eitaa logo
سیدالعلماء
1.6هزار دنبال‌کننده
2.3هزار عکس
711 ویدیو
7 فایل
کانال رسمی مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی ایشان شاگرد بزرگانی مثل حضرات آیات شیخ عباس تهرانی، امام خمینی، علامه طباطبایی، بروجردی و... بودند. مرحوم امام در نامه‌های خود، از ایشان با عبارت "سیدالعلماء" یاد می‌کردند. ارتباط با ادمین @seydololama_admin
مشاهده در ایتا
دانلود
🏴 سلام و صلوات خدا بر اسرای کربلا 🔹 دعایی که در شب ، در وارد شده، بسیار حکیمانه و عجیبی است: «یا مَن فَتَق العقولَ بمعرفته و أطلقَ الألسُن بحمده»؛ [ترجمه: ای کسی‌که عقل‌ها را با معرفت خود گشودی و زبان‌ها را با حمد خود پاسخ‌گو کردی] وقتی چیز بسیار عجیبی می‌بیند، خود به خود می‌پرسد این چیست؟ از کجا آمده؟ چه کسی این را ساخته؟ در زمان قدیم که هواپیما خیلی کم بود، اگر صدایی از بالا بلند می‌شد، همه می‌دویدند پشت‌بام و نگاه می‌کردند و تعجب می‌کردند که این چی بود که با این صدا آمد و از بالای سر ما ردّ شد؟! خب هر روز، ما درونِ چیزی هستیم و داریم می‌گردیم و می‌چرخیم - یعنی کره‌ی زمین- ولی هیچ به روی خودمان نمی‌آوریم!. آن‌هایی که دارند، عقل‌شان با به این چیزها درب و سرپوشش کنار می‌رود و پاسخ‌گوی به و الهی می‌شوند یعنی همان "و اطلق الألسن بحمده"؛ خود به خود در اثر آن و که به ما دادی، به و تو در می‌آییم. مانند زنان که با دیدن جمال جناب ، از خود بی‌خود شدند و به جای میوه، دست خودشان را قطع کردند و ملتفت نشدند!. ما که سینه می‌زنیم و می‌گوییم: "حسین " یا می‌گوییم: "یا امام " این بزرگواران این‌طور بودند. اگر این‌طور نبودند امام در سفر و در آن های بزرگ، باید نمازش قضا می‌شد! ولی به‌جای این‌که یک قضا بشود، اصلاً زبانش از خدا نمی‌شد! کبری می‌فرمود: «ما رایت إلا جمیلا»؛ هر چی دیدیم خوبی دیدیم! این همان حالت عجیب از خود بی‌خود شدن بود که خداوند به این‌ها داده بود. ۸۰٫۲٫۳ ☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
🔺 لزوم تجهیز روحانیت و مؤمنین به معارف 🔹 «لقد سمعت رسول الله صلی‌الله علیه وآله یقول: قال الله عزّوجلّ: قسمت فاتحة الکتاب بینی و بین عبدی، فنصفها لی و نصفها لعبدی»؛ خاک بر سر بنده! که این چیزها را می‌گویم و نمی‌کنم، ولی شما ها قدر بدانید. امروز باید مجهّز بشود، حتی ، حتی ، حتی و ، همه باید با سوره "فاتحه" و "الله اکبر" مجهّز بشوند تا این واقعیت پیدا بکند که «ما مسلح به "الله اکبر"یم»؛ یعنی بر ما شد ارتباط ما با خدا و خدا و خدا؛ دیگر ما از هیچ‌چیز واهمه نداریم. دیگر هیچ‌چیز به نظر ما ندارد. کبریای خدا ما را فرو گرفته به طوری‌که دیگر ما چشمی به جایی نداریم، که زبان حالش را (علیه‌الرحمة) در آن شعر گفته: هر جمالی که بدیدیم، گرفتار شدیم هر جمیلی که بدیدیم، بدو یار شدیم کبریای حرم حسن تو چون روی نمود چار تکبیر