eitaa logo
سیدالعلماء
1.8هزار دنبال‌کننده
2.4هزار عکس
735 ویدیو
7 فایل
کانال رسمی مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی ایشان شاگرد بزرگانی مثل حضرات آیات شیخ عباس تهرانی، امام خمینی، علامه طباطبایی، بروجردی و... بودند. مرحوم امام در نامه‌های خود، از ایشان با عبارت "سیدالعلماء" یاد می‌کردند. ارتباط با ادمین @seydololama_admin
مشاهده در ایتا
دانلود
سیدالعلماء
🏴 در آستانه‌ی شهادت جان‌سوز امام محمد باقر صلوات‌الله‌علیه، ارائه می‌گردد. 🔺ضرورت و اهمیت «تفقه در
🔺 ضرورت احیای مسئله‌ی تفقه در دین (قسمت دوم) 💠 الکمال کلُّ الکمالِ التفقُّهُ فی الدین و الصبرُ علی النائبة وتقدیرُ المعیشة؛ ( ج۱ ص۳۲) 🔹 یکی از موقتی و دم دستی حال امروز همین مسئله‌ی است که در پیش است. بعضی از آقایان روحانی که متصدی اعتکاف بودند، روز گذشته به این‌جا تشریف آوردند و ما خدمت‌شان رسیدیم. بنده این تذکرات را خدمت‌شان عرض کردم که ما یکی از مسائل تفقهی دین‌مان این است که هیچ‌وقت واجبی را به واسطه‌ی یک کار خوب و مستحب و پرثواب و پرنتیجه از دست ندهیم. واجب دو قسم است؛ عمل کردن به واجبات و ترک که این نتیجه‌ی است. یکی از کلاس‌های مهم فهمیدن این است که ما چند چیز در شبانه‌روز برایمان لازم و واجب است و چند چیز برایمان ممنوع است. حالا اگر اعتکاف یا سفر مبارکِ عتبات و یا سفر مبارکِ عمره پیش آمد، نمی‌شود این‌ها را در برابر هم قرار داد؛ یعنی گفت: ما آماده‌ی عمره هستیم! یعنی بماند برای بیست روز دیگر یا یک ماه دیگر!. یکی از مسائل تفقه در دین که نجات‌بخش ماست این است که هیچ‌وقت کار نباید در برابر کار قرار بگیرد. همیشه بالاترین وظیفه‌، واجب است که یا انجام عملی است یا ترک آن. اگر به جای این‌که ما چند ساعت کنیم، یا بخوانیم، می‌توانستیم به جای آن چند مسئله‌ی دینی یاد بگیریم و این کار را نکردیم، این خلاف است و از تفقه دینی به دور است. فرمایش امام علیه‌السلام این‌جا معلوم می‌شود. یعنی باز کننده‌ی جملات بسته. ادامه دارد... ☑ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
سیدالعلماء
🔺 یا من اسمه دواء و ذکره شفاء 🔹 «از قضا سرکنگبین صفرا فزود» ( ) یک که می‌شود گفت هم دارو و هم غذاست سرکنگبین نام دارد؛ عسل شیرین را با سرکه جور می‌کنند برای رفع صفرا، اگر انسان درونش صفرا طغیان کرده باشد، این دارویش است. می‌گوید: وقتی قسمت نباشد، قسمت نشده باشد؛ همین دارو صفرا می‌آورد!. «روغن بادام خشکی می‌نمود» روغن بادام معمولاً برای این است که رفع یبوست بکند، اما وقتی که خدا اجازه داده باشد که این بادام اثر کند. و معنای و این است و ما این را از خدا بگیریم که این در ما حفظ بشود و بعد هم به خدا بگوییم. بگوییم: این "اشهد ان لا اله الله" که می‌گوییم در رادیو، در هر صبح و عصر، خیلی معنا می‌دهد!. نیست! یعنی ما ملت شهادت می‌دهیم به این‌که هر چه از خوردنی و پوشیدنی و یاد داشتن و سوار شدن و وسایل و و و ، همه‌ی این‌ها وسایل خدایی است و جز اراده و قدرت‌نمایی حق‌تعالی نیست؛ که اگر آن و الاهی از این‌ها کنار برود، هیچ‌چیز باقی نمی‌ماند. آیا این‌جور نیست؟ باید آدم وقتی که را می‌شنود، اقلاً این مسائل را به خاطرش بیاورد. اگر برایش روشن است که چه بهتر، او هم با تکرار می‌کند؛ ولذا است که آدم وقتی شنید، تکرار کند. وقتی او می‌گوید: اشهد ان لا اله الا الله، بنده هم بگویم: اشهد ان لا اله الا الله. اما اگر نه، یک مسئله تشریفاتی شده، زود تکان بخوریم و کنیم. ۸۲/۱۰/۱۵ ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
🔺 درسی از عارف رومی در روز بزرگ‌داشت مولوی؛ ( ۸ ) «از قضا سرکنگبین صفرا فزود» ( ) 🔹 یک دارو که می‌شود گفت دارو و هم غذاست به نام سرکنگبین؛ عسل شیرین را با سرکه جور می‌کنند برای رفع صفرا، اگر انسان درونش صفرا طغیان کرده باشد، این دارویش است. می‌گوید: وقتی قسمت نباشد، قسمت نشده باشد؛ همین دارو صفرا می‌آورد!. «روغن بادام خشکی می‌نمود» روغن بادام معمولاً برای این است که رفع یبوست بکند، اما وقتی‌که خدا اجازه داده باشد که این بادام اثر کند. و معنای و این است و ما این سرمایه را از خدا بگیریم که این در ما حفظ بشود و بعد هم به خلق خدا بگوییم. بگوییم: این "اشهد ان لا اله الله" که هر صبح و عصر در رادیو می‌گوییم، خیلی معنا می‌دهد!. نیست! یعنی ما ملت شهادت می‌دهیم به این‌که هر چه از خوردنی و پوشیدنی و یاد داشتن و سوار شدن و وسایل و و و ، همه‌ی این‌ها وسایل خدایی است و جز اراده و قدرت‌نمایی حق‌تعالی نیست؛ که اگر آن و الاهی از این‌ها کنار برود، هیچ‌چیز باقی نمی‌ماند. آیا این‌جور است؟ باید آدم وقتی که را می‌شنود اقلاً این‌ها را به خاطرش بیاورد. اگر برایش روشن است که چه بهتر، او هم با تکرار می‌کند و لذا است که آدم وقتی شنید، تکرار کند. وقتی او می‌گوید: اشهد ان لا اله الا الله، بنده هم بگویم: اشهد ان لا اله الا الله. اما اگر نه، یک مسئله‌ی تشریفاتی شده، زود تکان بخوریم و کنیم. ۸۲/۱۰/۱۵ ☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
سیدالعلماء
#نفاق 🔺 خطر نفاق (۶) 🔺 تذکرات مولا امیرالمؤمنین علی صلوات‌الله‌علیه در هنگام نزول بلا 🔹 ... «وقد
🔺 خطر نفاق (۷) 🔺 تذکرات مولا امیرالمؤمنین علی صلوات‌الله‌علیه در هنگام نزول بلا 🔹 «راغِبینَ فی رَحمَتِک و راجِینَ فضلَ نِعمَتِک وخَائِفینَ مِن عَذابِک ونِقمَتِک»؛ خدایا ما آمدیم به باران در حالی‌که‌ ما از تو پر شده که نکند از ما قبول نکنی و این پدر همه را در بیاورد و همه را بیچاره کند. ویران بشود، افراد بمیرند، همین‌طور مردگان بیفتند روی زمین و کسی نباشد این‌ها را جابجا کند!. این مسئله‌ی الهی را نباید فراموش کرد، جزء اعتقادات ماست، منتهی ما نباید بدبین به کسی باشیم. ما چه می‌دانیم اشخاص را، خودمان هم خبر از خودمان نداریم. اما چیزی که هست این است که زیانِ عقیدتی نخورد به انسان‌ها که کنند اشیاء و و آسمان کاره‌ای هستند، و راه درمان هم است، اگر ما علم پیدا کردیم و ساختمان‌مان را درست کردیم، دیگر کار تمام می‌شود، این مثل این می‌ماند که بگوئیم را شفا می‌دهند، داروهای داروخانه می‌دهند؛ و نه بسم اللهی بگوئیم، نه بکنیم و نه هیچ چیز دیگری!. این همین است، همین است و بودن همین است که هم خیلی هشدار داده در مورد آن. بعضی از و دکترهای متدین دیده شده که بالای نسخه‌شان نوشته: "هو الشافی"، و بعد می‌دهند. این "هو الشافی" یعنی به دست من اگر شفا داده بشود مال من نیست. ولذا این‌هایی که این قسمت را ملاحظه نمی‌کنند گاهی شده دارو عوضی داده‌اند و بیچاره را یا بدتر کرده‌اند یا کشته‌اند!. طبیبِ تنها که کاری ازش ساخته نیست، دارویِ تنها که کاری ازش ساخته نیست. این‌که از هفتصد هشتصد سال پیش پشت گوش ما خوانده‌اند که: «از قضا سرکنگبین صفرا فزود» یک دارویی که هم بشود گفت داروست و هم غذا، نامش سرکنگبین می‌باشد که عسل شیرین را با سرکه جور می‌کنند برای رفع صفرا؛ اگر در انسان صفرا طغیان کرده باشد دارویش این سرکنگبین است. می‌گوید وقتی شفا قسمت نشده باشد، همین دارو صفرا می‌آورد!. «روغن بادام خشکی می‌نمود» روغن بادام معمولاً برای رفع یبوست است اما آن موقعی‌که خدا اجازه داده باشد که آن روغن اثر بکند و معنای و این است و ما این را اول باید از خدا بگیریم که در نتیجه این در ما حفظ بشود و بعد هم در راه خدا بگوئیم. بگوئیم که این "اشهد ان لا اله الا الله" که صبح‌ها و عصرها در می‌گوئیم، خیلی معنا می‌دهد، یک نیست؛ یعنی ما ملت شهادت می‌دهیم به این‌که هر چه از خوردنی و پوشیدنی و جا نداشتن و سوار شدن و وسایل و و و ، همه‌ی این‌ها وسایل خدایی است و اگر ا و حق تعالی در این‌ها کنار برود هیچ کاری از هیچ کسی بر نمی‌آید. آیا ما این‌جور است؟! این مسئله را اقلاً باید در موقعی‌که را می‌شنود در خاطرش بیاورد، و اگر دید برایش این مسئله روشن است که چه بهتر؛ این هم با تکرار می‌کند، -ولذا است آدم وقتی عبارات اذان را شنید، تکرار بکند- وقتی مؤذن می‌گوید: "اشهد ان لا اله الا الله" بنده هم بگوئیم: "اشهد ان لا اله الا الله". اما اگر نه، یک مسئله‌ی تشریفاتی شده، زود تکان بخوریم و کنیم خودمان را و از این‌جور مطالبی که حضرت علیه‌السلام درسش را چندین قرن قبل به ما داده در مواقع مخصوص استفاده کنیم. ادامه دارد... ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
سیدالعلماء
#نفاق 🔺 خطر نفاق (۷) 🔺 تذکرات مولا امیرالمؤمنین علی صلوات‌الله‌علیه در هنگام نزول بلا 🔹 «راغِبینَ
🔺 خطر نفاق (۸) 🔺 تذکرات مولا امیرالمؤمنین علی صلوات‌الله‌علیه در هنگام نزول بلا 🔹 ... این مسئله را اقلاً باید در موقعی‌که را می‌شنود در خاطرش بیاورد، و اگر دید برایش این مسئله روشن است که چه بهتر؛ این هم با تکرار می‌کند، -ولذا است آدم وقتی عبارات را شنید تکرار بکند- وقتی مؤذن می‌گوید: "اشهد ان لا اله الا الله" بنده هم بگوئیم: "اشهد ان لا اله الا الله". اما اگر نه، یک مسئله‌ی تشریفاتی شده زود تکان بخوریم و کنیم خودمان را و از این‌جور مطالبی که حضرت علیه‌السلام درسش را چندین قرن قبل به در مواقع مخصوص داده‌اند استفاده و خود را اصلاح کنیم. مثلاً در ؛ در زمان جنگ که آدم می‌رود نیاز به وسیله دارد، اگر بی‌وسیله آدم برود چی کار می‌خواهد بکند؟ اما آیا این وسیله هم کاره‌ای هست؟ حرف سر این است. آیا اگر من به هر صورتی باشم و هر کاری کرده باشم، باز هم بخش من است؟ گاهی شده که خود وسیله را آدم عوضی استفاده کرده و مثلاً رفته کاری بکند، زده خودش را کشته! یا رفیقش را کشته! جنگ و نزاع وقتی مؤثر است که حق تعالی هم پشتش باشد. و وقتی‌که این ، شب خوانده باشد، و صبح به درگاه خدا کرده باشد، طلب و یاری کرده باشد و این‌ها را مجموعاً انجام داده باشد، این‌ها مؤثرند. اما اگر نه؛ همه‌اش منحصر شد به وسائل و دیگر انسان پشت گرم شد و گفت که مثلاً اگر من نو و خوب شد، دیگر غصه ندارم؛ به خاطر این‌که پشتیبان من دیگر در دستم است!؛ مشکل این است. یک قدری که پیشرفت کرد و قدرتی پیدا کردند، طغیان کردند؛ شروع کردند به گرفتن مملکت و جزائر اطراف و به حمله کردند و به این طرف و آن طرف. خب، این‌قدر مشغول شدند به این مسائل و دنبال کردند که یک‌مرتبه اتم آمد روی سرشان!. در تمام فقط آن‌ها هستند که طعم بمب اتم چشیده‌اند. در سوره مبارکه می‌خوانیم که می‌فرماید: «وثَمودَ الّذینَ جابُوا الصَّخرَ بِالوادِ (۹) وفرعونَ ذِی الاَوتادِ (۱۰)»؛ اصلاً این‌ها یک دستگاهی داشتند که «لَم یُخلَق مِثلُها فی البلاد (۸)»؛ آخرین درجه از محکم‌کاری را در ساختمان‌هایشان داشتند. «جابُوا الصَّخرَ بِالوادِ(۹)»؛ محکم‌ترین وضع را برای خودشان ایجاد کرده بودند. لکن «وصَبَّ علیهم ربُّک َسوطَ عذاب (۱۳) إن ربَّک لَبِالمِرصاد»؛ ( :۱۴)؛ فرموده‌اند که این سوره مال امام (علیه‌السلام) است، در نماز و زیاد بخوانید؛ چون یکی از مسائل مهمش همین تکیه نکردن بر اوضاع و احوال و ابزار و و این‌هاست و امام حسین (علیه‌السلام) هم هیچ تکیه‌ای بر غیر خدا نداشت؛ این بود که توانست یک چنین فعالیتی به نفع و انجام بدهد. خب، هر کسی حضرت را می‌دید که دارد رو به می‌رود منعش می‌کرد، برای خاطر این‌که می‌دید که این‌جور رفتن رو به نتیجه‌اش چه جور است. وقتی می‌دیدند که اهل و هم همراه حضرت هستند که دیگر بیشتر اصرار می‌کردند؛ اما آن حضرت دلش به جای دیگه‌ای گرم بود، با خدا و پیمان بسته بود. در سینه‌زنان و کنندگان بر امام حسین علیه‌السلام هستند، باید از این آن حضرت و پدر بزرگوارش و تعلیمات آن‌ها تا می‌شود، در استفاده باشند. خدایا به آبرویشان ما را محروم از معارف اسلامی مفرما. و صلی الله علی محمد وآله الطاهرین ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
سیدالعلماء
🌹میلاد سراسر خیر و سعادت حضرت امام محمدباقر صلوات‌الله‌علیه و حلول ماه رجب المرجب بر همگان مبارک‌باد
🔺ضرورت و اهمیت «تفقه در دین» (قسمت اول) 🔹 یکی از افتخارات در ایشان، اشاره به نام علیه‌السلام است که مقام مقدسی دارد و به جز علیهم‌السلام کسی نمی‌تواند آن را درک کند. حدیثی از شخص بزرگواری که مایه‌ی افتخار امثال مرحوم امام به شاگردی ایشان است نقل شده: «الکمال کل الکمال التفقه فی الدین...» در برابر تمام مزایا و مدارک ، مدارک ، مدارک و بسیار دقیق، مانند ارزش خاکستر در برابر سایر . چرا؟ برای این‌که همه‌ی می‌گویند که ما بعد از این به دنیایی وارد می‌شویم که تمام نشدنی است. یعنی دیگر در آن نیست. دنیایی که از اول زایمان تا وقت مرگ ۵۰ سال یا ۱۰۰ سال بیشتر نیست، نسبت به دنیایی که در آن دیگر راه ندارد، فاقد ارزش است. مثل اقیانوس در برابر یک قطره. بنابراین ما همیشگی هستیم و مردنی نیستیم، بلکه ما جاودانه هستیم. این جاودانی و ابدی از اول مرگ شروع می‌شود. اول برخوردی که دم مرگ می‌کنیم، با کیفیتی است که در وجود خود پیدا کردیم. آیا است یا ؟ انبیاء و اولیاء است یا شعارهای پوچ و دنیوی و شیطانی است؟ بنابراین این «الکمال کل الکمال» یک جمله بیشتر نیست، اما ارزشی فوق ارزش‌ها دارد. اگر به آن دقت کند، در می‌یابد که هیچ‌چیز به اندازه‌ی تفقه در دین برایش ارزش پیدا نخواهد کرد. دنیای کنونی مانند رحم مادر است، منتهی قدری وسیع‌تر. پس پیدا شدن ما در دنیای دیگر، اولِ واقعی است. اول زندگی واقعی، شیر و پستانش چیست؟ ماست. اعمال ما از کجا پیدا می‌شود؟ "تفقه فی الدین" این است. پس گویا واقعاً امام علیه‌السلام در این جمله‌ی کوتاه برای ما یک خلعتی فرستاده تا در آن بیاندیشیم و هر مشکلی که در این راه باشد را نادیده بگیریم. 🔺 ضرورت احیای مسئله‌ی تفقه در دین 🔹 الکمال کلُّ الکمالِ التفقُّهُ فی الدین و الصبرُ علی النائبة وتقدیرُ المعیشة؛ ( ج ۱ ص ۳۲) 🔹 یکی از موقتی و دم دستی حال امروز همین مسئله‌ی است که در پیش است. بعضی از آقایان روحانی که متصدی اعتکاف بودند، روز گذشته به این‌جا تشریف آوردند و ما خدمت‌شان رسیدیم. بنده این تذکرات را خدمت‌شان عرض کردم که ما یکی از مسائل تفقهی دین‌مان این است که هیچ‌وقت واجبی را به واسطه‌ی یک کار خوب و و پرثواب و پرنتیجه از دست ندهیم. واجب دو قسم است؛ عمل کردن به واجبات و ترک که این نتیجه‌ی تفقه در دین است. یکی از کلاس‌های مهم فهمیدن این است که ما چند چیز در شبانه‌روز برای‌مان لازم و واجب است و چند چیز برای‌مان ممنوع است. حالا اگر اعتکاف یا سفر مبارکِ عتبات و یا سفر مبارکِ عمره پیش آمد، نمی‌شود این‌ها را در برابر هم قرار داد؛ یعنی گفت: ما آماده‌ی عمره هستیم! یعنی بماند برای بیست روز دیگر یا یک ماه دیگر!. یکی از مسائل تفقه در دین که نجات‌بخش ماست این است که هیچ‌وقت کار مستحب نباید در برابر کار واجب قرار بگیرد. همیشه بالاترین وظیفه‌، واجب است که یا انجام عملی است یا ترک آن. اگر به جای این‌که ما چند ساعت کنیم، یا بخوانیم، می‌توانستیم به جای آن چند مسئله‌ی دینی یاد بگیریم و این کار را نکردیم، این خلاف است و از تفقه دینی به دور است. فرمایش امام علیه‌السلام این‌جا معلوم می‌شود. یعنی باز کننده‌ی جملات بسته. @seyedololama ص۱ ⬇️
سیدالعلماء
🏴 در آستانه‌ی شهادت جان‌سوز امام محمد باقر صلوات‌الله‌علیه، ارائه می‌گردد. 🔺ضرورت و اهمیت «تفقه در
🔺 ضرورت احیای مسئله‌ی تفقه در دین 💠 «الکمال کلُّ الکمالِ التفقُّهُ فی الدین و الصبرُ علی النائبة وتقدیرُ المعیشة»¹ 🔹 یکی از های موقتی و دم‌دستی حال امروز همین مسئله‌ی است که در پیش است. بعضی از آقایان روحانی که متصدی اعتکاف بودند، روز گذشته به این‌جا تشریف آوردند و ما خدمت‌شان رسیدیم. بنده این تذکرات را خدمت‌شان عرض کردم که ما یکی از مسائل تفقهی دین‌مان این است که هیچ‌وقت واجبی را به واسطه‌ی یک کار خوب و مستحب و پرثواب و پرنتیجه از دست ندهیم. واجب دو قسم است؛ عمل کردن به واجبات و ترک که این نتیجه‌ی است. یکی از کلاس‌های مهم فهمیدن این است که ما چند چیز در شبانه‌روز برای‌مان لازم و واجب است و چند چیز برای‌مان ممنوع است. حالا اگر اعتکاف یا سفر مبارکِ و یا سفر مبارکِ پیش آمد، نمی‌شود این‌ها را در برابر هم قرار داد؛ یعنی گفت: ما آماده‌ی عمره هستیم! یعنی بماند برای بیست روز دیگر یا یک ماه دیگر!. یکی از مسائل تفقه در دین که نجات‌بخش ماست این است که هیچ‌وقت کار نباید در برابر کار قرار بگیرد. همیشه بالاترین وظیفه‌، واجب است که یا انجام عملی است یا ترک آن. اگر به جای این‌که ما چند ساعت کنیم، یا بخوانیم، می‌توانستیم به جای آن چند مسئله‌ی دینی یاد بگیریم و این کار را نکردیم، این خلاف است و از تفقه دینی به دور است. فرمایش امام علیه‌السلام این‌جا معلوم می‌شود. یعنی باز کننده‌ی جملات بسته. @seyedololama ص۲ ⬇️
🔺 درسی از عارف رومی در روز بزرگ‌داشت مولوی؛ ( ۸ ) «از قضا سرکنگبین صفرا فزود» ( ) 🔹 یک دارو که می‌شود گفت دارو و هم غذاست به نام سرکنگبین؛ عسل شیرین را با سرکه جور می‌کنند برای رفع صفرا، اگر انسان درونش صفرا طغیان کرده باشد، این دارویش است. می‌گوید: وقتی قسمت نباشد، قسمت نشده باشد؛ همین دارو صفرا می‌آورد!. «روغن بادام خشکی می‌نمود» روغن بادام معمولاً برای این است که رفع یبوست بکند، اما وقتی‌که خدا اجازه داده باشد که این بادام اثر کند. و معنای و این است و ما این سرمایه را از خدا بگیریم که این در ما حفظ بشود و بعد هم به خلق خدا بگوییم. بگوییم: این "اشهد ان لا اله الله" که هر صبح و عصر در رادیو می‌گوییم، خیلی معنا می‌دهد!. نیست! یعنی ما ملت شهادت می‌دهیم به این‌که هر چه از خوردنی و پوشیدنی و یاد داشتن و سوار شدن و وسایل و و و ، همه‌ی این‌ها وسایل خدایی است و جز اراده و قدرت‌نمایی حق‌تعالی نیست؛ که اگر آن و الاهی از این‌ها کنار برود، هیچ‌چیز باقی نمی‌ماند. آیا این‌جور است؟ باید آدم وقتی که را می‌شنود اقلاً این‌ها را به خاطرش بیاورد. اگر برایش روشن است که چه بهتر، او هم با تکرار می‌کند و لذا است که آدم وقتی شنید، تکرار کند. وقتی او می‌گوید: اشهد ان لا اله الا الله، بنده هم بگویم: اشهد ان لا اله الا الله. اما اگر نه، یک مسئله‌ی تشریفاتی شده، زود تکان بخوریم و کنیم. ۸۲/۱۰/۱۵ ☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama