eitaa logo
سیدالعلماء
1.5هزار دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
687 ویدیو
7 فایل
کانال رسمی مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی ایشان شاگرد بزرگانی مثل حضرات آیات شیخ عباس تهرانی، امام خمینی، علامه طباطبایی، بروجردی و... بودند. مرحوم امام در نامه‌های خود، از ایشان با عبارت "سیدالعلماء" یاد می‌کردند. ارتباط با ادمین @seydololama_admin
مشاهده در ایتا
دانلود
🏴 سال‌روز تخریب قبور ائمه علیهم‌السلام به دست جنایت‌کار‌؛ هشتم المکرم ۱۳۴۴ق=۳۱ فروردین ۱۳۰۵ش 🔺 مقایسه‌ی بین عقیده‌ی شیعه و وهابیت درباره‌ی حیات و مرگ اولیای الهی 🔘 ما این دانش را داریم که و زنده هستند نه این‌که مرگی داشته باشند، مثل این‌که می‌میرند!. مثل عقیده‌ی که می‌گویند: خود پیامبر و تمام وقتی می‌میرند با مرده‌های دیگر هیچ فرقی نمی‌کنند! هیچ کاری از آن‌ها ساخته نیست! اگر شما به آن‌ها عرض غصه و غمی بکنید؛ مثل این است که شما با دیوار و درخت صحبت کردید، نه جوابی در کار است و نه فهمی و نه خطابی!. اما می‌گوید: خدایا من معتقدم به بودن آن‌ها. این ، اعتقاد است و اعتقاد قلبی هم باید با درست شود. مثلاً ما الآن روی قرار داریم و زمین با سرعت مافوق جت در حال حرکت است. ما معتقدیم جاذبه‌ای وجود دارد که ما را نگه داشته و پرتاب نمی‌شویم اما آن را نمی‌بینیم، ولی می‌بینیم با این‌که زمین متحرک است و حرکتش بسیار سریع است و باید هرچه رویش هست به این طرف و آن طرف پرتاب شود، اما همه‌ی این‌ها روی زمین قرار گرفته‌اند و ما هم بر روی آن راه می‌رویم، می‌خوابیم و آسوده‌ایم، لذا می‌فهمیم یک نیروی جاذبه‌ای را خداوند در این زمین قرار داده است که هر چه در اطراف آن هست را نگه می‌دارد و نمی‌گذارد دور شود؛ درباره‌ی اعتقاد قلبی هم همین حرف هست. ما باید در ، و علمیه همان‌طور که به جاذبه، علم پیدا کردیم و خاطرمان جمع شد که هنگام شب که می‌خوابیم به آسمان پرتاب نمی‌شویم، همان‌طور با نیروی و دانش و اعتقاد، خودمان را متصل به خدا؛ به نام و بدانیم که این‌ها مایه‌ی حفظ زمین، نیروی جاذبه، نیروی خورشید، هوا و ... هستند. همه چیز به برکت وجود آن‌ها برقرار است و دنیا هم به امید آن‌ها می‌چرخد؛ چون عاقبت به دست آن‌ها می‌رسد. زمین و زمان خدا است که برای آن‌ها قرار داده شده است. لذا هیچ‌وقت این که خودمان را بکشیم تا از غصه راحت بشویم با این اعتقادات نمی‌سازد. اما آن‌ها که این اعتقادات را ندارند تا دیدند مقداری ناراحتی وجود دارد؛ ناچارند که کنند تا از این ناراحتی‌ها خلاص شوند!. به عقیده‌ی خودشان چون خبری بعد از نیست می‌گویند: دیگر راحت می‌شویم!. اما ما می‌گوییم طبق و این‌گونه نیست، بلکه اگر کسی در این راضی به آن‌چه خدا برای او خواسته، نشد؛ به وسیله‌ی خودکشی و مردن کارش مشکل‌تر می‌شود!. چون خدای جهان اجازه‌ی نابود شدن به کسی نداده است. می‌تواند از به در بیاید، از بیداری به خواب در بیاید، از تنفس به مرگ در بیاید اما فقط تنفسش از بین می‌رود و از این هوا استفاده نمی‌کند، بقیه‌ی مسائل موجود است. جای دیگر نمی‌رود بلکه گرفتار است و مأمورین او را می‌گیرند. هر کس از این دنیا وارد جهان پس از این جهان می‌شود، گرفتار مأمورین است و یک نفر هم نمی‌تواند خودش را مخفی و رها کند. ☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