زدیم، از همه بی‌زار شدیم این معنی "الله اکبر" است!. اگر واقعاً در یک‌مرتبه هم شده - امثال بنده‌ی روسیاه یا شما برادران جوان که الحمدلله پاک هستید- باید یک "الله اکبر" در دل ما وارد بشود، مثل یک شعاعی که پر از آفتاب باشد و بتابد و آدم را روشن بکند و وجود را بگیرد. آن‌وقت دیگر انسان نه می‌فهمد، نه می‌فهمد، نه می‌فهمد؛ اصلاً خودش را در جهان خدایی می‌بیند. ۷۶٫۷٫۱۸ ✅ مرحوم آیت‌الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
سیدالعلماء
🔺 دنیا بازیچه نیست! 💠 «إِنَّ فِی خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ وَ اخْتِلاَفِ اللَّيْلِ وَ النَّهَارِ لَآيَاتٍ لِأُولِی الْأَلْبَابِ * الَّذِينَ يَذْكُرُونَ اللَّهَ قِيَاماً وَ قُعُوداً وَ عَلَى جُنُوبِهِمْ وَ يَتَفَكَّرُونَ فِی خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ رَبَّنَا مَا خَلَقْتَ هٰذَا بَاطِلاً سُبْحَانَكَ فَقِنَا عَذَابَ النَّارِ»؛ (: ۱۹۰_۱۹۱) 🔺 ما پشت سر این به جای دیگری وارد می‌شویم که نتایج این دنیا را باید آن‌جا ببینیم. اگر کسی این باور را نداشته باشد، مثل این است که معتقد شده است به این‌که این دنیا بازیچه است!، کودکانه است!؛ خب چند کودک با هم جمع می‌شوند، یک ساختمانی دروغین با قوطی کبریت درست می‌کنند، دنیا هم این‌طور است!. این وقتی عاقبتی ندارد، وقتی یک نفر می‌شود ، یکی می‌شود ، یکی می‌شود ، زندگی‌های هم نوع خودشان را آتش می‌زنند و زیرورو می‌کنند، خون و جوی خون به راه می‌اندازند، این‌ها وقتی می‌میرند، با آن شخصی که حتی یک مورچه را هم اذیت نکرده، هر دو مرده‌اند و رفته‌اند؟! خب، این بازیگری است!. «رَبَّنا ما خَلَقْتَ هذا باطِلاً سُبْحانَكَ»؛ نه خداجان، خدای ما، هیچ‌وقت ما این‌چنین نمی‌کنیم که تو بازیگر باشی و ما را آفریده باشی: «سُبْحانَكَ.» این "سبحانک، سبحانک" های در و خیلی مهم است. ۳۳ مرتبه در ، و در اذکار خیلی مهم است. چرا؟ برای این‌که همه‌اش رفع این فکر است، برداشت و قلم کشیدن روی این فکر است که این دنیا صاحب ندارد!، این دنیا بی‌صاحب است!. من و تو ، هر چه شد، شد. هر چه کردیم، کردیم!. این لکه‌ی ننگینی است که کسی برای خدای خودش قائل بشود و خدا را نعوذبالله یک و بیهوده‌کار حساب بکند!. پس بنابراین می‌گوید: «فَقِنا عَذابَ النَّارِ»؛ حتماً ما برای خودمان گرفتاری‌هایی، پرونده‌هایی، یافتیم؛ تو چاره‌ای برایش بکن. ۸۳.۸.۳ ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
بسم الله الرحمن الرحیم «الحمدلله الذی لیس لقضائه دافع ولا لعطائه مانع ولا کصنعه صنع صانع»¹ 🔹 مسائل مربوط به ادعیه در یک حساب بسیار ویژه و مهمی دارد. بعد از کریم که جنبه‌ی مافوق امور عادی دارد و الهی است، دعاهای ائمه از حضرت (علیه‌السلام) و سایر (علیهم‌السلام)، بهترین دلیل معرفتی برای اهل و و بشر است، به طوری‌که اگر کسانی که اصلاً ندارند یا دین اسلام ندارند، مضامین این ادعیه را بشنوند یا بخوانند یا بفهمند؛ بعید نیست که اسلام بیاورند و این معجزه‌ای است که خداوند پس از قرآن کریم برای بشریت قرار داده است. «الحمد الله الذی لیس لقضائه دافع و لا لعطائه مانع» ⏮ ابتدای دعای شریف عرفه از خداوند گفتگو می‌فرماید، (علیه‌السلام) در موقف بسیار لطیف و ملکوتی این را بدون این‌که از روی چیزی بیان کند، انشاء کرده است. انشای دعا مانند در می‌ماند؛ ما در نماز یک تکالیفی داریم مانند ، ، تکبیر، سوره‌ی مبارکه و یک سوره‌ی دیگر از قرآن، این‌ها همه تکالیفی است که از بزرگان بندگان خدا که این طرز عبادت آن‌هاست، پیروی می‌کنیم. اما ما در قنوت، دعوت‌ها و حاجات و مشکلات خودمان را با خداوند در میان می‌گذاریم و لذا انسان در نماز اجازه دارد که حاجات خودش را با خداوند در میان بگذارد. این بیان یک لطافتی می‌خواهد، یک وجدانی می‌خواهد ملکوتی و فرشته‌ای، که مانند عرض حاجات با خدا باشد، این را هر کسی ندارد؛ می‌تواند یک چیزی بخواهد که برایش سود نداشته باشد: خدایا به من صد و پنجاه سال بده!. خوب آیا این صد و پنجاه سال در عصر چه کسی واقع می‌شود، در حکومت چه کسانی واقع می‌شود، در معاشرت چه ملتی و خانواده‌ای واقع می‌شود، این‌ها را که عقلش نمی‌رسد و لذا می‌گوید: خدایا من صد و پنجاه سال از تو عمر می‌خواهم!. اگر همان موقع می‌دانست که این چه مشکلاتی ایجاد می‌کند، هیچ‌وقت نمی‌خواست. بنابراین دعا عبارت است از یک لطافت خاصی که برگرفته از کامل، کامل و کامل است. و حضرت سیدالشهداء (علیه‌السلام) دارای این فضائل بود و مکانش هم که اشرف امکنه بود، وقتش هم اشرف ازمنه بود. شروع کرد به این قنوت، به این عبادت که دعا باشد. ☑ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی _____ ۱) [ ، دعای ] @seyedololama
🏴 بیاناتی بسیار ارزشمند از علما پیرامون ضرورت اتصال روحی با ائمه علیهم‌السلام از راه توسل 🔺 فرموده‌اند: علامت و این است که انسان مثل حال کسی باید باشد که گمشده‌ای دارد. چطور وقتی کسی در سفر مثلاً کیف پولش را گم می‌کند در همه‌ی احوال به گمشده‌اش است، حتی در حال غذا خوردن، خوابیدن و از خواب برخواستن. و بیدار نیز باید یک چنین حالی داشته باشد. برای این مطلب بزرگان اهل در بیان روحانیتِ اشعاری آورده‌اند: هست قرآن حال‌های انبیاء ماهیانٍ بحر پاک کبریا ور بخوانی ور نه این قرآن پذیر انبیاء و اولیاء را دیده گیر¹ (علیهم‌السلام) کسانی هستند که از طرف خدا مأموریت دارند تا و و های بشری را کنند. این‌ها کسانی هستند که با دریای و و خدا آشنا و در آن شناور هستند. با خدا هم‌نفس‌اند و با او هم‌سخن و هم‌مجلس‌اند که شرح حال آن‌ها در سوره‌های قرآن مثل ، ، و… آمده است و راه آشنائی با روحیات انبیاء (علیهم‌السلام) خواندن و شنیدن قرآن مثل قاریان قرآن نیست بلکه راه آن: چون تو در قرآنِ حق بگریختی با روان انبیاء آمیختی این است که انسان از خود فرار کند و به حالات انبیاء (علیهم‌السلام) متوجه بشود و بین خود و آن‌ها تناسب و آمادگی ایجاد کند. برای همین است که انسان به وسیله‌ی و آن، از یزیدی و ابن زیادی و عمرسعدی و شمری (لعنهم‌الله) فرار کند و به روح ابوالفضلی (علیه‌السلام) پناه ببرد و این ممکن نیست مگر این‌که انسان طعم دوری از روحانیت را درک کرده باشد. در احوال شیخ (علیه‌الرحمة) آمده است که در شبانه‌روز دو مرتبه زیارت عاشورا می‌خوانده است. ممکن است این سؤال پیش بیاید که طلبگی با این‌گونه عباداتِ وقت‌گیر خیلی سازش ندارد. در جواب باید گفت که طلبگی مانند غذائی است که نمک ندارد و این زیارات نمک آن محسوب می‌شوند. مرحوم حاج میرزا جواد آقا (علیه‌الرحمة) از شیخ (رحمه‌الله) نقل می‌کند که طلبه‌ای به ایشان عرض کرد که من به خاطر و نمی‌توانم بخوانم. ایشان فرمودند: تو قلیان می‌کشی؟ گفت: بله. ایشان فرمودند: نماز شبت را جایگزینِ وقت قلیان کشیدنت کن. ایشان به این مطلب اشاره دارد که انسانی که دارد، مطالعه را با نماز شب معاوضه نمی‌‌کند، بلکه با کارهائی که برای انسان ضرر دارد جای‌گزین می‌کند، نه با کارهائی که نباید آن‌ها را حذف کرد. مرحوم آمیرزا عبدالعلی آقا (رحمه‌الله) پدر بزرگوار حاج آقا (رحمه‌الله) به من سفارش می‌کردند که در روز یک زیارت (علیه‌السلام) بخوان ولو نیم صفحه‌ای، یا یک صفحه‌ای؛ اما همان آمیخته با روح انبیاء و اولیاء (علیهم‌السلام) باشد. اصل این است، کمیت مهم نیست. باید این برای انسان دل‌سوختگی بیاورد و خود را با اولیاء هم‌درد ببیند. طلبه‌ای که هم‌درد حضرت (علیه‌السلام) شد خوشا به حالش، هر و ای برود، در هر گوشه‌ی باشد، را بیدار و هوشیار می‌کند. ای خنک، آن مُرده کز خود رسته شد در وجود زنده‌ای پیوسته شد یعنی تا یک موجود زنده‌ای پیدا نشود و انسان با وجود او رابطه پیدا نکند، او در وجود انسان دمیده نمی‌شود. و حالا که ما دسترسی به این نداریم راهش همین به (علیهم‌السلام) می‌باشد ولو نیم ساعت در شب یا . حتی در قدم زدن بعد از صبح می‌شود انسان در تماس با ارواح انبیاء(علیهم‌‌‌السلام) قدم بزند. ۸۸٫۷٫۱۹ ☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی _______ ۱) [ ] @seyedololama
سیدالعلماء
🏴 سلام و صلوات خدا بر اسرای کربلا 🔹 دعایی که در شب ، در وارد شده، بسیار حکیمانه و عجیبی است: «یا مَن فَتَق العقولَ بمعرفته و أطلقَ الألسُن بحمده»؛ [ترجمه: ای کسی‌که عقل‌ها را با معرفت خود گشودی و زبان‌ها را با حمد خود پاسخ‌گو کردی] وقتی چیز بسیار عجیبی می‌بیند، خود به خود می‌پرسد این چیست؟ از کجا آمده؟ چه کسی این را ساخته؟ در زمان قدیم که هواپیما خیلی کم بود، اگر صدایی از بالا بلند می‌شد، همه می‌دویدند پشت‌بام و نگاه می‌کردند و تعجب می‌کردند که این چی بود که با این صدا آمد و از بالای سر ما ردّ شد؟! خب هر روز، ما درونِ چیزی هستیم و داریم می‌گردیم و می‌چرخیم - یعنی کره‌ی زمین- ولی هیچ به روی خودمان نمی‌آوریم!. آن‌هایی که دارند، عقل‌شان با به این چیزها درب و سرپوشش کنار می‌رود و پاسخ‌گوی به و الهی می‌شوند یعنی همان "و اطلق الألسن بحمده"؛ خود به خود در اثر آن و که به ما دادی، به و تو در می‌آییم. مانند زنان که با دیدن جمال جناب ، از خود بی‌خود شدند و به جای میوه، دست خودشان را قطع کردند و ملتفت نشدند!. ما که سینه می‌زنیم و می‌گوییم: "حسین " یا می‌گوییم: "یا امام " این بزرگواران این‌طور بودند. اگر این‌طور نبودند امام در سفر و در آن های بزرگ، باید نمازش قضا می‌شد! ولی به‌جای این‌که یک قضا بشود، اصلاً زبانش از خدا نمی‌شد! کبری می‌فرمود: «ما رایت إلا جمیلا»؛ هر چی دیدیم خوبی دیدیم! این همان حالت عجیب از خود بی‌خود شدن بود که خداوند به این‌ها داده بود. ۸۰٫۲٫۳ ☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
📆 سال‌روز وفات مرحوم عارف بالله آیت الله «محمد بهاری همدانی»؛ (۹ المبارک ۱۳۲۵ق) 🔹 بنابر آن‌چه که در نقل شده دعایی را به نام دعای حضرت به ما نشان داده‌اند برای این‌که این مسائل را از خداوند درخواست کنیم. و مرحوم آشیخ محمد که یکی از اخیر اشرف بوده‌اند، در دستوراتش می‌فرماید: هر روز این دعا را ترک مکن. در این دعا عرض می‌شود که: «وَ اغْرِسِ اللَّهُمَّ بِعَظَمَتِكَ فِی شِرْبِ جِنَانِی يَنَابِيعَ الْخُشُوع»؛ همان‌طوری‌که در یک باغ‌چه‌ای، نهالی نهاده می‌شود و آب داده می‌شود، خدایا به‌خاطر درک بزرگواری و عظمت خودت، در من چنین حالی ایجاد کن که در آن‌جا راه پیدا کند. از برای ریختن خون قلب و ریختن چشم، کأنه چشمه بشود. و درک، درک باشد و لذا این‌که می‌فرماید: «لو تعلمون ما یقول»* همین است؛ یعنی کبریایی خداوند به صورت تصورات در اثر نمی‌کند! بلکه به صورت تصویر قلبی است که حال و می‌آورد. --------------------- *[ لو تعلمون ما یقول لضحكتم قليلاً ولبكيتم كثيراً؛ منظور روایتی است که امیرالمؤمنین علی صلوات‌الله‌علیه در هنگام شنیدن اذان، شروع به گریه می‌نمایند...؛ ج۸۴ ص۱۳۱] ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
🔺 لزوم تجهیز روحانیت و مؤمنین به معارف 🔹 «لقد سمعت رسول الله صلی‌الله علیه وآله یقول: قال الله عزّوجلّ: قسمت فاتحة الکتاب بینی و بین عبدی، فنصفها لی و نصفها لعبدی»؛ خاک بر سر بنده! که این چیزها را می‌گویم و نمی‌کنم، ولی شما ها قدر بدانید. امروز باید مجهّز بشود، حتی ، حتی ، حتی و ، همه باید با سوره "فاتحه" و "الله اکبر" مجهّز بشوند تا این واقعیت پیدا بکند که «ما مسلح به "الله اکبر"یم»؛ یعنی بر ما شد ارتباط ما با خدا و خدا و خدا؛ دیگر ما از هیچ‌چیز واهمه نداریم. دیگر هیچ‌چیز به نظر ما ندارد. کبریای خدا ما را فرو گرفته به طوری‌که دیگر ما چشمی به جایی نداریم، که زبان حالش را (علیه‌الرحمة) در آن شعر گفته: هر جمالی که بدیدیم، گرفتار شدیم هر جمیلی که بدیدیم، بدو یار شدیم کبریای حرم حسن تو چون روی نمود چار تکبیر زدیم، از همه بی‌زار شدیم این معنی "الله اکبر" است!. اگر واقعاً در یک‌مرتبه هم شده - امثال بنده‌ی روسیاه یا شما برادران جوان که الحمدلله پاک هستید- باید یک "الله اکبر" در دل ما وارد بشود، مثل یک شعاعی که پر از آفتاب باشد و بتابد و آدم را روشن بکند و وجود را بگیرد. آن‌وقت دیگر انسان نه می‌فهمد، نه می‌فهمد، نه می‌فهمد؛ اصلاً خودش را در جهان خدایی می‌بیند. ۷۶٫۷٫۱۸ ✅ مرحوم آیت‌الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
سیدالعلماء
🔺 دنیا بازیچه نیست! 💠 «إِنَّ فِی خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ وَ اخْتِلاَفِ اللَّيْلِ وَ النَّهَارِ لَآيَاتٍ لِأُولِی الْأَلْبَابِ * الَّذِينَ يَذْكُرُونَ اللَّهَ قِيَاماً وَ قُعُوداً وَ عَلَى جُنُوبِهِمْ وَ يَتَفَكَّرُونَ فِی خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ رَبَّنَا مَا خَلَقْتَ هٰذَا بَاطِلاً سُبْحَانَكَ فَقِنَا عَذَابَ النَّارِ»؛ (: ۱۹۰_۱۹۱) 🔺 ما پشت سر این به جای دیگری وارد می‌شویم که نتایج این دنیا را باید آن‌جا ببینیم. اگر کسی این باور را نداشته باشد، مثل این است که معتقد شده است به این‌که این دنیا بازیچه است!، کودکانه است!؛ خب چند کودک با هم جمع می‌شوند، یک ساختمانی دروغین با قوطی کبریت درست می‌کنند، دنیا هم این‌طور است!. این وقتی عاقبتی ندارد، وقتی یک نفر می‌شود ، یکی می‌شود ، یکی می‌شود ، زندگی‌های هم نوع خودشان را آتش می‌زنند و زیرورو می‌کنند، خون و جوی خون به راه می‌اندازند، این‌ها وقتی می‌میرند، با آن شخصی که حتی یک مورچه را هم اذیت نکرده، هر دو مرده‌اند و رفته‌اند؟! خب، این بازیگری است!. «رَبَّنا ما خَلَقْتَ هذا باطِلاً سُبْحانَكَ»؛ نه خداجان، خدای ما، هیچ‌وقت ما این‌چنین نمی‌کنیم که تو بازیگر باشی و ما را آفریده باشی: «سُبْحانَكَ.» این "سبحانک، سبحانک" های در و خیلی مهم است. ۳۳ مرتبه در ، و در اذکار خیلی مهم است. چرا؟ برای این‌که همه‌اش رفع این فکر است، برداشت و قلم کشیدن روی این فکر است که این دنیا صاحب ندارد!، این دنیا بی‌صاحب است!. من و تو ، هر چه شد، شد. هر چه کردیم، کردیم!. این لکه‌ی ننگینی است که کسی برای خدای خودش قائل بشود و خدا را نعوذبالله یک و بیهوده‌کار حساب بکند!. پس بنابراین می‌گوید: «فَقِنا عَذابَ النَّارِ»؛ حتماً ما برای خودمان گرفتاری‌هایی، پرونده‌هایی، یافتیم؛ تو چاره‌ای برایش بکن. ۸۳.۸.۳ ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
🏴 بیاناتی بسیار ارزشمند از علما پیرامون ضرورت اتصال روحی با ائمه علیهم‌السلام از راه توسل 🔺 فرموده‌اند: علامت و این است که انسان مثل حال کسی باید باشد که گمشده‌ای دارد. چطور وقتی کسی در سفر مثلاً کیف پولش را گم می‌کند در همه‌ی احوال به گمشده‌اش است، حتی در حال غذا خوردن، خوابیدن و از خواب برخواستن. و بیدار نیز باید یک چنین حالی داشته باشد. برای این مطلب بزرگان اهل در بیان روحانیتِ اشعاری آورده‌اند: هست قرآن حال‌های انبیاء ماهیانٍ بحر پاک کبریا ور بخوانی ور نه این قرآن پذیر انبیاء و اولیاء را دیده گیر¹ (علیهم‌السلام) کسانی هستند که از طرف خدا مأموریت دارند تا و و های بشری را کنند. این‌ها کسانی هستند که با دریای و و خدا آشنا و در آن شناور هستند. با خدا هم‌نفس‌اند و با او هم‌سخن و هم‌مجلس‌اند که شرح حال آن‌ها در سوره‌های قرآن مثل ، ، و… آمده است و راه آشنائی با روحیات انبیاء (علیهم‌السلام) خواندن و شنیدن قرآن مثل قاریان قرآن نیست بلکه راه آن: چون تو در قرآنِ حق بگریختی با روان انبیاء آمیختی این است که انسان از خود فرار کند و به حالات انبیاء (علیهم‌السلام) متوجه بشود و بین خود و آن‌ها تناسب و آمادگی ایجاد کند. برای همین است که انسان به وسیله‌ی و آن، از یزیدی و ابن زیادی و عمرسعدی و شمری (لعنهم‌الله) فرار کند و به روح ابوالفضلی (علیه‌السلام) پناه ببرد و این ممکن نیست مگر این‌که انسان طعم دوری از روحانیت را درک کرده باشد. در احوال شیخ (علیه‌الرحمة) آمده است که در شبانه‌روز دو مرتبه زیارت عاشورا می‌خوانده است. ممکن است این سؤال پیش بیاید که طلبگی با این‌گونه عباداتِ وقت‌گیر خیلی سازش ندارد. در جواب باید گفت که طلبگی مانند غذائی است که نمک ندارد و این زیارات نمک آن محسوب می‌شوند. مرحوم حاج میرزا جواد آقا (علیه‌الرحمة) از شیخ (رحمه‌الله) نقل می‌کند که طلبه‌ای به ایشان عرض کرد که من به خاطر و نمی‌توانم بخوانم. ایشان فرمودند: تو قلیان می‌کشی؟ گفت: بله. ایشان فرمودند: نماز شبت را جایگزینِ وقت قلیان کشیدنت کن. ایشان به این مطلب اشاره دارد که انسانی که دارد، مطالعه را با نماز شب معاوضه نمی‌‌کند، بلکه با کارهائی که برای انسان ضرر دارد جای‌گزین می‌کند، نه با کارهائی که نباید آن‌ها را حذف کرد. مرحوم آمیرزا عبدالعلی آقا (رحمه‌الله) پدر بزرگوار حاج آقا (رحمه‌الله) به من سفارش می‌کردند که در روز یک زیارت (علیه‌السلام) بخوان ولو نیم صفحه‌ای، یا یک صفحه‌ای؛ اما همان آمیخته با روح انبیاء و اولیاء (علیهم‌السلام) باشد. اصل این است، کمیت مهم نیست. باید این برای انسان دل‌سوختگی بیاورد و خود را با اولیاء هم‌درد ببیند. طلبه‌ای که هم‌درد حضرت (علیه‌السلام) شد خوشا به حالش، هر و ای برود، در هر گوشه‌ی باشد، را بیدار و هوشیار می‌کند. ای خنک، آن مُرده کز خود رسته شد در وجود زنده‌ای پیوسته شد یعنی تا یک موجود زنده‌ای پیدا نشود و انسان با وجود او رابطه پیدا نکند، او در وجود انسان دمیده نمی‌شود. و حالا که ما دسترسی به این نداریم راهش همین به (علیهم‌السلام) می‌باشد ولو نیم ساعت در شب یا . حتی در قدم زدن بعد از صبح می‌شود انسان در تماس با ارواح انبیاء(علیهم‌‌‌السلام) قدم بزند. ۸۸٫۷٫۱۹ ☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی _______ ۱) [ ] @seyedololama
‍ 🔺 حالات عرفا 🔹 «بزرگان از آن دهشت آلوده‌اند»... این حال‌شان که دهشت‌آمیز است و شان جاری است و شب‌ها بیدارند و روزها هستند و از خدا می‌خواهند و چنین حالاتی دارند به خاطر این است: «که در بارگاه ملک بوده‌اند» چون این‌ها بارگاه شاه جهان را قلب‌شان درک کرده و وقتی ، آن را درک کرد، دیگر همه چیز در مقابل آن هیچ و پوچ است و بلکه نابود می‌شود! بلاتشبیه مثل این‌که ما الآن این‌جا نشسته‌ایم و می‌توانیم همدیگر را بشماریم، می‌توانیم خانه‌هایی که در این کوچه هست را بشماریم، می‌توانیم خیابان‌های شمیران را حساب کنیم، اما اگر با یک موشک به مریخ برویم آن‌وقت اصلاً کره‌ی زمین را درست نمی‌بینیم که بخواهیم کوچه‌اش را ببینیم و بشماریم، و اساساً جهان ما عوض می‌شود؛ موجودات و حتی خودش نیز در نظرش از موجودیت سقوط می‌کنند و وابستگی‌شان مانند وابستگی حروف و کلمات می‌شود به گوینده که اصلاً چیزی حساب نمی‌شوند. ۸۷٫۳٫۱۶ ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
🏴 سلام و صلوات خدا بر اسرای کربلا 🔹 دعایی که در شب ، در وارد شده، بسیار حکیمانه و عجیبی است: «یا مَن فَتَق العقولَ بمعرفته و أطلقَ الألسُن بحمده»؛ [ترجمه: ای کسی‌که عقل‌ها را با معرفت خود گشودی و زبان‌ها را با حمد خود پاسخ‌گو کردی] وقتی چیز بسیار عجیبی می‌بیند، خود به خود می‌پرسد این چیست؟ از کجا آمده؟ چه کسی این را ساخته؟ در زمان قدیم که هواپیما خیلی کم بود، اگر صدایی از بالا بلند می‌شد، همه می‌دویدند پشت‌بام و نگاه می‌کردند و تعجب می‌کردند که این چی بود که با این صدا آمد و از بالای سر ما ردّ شد؟! خب هر روز، ما درونِ چیزی هستیم و داریم می‌گردیم و می‌چرخیم - یعنی کره‌ی زمین- ولی هیچ به روی خودمان نمی‌آوریم!. آن‌هایی که دارند، عقل‌شان با به این چیزها درب و سرپوشش کنار می‌رود و پاسخ‌گوی به و الهی می‌شوند یعنی همان "و اطلق الألسن بحمده"؛ خود به خود در اثر آن و که به ما دادی، به و تو در می‌آییم. مانند زنان که با دیدن جمال جناب ، از خود بی‌خود شدند و به جای میوه، دست خودشان را قطع کردند و ملتفت نشدند!. ما که سینه می‌زنیم و می‌گوییم: "حسین " یا می‌گوییم: "یا امام " این بزرگواران این‌طور بودند. اگر این‌طور نبودند امام در سفر و در آن های بزرگ، باید نمازش قضا می‌شد! ولی به‌جای این‌که یک قضا بشود، اصلاً زبانش از خدا نمی‌شد! کبری می‌فرمود: «ما رایت إلا جمیلا»؛ هر چی دیدیم خوبی دیدیم! این همان حالت عجیب از خود بی‌خود شدن بود که خداوند به این‌ها داده بود. ۸۰٫۲٫۳ ☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama