eitaa logo
سیدالعلماء
1.8هزار دنبال‌کننده
2.4هزار عکس
735 ویدیو
7 فایل
کانال رسمی مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی ایشان شاگرد بزرگانی مثل حضرات آیات شیخ عباس تهرانی، امام خمینی، علامه طباطبایی، بروجردی و... بودند. مرحوم امام در نامه‌های خود، از ایشان با عبارت "سیدالعلماء" یاد می‌کردند. ارتباط با ادمین @seydololama_admin
مشاهده در ایتا
دانلود
سیدالعلماء
🏴 سال‌روز تخریب قبور ائمه علیهم‌السلام به دست جنایت‌کار‌؛ هشتم المکرم ۱۳۴۴ق=۳۱ فروردین ۱۳۰۵ش 🔺 مقایسه‌ی بین عقیده‌ی شیعه و وهابیت درباره‌ی حیات و مرگ اولیای الهی 🔘 ما این دانش را داریم که و زنده هستند نه این‌که مرگی داشته باشند، مثل این‌که می‌میرند!. مثل عقیده‌ی که می‌گویند: خود پیامبر و تمام وقتی می‌میرند با مرده‌های دیگر هیچ فرقی نمی‌کنند! هیچ کاری از آن‌ها ساخته نیست! اگر شما به آن‌ها عرض غصه و غمی بکنید؛ مثل این است که شما با دیوار و درخت صحبت کردید، نه جوابی در کار است و نه فهمی و نه خطابی!. اما می‌گوید: خدایا من معتقدم به بودن آن‌ها. این ، اعتقاد است و اعتقاد قلبی هم باید با درست شود. مثلاً ما الآن روی قرار داریم و زمین با سرعت مافوق جت در حال حرکت است. ما معتقدیم جاذبه‌ای وجود دارد که ما را نگه داشته و پرتاب نمی‌شویم اما آن را نمی‌بینیم، ولی می‌بینیم با این‌که زمین متحرک است و حرکتش بسیار سریع است و باید هرچه رویش هست به این طرف و آن طرف پرتاب شود، اما همه‌ی این‌ها روی زمین قرار گرفته‌اند و ما هم بر روی آن راه می‌رویم، می‌خوابیم و آسوده‌ایم، لذا می‌فهمیم یک نیروی جاذبه‌ای را خداوند در این زمین قرار داده است که هر چه در اطراف آن هست را نگه می‌دارد و نمی‌گذارد دور شود؛ درباره‌ی اعتقاد قلبی هم همین حرف هست. ما باید در ، و علمیه همان‌طور که به جاذبه، علم پیدا کردیم و خاطرمان جمع شد که هنگام شب که می‌خوابیم به آسمان پرتاب نمی‌شویم، همان‌طور با نیروی و دانش و اعتقاد، خودمان را متصل به خدا؛ به نام و بدانیم که این‌ها مایه‌ی حفظ زمین، نیروی جاذبه، نیروی خورشید، هوا و ... هستند. همه چیز به برکت وجود آن‌ها برقرار است و دنیا هم به امید آن‌ها می‌چرخد؛ چون عاقبت به دست آن‌ها می‌رسد. زمین و زمان خدا است که برای آن‌ها قرار داده شده است. لذا هیچ‌وقت این که خودمان را بکشیم تا از غصه راحت بشویم با این اعتقادات نمی‌سازد. اما آن‌ها که این اعتقادات را ندارند تا دیدند مقداری ناراحتی وجود دارد؛ ناچارند که کنند تا از این ناراحتی‌ها خلاص شوند!. به عقیده‌ی خودشان چون خبری بعد از نیست می‌گویند: دیگر راحت می‌شویم!. اما ما می‌گوییم طبق و این‌گونه نیست، بلکه اگر کسی در این راضی به آن‌چه خدا برای او خواسته، نشد؛ به وسیله‌ی خودکشی و مردن کارش مشکل‌تر می‌شود!. چون خدای جهان اجازه‌ی نابود شدن به کسی نداده است. می‌تواند از به در بیاید، از بیداری به خواب در بیاید، از تنفس به مرگ در بیاید اما فقط تنفسش از بین می‌رود و از این هوا استفاده نمی‌کند، بقیه‌ی مسائل موجود است. جای دیگر نمی‌رود بلکه گرفتار است و مأمورین او را می‌گیرند. هر کس از این دنیا وارد جهان پس از این جهان می‌شود، گرفتار مأمورین است و یک نفر هم نمی‌تواند خودش را مخفی و رها کند. ☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
سیدالعلماء
🗓 سال‌روز وقوع جنگ ؛ (۱۰ ۳۶ ه ق) 🔹هرگاه توصیه‌ی یکی از بزرگان نقل می‌شود، یا به صورت یک دستور و یا یک خواهش است که باید آقایان این را بنویسند و مقابل چشم‌شان قرار بدهند، تا هر روز به آن کنند. ⏪ مرحوم شعرانی در مورد شبهه‌هایی که در حاصل می‌شود، توصیه می‌فرماید که می‌تواند به تعبیر بنده واکسنش را بزند و از جهت شبهه‌ها، خودش را در سنگر قرار بدهد. می‌فرماید که، به‌وسیله این‌که چند محکم و را برای خودش تهیه کند و همیشه در خاطر داشته باشد. درخاطر داشتن یعنی هر روز وقتی‌که می‌خواهد بلند شود و به برود، آن‌را کند وإلّا یادش می‌رود، اگر این کار را بکند، مثل این‌است‌که متخصصین به او آمپول زده‌اند. این عمل چنین خاصیتی دارد. چند دلیل قانع کننده‌ای که خودش در نفسش به او قانع می‌شود از نبوت و ولایت، این‌ها را تهیه کند و همیشه همراهش یا در خاطرش یا در کیفش باشد. چون وقتی مجهز شد به شبهه، دفع می‌شود و همانند یک آدم مسلح می‌شود. مثل این آقایان پاسداری که محافظ هستند و هیچ‌وقت بی‌اسلحه نیستند. 📕 خود مرحوم یک کتابی در رد شبهات نبوت به نام نوشته است. چند تا از ادله‌اش چه ما درس خوانده باشیم، چه نخوانده باشیم برای انسان کافی است که هم ولایت را در نگه دارد و تزلزل را ببرد و هم نبوت را. ✅ دشمنان همان‌هایی که نه ، نه و نه مثل ماست، احادیثی نقل کرده‌اند که خداوند به واسطه‌ی این‌که می‌خواسته ما داشته باشیم این‌ها را کور و کر کرده تا این را نقل کنند و ما دیگر شبهه‌ای در روایت نداشته باشیم. 🔘 یکی از ادله ای که ایشان نقل فرموده این است که حضرت صلی الله علیه وآله خطاب به زن‌هایش فرمود: «أیتکن صاحبة الجمل الأدبب الأحمر» کدام‌یک از شما سوار بر چنین شتری، بر وقت‌تان طغیان می‌کنید؟! خنده‌اش گرفت که چطور می‌شود که ما سوار شتر بشویم و… حضرت فرمود: نکند تو خودت باشی! ❎ حضرت در ادامه می‌فرماید سگ‌های حُوأَب -که نام یکی از منازل بین راه و است- به آن شتر حمله‌ور می‌شوند!. زمانی‌که این جریان پیش آمد عایشه گفت: این‌جا کجاست؟ تا اسم را شنید، گفت: مرا برگردانید. اما و با مقداری پول ساکنان آن‌جا را خریدند و به نزد عایشه آوردند تا بخورند که این‌جا حوأب نیست!. ⚠️ همان‌گونه که انسان با برخی چیزها می‌شود، انسان نیز با شبهه نجس می‌شود. پس باید لباسی به آن پوشاند که آب به آن فرو نرود. مثل غواص‌ها و آن لباس این ادله است که برای انسان ایجاد می‌کند. ۸۹٫۳٫۴ ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
سیدالعلماء
🗓 سال‌روز مرگ عایشه؛ (۱۷ ۵۸ ه‌ق) 🔹هرگاه توصیه‌ی یکی از بزرگان نقل می‌شود، یا به صورت یک دستور و یا یک خواهش است که باید آقایان این را بنویسند و مقابل چشم‌شان قرار بدهند، تا هر روز به آن کنند. ⏪ مرحوم شعرانی در مورد شبهه‌هایی که در حاصل می‌شود، توصیه می‌فرماید که می‌تواند به تعبیر بنده واکسنش را بزند و از جهت شبهه‌ها، خودش را در سنگر قرار بدهد. می‌فرماید که، به‌وسیله‌ی این‌که چند محکم و را برای خودش تهیه کند و همیشه در خاطر داشته باشد. در خاطر داشتن یعنی هر روز وقتی‌که می‌خواهد بلند شود و به برود، آن‌را کند وإلّا یادش می‌رود، اگر این کار را بکند، مثل این‌است‌که متخصصین به او آمپول زده‌اند. این عمل چنین خاصیتی دارد. چند دلیل قانع کننده‌ای که خودش در نفسش به او قانع می‌شود از نبوت و ولایت، این‌ها را تهیه کند و همیشه همراهش یا در خاطرش یا در کیفش باشد. چون وقتی مجهز شد به شبهه، دفع می‌شود و همانند یک آدم مسلح می‌شود. مثل این آقایان پاسداری که محافظ هستند و هیچ‌وقت بی‌اسلحه نیستند. خود مرحوم یک کتابی در رد شبهات نبوت به نام نوشته است. چند تا از ادله‌اش چه ما درس خوانده باشیم، چه نخوانده باشیم برای انسان کافی است که هم ولایت را در نگه دارد و تزلزل را ببرد و هم نبوت را. دشمنان ، همان‌هایی که نه ، نه و نه آن‌ها مثل ماست، احادیثی نقل کرده‌اند که خداوند به واسطه‌ی این‌که می‌خواسته ما داشته باشیم، این‌ها را کور و کر کرده تا این را نقل کنند و ما دیگر شبهه‌ای در روایت نداشته باشیم. یکی از ادله‌ای که ایشان نقل فرموده این است که: حضرت صلی الله علیه وآله خطاب به زن‌هایش فرمود: «أیتکن صاحبة الجمل الأدبب الأحمر» کدام‌یک از شما سوار بر چنین شتری، بر وقت‌تان طغیان می‌کنید؟! خنده‌اش گرفت که چطور می‌شود که ما سوار شتر بشویم و… حضرت فرمود: نکند تو خودت باشی! حضرت در ادامه می‌فرماید سگ‌های حُوأَب -که نام یکی از منازل بین راه و است- به آن شتر حمله‌ور می‌شوند!. زمانی‌که این جریان پیش آمد، عایشه گفت: این‌جا کجاست؟ تا اسم را شنید، گفت: مرا برگردانید. اما و با مقداری پول، ساکنان آن‌جا را خریدند و به نزد عایشه آوردند تا بخورند که این‌جا حوأب نیست!. همان‌گونه که انسان با برخی چیزها می‌شود، انسان نیز با شبهه نجس می‌شود. پس باید لباسی به آن پوشاند که آب به آن فرو نرود. مثل غواص‌ها و آن لباس، این ادله است که برای انسان ایجاد می‌کند. ۸۹٫۳٫۴ ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
سیدالعلماء
🏴 سال‌روز تخریب قبور ائمه علیهم‌السلام به دست جنایت‌کار‌؛ (۸ المکرم ۱۳۴۴ق=۳۱ ۱۳۰۵ش) 🔺 مقایسه‌ی بین عقیده‌ی شیعه و وهابیت درباره‌ی حیات و مرگ اولیای الهی 🔹 ما این دانش را داریم که و زنده هستند نه این‌که مرگی داشته باشند، مثل این‌که می‌میرند!. مثل عقیده‌ی های که می‌گویند: خود پیامبر و تمام وقتی می‌میرند با مرده‌های دیگر هیچ فرقی نمی‌کنند! هیچ کاری از آن‌ها ساخته نیست! اگر شما به آن‌ها عرض غصه و غمی بکنید؛ مثل این است که شما با دیوار و درخت صحبت کردید، نه جوابی در کار است و نه فهمی و نه خطابی!. اما می‌گوید: خدایا من معتقدم به بودن آن‌ها. این ، اعتقاد است و اعتقاد قلبی هم باید با درست شود. مثلاً ما الآن روی قرار داریم و زمین با سرعت مافوق جت در حال حرکت است. ما معتقدیم جاذبه‌ای وجود دارد که ما را نگه داشته و پرتاب نمی‌شویم، اما آن را نمی‌بینیم، ولی می‌بینیم با این‌که زمین متحرک است و حرکتش بسیار سریع است و باید هرچه رویش هست به این طرف و آن طرف پرتاب شود، اما همه‌ی این‌ها روی زمین قرار گرفته‌اند و ما هم بر روی آن راه می‌رویم، می‌خوابیم و آسوده‌ایم، لذا می‌فهمیم یک نیروی جاذبه‌ای را خداوند در این زمین قرار داده است که هر چه در اطراف آن هست را نگه می‌دارد و نمی‌گذارد دور شود؛ درباره‌ی اعتقاد قلبی هم همین حرف هست. ما باید در ، و علمیه همان‌طور که به جاذبه، علم پیدا کردیم و خاطرمان جمع شد که هنگام شب که می‌خوابیم به آسمان پرتاب نمی‌شویم، همان‌طور با نیروی و دانش و ، خودمان را متصل به خدا؛ به نام مان و بدانیم که این‌ها مایه‌ی حفظ زمین، نیروی جاذبه، نیروی خورشید، هوا و ... هستند. همه‌چیز به برکت وجود آن‌ها برقرار است و دنیا هم به امید آن‌ها می‌چرخد؛ چون عاقبت به دست آن‌ها می‌رسد. زمین و زمان خدا است که برای آن‌ها قرار داده شده است. لذا هیچ‌وقت این که خودمان را بکشیم تا از غصه راحت بشویم با این اعتقادات نمی‌سازد. اما آن‌ها که این اعتقادات را ندارند تا دیدند مقداری ناراحتی وجود دارد؛ ناچارند که کنند تا از این ناراحتی‌ها خلاص شوند!. به عقیده‌ی خودشان چون خبری بعد از نیست، می‌گویند: دیگر راحت می‌شویم!. اما ما می‌گوییم طبق و این‌گونه نیست، بلکه اگر کسی در این راضی به آن‌چه خدا برای او خواسته، نشد؛ به وسیله‌ی خودکشی و مردن کارش مشکل‌تر می‌شود!. چون خدای جهان اجازه‌ی نابود شدن به کسی نداده است. می‌تواند از به در بیاید، از بیداری به خواب در بیاید، از تنفس به مرگ در بیاید اما فقط تنفسش از بین می‌رود و از این هوا استفاده نمی‌کند، بقیه‌ی مسائل موجود است. جای دیگر نمی‌رود بلکه گرفتار است و مأمورین او را می‌گیرند. هر کسی از این دنیا وارد جهان پس از این جهان می‌شود، گرفتار مأمورین است و یک نفر هم نمی‌تواند خودش را مخفی و رها کند. ☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
🔺 هوای نفس! 🔹 اطهار (علیهم‌السلام) با شریف، هشدار می‌دهند، که ازحضرت (علیه‌السلام) در کتاب نقل شده که فرمودند: «إحذروا أهوائکم کما تحضرون أعدائکم»¹؛ یعنی و ، و ، حرف جدیدی برای آورده و آن این است که: ای بشریت! تو همیشه همراه خودت، در درون لباس وجود خودت، یک زهر کشنده و یک گرگ کشنده داری، یک داری. هیچ‌وقت از آن نشو!. این حرف‌ها را و و نمی‌فهمد و نمی‌داند و اطلاعی ندارد. دانشگاه از چه اطلاع دارد؟ دانشگاه از معدن‌ها اطلاع دارد که زیر این کوه‌های کرمان و یزد طلا و آهن پیدا می‌شود. آهن چه طور پیدا می‌شود؟ تمدن راهش را درست می‌کند و کارخانه‌های آن را درست می‌کند، با خرج زیاد، با جاده‌کشی و ریل‌کشی به آن معدن ما را وصل می‌کند که بتوانیم با آن امکانات، عده‌ای را زیرِ زمین بفرستیم تا خاکی که آهن دارد یا خاکی که طلا دارد را از پنجاه متر، صد متر، دویست متر، بالا بیاورند. گاهی هم در این راه جان‌شان را از دست بدهند. آن‌وقت این مصالح تبدیل شود، دست‌کاری شود، روی آن‌ها عملیات فنی انجام شود تا از آن سنگ‌ها، آهن در بیاید، طلا در بیاید. دانشگاه برای این کارها درست شده. دانشگاه این‌ها را می‌فهمد؛ اما این‌ها وسیله‌ی زندگی‌ست. خود برای چیست؟ حالا ما این کارها را هم کردیم. آهن هم به‌دست آوردیم و ساختمان‌ها را همه آهنی کردیم، دانشگاه‌های مختلف ما در دنیا، جزء دانشگاه‌های درجه‌ی اول هم حساب شد، جایزه هم به دانشجویان دختر و پسر ما هم دادند. خیلی خوب، این زندگی راه افتاده، این زندگی برای چیست؟ اگر مرگی نبود، آن‌گاه همیشه بودیم و می‌گفتیم زندگی است. هدف این ، زندگی روی این کره خاکی‌ست. ولی آن‌موقع آن‌قدر زیاد می‌شد که روی کره‌ی خاکی دیگر یک وجب جا باقی نمی‌ماند. مرگ خیلی بزرگی است که خداوند فرموده: «خَلَقَ الْمَوْتَ وَ الْحَياةَ لِيَبْلُوَكُمْ أَيُّكُمْ أَحْسَنُ عَمَلاً»²؛ اول را فرموده، موت مقدم شده بر ، چون راهی است بسیار مفید و بانتیجه. در اگر بکند، می‌بیند که یکی از نعمت‌های بزرگ خداوند است، چون اگر مرگ نبود، نبود. زندگی به‌خاطر بودن مرگ اداره می‌شود. هیچ‌وقت چنین فکری برای یک انسان نمی‌آید. یک انسان جوان اصلاً فکر می‌کند زندگی یعنی جوانی و این‌ها؛ در صورتی‌که نه، زندگی مخلوطی است از موت و حیات که هر کدام اگر نباشد، زندگی به هم می‌خورد. مگر وسعت این کره‌ی خاکی چقدر است؟ وسعت زمین‌های قابل کشاورزی آن چقدر است؟ آب‌های قابل استفاده‌ی آن چقدر است؟ این‌ها همه در عرض صد هزار سال تمام می‌شود. آن‌وقت دیگر نه برای کسی جایی می‌ماند، نه برای کسی راه و زندگی‌ای می‌ماند. همه به جان هم می‌افتند که هم‌دیگر را بکشند که بلکه جا باز شود. آخر این فکرها را ما نکرده‌ایم؛ می‌کنیم دنیایی بهتر از این می‌شود کرد. و این خودش مال این است که انسان اطلاعاتی ندارد و فکرش کودکانه است. این را بعضی از گفته‌اند و به این زندگی ایراد گرفته‌اند، ولی کودکانه است. اگر انسان فکر کند، مرگ بهترین نعمت‌های خداست، در صورتی‌که با همین مسئله‌ی تمایلات نفسانی باید حل شود و آدم برای فکر بعد از مرگ وقت بگذارد. و زندگی‌اش را یک‌پارچه در اختیار خودش و و خودش قرار ندهد. آن‌وقت می‌فهمد که آن زندگی‌ای که خداوند برای بعد از این دنیا آفریده، چقدر قیمت دارد و برای او، در راه او، از خدا سرعت می‌خواهد که زودتر به آن زندگی‌ای که تو برای من آفریده‌ای برسم. ۹۴٫۵٫۲۲=۲۷ ۱۴۳۶ ✅ مرحوم آیت‌الله سید ابراهیم خسروشاهی ___ ۱) «(باب اتباع الهوى) ۱- محمد بن يحيى، عن أحمد بن محمد بن عيسى، عن ابن محبوب، عن أبي محمد الوابشي قال: سمعت أباعبد الله (عليه‌السلام) يقول: احذروا أهواءكم كما تحذرون أعداءكم فليس شئ أعدى للرجال من اتباع أهوائهم وحصائد ألسنتهم»؛ [ ج۲ص۳۳۵] ۲) [ :۲] @seyedololama
سیدالعلماء
🏴 سال‌روز تخریب قبور ائمه علیهم‌السلام به دست جنایت‌کار‌؛ (۸ المکرم ۱۳۴۴ق=۳۱ ۱۳۰۵ش) 🔺 مقایسه‌ی بین عقیده‌ی شیعه و وهابیت درباره‌ی حیات و مرگ اولیای الهی 🔹 ما این دانش را داریم که و زنده هستند نه این‌که مرگی داشته باشند، مثل این‌که مرده‌ها می‌میرند!. مثل عقیده‌ی های که می‌گویند: خود پیامبر و تمام وقتی می‌میرند با مرده‌های دیگر هیچ فرقی نمی‌کنند! هیچ کاری از آن‌ها ساخته نیست! اگر شما به آن‌ها عرض غصه و غمی بکنید؛ مثل این است که شما با دیوار و درخت صحبت کردید، نه جوابی در کار است و نه فهمی و نه خطابی!. اما می‌گوید: خدایا من معتقدم به بودن آن‌ها. این ، اعتقاد است و اعتقاد قلبی هم باید با درست شود. مثلاً ما الآن روی قرار داریم و زمین با سرعت مافوق جت در حال حرکت است. ما معتقدیم جاذبه‌ای وجود دارد که ما را نگه داشته و پرتاب نمی‌شویم، اما آن را نمی‌بینیم، ولی می‌بینیم با این‌که زمین متحرک است و حرکتش بسیار سریع است و باید هرچه رویش هست به این طرف و آن طرف پرتاب شود، اما همه‌ی این‌ها روی زمین قرار گرفته‌اند و ما هم بر روی آن راه می‌رویم، می‌خوابیم و آسوده‌ایم، لذا می‌فهمیم یک نیروی جاذبه‌ای را خداوند در این زمین قرار داده است که هر چه در اطراف آن هست را نگه می‌دارد و نمی‌گذارد دور شود؛ درباره‌ی اعتقاد قلبی هم همین حرف هست. ما باید در ، و علمیه همان‌طور که به جاذبه، علم پیدا کردیم و خاطرمان جمع شد که هنگام شب که می‌خوابیم به آسمان پرتاب نمی‌شویم، همان‌طور با نیروی و دانش و ، خودمان را متصل به خدا؛ به نام مان و بدانیم که این‌ها مایه‌ی حفظ زمین، نیروی جاذبه، نیروی خورشید، هوا و ... هستند. همه‌چیز به برکت وجود آن‌ها برقرار است و دنیا هم به امید آن‌ها می‌چرخد؛ چون عاقبت به دست آن‌ها می‌رسد. زمین و زمان خدا است که برای آن‌ها قرار داده شده است. لذا هیچ‌وقت این که خودمان را بکشیم تا از غصه راحت بشویم با این اعتقادات نمی‌سازد. اما آن‌ها که این اعتقادات را ندارند تا دیدند مقداری ناراحتی وجود دارد؛ ناچارند که کنند تا از این ناراحتی‌ها خلاص شوند!. به عقیده‌ی خودشان چون خبری بعد از نیست، می‌گویند: دیگر راحت می‌شویم!. اما ما می‌گوییم طبق و این‌گونه نیست، بلکه اگر کسی در این راضی به آن‌چه خدا برای او خواسته، نشد؛ به وسیله‌ی خودکشی و مردن کارش مشکل‌تر می‌شود!. چون خدای جهان اجازه‌ی نابود شدن به کسی نداده است. می‌تواند از به در بیاید، از بیداری به خواب در بیاید، از تنفس به مرگ در بیاید اما فقط تنفسش از بین می‌رود و از این هوا استفاده نمی‌کند، بقیه‌ی مسائل موجود است. جای دیگر نمی‌رود بلکه گرفتار است و مأمورین او را می‌گیرند. هر کسی از این دنیا وارد جهان پس از این جهان می‌شود، گرفتار مأمورین است و یک نفر هم نمی‌تواند خودش را مخفی و رها کند. ☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
🔺 هوای نفس! 🔹 اطهار (علیهم‌السلام) با شریف، هشدار می‌دهند، که ازحضرت (علیه‌السلام) در کتاب نقل شده که فرمودند: «إحذروا أهوائکم کما تحضرون أعدائکم»¹؛ یعنی و ، و ، حرف جدیدی برای آورده و آن این است که: ای بشریت! تو همیشه همراه خودت، در درون لباس وجود خودت، یک زهر کشنده و یک گرگ کشنده داری، یک داری. هیچ‌وقت از آن نشو!. این حرف‌ها را و و نمی‌فهمد و نمی‌داند و اطلاعی ندارد. دانشگاه از چه اطلاع دارد؟ دانشگاه از معدن‌ها اطلاع دارد که زیر این کوه‌های کرمان و یزد طلا و آهن پیدا می‌شود. آهن چه طور پیدا می‌شود؟ تمدن راهش را درست می‌کند و کارخانه‌های آن را درست می‌کند، با خرج زیاد، با جاده‌کشی و ریل‌کشی به آن معدن ما را وصل می‌کند که بتوانیم با آن امکانات، عده‌ای را زیرِ زمین بفرستیم تا خاکی که آهن دارد یا خاکی که طلا دارد را از پنجاه متر، صد متر، دویست متر، بالا بیاورند. گاهی هم در این راه جان‌شان را از دست بدهند. آن‌وقت این مصالح تبدیل شود، دست‌کاری شود، روی آن‌ها عملیات فنی انجام شود تا از آن سنگ‌ها، آهن در بیاید، طلا در بیاید. دانشگاه برای این کارها درست شده. دانشگاه این‌ها را می‌فهمد؛ اما این‌ها وسیله‌ی زندگی‌ست. خود برای چیست؟ حالا ما این کارها را هم کردیم. آهن هم به‌دست آوردیم و ساختمان‌ها را همه آهنی کردیم، دانشگاه‌های مختلف ما در دنیا، جزء دانشگاه‌های درجه‌ی اول هم حساب شد، جایزه هم به دانشجویان دختر و پسر ما هم دادند. خیلی خوب، این زندگی راه افتاده، این زندگی برای چیست؟ اگر مرگی نبود، آن‌گاه همیشه بودیم و می‌گفتیم زندگی است. هدف این ، زندگی روی این کره خاکی‌ست. ولی آن‌موقع آن‌قدر زیاد می‌شد که روی کره‌ی خاکی دیگر یک وجب جا باقی نمی‌ماند. مرگ خیلی بزرگی است که خداوند فرموده: «خَلَقَ الْمَوْتَ وَ الْحَياةَ لِيَبْلُوَكُمْ أَيُّكُمْ أَحْسَنُ عَمَلاً»²؛ اول را فرموده، موت مقدم شده بر ، چون راهی است بسیار مفید و بانتیجه. در اگر بکند، می‌بیند که یکی از نعمت‌های بزرگ خداوند است، چون اگر مرگ نبود، نبود. زندگی به‌خاطر بودن مرگ اداره می‌شود. هیچ‌وقت چنین فکری برای یک انسان نمی‌آید. یک انسان جوان اصلاً فکر می‌کند زندگی یعنی جوانی و این‌ها؛ در صورتی‌که نه، زندگی مخلوطی است از موت و حیات که هر کدام اگر نباشد، زندگی به هم می‌خورد. مگر وسعت این کره‌ی خاکی چقدر است؟ وسعت زمین‌های قابل کشاورزی آن چقدر است؟ آب‌های قابل استفاده‌ی آن چقدر است؟ این‌ها همه در عرض صد هزار سال تمام می‌شود. آن‌وقت دیگر نه برای کسی جایی می‌ماند، نه برای کسی راه و زندگی‌ای می‌ماند. همه به جان هم می‌افتند که هم‌دیگر را بکشند که بلکه جا باز شود. آخر این فکرها را ما نکرده‌ایم؛ می‌کنیم دنیایی بهتر از این می‌شود کرد. و این خودش مال این است که انسان اطلاعاتی ندارد و فکرش کودکانه است. این را بعضی از گفته‌اند و به این زندگی ایراد گرفته‌اند، ولی کودکانه است. اگر انسان فکر کند، مرگ بهترین نعمت‌های خداست، در صورتی‌که با همین مسئله‌ی تمایلات نفسانی باید حل شود و آدم برای فکر بعد از مرگ وقت بگذارد. و زندگی‌اش را یک‌پارچه در اختیار خودش و و خودش قرار ندهد. آن‌وقت می‌فهمد که آن زندگی‌ای که خداوند برای بعد از این دنیا آفریده، چقدر قیمت دارد و برای او، در راه او، از خدا سرعت می‌خواهد که زودتر به آن زندگی‌ای که تو برای من آفریده‌ای برسم. ۹۴٫۵٫۲۲=۲۷ ۱۴۳۶ ✅ مرحوم آیت‌الله سید ابراهیم خسروشاهی ___ ۱) «(باب اتباع الهوى) ۱- محمد بن يحيى، عن أحمد بن محمد بن عيسى، عن ابن محبوب، عن أبي محمد الوابشي قال: سمعت أباعبد الله (عليه‌السلام) يقول: احذروا أهواءكم كما تحذرون أعداءكم فليس شئ أعدى للرجال من اتباع أهوائهم وحصائد ألسنتهم»؛ [ ج۲ص۳۳۵] ۲) [ :۲] @seyedololama
سیدالعلماء
🏴 سال‌روز تخریب قبور ائمه علیهم‌السلام به دست جنایت‌کار‌؛ (۸ المکرم ۱۳۴۴ق) 🔺 مقایسه‌ی بین عقیده‌ی شیعه و وهابیت درباره‌ی حیات و مرگ اولیای الهی 🔹 ما این دانش را داریم که و زنده هستند نه این‌که مرگی داشته باشند، مثل این‌که مرده‌ها می‌میرند!. مثل عقیده‌ی های که می‌گویند: خود پیامبر و تمام وقتی می‌میرند با مرده‌های دیگر هیچ فرقی نمی‌کنند! هیچ کاری از آن‌ها ساخته نیست! اگر شما به آن‌ها عرض غصه و غمی بکنید؛ مثل این است که شما با دیوار و درخت صحبت کردید، نه جوابی در کار است و نه فهمی و نه خطابی!. اما می‌گوید: خدایا من معتقدم به بودن آن‌ها. این ، اعتقاد است و اعتقاد قلبی هم باید با درست شود. مثلاً ما الآن روی قرار داریم و زمین با سرعت مافوق جت در حال حرکت است. ما معتقدیم جاذبه‌ای وجود دارد که ما را نگه داشته و پرتاب نمی‌شویم، اما آن را نمی‌بینیم، ولی می‌بینیم با این‌که زمین متحرک است و حرکتش بسیار سریع است و باید هرچه رویش هست به این طرف و آن طرف پرتاب شود، اما همه‌ی این‌ها روی زمین قرار گرفته‌اند و ما هم بر روی آن راه می‌رویم، می‌خوابیم و آسوده‌ایم، لذا می‌فهمیم یک نیروی جاذبه‌ای را خداوند در این زمین قرار داده است که هر چه در اطراف آن هست را نگه می‌دارد و نمی‌گذارد دور شود؛ درباره‌ی اعتقاد قلبی هم همین حرف هست. ما باید در ، و علمیه همان‌طور که به جاذبه، علم پیدا کردیم و خاطرمان جمع شد که هنگام شب که می‌خوابیم به آسمان پرتاب نمی‌شویم، همان‌طور با نیروی و دانش و ، خودمان را متصل به خدا؛ به نام مان و بدانیم که این‌ها مایه‌ی حفظ زمین، نیروی جاذبه، نیروی خورشید، هوا و ... هستند. همه‌چیز به برکت وجود آن‌ها برقرار است و دنیا هم به امید آن‌ها می‌چرخد؛ چون عاقبت به دست آن‌ها می‌رسد. زمین و زمان خدا است که برای آن‌ها قرار داده شده است. لذا هیچ‌وقت این که خودمان را بکشیم تا از غصه راحت بشویم با این اعتقادات نمی‌سازد. اما آن‌ها که این اعتقادات را ندارند تا دیدند مقداری ناراحتی وجود دارد؛ ناچارند که کنند تا از این ناراحتی‌ها خلاص شوند!. به عقیده‌ی خودشان چون خبری بعد از نیست، می‌گویند: دیگر راحت می‌شویم!. اما ما می‌گوییم طبق و این‌گونه نیست، بلکه اگر کسی در این راضی به آن‌چه خدا برای او خواسته، نشد؛ به وسیله‌ی خودکشی و مردن کارش مشکل‌تر می‌شود!. چون خدای جهان اجازه‌ی نابود شدن به کسی نداده است. می‌تواند از به در بیاید، از بیداری به خواب در بیاید، از تنفس به مرگ در بیاید اما فقط تنفسش از بین می‌رود و از این هوا استفاده نمی‌کند، بقیه‌ی مسائل موجود است. جای دیگر نمی‌رود بلکه گرفتار است و مأمورین او را می‌گیرند. هر کسی از این دنیا وارد جهان پس از این جهان می‌شود، گرفتار مأمورین است و یک نفر هم نمی‌تواند خودش را مخفی و رها کند. ☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama