✨✨✨✨✨✨✨✨
🔷 جوانی به استاد صفایی رحمة الله علیه گفت: هر جوری با خودم ورم می رم نمی تونم #وجود_خدا را قبول کنم.
🔷 استاد صفایی گفت: دردت چیه چی می خوای؟
🔷 می خوام بفهمم خدا هست. می خوام برام خدا و وجودش رو اثبات کنید.
🔷 حاج شیخ اشاره به قوری چای جلوی خودش کرد و گفت: توی این قوری چاییه و ساکت ماند.
🔷 او که با سکوتش منتظر ادامه صحبت ادامه حاج آقا بود، متوجه شد که باز هم حاج آقا اشاره می کند که: توی این قوری چاییه!
🔷 باز هم جوان که متوجه نمی شد حاج آقا منظورش چیست، هاج و واج حاج شیخ را نگاه می کرد.
🔷 حاج شیخ با صدای بلند گفت: آقا جون من دارم به تو می گم توی این قوری چاییه، چرا ساکتی⁉️
@shagerd_Quran
🔷 جوان که می دید حاج شیخ منتظر جواب است، گفت: خب، توی اون قوری چاییه که چی⁉️
🔷 حاج آقا که درست به هدف زده بود، ادامه داد: خب که چی؟ خدا هست، همه جا هم هست که چی؟! من چکار کنم؟!
🔷 هست که هست، چایی تو اون قوری هست که هست، به من چه ارتباطی داره؟! که چی؟!
🔷 فرض کن من الان خدا رو برات اثبات کردم. نه اثبات (دست جوان را در دست گرفت) اصلاً دست خدا را توی دست های تو بگذارم، خب با این خدایی که الان دست هاش توی دست های تو است، چه کار داری؟
🔷 می دونی این جواب تو که گفتی:«که چی»، منشأش چیه؟ آیا منشأش این نیست که درون تو اصلاً طلبی نیست؟ تو در حال حاضر طالب چای نیستی، تشنگی نداری، اگه برات اثبات کنن که اونجا چاییه، نه که اثبات کنن، اصلاً به تو نشون بدن، باز هم جوابت اینه «که چی». حالا چه کار کنم؟ ولی اگه #تشنه باشی به مقدار تشنگی ات طلبت هم بیشتر می شه.
🔷 توی این حالت، کسی که #عطش داره و پدرش داره در می آد، دنبال اثبات وجود آب نیست که حتی با احتمال یک در صدیِ وجود آب، اون هم چند کیلومتر اون طرف تر، #حرکت می کنه.
@shagerd_Quran
🔷 اینجا دیگه حتی احتمال هایی با درصدهای پایین هم با ارزش می شه و حرکت میاره.پس آدمی اگه هم می خواد به خدا برسه باید به #طلب، #عطش و #تشنگی برسه نه اثبات وجود خدا.
🔷 که خیلی ها نه تنها به خدا رسیده اند که حتی اثباتش هم می کنند ولی چون با اون کاری ندارند، می گن خدا منو ساخته، عقل هم به من داده، خب دستش درد نکنه، به خاطر این محبتی هم که به من کرده یک روز در هفته را می گذارم برم کلیسا و ازش تشکر کنم، بعد هم من می رم راهِ خودم اونم هم راه خودش.
📚 رد پای نور، ج ۱ ص ۸۱
#تدبر_در_سیره
#استاد_صفایی
#شاگرد_قرآن
@shagerd_Quran
✨✨✨✨✨✨✨✨
🔷 من شايد اوائل بلوغم بود كه بر خودم نظارتى را شروع كرده بودم و در #چهار_مسأله ارزيابى و تدبّر داشتم
۱- #حالتهايم: مى ديدم كه اميد، يأس و قدرت، عشق و نفرت، كينه، محبت، در من رخنه مى كنند و حالتهاى خستگى، وازدگى، هراس و تنهايى و ... در من رفت و آمد دارند.
۲- مى ديدم از صبح كه پلك چشمهايم باز مى شوند تا شب چه كارهايى و #حركتهايى براى من هست و چه سرعتها و شتابها و چه آرامشها و كندى هايى در كارهايم، همراهم هستند.
۳- با توجه به اين دو مرحله از حالتها و حركتهايم دنبال عامل و انگيزه ى اينها راه افتادم كه #محركهاى_من چه چيزهايى هستند.
۴- مرحله ى بعد #بررسى_هدفها و جهت هاى حركتم بود. پس از آنكه حالتها و حركتها و محركها بررسى شده بودند، نوبت به جهت حركت و هدفهايم مى رسيد كه من چه مى خواهم؟
🔷 آيا لذت و رفاه را، يا آگاهى و بينش را، يا تكامل و شكوفايى استعدادها را و يا بالاتر از اين همه، رشد را و جهت دادن به استعدادهاى تكامل يافته را. نه زياد كردن استعدادها، كه زياد كردن خودم تا بتوانم استعدادهاى زياد شده ام را رهبرى كنم.
🔷 مى ديدم كه محركها، مرا به بيشتر از لذت و رفاه و يا آگاهى و تكامل نمى رسانند و جز خسارت برايم نمى آورند.
🔷 مى ديدم من عمرم را شمع كرده ام تا ده شاهى ها را پيدا كنم. درست مثل آن بى خبرى كه در شب تاريك براى يافتن پول سياهش كاغذى را آتش زده بود و چراغ كرده بود و صبح فهميده بود كه چك چند هزار تومانى را از دست داده، براى رسيدن به پنج ريال پول سياه.
🔷 من هم عمرم را شمع كرده بودم و چراغ راه كرده بودم كه چيزى را بيابم. همين پولهاى سياه و جلوه هاى پوچ و سبزه هاى زرد را.
🔷 پس از اين #ارزيابى ها و #تدبرها بود كه مرحله ى #نظارت و #رهبرى بر حالتها و حركتهايم را شروع كردم و به انتخاب محركها و هدفهايم رو آوردم.
📚 روش نقد، ج ۲، ص 28
#فرهنگ_تدبر
#مکتب_تدبر
#شاگرد_قرآن
#استاد_علی_صفایی
@shagerd_Quran
✨✨✨✨✨✨✨✨
✅ روش مطالعه
@shagerd_Quran
کسانی که دنبال #سير_مطالعاتى هستند كه از كجا شروع كنند، بدانند #روش_مطالعه مهم است نه سير مطالعه.
آنچه اهمیت دارد #روش_كار است؛
بايد پيش از مطالعه #طرح_سؤال و #تنظيم_سؤال و #تحليل_سؤال را طى كرده باشید تا بتوانید با جوابهايى كه در كتابهاست، عميقتر برخورد كنید و آنها را بپذيرید يا دور بريزید.
#تطهیر_با_جاری_قرآن
✅حرکت با گمان
#سلوك انسان و #حركت او با #گمان مىتواند آغاز شود كه حتى با گمان مىتواند به #خشوع دست بيابد كه در #قرآن مىخوانيم: «انها لكبيره الا على الخاشعين الذين يظنون انهم ملاقوا ربهم»؛
#نماز سنگين است و بزرگ است مگر بر آنهايى كه همراه خشوع هستد؛ آنهايى كه گمان مىكنند كه ديدار كننده پروردگارشان هستند.
حركت با اين احتمال و گمان شروع مىشود و هر چه انسان #شكر كند و از آنچه يافته نگهدارى كند و با آنچه كه به دست آورده زندگى كند، به #آگاهى_بيشتر و #هدايت_گستردهتر خواهد رسيد:
«ان الذين اهتدوا زادهم هدى و آتاهم تقواهم».
📚 نظام اخلاقى اسلام، ص۶۲
#مطالعه_بر_اساسِ_نیاز
@shagerd_Quran
بعضی ها بدون اینکه #سئوالی طرح کرده باشند و یا #نیاز و #ضرورتی را یافته باشند و یا اصلاً چیز معلوم و مشخصی را خواسته باشند ، کتاب را می گشایند و معلوم است که با دست خالی باز می گردند ... اصولاً مطالعه هر کتاب ، مادام که با طرح سئوالهایی همراه نباشد ، بهره نمی دهد و خواننده بسادگی از جواب ها و اشاره ها و نکته ها می گذرد و آن ها را نمی یابد و در خونش نمی نشیند .
📚 روش برداشت از قرآن ، علی صفایی حائری ، ص 11
✅ مسائل اساسی تغذیه
@shagerd_Quran
ما حتی برای غذای معده و «#تغذیهٔ_بدنمان» لنگیم و نمی دانیم ″#چه_موادی″ را ″#چگونه_ترکیب″ کنیم و در ″#چه_هنگامی″ و ″#هماهنگ_با_نیازهای_خویش″ به مصرف برسانیم. ما از این چه و چگونه و چه هنگام و هماهنگی با نیازها در غذای روزانهٔ خود مانده ایم... تا چه رسد به غذای #فکر و #عقل و #قلب و #روح.
📚 روش برداشت از قرآن/ص ۱۵۳ و ۱۵۴
#فرهنگ_تدبر
#مکتب_تدبر
#اندیشه_تدبری
#استاد_علی_صفایی
#شاگرد_قرآن
@shagerd_Quran
✨✨✨✨✨✨✨✨
بسم الله الرحمن الرحیم
👌رسول ص چگونه قرآن را مطرح مىكرد؟
@shagerd_Quran
آيا همينگونه به #تفسير آن مىپرداخت؟ #مجموعى و #واژهاى و #موضوعى كار مىكرد؟
اين #سيرهى_رسول و #تاريخ اوست.
👈 او #درس_تفسير نمىگذاشت،
اين طور كه ما #كلاس_تفسير و #نهج_البلاغه و #ايدئولوژى و #شناخت_مكاتب مىگذاريم!👉
آنچه بود #تلاوت_آيهها بود: «يَتْلوُا عَلَيْهِم آياتِه؛ يَتْلوُنَهُ حَقَّ تِلَاوَتِهِ»؛ و به دست دادن معيار انتخاب، «تَواصَوْا بِالْحَقِّ».
اگر #قرآن در جايگاه خودش مطرح شود و #حق_تلاوتش ادا شود، احتياج به #توضيح و #تفسير ندارد.
و اگر در جاى خودش ننشيند و #مخاطب خودش را نيابد، آن وقت #تحريف شده و #منحرف گرديده است؛ «يُحَرِّفُونَ الْكَلِمَ عَنْ مَواضِعِه». #تحريف نه زياد كردن بر قرآن و نه كم كردن از قرآن است، كه #تحريف همين جايگاهها را به هم زدن و موضعها را ناديده گرفتن است. اين تحريفى است كه روايات صحيح هم از آن حكايت مىكند.
@shagerd_Quran
اگر در #مقام_شك، #آيههاى_انكار را به كار بگيرى و اگر در #مقام_توبيخ، #آيههاى_محبت را بخوانى، #تحريف كردهاى. و اينجاست كه آيهها گنگ و نامفهوم و حتى طنز آلود و خندهآور مىشوند.
كسى كه بايد #حركت كند، يك آيه براى او كافى است. #يك_سؤال براى او كافى است؛ «أَتُترَكُونَ فى ما ههُنا آمِنينَ؟ فى جَنَّاتٍ وَ عُيُونٍ وَ زُرُوعٍ وَ نَخْلٍ طَلْعُها هَضيم ...؟ و تَنْحِتُون مِنَ الْجِبال بُيُوتاً فارِهين؟»
#صالح از قومش همين را مىپرسيد: آيا شما متروك و رها شدهايد در همينها ... در همينها ... آيا شما متروك شدهايد با امن و امان ... در اين
باغها ... و چشمهها ... و كشتزارها ... و نخلهايى كه شكوفههايش رسيدهاند...؟
شما متروك ماندهايد كه از كوهها خانه بسازيد و خوش باشيد؟
براى حركت همين سؤال كافى است. انسانى كه خودش را بيشتر از اين تلاوت تكرار و زندگى محدود ديد، راه مىافتد و حركت مىكند و همان را مىگويد كه #ابراهيم گفت: «انى ذاهب»؛ من روندهام. من نمىتوانم بمانم. و علامت اين حركت همين است كه به گذشته حسرت نمىخورم. اين #كافر است كه #حسرت گذشته را دارد. مىگويد: «ياليتنى كنت ترابا»؛ كاش خاك بودم. كاش رويشى مىداشتم. و كاش مثل #سنگها #چشمهاى را از دلم بيرون مىريختم.
@shagerd_Quran
(#مرحله_اول): كسى كه #ارزش خودش را مىشناسد و #اندازهى_خودش را مىبيند، ديگر ماندگار نيست، #رونده است، «انّى ذاهِبٌ ...»
اينجاست كه #مرحلهى_دوم مىرسد؛ #جهت رفتن و #مذهب تو كدام است؟ رو به چه چيزهايى خواهى آورد؟ رو به آنچه كه در اين پوست و پايينتر از توست؟ تو از پوست بيرون آمدهاى ديگر نمىتوانى در پوست بگنجى. نمىتوانى در اين محدوده، مقصودى و مذهبى داشته باشى. پس «انى ذاهب الى ربى».
رو به سوى #حاكميت مىآورى و او را مىخواهى كه #جهت تو و #مقصد تو و #حاكم تو و #محرك تو باشد.
و #مرحله_سوم، طى اين راه با دستگيرى و همراهى اوست؛ «انّى ذاهِبٌ الى رِبى سَيَهْدين ...» كسى كه راه افتاد او به زودى همراهيش مىكند و مىرساندش.
@shagerd_Quran
من در #مرحلهى_شروعم همين آيهها برايم #كافى هستند. اگر #تمام_قرآن را بخوانم و موضوعى و واژهاى كار كنم، به #بنبست مىرسم. به آيههاى جبر و اختيار و آيههاى توحيد برخورد مىكنم، به بنبست مىرسم و دچار تناقض مىشوم.
و اين است كه آيهها #تحريف شدهاند و در جاى خود ننشستهاند.
#تفسير به اينگونه كه ما با آن همراه شدهايم، نتيجهى #انحراف از بر خورد صحيح با قرآن است.
تطهير با جارى قرآن، ج1، ص: 23
#مکتب_تدبر
#فرهنگ_تدبر
#تحریف_قرآن
#مهجوریت_تدبر_در_قرآن
#اندیشه_تدبری
#تدبر_در_سیره
#تطهیر_با_جاری_قرآن
#استاد_علی_صفایی
#شاگرد_قرآن
@shagerd_Quran
✨✨✨✨✨✨✨✨
👌نياز به قرآن
@shagerd_Quran
🌱با قرآن، در مكتب و سپس در مدرسه روبرو شدم. استادى داشتيم سختگير ... كه سختگيرىها و فشارش ما را از قرآن و تعليمات دينى بيزار كرد. اين فشار براى نفرت كافى بود، هر چند كه در جوى مذهبى و قرآنى بزرگ شده بوديم.
من خودم از اين فشار، تجربهها آموختم، كه ديگر تخم نفرت را اين گونه در دلها نريزم.
⚡️شب در منزل يكى از تجار محل، روضه بود. شب گرمى بود. و در آن شب، حوض آب و فواره و گلها و رقص ماهىها، مرا به خلسهاى كشانده بود كه خواب شيرينى را بر پلكهايم مىپاشيد.
كامل مردى پُر شور بالاى منبر بود ... يادم نمىرود با حركت دستها و فريادها و حالتهايش آنقدر از #قرآن گفت كه پس از مدتها #بيزارى و خستگى شوق تازهاى در من روييد؛ #شوق_آشنايى_با_قرآن، قرآنى كه آن شب با #تلقينها در من #بزرگ شده بود. قرآنى كه او مىگفت؛ #كليد_هر_بنبست و #راهنماى_هر_تنگناست.
@shagerd_Quran
🌿وقتى به منزل بازگشتم #قرآن را برداشتم تا از نزديك ببينم. قرآنى بود با ترجمهاى كه اسمش را #ترجمهى_مرمرى گذاشتم. مر او را گفتيم. مر قرآن را فرستاديم ...
راستى كه دلم سوخت. اين چه #ترجمهاى است؟! گاهى #شكها بالاتر مىآمدند. اصلًا اين چه قرآنى است؟ همين #كليد_پيروزى است؟ همين #ضامن_عظمت مسلمانهاست؟
🤔آن همه شور كه همراه #تلقينها در من سر كشيده بود و همراه صداى آب و زمزمهى ريز فوارهها و رقص ماهىها كه از آب بيرون مىپريدند، در من دويده بود، آن همه #شور در من #خشكيد و براى #بار_دوم، #قرآن را كنار گذاشتم.
ولى اين مرتبه، #كنجكاوى بيشترى داشتم كه حتى مرا به #عربى كشاند.
شايد دو سه سال گذشت. سالهايى كه #دورهى_تولد_من بود. در اين سالها #جريانهايى در من گذشت و #فكرهايى در من #شكوفه داد. #فكرهايى كه اكنون از آن ياد مىكنم، آن روزها به اين روشنى نبودند كه اكنون مىنويسم ولى #طرحهايى بودند كه به همين نقش كنونى جان مىدادند و حرفهايى بودند كه مرا آماده مىكردند.
@shagerd_Quran
🌿در اين سالها، منى كه #دو_بار از #قرآن سر خورده بودم، آن چنان #نياز_به_قرآن را يافتم كه از #نفس_كشيدن_ضرورىتر.
👌من خودم را شناختم كه از #خاك و #کلم و از #گربه #بيشترم.
مىديدم #من با #جهان و با #آدمها #رابطه دارم. من در #دنياى_رابطهها هستم. @shagerd_Quran
اين رابطهها براى من آنچنان عينى شكل مىگرفت كه هر حركتم با وسواس همراه مىشد. چگونه راه بروم؟ چگونه نگاه بكنم؟ چه بخورم؟ چه وقت بخورم؟ ...
👌من در #كوچكترين_حركت، #بزرگترين_رابطهها را احساس مىكردم. و در اين #رابطهها دنبال #ضابطه و دستورى بودم.
در اين جهان كه #علم، #نظامش را تجربه كرده بود، نمىتوانستم ولنگار باشم.
نمىتوانستم شلنگ و تخته راه بيندازم. #رابطهها، به #ضابطهاى نياز داشت.
اين #ضابطه از كدام #منبع تأمين مىشود؟
از #علم؟
يا از #غريزه؟
🤔#علم_انسان و دانشهاى او با تمام وسعتش هنوز آنقدر #ناچيز و #محدود است كه نمىتواند بگويد در هر حركتى، چه رابطههايى هست. در حركت دست، با دورترين ستاره، در حركت الكترونهاى مغز، با رنگ برگها و خاصيت خوراكىها ...
اين #حركتها و اين #رابطهها هنوز شناسايى نشدهاند تا #ضابطههايش به دست برسند.
🤔و #غريزه هم در انسان مثل غريزهى حيوانات ديگر نيست كه او را تأمين كند
و رابطههايش را كنترل نمايد.
🌿با اين توجه، #ضرورت_وحى مطرح مىشد. #كتاب، مفهوم عميقى به من مىبخشيد. @shagerd_Quran
👌هيچ ديدهاى كه در خانوادههاى فقير ماشين آب ميوهگيرى و يا رختشويى، چگونه مطرح مىشود. همين كه بچههاى فضول مىخواهند به برق وصلش كنند، همه دستپاچه مىشوند كه صبر كن. بيا كنار. دست نزن تا داداش كتابچه را ببيند. دستورش را بخواند. ماشينى كه #نظام دارد، نمىتوان همينطور به آن دست زد و با آن رابطه برقرار كرد. #علم مىخواهد. #كتاب مىخواهد.
اين #نظام_وسيعتر براى من اينگونه طرح مىشد. و #ضرورت_وحى اين گونه احساس مىشد. منى كه #دو_بار از #قرآن رميده بودم، اكنون به #قرآن روى مىآوردم.
👌و اين #بار_سوم، رابطهام با #قرآن، از رابطهام با قلبم، با نفسم نزديكتر بود. و اين #نه_يك_حرف كه يك #احساس بود. آخر من مىتوانستم بدون قلبم چند ثانيه زنده باشم ولى #بدون_قرآن (دقت شود) نمىدانستم #چگونه زنده باشم و #براى_چه زنده باشم و همين ثانيهها را چگونه بگذرانم؟ اين احساس، #انس_عميقى را در من سبز كرد.
#اين_ضرورت_مرا_با_قرآن_پيوند_زد.
🌿اكنون با صراحت مىگويم، #قدم_اول، #شرط_اول، براى #برخورد_با_قرآن همين احساس، همين #دركِ_ضرورت است.
تطهير با جارى قرآن (1)، ص 13
#بازگشت_باضابطه_به_قرآن
#مهجوریت_قرآن
#مکتب_تدبر
#فرهنگ_تدبر
#اندیشه_تدبری
#درک_ضرورت
#استاد_علی_صفایی
@shagerd_Quran
سوال و گفتگو:
@safa_314
23.28M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✨✨✨✨✨✨✨✨
🔹 #مناجات_شعبانیه
🔹 🔰 کمال انقطاع
◼️ اين رسول ص است كه درس مى دهد؛ اثر #شرك از پاى مورچه بر سنگ سياه در شب تاريك، پنهان تر است.
◾️ آنچه كه تو را به خدا مى رساند، همان آيه ها و آثارى كه تو را به #توحيد دعوت مى كند، در #يك_مرحله خودش شرك مى شود، كه با پايى جز او به او راهى نيست.
◾️▪️ اگر او را مى خواهى،
از كوچه ى هستى بگذر ...
بيرون از هستى درد آلود
آن سوى نيل هوس آلود
آن وادى ايمن، آن قله ى مقصود است.
و در اين وادى تو بى پا
و بر اين قله، تو بى هيچ
تنها با او مى آيى
و به سوى او مى آيى.
و در اين آمدن
از تو،
در تو، نشانى نيست.
◾️ اينجاست كه مقصد اوست.
وسيله اوست.
راه اوست.
◾️ جز او كسى نيست، كه تمامى مركب ها در گل مانده اند و تمامى قدرت ها به عجز رسيده اند
و تمامى وسيله ها خود مانع راه تو شده اند.
◾️ بى حساب نيست كه كمال الانقطاع را مى خواهند؛
الهى هَبْ لى ... 17":12'
◾️ خداى من به من هبه كن، به من ببخش، كه من سزاوار نيستم،
من خريدار نيستم كه چيزى ندارم،
تو به من ببخش؛
كَمالَ الِانْقِطاعِ الَيْك،
آزادى كامل را كه به سوى تو بال بگشايد،
◾️ چون ما در برابر قطع او و بلاء او گاهى سركشيم و انقطاع نداريم و اين قطع را نپذيرفته ايم،
پس از پذيرفتن چه بسا به سوى او نيامده باشم
و بى خيال و لوطى وار مانده باشيم
◾️ و پس از #حركت به سوى او چه بسا كه از خود #آزادى،
آزاد نشده باشيم.
#كمال_انقطاع اين همه را در خود دارد.
📝 استاد علی صفایی حائری
📚 کتاب صراط، صفحه ۱۳۳
#مکتب_تدبر
#فرهنگ_تدبر
#تدبر_در_سیره
#استاد_علی_صفایی
@shagerd_Quran
✨✨✨✨✨✨✨✨
✅ یک آیه تدبر
@shagerd_Quran
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
بسم الله الرحمن الرحیم
مَنْ يَتَّقِ اللّهَ يَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجَاً وَ يَرْزُقْهُ مِنْ حَيْثُ لا يَحْتَسِبُ وَ مَنْ يَتَوكَّلْ عَلَى اللّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ انَّ اللّهَ بالِغُ أَمْرِهِ قَدْ جَعَلَ اللّهُ لِكُلِّ شَىءٍ قَدْراً. (۲و۳طلاق)
⁉️چه رابطهاى بين #تقوا و #رهايى از #بن_بستهاست؟ چرا مسألهى #رزق مطرح مىشود؟ و چرا اين رزق بايد #حساب_نشده، مِنْ حَيْثُ لا يَحْتَسِبُ باشد؟ چه پيوندى ميان #تقوا و #توكل است؟ و چه رابطهاى بين #توكل و #كفايت است؟ و چه مفهومى براى توضيح قَدْ جَعَلَ اللّهُ لِكُلِّ شَىءٍ قَدْراً ؛ خدا براى هر چيز #اندازهاى گذاشته،باقى مىماند؟
✅با طرح اين #سؤالها به مرحلهى #تلاش_فكرى مىرسيم، كه #تقوا چيست؟ #تقوا، #اطاعت_حق و #عمل_به_وظيفه است. و اين #اطاعت #نتيجهى #ايمان و #عشق_به_حق است و كسى كه از آن عشق برخوردار شد و در كلاس اطاعت نشست، ديگر جز عمل به وظيفهاش برايش مسألهاى نيست. #فقط مىخواهد كه #بر_روى_مرز #حركت كند و آنطور كه #دستور دارد پيش بيايد.
🌀اين چنين كسى ديگر #بن_بست ندارد و گير نمىكند، چون او با شروعش به نتيجه رسيده و از آغازش بهره گرفته و #حق خويش را به دست آورده است. آخر مهم رسيدن نيست، مهم در راه بودن است و كسى كه در راه است و در روى مرز است ديگر بن بستى ندارد. #بودن و #نبودن، #ماندن و #رفتن،برايش #يكسان است. نه #ترسى دارد از #آينده و نه #حزنى از #گذشته و نه #تزلزلى در #حال.
📚 #روش_برداشت_ازقرآن ص۱۰۸
#مکتب_تدبر
#فرهنگ_تدبر
#استاد_علی_صفایی
#شاگرد_قرآن
@shagerd_Quran
هدایت شده از استاد علی صفایی حائری
🔰 شروع حرکت
#حرکت
📲 آیدی کانال های ما در
تلگرام، ایتا، سروش، بله:
▶️ @einsad
🔻خرید اینترنتی کتابهای استاد صفایی حائری :
🛒 www.zekraa.ir
🔲 پاسخ به سوالات کاربران :
🗨 @ad_einsad