هدایت شده از 🖋 سیاه مشق
#یا_رازق_الطفل_الصغیر
بعد از تو یک مفهوم خونین یافت گهواره
خود را میان آتشِ کین یافت گهواره
لبخندهایت، اشکهایت خاطراتش بود
در خود تناقضهای شیرین یافت گهواره
بوی تو را از دورها حس کرد اما حیف
یک شاخه گل در دست گلچین یافت گهواره
چرخاندن گهوارهات در تکیهها یعنی...
آمیزهای از عشق و آیین یافت گهواره
وقتی که دست عاجزی آمد دخیلش شد
بر دوش خود یک مرغ آمین یافت گهواره
#حمزه_محمودی
پ.ن: تصویر(شب گهوارهکشی عزاداران افغانستانی) با لنز دوربین و نگاه هنردوست مرحوم #سید_مرتضی_حسینی ثبت شده.
https://eitaa.com/hamzahmahmodi
🥀
در وصف تو صدها قلم و هم قدمت نه
ما دم دمی و هُرم مسیحای دمت نه
از درک تو بویی نبرد هرکه در این بزم
بر دوش علم دارد و درک المت نه...!!!
هرجا گرهی باز نشد از تو بریدیم
یک ذره ولی کم بشود از کرمت نه
هرچند هزاران غزل ناب سرودیم
هم رتبه ولی با اثر محتشمت نه
تلخ است که بخشندگی ات در صف محشر
مشمول جهانی شود از اهل غمت نه...!
نشناخته ام گرچه تو و حق نمک را
هرچیز بگیر از منِ مجنون، حرمت نه...
#محمدجواد_منوچهری
#محرم
@shaeranehowzavi
🥀
سروِ بلند،از داغ تو شد قامتم خم
مشهور گشتم در جهان از شدّت غم
بر گوش دلها تا رسید آوای کُشتن
سروَم خمید و خیمه شد لبریز ماتم
ای حاصل عمرم،عصای دست بابا
از داغت "اکبر" عمر بابا شد بسی کم
هر گوشهای زینت گرفت از جسم پاکت
کردی برایم فرصت گریه فراهم
نیزه به پهلویت نشست از کین دشمن
شد صحنه ی "دیوار و مِسمارم" مجسّم
برخیز و بنگر سیل ِ اشکم را "علی جان"
بودی امیدم،درد و رنجم را تو مرهَم
دشمن تو را با تیغِ ظلم از پای انداخت
هر قطعه ای از تو بُرشهایی منظّم
پرپر شدی و بال پروازم شکستی
بر پیکرت شادی ِدشمن شد مسلّم
جسمت فرو ریخت از جفا با ضربِ نیزه
گشت آسمان از این مصیبت، زار و دَرهم
بعد از تو خواهر در جوار عمه زینب
زد زیر چادر، مِعجرش را بست ِ محکم
#فرح_یارمحمودی (صبا)
#حضرت_علی_اکبر
#محرم
@shaeranehowzavi
🥀
جسم تو کجا مانده که آوازه ندارد؟
در آینه تکثیرِ تو اندازه ندارد
اوراقِ تنت بس که تورق شده در باد
انگار کتابیست که شیرازه ندارد
هر جای بیابان بروی حرفِ تنِ توست
جز جسمِ تو صحرا سخنی تازه ندارد
اقلیم تماشاییِ ایثار و شهادت
جز حلقۀ چشمانِ تو دروازه ندارد
هر چشمِ بدی شد ز تماشای تو کوتاه
چون سروِ بلندی که هم اندازه ندارد..
#محمد_شریف
#محرم
@shaeranehowzavi
🥀
نسیم آمده با سوز آه سرد به خیمه
نمانده است به جز رنگ و روی زرد به خیمه
شتافت سمت فرات و سکینه در دل خود گفت
کمی بنوش عمو! تشنه برنگرد به خیمه
همینکه تیر به مشکش نشست، شد متحیر
نگاه کرد به مشک و نگاه کرد به خیمه
همینکه تیر به چشمش نشست هلهله برخاست
حواس تیر به مرد و حواس مرد به خیمه..
نگاه کوه به سوی خیام مانده مبادا
نگاه چپ بکند باد هرزه گرد به خیمه
عمو، عمود حرم بود و با تمام وجودش
نمیگذاشت جسارت کند نبَرد به خیمه....
#عاطفه_جوشقانیان
#حضرت_عباس علیه السلام
#شعر_عاشورایی
@shaeranehowzavi
🥀
برای آمدن خود شتاب خواهی کرد
و اشک های مرا مستجاب خواهی کرد
غریب و غم زده امن یجیب می خوانم
دعا به این دل پراضطراب خواهی کرد
غبار می شوم و خاک درگه مولا
نظر به خاک در بوتراب خواهی کرد
مدینه می روی و کوچه کوچه می گریی
و از غمت دل ما را کباب خواهی کرد
سپس به کرب و بلا می روی و با اندوه
برای تشنه لبان فکر آب خواهی کرد
صدای العطش کودکان و رود فرات
و گریه بر غم طفل رباب خواهی کرد
تویی که جاری و ساری شدی در این لحظات !
مرا به لهجه ی باران خطاب خواهی کرد
جهان به دست تو آباد می شود روزی
که کاخ های ستم را خراب خواهی کرد
.
.
میان این همه آدم که بهتر اند از من
مرا به نوکری ات انتخاب خواهی کرد ؟؟
#فاطمه_معصومه_شریف
#انتظار
#منجی
#کربلا
@shaeranehowzavi
هدایت شده از نویسندگان حوزوی
#اشعار_عاشورایی
🖌فاطمه معصومه شریف
صدای العطش کودکان و رود فرات
و گریه بر غم طفل رباب خواهی کرد
https://eitaa.com/shaeranehowzavi/1925
🖌 عاطفه جوشقانیان
همینکه تیر به چشمش نشست هلهله برخاست
حواس تیر به مرد و حواس مرد به خیمه..
https://eitaa.com/shaeranehowzavi/1924
🖌فرح یار محمدی
هر گوشهای زینت گرفت از جسم پاکت
کردی برایم فرصت گریه فراهم
https://eitaa.com/shaeranehowzavi/1922
🖌احمد رفیعی وردنجانی
مادر به یک گهواره دلخوش بود،آنهم
وقتِ هجومِ لشکرِ غارتگران رفت
https://eitaa.com/shaeranehowzavi/1917
🖌فائزه امجدیان
پرسید حسین: بینتان مردی نیست؟
بیرحمترین جواب را حرمله داد...
https://eitaa.com/shaeranehowzavi/1906
🖌رضا یزدانی
نمیدانند این اصحاب نار، این شعله بر دوشان
که «حمد» آتش نمیگیرد که «الرحمان» نمیسوزد
https://eitaa.com/shaeranehowzavi/1893
🖌علی کاملی
به زینب گفت وقتی رفت از خیمه که: ای عمه!
شنیدی نالههای یوسف در چاه میآید؟
https://eitaa.com/shaeranehowzavi/1868
🖌مسعود یوسف پور
شفاست تربت تو، گفت هر که را که مریض است
نخست تربت، اگر نیست چای روضه بنوشان
https://eitaa.com/shaeranehowzavi/1849
#شاعران_حوزوی
#نویسندگان_حوزوی
@shaeranehowzavi
@HOWZAVIAN
🥀
تو از تمام جوان ها سری علی اکبر
از آنچه گفته شدی برتری علی اکبر
نوشته ایم به مدح تو شعر نه ، تفسیر!
که عین مصحف پیغمبری علی اکبر
نشستهاست به یکتن دو روح انگاری!
تو جمع فاطمه و حیدری علی اکبر
تو نیز مثل علمدار کربلا کردی
به خیمهی عطش آب آوری علی اکبر
چهار گوشهی دنیا اسیر ششگوشه است
که تو به گوشهی آن زیوری علی اکبر
خودت برای امامِ زمان مُهَیا کن
از عاشقانِ جوان "لشکری علی اکبر"
#میلاد_خانی
#علی_اکبر علیهالسلام
#محرم
@shaeranehowzavi
سیلاب تیر و نیزه ،عطش در کنار رود...
با شطّ و مشک گریه فقط می شود سرود
شرمنده شد زمین و خجالت کشید آب
تیری به مشک خورد و به فرق یلی عمود
#محمدجواد_منوچهری
@shaeranehowzavi
🥀
گفتندعَلَم ،سقا ،من یاد تو افتادم
آمد شب تاسوعا، من یاد تو افتادم
ماندم که چه سِری هست بین تو و بوفاضل
خواندند از او اما ،من یاد تو افتادم
ای اهل حرم را گفت مداح که با گریه
شد شور به پا آن جا ،من یاد تو افتادم
گفتند ولایت را همراه و علمدار است
دل بسته به او مولا، من یاد تو افتادم
گفتند که دستش را در راه خدا بخشید
خواندش ولدی زهرا، من یاد تو افتادم
بر عهد وفا می کرد او سمبل غیرت بود
بوده ست دلش دریا من یاد تو افتادم
#محبوبه_حمیدی
تقدیم به علمدار امام حسین حضرت ابوالفضل علیهما السلام و علمدار رهبری شهید قاسم سلیمانی
@shaeranehowzavi
🥀
فرزنـد ابوتـراب تا علقمـه تاخت
در وسوسـه ی آب ادب کرد نباخت
هر چیز که سیراب شد از شط فرات
تقدیـر از او گـرفت و در راه انداخت
#محمدجواد_منوچهری
#یا_باب_الحوائج_یا_ابوالفضل_العباس
@shaeranehowzavi
🥀
مَشک بر دوش سوی علقمه رفت، تا که شقالقمر نشان بدهد
تا که چشمش هزار معجزه را، بینِ خوف و خطر نشان بدهد
شیههدرشیهه اسب و گرد و سوار، آسمان مکث کرده تا چه کُنَد؟
خیمهدرخیمه گریه میشنود، آب را شعلهور نشان بدهد؟!
مَشک لبتشنه گرم زمزمه شد، گریههای رقیّه در گوشش
تا که یک دشت لالهعباسی، غرقِ خونِ جگر نشان بدهد
قبضهی ذوالفقار در مُشتَش، خشمِ دریاست در سر انگشتش
کربلا قلعهقلعه خیبر شد، رفت مثلِ پدر نشان بدهد
با خودش فکر میکُند که فرات، عطشِ باغ را نمیفهمد
میرود معنیِ شکفتن را، فوقِ درکِ بشر نشان بدهد
همهی خشم خونفشان علی، در صدایش وزیده، میخواهد
خطبه شقشیقهای دیگر، با رجزها مگر نشان بدهد
ساعتی بعد آفتاب گرفت، لحظه بعثتی شگفت آمد
سورهای قطعهقطعه در دستش، رفت شقالقمر نشان بدهد
#محمد_حسین_انصاری_نژاد
#یا_باب_الحوائج_یا_ابوالفضل_العباس
@shaeranehowzavi