🔺 نکاتی پیرامون شرایط تفسیر و ترجمه و برداشت های قرآنی (قسمت ۵ و پایانی) ⏪ ...و قبلاً هم عرض کردم، حالا هم تکرار می‌کنم، کسی‌که این مسأله را دیدم روشن با شرایطش ذکر کرده، مرحوم آیت الله در تفسیر شریف است که بیشتر از یک جلد هم نشده، -موفق نشدند که این را بنویسند- در آن‌جا آخر این تفسیر تعلیقاتی دارند. در تعلیقه‌ی پنجم تحت عنوان: «ترجمة القرآن وشروطها» شرایط ترجمه‌ی قرآن را می‌فرماید. این "ترجمة القرآن وشروطها" را من هیچ‌جا ندیده‌ام. همان‌طور که از شرایط ، وضو است و از شرایط ، پاکی آب است، شرایط ترجمه‌ی قرآن چیست؟ هیچ‌کسی نمی‌داند. همین‌قدر که یک کسی استاد شد، به او می‌گویند قرآن را ترجمه کن!. آن‌جا ایشان می‌فرماید که سه شرط اقلاً باید در ترجمه مراعات شود. یکی ، آن هم ادبیات نه این‌که همین‌طور دست دوم و سوم، بلکه دست اول. یعنی، مخصوصاً بنده اضافه می‌کنم که عربی قدیم با حالا ممکن است تفاوت کرده باشد. چون هر زبانی به تدریج مسائلش فرق می‌کند. یک‌جا باقی نمی‌ماند که دست نخورده باشد. این است که باید سر در بیاورد از مسائل ادبیات عرب گذشته و خوب مسلَّط باشد. دوم این‌که باید مسائل و مربوط به و و و این‌ها برایش شسته و رُفته شده باشد، تا هر آیه‌ای را که به حسب ظاهر دید، مثلاً وارد شده که «و جاء ربک و الملک صفا صفا»¹؛ که مثلاً اوضاع و احوال به هم می‌خورد و "و جاء ربک و الملک صفا صفا"، این را بفهمد که این‌جا منظور چیست؟ آمدن یعنی چه؟ و یا مثلاً در آیاتی مثل «يَوْمَ تُبَدَّلُ الْأَرْضُ غَيْرَ الْأَرْضِ»²؛ قرائن عقلی و نقلی و آیتی را پیدا کند. پس باید مسائل عقلی را بداند وإلّا می‌شود!. وقتی وهابی شد مثل آن‌ها می‌شود. در مورد آن شخص می‌گویند داشت همین مسائل را می‌گفت برای ، برای این‌که مردم اشتباه نکنند، از آن بالای منبر که ایستاد، یک پله، دو پله آمد پایین، گفت: همین‌طور خداوند از پایین می‌آید که من دارم می آیم!. یعنی نکنی‌ها که بگویی خدا مثلاً جور دیگر است!. این‌جور وهابی می‌شود آدم!. و در مسائل اصلی متزلزل، و مایه‌ی گمراهی دیگران می‌گردد!. پس دوم این‌که مسائل عقلی را خوب بداند عقلاً، مثلاً مرحوم علامه رحمه‌الله را خوب با شروحش و با این مسائلش پیش اساتیدی دیده باشد. بداند که مسأله‌ی معاد چه جوری باید باشد، مسأله‌ی چه جوری است، مسأله‌ی چه جور است. و سوم این‌که به درباره‌ی تفسیر هم بر بخورد و بررسی کند. چرا؟ برای خاطر این‌که خود قرآن، برای قرآن، معلم معرفی کرده؛ «وَ أَنْزَلْنا إِلَيْكَ الذِّكْرَ لِتُبَيِّنَ لِلنَّاسِ ما نُزِّلَ إِلَيْهِمْ»³؛ این قرآن کریم برای مردم است، اما تو باید مُبَیِنَش باشی. چون گفتار، گفتار حق تعالی است، گفتار معمولی که نیست. تو هم درس خوانده‌ی پیش ما هستی: «وَ عَلَّمَکَ ما لَمْ تَکُنْ تَعْلَمُ»⁴؛ که این آیه درباره‌ات وارد شده. تو مدال داری. تو جایزه داری. تو مدرک داری و تعلیمات یافته‌ای. تو معلم‌شان باید باشی. آن حضرت هم به شهادت حدیث که مورد قبول و است، معلمینی قرار داده بعد از خودش به نام خاندان خودش و فرموده که: «تارک فیکم الثقلین کتاب الله و عترتی لن یفترقا...» این "لن یفترقا" را خوب دقت کرده باشد. یعنی یک‌وقت نمی‌شود که ما یک قرآنی پیدا کنیم، ترجمه‌ی قرآنی، شرح تفسیر قرآنی، که آن‌جا خبر از تعلیمات (علیهم‌السلام) نباشد که اگر این‌گونه شد، آن قرآن، آن تفسیر درست نیست؛ چون افتراق شده بین آن چیزهایی که ایشان آن‌ها را با هم گره زده. یا این‌که کسی بگوید من هستم، مرید حضرت امام (علیه‌السلام) هستم، و چه هستم، ولی از قرآن سر در نیاورد، خبر نداشته باشد، آن‌جا هم آن ائمه‌ای که او می‌پرستد و دنبال‌شان رفته عوضی گرفته. بلکه این‌ها "لن یفترقا" هستند و هر جا سراغ رفتید، باید امامی که قرآن با اوست، باشد. هرجا سراغ قرآن رفتید، باید قرآنی باشد که معلمین او، نظریات‌شان ملحوظ شده باشد. پس قرآن خودش قرار داده، و فرموده که: «و یعلمهم الکتاب و الحکمة»(۵)؛ چندجا اکرم (صلی‌الله‌علیه‌وآله) به نام معلم قرآن معرفی شده. معلم قرآن هم معلم معیّن کرده، و معلم‌های خاندان خودش را داده. باید از این‌ها هم اطلاع داشته باشد. مجموع این‌ها که جمع شد، یک اسلامی می‌شود که ان‌شاءالله باشد. ۸۰/۸/۳۰ ☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی ______ ۱) [ :۲۲] ۲) [ علیه‌السلام:۴۸] ۳) [ :۴۴] ۴) [ :۱۱۳] ۵) [ :۲] @seyedololama
🔺 ضرورت اسلام‌شناسی 🔹 تا زمانی که برای اتمام نشده و باشیم، تقصیری نداریم چون به ما نگفته بودند ولی از زمانی که بر بنده و شما از روی و ، و و دستورات و خطب و این‌ها اتمام حجت بشود، دیگر چاره‌ای نداریم و باید به اموری ملتزم باشیم. اولش این است که باید باشی که با هر هم‌کلاسی، هر و دبیری، حرفت شد، حرف خودت را بتوانی به‌صورت منطقی و صحیح و عقلانی به گوش آن‌ها برسانی و آن‌قدر به حرف خودت داشته باشی که همان‌جا او را رها نکنی؛ و بگویی: یا حرف مرا بپذیر یا پاسخ منطقی بده به حرف من یا اگر می‌خواهی با بکنی، بیا بکنیم!. جلو بیا که من آماده‌ی خدا هستم، تو هم باید آماده شوی. را خدا به عذاب خودش مبتلا کند. در همین مجلس و در همین میدان. بنابراین شوخی‌بردار نیست؛ بودن، بودن، سینه‌زن بودن، زنجیرزن بودن، رفتن، رفتن، این‌ها همه ممکن است که "لا یبقی من القرآن" بشود که فرمود: «يَأْتِی عَلَى النَّاسِ زَمَانٌ لَا يَبْقَى فِيهِمْ مِنَ الْقُرْآنِ إِلَّا رَسْمُهُ وَ مِنَ الْإِسْلَامِ إِلَّا اسْمُهُ»؛ ( ح۳۶۹)؛ خط قشنگ، چاپ قشنگ، کاغذهای گران‌قیمت، جلدهای رنگارنگ، ها از این قرآن‌ها خیلی چاپ می‌کنند شاید هم به مسافرها مجانی بدهند که اسم‌شان در ممالک اسلامی پخش شود ولی در درون‌شان جز و لج‌بازی و تیرگی و چیز دیگری نیست. به‌قدری این سعودی‌ها و ها شقی هستند که تقریباً در دویست سال پیش که آن‌موقع نه موتور بود و نه ماشین بود، راه دور از تا را با اسب طی کردند و در صحن مبارک حضرت امام علیه‌السلام ریختند و آن‌جا کشتار کردند. نوشته‌اند ده نفر زوار کشتند!. بعد به داخل حرم رفتند، هاون‌هایشان را بردند در آن‌جا، نشستند به کوبیدن آن چیزهایی که می‌خوردند و می‌کشیدند. هر چه هم در آن‌جا بود غارت کردند. بعد آمدند سراغ . نجفی‌ها چون برج و بارو داشتند، قدری کردند و نگذاشتند آن‌ها وارد شهر بشوند. منظور این است که این‌ها چنین موجودات شروری هستند. الآن هم شرورترین خلق یعنی را با خودشان همراه کرده‌اند. هم اسم می‌برند، هم مسلمین را در حرمین و ادعا می‌کنند و هم این‌طور آدم‌کش و بی‌رحم و بی‌حساب هستند. پس وقتی که زمان ما زمانی شده است که این‌طور وحشی‌گری به نام ، به نام ، به نام اسلام، به نام اسلام این‌طور دارد به این شکل‌ها در می‌آید، ما چه باید بکنیم؟ ما سرگرم این ها بشویم؟ سرگرم این ها بشویم؟ همه‌ی این‌ها را آن‌ها تهیه دیده‌اند برای سرگرم کردن نسل ما که در این ها نیفتد، این دغدغه‌ها به خاطرش نیاید، این دلهره‌های دینی، این عاقبت به‌خیری و این‌ها در دلش وارد نشود؛ مدام چشمش را به این بدوزد که کی توپ را از این میدان به در برد و کی جایزه گرفت و این‌طور چیزها که همه و کودکانه و ترک و رو کردن به و کودکی است. ۸۶٫۳٫۷ ✅ مرحوم آیت‌الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
🏴 سال‌روز تخریب قبور ائمه علیهم‌السلام به دست جنایت‌کار‌؛ (۸ المکرم ۱۳۴۴ق=۳۱ ۱۳۰۵ش) 🔺 مقایسه‌ی بین عقیده‌ی شیعه و وهابیت درباره‌ی حیات و مرگ اولیای الهی 🔹 ما این دانش را داریم که و زنده هستند نه این‌که مرگی داشته باشند، مثل این‌که می‌میرند!. مثل عقیده‌ی های که می‌گویند: خود پیامبر و تمام وقتی می‌میرند با مرده‌های دیگر هیچ فرقی نمی‌کنند! هیچ کاری از آن‌ها ساخته نیست! اگر شما به آن‌ها عرض غصه و غمی بکنید؛ مثل این است که شما با دیوار و درخت صحبت کردید، نه جوابی در کار است و نه فهمی و نه خطابی!. اما می‌گوید: خدایا من معتقدم به بودن آن‌ها. این ، اعتقاد است و اعتقاد قلبی هم باید با درست شود. مثلاً ما الآن روی قرار داریم و زمین با سرعت مافوق جت در حال حرکت است. ما معتقدیم جاذبه‌ای وجود دارد که ما را نگه داشته و پرتاب نمی‌شویم، اما آن را نمی‌بینیم، ولی می‌بینیم با این‌که زمین متحرک است و حرکتش بسیار سریع است و باید هرچه رویش هست به این طرف و آن طرف پرتاب شود، اما همه‌ی این‌ها روی زمین قرار گرفته‌اند و ما هم بر روی آن راه می‌رویم، می‌خوابیم و آسوده‌ایم، لذا می‌فهمیم یک نیروی جاذبه‌ای را خداوند در این زمین قرار داده است که هر چه در اطراف آن هست را نگه می‌دارد و نمی‌گذارد دور شود؛ درباره‌ی اعتقاد قلبی هم همین حرف هست. ما باید در ، و علمیه همان‌طور که به جاذبه، علم پیدا کردیم و خاطرمان جمع شد که هنگام شب که می‌خوابیم به آسمان پرتاب نمی‌شویم، همان‌طور با نیروی و دانش و ، خودمان را متصل به خدا؛ به نام مان و بدانیم که این‌ها مایه‌ی حفظ زمین، نیروی جاذبه، نیروی خورشید، هوا و ... هستند. همه‌چیز به برکت وجود آن‌ها برقرار است و دنیا هم به امید آن‌ها می‌چرخد؛ چون عاقبت به دست آن‌ها می‌رسد. زمین و زمان خدا است که برای آن‌ها قرار داده شده است. لذا هیچ‌وقت این که خودمان را بکشیم تا از غصه راحت بشویم با این اعتقادات نمی‌سازد. اما آن‌ها که این اعتقادات را ندارند تا دیدند مقداری ناراحتی وجود دارد؛ ناچارند که کنند تا از این ناراحتی‌ها خلاص شوند!. به عقیده‌ی خودشان چون خبری بعد از نیست، می‌گویند: دیگر راحت می‌شویم!. اما ما می‌گوییم طبق و این‌گونه نیست، بلکه اگر کسی در این راضی به آن‌چه خدا برای او خواسته، نشد؛ به وسیله‌ی خودکشی و مردن کارش مشکل‌تر می‌شود!. چون خدای جهان اجازه‌ی نابود شدن به کسی نداده است. می‌تواند از به در بیاید، از بیداری به خواب در بیاید، از تنفس به مرگ در بیاید اما فقط تنفسش از بین می‌رود و از این هوا استفاده نمی‌کند، بقیه‌ی مسائل موجود است. جای دیگر نمی‌رود بلکه گرفتار است و مأمورین او را می‌گیرند. هر کسی از این دنیا وارد جهان پس از این جهان می‌شود، گرفتار مأمورین است و یک نفر هم نمی‌تواند خودش را مخفی و رها کند. ☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
🔺 مطابقت مسئله‌ی غدیر خم با فطرت انسانی 🔹 تمام اسلامی نقشه‌ای است از ساختار درونی و انسان. مثلاً کلاغ، کبوتر، لک‌لک همگی پرنده می‌باشند، ولی هرکدام بر طبق نقشه‌ای که خلق شده‌اند، می‌کنند که فطرت و غریزه‌ی آن‌هاست. هم در فطرت و غریزه‌ی خود این خصلت را دارد که در و و و رفاه زندگی کند، در تبعیض و و نباشد و این دین است: «فِطْرَتَ الله الَّتی فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْها لا تَبْديلَ لِخَلْق الله»¹ و هیچ‌وقت این فطرت تغییر نمی‌کند، همان‌گونه که یک کبوتر و یک کلاغ با هم متفاوت‌اند و این تفاوت در طول هم‌واره باقی مانده و به هم نخورده است؛ در ساختار وجودی انسان نیز این فطرت و این خواست و تمایل همیشه باقی است و خداوند در کنار این فطرت، را به عطا فرمود که قدر این موضوع را بداند، و از ابتدا برای انسان و آنان را قرار داد، ولی مردم در اثر وسوسه‌های که در ابتدا تهدید نموده بود که همه‌ی را شیطانی نموده و آن‌ها را از دور می‌سازد، به تبعیت از و شیطانی پرداخته و این رفاه و صلاح را نخواستند و به زورگویی و تصرف اموال دیگران و تجاوز به نوامیس انسان‌ها پرداختند و در زمان هر پیامبر و یا او، این مناقشه و و جدال را به راه انداختند و را که در این راه زحمت بسیار کشیده، کشتند! تا نوبت به حضرت (علیه‌السلام) رسید. ایشان خانه‌ی را بنا نهاده و را به فطرت خود فراخواند. ولی باز مردم از او فاصله گرفتند و به روی آوردند تا به زمان رسید. اسلام نیز این بساط ابراهیمی را دوباره بنا نهاد و به دلیل آن‌که عمر شریف ایشان کم بود، برای جلوگیری از به هم خوردن این بنا پس از خود، جریان را بنا نهاد و حضرت (علیه‌السلام) که فطرت الهی در تمام وجود ایشان رخنه نموده و همانند خود پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) جایی برای ایشان باقی نمانده بود، را به جانشینی خود انتخاب فرمودند. لذا عید غدیر مانند عید و عید و اعیاد سایر پیامبران، همه مربوط به مسئله‌ی صلح و و است و مربوط به این آیه: «فَأقِمْ وَجْهَكَ لِلدِّينِ حَنيفاً فِطْرَتَ الله الَّتی فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْها لاتَبْديلَ لِخَلْق الله ذلِكَ الدِّينُ الْقَيِّمُ وَ لكِنَّ أكْثَرَ النَّاس لايَعْلَمُون» می‌شود. یعنی خود را مقابل دین نگه‌دار و به آن پشت نکن. هیچ‌وقت به راست و چپ تمایل پیدا نکن و دین را سرلوحه قرار بده و بر اساس آن حرکت و زندگی کن. همان مهندسی و طرز ساخت بشر توسط خداوند است و در تمام ادیان، نمونه‌ی آن وجود دارد که تا حدودی بیان شد تا زمان حضرت رسول اکرم (صلی‌الله‌علیه‌وآله) و آن حضرت در آخر عمر شریف‌شان، مسئله‌ی را عَلَم نمود تا این مسائل عملی شود و بشر دچار سختی و ناراحتی نشود، ولی از همان زمان از خود صدای مخالفت برخواست و منافقینی که در خود، داشته و منتظر بودند تا پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) رحلت نمایند، پس از رحلت ایشان، در حالی‌که هنوز بدن مبارک ایشان تشییع نشده بود، با عجله در (محلی برای سخنرانی مانند سالن سخنرانی در این زمان) جمع شده و به بهانه‌ی آن‌که ، مدینه را می‌گیرند و دین از دست می‌رود، جریان را فراموش نموده و به تعیین برای پیامبر پرداخته و برای خود تعیین نمودند!. بنابراین آن‌چه که در این ۱۴۰۰ سالی که از ظهور اسلام می‌گذرد بر مسلمانان پیش آمده، نتیجه‌ی سقیفه است؛ تمام کشتارها و بیماری‌ها و سختی‌ها از آن روز شروع شد و هنوز هم ادامه دارد و هم دنباله‌ی همان مطلب است. در شرح حدیث یازدهم کتاب می‌فرمایند: معارف اسلامی از قبیل و و و و دانستن و معتقد بودن، تخم‌هایی است که در درون بوستان انسان کاشته شده و سرانجام به نفع آن دنیا منقلب می‌شود و خوشا به حال افرادی که قبل از ظهور حضرت، مقدمات لازم را فراهم نموده و این مسائل را با با و خود و عاقلانه گسترش داده و با حفظ مانع شوند که شیاطین ها و دیگران این اعتقادات را از بین ببرند که همه‌ی این نتیجه‌ی امامت در است. ان‌شاءالله خداوند این عید را بر همه مبارک گرداند و به معظم انقلاب و مملکت اسلامی و سایر رهبران ممالک اسلامی طول عمر دهد که دوره‌ی ظهور را ببینند و ما و همه‌ی آن‌ها تا دم به این اعتقاد وفادار و پایدار بمانیم. وصلی‌الله علی محمد وآله الطاهرين ۸۷٫۹٫۲۱ ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی ________ ۱) [ :۳۰] @seyedololama
🏴 سال‌روز تخریب قبور ائمه علیهم‌السلام به دست جنایت‌کار‌؛ (۸ المکرم ۱۳۴۴ق=۳۱ ۱۳۰۵ش) 🔺 مقایسه‌ی بین عقیده‌ی شیعه و وهابیت درباره‌ی حیات و مرگ اولیای الهی 🔹 ما این دانش را داریم که و زنده هستند نه این‌که مرگی داشته باشند، مثل این‌که مرده‌ها می‌میرند!. مثل عقیده‌ی های که می‌گویند: خود پیامبر و تمام وقتی می‌میرند با مرده‌های دیگر هیچ فرقی نمی‌کنند! هیچ کاری از آن‌ها ساخته نیست! اگر شما به آن‌ها عرض غصه و غمی بکنید؛ مثل این است که شما با دیوار و درخت صحبت کردید، نه جوابی در کار است و نه فهمی و نه خطابی!. اما می‌گوید: خدایا من معتقدم به بودن آن‌ها. این ، اعتقاد است و اعتقاد قلبی هم باید با درست شود. مثلاً ما الآن روی قرار داریم و زمین با سرعت مافوق جت در حال حرکت است. ما معتقدیم جاذبه‌ای وجود دارد که ما را نگه داشته و پرتاب نمی‌شویم، اما آن را نمی‌بینیم، ولی می‌بینیم با این‌که زمین متحرک است و حرکتش بسیار سریع است و باید هرچه رویش هست به این طرف و آن طرف پرتاب شود، اما همه‌ی این‌ها روی زمین قرار گرفته‌اند و ما هم بر روی آن راه می‌رویم، می‌خوابیم و آسوده‌ایم، لذا می‌فهمیم یک نیروی جاذبه‌ای را خداوند در این زمین قرار داده است که هر چه در اطراف آن هست را نگه می‌دارد و نمی‌گذارد دور شود؛ درباره‌ی اعتقاد قلبی هم همین حرف هست. ما باید در ، و علمیه همان‌طور که به جاذبه، علم پیدا کردیم و خاطرمان جمع شد که هنگام شب که می‌خوابیم به آسمان پرتاب نمی‌شویم، همان‌طور با نیروی و دانش و ، خودمان را متصل به خدا؛ به نام مان و بدانیم که این‌ها مایه‌ی حفظ زمین، نیروی جاذبه، نیروی خورشید، هوا و ... هستند. همه‌چیز به برکت وجود آن‌ها برقرار است و دنیا هم به امید آن‌ها می‌چرخد؛ چون عاقبت به دست آن‌ها می‌رسد. زمین و زمان خدا است که برای آن‌ها قرار داده شده است. لذا هیچ‌وقت این که خودمان را بکشیم تا از غصه راحت بشویم با این اعتقادات نمی‌سازد. اما آن‌ها که این اعتقادات را ندارند تا دیدند مقداری ناراحتی وجود دارد؛ ناچارند که کنند تا از این ناراحتی‌ها خلاص شوند!. به عقیده‌ی خودشان چون خبری بعد از نیست، می‌گویند: دیگر راحت می‌شویم!. اما ما می‌گوییم طبق و این‌گونه نیست، بلکه اگر کسی در این راضی به آن‌چه خدا برای او خواسته، نشد؛ به وسیله‌ی خودکشی و مردن کارش مشکل‌تر می‌شود!. چون خدای جهان اجازه‌ی نابود شدن به کسی نداده است. می‌تواند از به در بیاید، از بیداری به خواب در بیاید، از تنفس به مرگ در بیاید اما فقط تنفسش از بین می‌رود و از این هوا استفاده نمی‌کند، بقیه‌ی مسائل موجود است. جای دیگر نمی‌رود بلکه گرفتار است و مأمورین او را می‌گیرند. هر کسی از این دنیا وارد جهان پس از این جهان می‌شود، گرفتار مأمورین است و یک نفر هم نمی‌تواند خودش را مخفی و رها کند. ☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
🔺 ضرورت اسلام‌شناسی 🔹 تا زمانی که برای اتمام نشده و باشیم، تقصیری نداریم چون به ما نگفته بودند ولی از زمانی که بر بنده و شما از روی و ، و و دستورات و خطب و این‌ها اتمام حجت بشود، دیگر چاره‌ای نداریم و باید به اموری ملتزم باشیم. اولش این است که باید باشی که با هر هم‌کلاسی، هر و دبیری، حرفت شد، حرف خودت را بتوانی به‌صورت منطقی و صحیح و عقلانی به گوش آن‌ها برسانی و آن‌قدر به حرف خودت داشته باشی که همان‌جا او را رها نکنی؛ و بگویی: یا حرف مرا بپذیر یا پاسخ منطقی بده به حرف من یا اگر می‌خواهی با بکنی، بیا بکنیم!. جلو بیا که من آماده‌ی خدا هستم، تو هم باید آماده شوی. را خدا به عذاب خودش مبتلا کند. در همین مجلس و در همین میدان. بنابراین شوخی‌بردار نیست؛ بودن، بودن، سینه‌زن بودن، زنجیرزن بودن، رفتن، رفتن، این‌ها همه ممکن است که "لا یبقی من القرآن" بشود که فرمود: «يَأْتِی عَلَى النَّاسِ زَمَانٌ لَا يَبْقَى فِيهِمْ مِنَ الْقُرْآنِ إِلَّا رَسْمُهُ وَ مِنَ الْإِسْلَامِ إِلَّا اسْمُهُ»؛ ( ح۳۶۹)؛ خط قشنگ، چاپ قشنگ، کاغذهای گران‌قیمت، جلدهای رنگارنگ، ها از این قرآن‌ها خیلی چاپ می‌کنند شاید هم به مسافرها مجانی بدهند که اسم‌شان در ممالک اسلامی پخش شود ولی در درون‌شان جز و لج‌بازی و تیرگی و چیز دیگری نیست. به‌قدری این سعودی‌ها و ها شقی هستند که تقریباً در دویست سال پیش که آن‌موقع نه موتور بود و نه ماشین بود، راه دور از تا را با اسب طی کردند و در صحن مبارک حضرت امام علیه‌السلام ریختند و آن‌جا کشتار کردند. نوشته‌اند ده نفر زوار کشتند!. بعد به داخل حرم رفتند، هاون‌هایشان را بردند در آن‌جا، نشستند به کوبیدن آن چیزهایی که می‌خوردند و می‌کشیدند. هر چه هم در آن‌جا بود غارت کردند. بعد آمدند سراغ . نجفی‌ها چون برج و بارو داشتند، قدری کردند و نگذاشتند آن‌ها وارد شهر بشوند. منظور این است که این‌ها چنین موجودات شروری هستند. الآن هم شرورترین خلق یعنی را با خودشان همراه کرده‌اند. هم اسم می‌برند، هم مسلمین را در حرمین و ادعا می‌کنند و هم این‌طور آدم‌کش و بی‌رحم و بی‌حساب هستند. پس وقتی که زمان ما زمانی شده است که این‌طور وحشی‌گری به نام ، به نام ، به نام اسلام، به نام اسلام این‌طور دارد به این شکل‌ها در می‌آید، ما چه باید بکنیم؟ ما سرگرم این ها بشویم؟ سرگرم این ها بشویم؟ همه‌ی این‌ها را آن‌ها تهیه دیده‌اند برای سرگرم کردن نسل ما که در این ها نیفتد، این دغدغه‌ها به خاطرش نیاید، این دلهره‌های دینی، این عاقبت به‌خیری و این‌ها در دلش وارد نشود؛ مدام چشمش را به این بدوزد که کی توپ را از این میدان به در برد و کی جایزه گرفت و این‌طور چیزها که همه و کودکانه و ترک و رو کردن به و کودکی است. ۸۶٫۳٫۷ ✅ مرحوم آیت‌الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
🏴 سال‌روز تخریب قبور ائمه علیهم‌السلام به دست جنایت‌کار‌؛ (۸ المکرم ۱۳۴۴ق) 🔺 مقایسه‌ی بین عقیده‌ی شیعه و وهابیت درباره‌ی حیات و مرگ اولیای الهی 🔹 ما این دانش را داریم که و زنده هستند نه این‌که مرگی داشته باشند، مثل این‌که مرده‌ها می‌میرند!. مثل عقیده‌ی های که می‌گویند: خود پیامبر و تمام وقتی می‌میرند با مرده‌های دیگر هیچ فرقی نمی‌کنند! هیچ کاری از آن‌ها ساخته نیست! اگر شما به آن‌ها عرض غصه و غمی بکنید؛ مثل این است که شما با دیوار و درخت صحبت کردید، نه جوابی در کار است و نه فهمی و نه خطابی!. اما می‌گوید: خدایا من معتقدم به بودن آن‌ها. این ، اعتقاد است و اعتقاد قلبی هم باید با درست شود. مثلاً ما الآن روی قرار داریم و زمین با سرعت مافوق جت در حال حرکت است. ما معتقدیم جاذبه‌ای وجود دارد که ما را نگه داشته و پرتاب نمی‌شویم، اما آن را نمی‌بینیم، ولی می‌بینیم با این‌که زمین متحرک است و حرکتش بسیار سریع است و باید هرچه رویش هست به این طرف و آن طرف پرتاب شود، اما همه‌ی این‌ها روی زمین قرار گرفته‌اند و ما هم بر روی آن راه می‌رویم، می‌خوابیم و آسوده‌ایم، لذا می‌فهمیم یک نیروی جاذبه‌ای را خداوند در این زمین قرار داده است که هر چه در اطراف آن هست را نگه می‌دارد و نمی‌گذارد دور شود؛ درباره‌ی اعتقاد قلبی هم همین حرف هست. ما باید در ، و علمیه همان‌طور که به جاذبه، علم پیدا کردیم و خاطرمان جمع شد که هنگام شب که می‌خوابیم به آسمان پرتاب نمی‌شویم، همان‌طور با نیروی و دانش و ، خودمان را متصل به خدا؛ به نام مان و بدانیم که این‌ها مایه‌ی حفظ زمین، نیروی جاذبه، نیروی خورشید، هوا و ... هستند. همه‌چیز به برکت وجود آن‌ها برقرار است و دنیا هم به امید آن‌ها می‌چرخد؛ چون عاقبت به دست آن‌ها می‌رسد. زمین و زمان خدا است که برای آن‌ها قرار داده شده است. لذا هیچ‌وقت این که خودمان را بکشیم تا از غصه راحت بشویم با این اعتقادات نمی‌سازد. اما آن‌ها که این اعتقادات را ندارند تا دیدند مقداری ناراحتی وجود دارد؛ ناچارند که کنند تا از این ناراحتی‌ها خلاص شوند!. به عقیده‌ی خودشان چون خبری بعد از نیست، می‌گویند: دیگر راحت می‌شویم!. اما ما می‌گوییم طبق و این‌گونه نیست، بلکه اگر کسی در این راضی به آن‌چه خدا برای او خواسته، نشد؛ به وسیله‌ی خودکشی و مردن کارش مشکل‌تر می‌شود!. چون خدای جهان اجازه‌ی نابود شدن به کسی نداده است. می‌تواند از به در بیاید، از بیداری به خواب در بیاید، از تنفس به مرگ در بیاید اما فقط تنفسش از بین می‌رود و از این هوا استفاده نمی‌کند، بقیه‌ی مسائل موجود است. جای دیگر نمی‌رود بلکه گرفتار است و مأمورین او را می‌گیرند. هر کسی از این دنیا وارد جهان پس از این جهان می‌شود، گرفتار مأمورین است و یک نفر هم نمی‌تواند خودش را مخفی و رها کند. ☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama