بیاد دوستانم در عملیات والفجر 9
این روزها حال و هوای #کاتو و #چوارته بعد از سی واندی سال چنان در دلم نفوذ کرده که نگو!!
بیرون کردنش کار حضرت فیل شده .
دوستانم این روزها درارتفاعات #ناصر و #میشل هروله کنان به پیش می روند تا خطوط قرمزمان آسیب نبیند .
آن همه صفا و مردانگی آن همه جلال و جبروت ،آن همه لطف و صفا که عین نقل و نبات بینمان دست به دست می شد .
یادتان هست ؟؟
تعدادشان فراتر از ملائک بدر بودند .
حالامگر میشود اسفند یارت شود و نام #علی_مردان از چراغ سبزِذهنت عبور نکند؟
یا اینکه دست سائلی را رد نکنی و #محمد از کنارت رد نشود.
جسارت و شجاعت #مروت رژه چند گانه اش را اجرا میکند .
نجابت #محمود دو باره زبان زد خاصان می شود .
#علی_محمد سفره ای دلیری و بذل و بخشش رابرایت پهن می کند .
#فیروز یاد کمیل و ابوذرش را برایت هجی میکند .
و شعرهای #حجت هر کدام نابتر از حافظ صفحه ی دلمان را مینیاتوری میکند .
صلابت #محمد_مراد تو را روبروی هنجس می نشاند و عرق شرم را از پیشانیت پاک میکند.
دوستان من در #کاتو و #چوارته حالشان خوب خوب است .
یاد گرفته بودند چگونه قربان صدقه دوست بروند.
یاد گرفته بود اگر مکروهی بر صورتی ردی بجا می گذاشت .
همه #چفیه هایشان را برای محو آن از دور گردنشان باز می کردند .
این روزها بد جوری نیازشان دور سرمان چرخ می خورد .
برای تطمئن القلوبمان .
برای دستانمان تا کج نشوند .
برای چشمانمان تا حیا را ندرند .
برای دلمان تا قرار گیرد .
برا خودمان تا بتوانیم جای پایشان را پر کنیم .
یادشان جاوید
شهید نشیم ،میمیریم
کانال شاهدان ↙️
https://eitaa.com/shahedan403
شاهدان
#بر_پا .... برای استادم مرحوم حاج #علی_محمد_محمدی
زمانی که این جمله از زبان #مبصر کلاس بیرون می آمد برایشان فرقی نداشت #استاد که باشد.
بی درنگ همه از جایشان بلند می شدند.
تا استاد دستور نشستن نمی داد همچنان ایستاده بودند تا بشنوند صدای او را .
ولی انگار این استاد با دیگران توفیر زیادی دارد بمحض ورود گفت: بچه ها بنشینین از این به بعد هم دیگر برای من معلم بازی در نیآورید .
شور و شادی در کلاس عربی با آن همه الفاظ گران سنگی که داشت از همان روز اول احلی من العسل شد .
کلاس های شلوغ دبیرستان شریعتی با بچه های تیزهوش و شجاع شده بود پایگاهی برای اعزام به جبهه .
تعدادی از همان اول از درس و بحث مدرسه بیزار شدند.
#صرف نخوانده دنبال #سیوطی بودند آن هم نه در این عالم در عالم معنی
تک تکتان را میشناسم .
همه برای احیای اسلام ناب بیزار و انزجار از درس و بحث و مدرسه داشتید .
همین هم باعث شد تا معلم اخلاق راهنمای خوبی باشد برایتان .
برای تو #دکتر #شهرام ..
برای #دکتر #اسماعیل ..
برای #حاج #محمد از جان عزیز ترم .
برای همسایه دیوار به دیوارشان #حسن رضا #یوسف #زاده را می گویم .
همین #ایرج خودمان که چند خانه بیشتر با منزل استاد محمدی فاصله نداشت .
حاج علی محمد همه ی دانش آموزان را خوب می شناخت آمار تک تکشان را داشت .
می دانست هرکدام بر چه مداری به چه درجه ای می چرخند .
اصلا برایشان هدایت تحصیلی گذاشته بود .
ولی دل بی قرار دانش آموزان استاد را رها کردند و رفتند .
بعد از چند مدت تعدادی #شهید .
جمعی #اسیر
کسانی که هم به درجه رفیع #جانبازی رسیدند .
ولی بودند باقی مانده از آن همه بچه مدرسه ی دبیرستان شریعتی که الان برای خودشان کیا و بیایی دارند .
این همه داستان سرایی برای چیست ؟؟!!
می خواهم بگویم دیشب بگمانم #محمد نه #محمد_علیم شاید #اسماعیل بود
نه انگار کسی دیگر که از خاطره ای همه ما محو شده صدایش بلند شد هرچه نباشد استاد آمده ،باید در مقابلش بلند شوند با صدای دلنشین گفت .
#برپا .
همه مات قامتش شده بودند مانده بودند چه کنند !!
حلقه های وصل تنگ و تنگ تر میشد #شهدا گرد استادشان را گرفته بودند از هر دری سخنی بود دیشب چه محفلی بود در عرش برین .
دوستان و هم کلاسیها همه جمع خیالشان بودند تا استاد برایشان بعد از رفتنشان چه برکشور گذشت را هجی کند و آنها مات و مبهوت به لبهای استاد خیره شده بودند.
دید و بازدید که تمام شد هر کدام استاد را به طرف آرامشگاه خویش می کشید .
استاد مانده بود و حلقه ی شهدای که تا دیروز برایشان عربی و فلسفه و عرفان تدریس می کرد .
گفت: خسته ام آیا کسی هست یک پیاله لولو و مرجان برایم بریزد .
دستان همه بر آسمان شد او را میان حلقه خود در بر گرفتند وپیاله پیاله آرامش ابدی برایش سرو می کردند ..
روحت هماره شاد و پاک در کنار شاگردان شهیدت
نوشته های بهزاد باقری
شهید نشیم ،میمیریم
کانال شاهدان ↙️
https://eitaa.com/shahedan403
شهید حاج #محمد #آزادبخت فرمانده حفاظت اطلاعات تیپ ۵۷ حضرت ابوالفضل(ع) در کنار امام جمعه وقت حضرت #آیت_الله_میانجی رحمت الله علیه 🌹
ارسالی از دوست عزیزم جناب محمد ساعدپور
#شهید_نشیم_میمیریم
#کانال_شاهدان ↙️
https://eitaa.com/shahedan403
به یاد معلمان پیشکسوت شهرمان ؛ طلایه داران عرصه دانایی و بینایی و اینک
زنده یاد 🌸 حاج علی محمد محمدی🌸
✍ دستنوشتههایحاجبهزادباقریازیادگاران
دفاعمقدس
🌷 بر پا .... برای استادم مرحوم حاج #علی_محمد_محمدی
زمانی که این جمله از زبان #مبصر کلاس بیرون می آمد برایشان فرقی نداشت #استاد که باشد.
بی درنگ همه از جایشان بلند می شدند.
تا استاد دستور نشستن نمی داد همچنان ایستاده بودند تا بشنوند صدای او را .
ولی انگار این استاد با دیگران توفیر زیادی دارد بمحض ورود گفت: بچه ها بنشینین از این به بعد هم دیگر برای من معلم بازی در نیآورید .
شور و شادی در کلاس عربی با آن همه الفاظ گران سنگی که داشت از همان روز اول احلی من العسل شد .
کلاس های شلوغ دبیرستان شریعتی با بچه های تیزهوش و شجاع شده بود پایگاهی برای اعزام به جبهه .
تعدادی از همان اول از درس و بحث مدرسه بیزار شدند.
#صرف نخوانده دنبال #سیوطی بودند آن هم نه در این عالم در عالم معنی
تک تکتان را میشناسم .
همه برای احیای اسلام ناب بیزار و انزجار از درس و بحث و مدرسه داشتید .
همین هم باعث شد تا معلم اخلاق راهنمای خوبی باشد برایتان .
برای تو #دکتر #شهرام ..
برای #دکتر #اسماعیل ..
برای #حاج #محمد از جان عزیز ترم .
برای همسایه دیوار به دیوارشان #حسن رضا #یوسف #زاده را می گویم .
همین #ایرج خودمان که چند خانه بیشتر با منزل استاد محمدی فاصله نداشت .
حاج علی محمد همه ی دانش آموزان را خوب می شناخت آمار تک تکشان را داشت .
می دانست هرکدام بر چه مداری به چه درجه ای می چرخند .
اصلا برایشان هدایت تحصیلی گذاشته بود .
ولی دل بی قرار دانش آموزان استاد را رها کردند و رفتند .
بعد از چند مدت تعدادی #شهید .
جمعی #اسیر
کسانی که هم به درجه رفیع #جانبازی رسیدند .
ولی بودند باقی مانده از آن همه بچه مدرسه ی دبیرستان شریعتی که الان برای خودشان کیا و بیایی دارند .
این همه داستان سرایی برای چیست ؟؟!!
می خواهم بگویم دیشب بگمانم #محمد نه #محمد_علیم شاید #اسماعیل بود
نه انگار کسی دیگر که از خاطره ای همه ما محو شده صدایش بلند شد هرچه نباشد استاد آمده ،باید در مقابلش بلند شوند با صدای دلنشین گفت .
#برپا .
همه مات قامتش شده بودند مانده بودند چه کنند !!
حلقه های وصل تنگ و تنگ تر میشد #شهدا گرد استادشان را گرفته بودند از هر دری سخنی بود دیشب چه محفلی بود در عرش برین .
دوستان و هم کلاسیها همه جمع خیالشان بودند تا استاد برایشان بعد از رفتنشان چه برکشور گذشت را هجی کند و آنها مات و مبهوت به لبهای استاد خیره شده بودند.
دید و بازدید که تمام شد هر کدام استاد را به طرف آرامشگاه خویش می کشید .
استاد مانده بود و حلقه ی شهدای که تا دیروز برایشان عربی و فلسفه و عرفان تدریس می کرد .
گفت: خسته ام آیا کسی هست یک پیاله لولو و مرجان برایم بریزد .
دستان همه بر آسمان شد او را میان حلقه خود در بر گرفتند وپیاله پیاله آرامش ابدی برایش سرو می کردند ..
روحت همواره شاد و پاک درکنارشاگردان. شهیدت
🌱 لازم است از جانباز عزیز که امروزه در نقش انجمن اولیا و مربیان دبستان حضور پررنگ دارند ؛ حاج سعدیپورحاتمی وحاجبهزادباقری تقدیر تشکر نمایم
بابت :
_ ارسال این نوشتار زیبا وماندگار
_ اهدا لوح تقدیر ممهور به مهروامضای ریاست محترم اداره آموزش و پرورش و ریاست محترم بنیاد شهید و امور ایثارگران شهرستان به مدیر ، معاونین وبرخی آموزگاران
🌸 سلامت و تندرست باشید 🌸
🌸🌸🌸🌸🌷🌷🌷🌷🌷🌸🌸🌸🌸
شادی روح تمام معلمان درگذشته بخصوص استاد حاج علی محمد محمدی و معلمان شهید شهرمان ؛ آزادبخت ، میری ، آزادبخت ، امرایی و ... بر محمد وآلش صلوات
♦️ دبستان پسرانه شاهد کوهدشت
استان لرستان
#شهید_نشیم_میمیریم
#کانال_شاهدان ↙️
https://eitaa.com/shahedan403
بیاد دوستانم در عملیات والفجر 9
این روزها حال و هوای #کاتو و #چوارته بعد از سی واندی سال چنان در دلم نفوذ کرده که نگو!!
بیرون کردنش کار حضرت فیل شده .
دوستانم این روزها درارتفاعات #ناصر و #میشل هروله کنان به پیش می روند تا خطوط قرمزمان آسیب نبیند .
آن همه صفا و مردانگی آن همه جلال و جبروت ،آن همه لطف و صفا که عین نقل و نبات بینمان دست به دست می شد .
یادتان هست ؟؟
تعدادشان فراتر از ملائک بدر بودند .
حالامگر میشود اسفند یارت شود و نام #علی_مردان از چراغ سبزِذهنت عبور نکند؟
یا اینکه دست سائلی را رد نکنی و #محمد از کنارت رد نشود.
جسارت و شجاعت #مروت رژه چند گانه اش را اجرا میکند .
نجابت #محمود دو باره زبان زد خاصان می شود .
#علی_محمد سفره ای دلیری و بذل و بخشش رابرایت پهن می کند .
#فیروز یاد کمیل و ابوذرش را برایت هجی میکند .
و شعرهای #حجت هر کدام نابتر از حافظ صفحه ی دلمان را مینیاتوری میکند .
صلابت #محمد_مراد تو را روبروی هنجس می نشاند و عرق شرم را از پیشانیت پاک میکند.
دوستان من در #کاتو و #چوارته حالشان خوب خوب است .
یاد گرفته بودند چگونه قربان صدقه دوست بروند.
یاد گرفته بودند اگر مکروهی بر صورتی ردی بجا می گذاشت .
همه #چفیه هایشان را برای محو آن از دور گردنشان باز می کردند .
این روزها بد جوری نیازشان دور سرمان چرخ می خورد .
برای تطمئن القلوبمان .
برای دستانمان تا کج نشوند .
برای چشمانمان تا حیا را ندرند .
برای دلمان تا قرار گیرد .
برا خودمان تا بتوانیم جای پایشان را پر کنیم .
یادشان #جاوید نامشان هماره #جاودان باد.
✍بهزاد باقری
#شهید_نشیم_میمیریم
#کانال_شاهدان ↙️
https://eitaa.com/shahedan403
بیاد دوست و فرمانده عزیزم حاج محمد آزادبخت .
فرمانده حفاظت اطلاعات تیپ 57 ابوالفضل (ع)
آهای بهمن ...
هرچه می کشم از دست توست .
از دست بی خیالی ات .
اینکه هزار و یک اتفاق در این سی روزه عمرت دیده ای و خم به ابرو نمی آوری .
اینکه در تو هزار و یک محمد به دیدار معشوق رسیدند و عین خیالت نیست .
همان محمدی که عزیزانش حاضر بودند تمام زندگی یشان را بدهند و یک موی سرش کم نشود .
آهای بهمن ....
خیالت جمع کسی سراغت را نمی گیرد . اصلا این مسائل چه ربطی به تو دارد .
دلم تنگ بود دنبال بهانه می گشتم . شاید عقده ای بگشایم .
راستی تو از #محمد چه می دانی ؟
می دانی در بیست سالگی از تمام تعلقاتش دل کند و عطای دنیا را به لقایش بخشید .
بیست ساله بود از راه رفتنش اُبهت می بارید .
بیست ساله بود #امین #لشگری شده بود .
بیست ساله بود طواف و جمراتش به خط پایان رسید.
شعری از ابوسعید را برایش زمزمه می کردم .
دانی که چها چها چها می خواهم ؟
می گفت چها می خواهی جانم ؟
در جوابش می گفتم :
وصل تو من بی سر و پا می خواهم .
فریاد و فغان ناله ام دانی چیست ؟
می گفت بگو ببینم چه مرگت شده
یعنی که تورا تورا تورا می خواهم .
لبخند ملیحی می زد و می گفت باش تا صبح دولتت بدمد.
خدایا وصلشان را نصیبمان کن .
آمین ..
✍️بهزاد باقری
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#شهید_نشیم_میمیریم
#کانال_شاهدان ↙️
https://eitaa.com/shahedan403
هدایت شده از بلوطستان
.
حال و هوای دوستان شهید در این روزها
✍بهزاد باقری
بیاد دوستانم در عملیات والفجر 9
این روزها حال و هوای #کاتو و #چوارته بعد از سی واندی سال چنان در دلم نفوذ کرده که نگو!!
بیرون کردنش کار حضرت فیل شده .
دوستانم این روزها درارتفاعات #ناصر و #میشل هروله کنان به پیش می روند تا خطوط قرمزمان آسیب نبیند .
آن همه صفا و مردانگی آن همه جلال و جبروت ،آن همه لطف و صفا که عین نقل و نبات بینمان دست به دست می شد .
یادتان هست ؟؟
تعدادشان فراتر از ملائک بدر بودند .
حالامگر میشود اسفند، یارت شود و نام #علی_مردان از چراغ سبزِذهنت عبور نکند؟
یا اینکه دست سائلی را رد نکنی و #محمد از کنارت رد نشود.
جسارت و شجاعت #مروت رژه چند گانه اش را اجرا میکند .
نجابت #محمود دو باره زبان زد خاصان می شود .
#علی_محمد سفره ای دلیری و بذل و بخشش رابرایت پهن می کند .
#فیروز یاد کمیل و ابوذرش را برایت هجی میکند .
و شعرهای #حجت هر کدام نابتر از حافظ صفحه ی دلمان را مینیاتوری میکند .
صلابت #محمد_مراد تو را روبروی هنجس می نشاند و عرق شرم را از پیشانیت پاک میکند.
دوستان من در #کاتو و #چوارته حالشان خوب خوب است .
یاد گرفته بودند چگونه قربان صدقه دوست بروند.
یاد گرفته بودند اگر مکروهی بر صورتی ردی بجا می گذاشت .
همه #چفیه_هایشان را برای محو آن از دور گردنشان باز می کردند .
این روزها بد جوری نیازشان دور سرمان چرخ می خورد .
برای تطمئن القلوبمان .
برای دستانمان تا کج نشوند .
برای چشمانمان تا حیا را ندرند .
برای دلمان تا قرار گیرد .
برا خودمان تا بتوانیم جای پایشان را پر کنیم .
یادشان #جاوید نامشان هماره #جاودان باد.
#نشریه_فرهنگی_اجتماعی_بلوطستان
🅱 eitaa.com/joinchat/135528452C8840727e87