردم مرا تکذیب کردند، او مرا تصدیق نمود. تمام و خود را برای نشر آیین خداوند در اختیار من گذاشت. امروز هم اگر یک از این دانشمندان پیدا شود، یک خانم ، یک خانم پیدا شود، بگوید: من دارایی‌ام این است؛ مثلاً کاخ فلان‌جا در شمال مال من است، این دستگاه در تجریش مال من است، در فلان کارخانه سهم دارم. دارایی‌های من این‌هاست، همه‌ی این‌ها را به دفتر آقا می‌دهم که در راه آن‌چه که لازم می‌دانند، صرف کنند. برای خودم دو اتاق گذشته‌ام که در یکی بخوابم و در یکی دیگر هم مثلاً مهمانی بگیرم. خود این می‌شود خدیجه. خدیجه چنین کاری کرد. هر چه داشت داد. و زن‌ها از این عمل خیلی ناراحت شدند. به طوری‌که وقتی باردار شد؛ فرستاد از این‌ها کمک خواست. گفتند: ما نمی‌آییم!. چقدر به تو گفتیم: به این شخص شوهر نکن!. نشنیدی!. حالا موقعش شده که ما نشان بدهیم که ما خیر تو را می‌خواستیم که می‌گفتیم این را قبول نکن! وقتی شوهرِ این شخصِ دست خالی شدی، ما هم نمی‌آییم!. دل این بانو خیلی شکست در حالی‌که غریب و باردار بود و موقع وضع حملش فرا رسیده بود، و در بود که چه کار بکند؟! نشست زانوی غم به بغل گرفت. یک‌وقت دید دو سه تا خانم آمدند در اتاق، تعجب کرد و تکانی خورد!. یکی‌شان گفت: خانم تکان نخور؛ نترس!. یکی از این‌ها، زن است، یکی از این‌ها است، یکی از این‌ها خواهر بن عمران است، ما آمده‌ایم به کمک تو برای این پیش‌آمد زایمان!. این است که می‌کند را؛ «إِنَّ الَّذِينَ قالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَيْهِمُ الْمَلائِكَةُ أَلَّا تَخافُوا وَ لا تَحْزَنُوا وَ أَبْشِرُوا بِالْجَنَّةِ الَّتِي كُنْتُمْ تُوعَدُونَ»؛ ( : ۳۰)؛ کسانی‌که کنند - چه در ، چه در پیش‌آمدهای دیگر مشکل زندگی- و مرامِ خواهی و حق‌محوری را بر همه چیز مقدم بدارند؛ در همین چشم‌شان روشن می‌شود. "قالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقامُوا"، می‌گویند: ماخدا داریم و این‌که خدا داریم می‌شود امید و جان و ، و روح‌شان و وجودشان را تسخیر می‌کند. دیگر جایی را نمی‌بینند، کسی را نمی‌بینند، به چیزی اهمیت نمی‌دهند، این‌ها مقاوم می‌شود. و از این جهت باید نتیجه گرفت و آن این است که در پی این بود که در خود جنس چنین بانویی پیدا شود و چنین فداکاری‌ای بکند. در هر استانی یکی دو تا پیدا شود، کافی است. دیگر و زنان دیگر خجالت نمی‌کشند که مثلاً دست‌شان خالی از زینت باشد. گوش‌شان خالی از زینت باشد. لباس‌شان، لباس پارسال باشد. هر سال لباس نو نداشته باشند. برای‌شان این ننگ نیست. وضع زندگی پایین می‌آید. ۹۳٫۱۲٫۶ ☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
سیدالعلماء
🔺 شرح حدیث: قسمت اول 🔹 سأله بعض اصحابه از این عبارت معلوم می‌شود که حضرت امام #صادق (علیه‌السلام)
🔺 شرح حدیث قسمت دوم 🔹 عبارت « عَلِمتُ... » حضرت می‌فرمایند "عَلِمتُ". نمی‌فرمایند "ظَنَنتُ". نیست، بلکه است، پس علم باید ریشه‌ی باشد. همان‌طور که در آیه ۱۲ سوره آمده: «لِتَعْلَمُوا»؛ جهان و شما را کرده‌ام برای علم. 🔹 «عَلِمتُ أنّ عَمَلی لا یَعمَله غَیری فَاجتَهَدتُ» من یک دانشی پیدا کردم و آن این بود که من به خود من وابسته است. حتی به این‌که پدرم است و جدّم است، هم اکتفا نکردم. بنابراین من پیدا کردم. اجتهاد در این‌جا به معنای اجتهاد لغوی است نه اصطلاح فقهی. به معنای تلاش جانانه است. 🔹 عبارت «علمتُ أن الله عزوجل مُطَلِّعٌ علیَّ فاسْتَحْیَیْتُ» خدا در هر ذره‌ای از ذرات جهان و نافذ است و آن‌ها را فرا گرفته. پس همه جا خدا با من است! حال که این‌طور است می‌خواهم از خجالتِ خدا آب شوم و بروم زیر زمین؛ «فأستحییت»! وقتی این آمد همه را آدم می‌کند، یعنی مثلاً در یک مدرسه یک غیر آدم در آن‌جا پیدا نمی‌شود. آن‌قدر حیا مهم است. اثر حیا این است که می‌خواهد حرف بزند، می‌ترسد و دندان‌هایش به هم می‌خورد که چه بگویم که خدا ناراضی نباشد؟! می‌خواهد کَر شود که چه بشنوم که خدا منع نکرده باشد؟! حیا را می‌سازد. ⚠️ این است که دولت‌های هرجا را که بخواهند خراب کنند، بی حیایی راه می‌اندازند!. می‌گویند شرم اصلاً معنا ندارد!. حتی من چند سال پیش از مرحوم آیت الله یزدی فرزند آشیخ یزدی که در و تدریس می‌کرد، شنیدم که نقل می‌کرد: آدم در خیابان که راه می‌رود یک دفعه می‌بیند که یک خانمی با لباس خواب، روی سبزه‌های پارک دراز کشیده! این شخص از وجودش بی حیایی پخش می‌شود! آن وقت می‌روند آن‌جا و می‌گویند می‌خواهم و بشوم، نمی‌گوید که این بی حیایی‌ها با ما چه می‌کند؟! ولذا وقتی بر می‌گردد آن حیا و آن شرم گذشته کمتر در انسان پیدا می‌شود. این‌ها مواد کشنده‌ی سفر اروپا است، بدانید که چقدر خطرناک است! ادامه دارد... ☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
سیدالعلماء
📆 سال‌روز ازدواج رسول خدا با خدیجه کبری صلوات الله علیهما وآلهما؛ ( ۱۰ ۲۵ ) 🔹 ... بعد از مراسم جشن حضرت سلام الله علیها، دو نفر از بانوان خاندان به نام و که دو باشخصیت بودند و خیلی به حضرت زهرا علاقه داشتند، به خدمت حضرت آمدند و گفتند: یا رسول الله! اگر زنده بود با تشکیل مراسم جشن عروسیِ زهرا چشمش روشن می‌شد. این‌طور نیست؟! تا آن‌ها نام آن بانوی فداکار را بردند، اشک در چشمان پیامبر حلقه زد و یاد آن مهربانی‌ها و آن و از خود گذشتگی‌های خدیجه افتاد. فرمود: کجا مانند خدیجه زنی پیدا می‌شود؟! آن روز که همه‌ی مرا تکذیب کردند، او مرا تصدیق نمود. تمام و خود را برای نشر آیین خداوند در اختیار من گذاشت. امروز هم اگر یک زن از این پیدا شود، یک خانم ، یک خانم پیدا شود، بگوید: من دارایی‌ام این است؛ مثلاً کاخ فلان‌جا در مال من است، این دستگاه در مال من است، در فلان سهم دارم. دارایی‌های من این‌هاست، همه‌ی این‌ها را به دفتر آقا می‌دهم که در راه آن‌چه که لازم می‌دانند صرف کنند. برای خودم دو اتاق گذاشته‌ام که در یکی بخوابم و در یکی دیگر هم مثلاً مهمانی کنم و این‌ها. خود این می‌شود خدیجه. خدیجه چنین کاری کرد. هر چه داشت داد. و زنها از این عمل خیلی ناراحت شدند؛ به طوری‌که وقتی باردار شد؛ فرستاد از این‌ها کمک خواست. گفتند: ما نمی‌آییم!، چقدر به تو گفتیم: به این شخص شوهر نکن!. نشنیدی!. حالا موقعش شده که ما نشان بدهیم که ما تو را می‌خواستیم که می‌گفتیم این را قبول نکن! وقتی شوهرِ این شخصِ دست خالی شدی ما هم نمی‌آییم!. این بانو خیلی شکست در حالی‌که و باردار بود و موقع وضع حملش فرا رسیده بود، و در بود که چه کار بکند؟! نشست، زانوی غم به بغل گرفت. یک وقت دید دو سه تا خانم آمدند در اتاق، تعجب کرد و تکانی خورد!.، یکی‌شان گفت: خانم تکان نخور؛ نترس!. یکی از این‌ها زن است، یکی از این‌ها است، یکی از این‌ها خواهر بن عمران است، ما آمده‌ایم به کمک تو برای این پیش‌آمد زایمان!. این است که می‌کند را؛ «إِنَّ الَّذِينَ قالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَيْهِمُ الْمَلائِكَةُ أَلَّا تَخافُوا وَ لا تَحْزَنُوا وَ أَبْشِرُوا بِالْجَنَّةِ الَّتِی كُنْتُمْ تُوعَدُونَ»؛ ( :۳۰)؛ کسانی‌که کنند - چه در ، چه در پیش‌آمدهای دیگر مشکل زندگی- و مرامِ خواهی و حق‌محوری را بر همه چیز مقدم بدارند؛ در همین چشم‌شان روشن می‌شود. «قالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقامُوا»؛ می‌گویند: ما خدا داریم و این‌که خدا داریم می‌شود دل و جان و ، و و را تسخیر می‌کند. دیگر جایی را نمی‌بینند، کسی را نمی‌بینند، به چیزی اهمیت نمی‌دهند، این‌ها می‌شوند. و از این جهت باید نتیجه گرفت و آن این است که در پی این بود که در خود جنس چنین بانویی پیدا شود و چنین بکند. در هر اگر یکی دو تا پیدا شود کافی است. دیگر مردم و زنان دیگر خجالت نمی‌کشند که مثلاً دست‌شان خالی از زینت باشد. گوش‌شان خالی از زینت باشد. لباس‌شان لباس پارسال باشد. هر سال لباس نو نداشته باشند. برای‌شان این نیست. وضع زندگی پایین می‌آید. ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
سیدالعلماء
📆 سال‌روز ازدواج رسول خدا با خدیجه کبری صلوات الله علیهما وآلهما؛ ( ۱۰ ۲۵ ) 🔹 ... بعد از مراسم جشن حضرت سلام الله علیها، دو نفر از بانوان خاندان به نام و که دو باشخصیت بودند و خیلی به حضرت زهرا علاقه داشتند، به خدمت حضرت آمدند و گفتند: یا رسول الله! اگر زنده بود با تشکیل مراسم جشن عروسیِ زهرا چشمش روشن می‌شد. این‌طور نیست؟! تا آن‌ها نام آن بانوی فداکار را بردند، اشک در چشمان پیامبر حلقه زد و یاد آن مهربانی‌ها و آن و از خود گذشتگی‌های خدیجه افتاد. فرمود: کجا مانند خدیجه زنی پیدا می‌شود؟! آن روز که همه‌ی مرا تکذیب کردند، او مرا تصدیق نمود. تمام و خود را برای نشر آیین خداوند در اختیار من گذاشت. امروز هم اگر یک زن از این پیدا شود، یک خانم ، یک خانم پیدا شود، بگوید: من دارایی‌ام این است؛ مثلاً کاخ فلان‌جا در مال من است، این دستگاه در مال من است، در فلان سهم دارم. دارایی‌های من این‌هاست، همه‌ی این‌ها را به دفتر آقا می‌دهم که در راه آن‌چه که لازم می‌دانند صرف کنند. برای خودم دو اتاق گذاشته‌ام که در یکی بخوابم و در یکی دیگر هم مثلاً مهمانی کنم و این‌ها. خود این می‌شود خدیجه. خدیجه چنین کاری کرد. هر چه داشت داد. و زنها از این عمل خیلی ناراحت شدند؛ به طوری‌که وقتی باردار شد؛ فرستاد از این‌ها کمک خواست. گفتند: ما نمی‌آییم!، چقدر به تو گفتیم: به این شخص شوهر نکن!. نشنیدی!. حالا موقعش شده که ما نشان بدهیم که ما تو را می‌خواستیم که می‌گفتیم این را قبول نکن! وقتی شوهرِ این شخصِ دست خالی شدی ما هم نمی‌آییم!. این بانو خیلی شکست در حالی‌که و باردار بود و موقع وضع حملش فرا رسیده بود، و در بود که چه کار بکند؟! نشست، زانوی غم به بغل گرفت. یک وقت دید دو سه تا خانم آمدند در اتاق، تعجب کرد و تکانی خورد!.، یکی‌شان گفت: خانم تکان نخور؛ نترس!. یکی از این‌ها زن است، یکی از این‌ها است، یکی از این‌ها خواهر بن عمران است، ما آمده‌ایم به کمک تو برای این پیش‌آمد زایمان!. این است که می‌کند را؛ «إِنَّ الَّذِينَ قالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَيْهِمُ الْمَلائِكَةُ أَلَّا تَخافُوا وَ لا تَحْزَنُوا وَ أَبْشِرُوا بِالْجَنَّةِ الَّتِی كُنْتُمْ تُوعَدُونَ»؛ ( :۳۰)؛ کسانی‌که کنند - چه در ، چه در پیش‌آمدهای دیگر مشکل زندگی- و مرامِ خواهی و حق‌محوری را بر همه چیز مقدم بدارند؛ در همین چشم‌شان روشن می‌شود. «قالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقامُوا»؛ می‌گویند: ما خدا داریم و این‌که خدا داریم می‌شود دل و جان و ، و و را تسخیر می‌کند. دیگر جایی را نمی‌بینند، کسی را نمی‌بینند، به چیزی اهمیت نمی‌دهند، این‌ها می‌شوند. و از این جهت باید نتیجه گرفت و آن این است که در پی این بود که در خود جنس چنین بانویی پیدا شود و چنین بکند. در هر اگر یکی دو تا پیدا شود کافی است. دیگر مردم و زنان دیگر خجالت نمی‌کشند که مثلاً دست‌شان خالی از زینت باشد. گوش‌شان خالی از زینت باشد. لباس‌شان لباس پارسال باشد. هر سال لباس نو نداشته باشند. برای‌شان این نیست. وضع زندگی پایین می‌آید. ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
سیدالعلماء
📆 سال‌روز ازدواج رسول خدا با خدیجه کبری صلوات الله علیهما وآلهما؛ ( ۱۰ ۲۵ ) 🔹 ... بعد از مراسم جشن حضرت سلام الله علیها، دو نفر از بانوان خاندان به نام و که دو باشخصیت بودند و خیلی به حضرت زهرا علاقه داشتند، به خدمت حضرت آمدند و گفتند: یا رسول الله! اگر زنده بود با تشکیل مراسم جشن عروسیِ زهرا چشمش روشن می‌شد. این‌طور نیست؟! تا آن‌ها نام آن بانوی فداکار را بردند، اشک در چشمان پیامبر حلقه زد و یاد آن مهربانی‌ها و آن و از خود گذشتگی‌های خدیجه افتاد. فرمود: کجا مانند خدیجه زنی پیدا می‌شود؟! آن روز که همه‌ی مرا تکذیب کردند، او مرا تصدیق نمود. تمام و خود را برای نشر آیین خداوند در اختیار من گذاشت. امروز هم اگر یک زن از این پیدا شود، یک خانم ، یک خانم پیدا شود، بگوید: من دارایی‌ام این است؛ مثلاً کاخ فلان‌جا در مال من است، این دستگاه در مال من است، در فلان سهم دارم. دارایی‌های من این‌هاست، همه‌ی این‌ها را به دفتر آقا می‌دهم که در راه آن‌چه که لازم می‌دانند صرف کنند. برای خودم دو اتاق گذاشته‌ام که در یکی بخوابم و در یکی دیگر هم مثلاً مهمانی کنم و این‌ها. خود این می‌شود خدیجه. خدیجه چنین کاری کرد. هر چه داشت داد. و زنها از این عمل خیلی ناراحت شدند؛ به طوری‌که وقتی باردار شد؛ فرستاد از این‌ها کمک خواست. گفتند: ما نمی‌آییم!، چقدر به تو گفتیم: به این شخص شوهر نکن!. نشنیدی!. حالا موقعش شده که ما نشان بدهیم که ما تو را می‌خواستیم که می‌گفتیم این را قبول نکن! وقتی شوهرِ این شخصِ دست خالی شدی ما هم نمی‌آییم!. این بانو خیلی شکست در حالی‌که و باردار بود و موقع وضع حملش فرا رسیده بود، و در بود که چه کار بکند؟! نشست، زانوی غم به بغل گرفت. یک وقت دید دو سه تا خانم آمدند در اتاق، تعجب کرد و تکانی خورد!.، یکی‌شان گفت: خانم تکان نخور؛ نترس!. یکی از این‌ها زن است، یکی از این‌ها است، یکی از این‌ها خواهر بن عمران است، ما آمده‌ایم به کمک تو برای این پیش‌آمد زایمان!. این است که می‌کند را؛ «إِنَّ الَّذِينَ قالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَيْهِمُ الْمَلائِكَةُ أَلَّا تَخافُوا وَ لا تَحْزَنُوا وَ أَبْشِرُوا بِالْجَنَّةِ الَّتِی كُنْتُمْ تُوعَدُونَ»؛ ( :۳۰)؛ کسانی‌که کنند - چه در ، چه در پیش‌آمدهای دیگر مشکل زندگی- و مرامِ خواهی و حق‌محوری را بر همه چیز مقدم بدارند؛ در همین چشم‌شان روشن می‌شود. «قالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقامُوا»؛ می‌گویند: ما خدا داریم و این‌که خدا داریم می‌شود دل و جان و ، و و را تسخیر می‌کند. دیگر جایی را نمی‌بینند، کسی را نمی‌بینند، به چیزی اهمیت نمی‌دهند، این‌ها می‌شوند. و از این جهت باید نتیجه گرفت و آن این است که در پی این بود که در خود جنس چنین بانویی پیدا شود و چنین بکند. در هر اگر یکی دو تا پیدا شود کافی است. دیگر مردم و زنان دیگر خجالت نمی‌کشند که مثلاً دست‌شان خالی از زینت باشد. گوش‌شان خالی از زینت باشد. لباس‌شان لباس پارسال باشد. هر سال لباس نو نداشته باشند. برای‌شان این نیست. وضع زندگی پایین می‌آید. ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
سیدالعلماء
📆 سال‌روز ازدواج رسول خدا با خدیجه کبری صلوات الله علیهما وآلهما؛ ( ۱۰ ۲۵ ) 🔹 ... بعد از مراسم جشن حضرت سلام الله علیها، دو نفر از بانوان خاندان به نام و که دو باشخصیت بودند و خیلی به حضرت زهرا علاقه داشتند، به خدمت حضرت آمدند و گفتند: یا رسول الله! اگر زنده بود با تشکیل مراسم جشن عروسیِ زهرا چشمش روشن می‌شد. این‌طور نیست؟! تا آن‌ها نام آن بانوی فداکار را بردند، اشک در چشمان پیامبر حلقه زد و یاد آن مهربانی‌ها و آن و از خود گذشتگی‌های خدیجه افتاد. فرمود: کجا مانند خدیجه زنی پیدا می‌شود؟! آن روز که همه‌ی مرا تکذیب کردند، او مرا تصدیق نمود. تمام و خود را برای نشر آیین خداوند در اختیار من گذاشت. امروز هم اگر یک زن از این پیدا شود، یک خانم ، یک خانم پیدا شود، بگوید: من دارایی‌ام این است؛ مثلاً کاخ فلان‌جا در مال من است، این دستگاه در مال من است، در فلان سهم دارم. دارایی‌های من این‌هاست، همه‌ی این‌ها را به دفتر آقا می‌دهم که در راه آن‌چه که لازم می‌دانند صرف کنند. برای خودم دو اتاق گذاشته‌ام که در یکی بخوابم و در یکی دیگر هم مثلاً مهمانی کنم و این‌ها. خود این می‌شود خدیجه. خدیجه چنین کاری کرد. هر چه داشت داد. و زنها از این عمل خیلی ناراحت شدند؛ به طوری‌که وقتی باردار شد؛ فرستاد از این‌ها کمک خواست. گفتند: ما نمی‌آییم!، چقدر به تو گفتیم: به این شخص شوهر نکن!. نشنیدی!. حالا موقعش شده که ما نشان بدهیم که ما تو را می‌خواستیم که می‌گفتیم این را قبول نکن! وقتی شوهرِ این شخصِ دست خالی شدی ما هم نمی‌آییم!. این بانو خیلی شکست در حالی‌که و باردار بود و موقع وضع حملش فرا رسیده بود، و در بود که چه کار بکند؟! نشست، زانوی غم به بغل گرفت. یک وقت دید دو سه تا خانم آمدند در اتاق، تعجب کرد و تکانی خورد!.، یکی‌شان گفت: خانم تکان نخور؛ نترس!. یکی از این‌ها زن است، یکی از این‌ها است، یکی از این‌ها خواهر بن عمران است، ما آمده‌ایم به کمک تو برای این پیش‌آمد زایمان!. این است که می‌کند را؛ «إِنَّ الَّذِينَ قالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَيْهِمُ الْمَلائِكَةُ أَلَّا تَخافُوا وَ لا تَحْزَنُوا وَ أَبْشِرُوا بِالْجَنَّةِ الَّتِی كُنْتُمْ تُوعَدُونَ»؛ ( :۳۰)؛ کسانی‌که کنند - چه در ، چه در پیش‌آمدهای دیگر مشکل زندگی- و مرامِ خواهی و حق‌محوری را بر همه چیز مقدم بدارند؛ در همین چشم‌شان روشن می‌شود. «قالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقامُوا»؛ می‌گویند: ما خدا داریم و این‌که خدا داریم می‌شود دل و جان و ، و و را تسخیر می‌کند. دیگر جایی را نمی‌بینند، کسی را نمی‌بینند، به چیزی اهمیت نمی‌دهند، این‌ها می‌شوند. و از این جهت باید نتیجه گرفت و آن این است که در پی این بود که در خود جنس چنین بانویی پیدا شود و چنین بکند. در هر اگر یکی دو تا پیدا شود کافی است. دیگر مردم و زنان دیگر خجالت نمی‌کشند که مثلاً دست‌شان خالی از زینت باشد. گوش‌شان خالی از زینت باشد. لباس‌شان لباس پارسال باشد. هر سال لباس نو نداشته باشند. برای‌شان این نیست. وضع زندگی پایین می‌آید. ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama