۳. کوتاه حساب کردن هجای بلند:
(برعکس مورد قبلی)
همانطور که در تقطیع مصرع اول ملاحظه میفرمایید، در چند مورد باید هجای کوتاه میآمد ولی هجای بلند آمده که با علامت * آنها را مشخص میکنم:
دی*/یا/نت/بر=مَ*/فا/عی/لُن
سی*/یا/ست/چی=مَ*/فا/عی/لُن
رِ/شد/آ/ری=مَ/فا/عی/لُن
ج/ها/فه/مید=مَ/فا/عی/لُن
ولی «چون ریتم مصرع در این وزن حفظ میشود و خللی هم به آهنگ آن وارد نمیشود» این هجا را کوتاه به حساب میآوریم.
برای سایر اختیارات شاعری پر کاربرد ناچاریم مثالهای دیگری بزنیم و البته فقط موارد را * میزنم و تمرین و تقطیع به عهده شما!
۴. تبدیل فعلاتن به فاعلاتن در اول مصرع(تبدیل هجای بلند به کوتاه در شرایط خاص):
وزن #فعلاتن_فعلاتن_فعلاتن_فعلن
ات*تفاقم به سر کوی کسی افتادهست
که در آن کوی چو من کشته بسی افتادهست
#سعدی_علیه_الرحمه
وزن #فعلاتن_فعلاتن_فعلن
وه* که در عشق چنان میسوزم
که به یک شعله جهان میسوزم
#سعدی_علیه_الرحمه
وزن : #فعلاتن_مفاعلن_فعلن
رو*ز وصلم قرار دیدن نیست
شب هجرانم آرمیدن نیست
#سعدی_علیه_الرحمه
۵. امکان استفاده از #فَعَلُن و #فَعلُن در آخر این اوزان(در این صورت تعداد هجا مصرعهای مختوم به #فَعَلُن بیشتر خواهد بود و اشکالی ندارد!):
#فعلاتن_فعلاتن_فعلاتن_فعلن
خبر ما برسانید به مرغان* چ*من*(۱۵هجا)
که هم آواز شما در قفسی افتا*دست*(۱۴هجا)
#سعدی_علیه_الرحمه
وزن #فعلاتن_فعلاتن_فعلن
با تو یاران همه در ناز* و ن*عیم*(۱۱هجا)
من گنه کارم از آن میسو*زم*(۱۰هجا)
#سعدی_علیه_الرحمه
وزن : #فعلاتن_مفاعلن_فعلن
دست بیچاره چون به جان ن*ر*سد*(۱۱هجا)
چاره جز پیرهن دریدن* نیست*(۱۰هجا)
#سعدی_علیه_الرحمه
۶. جابجایی هجای بلند و کوتاه در رباعی که وزنش #مستفعلُ_مستفعلُ_مستفعلُ_فع است.
مثل:
یاران موافق همه از دست شدند
در پای اجل ی*کان* یکان پست شدند
خوردیم ز یک ش*را*ب در مجلس عمر
دوری دو سه پیش*تر* ز ما مست شدند
#خیام
(این مورد را حتما تقطیع بفرمایید و برای بنده ارسال کنید! تا متوجه مطلب بشوید!)
❌تذکر: دقت بفرمایید اگر پس از خوانش صحیح، وزن شعر دارای اشکالات شنیداری بود، نمیتوان به اختیارات شاعری استناد کرد.
به عبارت دیگر اختیارات شاعری، #تصحیحکننده وزن نیستند و صرفا یک امر اعتباری هستند که برای مطابقت ریتم شعر با وزن عروضی، آنهم فقط روی کاغذ استفاده میشوند و بس!
برای همین جمله زیر را چندین بار عمدا تکرار کردم:
«چون ریتم مصرع در این وزن حفظ میشود و خللی هم به آهنگ آن وارد نمیشود»
در ادامه #آموزش_وزن_و_عروض ، جلسه بعد به #قافیه خواهیم پرداخت...
#محسن_علیخانی
سوال و رفع اشکال:
@msalikhani
🔰
🔶 @shaershow 🔶
〰〰〰〰〰〰〰
#آموزش_وزن_و_عروض
#جلسه_ششم
🔻🔻🔻🔻🔻🔻
#قافیه۱
در این جلسه ابتدا به تعریف #قافیه و نقش مهم و اساسی آن در انواع #قالب_شعر_کلاسیک خواهیم پرداخت.
#تعریف_قافیه:
آخرین کلمات همآهنگ و همآوا در ابیات یا مصرعها که به تناسب و فراخور قالب، رنگ و بوی خاصی به شعر میدهد.
به مثال زیر دقت کنید:
از زندگانیم گله دارد جوانیم
شرمنده جوانی از این زندگانیم
#شهریار
دو کلمه «جوانی» و «زندگانی» هم قافیه هستند اگرچه تعداد هجاهای «جوانی»۳ و «زندگانی»۴ میباشد.
بنابراین علاوه بر همآهنگ و همآوا بودن قافیهها؛ آخر کلمات در قافیه مهم هستند نه ابتدا و حتی تعداد هجاها!
#ردیف: گاهی اوقات بعد از آخرین حرف قافیه، کلمات یا حروف خاصی در تمامی قوافی(قافیهها) دقیقا تکرار میشوند.
به این حروف و کلمات، #ردیف میگویند.
مثلا در همین بیت زیبای #شهریار، «حرف میم» در دو قافیه دقیقا تکرار شده است.
شعری که دارای ردیف باشد را #مردّف میگویند.
از جهت اصول زیباییشناسی، شعر مردّف زیباتر و آهنگینتر از شعر غیر مردّف است.
#نقش_قافیه_در_انواع_قالب_شعر_کلاسیک:
هر چند مضمون شعر + و تعداد ابیات هر شعر در قالب انتخابی ما تاثیر قابل توجهی دارند ولی مکان قرار گرفتن قوافی در شعر، اولین مشخصه انواع قالبهای شعر کلاسیک میباشد.
#قالب_های_شعر_کلاسیک:
#مثنوی:
شعری است بر یک وزن با بیت های مصرع ، که هر بیت قافیه ای جداگانه دارد . و چون هر بیت دارای دو قافیه است آن را مثنوی ( مزدوج یا دوتایی) نامیده اند . شعری که در آن هر بیت قافیه هایی مستقل و جدا از ابیات دیگر داشته باشد مثنوی ،یا دوگانی نام دارد.
مثنوی به سبب امکان نوکردن قافیه در هر بیت برای سرودن منظومه های بلند مناسب تراست. مثنوی از قدیمترین قالبهای شعر فارسی و مخصوص زبان فارسی است و در همه ادوار از آن استفاده می شده است .
موضوع مثنوی :
حماسی و تاریخی : شاهنامه فردوسی،اسکندر نامه نظامی
اخلاقی و تعلیمی: بوستان سعدی
عاشقانه و بزمی: خسرو شیرین نظامی، ویس و رامین فخرالدین اسعد گرگانی
عارفانه : مثنوی معنوی مولانا ، منطق الطیر ، عطار نیشابوری
شکل گرافیکی قالب مثنوی:
-----------------* ------------------*
-----------------+ -------------------+
-----------------# ------------------- #
-----------------& ------------------- &
و یا :
مثنوی را می توان به شکل زیر تصویر کرد:
......................الف ...................... الف
...................... ب ...................... ب
...................... ج ...................... ج
...................... د ...................... د
سرودن مثنوی از قرن سوم و چهارم هجری آغاز شده است که از بهترین مثنوی ها می توان به شاهنامه فردوسی، حدیقه سنایی، خمسه نظامی و مثنوی مولوی اشاره کرد.
مشخصات مثنوی :
1- تعداد ابیات مثنوی حداقل دو بیت است و حداکثر برای آن وجود ندارد .
2- مثنوی مناسب ترین قالب برای بیـان داستان ها و مطالب طولانی از جمله تواریخ و قصص است .
3- موضوع و درون مایه مثنوی حماسی ، تاریخی ، اخلاقی ، تعلیمی ، عاشقانه ، بزمی و عارفانه است .
مشهورترین مثنوی سرایان عبارتنداز : فردوسی ، نظامی ، اسدی توسی ، مولوی ، عطّار ، سعدی ، سنایی ، جامی ، پروین اعتصامی و شهریار .
نمونه ای از مثنوی از بوستان سعدی
حکایت
یکی گربه در خانه زال بود که برگشته ایام و بد حال بود
روان شد به مهمان سرای امیر غلامان سلطان زدندش به تیر
چکان خونش از استخوان می دوید همی گفت و از هول جان می دوید
اگر جستم از دست این تیر زن من و موش و ویرانه پیر زن
#غزل :
"غزل" در لغت به معنی "حدیث عاشقی" است. در قرن ششم که قصیده در حال زوال بود "غزل" پا گرفت و در قرن هفتم رسما قصیده را عقب راند و به اوج رسید. در قصیده موضوع اصلی آن است که در آخر شعر "مدح" کسی گفته شود و در واقع منظور اصلی "ممدوح" است اما در غزل "معشوق" مهم است و در آخر شعر شاعر اسم خود را می آورد و با معشوق سخن می گوید و راز و نیاز می کند. این "معشوق" گاهی زمینی است اما پست و بازاری نیست و گاهی آسمانی است و عرفانی.
ابیات غزل بین 5 تا 10 ییت دارد و دو مصراع اولین بیت و مصراع دوم بقیه ابیات هم قافیه اند.
شعری است بر یک وزن ویک قافیه به طوری که مصراع اول بیت نخست ، با همه ی مصراع های دوم ابیات دیگر هم قافیه باشد .
تذکر : نحوه ی تکرار قافیه در غزل همانند قصیده است .
🔰
🔶 @shaershow 🔶
〰〰〰〰〰〰〰
شکل ترجیع بند
------------× ------------×
------------ ------------×
------------ ------------×
------------#
------------#
------------+ ------------+
------------ ------------+
------------ ------------+
------------#
------------#
نمونه ای از ترجیع بند از دیوان سعدی
دردا که به لب رسید جانم ----- آوخ که ز دست شد عنانم
کس دید چو من ضعیف هرگز ----- کز هستی خویش در گمانم
پروانه ام اوفتان و خیزان ----- یکبار بسوز و وارهانم
گر لطف کنی به جای اینم ----- ورجور کنی سرای آنم
بنشینم و صبر پیش گیرم ----- دنباله کار خویش گیرم
زان رفتن و آمدن چگویم ----- می آیی و می روم من از هوش
یاران به نصیحتم چه گویند ----- بنشین و صبور باش و مخروش
ای خام، من این چنین در آتش ----- عیبم مکن ار برآورم جوش
تا جهد بود به جان بکوشم ----- و آنگه به ضرورت از بن گوش
بنشینم و صبر پیش گیرم ----- دنباله ی کار خویش گیرم
ای بر تو قبای حسن چالاک ----- صد پیرهن از جدائیت چاک
پیشت به تواضع است گویی ----- افتادن آفتاب بر خاک
ما خاک شویم و هم نگردد ----- خاک درت از جبین ما پاک
مهر از تو توان برید هیهات ----- کس بر تو توان گزید حاشاک
بنشینم و صبر پیش گیرم ----- دنباله ی کار خویش گیرم
#مستزاد :
شعری است که به آخر هر مصراع آن واژه یا واژه هایی افزوده شود. افزوده های معنی مصراع پیشین و یا پسین خود را کامل می کنند.
هرکه گدای در مُشکوی توست پادشاست
شه که به همسایگی کوی توست چون گداست
#قطعه : شعری است حداقل دو بیت که معمولا مصراعهای زوج آن هم قافیه است. محتوای قطعه بیشتر اخلاقی، اجتماعی، آموزشی و تعلیمی، مدح و هجو است.
شکل قطعه
------------ ------------×
------------ ------------×
------------ ------------×
------------ ------------×
"قطعه" شعری است که معمولاً مصراع های اولین بیت آن هم قافیه نیستند ولی مصراع دوم تمام ادبیات آن هم قافیه اند. طول قطعه دو بیت یا بیشتر است.
قطعه را بیشتر در بیان مطالب اخلاقی و تعلیمی و مناظره و نامه نگاری بکار می برند. قدیمی ترین قطعه ها مربوط به ابن یمین است و از بین شاعران معاصر پروین اعتصامی نیز بیشتر اشعارش را در قالب قطعه سروده است. پروین اعتصامی مناظره های زیادی در قالب قطعه دارد از قبیل مناظره نخ و سوزن، سیر و پیاز و ......
شکل تصویری قطعه به شکل زیر است:
علت اسم گذاری قطعه این است که شعری با قالب قطعه مانند آن است که از وسط یک قصیده برداشته شده باشد و در واقع قطعه ای از یک قصیده است.
نشنیده ای که زیر چناری کدوبنی ----- بررست و بردمید بر او بر، به روز بیست
پرسیدازچنار که توچند روزه ای؟ ----- گفتا چنار سال مرا بیشتر ز سی است
خندید پس بدو که من از تو به بیست روز ----- برتر شدم بگوی که این کاهلیت چیست؟
او را چنارگفت که امروز ای کدو ----- باتو مراهنوز نه هنگام داوری است
فردا که بر من و تو وزد باد مهرگان ----- آنگه شود پدید که نامرد و مرد کیست!!! (انوری)
#مُسَمَّط :
شعری است که از رشته های گوناگون پدید میآید. قافیه ی رشته ها متفاوت است و در هر رشته همه ی مصراع ها به جز مصراع آخر هم قافیهاند. به هر بخش رشته میگویند و به مصراع آخر هر رشته، بند گویند. در ضمن تمام بندها با هم هم قافیه میباشند.
شکل مسمط
------------+ ------------+
------------+ ------------+ رشته
------------+ ------------# بند
------------× ------------×
------------× ------------× رشته
------------× ------------# بند
پ.ن: مطالب مربوط به انواع قالب شعر کلاسیک از سایت زیر استفاده شده است:
https://dmf.farhang.gov.ir/fa/article/print/5657
در ادامه #آموزش_وزن_و_عروض، جلسه بعد به #قافیه۲ (سایر قالبها و قواعد قافیه) خواهیم پرداخت...
سوال و رفع اشکال:
@msalikhani
🔰
🔶 @shaershow 🔶
〰〰〰〰〰〰〰